چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۶۷
كرج، نياز مند يك بازانديشي جامع
031827.jpg
در آينده نزديك با تراكم شديد ساختماني، عملكردي و جمعيتي، خصوصا در محدوده مركزي شهر مواجه خواهيم شد كه در صورت نبود ضوابط روشن، كافي و موثر، جهت كنترل و نظارت بر ساخت و سازها، سيما و فضاي شهري كرج بسيار نامطلوب و مغشوش خواهد شد
مهدي افشار اصل (معمار و شهرساز)
رشد سرسام آور و گيج كننده شهر كرج پس از گذشت چند دهه همچنان تداوم يافته و در ابعاد بيشتري درحال دگرديسي سيما و هويت شـهـري آن اسـت؛ اين امر در داخل محدوده شهر باتخريب و نوسازي هاي زمين هاي شهري به صورت مجتمع هاي كوچك و بزرگ و اشغال حداكثر سطح و در محدوده مرزي شهر و زمين هاي زراعي، با انبوه سازي و شهرك سازي هاي متعدد با حداقل كيفيت فضايي و زيستي ديده مي شود. وجه تمايز بين اين دو تيپ اقدامات در كيفيت نسبي و تنوع عملكردي آنها است. در داخل محدوده شهر به دليل كمبود انواع خدمات شهري با طيف متنوعي از عملكردهاي شهري از قبيل پارك ها، معابر و مجموعه هاي خدماتي كه به سرعت مشغول شكل گيري هستند مواجه مي شويم و در محدوده مرزي شهر، شهرك هاي مسكوني با تراكم بالا ، كيفيت نامطلوب و با حداقل امكانات زير ساختي و روساختي مشاهده مي شود.
آنچه از مجموع تغييرات و دگرگوني ها قابل پيش بيني است، آنكه با توجه به حجم سرمايه گذاري و وسعت اقدامات عمراني و ساختاري در شهر (كه به نقل از يكي از مقامات شهر در سه سال پيش تا 9 درصد ساخت و ساز كل كشور را شامل مي شد)، در آينده نزديك با تراكم شديد ساختماني، عملكردي و جمعيتي خصوصا در محدوده مركزي شهر مواجه خواهيم شد كه در صورت نبود ضوابط روشن، كافي و موثر، جهت كنترل و نظارت بر ساخت و سازها، سيما و فضاي شهري كرج بسيار نامطلوب و مغشوش خواهد شد.
در همين راستا بايد گفت كه محدوده مركزي شهر كرج قديمي ترين بخش كرج است كه حال وهواي گذشته خود را حفظ كرده و تا حدودي از صدمات و آسيب هاي جدي مصون مانده است. ليكن انبوه پروژه هاي در دست اجرا در كرج مركزي و نيز ساخت و ساز هاي بي رويه درآن كه تنها با اتكا به طرح هاي تفضيلي و به دور از هر گونه انسجام و كيفيت فضايي صورت مي پذيرد، ضمن عدم بهره برداري از امكانات متعدد طبيعي محيط، اندك آثار و نشانه هاي باقيمانده از كرج قديم را با خود از بين مي برد.
آنچه در مورد پروژه هاي فوق قابل ذكراست، آنكه همگي آنها جزو پروژه هاي خدمات شهري و عمراني است و قسمت ديگري از طرح هاي در حال انجام مربوط به زير ساختارهاي شهري از قبيل خطوط فاضلا ب، گازرساني و تلفن هستند. در اين بين آنچه به كيفيت فضايي شهر و در جهت آسايش رواني شهروندان در خصوص رابطه با شهر و طبيعت آن بپردازد، به چشم نمي خورد، به طوري كه حتي پروژه هاي احداث پارك هاي متعدد در سطح شهر، پيش از آنكه به مساله كـيفي آن توجه داشته داشته باشد، موجبات و مـحـاسبـات آمـاري و برنامه ريزي هاي شهري را مد نظر دارد. از اين رو پرداختن به وجه كيفي فضاي شهري با توجه به موقعيت خاص رود -دره كرج در ارتباط با شهر و بلنداي تپه مرادآب در دل شهر و نيز حضور سلسله جبال شمالي و شرقي شهر، از جمله طرح هايي هـستنـد كـه مـي تواند متضمن ايجاد رابطه اي كيفي بين شهروند، شهر و طبيعت شود.
باز شناسي دره رود خانه كرج
دره رودخانه كرج از پــرآب تــريــن و سـر سـبـــز تـــريـــن روددره هايدامنه جنوبي كوهستان البرز بوده، به دليل وضعيت اقليمي و جغرافيايي بسيار مناسب خود مورد توجه تاريخي عام و خاص واقع شده است. شرايط مساعد آب و هوايي و غناي زيستي آن موجب شده، به رغم از بين رفتن بسياري از داشته هاي ارزشمند خود همچنان داراي امتيازات ويژه اي براي سكونت و زندگي باشد.
روستاي بيلقان به عنوان آخرين نقطه در مسير جاده كرج چالوس از موهبت آب رودخانه كرج بهره مند مي شود؛  آخرين پايگاه سازمان آب در اين روستا، الباقي آب رودخانه را پس از سد كرج (سد امير كبير) از چرخه طبيعي خارجي كرده، به شبكه هاي آبرساني كرج و تهران منتقل مي كند. مسير رودخانه از اين نقطه به بعد تنها شاهد كانالي كوچك و حق آب هايي است كه به طرف باغات پايين دست رودخانه جاري است كه البته آنها هم در فصول خشك و كم آب سال خشك بوده و آبياري باغات و مزارع جنوب شهر از طريق چاه هاي عميق و نيمه عميق تامين مي شود. تا پيش از روستاي بيلقان، محور چالوس به همراه رودخانه نيمه جان خود، مسيري مفرح و شاد را در يك بازي دايمي بين رودخانه و جاده به وجود مي آورد كه تا بالا ي سد اميركبير ادامه دارد و نشاط خود را در دل كوهسار پيچ در پيچ و زيباي البرز مركزي به مسافران خود هديه مي كند. از روستاي بيلقان تا محدوده حصار همچنان شاهد مسير انبوه و سبز درختان و باغات حاشيه رودخانه هستيم كه داراي همان كيفيت و ساختار فضايي محور چالوس است. روستاي حصار با بافت فرسوده، آلوده و نامطلوب خود محدوده بعدي بستر رودخانه كرج را تشكيل مي دهد، در حال حاضر دسترسي به روستاي حصار از كناره ميدان كرج ومحور كلا ك بيلقان ممكن است. منطقه اي متراكم و آلوده كه ضمن آلودگي بهداشتي حاشيه رودخانه، موجبات آلودگي بصري بستر رودخانه را نيز فراهم مي آورد. اين بافت مخروبه تا زير پل و ميدان كرج ادامه داشته و با اختلا ف ارتفاعي شديد موجبات قطع رابطه ميدان و حاشيه رودخانه و نيز ايجاد چشم اندازي نامناسب از طرف ميدان و پل كرج به رودخانه و بستر آن است؛ اين محدوده موثرترين و تعيين كننده ترين تاثيرات را در خصوص ساماندهي حاشيه رودخانه در خود ملحوظ دارد. در ادامه، پارك چمران با انبوه درختان نه چندان سالخورده خود تنها پارك بزرگ و شهري كرج است، در اين قسمت به علت تعريض ناگهاني و بسيار بستر رودخانه بين دو محور كلا ك و بلوار چمران، مقطع رودخانه داراي شيب ملا يمي بوده و محيط بازي را فراهم مي كند. ورودي پارك حدودا در قسمت مياني آن و از طـريـق بزرگراه چمران است. گستردگي پارك تا تـقاطع كمربندي شهر ادامه داشته و در طول خود رابطه طرفين رودخانه به كلي قطع است. قسمت شـرقي شامل املا ك و بـاغـات خصـوصـي و قسمت غرب رودخانه شـامـل پارك چمران و املا ك و باغات فرسوده و خصوصي است. آخرين قـسمت بستر رودخانه كرج از زير پل كمربندي شروع شده و با عبور از پـل هـاي اتوبان و مترو آرام آرام در پيچ رودخانه از نظر ناپديد مي شود. در اين مـحدوده باغات وسيع مـنـطقه كلا ك و چشم اندازهاي متعدد از محور هاي پيراموني بستري باز و مناسب جهت ايجاد منظره اي بديع فراهم مي آورد.
آنچه در يك جمع بندي قابل ذكر است دره رود خانه كرج داراي ساختاري به وجود آمده توسط رودخانه كرج، كوه هاي دو طرف آن و باغات سرسبز خود است كه در امتداد خويش شاهد لكه هاي آلوده و نابهنجار بافت هاي شهري است و شهر نيز به صورت كاملا  بيگانه اي در كناره غربي رود دره در تكاپو و حركت است.
ايده هايي براي حضور رود  دره در شهر
رود دره كرج با توجه به موقعيت مرزي خود نسبت به شهر و نيز با توجه به طول و عرض همجواري خود با شهر و همچنين خصوصيات كالبدي منحصر به فرد خود مي تواند نقش ساختاري بسيار قدرتمندي در شهر ايفا كند و در زندگي شهروندان كرجي حضور مستقيم و بلا واسطه اي داشته باشد. قرار گيري ميادين و خيابان هاي بسيار در دو سوي رود - دره كرج باعث ايجاد نقاط مكث و حركت بسيار در بدنه رود دره شده است و پيوند هاي فضايي، عملكردي و حركتي متعدد و گونه گوني را بين شهر و روددره مي طلبد. در اين بين ميدان مركزي كرج به عنوان اصلي ترين و ابتدايي ترين فضاي شكل گرفته در حاشيه رود - دره از قدرت تاثير گذاري بسياري در طرح ساماندهي برخوردار است. چند نمونه از ايده هايي كه مي توان در بهسازي فضايي كرج مركزي و دراندازي ساختاري پويا و پايا در شهر دنبال كرد به قرار زير است:
۱ ايجاد ارتباط فضايي، كالبدي و عملكردي بين بستر رودخانه با شهر و ومحورهاي شهري پيرامون آن. با احياي روددره  شهر كرج و ايجاد ارتباطات فضايي و عملكردي بين بستر رودخانه و محورهاي حركتي و عملكردي شهر، مي توان بسياري از مشكلا ت محدوده مركزي شهر كه ناشي از فقر فضايي آن است، بر طرف نمود؛ به نظر مي رسد مي توان با ايجاد تعاملي پويا بين كيفيت فضايي بستر رودخانه و فضاهاي شهري اطراف آن اعم از خيابان ها و ميادين تا حدود زيادي از فشار رواني حاكم بر شهر كاست. در حال حاضر شهر و روددره حالت بيگانه و غربيه اي نسبت به يكديگر گرفته اند، به طوري كه ساختمان هاي حاشيه رود - دره بيشتر به سمت خيابان ها و شهر رو كرده اند تا به رودخانه؛ اين امر مي تواند با ايجاد ارتباط مناسب و به جا موجبات رويكردي رواني و عملكردي بين رودخانه و شهر را فراهم آورد.
۲ ايجاد مسير و محوري پياده در بستر و حاشيه رودخانه و اتصال آن به مسير تاريخي و فعلي شهر به منظور شكل گيري استخوان بندي جديد حركتي شهر. ايجاد مسيري پياده در بستر رودخانه و اتصال آن به مسير تاريخي و فعلي حركتي شهر كه مي  تواند به شكل گيري استخوان بندي جديد حركتي شهر براي شهروندان و مسافران پياده شهر بينجامد. مسير فوق مي تواند در كنار تپه سبز مرادآب، كوه دشته، پل هاي خشتي و سنگي، قلعه صلصال، كاروانسرا و امامزاده، پارك و باغات پيراموني بستر و حاشيه رودخانه و محور هاي تجاري بافت، پذيراي خيل خسته جمعيت شهر در ساعات انتهايي روز و ايام تعطيل باشد و دليل و معناي جديدي براي ماندن در شهر فراهم آورد.
۳ توجه به ميدان قديم شهر كرج و جايگاه و نقش امروزين آن در شهر و همچنين قابليت هاي چند گانه آن در كنار رود - دره. ميدان قديم شهر كرج اولين فضاي شهري شكل گرفته در شهر است كه همچنان پس از گذشت سالها نقش و جايگاه اوليه خود را در شهر حفظ كرده است، با توجه به نحوه شكل گيري آن در كناره روددره و شهر مي توان گفت در طول همجواري شهر با رود دره كه از روستاي بيلقان تا باغات پايين دست رود خانه را شامل مي شود، ميدان كرج كانوني ترين، مهم ترين و با معناترين نقطه برخورد رود - دره و شهر است؛ لذا ساماندهي و طراحي مجدد ميدان با توجه به كليه قابليتهاي محدوده آن و گشودگي آن به سمت رود - دره و كوه دشته مي تواند منشا اتفاقات و ايده هاي بسياري در خصوص رابطه شهر با روددره باشد.

يادداشت
فضامندي، عنصر پنهان معماري ايران
بهرام هوشيار يوسفي -روزگاري معماران ايراني مصالح و ماده را در جهت فضامندي وانكشاف فضا به كار مي گرفتند، حالا  چه طور؟ شماره جديد مجله اي كه سعي دارد در عرصه اي چند گستره اي گام بردارد، (رايانه، معماري و ساختمان)، ظاهرا با طرح اين پرسش از جانب مدير مسوول آن، وارد حوزه اي روش شناسانه فضامندي معماري ايراني شده است. هرچند احمد زهادي درسرمقاله خود عقيده دارد معماري گشوده و معطوف به طبيعت گذشته به ساختمان هاي در هم فرو رفته و بسته امروزي رسيده است، اما به جرات مي توان گفت، در توضيح گسست معرفت شناسانه حادث شده در ساحت هاي فرهنگي، با توجه به همان رويكرد ميان گستره اي نشريه، راه به اغراق مي برد؛ چه، تعميم اين گسست با توجه به عمق و وسعت موضوع مورد بحث و نهايتا گريبانگير كردن معماري بدان چندان منصفانه نمي نمايد!
اين شماره مجله اختصاص به مضمون فضامندي و معماري داخلي دارد؛ ميزگردي با حضور عباس قريب، فرهاد احمدي، بيژن صفوي، بهروز منصوري، ساناز افتخارزاده و افروز نبوي، نقطه عطفي است در گستره بياني - موضوعي مجله كه تلا ش مي شود در آن مبحث فضامندي و معماري داخلي از منظري تاريخي - كاربردي بررسي شود. به زعم شركت كنندگان در اين ميزگرد، فضامندي دربردارنده هستي شناسي قوم ايراني است ومعماري ايراني، معماري است كه به وحدتگرا و كثرتگرا تقسيم مي شود....
از جمله مقالا ت خواندني اين شماره كه خواندن آن براي غير معماران هم خالي از فايده نيست مي توان به دو مقاله خانه فرانك گري: چند زمان و يك مكان و هايدگر، آندو و مفهوم فضا اشاره كرد. رويكرد ميان گستره اي اين مجله، همان طور كه در شماره هاي قبل هم شاهدش بوده ايم، در اين شماره برجستگي خاصي يافته است. در مقاله خانه فرانك گري . . . قرائت فردريك جيسون را از اين خانه مي خوانيم و در مقاله هايدگر، آندو... با تاثير انديشه مارتين هايدگر بر عالم معماري آشنا مي شويم و در عين حال همانندي هاي فلسفه هايدگر را با انديشه تادائو آندو (معمارمطرح ژاپني) در مي يابيم.
به رغم كليت مناسب و قابل قبول اين شماره، روند رايج نشريه در تهيه مصاحبه ها به چشم نمي خورد؛ در گفت و گوهاي اين شماره مجله هر چند پرسشگر سعي كرده از زواياي مختلف مبحث فضا مندي و معماري داخلي را واكاوي كند، اما به اعتبار نتيجه راه به كراني درخور نمي برد. حال اين ضعف در انتخاب گفت و گو شونده است يا در سامان بخشي گفت و گو كننده، تغييري در نتيجه واقع نمي شود. آنچنان كه حتي حذف گفت و گوهايي كه با هستي راستكار و الهه رادمهر چيزي از ارزش هاي مجله نمي كاست.
درافتادن با رمزگان معماري ، گفت و گو با ژان نوول، از ديگر مطالبي است كه دريچه اي به جهان معمارانه اين معمار فرانسوي، مي گشايد. همچنين معرفي بهترين پروژه هاي معماري داخلي سال 2005 به روايت AIA از ديگر عناوين اين شماره مجله است. حقوق پنجره و وظيفه درخت ، نيز مطلبي است در شرح و بررسي ايده ها و فعاليت هاي هوندر واسر، معمار و نقاش اتريشي. در نهايت بايد گفت عنصر تمام كننده و غنا بخش كليتي كه رايانه، معماري و ساختمان در جست و جوي آن است، مقاله كتيبه اروس و مكان هاي ديگر نوشته فرهاد گوران است؛ گوران در جايگاه سردبير و با تجربه درخور ساليان فعاليتش در دنياي متن، نوشته اي را ارايه مي كند كه از چند جنبه قابل تامل است، بعد روش شناسانه قوي آن و پيوند هاي هستي شناسانه اي كه بين مكان هاي تاريخي برقرار كرده است.

معرفي پروژه
نگاهي به مركز هنرهاي نمايشي لينكلن
فراتر از مرزهاي معماري
031815.jpg
031818.jpg
031821.jpg
031830.jpg
جعفر بزاز -هدف ما تلفيق فضاي مجموعه فرهنگي با فضاي شهري و برعكس بود. بدين منظور سعي كرديم، هيجان درون سالنهاي اجرا را به فضاي عمومي مابين سالنها و نيز خيابانهاي مجاور انتقال دهيم و اين ايده نيازمند آن بود تا فراتر از مرزهاي مابين معماري، طراحي شهري، منظر شهري عمل كنيم... اينها سخناني است كه ليز ديلر عضو تيم طراحي مركز لينكلن در مورد اين پروژه پيشرو مي گويد....
مركز لينكلن (ــlnــ)Linco در نـيويورك، تركيبي از مجموعه اي فرهنگي و يك فضاي شهري است كه همانند پلي قسمت شمالي و جنوبي خيابان شماره 65 غربي اين شهر را بـه هـم گـره مـي زند. طراحان اين مـجموعه در نظر داشتند با ارايه طرحي مفهومي (كانسپچوال)، در ضـمـن برخورداري از روح اصيل معماري دهه 1960، با به كارگيري عناصر شفاف و سيال، سرزندگي و روح تـازه اي را بـه ايـن مجموعه فرهنگي ببخشند.
استفاده از فرمهاي مدرن درون محوطه تئاتر قديمي، طراحي نماي شفاف، همتراز قرار دادن وروديها با سطح خيابان، نورپردازي مهيج، ايجاد نشانه (جهتدار و اطلا عاتي) براي تسهيل جهتيابي بازديدكنندگان و دادن هويتي خاص به خيابان، از جمله تـمهيـداتـي است كه براي خوانايي مجموعه به عنوان يك محور فرهنگي (مجموعهاي در ارتباط با خيابان)، در نظر گرفته شده است.
براي افزايش وضوح مجموعه از خيابان و داشتن شخصيتي ويژه، در تـقـــاطــع خـيــابــان 65و بــرادوي Broadway، طبقه فوقاني تالا ر به صورت كشيده و طاق مانند در نظر گرفته شده است
كه با نماي شيشهاي خود خصوصا در طبقه بالا ، جلوه خاصي از بيرون به درون و از درون به بيرون بخشيده اســـت. بـــراي افـــزايـــش حــس دعـوتكننـدگي، ورودي مجموعه بهصورت يك لا بي شيشهاي در نظر گرفته شده، همچنين براي بازآرايي فضاي حدفاصل برادوي و خيابان آمستردام، مطابق برنامهريزي پروژه كه اولـــويــت بــا عــابــران پـيــاده و بازديدكنندگان و سهولت دسترسي آنها بود، عرض پيادهروهاي طرفين افزايش يافت. اين امر ضمن بهبود سلسله مراتب فضايي و دسترسي پياده، موجب افزايش امنيت پيادگان نيز شده است.
بهخاطر قرارگيري اين مجموعه در دو سوي خيابان 65، جهت برقراري ارتباط دو قسمت مجموعه (قسمت شمالي و جنوبي) يك پل عابر پياده طراحي شده است. اين پل، كمعرض و با مصالح نيمهشفاف طراحي شده تا مانع آفتاب گيري خيابان باريكشده 65 نشود.
در قـسمـت شمـالـي مجمـوعه، فضاهاي عمومي قرار گرفتهاند كه اين فضاها ضمن تلفيق با محوطه دانشگاه، بـهصـورت ميـدانـي بـراي استفـاده شبانهروزي مردم و دانشجويان عمل ميكنند.
دسترسي مستقيم مراجعان به اين ميدان، از طريق شيبراه سبز سهمي شكلي است كه از ورودي مجموعه به ميدان و استخر منتهي ميشود. اين استخر بالا تر از سطح ميدان و در ارتباط با مجسمه موجود در ميدان، قرار گرفته است.
نكته قابل توجه اين كه، تلفيق منظر و مـعمـاري، همـواره هـدف اصلي معماران در طراحي اين مجموعه بوده است. امكانات و فضاهاي رفاهي و آسـايشـي در نظر گرفته شده براي مراجعان، در ارتباط با داخل و خارج (هـواي آزاد) مجموعه قرار دارند. طـراحي ساختمان رستوران نيز در جـهت رسيدن به اين هدف، حفظ امتداد بصري ميدان و برقراري ارتباط فـضـاي داخلـي رستوران با فضاي عمومي، بهصورت سقف شيبدار با پوشش چمن طراحي شده است.
قسمت جنوبي مجموعه نيز براي برگزاري جشنواره فيلم نيويورك، در نظر گرفته شده است. اين قسمت بهعنوان يك مجموعه جديد سينمايي، علا وه بر بخشهاي جشنواره، شامل قسمتهاي آموزشي، نمايش فيلم و... خواهد بود.
طـبق برنامه زمانبندي، عمليات اجرايي مركز هنرهاي نمايشي لينكلن، در سال 2006 آغاز و در سال 2009 به بهرهبرداري خواهد رسيد.

طراحي براي قرن۲۱
031812.jpg
گروه معماري آسيمپتوت كه توسط هاني رشيد و ليزا آن پايه گذاري شد؛ اين گروه به واسطه خلا قيتي كه در چالش ميان معماري و فن آوري اطلا عات به كاربردند، صاحب شهرتي جهاني شدند. كارهاي گروه آسيمپتوت شامل طراحي دكوراسيون داخلي، مبلمان، ساختمان طراحي شهري و... در كنار آنها در محيط مجازي و معماري ديجيتال هم بسيار فعال هستند. از طرح هاي اين گروه مي توان به موزه مجازي گوگنهايم اشاره كرد. درآخرين مسابقه بي .ام. و ،  آسيمپتوت پيشنهاد يك مركز نمايشي را داد كه تجسمي معمارانه از فن آوري پيشرفته و مهارت كارفرما است. ساختمان نمودي از گسترش طرح پيشرفته و هويتمند محصولا ت درونش است.
داخل آن فضاي سيال و رواني است كه رخداد درخورتماشاي پويايي از طرح، محصول و خريداري ساخته هاي بي. ام. و را خلق مي كند. ساختمان شامل دو جز به هم پيچيده شده است: مركز نمايشي محصولا ت جديد شركت و مركز تحويل آن؛ اين دو بخش به صورت فيزيكي جدا بوده، اما از لحاظ بصري به هم متصل هستند. ديوارهاي گردشي بنا اصولا  شيشه اي هستند، اما فضاهاي داخل، عرصه هاي جدا دارند، بنابراين فضاي داخل، معماري شفاف و روان است. در گزارشي جامع به اين طرح خواهيم پرداخت.

تئاتر جديد گلوب نيويورك
031836.jpg
جعفر بزاز نورمن فاستر، دومين پروژه بزرگ خود را در نيويورك، با عنوان تئاترجديد گلوب، طراحي ميكند. اين پروژه 78 ميليون دلا ري، اقتباسي مدرن از تئاتر شكسپير در لندن خواهد بود كه درون قلعه تاريخي ويليامز، ساخته شده به سال 1811، روي شماليترين نقطه جزيره گاورنر، قرار خواهد گرفت.
در برنامه پروژه، علا وه بر طراحي اديتوريوم مركزي با گنجايش 1200 نفر و بخشهاي مربوط به ساختمان تئاتر، داخل قلعه، يك فروشگاه كتاب، يك كتابخانه و همچنين امكانات رفاهي براي بازديدكنندگان، تسهيلا تي براي گروههاي تئاتري مقيم و نيز فضاهاي نمايشگاهي كه به نمايش اسناد تاريخي قلعه خواهند پرداخت، در نظر گرفته شده است.
آنچه كه در اين پروژه بيشتر به چشم ميخورد، تقابل قلعه سنگي و سخت دربرابر سرسراي تمام شيشهاي طرح است. ديوارهاي شيشهاي سرسرا، امكان ديد به قلعه و مناظر اطراف آن را ميدهد. همچنين از ديگر نكات برجسته طرح، امكان ديد به مناظر بديع از سمت پل ورازانو تا پل بروكلين است كه اين امر براي بازديدكنندگان از طريق امكانات رفاهي در نظر گرفته شده روي بام مجموعه حاصل خواهد شد.

صنعت ساختمان داريس
031839.jpg
در آخرين شماره ماهنامه صنعت ساختمان داريس (اسفند و فروردين)، مي خوانيم: دامغان شهري كه دوستش مي دارم (محمد منصور فلا مكي)، فضاي آشنا – كالبد جديد، همزيستي طبيعت و معماري، نگاهي به 3 اثر از مرفسيس، حكمران تپه ها (نگاهي به بهترين استاديوم يوروكاپ )،۲۰۰۴ اسرار سطح و عمق (بررسي اثار هرزوگ و دمورن)، طبيعت، اولين و بهترين (پيرامون برج بيونيك)، شكل و فرم در معماري فضاي سايبر، نورمن فوستر مرد بناهاي با ابهت، كمينه گرايي در بيان معماري، كارفرماي بي هويت و دلا لي فضاي معماري، بازتاب سنت در معماري معاصر ايران (حسين سلطانزاده)، معماري و طراحي پايدار( محمد رضا جودت)، روح زمانه در معماري و شهرسازي ( سيروس باور)، پيش به سوي مردم، ورزش، آئين و معماري (بهروز منصوري)، زورخانه ها و ضرورت بازشناسي هويت فرهنگي و تعلق اجتماعي در محله هاي شهري (سيدامير حسيني) و ....
به نظر مي رسد نشريه صنعت ساختمان با اتخاذ رويكردي نو با ايجاد تحولا تي در انتخاب مقالا ت، قصد دارد ارايه دهنده نگاهي نو و ويژه در عرصه مطبوعات تخصصي حوزه معماري باشد؛ رنگ و بوي اين تغيير در تركيبي از نويسندگان جوان در كنار پيشكسوتان وادي معماري نويسي مشهود است.

جايزه پريتزكر 2005
031842.jpg
تام مين Thom Mayne، معمار 61 ساله و مدير شركت معماري مرفسيس Morphosis، به عنوان برنده جايزه معماري پريتزكر در سال 2005 انتخاب شد؛ وي پس از رابرت ونتوري در سال 1991، نخستين آمريكايي است كه طي 14 سال اخير موفق به دريافت اين جايزه معتبر بينالمللي شده است. لا زم به يادآوري است كه جايزه معماري پريتزكر در سال 2004 به زاها حديد ، معمار بريتانيايي عراقيالا صل، به عنوان اولين زن برنده اين جايزه، تعلق گرفته بود.
مرفسيس در سال 1972 توسط 36 معمار و شركتي كه مدير آن تام مين بود بنيان نهاده شد. اين شركت در سانتا مونيكاي ايالا ت متحده واقع است. شركت مرفسيس كه در مسابقات معماري متعددي شركت كرده و رتبه هايي را هم كسب كرده است، اخيرا برنده مسابقه ساختمان آكادمي جديد كوپر يونيون cooper Union در نيويورك شده است و همين طور برنده طرح و اجراي ساختمان اداره مركزي كالترون و موزه جديد كودكان در شهر لس آنجلس شده است. مرفسيس 25 جايزه معماري پيشرفته را دريافت كرده و 52 جايزه ( AIAانستيتو معماران ايالا ت متحده) و تعداد بسياري طراحي هاي شناخته شده را به انجام رسانده است. پريتزكر معتبر ترين جايزه بين المللي در حوزه معماري است و از آن به نوبل معماري تعبير مي شود.

نگاه منتقد
مديريت بحران چيست؟
الهام اميني-بحران يا بليه Disaster حادثه اي است كه به طور طبيعي يا توسط بشر به طور ناگهاني يا به صورت فزاينده به وجود آيد و سختي و مشقتي را به جامعه انساني تحميل كند كه جهت برطرف كردن آن نياز به اقدامات اساسي و فوق العاده است. با توجه به اين مفهوم مي توان گفت كه مديريت بحران Disaster Managemens در برگيرنده يكسري عمليات و اقدامات پيوسته و پويا است كه به طور كلي شامل برنامه ريزي، سازماندهي، تشكيلا ت، رهبري و كنترل است.
اهداف مديريت بحران عبارت است از:
كاهش پتانسيل خطر
اعمال كمك فوري و درخور به هنگام ضرورت
دستيابي سريع و عملي به جبران وضع موجود و بازگشت به وضعيت اوليه.
چرخه مديريت بحران شامل 3 مرحله اساسي:
آمادگي Preparedness
مرحله پاسخگويي
مرحله بهبود و بازسازي است.
عبارت آمادگي جهت رويارويي با بحران معمولا  به تمامي اقداماتي اطلا ق مي شود كه دولت ها، سازمان ها، جوامع و افراد را قادر مي سازد تا در مواقع بحراني به طور سريع و كارا پاسخ لا زم را جهت روبه رو شدن با بحران از خود نشان دهند. حصول اطمينان از كمك در مواقع مقتضي، عوامل و منابع موجود در مكان هاي آسيب ديده، كمك رساني به آسيب ديدگان و كاهش اثرات منفي ناشي از بحران از هدف هاي اين مرحله است. با حذف آسيب پذيرها، اثرات مخرب به حداقل مي رسد قبل از آنكه ضربه سنگيني وارد شود، از فشار بحران كاسته مي شود. در ساختار آمادگي بحران 9 عامل اصلي دخالت دارند كه به وسيله آنها استراتژي آمادگي بحران توسعه مي يابد؛ اين عوامل عبارتند از: ارزيابي آسيب پذيري هر منطقه، برنامه ريزي در زمينه بهبود آمادگي بحران در مناطق آسيب پذير، ايجاد تعديل و هماهنگي در ساختار حقوقي هر كشور، سيستم هاي اطلا عاتي شامل مراحل جمع آوري اطلا عات و سيستم هشدار دهنده، شناخت منابع موجود ضد بحران، سيستم هاي هشدار دهنده جهت تغيير مكان مردم در مورد خطرهاي قريب الوقوع، توجه به مكانيزم هاي واكنشي، آموزش و تعليم عمومي و تمرين طرح آمادگي بحران.اين عوامل، عوامل تشكيل دهنده آمادگي مقابله بحران هستند كه توجه و شناخت هر يك مي تواند در مواردي حد مطلوب بين فعاليت ها يا الويت هاي تخصيص داده شده به هر يك از فعاليت ها را در جهت كاهش اثرات منفي ناشي از بحران تحت تاثير قرار دهند.قانونمند ساختن ضوابط ساخت و ساز در جهت دستيابي به ساخت و ساز پايدار، اعطاي اعتبارات به امر پيشگيري و كاهش اثرات بحران شناسايي و ازريابي خطرات ناشي از صنايع مستقر در داخل و محدوده شهر، تهيه نقشه پهنه بندي آسيب پذيري ساختمان ها از نظر مقاومت، تعيين و اعلا م مراكز مهم و عمومي آسيب پذير شهر، تعيين آسيب پذيري امكانات زيربنايي و اقدام به مرمت و مقاوم سازي آن، تلا ش در جهت بهبود عملكرد سيستم اطلا ع و اخطار رساني عمومي، ايجاد تشكيلا ت و نهادهاي مردمي ، مقاوم سازي ابنيه آسيب پذير موجود و ايجاد انگيزه جهت مقاوم سازي از طريق كاهش عوارض، حمايت هاي مالي و تخفيف هاي مالياتي و ... از جمله اقدامات پيشگيري كننده و آمادگي مقابله بحران، در خصوص آسيب هاي احتمالي شهر تهران در شرايط قبل از وقوع بحران زلزله است كه مي توانند در عملكرد مطلوب شهر، كاهش اثرات نامطلوب زلزله و دستيابي به آينده امن عمل كنند.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |