كرد عراقي از استقلال خواهي تا همبستگي ملي
با انتخاب طالباني از سوي مجلس مؤسسان اولين رئيس جمهور غيرعرب عراق برگزيده شد تا فصل جديدي را در تاريخ عراق بگشايد. در عراق گذشته كردها كه بيش از ۲۰ درصد جمعيت آن كشور را تشكيل مي دهند به عنوان يك اقليت قومي در ساختار اجتماعي عراق هضم نشدند، و موجوديت مستقل خود را حفظ كردند. اين امر حاصل دو نگرش متضاد در دو سوي معادله بود. در يك سو اكراد قرار داشتند كه همچنان به استقلال از عراق و تشكيل يك دولت مستقل كرد مي انديشيدند و در ديگر سوي، حكومت مركزي قرار داشت كه با تحكيم يك نظام قبيله اي، حاكميت اقليت اعراب سني را مدنظر داشت و حاضر نبود فضا را براي آحاد مردم عراق بگشايد. شيعيان به عنوان اكثريت و كردها به عنوان دومين كانون جمعيتي عراق، نه تنها حق مشاركت در تصميم گيري سياسي و در دست گيري پست هاي كليدي را نداشتند بلكه به عنوان يك عنصر غريب حتي حق ورود به سازمانهاي مهم دولتي نظير سيستم اطلاعاتي و يا مقامات ارشد نظامي را از دست داده بودند. افزون بر آن كردها از يك محروميت ديگر نيز رنج مي بردند كه محروميت اجتماعي بود. كرد عراقي اگرچه در ديار خود فرصت شغلي مناسب را نمي يافت با اين حال زمينه مهاجرت دائم يا موقت به مركز كشور و يا ديگر نقاطي كه از امكانات شغلي بيشتر برخوردار بودند را نيز نداشت.اينك هر دو سوي معادله دچار تغيير شده است. كردها نسخه جديدي را پذيرفته اند كه رهبر تاريخي آنان يعني جلال طالباني ارائه كرده است. آنها اينك بيش از آنكه به استقلال بينديشند به سهم بيشتر در حاكميت چشم دوخته اند. هرچند كه هنوز فضاي رواني چنان شكسته نشده كه بتوانند از لاك نگرش قومي خود كاملا خارج شوند و به يك ساختار جديد اجتماعي بنگرند كه در آن هويت عراقي شكل مي گيرد، هويتي كه كردها در پيدايش آن سهيم باشند و در آن نقش واقعي خويش را بيابند. اما در هر حال گام بزرگ در جهت تعديل استراتژي نادرست خويش برداشته اند و در مسير چسبندگي با همه مردم عراق به حركت در آمده اند. از سوي ديگر با فروپاشي نظام قبيله اي حاكم بر عراق اكثريتي در صحنه حاضر شده اند كه از ديرباز مناسبات برادرانه اي با كردها داشته اند. شيعيان عراق به عنوان يكي از دو طرف شديداً محروم در دوران حكومت اقليت تكريتي، اينك قدرتمندترين ضلع حكومت را تشكيل مي دهند. از اينروي فضا براي هر نوع تفاهم ميان اعراب و كردها فراهم گرديده است. اعراب سني نيز بايد رفته رفته واقعيات را بپذيرند و به مشاركت ديگر هم ميهنانشان در حاكميت تن دردهند. طالباني بلافاصله پس از آنكه به رياست جمهوري عراق رسيد در يك مصاحبه مطبوعاتي به چند نكته مهم اشاره كرد:
- آغاز مذاكره مسالمت آميز با كشورهاي همسايه با هدف برقراري روابط برادرانه و دستيابي به يك مكانيزيم مشترك در جهت كنترل مرزها؛ باشد تا ورود نيروهاي خارجي _ عموماً عرب و طرفدار بن لادن _ به آن كشور پايان يابد.
- آغاز مذاكره با عراقيهايي كه براي مقابله با نيروهاي بيگانه سلاح در دست گرفته اند و ملي خواندن آنان و پذيرش امكان ورودشان به حاكميت و ايفاي نقش در آن.
- طالباني اعلام كرد كه اميدوار است زمينه براي خروج نيروهاي بيگانه فراهم گردد ليكن خروج نهايي را به شكل گيري يك نيروي نظامي و امنيتي مقتدر موكول كرد كه قادر باشد امنيت در كشور را تأمين نمايد.با اين حال طالباني با بيان دو نكته مهم نشان داد كه گويي خواست كردها همچنان در حال فزوني است. او ضمن درخواست تغيير پرچم عراق، از احتمال تشكيل پايتخت تابستاني در شهر اربيل سخن به ميان آورد تا در كنار بغداد كه آن را پايتخت زمستاني خوانده است، قرار گيرد. به نظر مي رسد:
- تلاشهاي عاقلانه كردهاي عراق كه با تدبير جلال طالباني به مناسبات حسنه با همسايگان و تعامل با انعطاف با حاكميت مركزي در همه شرايط مي انديشيد و خود را از چنبره توهمات تاريخي خارج ساخت به انجام رسيد و نقش قوي آنان در حاكميت مركزي را تأمين نمود. اين مسير به چسبندگي هرچه بيشتر مردم عراق اعم از كرد و عرب خواهد انجاميد.
- اين رويداد براي ما كه بيش از هر كشوري در منطقه از اشتراك با كردها برخوردار بوده و رابطه درستي ديرينه با جلال طالباني و ديگر رهبران كرد عراق داشته ايم بسيار خوشايند باشد. به ويژه آن كه ورود طالباني به قدرت در ائتلاف با ديگر ضلع قدرتمند عراق جديد، يعني برادران شيعه صورت پذيرفته است. طالباني در دوره صدام چه در زمان جنگ تحميلي و چه در دهه ۹۰ و آزادشدن نسبي از سلطه حكومت بغداد نشان داد كه از مهارت و انعطاف در تعامل با كشورهاي منطقه اعم از دوستان قديم كردهاي عراق يعني ايران و سوريه يا تركيه كه روابط خصمانه اي با كردها داشت برخوردار است. وي مصلحت كردهاي عراق را بر شعارهاي پوچ كردستان بزرگ كه توسط پ.ك.ك و حزب دمكرات كردستان ايران مطرح مي شد ترجيح مي داد تا جايي كه كار را به درگيري مصلحانه با ايشان نيز مي كشاند. اكنون نيز مي توان حدس زد كه طالباني براي حفظ اين دستاورد و تثبيت آن بيش از گذشته از گردونه توهمات كردي خارج خواهد شد و مصلحت عراق را بر شعارهاي قومي ترجيح خواهد داد.
|