ويژه بودن شرايط جهان و شكنندگي اوضاع در خاورميانه به گونه اي است كه برخوردي درخور با آن را مي طلبد.
در روند رقابت هاي انتخاباتي متاسفانه گاه مشاهده مي شود كه گروهي برآنند تا از اين پرونده استفاده تبليغاتي نمايند.
خطرناك جلوه دادن شرايط مهمترين ترفند اين گروه است.
درحالي كه مذاكرات هسته اي روند عادي خود را طي مي كند، برخي از رسانه ها تلاش دارند تا با بزرگنمايي برخي اختلافات كه طبيعت اينگونه مذاكرات است، فضا را به گونه اي جلوه دهند كه گويي بحران در راه است و آنگاه با تحريك فضاي عمومي وضعيت را به گونه اي پيش ببرند كه مردم را قانع كنند كه فقط گروه خاصي از كانديداها مي توانند اين بحران را به پايان برسانند، حال آنكه اساسا آمريكا و غرب در شرايطي نيستند كه بتوانند فشار زيادي را به ايران تحميل كنند. همين چندي پيش وقتي باك ذخيره يك هواپيما در يكي از استان هاي جنوبي ايران سقوط كرد، فقط پخش خبر آن كافي بود تا بلافاصله بهاي نفت را چند دلار افزايش دهد.
تحولات ايران به گونه اي است كه تاثير مستقيمي بر شرايط جهاني دارد.
اقتصاد جهان كه هم اينك از افزايش بي سابقه بهاي نفت در رنج است نمي تواند به آمريكا اجازه دهد كه در مورد ايران يك ماجراجويي جديد را در جهان آغاز كرده و آنگاه وضعيت اسفبار اقتصادي را براي جهان به ارمغان بياورد.
در اينجا لازم مي داند توجه نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي را به اين مهم جلب نموده و از آنان بپرسيم كه آيا ابعاد ارتباط تحولات داخلي با مذاكرات هسته اي را به خوبي مورد مطالعه قرار داده ايد.به ديگر سياست ورزان خصوصا نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري نيز بايد يادآور شد كه شكي نيست كه احقاق حقوق حقه ملت ايران در حفظ دستاورد ملي چرخه توليد سوخت هسته اي كه اينك بومي شده است يك خواست ملي است، ولي بايد توجه داشت كه اولا موضوع هسته اي موضوعي نيست كه با تغيير رئيس جمهور و دولت دچار تحول اساسي شود زيرا ساز و كار تصميم سازي و تصميم گيري در اينگونه موارد تعريف شده و فراتر از يك قوه است و مجموعه مذاكرات و تصميمات در شوراي عالي امنيت ملي كه متشكل از مجموعه اي از قواي اصلي حاكميتي است، برقرار مي شود .ثانيا اين روزها پيش از هر چيز بايد به تحكيم آرامش در جامعه توجه كرد تا مبادا كساني كه در پي بهره برداري از نمايش بحراني بودن شرايط هستند، بتوانند از اين رفتار سوءاستفاده نمايند.