گروه حوادث: پليس آگاهي از مردم خواستار شد تا در صورت مشاهده دو قاتل فراري و يا اطلاعي از مخفيگاه آنان ماموران را در جريان قرار دهند.
* قاتل فراري اول
به گزارش خبرنگار ما، ششم ارديبهشت ماه سال جاري نزاعي در يكي از خيابانهاي منطقه ميگون به وقوع پيوست، طرفين دعوا با يكديگر گلاويز شدند و زمان كوتاهي از آغاز درگيري نگذشته بود كه هاشم به سوي محسن حمله ور شد و با ضربات چاقو او را از پاي درآورد. عامل جنايت بعد از ارتكاب قتل فراري شد.
پرونده اين جنايت براي بررسي پليسي به قصد دستگيري قاتل به دايره ۱۰ آگاهي مركز انتقال يافت. كارآگاهان اين دايره در جريان تحقيقات خود موفق به دستگيري ۶ نفر از حاضران در نزاع شدند ولي ردي از قاتل به دست نيامد.
روزگذشته افسر پرونده با ارائه عكس قاتل فراري به جرايد از مردم خواستار شد تا اگر اطلاعي از مخفيگاه اين قاتل دارند مراتب را به ماموران دايره ۱۰ آگاهي مركز خبر دهند.
* قاتل فراري دوم
روز سي ام فروردين ماه سال جاري حميدرضا و برادرانش به همراه پدرشان كه اصغر معروف به اصغر خوفناك نام دارد و همگي از افراد شرور و سابقه دار منطقه افسريه هستند در يكي از خيابانهاي افسريه با محمد درگير شدند.
محمد مدتي بود كه به دختر اصغر خوفناك علاقمند شده و به قصد ازدواج با اين دختر چندين بار به خواستگاري وي رفته بود ولي هر بار خانواده دختر با اين ازدواج مخالفت كردند ولي محمد قصد نداشت از مقصود خود صرفنظر كند به همين دليل اصغر و پسرانش به شدت عصباني شدند و روز حادثه در خيابان با محمد گلاويز شده و حميدرضا محمد را با ضربات چاقو به قتل رسانده و متواري شد. از آن زمان تاكنون ماموران آگاهي موفق به شناسايي مخفيگاه اين قاتل فراري نشدند و به همين دليل با چاپ عكس قاتل در روزنامه از مردم خواستار شدند در صورت رويت قاتل و يا اطلاع از مخفيگاه وي ماموران دايره ۱۰ آگاهي را در جريان قرار دهند.

گروه حوادث: دومين جلسه دادگاه پرونده افشاي سؤالات كنكور صبح ديروز به رياست قاضي مديرخراساني در مجتمع قضايي امام خميني(ره) برگزار شد.
در ابتداي اين جلسه با درخواست قاضي پرونده متهم رديف يازدهم آقاي «گ» در جايگاه قرار گرفت تا آخرين دفاعياتش درباره  اتهام ذكر شده در پرونده مبني بر مشاركت در خريد و فروش سؤالات كنكور را مطرح كند. وي با اعلام اينكه مشاركت در خريد و فروش سؤالات كنكور را قبول ندارد، اظهار داشت: مشاركت به معني اين است كه چند نفر بنشينند و با علم درباره موضوعي نسبت به انجام آن كار اقدام كنند، اما من همان طور كه آقاي «ب-آ» يكي از متهمان عنوان كرد از موضوع خبر نداشتم.
اين متهم ادامه داد: به من گفته بودند سؤالات را براي انتشاراتي مي خواهند و من نيز به خاطر رابطه  اجتماعي قوي اي كه در دانشگاه به واسطه  عضويت در يكي از گروه هاي دانشگاهي داشتم، توانستم اين كار را انجام دهم، اما به من گفته بودند كه كار قانوني است و براي چاپ سؤالات در انتشاراتي انجام مي شود.
وي با بيان اينكه اصلاً روحم از اصل مسأله خبر نداشته، گفت: بعد از انتقال به زندان اوين به من گفتند كه سؤالات به دست داوطلبان رسيده است، در اين قضيه از صداقت و اعتبار من سوءاستفاده شد.
متهم رديف يازدهم پرونده همچنين اظهار داشت: در مقابل كاري كه انجام دادم هيچ پولي دريافت نكرده و به خاطر سوءاستفاده اي كه آقاي «ب-الف» از من كرده، اگر دادگاه دست از سرش بردارد من دست از سرش برنمي دارم و با او تسويه حساب مي كنم.
وي همچنين خطاب به قاضي پرونده گفت: به خاطر اشتباهي كه رخ داده طلب عفو و بخشش مي كنم؛ زيرا مي دانم كه گردش قلم شما مي تواند زندگي من را دگرگون كند.
به گزارش ايسنا در ادامه اين جلسه آقاي «ح- ع» ديگر متهم پرونده به اتهام مشاركت در افشاي سؤالات كنكور در جايگاه متهمان قرار گرفت و با بيان اينكه هيچ يك از اتهامات وارده را قبول ندارد، عنوان كرد: از آنجا كه اقدام ما به صورت ناآگاهانه صورت گرفته و با توجه به اينكه من در اين پرونده نقش پاسخ دادن به سؤالات ... را كه عملاً انجام نشد، بر عهده داشتم، عنوان اتهامي افشاي سؤالات كنكور را قبول ندارم.
آقاي «م- الف» متهم ديگر پرونده بعد از عنوان اتهامش يعني مشاركت در افشاي سؤالات كنكور به دعوت قاضي در جايگاه قرار گرفت و گفت: افشاء را قبول ندارم. همه  مطالبي كه در بازجويي درباره  خودم گفتم مي پذيرم. همچنين تمام مطالبي كه در جريان بازجويي درباره آمرين مطرح كردم را نيز قبول دارم.وي كه به گفته  خود بدون مدرك ديپلم با كارت فردي به نام «ف-ف» به عنوان مراقب وارد محل برگزاري آزمون شده و سؤالات را به بيرون منتقل كرده بود، درباره  اينكه در قبال كارهاي انجام  داده وجهي را دريافت كرده يا خير؟ گفت: وجهي را دريافت نكردم، تنها سؤالات را در اختيار خواهرم قرار دادم.
در اين جلسه «الف-الف» ديگر متهم پرونده با قرائت لايحه  دفاعيه خود بر اين نكته كه نقشي در اين ماجرا نداشته تأكيد كرد و گفت: من تنها تلاش كردم به عنوان برادر بزرگ، برادر كوچكم را از اين كار برحذر دارم.
وي ادامه داد: برادرم نيز در قبال اين كار وجهي را دريافت نكرده و همان طور كه گفته اين كار را براي خويشاوندان انجام داده است.
وي در ادامه  قرائت لايحه دفاعيه  خود كه بيشتر به دفاع از برادرش اختصاص داشت، عنوان كرد: در مورد سه گرم ترياك و چند عدد سي دي كه عنوان شده از برادرم كشف شده نيز بايد عنوان كنم وي حتي سيگار هم نمي كشد.وي نيز در پايان عنوان كرد: من بي گناهم. هيچ گناهي ندارم و به همين علت زماني كه آزاد شدم بدون سپردن كفالت و وثيقه آزاد بودم.«الف-الف» يكي ديگر از متهمان اين پرونده بود كه بعد از قرائت نامش توسط قاضي به علت عدم حضور در جايگاه متهمان حاضر نشد.
برمبناي اين گزارش در ادامه جلسه  دادگاه افشاي سؤالات كنكور، قاضي از ح. س براي حضور در جايگاه متهمان به اتهام مشاركت در خريد و فروش و افشاي سؤالات كنكور دعوت كرد.
وي در دفاع از خود، مدعي شد: حتي يك سؤال هم به دست من نرسيده است. تنها جرمم اين است كه در روزي كه مؤسسه ما تحت نظر مأموران اطلاعاتي قرار داشت براي تسويه حساب و مشخص كردن كلاس هاي ترم جديدم به آنجا سر زده بودم، اما بعد از ورود مأموران به مؤسسه و در مقابل اصرار من نسبت به لزوم حضورم در مراسم چهلم مادرم در شهرستان كه فرداي آن روز برگزار مي شد به من اعلام كردند تنها در صورتي مي تواني آزاد شوي كه بپذيري پول هايي كه در كيفت است را در ازاي فروش سؤالات كنكور دريافت كردي و اين در حالي است كه پول هاي مذكور به هزينه  مراسم چهلم مادرم اختصاص داشت. وي با بيان اينكه اظهارات موجود در پرونده  را قبول ندارم، عنوان كرد: تنها اشتباهم حضور در آن شب (يعني شب ورود مأموران به آموزشگاه) در آموزشگاه است، زيرا اگر براي تسويه حساب و مشخص شدن كلاس هاي سال بعد به مؤسسه مراجعه نمي كردم اين اتفاقات نمي افتاد. وي همچنين با بيان سوگند نسبت به صحت اظهاراتش از قاضي خواست تا در صدور حكم عادلانه عمل كند.
در ادامه  اين جلسه قاضي مديرخراساني از آقايان «ع- پ» و «م- م» جهت حضور در جايگاه متهمان دعوت كرد كه آنها در دادگاه حاضر نبودند.
سپس «ر- گ» به عنوان ديگر متهم پرونده در جايگاه متهمان قرار گرفت و با بيان اين كه اظهارات «ع- ف» يكي از متهمان پرونده در مورد من كذب محض است، از اين متهم به عنوان فردي كه مخزن سؤالات كنكور در اختيار وي بوده و او دسترسي كامل به اين سؤالات داشته نام برد و گفت: اتهام انتسابي خود را به دليل عدم انطباق با واقعيت، به هيچ وجه قبول ندارم.
وي با تأكيد بر اينكه در دوران فعاليتم هيچ گونه سابقه  سوئي نداشتم، اظهاراتي را كه به نقل از وي در پرونده ذكر شده، ناشي از ترس و وحشت بازداشت و حضور در زندان برشمرد و افزود: من تا به حال سابقه حضور در مراجع انتظامي را نداشتم چه رسد در زندان اوين بازداشت شوم. لذا به اين دليل و به سبب اينكه ايام بازداشتم با زمان بارداري همسرم همراه بود، اظهارات ديگران را حتي در مواقعي كه خلاف واقعيت بود مي پذيرفتم.
وي در ادامه مدعي شد هيچ كدام از اظهاراتي كه نزد بازپرس و مراجع قضايي انجام داده است را به لحاظ آنكه در مقطع زماني يادشده از لحاظ شرايط خانوادگي و روحي تحت فشار بود، قبول ندارد.
در اين هنگام قاضي پرونده اظهار داشت: شنودهاي تلفني  در مورد اين مسأله وجود دارد و ما با دست خالي عنوان نكرديم كه شما در جايگاه متهم بايستيد.
قاضي همچنين خطاب به متهم گفت: فيلم هاي مذاكره شما قبل از امتحان وجود دارد، اما متهم مجدداً تأكيد كرد هيچ يك از موارد اتهامي را قبول ندارد لذا از دادگاه تقاضاي حكم برائت مي كند.
«ج- ب» ديگر متهم اين پرونده با عنوان افشاي سؤالات آزمون پيام نور در جايگاه متهمان قرار گرفت.وي كه به عنوان مدير يكي از آموزشگاه ها از خود دفاع مي كرد، عنوان كرد كه هيچ يك از موارد اتهامي را همان طور كه بازپرسي گفته قبول ندارم.
قاضي از او سؤال كرد: اظهارات نزد بازپرس را مي پذيريد؟
وي گفت: اظهارات نزد بازپرس را قبول دارم.
در ادامه  اين جلسه يكي ديگر از متهمان پرونده با عنوان مشاركت در خريد و فروش و افشاي سؤالات كنكور در جايگاه متهمان حاضر شد. وي كه نقشش در اين مسأله را خارج كردن سؤالات جهت چاپ و تكثير آنها عنوان مي كرد، درباره كيفيت كارش گفت: من بيرون از محل برگزاري آزمون بودم و «ح-ت» كه نمي دانم محافظ يا مراقب بود سؤالات را به من داد تا چاپ كنيم و بعد از آزمون بفروشيم، قرار بود وجهي دريافت شود ولي ميزان آن تعيين نشده بود.
اين متهم با بيان اينكه اظهارات موجود در پرونده اش را به لحاظ اينكه با هدف خروج هرچه سريع تر از بازداشت مطرح شده بود، قبول ندارد، گفت: در شرايطي كه در بازداشت بودم دوستان زندان مي گفتند اگر مي خواهيد آزاد شويد بايد اين اظهارات را مطرح كنيد و من آنها را مطرح كردم اما بازپرس و ساير مراجع قضايي در اين زمينه دخالتي نداشتند. وي كه در پاسخ به سؤال قاضي شغل خود را آزاد و غيرمرتبط با مؤسسه  انتشاراتي خاصي عنوان مي كرد، اظهار داشت: ليسانسيه متالوژي هستم و در مورد اين پرونده تنها در يك مورد سؤالات را از طريق تلفن همراه در اختيار يكي از داوطلبان كه بعداً در رشته معماري قبول شد، قرار دادم.
در ادامه  اين جلسه قاضي در برابر اصرار متهم نسبت به نپذيرفتن اتهام خريد و فروش و مشاركت در افشاي سؤالات كنكور را حتي با وجود اين كه اين سوالات را از طريق تلفن در اختيار يكي از داوطلبان قرار داده بود، نوار يكي از مكالمات مربوط به نحوه عملكرد اين گروه در چگونگي انتقال پاسخ هاي صحيح سوالات آزمون به داوطلبان در حين برگزاري امتحان را پخش كرد و در ادامه از متهم ياد شده سؤال كرد با چند نفر ديگر به اين كيفيت همكاري كرديد؟
وي در پاسخ گفت: نمي دانم؛ چون اصلا با آنها نبودم.
متهم ادامه داد: اظهارات نزد بازپرس و بازجوها را قبول ندارم.
«م. ب» ديگر متهمي بود كه در ارتباط با مشاركت در افشاي سؤالات آزمون پيام نور در جايگاه متهمان قرار گرفت.
وي با يادآوري اينكه ۵ ماه بعد از برگزاري آزمون پيام نور دستگير شده به نحوه  آشنايي اش با دو نفر از متهمان اين پرونده اشاره كرد و گفت: قرار بود سؤالاتي به مؤسسه بدهند تا كيفيت آموزش بالاتر برود. اين سؤالات به صورت دست نويس در اختيار من قرار گرفت و من عين سؤالات را براي مؤسسه «.....» فرستادم. وي كه در پاسخ به سؤال قاضي پرونده در خصوص ميزان تحصيلاتش عنوان مي كرد، بيش از ۵ كلاس سواد ندارد، درباره  اينكه آيا اظهارات پرونده و مطالبي را كه نزد بازپرس عنوان كرده، قبول دارد، گفت: قبول ندارم، يادم نيست. وي خطاب به قاضي گفت: براي آخرين دفاع از شما اجازه مي خواهم كه يك بار پرونده را بخوانم و لايحه  دفاعيه  را بنويسم كه قاضي نيز در پاسخ به اين درخواست به او گفت: تا بيست و سوم فرصت دارد لايحه  دفاعيه  خود را تحويل دادگاه دهد.
ديگر متهم پرونده كه با عنوان خريد و فروش سؤالات آزمون پيام نور به جايگاه متهمان احضار شده بود نيز بعد از حضور در اين جايگاه اظهار داشت: دفاعي ندارم، وكيل معرفي مي كنم و در مورد اظهارات پرونده بعد از مطالعه از خود دفاع مي كنم.
«ن. ا» ديگر متهم پرونده  افشاي سؤالات كنكور نيز بعد از حضور در جايگاه متهمان، اظهار داشت، از محتويات پرونده اطلاع ندارد كه قاضي در واكنش به اظهارات او، گفت: به عنوان آخرين دفاع حرفهاي خودتان را بيان كنيد زيرا با اين بهانه ها دادگاه تجديد نمي شود.
قاضي از اين متهم سؤال كرد آيا اتهامات را قبول داريد؟ كه وي در پاسخ مدعي شد: من جرمي مرتكب نشده ام. تمام اظهارات ثبت شده تحت شرايط خاص بوده كه به من ديكته شده است. اظهارات بازپرس را قبول ندارم.
در ادامه، قاضي دادگاه از «م. م» براي حضور در جايگاه متهمان دعوت كرد كه به دنبال غيبت وي، «ح. ك» ديگر متهم پرونده  افشاي سؤالات كنكور در جايگاه متهمان قرار گرفت و گفت: اتهامات را قبول ندارم.
وي با تقاضا از قاضي پرونده نسبت به اينكه اجازه  مطالعه پرونده را به وي بدهد، دليل اين امر را ناآشنايي با مسائل قضايي در مرحله  اول كه بازجويي از آنها انجام شده ذكر كرد كه به دنبال آن نيز قاضي با درخواست وي موافقت كرد تا اين متهم بتواند تا تاريخ ۲۳ ماه جاري لايحه  دفاعيه خود را در اختيار دادگاه قرار دهد. وي همچنين در پاسخ به سؤال قاضي، اظهار داشت: موضوع اتهامم را قبول ندارم.
متهم ديگري كه با عنوان مشاركت در خريد و فروش و افشاي سؤالات كنكور در جايگاه متهمان قرار گرفت، گفت: هيچ دفاعي ندارم. اظهارات پرونده را قبول دارم.
برمبناي اين گزارش، ديگر متهمي كه با عنوان اتهامي خريد و فروش و افشاي سؤالات پيام نور در جايگاه متهمان قرار گرفت، با بيان اينكه روز قبل از امتحان نمونه سؤالات از طريق مؤسسه .... در اختيار مؤسسه  متبوعش قرار گرفت، گفت: من سؤالات را نديدم و اين سؤالات را به من ندادند. تنها عنوان كردند دانش آموزاني كه مي خواهند از اين سؤالات استفاده كنند بيايند در فلان كلاس بنشينند. حدود ۱۰ نفر دانش آموز بودند كه روي هم ۱۰ ميليون پرداخت كردند كه من اين مبلغ را به مؤسسه .... دادم.
در ادامه  اين جلسه نماينده  دانشگاه پيام نور به ايراد نظراتش پرداخت و با تأكيد بر اينكه دانشگاه پيام نور دانشگاهي تازه تأسيس نيست، خواستار رسيدگي به وضعيت متهمان مربوط به افشاي سؤالات آزمون اين دانشگاه شد و عنوان كرد: آيا صحيح است براي سرپوش گذاشتن روي كارهاي خلافي كه انجام شده اين طور دانشگاهي به ابتذال كشيده شود؟
در ادامه، قاضي خراساني اعلام ختم اين جلسه  را اعلام كرد.

گروه حوادث: يك مامور ايثارگر آتش نشاني در حين عمليات اطفاي حريق مغازه خواربار دچار حادثه شد و پس از مجروحيت شديد، جان خود را از دست داد.
به گزارش ما، حادثه زماني رخ داد كه «سليم ابراهيمي» ۲۷ ساله و متاهل براي اطفاي حريق مغازه خواربارفروشي در حدود ساعت ۳ و ۳۰ دقيقه بامداد امروز به همراه ديگر ماموران عازم محل شد.
وي با فداكاري و شجاعت مشغول خاموش كردن حريق بود كه ناگهان به علت شدت آتش سوزي، حين انجام عمليات اطفا مصدوم شد.
آتش نشانان ديگر اين شخص را با اورژانس سريعاً به بيمارستان «محمد رسول الله (ص)» منتقل كرده و تحت درمان قرار دادند اما متاسفانه وي به علت شدت جراحات وارده فوت كرد.
مدير روابط عمومي سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني ضمن ابراز تاسف و تسليت به جامعه آتش نشانان و خانواده داغدار او گفت: مرحوم سليم ابراهيمي آتش نشان بسيجي، صبور، از خود گذشته و بسيار فعال در حين انجام خدمت بود.
زارع كهن افزود: يك گروه كارشناسي در حال بررسي دقيق علت بروز اين حادثه هستند و متعاقباً پيكر اين آتش نشان فداكار آن گونه كه شايسته ايثارگري اوست تشييع خواهد شد.
گفتني است، براساس آخرين آمار اعلام شده طي ۳۷ سال گذشته، ۳۴ مامور آتش نشاني در حين انجام عمليات جان باخته اند.

گروه حوادث: پرونده مرگ يك پسر ۱۶ ساله كه در اثر انفجار نارنجك دست ساز جان سپرده بود وارد مرحله جديدي شد.
به گزارش خبرنگار ما، سال گذشته خبر مرگ دردناك يك پسر ۱۶ ساله كه با انفجار نارنجك دست ساز كه دوستش در لباس او انداخته بود به شدت مجروح شده و سپس جان سپرد به اطلاع مراجع قضايي و انتظامي رسيد.
اين پسر ۱۶ ساله بعد از مجروحيت شديد به بيمارستان مطهري انتقال يافت و بعد از ۴۰ روز جدال بين مرگ و زندگي به بيمارستان ايران برده شد و در آن بيمارستان جان سپرد.پرسنل بيمارستان ايران علت مرگ اين پسر را سيروز كبدي عنوان كرده و جواز دفن صادر كردند و بدين ترتيب جسد پسر مذكور بدون انتقال به پزشكي قانوني و انجام آزمايشات لازم براي تعيين علت مرگ وي دفن شد.
پرونده اين حادثه در دادسراي امور جنايي تهران مورد بررسي قرار گرفت. روز گذشته رضوانفر نماينده دادستان اظهار داشت: «سيروز كبدي در اثر مصرف نادرست دارو ايجاد مي شود و بدين ترتيب اگر اين پسر در اثر اين بيماري جان سپرده باشد مسئولين بيمارستان ايران و يا بيمارستان مطهري بايد توضيحات لازم را در اين خصوص بازگو كنند و مشخص شود چرا جسد اين پسر بدون انجام آزمايش در پزشكي قانوني دفن شده است و متهم اين پرونده نيز كه پسر ۱۷ ساله اي است مورد بازجويي دوباره قرار گيرد.»
بدين ترتيب رسيدگي به پرونده اين حادثه وارد مرحله جديدي شد.

گروه حوادث: مرد ۶۹ ساله اي كه متهم به قتل همسرش است، ديروز در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما صبح ديروز اولين جلسه رسيدگي به اتهامات عقيل ۶۹ ساله در شعبه ۷۱ به رياست قاضي عزيزمحمدي و چهار مستشار او برگزار شد.
براساس كيفرخواست كه توسط دلداري نماينده دادستان قرائت شد، پس از گزارش مردمي مبني بر آتش سوزي در يك منزل مسكوني، مأموران آتش نشاني براي اطفاي حريق منزل واقع در خيرآباد ورامين اعزام شدند. مأموران پس از مهار كردن آتش با جسد سوخته يك زن در يكي از اتاق هاي خانه مواجه گشتند. موضوع به مأموران پليس اطلاع داده شد و آنها پس از حضور در صحنه به وقوع يك جنايت مشكوك شدند.
جسد زهرا ۴۰ ساله، همسر عقيل به پزشكي قانوني انتقال داده شد و حكم بازداشت عقيل به عنوان اولين متهم صادر شد.
عقيل در بازجويي هاي مقدماتي به قتل همسرش اعتراف كرد اما مدعي شد كه او خانه را آتش نزده است. با اعلام نظريه پزشكي قانوني راز جنايت فاش شد. زهراي ۴۰ ساله بر اثر وارد شدن سه ضربه توسط جسم سخت و برنده به ناحيه قفسه سينه و گردن به قتل رسيده بود.
دلداري پس از قرائت كيفرخواست از پنج قاضي دادگاه تقاضا كرد تا حكم قانوني در خصوص همسركشي صادر شود.
سپس قاضي عزيزمحمدي از عقيل خواست كه از خود دفاع كند. متهم به قتل جزئيات زمان حادثه را اين گونه شرح داد: مدتي بود كه فكر مي كردم همسرم با چند مرد جوان رابطه دارد. اما هيچ وقت با چشم خودم مردي را نديده بودم. تا اين كه روز حادثه وقتي به خانه آمدم ديدم مرد جواني از راه پله ها به سرعت بالا رفت. او توانست از طريق پشت بام خانه فرار كند. بعد از اين ماجرا با زهرا درگير شدم و با ضربات چاقو او را كشتم.عقيل علي رغم پذيرفتن صريح قتل عمد گفت: من خانه ام را آتش نزده ام. پنجره باز بود. ممكن است وزش باد بخاري را به آتش كشيده باشد.با طرح آخرين دفاعيات عقيل و اعلام دفاعيات وكيل وي، قاضي عزيزمحمدي ختم جلسه دادرسي را اعلام كرد. حكم اين پرونده در مدت ۱۰ روز صادر خواهد شد.

گروه حوادث: محمدعلي دادخواه وكيل پايه يك دادگستري در حالي وكالت پرونده قتل در متروي كرج را پذيرفت كه هنوز شبهاتي در خصوص رسيدگي به اين پرونده در دادگاه ويژه روحانيت وجود دارد.
به گزارش خبرنگار ما صبح ديروز جمال كريمي راد در پاسخ به سئوال خبرنگاري كه گفت: دفتر دادسراي ويژه روحانيت گفته است كه اين پرونده هنوز به دادسراي ويژه روحانيت ارجاع نشده، اظهار داشت: اين پرونده در حال رسيدگي در دادسراي ويژه روحانيت است. بنابراين گزارش، سخنگوي قوه قضائيه در خصوص اين پرونده گفت: دادستان انتظامي عمومي كرج به دليل روحاني بودن متهم پرونده طي نامه اي در مورخه ۸/۳/۸۴ به رئيس دادگستري استان تهران اعلام عدم صلاحيت كرده و پرونده را به دادسراي ويژه روحانيت ارسال كرده است.
وي همچنين افزود: اين متهم يكي از كاركنان تشكيلات دولتي است.

گروه حوادث: شش مرد بنگلادشي كه قصد خروج غيرقانوني از ايران به كشور تركيه را داشتند دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما، دستگيري سرگروه يك باند قاچاق انسان به نام ظهيركه فردي تبعه بنگلادش بود، مأموران انتظامي موفق شدند۱۰ ملوان بنگلادشي را كه به طور ناگهاني ناپديد شده بودند دستگير كنند. اين افراد قصد داشتند از مرز ايران به كشور تركيه گريخته و از آن طريق به كشورهاي اروپايي راه بيابند كه در نهايت همگي دستگير شدند.
ظهير در جريان بازجويي هاي پليسي اعتراف كرد كه قصد انتقال ۶ مرد بنگلادشي ديگر را كه هم اكنون در يك خانه امن واقع در جاده مخصوص كرج مخفي هستند نيز به كشور تركيه داشته است. مأموران با اطلاع از اين موضوع به مخفيگاه بنگلادشي هاي نامبرده مراجعه كردند و هر شش نفر آنان را كه از ۳ ماه قبل به طريق قانوني و به بهانه كار در كارخانه لاستيك سازي وارد ايران شده بودند، دستگير كردند.
تحقيقات از اين شش متهم نيز ادامه خواهد يافت.

راسل كرو بازداشت شد
آسوشيتدپرس: «راسل كرو» ستاره فيلم هايي چون «گلادياتور» و «ذهن زيبا» روز گذشته به خاطر اقدام به ضرب و جرح، توسط پليس نيويورك دستگير شد.
«راسل كرو» بازيگر هاليوودي روز گذشته با پرتاب يك گوشي تلفن به سمت دربان هتل «مرسر» در منهتن وي را به شدت زخمي كرد و پس از آن توسط نيروهاي پليس در نيويورك دستگير و روانه زندان شد. اين بازيگر استراليايي كه در آخرين فيلم خود با نام «مرد سيندرلايي» در نقش يك مشت زن، بازي كرده است، به اتهام ضرب و جرح از نوع دوم و اقدام به قتل با سلاح (تلفن) از نوع چهارم محاكمه خواهد شد. به موجب قوانين دادگاه منهتن اقدام به ضرب و جرح در صورت اثبات جرم تا هفت سال زنداني دارد. وكيل كرو دليل چنين پيشامدي را خراب بودن گوشي تلفن اتاقش در هتل و عدم سرويس دهي مناسب اين هتل عنوان كرده است. سخنگوي اين بازيگر ۴۱ ساله نيز اذعان داشته است كه كرو پيش از وقوع اين اتفاق چندين بار از هتل دار تقاضا كرده بود كه گوشي خراب اتاقش را با يك گوشي نو تعويض كند ولي آنها باز هم به تقاضاي او ترتيب اثر ندادند و اين مساله موجب عصباني شدن كرو مي شود. او پس از آن گوشي را براي اثبات حرف هايش به طبقه همكف مي آورد و پس از مقداري بحث آن  را با عصبانيت به سمت ديوار پرت مي كند كه متاسفانه با دربان هتل برخورد و او را زخمي مي نمايد. وي افزود: كرو با ابراز تأسف از چنين پيشامدي، به صراحت بيان كرده كه به هيچ وجه قصد آسيب رساندن به كسي را نداشته است. «راسل كرو» كه از معدود بازيگراني است كه توانسته است طي دو سال متوالي برنده جايزه اسكار شود، در فيلم هاي ديگري چون«مدركي براي زندگي» ، «زندانيان خورشيد» ، «ذهن زيبا» و «گلادياتور» بازي كرده است.
قتل عام خانواده پيش از خودكشي
سايت جنايي: اسكات مودي درست در صبح روزي كه بايد در مراسم فارغ التحصيلي خود در دبيرستانش در ايالت اوهايو شركت مي كرد در اقدامي جنون آميز به جاي رفتن به دبيرستان، راه خود را كج كرده و به منزل پدر بزرگش مي رود. چند دقيقه پس از ورود وي به منزل صداي شليك شش گلوله ممتد، همسايگان را از خواب بيدار مي كند. آخرين صدا متعلق به شليكي بود كه اسكات با آن به زندگي خود پايان داد.تيراندازي هاي اسكات با اسلحه كاليبر ۲۲ كه يك روز پيش از قتل عام اعضاي خانواده اش تهيه كرده بود شش قرباني گرفت: مادر بزرگ و پدربزرگ وي، مادر و خواهر كوچكترش و دو تن از دوستان خانوادگي، نفر هفتم خود اسكات بود. تنها بازمانده اين حادثه كه وي نيز به شدت زخمي شده و توانسته بود با تماس خود پليس را از ماجرا باخبر كند، خواهر اسكات است.بازپرس تحقيق پرونده كه از دوستان خانوادگي پدر اسكات است در اين خصوص مي گويد: آنها خانواده بسيار آرام و خوبي بودند.
اين اتفاق مرا كاملاً  شوكه كرد.اين اقدام اسكات مسئولان مدرسه محل تحصيل وي را كه هميشه از او به عنوان شاگردي منضبط ياد مي كردند، شوكه كرد. البته ساير اعضاي خانواده وي را كه چند ساعت پيش از اين حادثه در منزل پدر بزرگ اسكات فارغ التحصيلي وي را جشن گرفته بودند، نبايد فراموش كرد.خواهر اسكات ـ استاسي مودي _ ۱۵ساله كه شليك گلوله برادرش وي را از ناحيه گردن به شدت مجروح كرده است، در حال حاضر در شرايط وخيمي به سر مي برد. استاسي پس از خودكشي برادرش در مقابل چشمان وي، با خواهر ديگرش كه در زمان حادثه در محل نبوده تماس گرفته و او را در جريان قرار مي دهد.
نيكول نيز بلافاصله موضوع را به پليس گزارش مي دهد.بازپرس تحقيق پرونده درخصوص نحوه ارتكاب اين جنايت گفت: در هيچ كدام از مقتولان نشانه مقاومت در برابر اسكات ديده نشده است و به نظر مي رسد كه اين اقدام اسكات همه آنها را غافلگير كرده است. البته اسكات دو تن از مقتولان را كه از دوستان خانوادگي آنها بوده و به دنبال جشن فارغ التحصيلي وي در خانه مانده بودند در خواب به قتل رسانده است.