شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۷۲۵ - Jun 18, 2005
شليك مرگبار براي خاتمه يك آشنايي قديمي
000015.jpg
گروه  حوادث : پسري  كه  شبانه  مزاحم تلفني نامزدش را در شهرك غرب تهران با شليك پنج گلوله كشته بود، به زودي در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه خواهد شد.
ساعت  ده  و چهل  دقيقه  پنجشنبه  شب  ساكنان  يك  برج  مسكوني  در شهرك  غرب ، با شنيدن  صداي  چندگلوله ، سر از پنجره ها بيرون  آوردند و جسد غرق  در خون  جواني  را ديدند كه  روبروي  برج  در كنار خيابان  افتاده  است .
آنها فوراً با كلانتري  ۱۳۴ شهرك  غرب  تماس  گرفتند و خبر اين  جنايت  را به  ماموران  اطلاع  دادند.
بلافاصله  ماموران  كلانتري  به  همراه  اكيپ  تشخيص  هويت  ، دكتر كشيك  پزشكي  قانوني  و بازپرس  عرفان  در محل  جنايت  حاضر شدند و جسد جواني  مجهول  الهويه  را كه  حدودا ۲۵ ساله  به  نظر مي رسيد و چندين  گلوله  به  ناحيه  سينه ، دست  و كتف  او اصابت  كرده  بود، مشاهده  كردند.
در بررسي  بيشتر و در فاصله  حدود ۲۰۰ متري  جسد، يك  قبضه  سلاح  برولينگ  و يك  گلوله  شليك  نشده  هم  پيدا شد. در تحقيق  از همسايه ها يكي  از آنها كه  فردي  نظامي  بود، به  ماموران  گفت : حدود ساعت  نه  و نيم  شب  صداي  شليك  گلوله ها را شنيدم  اما به  گمان  اينكه  صداي  ترقه  است  اعتنايي  به  آن  نكردم  تا اينكه  چند دقيقه  بعد يكي  از همسايه ها كه  در حال  عبور از آنجا بود، جسد را ديد.
هيچ  مدركي  كه  هويت  مقتول  را مشخص  كند وجود نداشت ، ماموران  تنها با استفاده  از تلفن  همراه  اين  جوان  كه  يك  گوشي  سوني  بود، دستور رديابي  و شناسايي  مالك  خط  را دادند و در همين  موقع  گوشي  موبايل  مقتول  به  صدا درآمد و بازپرس  عرفان  با جواب  دادن  به  زنگ  تلفن  موفق  به  شناسايي  هويت  مقتول  شد. شخصي  كه  در آن  سوي  خط  بود عنوان  كرد كه  با محمد كار دارد و از دوستان  اوست . بازپرس  عرفان  جواب  داد، وي  تصادف  كرده  و هيچ  نشاني  هم  از خانواده  وي  در دسترس  نيست . بازپرس  از دوست  جوان  مقتول  مشخصات  و آدرس  خانه  او را پرسيد و از وي  خواست  تا هر چه  سريعتر به  آن  محل  بيايد.
بدين  ترتيب  با خانواده  مقتول  كه  «محمد.م » نام  داشت  تماس  گرفته  شد و از آنها خواستند تا به  آدرسي  كه  پليس  به  آنها مي دهد، مراجعه  كنند. خانواده  مقتول  به  گمان  اينكه  پسرشان  بخاطر كار خلافي  توسط  پليس  دستگير شده است  از آمدن  خودداري  كردند تا اينكه  بعد از تماس هاي  مكرر با ۵ ساعت  تاخير در محل  حاضر شدند و متوجه  قتل  پسرشان  شدند.
در اين  فاصله  دوست  مقتول  كه  خود را به  محل  رسانده  بود، به  پليس  گفت : محمد با من  تماس  گرفت  و از من  خواست  تا او را به  محلي  كه  با يك  دختر قرار ملاقات  داشت ، برسانم . من  هم  با پرايدم  او را سر قرار پياده  كردم  و ديدم  كه  يك  دختر جوان  با يك  اتومبيل  سمند نقره يي  رنگ  به  شماره  ... در آنجا منتظر محمد است ، بعد هم  محمد سوار اتومبيل  دختر شد و رفتند، ديگر خبري  از او نداشتم  تا اينكه  به  موبايلش  تلفن  كردم  و صداي  بازپرس  جنايي  را شنيدم .
با توجه  به  اطلاعاتي  كه  دوست  مقتول  در اختيار پليس  قرار داد ماموران  صاحب  اتومبيل  سمند را كه  شخصي  به  نام  حامد بود شناسايي  كردند و خانه  وي  را در شهرك  غرب  يافتند.
از سوي  ديگر خانواده  جوان  مقتول  پس  از حضور در صحنه  قتل  عنوان  كردند كه  محمد با دختري  به  نام  نگين  (۱۹ ساله ) دوست  بوده  و علاقه  زيادي  به  او داشته  است ، بدين  ترتيب  خانه  نگين  در قلهك  شناسايي  شد و خانواده  او براي  بازجويي  به  اداره  آگاهي  احضار شدند.
اما پدر نگين  ادعا كرد دخترش  همان  شب  به  همراه  نامزدش  حامد (صاحب  اتومبيل  سمند) با اتوبوس  به  ايلام  سفر كرده اند. بلافاصله  دستور رديابي  موبايل  نگين  صادر شد و در نخستين  تماسي  كه  صبح  جمعه  نگين  با پدرش  برقرار كرد، مشخص  شد كه  وي  در اصفهان  است  كه  سپس  موبايل  را خاموش  كردند. كارآگاهان  جنايي  بلافاصله  با گرفتن  نيابت  قضايي ، عكس هاي  نگين  و نامزدش  حامد را به  اصفهان  فكس  كردند و پيگيري  اين  ماجرا با همكاري  بي وقفه  سردار طلايي  و ماموران  آگاهي  و قضايي  اصفهان  سرانجام  به  نتيجه  رسيد.
در تماس  دوم  كه  نگين  با خانواده اش  گرفت  اظهار كرد كه  همراه  حامد به  اهواز مي روند، اما محل  اقامت  نگين  در نجف  آباد شناسايي  شد و سرانجام  ظهر روز جمعه  نگين  دستگير شد و با راهنمايي او ماموران  آگاهي  اصفهان  حامد را نيز بعد از ظهر جمعه  در اين  شهر دستگير كردند.
متهمان  پس  از دستگيري  ابتدا منكر قتل  شدند اما پس  از چند ساعت  بازجويي  علمي  و فني  بالاخره  حامد به  قتل  محمد اعتراف  كرد. حامد در بازجويي  گفت : حدود يك  سال  قبل  با نگين  آشنا شدم  كه  اين  آشنايي  منجر به  نامزدي  ما شد. من  و نگين  عقد كرده  بوديم  اما بعد از مدتي  فهميدم  جواني  به  نام  محمد مزاحم  نگين  مي شود و با تلفن  و مزاحمت هاي  حضوري  او را تهديد به  برقراري  ارتباط  با خودش  مي كند. وقتي  نگين  ماجرا را برايم  تعريف  كرد، از او خواستم  به  بهانه اي  اين  جوان  را به  سر قرار بكشاند تا با او حرف  بزنم  ولي  نگفتم  كه  مي خواهم  محمد را بكشم  به  همين  خاطر يك  كلت  كمري  خريدم  و با ۶ گلوله  آن  را آماده  شليك  كردم  و بعد من  و نگين  با اتومبيل  به سر قرار رفتيم  و منتظر مانديم . وقتي  محمد و نگين  به  محل  قرار كه  يك  كوچه  با خانه  ما فاصله  داشت ، رسيدند، اسلحه  را كشيدم  و ۵ گلوله  به  بدنش  شليك  كردم  اما گلوله  آخر گير كرد و شليك  نشد، به سرعت  من  و نگين  سوار ماشين  شديم  و فرار كرديم . كلت  را به  نگين  دادم  تا از پنجره  ماشين  به  بيرون  پرت  كند. بعد ماشين  را در خانه  گذاشتم  و چون  مي دانستم  ممكن  است  شناسايي  شويم ، به  خانواده ام  گفتم  به  ايلام  مي رويم  اما رفتيم  به  اصفهان  و مي خواستيم  فرداي  آن  روز به  دوبي  فرار كنيم  كه  هر دو در اصفهان  دستگير شديم .
نگين  هم  در بازجويي  گفت : چند سال  قبل  با محمد آشنا شدم  و مدتي  با او دوست  بودم  ولي  بعد از اينكه  با حامد آشنا شدم  و قرار ازدواج  گذاشتم ، ارتباطم  را با محمد قطع  كردم  ولي  او همچنان  سعي  در ادامه  رابطه  داشت . من  به  او نگفته  بودم  كه  نامزد كرده ام  چون  مي ترسيدم  همه  چيز را به  حامد بگويد ولي  خودم  بعدا به  حامد گفتم  كه  شخصي  مزاحمم  مي شود و مرا اذيت  مي كند، حامد هم  از من  خواست  قراري  با محمد بگذارم  تا با او صحبت  كند ولي  من  نمي دانستم  كه  مي خواهد او را بكشد. بدين  ترتيب  حامد و نگين  بازداشت و روانه زندان شدند. با صدور كيفرخواست از سوي دلداري - نماينده دادستان قرار است به زودي، زوج جوان در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه شوند.

فرار دختر ۱۷ ساله از خانه
گروه حوادث: دختر نوجواني كه چند روز پيش از خانه پدري اش فرار كرده بود، توسط پليس آگاهي شناسايي و دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما، اوايل هفته گذشته والدين يك دختر ۱۷ ساله به دادسراي امور جنايي تهران مراجعه كرده و از داديار سليماني درخواست كردند دخترشان را كه گم شده است با كمك پليس پيدا كند. دستور قضايي لازم براي ماموران دايره ۱۱ اداره آگاهي مركز صادر شد. پليس جستجوي خود را براي يافتن دختر مذكور آغاز كرد. بررسي ها ادامه داشت تا اينكه عصر روز چهارشنبه پليس موفق شد دخترمذكور را كه همراه يك پسر جوان بود، شناسايي و دستگير كند.
دختر ۱۷ساله و پسر مذكور بعد از انتقال به اداره آگاهي تحت بازجويي قرار گرفتند. دختر در پاسخ به سئوالات مأموران گفت: من و اين پسر به يكديگر علاقه داريم و به همين دليل با همديگر فرار كرديم. اين مدت را نيز در خانه اي واقع در شمال شرق تهران زندگي مي كرديم. پسر دستگيرشده نيز ضمن ابراز علاقه به دختر به ماموران گفت: قصد ازدواج با اين دختر ۱۷ساله را دارم. بدين ترتيب، به دستور داديار سليماني دختر مذكور به پزشكي قانوني معرفي شد تا آزمايشهاي لازم روي وي صورت گيرد. بررسي هاي قضايي بر روي اين پرونده ادامه خواهد يافت.

حادثه در جهان
۱۵ سال حبس ديگر براي متهم لجباز
كرايم لايبرري : پزشك اهل مادريد كه متهم به قتل همسر باردار و دو دختر خود در دهه ۱۹۷۰ است ، روز گذشته در دادگاه حاضر شده و از حق قانوني خود براي ارائه درخواست تجديد نظر گذشت . بدين ترتيب وي بايد ۱۵ سال ديگر در زندان بماند تا بتواند مجددا درخواست آزادي مشروط را تسليم دادگاه كند .
اعضاي هيئت تجديدنظر دادگاه عالي ايالت متحده اعلام كردند كه بنابر قوانين اين دادگاه را تشكيل دادند و از انجا كه متهم شخصا خواهان ادامه دوران حبس خود بود ، اعضا نيز با اين درخواست وي موافقت كردند . بدين ترتيب، دادگاه بعدي رسيدگي به درخواست آزادي مشروط دكتر جفري مك دانلند در سال ۲۰۲۰ تشكيل خواهد شد.
اعتراف محكوم به مرگ
كرايم لايبرري: محكوم به مرگي كه در حال حاضر در بند اعداميان زندان پاين بلاف به سر مي برد ، روز گذشته در نامه اي به يكي از روز نامه هاي محلي اعتراف كرد كه در جريان قتل مردي در سال ۱۹۹۸ كه پليس هنوز نتوانسته است گره كور آن را بگشايد دست داشته است.
كنت ويليام ۲۶ ساله در اين نامه اعلام كرده است كه مي خواهد رابطه به هم خورده خود با جامعه و خانواده اش را از سر بگيرد و اعتراف را به عنوان اولين گام خود براي بازگشت به جامعه انجام مي دهد . ويليام در اين نامه نوشته است: مدت طولاني است كه خودم را و كارهايي را كه انجام دادم انكار مي كنم . ديگر از اين كار خسته شده و مي خواهم با اعترافاتم خود را سبك كنم.به دنبال اين اعتراف ويليام وجيز از سوي دادستاني با اتهام قتل جرل جنكيس نيز روبه رو شد. جرل هنگام قتل ۳۶ سال سن داشت.
بازپرس تحقيق پرونده كه از ابتدا به ويليام در خصوص قتل فوق شك داشت ، پس از اعترافات وي گفت : به ندرت پيش مي آيد كه فردي به اين راحتي به اتهام خود اعتراف كند اما معمولا متهماني كه به دليل يك قتل به اعدام محكوم مي شوند تحت تاثير جو بخش محكومان به مرگ، هرچه كه به تاريخ اعدام نزديك تر مي شوند بيشتر احساس گناه مي كنند و در نتيجه به اين فكر مي افتند كه با اعتراف، گناه خود را سبك تر كنند . دادستان پرونده اعلام كرد كه با توجه به شواهد و مدارك موجود شكي نيست كه ويليلم مرتكب اين قتل شده است؛ چرا كه اعترافات وي با نحوه مفقود شدن مقتول و به قتل رسيدن او كاملا تطابق دارد.ويليام در سال ۱۹۹۸ به اتهام قتل بازداشت و به حبس ابد بدون امكان آزادي مشروط محكوم شد.
وي در سال ۱۹۹۹ از زندان فرار كرده و مجددا مرتكب قتل كشاورزي ۵۷ ساله شد . اين بار دادگاه وي را به اتهام قتل عمد به اعدام محكوم كرد . وي در اعترافات جديد خود ادعا كرده است كه درست در همان روزي كه مقتول اول را به قتل رسانده، مقتول دوم را به قتل رسانده است.
راز يك قتل پس از ۱۸ سال فاش شد
رويترز: در حادثه اي كم سابقه در دنيا زني كه گفته مي شد ۱۸ سال پيش در چين به قتل رسيده بود، ناگهان پيدا شد.
به دنبال اين حادثه، بازماندگان مردي كه به اتهام قتل اين زن چيني اعدام شده است، خواستار رسيدگي به اشتباه دادگاه هستند. حادثه در سال ۱۹۸۷ ميلادي زماني شكل گرفت كه خانم «شي ژايرونگ» ۱۸ ساله، به طرز عجيبي ناپديد شد و تلاش پليس نيز براي يافتن اثري از وي ناكام ماند. در همان زمان قطعاتي از جسد زني در رودخانه اي در جنوب استان هونان چين پيدا شد كه به گفته كارشناسان آن دوران به طرز ماهرانه اي تكه تكه شده بود. از اين رو پليس چين سريعا مردي به نام تنگ ژينگ شان را دستگير كرد؛ زيرا وي به شغل قصابي مشغول بود و همزمان زمزمه هايي مبني بر آن كه وي به هتل محل اقامت آن زن رفته و او را به قتل رسانده، بر زبان ها افتاد. پس از ۱۸ سال و پديدار شدن زن چيني، مشخص شد كه اين زن به اتفاق همسرش به اتهام فروش مواد مخدر در زندان به سر مي برده است.

سرقت طلافروشي در بلوار ابوذر
گروه حوادث: چهارشنبه شب چهار سارق مسلح به يك طلافروشي حمله كرده و موفق به سرقت مقاديري طلاجات شدند.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۲۲و۳۰ دقيقه روز چهارشنبه چهار مرد مسلح كه سوار بر يك خودرو پژو بودند، مقابل يك طلافروشي واقع در بلوار ابوذر توقف كردند. داخل مغازه خالي از مشتري بود. سارقان مسلح با هماهنگي كه از قبل انجام داده بودند، وارد مغازه شدند. مالك مغازه با ديدن اسلحه در دستان آنان از هرگونه مقاومتي امتناع كرد. سارقان بعد از ربودن نيم كيلو طلا محل سرقت را ترك كرده و متواري شدند.
بعد از گريختن سارقان، مالك مغازه موضوع را به اطلاع پليس رساند. اكيپ پليس در محل حادثه حضور يافتند. بررسي هاي اوليه صورت گرفت. به دستور بازپرس پرونده، تحقيقات در اين خصوص در اداره آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.

قتل دختربچه ۵ساله  براي سرقت طلا
گروه حوادث: مأموران عمليات ويژه اداره آگاهي استان تهران قاتلاني را كه دختر ۵ساله اي را به خاطر سرقت طلا به قتل رسانده و جسد وي را در رودخانه ورامين رها كرده بودند، شناسايي و دستگير كردند.
به گزارش خبرنگار ما،جسد اين دختر بچه ۵ ساله در بيابان هاي ورامين كشف شد. مأموران پس از اطلاع از وقوع حادثه بلافاصله با حضور در محل اقدام به بررسي موضوع كردند و در بررسي هاي اوليه مشخص شد كه قاتل يا قاتلان پس از كشتن دختر بچه ۵ ساله جسدش را در بيابان هاي ورامين رها كرده و متواري شدند.
با انتقال جسد كشف شده به پزشكي قانوني، ماموران با دستور مقام قضايي مامور پيگيري موضوع شدند و در ابتدا دريافتند كه خانواده اي گم شدن فرزند ۵ ساله خود را به اداره آگاهي اعلام كرده اند كه مشخصات دختر بچه با جسد كشف شده شباهت بسياري دارد و مريم دختر بچه ۵ ساله همراه خود مقداري طلاجات داشته است.
با فرض اين كه قاتل يا قاتلان پس از سرقت طلاجات اقدام به قتل دختر بچه كرده اند ماموران ۳ نفر از سارقان زورگير ورامين را دستگير و مورد بازجويي قرار دادند.
در ابتدا كليه متهمان دستگير شده در بازجويي هاي خود از موضوع اظهار بي اطلاعي كردند ولي پس از مدتي و با توجه به بررسي كارشناسان سازمان پزشكي قانوني مجبور به اعتراف شدند.
«داود.ق» متهم دستگير شده در بازجويي ها گفت: در رودخانه مخروبه صالح آباد مكاني براي كارهاي خلاف داشتيم و با سرقت و فروش اموال مسروقه ، براي مصرف هروئين به  آنجا مراجعه مي كرديم.
تا اين كه چند روز پيش در يكي از خيابان هاي ورامين در حال پرسه زدن بودم كه متوجه دختر بچه ۵ ساله اي شديم كه مقداري طلا با خود به همراه داشت و پس از تعقيب وي دريافتم هر روز اين دختر براي بازي بدون هيچ سرپرستي به خيابان مي آيد.
وقتي موضوع را با دوستان مطرح كردم، آنها بلافاصله موافقت كردند و روز گذشته نيز دختربچه تنها در خيابان بود. مهدي هم دختربچه را سوار موتورسيكلت كرد و همراه علي به مخفيگاه خود برد. علي كه از اتباع افغان بود، پس از سرقت طلاهاي كودك پيشنهاد داد كه اين دختر را به پسر عمويش كه بچه دار نمي شود، بدهيم. ما هم موافقت كرديم و گفتيم در قبال آن پول خوبي خواهيم گرفت ولي پسر عمويش حاضر به گرفتن دختر بچه نشد و چون دختر بچه ما را مي شناخت مجبور شديم او را به قتل برسانيم.
براي همين ابتدا او را خفه كرده و سپس در داخل يك كيسه مشكي گذاشته و در رودخانه ورامين رها كرديم. با مشخص شدن موضوع، قاضي دادگاه ۱۰۱ قرچك متهمان را با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان كرد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |