چهارشنبه ۲۲ تير ۱۳۸۴
گفت وگو با كيومرث ملك مطيعي بازيگر مجموعه هاي طنز تلويزيوني
لودگي يا طنز
001071.jpg
عكس: سايت اينترنتي دانشجويان فاروج
بهشته فارغي
اشاره:خستگي كارهاي روزانه را تنها مي توان با برنامه هاي شاد و طناز جعبه جادو از جسم و روح مخاطبان ايراني زدود، به همين دليل مديران شبكه هاي تلويزيوني تمايل دارند كه با افزايش برنامه هاي تلويزيوني ، به انبساط خاطر تماشاگران ايراني دامن زنند.
كيومرث ملك مطيعي در شخصيت «غلام ششلول بند» توانست جايگاه مناسبي را بين مخاطبان در مجموعه تلويزيوني «زير آسمان شهر» به دست آورد. او كه در سال ۱۳۱۵ در شهرستان انزلي تجربه آغازين زندگي را رقم زده است توانست در سن ۱۴ سالگي با تجربه بازيگري تئاتر به بازآفريني شخصيت هاي داستاني بپردازد، او با ۵۳ سال سابقه كار در حوزه بازيگري در سن ۶۹ سالگي توانسته است تجربه هاي مفيدي را در حوزه برنامه هاي طنز بياموزد. در زمينه تفاوت برنامه هاي طنز و لودگي تلويزيون با او گفت وگويي انجام داده ايم كه مي خوانيد:

* طنز در تلويزيون چه شاخصه هايي بايد داشته باشد؟
- طنز در لغت نامه دو معني مي دهد؛ يكي به مفهوم طنازي و عشوه گري است و ديگري تعبير مسخره كردن و طعنه زدن را دارد. اين دومفهوم در لغت  نامه معين و دهخدا آمده است. اما در فرهنگ لغت فرانسه به نمايش كمدي و كمدين مي گويند. كمدي نمايشي است كه خنده آور باشد و كمدين كسي است كه مردم را مي خنداند. طنز موقعيتي است كه بازيگر در كمال جدي بودن مي تواند خنده را ايجاد كند. به طور مثال يك خانم يا آقا وقتي روي يخ راه مي روند چهار يا پنج نفر پشت سر آنها هستند خانم زمين مي خورد همه مي خندند اين فرد نخواسته كه آنها بخندند بلكه از شدت ضربه خوردن درد مي كشد.
* طنز موقعيت يا كلامي، كدام يك براي تلويزيون ارجح تر است؟
- موقعيت سوار بر كلام مي شود. بعضي وقت ها طنز به كلام نياز دارد كه موقعيت طنز را به وجود بياورد ولي بيشتر مواقع طنز موقعيت در تلويزيون مطرح مي شود. به طور مثال طنز مستربين كلام ندارد و طنز موقعيت است، اين نوع طنز را وقتي تمام دنيا مي بينند مي خندند بنابراين نيازي به استفاده از كلام و ديالوگ نيست، علي رغم اين مسئله، بعضي وقت ها ديالوگ به كمك حركت بازيگران مي آيد تا طنز را به وجود آورد.
* امروزه در برخي از مجموعه هاي تلويزيوني با طنز كلامي مواجه هستيم كه اغلب از زبان محاوره اي بهره مي گيرند آيا اين نوع طنز هم مخاطباني دارد؟
- صد در صد، چون فرهنگ، فرهنگ عاميانه است، لذا فرهنگ شفاهي و محاوره اي بيش از فرهنگ اختصاصي جايگاه دارد، به هر حال هر چيزي كه با مردم ملموس باشد مخاطب بيشتري را در پي خواهد داشت.
* چرا عرصه طنز تلويزيون در حد يك مجموعه تلويزيوني متوقف مي شود؟
- در مجموعه هاي تلويزيوني طنز، اغلب اشكال از سوي تهيه كنندگان است، براي اين كه آنها پول بيشتري به نويسندگان خوب و حرفه اي نمي دهند، بنابراين يك نويسنده غيرحرفه اي چه قدر مغزش گنجايش دارد تا۵۰ يا ۹۰ قسمت ازبرنامه ها را بنويسد؟ با اين كه در حوزه مسايل اجتماعي، سوژه هاي متنوعي وجود دارد كه بتوان روي آنها مانور داد اما نويسندگان غيرحرفه اي از عهده آنها برنمي آيند. به هر حال مغز آدم هم كششي دارد و به اصطلاح عامه وقتي نتواند به خوبي موضوع را پرورش دهد ناچار است كه به سوژه ها آب ببندد؛ به طوري كه اين اتفاق در قسمت سوم مجموعه تلويزيوني «زير آسمان شهر» افتاد.
* چگونه مي توان يك برنامه موفق طنز تلويزيوني را توليد كرد؟
- مردم بايد برنامه هاي تلويزيوني كه مي بينند را باور كنند. با باور مردم نسبت به برنامه ها، مخاطبان اين رسانه نيز تقويت مي شود، موضوعي كه براي مردم قابل باور نباشد آن چنان مورد استقبال قرار نمي گيرد. اگر به وضعيت سينما نگاه كنيد همين اتفاق رخ داده است. در طول اين سال ها من به ۸۰ درصد شهرهاي ايران سفر كرده ام اغلب شهرها يا سينما نداشتند يا تعطيل شده اند!
حسن فتحي، كارگردان تلويزيوني برنامه تاريخي مي سازد، اين موضوعات براي مردم و مخاطبان قابل باور است و يا وقتي مجموعه تلويزيوني «پس از باران»   پخش مي شد چون نسل گذشته به نوعي با اين مضامين آشنايي دارد موضوع براي آنها قابل قبول است. در حالي كه امروزه اغلب جوان ها نه حوصله كتاب خواندن دارند و نه فرصت مطالعه، بنابراين لازم است كه پيام ها را در قالب امواج سمعي و بصري به آنها ارائه دهيم حال اگر در زمينه ايران و يا تهران قديم برنامه اي ساخته شود جوان ها از آن استقبال مي كنند.
* طنز با لودگي چه قدر فاصله دارد؟
- خيلي فاصله دارد. لودگي در قديم در تئاترهاي ما مرسوم بود. كسي كه نوكر خانه بود به ارباب متلك مي انداخت به عبارتي با او راحت بود، البته اين نوع نمايش ها از سياه بازي نشأت گرفته بود. در سياه بازي معمولاً شاه و وزير را مسخره مي كنند، طبيعي است كه اين نوع نمايش يك شيوه سمبليك بود وگرنه خود شاه و وزير اين قدر قدرت داشتند كه سر سياه را ببرند!
بعدها اين سياه بازي به شكل سفيد بازي درآمد، ديگر نوكر خانه سياه نبود سفيد بود. اين نوع نمايش هم همان وضعيت را نسبت به ارباب خانه داشت نه شاه و وزير، اغلب ارباب با زنش درگيري داشت چون نوكر هواخواه خانم خانه است بنابراين بايد مي زد سر ارباب خانه كه به نوعي مردم هم از اين بازيها بخندند اين رفتارهاي نمايشي را لودگي مي گويند.اما وقتي با حركت و كلام اين شيوه نمايشي طنز را اجرا كنيم از لودگي خارج مي شود. اين شيوه بازي را به خوبي در صحنه هايي از مجموعه تلويزيوني «پس از باران» ارائه كردم، در خاتمه بايد گفت كه لودگي با طنز فاصله دارد.
* هجو يا طنز چه تفاوت هايي با هم دارند؟
- اغلب هجو را در اشعار به كار مي برند، بنابراين بيشتر شاعران هجوياتي دارند كه اصلاً با طنز تفاوت دارد.
* در ميان مجموعه هاي تلويزيوني پاورچين، نقطه چين و زير آسمان شهر كدام يك به تعريف طنز نزديك تر هستند؟
- مجموعه تلويزيوني زير آسمان شهر در قسمت دوم به طنز بيشتر نزديك مي شد. اما در قسمت سوم با اين كه آقاي عبدي در نقش كاپيتان يك سلسله خالي بندي هايي را سر هم كرد ولي طنز مطلوبي از آب درنيامد. غفوريان به من مي گفت، چرا حرف هاي اينها را تطبيق نمي كنيد چون برخي از ديالوگ ها براي مردم قابل قبول نبود، به هر حال با تصديق كردن برخي از گفتار و موقعيت ها نمي توان گفت كه طنز توليد مي شود. اگر بازيگر با نگاه كردن بتواند اين مفهوم را القا كند كه چرا چاخان مي كني اين نوع نگاه طنز را خلق مي كند.
در طنز پاورچين، آثار مديري، به نوبه خود شكل جديدي از طنز را عرضه كرد ولي آن  گونه كه مجموعه تلويزيوني «زير آسمان شهر» درخشيد هيچ مجموعه تلويزيوني طنز نتوانست بين مخاطبان مطلوبيت ايجاد كند! وقتي شبكه جام جم از بنده و خانم رنجبر به مدت ۵ دقيقه براي يك گفت وگوي تلويزيوني دعوت كرد اغلب مخاطبان ايراني ساكن در اروپا تلاش كردند كه از ما پرسش كنند. طبق نظرسنجي اين برنامه توانسته بود بيش از۸۰ درصد از مخاطبان تلويزيوني را جذب كند. ناگفته نماند كه بيشتر كارهاي مهران  مديري هم قابل تقدير و تأمل است.
* طنز در تلويزيون راحت تر است يا در سينما؟
- در هر دو جا هيچ فرقي نمي كند، منتها در سينما مشكل است چون با يك دوربين كار مي كند از اين رو بازيگر بايد حس آن طنزرا مرتب و تكراري داشته باشد اما در تلويزيون با وجود تصاوير ۲ يا ۳ دوربين تلويزيوني دست و بال بازيگر در ارائه بازي طنز آميز بازتر است.
* چرا در عرصه طنز افراد محدودي فعاليت مي كنند؟
- عرصه بازيگري جديد مي گويد كه بداهه پردازي يك اصل مهم است، من با ۵۳ سال سابقه كار توانايي بداهه پردازي دارم، اين مسئله يك خصيصه ذاتي است يك تمرين خصوصي بازيگر است با بداهه خودش بازي مي كند و حرف مي زند. سوژه با سوژه متفاوت است. اگر بازيگري در حين اجراي نقش جمله اي را فراموش كند بايد آن چنان بداهه پردازي اش قوي باشد كه بتواند جايگزين آن جمله اي را جاسازي كند.
* چرا تهيه كنندگان تلويزيوني در ارائه طنز ناموفق بوده اند؟
- برخي از آنها به خود زحمت نمي دهند كه سراغ حرفه اي ها بروند و فكر مي كنند كه مبلغ دستمزدشان زياد است، چه طور يك كارگردان نبايد در پرونده ذهني خود اسامي بازيگران حرفه اي را داشته باشد؟ نزديك به ۹۰ كار حرفه اي داشته ام حالا چه طور من را نمي شناسند، به اين گروه از كارگردانان غيرحرفه اي برمي گردد. مرضيه برومند بازيگري خوب را مي شناسد، بنابراين وقتي كاري را شروع مي كند مي گويد من فلاني را براي نقش مورد نظر مي خواهم، به قيمت اش هم كاري ندارم. به من مربوط نيست هر طوري است با او كنار بيائيد. اما اغلب برخي از كارگردانان فكر مي كنند چون بازيگري ۲ ميليون تومان مي گيرد و فلاني ۴۰۰ هزار تومان، بهتر است بازيگر ارزان را بياورم تا كارم راه بيافتد.
اين است كه ماشين جوجه كشي بازيگري گذاشته اند! به هر حال اين مسئله به كم كاري كارگردان و تهيه كننده برمي گردد. كارگرداني بنده را براي دو روز كار دعوت كرد، تقاضاي ۵۰۰ هزار تومان حق الزحمه كردم، تعجب كرده بود كه چرا ۵۰۰ هزار تومان تقاضا مي كنم، گفتم، ۲ روز كار بازيگري نيست تجربه ۵۳ سال بازيگري است. وقتي جلوي دوربين مي آيم و تپق نمي زنم ترجيح مي دهم در منزل بيكار باشم و اين كار را نكنم! البته بعدها شنيدم كه آن كارگردان شخصي را براي بازي آورد و براي ۲ روز كار ۵۰ هزار تومان داد. فرقي نمي كند بازيگر، بازيگر است!
* چگونه مي توان بدون افراد كليشه اي طنز موفقي ارائه كرد؟
- هميشه با همان كليشه طنز موفقي مي توان ارائه كرد. بازيگران همه كليشه شده اند! همه به من مي گويند كه با همين لهجه گيلكي فارسي صحبت كنم، سعي مي كنم كادرها را فرق بگذارم. اگر پس از باران همه را كتك مي زدم كيلگي و فارسي حرف مي زدم و يا مباشر خان بودم حالا اگر يك آبدارچي هستم بين آنها فرق مي گذارند. مگر چارلي چاپلين كليشه نبود؟!
* تفاوت طنز تلويزيوني مديري با غفوريان در چيست؟
- كار آقاي مديري لحظه اي كميك است اما كار غفوريان طنز موقعيتي و يا كميك لحظه اي است. به عبارتي خشايار مستوفي يا غلام ششلول بند نمي خواست ادا دربياورد ولي مديري هم كمدي كلامي و هم موقعيتي را ارائه مي دهد چون مديري واقعاً  به كار خودش مسلط است. من كاملاً قبولش دارم. مهران مديري طنز را خيلي قشنگ مي شناسد بنابراين يك سبك طنز خاصي را به كار مي برد. او كلام و موقعيت كميك را با هم ادغام مي كند.
* برخي از مجموعه تلويزيوني طنز ناخواسته تكيه كلام هايي را در جامعه رايج مي كنند، آيا اين رويه از ديد شما قابل قبول است؟
- بله، چون ما خودمان اين تكيه كلام ها را داريم و يك دوستي دارم در خيابانهاي صومعه سرا راه مي رود و مي گويد من ترا غش. (يعني من تو را مي بينم غش مي كنم) اين تكيه كلام اوست. بعضي وقت ها تكيه كلام ها را مردم مي پسندند، مثلاً در مجموعه تلويزيوني به نام «هديه خدا» كار مي كردم و نقش پرتقال  فروشي را بازي مي كردم كه در بازي داد مي زدم. روزي كه وارد بازار شدم متوجه شدم كه تمام پرتقال فروش ها داد مي زنند بمي ايه بمي ايه! اگر تكيه كلام به جاي خودش مصرف شود بد نيست.

نگاه
پيام هاي تبليغي
001077.jpg
در حوزه ارتباطات ابزارهايي وجود دارند كه به خوبي مي توانند مبلغان را در امر متقاعدسازي مخاطبان ياري كنند. كلام، تصوير و موسيقي ۳ عاملي است كه در اين زمينه به صورت مؤثري قابل بهره برداري است و از اين رو دست اندركاران تبليغات با تكيه بر نظريه ها و فنون اقناع در حوزه روان شناسي و در حوزه ارتباطات با استفاده از ظرفيت هاي بالقوه كلامي، تصوير و موسيقي سعي درالقاي معاني و نفوذ و تأثيرگذاري بر ذهن مخاطبان را دارند. زبان كلامي با كمك عناصري مثل كلمه و جمله صراحت لازم براي القاي هدف و منظور به صورت هاي آشكار يا پنهان را داراست. به كارگيري تصوير نيز در فعاليت هاي تبليغاتي موجب ايجاد واكنش و برانگيختن پاسخ در ميان مخاطبان مي شود كه هدف تصاوير تبليغاتي تنها مجذوب كردن مخاطبان نيست، بلكه ايجاد رفتاري است كه از آن انتظار مي رود. در كنار كلام و تصوير، موسيقي نيز به عنوان يكي ديگر از ابزارهاي ارتباطي در رسانه هايي همچون راديو و تلويزيون مطرح است. عناصر موسيقي نيز داراي ظرفيت هاي بياني مساعدي براي القاء انديشه و عواطف است و به خوبي مي تواند بر افكار، احساسات و رفتار آدمي مؤثر مواقع شود. بنابر اين مي بينيم كه هريك از اين سه عامل نوعي توانايي در تغيير نگرش افراد را دارند، ولي بر روي هم مؤثر نيستند از اين رو آگاهي از شيوه هاي تبليغ مي تواند افراد از جمله ارتباط گران حرفه اي را تبديل به مصرف كنندگان بهتر اطلاعات كند و شايد از منظر آنها ارتباط جمعي اصابت يك پيكان به يك هدف نيست، چنانچه پيام ممكن است به گيرنده برسد و به هدف اصابت شود اما به خاطر آن كه در معرض تفسير مخاطب فعال  قرار دارد به مقصود خود منتهي نمي گردد. اين فرايند دريافت و تفسير پيام در بسياري از الگوهاي ارتباطي «رمزگشايي» خوانده شده است كه به نقش فعال مخاطب در درك پيام تأكيد دارد. بنابر اين ضروري به نظر مي رسد كه با تفكر عميق تري با پيام از جمله پيام هاي تبليغي روبرو شويم و توجه داشته باشيم كه چه چيزهايي از طريق رسانه ها برتفكر و عملكرد ما تأثير مي گذاردبنا بر اين بايد سعي كنيم از انديشه هاي سطحي و محدودنگر فاصله بگيريم و به سمت انديشه هاي عمقي و گسترده نگر حركت كنيم و به راحتي افسار انديشه مان را به دست رسانه ها نسپاريم و كنترل بيشتر و دقيق تري نسبت به پيام ها داشته باشيم.
بهاره نصيري

سايه روشن
001074.jpg
دختران شبكه اول
پخش مجموعه تلويزيوني «دختران» از ۲۰ تير ماه در شبكه اول سيما آغاز  شد.
به گفته زهره كاظمي تهيه كننده برنامه «دختران» با هدف ايجاد افزايش روحيه شور و نشاط و اميد در دختران جوان، اطلاع رساني و تشويق براي فعاليت در حركت هاي گروهي و مشاركتي،  معرفي الگوهاي موفق و موثر در عرصه هاي مختلف فرهنگي هنري، افزايش روحيه خودباوري و تلاش و پرداختن به محورهاي خودشناسي و خودباوري ساخته مي شود.بنابراين گزارش، مجموعه تلويزيوني  «دختران» كاري از گروه خانواده شبكه اول سيماست كه هر روز ساعت ۱۱ و ۳۰ دقيقه تا ۱۲ به مدت نيم ساعت از اين شبكه پخش مي شود.
راديو ورزش هفت ساله
شش سال از آغاز به كار راديو ورزش مي گذرد و هشتم تير ماه آغاز هفتمين سال فعاليت اين رسانه است.
بنابر اين گزارش، راديو ورزش كار خود را از هشتم تيرماه سال ۷۸ با ۱۲ ساعت برنامه آغاز كرد و بعدها اين مقدار به ۱۶ ساعت و سرانجام به ۲۴ ساعت افزايش يافت.
در شبكه  راديويي ورزش به جنبه هاي مختلفي چون اطلاع رساني و پخش مستقيم مسابقات پرداخته مي شود. اين نكته قابل توجه است كه مسابقات مهم دنيا مانند جام هاي جهاني و المپيك از اين شبكه پخش مي شود.همچنين در شبكه ورزش در قالب برنامه بانوان با ورزش به ورزش اين قشر نيز مي پردازد و اخبار فعاليت هاي آنها را نيز انعكاس مي دهد.
مخاطبان چرا
برنامه  «رنگين كمان» با عروسك معروف «چرا» ، از معدود برنامه هاي كودك تلويزيون است كه به طور مداوم و بيش از سه سال پخش آن ادامه داشته و با استقبال زياد مخاطبان مواجه شده است.به گفته زيبا بن ماران، نخستين مجري برنامه در ابتدا عروسكي به نام «جان برار» بودكه لهجه رشتي داشت و حدود سي قسمت هم از متن اين برنامه توسط مهيار مجيب (بازيگر فيلم دربه درها) نوشته شده بود كه حتي بر اساس آن متن ها، از من تست گرفته شد.بعد از تمرين شخصيت اين عروسك جواب نداد و جاي خودش را به «چرا» داد. اين عروسك قرار بود مرتب سوالاتي را مطرح كند كه در ۳۰ خرداد ماه ۸۱ ، «چرا» را در برنامه  «به خانه برمي گرديم» معرفي كرديم و از اول تيرماه هم پخش آن آغاز شد.
بعد از «رنگين كمان» گروه كودك شبكه  تهران شكل گرفت و «چرا» برنامه هميشگي اش شد و مخاطبان زيادي پيدا كرد.

سينما
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
علم
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سينما  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |