گروه حوادث: حكم سنگين باند آدم خوارها كه متهم به سرقت، زورگيري، كيف زني و فرار از زندان هستند از سوي قاضي شعبه ۱۱۴۲ مجتمع قضايي بعثت صادر شد.
به گزارش خبرنگار ما، اين پرونده جنجالي ۴۰۰ شاكي و ۳۲ متهم دارد و تعدادي از متهمان پرونده افراد سابقه داري هستند كه در باندهاي سرقت ديوار چين و افعي ها نيز فعاليت داشته اند.
دستگيري اعضاي اين شبكه مخوف زماني در دستور كار كارآگاهان اداره آگاهي قرار گرفت كه افراد زيادي با مراجعه به دادگستري و طرح شكايت مدعي شده بودند توسط افرادي كه مسلح به چاقو و قمه بوده اند مورد سرقت قرار گرفته اند.
با جمع آوري شكايات و چهره نگاري مقدماتي از سارقان مشخص شد كه ظاهراً سرقت ها توسط يك شبكه هدايت شده صورت مي گيرد.
بنابراين به جهت حساسيت موضوع، شناسايي متهمان و محل فعاليت آنها در دستور كار قرار گرفت تا اين كه پس از مدتي چند تن از سارقان كيف قاپ توسط مأموران دستگير شدند.
آنها در بازجويي هاي مقدماتي، به همكاري با يك شبكه سرقت و زورگيري موسوم به آدم خوارها اعتراف كردند و مدعي شدند سركردگي شبكه را فردي به نام جمال بر عهده دارد.
بنابراين تحقيقات گسترده اي صورت گرفت تا اين كه كارآگاهان پس از چند ماه توانستند تمامي اعضاي اين شبكه ۳۲ نفري را شناسايي و دستگير كنند.
هر يك از متهمان پس از دستگيري به ده ها فقره سرقت در نقاط مختلف شهر تهران اعتراف كردند.
با انجام تحقيقات و بازجويي هاي تكميلي، متهمان روانه زندان شدند. به اين ترتيب، كيفرخواست ازسوي نماينده دادستان صادر شد و متهمان پرونده، در تيرماه امسال در شعبه ۱۱۴۲ مجتمع قضايي بعثت به رياست قاضي فراهاني محاكمه شدند.
در طول برگزاري جلسات محاكمه كه مدت ۶ روز به طول انجاميد هر يك از شاكيان با طرح شكايت خواهان رد مال و مجازات هر يك از متهمان شدند.
در بخش ديگري از محاكمه، متهمان با شاكيان پرونده مواجهه حضوري داده شدند تا اين كه قاضي فراهاني با رسيدگي به ۴۰۰ شكايت اين پرونده پس از اعلام ختم جلسه دادگاه، حكم در خصوص ۳۲ متهم اين پرونده را صادر كرد. متهم رديف اول پرونده كه جمال نام داشت به اتهام سرقت، ۵۷ فقره كيف زني به تحمل ۱۰ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محكوم شد.
وي همچنين به اتهام فرار از زندان و استفاده از سند مجعول به تحمل دو سال و ۶ ماه حبس محكوم شد.
متهم رديف دوم و سوم احمد و حميد به اتهام سرقت و۱۱۰ فقره كيف زني هر يك به تحمل ۵ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محكوم شدند.
همچنين احمد به خاطر استفاده از سند مجعول و فرار از دست مأموران به تحمل يك سال و ۶ ماه حبس محكوم شد.
قاضي فراهاني از متهم رديف چهارم تا متهم رديف ۳۲ پرونده را به اتهام سرقت و كيف زني به تحمل ۵ تا۱۰ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محكوم كرده است. چهار تن از متهمان اين پرونده از اتهامات وارده تبرئه شده اند.
طبق حكم صادره تمام متهمان پرونده طبق ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامي از يك تا پنج سال حبس و اقامت اجباري در شهرستان هاي خاش، ايزه، كهنوج و زابل محكوم شده اند.
بر پايه اين گزارش، حكم صادره غيرقطعي و قابل تجديدنظر خواهد بود. متهمان مي توانند ظرف مدت قانوني ۲۰ روز به اين حكم اعتراض كنند.

ايلنا: فرمانده نيروي انتظامي گفت: در خصوص ترور قاضي مقدس، هنوز به نتايج مشخصي نرسيده  ايم.
سردار اسماعيل احمدي  مقدم، فرمانده نيروي انتظامي گفت: بررسي در خصوص ترور قاضي مقدس، معاون دادستان تهران و رئيس مجتمع قضايي ارشاد، توسط نيروي انتظامي ادامه دارد و در تعقيب سرنخ  ها فعاليت خود را دنبال مي  كنيم.
وي، از ارايه توضيح بيشتر خودداري كرد و گفت: به دليل برخي از مسايل امنيتي، نمي  توانم جزئيات بيشتري از روند پيگيري اين پرونده را اعلام كنم.
سردار اسماعيل احمدي  مقدم، فرمانده نيروي انتظامي، در همايش فرماندهان ناجا كه در وزارت كشور برگزار شد، گفت: سهم بودجه نيروي انتظامي در سال ۷۰ از ۵/۴ درصد به ۱/۲ درصد سقوط كرده بود كه آثار نامطلوب آن در بخش  هاي مختلف نيروي انتظامي ديده مي  شد.
وي، با اشاره به برنامه سوم توسعه، گفت: نيروي انتظامي بر پايه اين برنامه، داراي تحولات بسياري شد كه امروزه در همه بخش  هاي نيروي انتظامي قابل مشاهده است و برنامه سوم توسعه، پايه اساسي نيروي انتظامي در اين تحولات بود.
وي گفت: نيروي انتظامي در سال  هاي اخير، بحران  هاي اجتماعي و جرياناتي مانند ۱۸ تير را پشت سر گذاشته كه موفقيت در آنها، نتيجه ارتباط مثبت نيروي انتظامي و وزارت كشور است.
وي، با تاكيد بر وجود روحيه هماهنگي بين دستگاه  ها، گفت: تنظيم روابط نيروي انتظامي و وزارت كشور در دوره  هاي قبل، مشكلات زيادي داشت كه از آن جمله مداخله برخي افراد بر جزئيات اداري نيروي انتظامي بود؛ اما اخيراً با تنظيم اين روابط، ناجا جايگاه اصلي خود را پيدا كرد.
به گفته وي، وزارت كشور در به كارگيري نيروي انتظامي براي تامين امنيت، مسووليت اصلي را دارد و بايد دست نيرو را باز بگذارد تا اين نيرو بتواند به وظايف خود عمل كند.
وي گفت: امروز پليس بخش  هاي  امنيت، آگاهي، جنايي و راهنمايي و رانندگي كاملاً سامان يافته  اند و برنامه  هاي آنان افق روشني دارد و اينجا تدبير ماست كه بايد اين ظرفيت  ها را مورد استفاده قرار دهد.
به گفته وي، امروز كشور مسير خود را در راه استقرار نظم و امنيت پيدا كرده و موفقيت ما به ميزان عزم و اراده ما بستگي دارد.

گروه حوادث:ديروز مردي كه باجناق خود را به قتل رسانده بود به اداره آگاهي مركز مراجعه كرده و خود را تسليم پليس كرد.
به گزارش خبرنگار ما، مهدي ۳۰ ساله عصر روز پنج شنبه با در دست داشتن قمه به منزل پدرزنش مراجعه كرد.
صداي فريادهاي عصبي مهدي كه از مقابل در، همسرش را كه بعد از يك درگيري خانوادگي به خانه پدرش مراجعه كرده بود، مخاطب قرار مي داد، متوجه حضور وي در منزل كرد.
در خانه به روي مهدي گشوده شد و اين سرآغاز يك درگيري خونين بود. صداي بلند و عصبي مهدي خشم باجناقش را كه شاهد اين دعوا بود، برانگيخت.
باجناق وي وارد دعوا شد و در نهايت مهدي او را با ضربه قمه كشت.مهدي بعد از ارتكاب اين جنايت متواري شد. مراتب به اطلاع بازپرس كشيك ويژه قتل رسيد. كارآگاهان دايره ۱۰ آگاهي براي بررسي صحنه جنايت، به محل اعزام شدند.
جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت. جستجوي پليس براي دستگيري عامل جنايت آغاز شد.
برپايه آخرين اخبار رسيده در اين خصوص صبح روز گذشته مهدي خود به دايره ۱۰ آگاهي مراجعه كرد و خود را به عنوان عامل اين جنايت تسليم پليس كرد.
بررسي ها از متهم مذكور در دايره ۱۰ آگاهي زير نظر بازپرس پرونده ادامه خواهد يافت.

فارس:پرونده رئيس يكي از شعب بانك صادرات شهرستان محلات به اتهام اختلاس ۳۲۰ ميليون توماني در شعبه يك بازپرسي دادسراي اراك در دست بررسي است.
اين پرونده به دنبال تماس حراست بانك صادرات استان مركزي مبني بر وقوع يك مورد اختلاس از اين بانك در شهرستان محلات توسط يكي از رؤساي شعب، در اداره آگاهي محلات تشكيل شد.
به دنبال اين خبر با هماهنگي عوامل حراست بانك ياد شده و اداره آگاهي شهرستان محلات، رئيس بانك به همراه شخصي به نام ف ب اهل زيباكنار و ساكن محلات كه پيمانكار ساختمان است در حالي كه قصد فرار داشتند، دستگير و به اداره آگاهي انتقال يافتند.
سرانجام با تحقيقات و بازجويي هاي به عمل آمده از نامبردگان آن ها به اختلاس مبلغ سه ميليارد و دويست ميليون ريال از بانك مذكور اعتراف و چگونگي برداشت وجوه را كسر از حساب مشتريان خوش حساب بانك و اعلام وصول چك با استفاده از نمابر و اخذ فرم هاي صوري با استفاده از حساب مشتريان بانك اعلام كردند.
قاضي شاه كرمي رئيس شعبه يك بازپرسي دادسراي اراك در خصوص اين پرونده اظهار داشت: به دنبال تحقيقات انجام شده در محلات از آن جا كه صلاحيت رسيدگي به اين پرونده ها و اتهام اين نوع افراد به عنوان رؤساي بانك ها و ادارات و همچنين نوع جرمشان در صلاحيت دادسراي مركزي استان مركزي است، پرونده به شعبه اول بازپرسي ارجاع شد.
وي افزود: با انجام تحقيقات لازم از سوي اين شعبه، متهمان اعتراف كردند از ارديبهشت امسال با اتخاذ روش هاي بسيار پيچيده و حساب شده از حساب مشتريان برداشت مي كردند؛ به طوري كه حتي براي بار اول كه بازرسان مراجعه كردند علي رغم شكي كه به حساب ها بردند، متوجه مسأله نشدند تا اين كه پس از بازگشت مجدد بازرسان و حسابرسي دقيق تر پرده از راز آن ها برداشته شد.
رئيس شعبه يك بازپرسي دادسراي اراك با بيان اين كه مبلغ اختلاس شده از سوي بانك تاكنون بالغ بر سه ميليارد و دويست ميليون ريال اعلام شده، افزود: اين مبلغ قطعي نيست و حسابرسان بانك در حال بررسي هستند.
قاضي شاه كرمي گفت: با توجه به تحقيقات و بررسي هاي به عمل آمده، رئيس شعبه تفهيم اتهام و با قرار بازداشت موقت قطعاً در زندان است.
وي خاطرنشان كرد: همدست رئيس شعبه نيز به جرم كلاهبرداري و معاونت در اختلاس با صدور قرار وثيقه به مبلغ ۴۰۰ ميليون تومان هم اكنون به علت عجز در تهيه وثيقه در زندان است.

ديلي تلگراف: پليس «مرسي سايد» انگليس «پانول تيلور» ۲۰ ساله و يك مرد ديگر ۱۷ ساله را كه به دلايل امنيتي نام او فاش نشد به اتهام قتل يك جوان سياهپوست دستگير و بازداشت كرد.همچنين در اين رابطه يك مرد ۲۳ ساله نيز دستگير شده بود كه به علت نبود مدارك كافي آزاد شد.براساس تحقيقات پليس، مقتول به نام «آنتوني والكر» ۱۸ ساله كه دانشجو بود روز جمعه گذشته با تبر به وسيله سه نفر مورد حمله قرار گرفت.اين گزارش مي افزايد: «والكر» همراه نامزد سفيدپوستش در ايستگاه اتوبوس ايستاده بود كه نژادپرستان به او حمله كرده و با تبر او را از پا درآوردند. تحقيقات پليس در اين زمينه ادامه دارد و پرونده اين قتل به مقامات قضايي ارجاع يافته است.

آسوشيتدپرس: در حالي كه تنها چند ساعت به پايان ذخيره اكسيژن ۷ سرنشين زيردريايي روسي گرفتار شده در اقيانوس آرام مانده بود، نيروهاي امداد و نجات توانستند با استفاده از يك دستگاه مجهز كنترل از راه دور كابل هاي گيركرده به زيردريايي را رها كرده و از تكرار فاجعه اي انساني جلوگيري كنند.
۷ سرنشين اين زيردريايي روسي ۷۲ ساعت گذشته با ترس و وحشت فراوان و نگراني از تكرار فاجعه انساني مرگ ۱۱۸ سرنشين زيردريايي روسي در سال ۲۰۰۰ ميلادي، گذراندند. با اين حال، اقدام به موقع و سريع نيروهاي امداد و نجات آمريكا و انگليس موجب قطع كابلهايي شد كه اين زيردريايي را در عمق ۱۹۰ متري زير اقيانوس به دام انداخته بودند. مقامات نيروي دريايي روسيه اعلام كردند: به محض خروج اين ۷ سرنشين زيردريايي، آنها تحت شديدترين تدابير پزشكي قرار گرفته با اين حال هيچ نشانه اي در خصوص وارد شدن جراحاتي بدني و تنفسي به آنها مشاهده نشده است. بر اساس اظهارات وي در دقايق مانده به نجات اين افراد دماي هواي داخل زيردريايي به حدود ۴۰ درجه سانتيگراد رسيده بود.

بي بي سي: گردباد ايوان در خليج مكزيك موجي به بلندي ۲۷ متر را به وجود آورد كه بلندترين و شديدترين موجي است كه تا به حال توسط دانشمندان اندازه گيري شده است. گردباد ايوان ديروز در خليج مكزيك موجي به بلندي يك ساختمان ۱۰ طبقه را به وجود آورد كه قدرت شكستن يك كشتي بزرگ را داشت. قدرت اين موج به وسيله حس گرهايي كه در كف اقيانوس براي محاسبه فشار آب نصب شده بود اندازه گيري شد. اين موج بلندترين موج اندازه گيري شده است و فاصله بين ابتدا تا نوك بلندترين موج اندازه گيري شده حدود ۲۷ متر بود، اما دانشمندان اعلام كردند ارتفاع بعضي از موج ها ممكن است به بيش از ۴۰ متر نيز رسيده باشد كه با توجه به كمبود امكانات مشخصات آنها ثبت نشده است. خوشبختانه اين موج ها به شهر نرسيدند ولي گردباد خسارت زيادي به شهر وارد كرد و بيش از ۱۰۰ كشته و مجروح به جاي گذاشت.

خبرگزاري آلمان: آتش سوزي  كه  روز شنبه  در يكي  از ايستگاه هاي  متروي  شهر پاريس  به  وقوع  پيوست ، موجب  مصدوميت  ۱۲ مسافر شد.يكي  از واگن هاي  قطار متروي  ايستگاهي  در شمال  پاريس  به  دليلي  كه  تاكنون  مشخص  نشده ، آتش  گرفت  كه  دود ناشي  از آن،  موجب  وحشت  و ترس  فراوان  مسافران  مترو گرديد.اين  منبع  افزود: پس  از پخش  سريع  دود ناشي  از اين  آتش  سوزي  در سراسر ايستگاه  مقامات  راه آهن  بلافاصله  ايستگاه  را تخليه  كردند.۱۲ مصدومي  كه  بر اثر استنشاق  گاز ناشي  از آتش سوزي   دچار مسموميت  شده  بودند، بلافاصله  به  بيمارستان  منتقل  شدند.با تلاش  ۲۰۰ مامور آتش نشاني  سرانجام  اين  آتش سوزي  مهار شد.

گروه حوادث:شاگرد يك سوپرماركت با شناسايي وضعيت زندگي يكي از مشتريان مغازه قصد سرقت از منزل وي را داشت كه توسط صاحبخانه و همسايه ها دستگير و تحويل پليس شد.
به گزارش خبرنگار ما، صبح روز گذشته مهدي ۲۹ ساله به مقابل در يك منزل ويلايي واقع در خيابان پاسداران مراجعه كرد. زنگ در را كه به صدا در آورد، مردي ميانسال به وي پاسخ داد.مهدي خود را مأمور اداره برق معرفي كرد و صاحبخانه نيز در را به روي وي گشود.
مهدي هنوز وارد ساختمان نشده بود كه صاحبخانه را مقابل خود ديد. مرد صاحبخانه از وي كارت شناسايي طلب كرد ولي مهدي كه با سوءاستفاده از عنوان كارمند اداره برق قصد سرقت از آن خانه را داشت با شنيدن در خواست مرد صاحبخانه با بيرون كشيدن يك چاقو از جيب خود به سوي صاحبخانه حمله ور شد.
صداي داد و فرياد صاحبخانه نوه ۲۰ ساله او را كه به قصد ديدن پدربزرگش به خانه آنها آمده بود متوجه درگيري كرد. پسر ۲۰ ساله وقتي پدربزرگ خود را درگير با مهدي ديد به دفاع از پدربزرگ وارد درگيري شد.
همسايه ها متوجه اين درگيري شدند و بلافاصله پليس را در جريان ماجرا قرار دادند.با كمك همسايه ها مهدي دستگير شد.
پليس بعد از بازرسي بدني از مهدي يك رشته طناب و يك جفت دستكش از وي كشف كرد.
در بررسي هاي بعدي از اين متهم معلوم شد وي شاگرد سوپرماركت همان محل بوده و بعد از شناسايي صاحبخانه و قطعيت از وضعيت مالي مناسب وي قصد سرقت از منزل او را داشت كه دستگير شد.
مهدي به پليس گفت: «فكر مي كردم در آن ساعت روز صاحبخانه در منزلش تنها باشد و من با استفاده از عنوان جعلي مأمور برق مي توانم وارد خانه وي شده و بعد از تهديد و بستن دستها و پاهاي وي اقدام به سرقت كنم ولي حضور نوه وي در خانه و متوجه شدن همسايه ها انجام نقشه ام را ناكام گذاشت.» بررسي هاي تكميلي از اين متهم زيرنظر بازپرس قندي زاده در دادسراي امور جنايي تهران ادامه خواهد يافت.

گروه حوادث: جلسه محاكمه پرونده قتل يك پسر دكه دار كه توسط دختري نوجوان به قتل رسيده بود به دليل حضور نيافتن مادر مقتول در جلسه دادگاه به اواسط شهريور ماه موكول شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۳۰ دقيقه بامداد روز ۱۶ اسفند سال ۸۰ راضيه كنار خيابان ايستاده بود تا صحبت تلفني مادرش با مادربزرگ او كه از يك تلفن همگاني برقرار شده بود به پايان برسد تا با يكديگر به سوي خانه بروند. در همين فاصله تصميم گرفت از باجه روزنامه فروشي براي برادر كوچكش كلوچه بخرد. به همين دليل به باجه روزنامه فروشي مذكور كه در چهارراه وحدت اسلامي قرار داشت نزديك شد. پسر روزنامه فروش با ديدن راضيه از باجه خارج شد و ديگر هيچ كس به درستي نمي داند كه بين آن دو چه گذشت كه ناگهان راضيه با شيشه اي كه بر روي روزنامه ها گذاشته شده بود يك ضربه محكم به كتف پسر مذكور زد. پسر جوان از شدت درد به خود مي پيچيد. رنگ از رخسار راضيه پريده بود. چند دقيقه اي طول كشيد كه پسر مذكور بر روي زمين افتاد. صداي فريادهاي پسر، مأموران بسيج را كه در همان نزديكي در حال گذر بودند متوجه ماجرا كرد. مأموران خود را به صحنه رساندند. راضيه وحشت زده خود را در آغوش مادر بهت زده خود انداخته بود.
بدن نيمه جان پسر دكه  دار تا ساعت چهار بامداد بر روي آسفالت خيابان افتاده بود و در نهايت در اثر خونريزي شديد ناشي از ضربه شيشه جان سپرد. بعد از مرگ او مراتب به اطلاع قاضي كشيك ويژه قتل آن زمان محمد سلطان همتيار رسيد.
پليس آگاهي و قاضي همتيار به محل مراجعه كردند. پسر دكه دار فوت كرده بود. جسد او را به پزشكي قانوني انتقال دادند. راضيه و مادرش بازداشت شدند.
فرداي آن روز مادر راضيه از ترس اين كه دخترش روانه زندان شود ارتكاب جنايت را به عهده گرفت. ولي تحقيقات قاضي همتيار كذب ادعاي مادر راضيه را مشخص كرده و بازجويي از راضيه واقعيت موضوع را روشن كرد.
به دليل اين كه راضيه زير ۱۸ سال سن داشت ادامه رسيدگي بر روي اين پرونده به دادگاه اطفال ارجاع داده شد.
راضيه در تمام مراحل تحقيقات عنوان كرد كه در دفاع از خود مرتكب اين جنايت شده است و اگر بدن نيمه جان پسر دكه دار از ساعت ۳۰ دقيقه بامداد تا چهار صبح به بيمارستان انتقال مي يافت حتماً از مرگ وي جلوگيري مي شد ولي عدم انتقال فرد مجروح به بيمارستان علت اصلي مرگ او بوده است.
شاهدان صحنه نيز عنوان كرده بودند كه پسر جوان مدتها بعد از مجروح شدن هنوز زنده بود و بيهوش بر روي زمين افتاده بود.
در نهايت دفاع مشروع راضيه مورد قبول قاضي پرويز شفيع زاده رئيس شعبه ۲۱۰۶ دادگاه اطفال قرار نگرفت و راضيه به تسبيب در قتل عمدي متهم شد و به پرداخت يك ديه كامل و يك سوم ديه ديگر به دليل ارتكاب جنايت در ماه حرام محكوم شد.
بعد از يك سال از صدور اين حكم عباس علي عليزاده رئيس دادگستري، دستور رسيدگي بر روي موضوع دفاع مشروع راضيه را صادر كرد.
روز گذشته براي برگزاري جلسه محاكمه اين پرونده به رياست قاضي جعفري تعيين شده بود كه به دليل عدم حضور يكي از اولياي دم در جلسه دادگاه رسيدگي به روز پانزدهم شهريور ماه موكول شد.

ايسكانيوز: بازپرس دادسراي كاركنان دولت گفت: در صورتي كه شركت گلدكوئيست به تعهداتش عمل نكند نمايندگي اين شركت در ايران پلمب مي شود.
طوايفي افزود: بر اساس تفاهم نامه اي كه در اسفندماه سال گذشته ميان نماينده دادستان تهران و نماينده شركت گلدكوئيست در دوبي امضا شد، مقرر گشت اين شركت رضايت همه شاكيان را جلب كند و بر همين اساس اجازه بازگشايي دفتر شركت در ايران داده شد.
وي افزود: طبق همين تفاهم نامه شركت گلدكوئيست متعهد شد يك ميليون دلار به عنوان غرامت به دولت ايران بپردازد كه اين كار را ماهانه ۵۰ هزار دلار و البته فقط دو ماه انجام داد كه اين مبلغ ميان مال باختگان تقسيم شد.
بازپرس شعبه سوم كاركنان دولت افزود: تاكنون ۴ هزار نفر از شركت گلدكوئيست شكايت كرده اند و ميانگين مالي اين افراد ضررديده ۵۰۰ هزار تومان است.

گروه حوادث: جلسه محاكمه عاملان قتل خيابان نواب صبح ديروز در حالي برگزار شد كه متهمان پرونده به تناقض گويي در اظهاراتشان پرداختند.
به گزارش خبرنگار ما، در اين جلسه كه به رياست قاضي حجت الاسلام كوه كمري و چهار قاضي مستشارش برگزار شد، رضوانفر به عنوان نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت وگفت: در تاريخ  ۲۳/۷/۸۲ جسد يك مرد كه درخيابان نواب افتاده بود توسط عوامل انتظامي كشف شد. در تحقيقات مقدماتي مشخص شد جسد متعلق به فردي به نام حميدرضا-ر بوده است كه گلويش توسط چاقو بريده شده بود.
خانواده حميدرضا تحت شناسايي قرار گرفتند و همسر ۲۷ ساله اش كتايون به دستور بازپرس پرونده بازداشت شد. وي در مراحل بازجويي به قتل همسرش با همدستي فردي به نام حسين اعتراف كرد.
حسين دستگير شد و از طريق پرينت تلفن وي مشخص شد همدست ديگري به نام علي در اجراي اين نقشه شوم دست داشته است. بنابراين كتايون مجدداً  تحت بازجويي قرار گرفت و ماجرا را اينچنين تعريف كرد: مدتي بود كه با حسين آشنا شده بودم. او نقشه قتل همسرم را كشيد. شب حادثه من هفت عدد قرص به او دادم. در حالي كه همسرم نيمه جان در خانه افتاده بود، در خانه را باز گذاشتم. فردي از دوستان حسين كه من او را نمي شناختم، به خانه ام آمد. اين فرد پيكر همسرم را از خانه بيرون برد. فرداي آن روز حسين به من زنگ زد و گفت شوهرت را كشتم.
سپس حسين و علي هر دو به قتل اعتراف كردند. علي در بازجويي ها از وقوع قتل اظهار بي اطلاعي كرد، اما گفت: زماني كه جسد نيمه جان حميدرضا را به زير پل نواب بردم، حسين در آنجا منتظرم بود. من داخل خودرو نشستم. حسين بدن حميدرضا را كشان كشان به منطقه دورتري برد و من تنها يك لحظه صداي ناله شنيدم. وقتي به طرف حسين رفتم ديدم كه دستانش خون آلود است.
رضوانفر در ادامه افزود: پزشكي قانوني علت اصلي مرگ را بريدگي مجاري تنفسي در ناحيه گردن اعلام كرده است. به اين ترتيب اتهام مشاركت در قتل سه متهم محرز است. تقاضاي صدور حكم قانوني را از سوي دادگاه دارم.
در ادامه اين جلسه دادگاه مادر مقتول كه تنها ولي دم حميدرضا بود در جايگاه قرار گرفت و از طرف خود و دو نوه اش تقاضاي قصاص براي متهمان كرد.
سپس متهم رديف اول به نام حسين در جايگاه ايستاد و ضمن رد اتهام قتل عمدي گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم. هر آنچه را كه كتايون در دوران بازجويي در مورد قتل همسرش عنوان كرده رد مي كنم.
وي درمورد آشنايي اش با كتايون خطاب به پنج قاضي دادگاه گفت: سال ۸۱ به اتفاق چند تن از دوستانم به باغي در بومهن رفتيم. در آنجا با كتايون آشنا شدم. پس از رد و بدل كردن شماره تلفن رابطه ما آغاز شد. اما كتايون مثل خواهر من بود.
من كم كم با خانواده كتايون آشنا شدم. هر ماه مبلغ ۶۰ هزار تومان به او مي دادم تا زندگي اش را بگذراند. مي دانستم كتايون با همسرش مشكل دارد وسعي مي كردم رابطه اش را با شوهرش درست كنم. وي با تأكيد بر اين كه هيچ اطلاعي از نحوه قتل حميدرضا ندارد، هرگونه اتهام قتل را رد كرد.
پس از آن كتايون در جايگاه قرار گرفت. وي به اتهام معاونت در قتل در دفاع از خود گفت: من اتهام قتل را قبول دارم اما شما بايد شرايط مرا در نظر بگيريد.
يك روز حسين به من گفت: بايد با من ازدواج كني وگرنه تو را مي كشم. گفتم: شوهرم مرا طلاق نمي دهد. گفت: بايد او را بكشيم. شب اول از ترس نتوانستم كاري كنم. فرداي آن روز حسين با يك پيت نفت به خانه ام آمد و قصد به آتش كشيدن من و فرزندانم را داشت. اين بود كه انگيزه قتل همسرم قوت گرفت. هم اكنون از دادگاه تقاضاي بخشش دارم. باور كنيد همسرم هر كاري مي كرد تا هزينه مشروبات الكلي اش فراهم شود.
دادگاه از علي، متهم رديف سوم خواست تا در جايگاه قرار گيرد. او ضمن قبول اتهام وارده گفت: من از قتل خبر نداشتم. حسين به من گفته بود كه حميدرضا يكي از بستگان همسرش است و تنها قصد گوشمالي دادن او را دارد، من در اداره آگاهي فهميدم چه اتفاقي افتاده است.بر پايه اين گزارش، جلسه دادگاه ساعت دو بعد از ظهر به پايان رسيد و ادامه رسيدگي و دفاع وكلاي متهمان به جلسه ديگر موكول شد.