گروه حوادث: زوج جواني كه با طرح نقشه قبلي مرتكب قتل يك مأمور قلابي يك نهاد امنيتي شده بودند ساعاتي بعد از ارتكاب جنايت، خود را به پليس معرفي كردند.
به گزارش خبرنگار ما، غروب روز سه شنبه، اعظم ۲۸ ساله و مسعود ۳۰ ساله در خانه مسكوني خود به انتظار مردي به نام علي نشسته بودند.
زنگ در به صدا درآمد. بلافاصله اعظم و مسعود آماده اجراي نقشه از پيش تعيين شده خود شدند. اعظم در را كه گشود علي با قامتي بلند وارد خانه شد.
علي گام به داخل خانه گذاشت. رفتار غيرطبيعي اعظم بر شك او افزود و رو به زن جوان گفت: «همسرت در خانه است؟» اعظم با صداي لرزان پاسخ منفي داد. علي باور نمي كرد. به همين دليل شروع به گشتن نقاط مختلف خانه كرد، تا اين كه به در حمام رسيد. اعظم سعي كرد حواس او را پرت كند ولي علي مصمم بود، در حمام كه گشوده شد. دو مرد در مقابل يكديگر قرار گرفتند. مسعود با چهره اي از خشم قرمز شده با قمه اي آماده مقابل علي كه بهت زده به چهره مسعود نگاه مي كرد ايستاد. دو مرد با يكديگر گلاويز شدند. اعظم نيز به حمايت از همسرش وارد دعوا شد. قدرت دو مرد برابر بود . ولي قمه اي كه مسعود آماده كرده بود بر نيروي وي افزود و چند دقيقه بعد ۲۲ ضربه قمه جان علي را در حمام منزل اين زوج گرفت.
جسد بر روي زمين افتاده بود. دستان اعظم در حين درگيري دچار جراحت و خونريزي شديدي شده بود.
زوج جوان جسد علي را در حمام رها كردند و هر دو از خانه به قصد رفتن به بيمارستان خارج شدند.
پزشكان دستان اعظم را مورد بررسي قرار داده و درمان وي را آغاز كردند.
اعظم و مسعود بعد از پايان مداوا به محل جنايت بازگشتند.
علي در زمان ورود به خانه CD در دستانش بود كه در حين درگيري بر روي زمين افتاده و خون آلود بود. زوج جوان CD را در دستگاه گذاشته و هر دو به مشاهده فيلم پرداختند. فيلم حاوي تصاويري از اعظم در شرايطي نامناسبي بود. فيلم با تصاويري مشابه از زن ناشناسي به پايان رسيد.
بعد از پايان فيلم زوج جوان با يكي از آشنايان خود تماس گرفته و ماجراي جنايت را به او گفتند و سپس پليس را در جريان قرار دادند.
ساعت ۲۴ بازپرس حسيني به همراه يك اكيپ از كارآگاهان دايره ۱۰ در محل جنايت حضور يافتند. متهمان منتظر بودند تا دستبند عدالت بر دستانشان زده شود. در چهره آنان اثري از پشيماني وجود نداشت.
صحنه جنايت مورد بررسي دقيق قرار گرفت. جسد به دستور بازپرس حسيني به پزشكي قانوني انتقال يافت تا علت تامه مرگ علي مشخص شود.پليس يك اسلحه قلابي نيز در كنار جسد كشف كرد.
دو متهم روز گذشته در اداره دهم آگاهي تهران مورد بازجويي قرار گرفتند.
اعظم در خصوص انگيزه وقوع اين جنايت به افسر پرونده گفت: «چندي پيش يك تلفن همراه را به صورت قسطي از فردي خريداري كردم. بعد از قسط پاياني تلفن همراه از مالك خواستم تا سند را به نام من كند؛ ولي او حاضر به انجام اين كار نشد .به همين خاطر بين ما درگيري ايجاد شد.
وقتي خواهرشوهرم از ماجرا مطلع شد، علي را به عنوان مأمور يك نهاد امنيتي به ما معرفي كرد تا با كمك او بتوانيم سند تلفن همراه را به دست آوريم. علي از ما تقاضاي ۱۰۰ هزار تومان در ازاي انجام اين كار كرد. قبول كرديم و بعد از پرداخت پول منتظر مانديم تا كار انجام شود. در اين مدت، ارتباط بين علي و خانواده ما ايجاد شد. همسرم راننده كاميون است و به همين دليل بيشتر در سفر به سر مي برد.
علي وقتي متوجه شد كه مسعود به سفر رفته با من تماس گرفت و عنوان كرد قصد خواستگاري از خواهرشوهرم را دارد و در اين خصوص، مي خواهد با من حرف بزند. قرار ملاقاتي با وي گذاشتم. در زمان ديدار علي وارد بحث ديگري شد و با ترفند خاص خود مرا به خانه كشاند. نوشيدني به من داد. بعد از چند دقيقه از حالت عادي خارج شدم و ديگر نمي دانم چه گذشت تا اين كه وقتي صبح از خواب بلند شدم ...
ساعتي بعد علي با منزل ما تماس گرفته و گفت: «در شرايط نامناسب از تو فيلمبرداري كرده ام و ا گر نمي خواهي همسرت را مطلع كنم بايد به من حق السكوت بدهي.»
اعظم در ادامه افزود: علي كه از عنوان جعلي مأمور وزارت اطلاعات استفاده كرده بود با اين روش چندين بار از من اخاذي كرد. مرتبه آخر از من درخواست يك ميليون و ۲۰۰ هزار تومان كرده بود كه ديگر حاضر به پرداخت آن نبودم. چند روز قبل از جنايت همراه مسعود به شهرستان تبريز رفته بوديم. در حين سفر موضوع را به همسرم گفتم. مسعود به شدت ناراحت شد. از تبريز قمه خريداري كرد و به تهران آمديم. او قصد داشت علي را بكشد. از من خواست تا با علي تماس گرفته و او را به بهانه اي به خانه بكشانم. من دستور مسعود را انجام دادم علي كه وارد خانه شد از رفتارم متوجه حضور مسعود شده و سپس درگيري منجر به قتل رخ داد.
تحقيقات تكميلي از اين متهمان در اداره دهم آگاهي مركز زير نظر بازپرس حسيني ادامه خواهد يافت.

گروه حوادث: پرونده مردي كه براي ازدواج مجدد اقدام به قتل همسرش كرده بود به دادگاه كيفري استان ارجاع شد.
به گزارش خبرنگار ما،در اين جنايت مخوف كه اوايل سال گذشته در منطقه چهاردانگه اسلامشهر به وقوع پيوست. مردي به نام محمدحسن در حالي كه بسيار نگران به نظر مي رسيد به اداره پليس اين شهرستان رفت. او مدعي شد كه زنش به نام ليلا به طور ناگهاني ناپديد شده و هيچ كس از سرنوشت او اطلاعي ندارد.
با اعلام شكايت، پليس جنايي اسلامشهر بررسي هاي خود را براي شناسايي ليلا آغاز كردند. آنها متوجه شدند كه اين زن مادر يك دختر ۴ ساله به نام كوثر است و ظاهراً مدت كوتاهي است كه با همسرش دچار اختلاف شده است. رديابي ها در اين زمينه ادامه داشت تا اينكه از طريق پليس گشت آگاهي اطلاع داده شد كه جسد يك زن در حالي كه ۱۰۰ درصد سوخته و بدنش دو نيمه شده است، در منطقه خلوتي از شهر پيدا شده است.
مأموران با حضور در صحنه كشف جسد و بررسي هاي مقدماتي، جسد زن ناشناس را براي شناسايي هويت به پزشكي قانوني انتقال دادند. در همان ابتدا مأموران پليس از آن جايي كه احتمال مي دادند جسد متعلق به ليلا باشد، از همسر و مادر وي خواستند تا براي تشخيص هويت به پزشكي قانوني بروند. همسر ليلا از اين كار ممانعت كرد و تنها دليل خود را ترس از ديدن جسد عنوان كرد. اما مادر ليلا با حضور در پزشكي قانوني جسد دخترش را شناسايي كرد.
به اين ترتيب با شناسايي هويت مقتول، تلاش براي شناسايي عامل يا عاملان اين جنايت آغاز شد. پليس جنايي اسلامشهر در بررسي هاي مقدماتي خود، همسر مقتول را تحت بازجويي قرار داد. وي منكر هر گونه اطلاع از قتل شد. اما هوشياري مأموران در بازجويي ها، بيانگر تناقض گويي هاي همسر ليلا بود. تحقيقات ادامه داشت تا اينكه يك روز دختر ۴ ساله ليلا در خانه مادربزرگش گفت من قاتل مادرم را مي شناسم. او پدرم است. مادر ليلا كه در تعجب بود و صحبت هاي نوه اش را باور نمي كرد از كوثر كوچولو خواست تا اطلاعات بيشتري را در اختيارش قرار دهد.
كوثر هم به مادربزرگش گفت: روز حادثه، پدرم، با چوب به سر مادرم زد و او بي حال بر روي زمين افتاد. بعد مرا به خانه خاله نرگس برد.
مادر مقتول با شنيدن اين حرف ها، سريع به اداره آگاهي رفت و اطلاعات را در اختيار آنها قرار داد.
به اين ترتيب در تحقيق پرونده به سمت ديگري هدايت شد و كارآگاهان متوجه شدند كه مدتي است محمدحسن با زني به نام نرگس در ارتباط است. با شكايت مادر ليلا محمدحسن با دستور بازپرس پرونده بازداشت شد.
محمدحسن زماني كه تمام راه هاي فرار را بر روي خود بسته ديد، لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش تنها به انگيزه، ازدواج با زن ديگري اعتراف كرد.
وي در اعترافاتش گفت: مدتي بود كه با نرگس آشنا شده بودم. او يك زن مطلقه بود. ما با هم رابطه داشتيم. تا اينكه من به خواستگاري نرگس رفتم. اما خانواده اش تنها در صورتي كه من از همسرم طلاق بگيرم حاضر به ازدواج ما بودند.
وي افزود: ليلا هرگز حاضر نبود از من جدا شود تا اينكه روز حادثه به خانه نرگس رفتم و به او گفتم قصد كشتن ليلا را دارم اما او باور نكرد. به خانه رفتم. وقتي ليلا حواسش نبود با چوب محكم به سرش كوبيدم. او بي حال روي زمين افتاد. دختر ۴ ساله ام را به خانه نرگس بردم و بدن نيمه جان ليلا را با موتور به اطراف بيابان هاي اسلامشهر انتقال دادم و جسدش را به آتش كشيدم.بر پايه اين گزارش، با صدور قرار بازداشت محمدحسن روانه زندان شد صبح ديروز پرونده اين جنايت پس از صدور كيفرخواست به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان ارجاع شد و قرار است متهم اين پرونده در وقت فوق العاده محاكمه شود.

گروه حوادث: زني كه با خوردن سيانور خودكشي كرده بود، در بيمارستان جان داد.
به گزارش خبرنگار ما، ۸ شهريورماه سال جاري به بازپرس كشيك (حسيني) اطلاع داده شد زني كه با خوردن سيانور كشته شده، به بيمارستان انتقال داده شده است.
پليس پس از تحقيقات لازم، متوجه شد كه اين زن با تنها فرزند پسر خود در يك خانه زندگي مي كرده و به همين دليل براي به دست آوردن سرنخ هاي بيشتر، در مورد اين حادثه پسر اين زن به دايره ۱۰ اداره آگاهي احضار شد.
وي در مورد روز حادثه به مأموران گفت: «آن روز در خانه خوابيده بودم كه احساس سوزش شديدي در پاهايم كردم. وقتي چشمهايم را باز كردم ديدم كه مادرم به روي پاهايم نفت ريخته و مي خواهد مرا آتش بزند. به سرعت از جايم بلند شدم و به طرف راه پله هاي خانه دويدم. با داد و فريادهاي من، همسايه ها از خانه هايشان بيرون ريختند و سعي در خاموش كردن آتش كردند.
وقتي آتش خاموش شد به خانه برگشتم. مادرم به دستشويي رفت اما با گذشت نيم ساعت هيچ خبري از او نشد. نگران شدم و به سمت دستشويي رفتم وقتي وارد شدم، مادرم را در حالي كه بي هوش روي زمين افتاده بود پيدا كردم.
فوراً او را به بيمارستان رساندم، اما او قبلاً فوت كرده بود.
بازپرس حسيني ديروز اين پسر را با قرار آزاد كرد، اما همچنان تحقيقات پليس در اين زمينه كه آيا اين حادثه قتل بوده يا خير ادامه دارد.

گروه حوادث: يك زنداني ايلامي در مدت مرخصي اش از زندان مرتكب سرقت و قتل نوجواني ۱۰ ساله شد.
اين محبوس زندان مركزي ايلام با استفاده از زمان مرخصي اش از اين مركز به عنوان مامور اداره برق خود را به منزلي معرفي كرده و پس از اخذ يك دسته چك ، نوجوان را با طناب پارچه اي خفه كرده و متواري مي شود.وقتي ماموران انتظامي ايلام عصر سه شنبه وارد خانه مقتول در خيابان فردوسي شدند، جسد پسرنوجواني را مشاهده كردند كه با پارچه اي كه به دور گردنش پيچيده شده بود، خفه گشته و جان سپرده بود. ماموران در تحقيقات و بررسي هاي پليسي خود پس از مظنون شدن به يك شخص قاتل را دستگير كردند.
اين زنداني قاتل در اعترافات خود عنوان كرد: بعد از مرخصي از زندان ، به عنوان مامور اداره برق به منزلي مراجعه كردم و با اخذ يك دسته چك ، نوجوان حاضر در اين محل را با پارچه اي خفه كرده و به قتل رساندم.

گروه حوادث: فردي به نام «غلامشاه» كه مدتي پيش به همراه چند نفر ديگر از بازداشتگاه فرار كرده بود، توسط ماموران انتظامي هرمزگان دستگير شد.
ماموران انتظامي شهرستان «حاجي آباد» با تلاش و پيگيري شبانه روزي و بهره گيري از منابع محلي از تردد فردي از متهمان فراري از بازداشتگاه به هويت «غلام -ك» معروف به «غلامشاه» با يك دستگاه موتورسيكلت در روستاي «دهستان» اطلاع يافتند. با دريافت اين خبر ماموران انتظامي به محل عزيمت و با گشت زني هاي فراوان موتورسيكلت فوق را شناسايي كردند كه متهم با مشاهده ماموران اقدام به فرار نمود ولي ماموران با تعقيب و گريز و شليك سه تير هوايي و نهايتاً شليك يك تير به متهم، وي را مجروح و دستگير كردند. در بازرسي بدني از متهم يك قبضه اسلحه كلت كمري و يك دستگاه دوربين كشف شد. گفتني است، متهم جهت مداوا به درمانگاه حاجي آباد منتقل گرديد.

گروه حوادث: طي ۲۴ ساعت گذشته ۵۲ حريق و حادثه در گوشه و كنار شهر تهران به وقوع پيوست كه تعداد ۲۸ مورد آن آتش سوزي و ۲۴ مورد ديگر مربوط به حوادث گوناگون است.
به گزارش سازمان آتش نشاني طي حريق و حادثه شبانه روز گذشته فقط ۴ نفر دچار جراحت شده و نيز بالغ بر ۲۹۱ ميليون ريال خسارت به بار آمد. همچنين طي اين مدت در ميان اماكن مختلف شهري، منازل مسكوني بيشترين آتش سوزي ها را شاهد بوده است.
بر اساس اين گزارش، علاوه بر ۸ باب منزل مسكوني، ۶ منطقه از فضاهاي سبز، ۵ دستگاه وسايل نقليه، ۳ نقطه از معابر شهري، يك انبار و همچنين چندين مكان ديگر طعمه حريق شده و ضمن مصدوميت يك نفر در جريان آتش سوزي در يك بارانداز بيش از ۱۵۱ ميليون ريال خسارت مالي به شهروندان تهراني وارد شد.
بر پايه اين گزارش، گروه هاي امداد و نجات آتش نشاني طي شب و روز گذشته در حوادث مختلف از جمله ۷ حادثه رانندگي، ۳ حادثه آسانسور، ۲ حادثه آبگرفتگي ساختمان ها، يك مورد حادثه محبوس شدن افراد در پشت درهاي بسته اماكن مختلف حضور يافته و ضمن امداد رساني و ايمن سازي محل اين حوادث توانستند ۹ تن از شهروندان گرفتار را نجات دهند.بر اساس اين گزارش، طي ۲۴ ساعت گذشته ۴۱۲ آتش نشان با به كارگيري ۱۴۲ دستگاه ماشين آتش نشاني و ديگر تجهيزات ايمني و آتش نشاني، به مدت ۲۳ ساعت و ۵۸ دقيقه عمليات امدادي را انجام دادند.

گروه حوادث: قضات دادگاه كيفري استان عاملان قتل يك مرد جوان را به اشد مجازات محكوم كردند.
به گزارش خبرنگار ما، متهمان اين پرونده به نام هاي عليرضا، صغري و مختار به اعدام، ۳۰ سال حبس و ۲۰۰ ضربه شلاق محكوم شدند.
در اين جنايت مخوف كه در تاريخ ۹ بهمن ماه سال ۸۲ در جوادآباد شهرستان ورامين اتفاق افتاد و زني به نام صغري با همدستي يكي از دوستان همسرش به نام عليرضا دست به اين جنايت زده اند. روز حادثه متهم رديف اول و دوم با طرح نقشه قبلي عبدالله را در خانه اش به قتل رسانده اند. آنها پس از وقوع حادثه پسر ۱۷ ساله مقتول را به عنوان تنها شاهد حادثه با ضربه چاقو به گردنش زخمي كردند. متهمان سپس با همكاري مختار به ترمينال انتقال داده شده و به شهر اصفهان فرار كردند.
متهمان يي روز پس از وقوع حادثه در اين شهر شناسايي و دستگير شدند. آنها بلافاصله به قتل اعتراف كردند. متهمان صبح روز سه شنبه در مقابل پنج قاضي دادگاه كيفري استان به دفاع از خود پرداختند. آنها بار ديگر اتهامات خود را پذيرفتند. صبح ديروز قاضي عزيز محمدي حكم پرونده را صادر كرد. بر مبناي اين حكم، عليرضا به اتهام مباشرت در قتل به اعدام و به اتهام زناي غيرمحصنه به تحمل ۱۰۰ ضربه شلاق، متهم رديف دوم، صغري، به اتهام معاونت در قتل به ۱۵ سال حبس و به اتهام زناي غيرمحصنه به تحمل ۱۰۰ ضربه شلاق و مختار متهم رديف سوم، به ۱۵ سال حبس محكوم شد. حكم صادره در مدت ۲۰ روز قابل تجديد نظر خواهي است.

فارس: سارق حرفه اي موتور سيكلت كه در دومين روز مرخصي از زندان دوباره مرتكب سرقت شده بود، دستگير شد. ۲۷ مرداد ماه سال گذشته مردي با مراجعه به پليس از سرقت موتورسيكلت خود خبر داد.
اين مرد در شكايتش به ماموران گفت: صبح امروز (روز حادثه) با موتورم كنار خيابان ايستاده بودم كه مرد جوان در حالي كه اسلحه و بي سيم در دست داشت به من مراجعه كرد و خود را مامور پليس معرفي كرد. اين مرد مدعي شد كه يك متهم از دست او فرار كرده و براي دستگيري اش نياز به موتور من دارد. به خاطر وضعيت او موتورم را در اختيارش قرار دادم ولي او ديگر آن را بازنگرداند. ماموران پس از شكايت مالباخته تحقيقات خود را آغاز كرد، تا اين كه ماموران كلانتري ۱۱۶ مولوي ظهر ديروز موفق به شناسايي موتورسيكلت در حوزه استحفاظي خود شدند و با متوقف كردن آن راكبش را دستگير كردند.
متهم در بازجويي ها به سرقت موتورسيلكت اعتراف كرد و گفت: دو روز پس از مرخصي از زندان با اسلحه و دستبند قلابي صاحب موتور را فريب دادم و خودرواش را دستگير كردم.
قاضي قندي زاده، داديار شعبه پنجم دادسراي جنايي تهران پس از بازجويي از متهم او را براي تحقيقات بيشتر در اختيار ماموران پليس آگاهي قرار داد.

گروه حوادث: فرمانده انتظامي استان گيلان، از دستگيري عامل قتل شاگرد يك موبايل فروشي در منطقه گلسار رشت خبر داد.
سردار صدرالسادات فرمانده انتظامي استان گيلان در يك گفت وگوي خبري در اين خصوص گفت: چهارشنبه هفته گذشته بعدازظهر دوم شهريور يك سرقت منجر به قتل در شهر رشت، منطقه گلسار در يك موبايل فروشي با استفاده از سلاح كمري رخ داد. در پي آن كارآگاهان آگاهي استان به ويژه كارآگاهان جنايي اداره آگاهي بسيج شده و پس از تحقيقات گسترده و تلاشهاي شبانه روزي و انجام كارهاي اطلاعاتي دريافتند كه عامل قتل شخصي به نام داود-پ نام دارد كه داراي اعتياد بوده و در سالهاي ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ چندين سابقه سرقت نيز داشته است.فرمانده انتظامي استان گيلان گفت: با پيگيري هايي كه توسط كارآگاهان آگاهي به عمل آمد، محل اختفاي اين فرد در يكي از مسافرخانه هاي رشت شناسايي و وي ديشب دستگير شد.
او يادآور شد كارآگاهان در حالي اين قاتل را دستگير كردند كه متهم يك موتورسيكلت را از كوچصفهان سرقت كرده و به رشت منتقل كرده بود كه خوشبختانه توسط پليس آگاهي استان در مسافرخانه دستگير و يك قبضه سلاح كمري نيز كشف شد.

گروه حوادث: سارقان حرفه اي لاستيك هاي خودرو پژو و سمند توسط ماموران آگاهي پايگاه يكم در شمال شهر دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما، در پي شكايت هاي متعدد مبني بر به سرقت رفتن لاستيك هاي خودروي پژو و سمند در منطقه شمال شهر تهران ماموران پايگاه يكم آگاهي تهران با تشكيل يك تيم از ماموران متخصص تحقيقات خود را در اين رابطه آغاز كردند ولي پس از چند ماه تحقيق به علت حرفه اي بودن سارقان تحقيقات ماموران به نتيجه اي نرسيد. تا زماني كه يك زن هنگام خروج از خانه خود در منطقه فرمانيه به دو مرد كه اطراف يك خودروي سمند بودند مشكوك مي شود و شماره ماشين دو مرد مشكوك را يادداشت مي كند.اين زن فرداي آن روز متوجه مي شود لاستيك خودروي سمند همسايه به سرقت رفته است بنابراين با مراجعه به اداره آگاهي شماره ماشين را كه يادداشت كرده بود در اختيار ماموران مي گذارد و ماموران موفق مي شوند خودروي مورد نظر را در منطقه پارك وي شناسايي و سرنشينان خودرو را دستگير و به اداره يكم آگاهي انتقال دهند.
در بازجويي از دو سرنشين خودروي مورد نظر به نام هاي پيمان- ر و هادي- خ هر دوي آنها به ۱۵۰ فقره سرقت لاستيك خودرو در شمال شهر اعتراف و شيوه كار خود را سوراخ كردن صندوق عقب خودرو عنوان كردند و معترف شدند فقط خودروهاي سمند و پژو را مورد سرقت قرار مي دادند.
در حال حاضر، متهمان چهار مالخر خود را در شهرك مسعوديه شناسايي كرده اند و ماموران تعدادي از لاستيك هاي سرقتي را به شاكيان تحويل داده اند.
شايان ذكر است، تحقيقات در اين باره از سوي ماموران آگاهي پايگاه يكم و مقامات قضايي ادامه دارد.

گروه حوادث: جواني كه در درگيري بر سر بازي فوتبال دوستش را به قتل رسانده بود، در جلسه محاكمه درخواست بخشش كرد.
به گزارش خبرنگار ما، صبح ديروز اين جلسه محاكمه در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان به رياست قاضي كوه كمره اي و چهار قاضي مستشارش برگزار شد.
در ابتداي جلسه محاكمه رضوانفر به عنوان نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و گفت: ساعت ۱۰ شب اوايل سال ۸۴ به مأموران كلانتري ۱۶۷ دولت آباد وقوع يك نزاع در يكي از خيابان هاي منطقه اطلاع داده شد. بلافاصله مأموران در محل حادثه حضور يافتند و متوجه شدند جوان ۱۹ ساله اي به نام مهدي در اثر اصابت چاقو به ناحيه قلبش به قتل رسيده است.
در ادامه بررسي ها از محل حادثه كارآگاهان جنايي دريافتند كه درگيري از ساعت ۶ بعدازظهر توسط فردي به نام محسن كه ۱۹ ساله و داراي سابقه كيفري است بر سر بازي فوتبال آغاز شده است. تا اينكه ساعت ۱۰ شب دوباره درگيري بين محسن و مهدي آغاز شده و در درگيري وي با يك ضربه چاقو به قلب مهدي او را به قتل رسانده است.
رضوانفر افزود: پس از انتقال جسد به پزشكي قانوني شناسايي و دستگيري محسن در دستور كار ويژه پليس قرار گرفت. چند روز بعد محسن با مراجعه به پليس خود را معرفي كرد. بنابراين با توجه به اعترافات متهم به قتل مجرميت وي براي ما محرز است و تقاضاي كيفر براي وي را داريم.
در ادامه جلسه محاكمه، اولياي دم از دادگاه درخواست قصاص نفس (اعدام) كردند و سپس محسن پس از تفهيم اتهام به دفاع از خود پرداخت و گفت: من قتل را قبول دارم اما از روي قصد او را نزدم. من از خانواده مهدي تقاضاي بخشش دارم.
وي درباره زمان وقوع حادثه بيان داشت: بر سر بازي فوتبال با هم درگير شديم اما با وساطت بچه ها با هم آشتي كرديم و به ظاهر همه چيز تمام شد.
چند ساعت بعد وقتي به خانه آمدم، مادرم گفت برادرت به پارك رفته است دنبال او برو! از آن جايي كه احتمال مي دادم درگيري پيش بيايد چاقويي را برداشتم. وقتي به پارك رسيدم، متوجه شدم كه مهدي با آجر بر سر برادرم زده و او را بيهوش كرده است.
وقتي پيش مهدي رفتم او آجر را به طرف من پرتاب كرد و من تنها براي دفاع از خودم با چاقو به طرفش حمله ور شدم. آقاي قاضي چاقو برايم حكم دفاع داشت و من اصلاً قصد كشتن كسي را نداشتم. من و مهدي سال ها با هم دوست بوديم اما يك حادثه كوچك بين ما اختلاف انداخت. هم اكنون از اولياي دم تقاضاي عفو و بخشش دارم.
در ادامه جلسه محاكمه، وكيل متهم به دفاع از وي پرداخت و قرار است به زودي حكم در خصوص پرونده صادر شود.

آسوشيتدپرس: دادگاه عالي ايالت مونتگومري روز گذشته زني را كه متهم به دادن داروي بيش از اندازه به نوزاد يك ساله تحت مراقبت خود در مهد كودك است، گناهكار تشخيص داد .
سابين بيبري زمان قرائت راي نهايي توسط قاضي دادگاه به شدت گريست. دادگاه وي را در مرگ دان هگمن كه روز سيزدهم ژانويه سال ۲۰۰۳ در مهد كودك و زماني كه در خواب بود به اغما رفته و هرگز به هوش نيامد، گناهكار تشخيص داد.
هيئت منصفه دادگاه فوق كه متشكل از هفت مرد و پنج زن بود پس از ۱۸ ساعت بحث و تبادل نظر در دو روز اعلام كرد كه سابين در قتل درجه دوم مقصر است. دادستان پرونده در طول جلسات دادگاه ادعا كرده بود كه متهم تنها براي راحت تر كردن خود به مقتول و ساير كودكان داروهاي مسكن مي داده است تا آنها به خواب بروند. البته اين نظريه در خصوص اين پرونده مصداق پيدا نكرد؛ چرا كه به گزارش پزشكي قانوني، دليل مرگ مقتول دادن مقدار زيادي از داروي آلرژي به وي بوده است.
دنيس در دادگاه اين اتهام را كه تنها براي آسوده بودن خود در طول روز اقدام به دادن داروهاي مسكن به كودكان مي كرده پذيرفته اما ادعا كرد كه هرگز دارويي را كه دادگاه ادعا مي كند عامل مرگ مقتول بوده به وي نداده است. دادگاه همچنين متهم را به دليل دادن داروي بدون نسخه به دو كودك ديگر مقصر تشخيص داد.
قرار است، دادگاه ظرف چند روز آينده حكم نهايي متهم را صادر كند.

آسوشيتدپرس : پليس آلمان ديروز يك پسر ۱۶ ساله را به اتهام كشتن پسر ۷ ساله همسايه دستگير كرد.
به دنبال ناپديد شدن يك پسر ۷ ساله آلماني به نام كريستين شالداك، تحقيقات پليس براي يافتن اثري از او آغاز شد. دو روز پس از ناپديد شدن كريستين پدرش جسد عريان طفلش را در كنار بوته هاي زمين بازي نزديك منزل پيدا كرد.
ماموران با انجام بررسي روي آثار به جا مانده و آزمايش DNA به اين نتيجه رسيدند كه پسر ۱۶ ساله اي كه نامش در گزارش فاش نشده ، اين كودك را به قتل رسانده است. او در بازداشتگاه به قتل اعتراف كرد و انگيزه خود را از انجام اين كار، تصفيه حساب شخصي خواند.
گفتني است قاتل پس از كشتن قرباني همه لباس هاي او را از تنش در آورده و به محلي دوردست پرتاب كرده بود. قاتل، سابقه كيفري داشته و قبلاً نيز به وسيله پليس به علت رفتار خشونت آميز دستگير شده بود. به گفته مقامات در اين پرونده،نشاني از تعرض و تجاوز جنسي وجود ندارد.
متهم در دادگاه رسيدگي به مجرمان جوان محاكمه خواهد شد. در صورت گناهكار شناخته شدن حداكثر مجازاتي كه براي او پيش بيني مي شود ۱۰ سال حبس است.

خبرگزاري فرانسه: مرد انگليسي با حضور در مراسم خاكسپاري خودش موجب تعجب دوستان و خويشاوندانش شد.
اين مرد براي مسافرت راهي شهر ديگري شده بود. چند روز بعد در حالي كه او در سفر بود بوسيله دوستش از آگهي تدفين خود كه در روزنامه چاپ شده بود متعجب شد. دوستش با كمال ناباوري به او گفته بود: فرانك باورم نمي شه كه تو زنده اي اما آگهي تدفينت در روزنامه است. راستي براي خويشاوندانت تسليت هم نوشته اند.
اين مرد كه سعي داشت خانواده اش را از نگراني خارج كند به شهرش بازگشت. او زماني به محل رسيد كه داشتند مراسم خاكسپاري را انجام مي دادند.
مسئولان گورستان در تحقيق خود متوجه شدند جسد متعلق به فردي با نام و مشخصات شبيه اين مرد است.

اي بي سي نيوز: به دنبال عبور گردباد كاترينا از ايالت لوسياناي آمريكا وضعيت زندان هاي نيو اورلئان نيز مثل بسياري از بخش ها به هم ريخت، تعدادي از زندانيان شورش كرده و با سوء استفاده از اين موقعيت يكي از ماموران زندان، همسر و چهار فرزندش را در زندان گروگان گرفتند.
مادر اين زندانبان در اظهاراتش به پليس گفت: پسر من يكي از ماموران اين زندان است .او به خاطر اينكه از سلامت همسر و فرزندانش حين وقوع گردباد مطمئن باشد آنها را با خود به زندان برده بود كه متاسفانه اين حادثه به وقوع پيوست.
گفتني است، درحال حاضر گروگانگيري در زندان خنثي شده و به نظر مي رسد كسي در اين بين آسيب نديده باشد.

آسوشيتدپرس: دادگاه عالي ايالت  لس آنجلس اعلام كرد كه قصد دارد براي مردي كه با توقف بي جاي خود در اتوبان باعث تصادف دو كاميون و مرگ يازده نفر شده است، حكم اعدام صادر كند.
به گفته بازپرس تحقيق پرونده، جوان الوارز۲۶ ساله، روز بيست و ششم ژانويه به عمد ماشين خود را كه يك جيپ شكاري بوده در وسط اتوبان پارك كرده و خود در كنار اتوبان به نظاره مي نشيند. كاميوني كه در حال نزديك شدن به ماشين فوق بوده، سعي مي كند مسير خود را تغيير دهد كه موفق نشده و به آن برخورد مي كند. بر اثر اين برخورد كاميون فوق از مسير منحرف شده و به ماشين ديگري كه در حال نزديك شدن بود، برخورد مي كند.در حالي كه بسياري از ديدن صحنه تصادف ادعا كردند كه متهم قصد خودكشي داشته است، اين نكته كه وي ماشينش را در وسط خيابان پارك كرده و خود در گوشه اي اين تصادف را به نظاره نشسته است بيانگر اين است كه وي تنها از ديدن اين تصادف لذت مي برده است.
متهم در طول جلسات دادگاه درمورد اتهام قتل عمد و يك مورد اتهام ايجاد حريق عمدي را تكذيب كرده و حادثه فوق را يك تصادف ناميد.
دادستان پرونده اعلام كرده است كه قصد دارد به دليل عمق فاجعه، از دادگاه براي متهم تقاضاي حكم اعدام بكند.

آسوشيتدپرس: دادگاه عالي ايالت ايداهو روز گذشته مردي را كه با شمشير سامورايي دختري را به قتل رسانده بود، به اتهام قتل عمد به ۲۵ سال حبس محكوم كرد.
قاضي دادگاه مي توانست مايكل جنينگ ۳۴ ساله را به اتهام قتل عمد گري مورتي در سال ۲۰۰۲ به اعدام نيز محكوم كند. وكلاي مدافع متهم در اولين دادگاه از قاضي درخواست كردند تا به جاي تشكيل دادگاهي با هيأت منصفه، دادگاهي با حضور سه قاضي كاركشته جهت رسيدگي به اتهامات متهم تشكيل دهد. استدلال وكلاي مدافع متهم اين بود كه قضات بهتر مي توانند متوجه استدلال هاي آنها در خصوص جنون متهم حين ارتكاب قتل شوند.
قضات دادگاه فوق پس از شنيدن اظهارات متهم و وكلاي مدافع وي اعلام كردند كه مايكل زمان ارتكاب قتل از سلامت رواني كامل برخوردار بوده و دادگاه حكمي مطابق با وضعيت رواني وي در سال ۲۰۰۲ صادر خواهد كرد. مايكل پس از دستگيري و در اولين بازجويي به بازپرس پليس گفته بود كه مورتي را به قتل رسانده اما به مدت دو سال اين حقيقت را از خانواده اش مخفي كرده بود.
پس از اعلام حكم نهايي توسط قضات پرونده، مايكل در حالي كه به شدت مي گريست گفت: من زمان دستگيري از ثبات رواني كامل برخوردار نبوده و به اشتباه، به گناه ناكرده اعتراف كردم. دادگاه پيش از اين در دسامبر سال ۲۰۰۲ صلاحيت رواني مايكل را تأييد نكرده و وي از آن زمان در بيمارستان رواني به سر مي برده است.