گروه شهري: با حضور دكتر محمدباقر قاليباف شهردار تهران تقاطع بزرگراه كردستان و خيابان ملاصدرا با هزينه اي حدود ۲/۲ ميليارد تومان به روي خودروها باز شد.
به گزارش خبرنگار ما در اين تقاطع، بزرگراه كردستان به صورت روگذر بوده و ارتفاع مفيد اين پل در مدخل خيابان ملاصدرا به ۴/۷ متر مي رسد و به منظور تأمين دسترسي هاي خيابان ملاصدرا به بزرگراه كردستان و برعكس نيز چهار راستگرد در طرفين در نظر گرفته شده است.
بنا بر اين گزارش پل غيرهم سطح بزرگراه كردستان و خيابان ملاصدرا موجب افزايش كاربري بزرگراه كردستان و كاهش بار ترافيكي محورهاي موازي با آن ازجمله بزرگراه چمران و خيابان ولي عصر خواهد شد.
خبرنگار ما مي نويسد: در مراسمي كه پنجشنبه گذشته در محل بهره برداري از پل تقاطع غيرهم سطح بزرگراه كردستان و خيابان ملاصدرا برپا شده بود، مهندس علي آبادي معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان تربيت بدني و معاون سابق فني عمراني شهرداري تهران، حسن بيادي نايب رئيس شوراي اسلامي شهر تهران، سرتيپ حسين ساجدي نيا رئيس پليس راهنمايي و رانندگي و اميررضا واعظي آشتياني عضو شوراي اسلامي شهر تهران نيز حضور داشتند.
دكتر قاليباف شهردار تهران در اين مراسم در گفت وگو با خبرنگاران ضمن تأكيد بر طراحي روش هايي كه برمبناي آن با بالابردن درآمد شهرداري و پايداركردن اين درآمدها درصدد سرعت بخشيدن به برنامه هاي درازمدت در حوزه حمل و نقل نظير تكميل خطوط مترو و اتوبوس در كنار فعاليت هاي عمران شهري هستيم ،گفت: افتتاح پل تقاطع كردستان _ ملاصدرا در چارچوب همان سياست هاي درازمدت توسعه اتوبان ها به طول حدود ۳۰۰ كيلومتر تا سال ۱۴۰۰ است.
وي افزود: بر اين اساس بزرگراه كردستان از محل تقاطع بزرگراه جلال آل احمد تا بزرگراه چمران ادامه يافته و به همراه بزرگراه يادگار امام(ره) موجبات حركت روان خودروها را فراهم خواهند آورد.
شهردار تهران ادامه داد: در محور تقاطع خيابان ۶۴ نيز پل ديگري در دست احداث است كه حدود ۴-۳ ماه آينده قابل بهره برداري خواهد بود و متعاقب آن يوسف آباد به غرب تهران متصل خواهد شد. قاليباف اظهار داشت: بزرگراه كردستان با مجموع ۹/۷ كيلومتر مسير يكي از بزرگراه هاي شمالي _ جنوبي تهران به شمار مي رود كه از بزرگراه شهيد گمنام در منطقه ۶ آغاز و تا بزرگراه شهيد چمران در منطقه يك ادامه خواهد يافت.
وي گفت: از اين مسير تاكنون ۲/۶ كيلومتر به بهره برداري رسيده و براي احداث مسير ۷/۱ كيلومتري باقي مانده حدفاصل بزرگراه نيايش تا چمران نيز مشغول مذاكره با سازمان صدا و سيما، باشگاه انقلاب و مجتمع نمايشگاهي هستيم.
قاليباف اظهار اميدواري كرد:بزرگراه كردستان در صورت تكميل با تحول ترافيك نقاط مركزي شهر بتواند اين ترافيك را به شكلي روان به سمت شمال تهران هدايت كند.

شركت واحد اتوبوسراني تهران با دراختيار داشتن ۵۷۰۰ دستگاه اتوبوس در خطوط مختلف شهر، به عنوان يكي از بخشهاي حمل و نقل همگاني مورد توجه شهروندان قرار دارد.
تردد اتوبوسها به خصوص در خطوط ويژه باعث مي شود اين وسيله نقليه همگاني گزينه اول مسافران براي زودتر رسيدن به مقصد باشد اما بايد اذعان داشت كه ظرفيت پذيرش اتوبوس جديد نيز در سطح معابر اصلي و فرعي شهر خيلي وقت است تكميل شده و ديگر نمي توان اميدوار بود با اضافه شدن اتوبوس، شهروندان زودتر به مقصد برسند.
به گزارش خبرگزاري مهر، در حالي كه استاندارد فاصله هر دستگاه اتوبوس از يكديگر مي بايست حدود ۵۰۰ متر باشد اما اين وضعيت در حال حاضر براي اتوبوسهاي شركت واحد تهران ۷۰ متر است.به گفته مديرعامل شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه، افزودن اتوبوس در چنين شرايطي به معابر شهر، نه تنها كمكي به كاهش ترافيك نخواهد كرد، بلكه موجب تشديد معضل ترافيك شده و سرعت حركت اتوبوسها را پايين مي آورد.
در حال حاضر يكي از مشكلات اتوبوسراني، كمبود خطوط ويژه و در عين حال وجود معابر باريك و كم عرض است كه اگر اين مشكلات تا حدودي حل مي شد، شايد مي توان انتظار داشت كه در شرايط كنوني اتوبوس گزينه اول مسافران تا زمان تكميل خطوط قطار شهري تهران باشد.
مديرعامل شركت واحد با اشاره به وجود ۵۷۰۰ دستگاه اتوبوس، تاكيد دارد: در صورت افزايش خطوط ويژه و همچنين جلوگيري از تردد خودروهاي شخصي، مي توان روزانه دوميليون مسافر به ظرفيت موجود مسافران شركت اتوبوس افزود.در شرايط كنوني حدود ۵/۳ ميليون مسافر روزانه توسط شركت واحد جابجا مي شوند كه اين وضعيت با اتوبوسهاي موجود مي بايست حدود ۵/۵ ميليون مسافر باشد.
در حال حاضر سرعت اتوبوسهاي شركت واحد ۸ كيلومتر در ساعت است كه اين وضعيت طي دو سال گذشته ۲۵ كيلومتر در ساعت بود.يعني در مدت دو سال ۱۷ كيلومتر در ساعت از سرعت اتوبوسها در سطح معابر شهري تهران كاسته شده و اين فقط به دليل افزوده شدن روزانه بيش از ۱۴۰۰ دستگاه خودرو به مجموع خودروهاي پايتخت است.

ايرنا: شهردار تهران  درخصوص  اخبار برخي  جرايد مبني  بر استعفاي  ۱۹ نفر از شهرداران  مناطق  تهران ، ضمن  تكذيب  اين  اخبار، آنرا را شايعه  خواند.
محمد باقر قاليباف  افزود: تمامي شهرداران  مناطق  سر جاي  خود هستند و به  فعاليت  در شهرداري ها ادامه  مي دهند.
وي  اظهارداشت : امروز در پنج  منطقه  شهرداري  تهران  (۶ ، ۱۳ ، ۱۴ ، ۱۷ و ۱۸)حضور يافتم  و تمامي شهرداران  همچون  قبل  به  فعاليت  خود مشغول  بودند.
شهردارتهران تصريح  كرد: البته  جابجايي  مدير، جابه جايي هايي را به  طور طبيعي  در پي  دارد، در شهرداري  نيز بعضي  ازعزيزان  به  عنوان استاندار، برخي  در وزارتخانه ها و برخي  نيز درهيات  دولت  مشغول  شده اند.
قاليباف  تأكيدكرد: در ۱۵ روزگذشته  با يك  ائتلاف  خوب  با شهرداران  مناطق ، كارها به  طور طبيعي  انجام  شد و اميدوارم  اين  روند ادامه  يابد .

خبرگزاري مهر: نماينده مردم كرج و اشتهارد در مجلس شواري اسلامي گفت: براي جلوگيري از مهاجرت بي رويه به استان تهران، بخشي از صنايع اشتغالزاي كشور بايد به بيرون از تهران منتقل شوند.
رشيد جلالي جعفري افزود: به رغم آنكه اشتغال يكي از جاذبه هاي تهران و از علل اصلي مهاجرت به اين استان است، جاذبه اي به نام اشتغال در تهران وجود خارجي ندارد.
وي خاطرنشان كرد: حاشيه نشيني و مهاجرت بحث كل استان تهران است و اگر جاذبه اي در استان ايجاد شود همه استان را دربر مي گيرد، در نتيجه جا دارد برخي جاذبه هاي استان تهران به بيرون از اين شهر انتقال يابد.

واحد مركزي خبر : معاون  سابق  فني  و عمراني  شهرداري  تهران  با بيان  اينكه  طرح  هاي شهرداري  در جنوب  شهر نيز سريع  اجرا مي شود گفت:  از جمله  اين  طرح ها پل  هاي  شهيد رجايي  و شهيد دستواره  بود كه  در مدت  ۱۱ ماه  افتتاح  شد.محمد علي آبادي  افزود: پل بزرگراه  نور و شاخه هاي  غربي  و شرقي  نواب  نيز در مدت  يك  سال  به بهره برداري  رسيد و هم اكنون  نيز ۸ تا ۹ طرح  از جمله  پل  جهاد، شكوفه و فدائيان  اسلام  در جنوب  تهران  در دست  اجراست.علي آبادي  همچنين  درباره  احداث  پل  توحيد از ميدان  توحيد تا ابتداي  بزرگراه  نواب  گفت:  اين  طرح  بسيار بزرگ  است  كه  مطالعات  و طراحي  ويژه اي  نياز دارد.

به منظور افزايش سرانه هاي فضاي سبز و زيباسازي منظر شهري تا پايان سال جاري بيش از ۶هكتار به فضاي سبز شمال تهران افزوده مي شود.
به گزارش سما به نقل از روابط عمومي شهرداري منطقه يك، معاون امور شهري و فضاي سبز منطقه با بيان اين مطلب اظهار داشت: طرح مذكور با اجراي بيش از ۲۰ هزار متر مربع بوستان سازي و۴۰ هزار متر مربع قطعات سبز شهري در سطح محدوده منطقه انجام مي شود.ناصر تقي زاده افزود: احداث بوستان لاوان در شهرك نفت، بوستان وليعصر در شهرك وليعصر، بوستان نفت در شهرك نفت، بوستان سامان در حاشيه مسيل ولنجك از جمله طرح هاي پارك سازي در منطقه محسوب مي شود.

گردشگري در ايران طي سال هاي اخير موضوعي براي گزافه  هاي بزرگ و بالعكس كارهاي كوچك و برنامه هاي بي تأثير بوده است. به جرأت مي توان گفت تأثير نهاد مسئول اين حوزه در ده سال گذشته آنقدر اندك بوده كه با حذف اين نهاد هيچ تغييري در اوضاع صنعت ايرانگردي ايجاد نمي شد.با اين وجود در همه سالهاي گذشته (و عجيب اين كه عمدتاً در دوره اي كه متولي ايرانگردي زيرمجموعه اي از وزارت ارشاد بود!) اخبار منتشر شده از سوي نهاد مذكور سرشار از گزافه هاي بسيار نامعقول و شگفت انگيز بوده است.
از جمله اين گزافه هاي عجيب مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:
- انتخاب ايران به عنوان مقصد جهانگردان بين المللي از سوي سازمان جهاني جهانگردي در سال ۲۰۰۱ (كه حتي منجر به برگزاري مراسمي مضحك در پنجم مهر سال ۱۳۸۰ و صدور پيامي از سوي رئيس جمهور وقت شد.)
- اعلام رساندن شمار جهانگردان ورودي به چهار ميليون نفر در سال ۸۳ (نكته اين است كه خبر مذكور در سال ۸۳ اعلام نشده بلكه در سال ۷۸ براي سال ۸۳ اعلام شده! و جالب اين است كه شمار جهانگردان ورودي اين سال در خوشبينانه ترين حالت ۷۰۰ هزار نفر و برمبناي يك محاسبه دقيق حداكثر ۲۰۰ هزار نفر بوده است.)
- اعلام انتخاب ايران به عنوان مركز توسعه جهانگردي در جنوب آسيا (كدام عقل سليم مي پذيرد ايران براي هند برنامه توسعه جهانگردي تدوين كند؟)
- اعلام تدوين يك برنامه جامع بيست ساله براي توسعه ايرانگردي (برنامه مذكور از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي «يك مشت خزعبلات» لقب گرفته و حتي فرصت يك ماه اجرا پيدا نكرد، بيست سال به جاي خود.)
- اعلام انتخاب برنامه ملي توسعه گردشگري ايران به عنوان نمونه اي براي توسعه گردشگري در آسيا (برنامه مذكور همان است كه در خود ايران لقب موصوف را پيدا كرد و آن را پنهان كردند تا بيش از اين موجب شرمندگي آنها كه يك ميليارد تومان براي تدوينش هزينه كردند، نباشد.)
- اعلام داشتن برنامه اي براي جايگزيني تدريجي درآمد جهانگردي به جاي درآمد نفت.
(جالب است كه مراكز اقامتي در اختيار سازمان متولي ايرانگردي در سالهاي گذشته حتي قادر به تأمين حق الزحمه كاركنان خود نبودند و معلوم نيست كه اين سازمان چگونه مي خواست ايرانگردي را جايگزين نفت كند.)
- اعلام رسيدن درآمد خالص صنعت ايرانگردي به يك ميليارد دلار در سال ۸۳ (براي ايجاد چنين درآمدي بايد در اين سال حداقل يك ميليون نفر توريست از مبدأ اروپا، آسياي جنوب شرقي يا آمريكاي شمالي به ايران آمده باشد. در حالي كه سرجمع آمار تورهاي ورودي سال ۸۳ از اين سه مبدأ حتي به ۱۰۰ هزار نفر هم نمي رسد.)
و بسياري آمارهاي بي اساس ديگر، كه اين مجال را فرصت پرداختن به آنها نيست و عجيب است كه در ايران هر مديري مي تواند هر گزافه اي را به عنوان عملكرد و برنامه و... به خورد رسانه ها و مردم بدهد و هرگز هم تحت هيچ مؤاخذه اي قرار نمي گيرد. شايد به همين خاطر است كه با وجود رسواشدن گزافه ها و دروغ هاي دائم حوزه مديريت ايرانگردي باز هم چهارشنبه گذشته خبري منتشر شد با اين مضمون كه «قزوين به عنوان نخستين شهر نمونه براي اجراي برنامه هاي گردشگري در جهان پيشنهاد شد.» در متن خبر آمده است كه: «سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري قزوين و نماينده برنامه اسكان سازمان ملل متحد تفاهم كرده اند كه قزوين به عنوان شهر نمونه گردشگري معرفي شده و برنامه هاي سازمان ملل متحد در آن اجرا شود.» رئيس سازمان مذكور مدعي شده كه «اين طرح مي تواند شهر قزوين را به شهري توريستي در دنيا مطرح كند و گردشگران زيادي را به اين شهر بكشاند.» ايشان همچنين اشاره كرده است كه «قزوين هم اكنون ميزبان سالانه بيش از ۴۰ ميليون مسافر است كه بسياري از آنها تنها از اين استان عبور مي كنند و به دليل نبود امكانات ترجيح مي دهند در آن اقامت نداشته باشند. » (به نقل از خبرگزاري ميراث فرهنگي _ چهارشنبه ۱۳ مهر).
تمام گزاره هاي اين خبر گيج كننده هستند: نماينده برنامه اسكان سازمان ملل چرا رأساً با قزوين وارد مذاكره شده و كاري با نهادهاي مسئول و مرتبط دولتي و يا ديگر قطب هاي ترازاول توريستي كشور نداشته است؟ اصلاً برنامه اسكان كه نهادي است براي مقابله با بي خانماني و معضلات زيست در مساكن نامطلوب، چرا خود را متولي توسعه توريسم آن هم در قزوين داشته است؟
قزوين برمبناي كدام استعداد خاص به عنوان قطب اول گردشگري شهري جهان انتخاب شده است؟
استان قزوين از جمله قطب هاي متوسط توريستي كشور به شمار آمده و اين موقعيت را نيز عمدتاً مديون جاذبه هاي اكوتوريستي پيرامون است. چرا براي برنامه توريسم شهري، يكي از شهرهاي بزرگ كشور كه بيشتر متكي به جاذبه هاي داخل شهري (و نه اكوتوريستي) باشد انتخاب نشده است؟ بازي با آن عدد ۴۰ ميليون چقدر عامدانه بوده است؟ آيا بايد همه مسافران عبوري محور ترانزيت تهران-شمال غرب را توريست متقاضي ديدار از قزوين به شمار آورد؟ آيا به فرض وجود مراكز اقامتي مناسب قزوين مي توانست سالانه پذيراي ۴۰ ميليون مسافر باشد؟ آيا پاريس، مادريد، بارسلون، هونولولو، ليسبون، سويا، پكن، بوداپست و... حتي نصف اين ادعا را دارند؟
از همه اين حرفها گذشته، جالب است بدانيم كه طرح توسعه توريسم انبوه شهري در ايران قبلاً براي ده شهر بزرگ كشور (از سوي مركز ارتباطات بين الملل جهانگردي گابين آسيا) تدوين شده و به صورت محدود نيز توسط سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران اجرا شده است، پس ادعاي اجراي چنين طرحي براي نخستين بار، نه تنها در جهان، بلكه در ايران هم صحيح نيست، هرچند كه اساساً توسعه توريسم شهري حداقل يكصد سال است كه از جمله وظايف اصلي شهرداري ها در جهان به شمار مي رود.
قدما گفته بودند « جهانديده بسيار گويد دروغ » ظاهراً با قدري تسامح و تغيير اين مثل شامل حال مديران جهانگردي نيز مي شود.