پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۸۶۹ - Dec 8, 2005
گزارشي از شناسايي اجساد سوخته
عكس ها: عليرضا بني علي
009633.jpg
009636.jpg
009639.jpg
گروه حوادث- آزاده مختاري: قرار بود اين گزارش، كامل كننده گزارش هاي روز قبل باشد. قرار بود گزارشي خبري تهيه شود از مرحله شناسايي اجساد. اما آنچه مي خوانيد گزارش نيست، درد نامه اي است از آنچه بر خانواده هاي قربانيان فاجعه سقوط هواپيما گذشته است.
خدايا تو بگو چگونه بنويسم، تو بگو از چه بنويسم تا اوج فاجعه را نشان دهد. خدايا تو بگو چگونه از اجسادي بنويسم كه هيچ از آنان باقي نمانده است جز تكه هايي سوخته. چگونه بگويم خانواده ها با چشماني گريان و بدني لرزان عزيزانشان را با شناسايي پا، دست هايي جدا شده از بدن سوخته، جسمي سوخته، يك لنگه كفش، يك حلقه انگشتر، ميكروفن خبرنگاري، گوشي تلفن همراه ... شناختند.
وقتي به پزشكي قانوني رسيدم انبوه جمعيت جلو در ورودي ايستاده بودند. همه چشم ها از گريه سرخ بود. بر شيشه اطلاعات پزشكي قانوني كهريزك اسامي ۲۹ تن از كشته شدگان را كه هويت آنان شناسايي شده بود چسبانده بودند ولي گويي هيچ كس با ديدن اسامي باور نمي كرد كه عزيزش براي هميشه عروج كرده است. داخل حياط پزشكي قانوني زني جوان سر بر بالين برادرش زار مي زد. پدرش را از دست داده بود و برادر با ته مانده توانش سعي داشت خواهر را آرام كند.
سخت بود از مرگ عزيز پرسيدن. دختر جوان با چشماني اشك آلود و صدايي لبريز از غم گفت: «پدرم، پدر عزيزم ديگر كنارم نيست.»
عزيز آنان محمد شيرازي ۴۲ ساله تصوير بردار شبكه خبر بود، جسدش را در ميان انبوه اجساد سوخته شناسايي كرده بودند. از ساعت ۶ بامداد در پزشكي قانوني حاضر شده بودند و حال كه جسد پدرش را ديده بود نمي توانست آن محل را ترك كند. نشسته بود بر آسفالت حياط پزشكي قانوني تا در چند قدمي پدر بر نبودنش اشك بريزد.
كمي آن طرف تر برادر حسن حيدري صدا بردار صدا و سيما به ديوار تكيه داده بود و بهت زده به آسمان نگاه مي كرد. او گفت: «صبح قبل از حادثه با برادرم بودم. ساعت پنج صبح خودرو صدا و سيما به مقابل در منزلشان آمده بود تا او را به فرودگاه برساند.به ما گفته بود ساعت ۸ پرواز دارد. ساعت ۱۲ و ۳ دقيقه همسرش با تلفن همراه او تماس گرفته و متوجه شد كه هنوز در فرودگاه مهرآباد هستند. علت را كه جويا شد حسن گفته بود:«هواپيما خراب است. خلبان حاضر نيست پرواز كند قرار است خلبان را تعويض كنند. ما مي خواهيم برگرديم ولي اجازه نمي دهند!» اين برادر داغدار ادامه داد:« ما شكايت داريم اگر قانوني وجود دارد بايد به فرياد ما برسد. ما از نيروي هوايي، ارتش و مسئولين سازمان صدا و سيما كه مي دانستند پرسنل آنان در خطر هستند ولي باز اصرار داشتند كه گروه خبري به چابهار بروند نيز شكايت داريم.اگر مانوري مي گذارند بايد براي آن هزينه كنند. با يك هواپيماي باري كه نبايد خبرنگارها را به محل اعزام كنند. ما برادرمان را از دست داديم.»
زني آشفته حال در حالي كه برپاهايش مي كوبيد و گريه مي كرد گفت:« پسرم، تنها پسرم مرد. ديگر فرزندي ندارم. جسدش را شناسايي نكرده ام او عزيزم بود چگونه باور كنم كه رفته است.» او مادر علي رضا افشار زنجاني بود. تا زماني كه پزشكي قانوني را ترك كردم، هنوز مي گريست و قادر هم نبود به اتاق اجسادبرود. او نمي خواست اين حقيقت تلخ را باور كند كه تنها فرزندش كشته شده است.
چند قدم جلوتر شيشه بود كه بر روي آن كاغذهايي سفيد رنگ نصب شده بود، روي كاغذها مشخصات اجساد نوشته شده بود. روي يكي از كاغذها خواندم:
مرد چهارشانه با قدي تقريبي ۱۷۰ سانتي متر. مرد، متوسط اندام، لباس يك سره زيب دار، احتمالاً  لباس كادر پرواز. دسته كليدي با ۵ كليد به صورت گيره اي آويزان.
مردي با زيرپوش سفيد- شلواري كرم. كيف تلفن همراه نوكيا آهنر بايي و ميكروفون خبرنگاري...
ديگر پاهايم توان راه رفتن نداشتند. چند دقيقه بعد كنار همسر خدا عفو عبدياني ۴۵ ساله فيلمبردار شبكه ۶ نشستم و او از آخرين گفت وگو با همسرش گفت: «ساعت ۱۰ و ۳۰ دقيقه خدا عفو به من زنگ زد و گفت:« دو ساعت است كه در اتوبوس نشسته ايم نه ما را به سوي هواپيما مي برند و نه مي گذارند فرودگاه را ترك كنيم. گويا هواپيما خراب است. صدقه كنار بگذار، دلم شور مي زند.»
زن سرش را به ديوار پشت سرش كوبيد و گفت:«او نمي خواست برود. ناراحت بود. خدايا كمكم كن تا مرگش را تحمل كنم. به بچه ها چه بگويم؟ »
خدا عفو سه فرزند ۲۰ ساله، ۱۶ ساله و ۱۲ ساله دارد كه ديگر پدرشان را نخواهند ديد.
همه داغدار بودند. يكي از شدت غم فرياد مي كشيد. يكي گريه مي كرد. ديگري بهت زده به سويي نگاه مي كرد.
در اتاق اجساد، اجسادي سوخته، تكه گوشت هايي سوخته كه معلوم نبود متعلق به كيست،  گوشه اي پايي سوخته افتاده بود بر روي پتو آبي رنگي جسد پودر شده اي ديده مي شد كه نمي دانم چگونه مي شد آن را شناسايي كرد. همه جا بوي مرگ مي داد. خانواده ها در ميان اجساد سوخته به دنبال نشانه اي مي گشتند. يكي گفت:« ديگر چه فرقي مي كند كه اين جسد متعلق به كيست. عزيزانمان مرده اند و ما مي دانيم كه مرده اند فقط مي خواهيم خود را گول بزنيم.»
ساعت ۱۴ كنار در پزشكي قانوني كهريزك خودرو پرايد سفيد رنگي توجهم  را جلب كرد. نگاهم را كه برگرداندم خانواده محمد كربلايي احمد را ديدم. نگاه زن جوانش و صورت غرق در اشك مادر همسرش مهر سكوت را بر لبانم نشاند. چه مي  خواستم بپرسم. چهره همكار عزيزمان هنوز مقابلم است. مردي كه هميشه آماده انجام كار بود.
بايد از همسرش چه مي پرسيدم و اگر او از من سؤال مي كرد چه جوابي داشتم؟ چه كسي پاسخگوي اين داغديدگان است؟

آن سوي حادثه
پازل هاي ناتمام
رويا كريمي مجد
ديشب نخوابيدم، حالا هم با سردرد پشت ميز نشسته ام و مي نويسم. حتي قرص آرامبخشي هم كه خوردم تأثيري نداشت. مقابل روزنامه عكس همكارمان را گذاشته اند روي خنچه اي پر از چراغ. خبرش را ديروز نوشتم. همكار عكاسمان هم مسافر همان هواپيما بود كه در شهرك توحيد سقوط كرد. نمي دانم اين چندمين خبر سقوط بود كه در اين چند سال نوشته ام. از دستهايم بدم مي آيد . هميشه همين اخبار، هميشه همين  قدر تلخ. ادعا مي كنيم كه اطلاع رساني  مي كنيم، ادعا مي كنيم كه رسالتمان خبر رساني است، ادعا مي كنيم كه بار سنگين غم مردمان را بر دوش مي كشيم كه بدانند تنها نيستند. اما ديروز وقتي دست لرزان همسر همكارم را در دست گرفتم تا او را به دفتر سردبير هدايت كنم، از خودم بدم آمد، از تمام كاغذهايي كه تا آن لحظه سياه كرده بودم متنفر شدم. اصلاً اينجا نشسته ام كه چه؟
كه باز هم بنويسم: نقص فني علت اصلي سقوط هواپيماي سي۱۳۰ بود؟ كه بنويسم جعبه سياه پيدا شد و كارشناسان در حال بررسي آن هستند؟ كه بنويسم نتيجه تحقيقات نشان داد مقصر اصلي سانحه خلبان جان باخته در سانحه بود؟اين بار نمي توانم دست لرزان همسر همكارم را در دست بگيرم و بگويم مسئولان مي گويند...
پيكر همكار عكاسمان را از روي پيراهنش شناسايي كرده اند. دارند قطعات جدا شده بدن ها را مثل پازل كنار هم مي چينند. نگوييد تازه به دوران رسيده اي و هزار بهانه از اين دست. مرگ هميشه تازه است، خون هميشه جريان دارد. اين بار آنها ميدان را به تكنولوژي ۳۰ سال پيش واگذار كردند. آنها مقهور بي مسئوليتي شدند. آنها گرفتار كاغذبازي شدند كه تا هفته ها به ما نخواهند گفت چرا هواپيما سقوط كرد؟ چرا آنها جان باختند؟ چرا بدنشان پازلي ناتمام شد؟
به ليست هواپيماهايي كه تاكنون سقوط كرده اند يكي ديگر اضافه مي كنم:
دسامبر ۲۰۰۶- سقوط هواپيماي سي۱۳۰ در منطقه مسكوني در تهران با ۹۶ كشته
آوريل ۲۰۰۵- سقوط هواپيماي ۷۰۷ ساها
فوريه ۲۰۰۴ - سقوط هواپيماي فوكر كيش اير با ۴۵ سرنشين در شارجه
فوريه ۲۰۰۳ - سقوط هواپيماي ايلوشين در جنوب شرق ايران با ۲۷۶ كشته
دسامبر ۲۰۰۲- سقوط هواپيماي آنتونوف در مركز ايران با ۴۶ كشته
فوريه ۲۰۰۲ - سقوط هواپيماي توپولوف درخرم آباد با ۱۱۹ كشته
مه ۲۰۰۱ - سقوط هواپيماي ياك و كشته شدن ۲۹ نفر (از جمله وزير راه و ترابري ايران)
فوريه ۲۰۰۰ - برخورد دو هواپيماي نظامي و مسافربري در تهران با ۶ كشته
مارس ۱۹۹۷ - سقوط هواپيماي نظامي در شمال شرق ايران با ۸۰ كشته
اكتبر ۱۹۹۴ - سقوط هواپيماي فوكر شركت آسمان در نطنز با ۶۶ كشته
مارس ۱۹۹۴ - سقوط هواپيماي ترابري ارتش با ۲۴ كشته
فوريه ۱۹۹۳ - برخورد دو هواپيماي نظامي و مسافربري با ۱۳۲ كشته
ژوئيه ۱۹۸۸ - سقوط هواپيماي ايرباس در اثر اصابت موشك آمريكايي با ۲۹۰ كشته
نوامبر ۱۹۸۶ - سقوط هواپيماي ترابري ارتشي در زاهدان با ۱۰۳ كشته
ژانويه ۱۹۸۰ - سقوط هواپيماي مسافربري بوئينگ در مسير مشهد تهران با ۱۲۸ كشته

اعلام اسامي اجساد شناسايي شده از سوي پزشكي قانوني :
۱-حسين باباپور۲،- جواد زاهد، ۳- علي عمران كيااشكوري، ۴- مسعود جان نثاري،
۵- علي اصغر سليماني، ۶- صفرعلي رستمي، ۷- حسين مهاجري، ۸- مجتبي محدث،
۹- حبيب اسدي كرده، ۱۰- حسين شكين، ۱۱- حسن حيدري، ۱۲- سيدحسين طاوسي شيرازي، ۱۳- سيدهادي حسيني سنگري، ۱۴- ميثم قمري، ۱۵- محمدعلي توران پشتي، ۱۶- عليرضا حماميان قمصري، ۱۷- مهدي صادقي، ۱۸- حميد نظري ملك آبادي، ۱۹- عليرضا ارسطوييان۲۰،- مهدي همتي خشدوني، ۲۱- مجيد عسگري، ۲۲- سيدمهدي ميرافضلي،
۲۳- رسول كاظم نژاد، ۲۴- سيدامير صحرايي ، ۲۵- عباس واعظي۲۶،- محمدباقر بابارشاني، ۲۷- ابراهيم بقايي، ۲۸- محمدحسن قريب، ۲۹- منصور محمودي، ۳۰- حسين عرب احمدي، ۳۱- امير شمس، ۳۲- جواد فراهاني، ۳۳- مهدي احمدي، ۳۴- اسماعيل عمراني، ۳۵- جمشيد مرشدي، ۳۶- سپهدار ساجدي  رئيسي، ۳۷- ابوذر نورايي مطلق، ۳۸- سيد يحيي مهدوي،
۳۹- حسن سرگل، ۴۰- عليرضا برادران نجار، ۴۱- محمدباقر نشاطي ثاني، ۴۲- محسن رحيمي نياكان، ۴۳- داود حداديان، ۴۴- محمدرضا شادروح، ۴۵- مهدي عباسي اناري،
۴۶- حسين علي  تاجي، ۴۷- قاسم محمدي، ۴۸- محمدرضا معصومي، ۴۹- علي حبيبي، ۵۰ -محمدعلي بخشي، ۵۱- جليل عبدي زاده، ۵۲- رضا سوري۵۳،- محمد كربلايي احمد.

اخبار كوتاه از حادثه سقوط هواپيماي سي ۱۳۰
همه مجروحان درمان شدند
مديركل درمان تامين اجتماعي استان تهران آخرين وضعيت بيماران حاضر در بيمارستان هاي زيرپوشش اين اداره كل را اعلام كرد. بهنام پرهيزكار گفت: پس ازسقوط هواپيماي سي۱۳۰ ۹۰، نفر فوت شده به بيمارستان شهيد دكتر فياض بخش اعزام و در نهايت به پزشكي قانوني تحويل شدند. وي افزود: به دنبال بروز اين سانحه۱۸،مجروح به بيمارستان شهيد دكتر فياض بخش اعزام شدند كه تعداد۱۶ تن پس ازمعالجه و مداواي سرپايي ترخيص شده و فقط رقيه بيگم حسيني و فاطمه سرابندي در اين مركز درماني بستري و تحت معالجه قرار دارند كه وضعيت عمومي آنها رضايت بخش است. مديركل درمان تامين اجتماعي استان تهران گفت: شش تن از حادثه ديدگان سانحه روزگذشته نيز به بيمارستان شريعت رضوي اعزام كه پنج تن از آنها پس از مداواي سرپايي ترخيص شده و يك تن ديگر براي مداواي سوختگي به بيمارستان يافت آباد اعزام شد.
۷۰ جسد شناسايي شد
رييس سازمان پزشكي قانوني كشور گفت: از ۱۰۶جسدي كه به پزشكي قانوني تحويل شده است، ۷۰جسد توسط خانواده هايشان شناسايي شده است. دكتر شهاب الدين صدر، در اين باره افزود: از ۱۰۶جسدي كه تحويل پزشكي قانوني شده ۹۷جسد متعلق به سرنشينان هواپيما و۹جسد متعلق به مردمي است كه در محوطه مجتمع مسكوني شهرك توحيد بودند. وي اظهار داشت: از اين تعداد ۳۹ نفر خبرنگار رسانه ها، ۱۰ نفر گروه پروازي و ۴۸ نفر از نيروهاي ارتش بودند. صدر ادامه داد:۷۰ جسدي كه توسط بستگانشان شناسايي شده اند، به سازمان بهشت زهرا تحويل داده شده و همكاران پزشكي قانوني مي كوشند با همكاري بستگان اين افراد، بقيه اجساد را شناسايي كنند.
شهرك توحيد تحت كنترل نيروي هوايي است
رييس مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰نيروي انتظامي جمهوري اسلامي گفت: عوامل نيروي انتظامي، هم اكنون، منطقه بيروني محل سقوط هواپيماي سي۱۳۰ ارتش را تحت حفاظت و كنترل كامل دارند. سردار سرتيپ پاسدار اسكندرمومني، در عين حال تصريح كرد: اما، كنترل و حفاظت شهرك توحيد نيروي هوايي جمهوري اسلامي ايران، محل سقوط هواپيماي سي۱۳۰چون متعلق به ارتش است، هم اكنون بر عهده نيروي هوايي مي باشد.
تعداد دقيق كشته شدگان اعلام شد
رييس سازمان امداد و نجات جمعيت هلال احمر كشور، اعلام كرد: تعداد جان باختگان حادثه سقوط يك فروند هواپيماي نظامي ارتش، برابر گزارش وزارت كشور و سازمان پزشكي قانوني ۱۰۸نفر است. دكتر شهرام علمداري با اشاره به آمارهاي گوناگون اعلام شده توسط دستگاههاي مختلف درباره تعداد كشته شدگان و مصدومان سانحه سقوط هواپيما، تاكيد كرد: آنچه كه بايد ملاك مطبوعات باشد، آمار اعلام شده از سوي وزارت كشور است. رييس سازمان امداد و نجات، گفت كه شخصا جزء نخستين افرادي بوده است كه راس ساعت ۰۸/۱۴دقيقه در محل سانحه حضور داشته است.
علمداري، درباره عمليات امداد و نجات و جمع آوري اجساد، افزود: با توجه به متلاشي شدن اجساد سرنشينان هواپيما و براي جلوگيري از هرگونه اغتشاش و بحران، تشخيص داديم كه نخستين اقدام اين سازمان جمع آوري جسد سرنشينان هواپيما باشد. وي، با اشاره به اين كه جمعيت هلال احمر كشور با بيش از ۶۰ آمبولانس و يك خودرو هيدروليك در منطقه حاضر شده بود، گفت: در همان ساعات اوليه وقوع حادثه، امدادگران با استفاده از ملحفه، پتو و كيسه هاي حمل جسد، شروع به جمع آوري اجساد كرده و آنها را به سردخانه دو بيمارستان منتقل كردند. علمداري، خاطرنشان كرد: با حضور بيش از ۳۰۰امدادگر، كل ساختمان مورد نظر را خانه به خانه جستجو كرده و نسبت به انتقال مصدومان اقدام كرديم كه البته در خود ساختمان، با هيچ مورد مرگي مواجه نشديم. وي تصريح كرد: به جز۹۷نفر سرنشينان هواپيما، الباقي كشته شدگان افراد رهگذر و كساني بودند كه در محل سقوط هواپيما و در درون خودروهاي خود حضور داشتند. وي، در پاسخ به اين سئوال كه علت وقوع سانحه هواپيما را چگونه ارزيابي مي كنيد، گفت: ما مجاز به بيان علت وقوع سانحه نيستيم، اما اميدواريم هر چه زودتر اين مسئله علت يابي شود و اطلاع رساني كافي صورت پذيرد. رييس مركز امداد و نجات جمعيت هلال احمر تاكيد كرد كه مطلع شدن از علت حادثه حق طبيعي مردم است.

مرد جوان از اتهام قتل عمد رهايي يافت
گروه حوادث: قضات دادگاه كيفري استان پرونده زني را كه از پشت بام به پايين پرتاب شده بود را از نوع غيرعمد تشخيص دادند.
به گزارش خبرنگار ما ۲۸ فروردين ماه سال جاري سقوط زني ۳۱ ساله از بالاي پشت بام منزل مسكوني اش به اطلاع ماموران كلانتري باغ فيض رسيد.با حضور ماموران در صحنه حادثه مشخص شد اين زن كه مينا نام دارد پس از سقوط در دم جان باخته است.
در تحقيقات اوليه، همسر مينا تحت بازجويي قرار گرفت. مهدي ۳۲ ساله مدعي شد كه براي درست كردن ماهواره به پشت بام رفته بوديم كه ناگهان مينا سرش گيج رفت و به پايين پرتاب شد.در بررسي هاي مقدماتي از محل حادثه، بازپرس ويژه قتل متوجه شد كه پشت بام خانه داراي يك ديوار ۸۰ سانتي متري است و امكان افتادن وجود ندارد.
بنابر اين بازجويي هاي متعدد ديگري از مهدي صورت گرفت و در نهايت وي لب به اعتراف گشود و به درگيري منجر به قتل همسرش اعتراف كرد.وي در مورد شب حادثه به ماموران گفت: «آن شب براي درست كردن ماهواره به پشت بام رفتم و او هم بعد از من بالا آمد. بين ما درگيري ايجاد شد و من وزنه ورزشكاري را به طرفش پرت كردم.»
صبح روز سه شنبه ۸ آذرماه، متهم در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان و به رياست قاضي عزيز محمدي محاكمه شد.در اين جلسه مهدي ضمن رد اتهام قتل عمدي گفت: اختلاف من و همسرم تا حدي نبود كه او را بكشم و تمام حرف هايي كه زده ام زير فشار بوده است.پس از ختم جلسه، قرار شد حكم ظرف مدت قانوني صادر شود.براي رفع برخي ابهامات از پرونده، قاضي عزيز محمدي دستور بازسازي صحنه را داد .صبح روز ۱۴ آذر ماه، با حضور متهم و پنج قاضي در محل حادثه، بازسازي صحنه صورت گرفت.
بعد از گذشت دو روز از بازسازي صحنه، هر پنج قاضي قتل را از نوع غيرعمد تشخيص دادند و قرار است حكم در اين خصوص به زودي صادر شود.

دادستان تهران:
دادسراي فرودگاه، موضوع سقوط هواپيما را پيگيري مي كند
ايسنا: دادستان عمومي و انقلاب تهران اظهار داشت كه دادسراي فرودگاه، موضوع سقوط هواپيما و كشته شدن همه  سرنشينان آن را براي بررسي احتمال قصور در حادثه، پيگيري مي كند.
سعيد مرتضوي درباره  پيگيري مدعي العموم براي شناسايي علت وقوع حادثه سقوط هواپيما و مطرح شدن احتمال نقص فني هواپيما به گفته  برخي شاهدان، تصريح كرد: ما دادسراي فرودگاه را مامور پيگيري اين موضوع كرده ايم كه اگر مقصري در اين رابطه وجود داشته باشد، شناسايي كند.
وي افزود: افرادي كه بايد وظايف قانوني خود را انجام مي دادند، اگر مرتكب قصوري شده باشند، پيگيري مي شود و نتيجه بعد از اقدامات مقدماتي اعلام مي شود.
مرتضوي در پاسخ به اين سئوال كه برخي شاهدان و برخي نزديكان جان باختگان عنوان كرده اند كه خلبان اول، با اين هواپيما پرواز نكرده و خلبان ديگري پرواز كرده است، آيا از اين فرد به عنوان شاهد دعوت به عمل مي آوريد؟ گفت: چنين مطلبي تا كنون به دادسرا منعكس نشده است اما ما همين موضوع را به جد پيگيري مي كنيم و اگر واقعيت داشته باشد، مبنايي براي رسيدگي خواهد بود.
جمعي از خبرنگاران صبح ديروز در نامه اي به دادستان عمومي و انقلاب تهران، رسيدگي دقيق و قاطع و بررسي علل و عوامل سقوط هواپيما و برخورد با متخلفان احتمالي اين حادثه را خواستار شدند.

در كانادا اتفاق افتاد
قتل مرد ايراني توسط دو سياهپوست
009630.jpg
گروه حوادث: صاحب يك نمايشگاه خودرو توسط دو سياهپوست در شهر تورنتو كانادا به قتل رسيد.
به گزارش خبرنگار ما، اين حادثه ساعت ۷ بعدازظهر اول دسامبر ۲۰۰۵ در شهر تورنتو كانادا اتفاق افتاد. پسر ۲۴ ساله كه سپهر نام داشت در نمايشگاه خودرو در حال صحبت كردن با يكي از مشتريانش بود كه ناگهان چند مرد سياهپوست كه با هم گلاويز بودند وارد نمايشگاه شدند. سپهر از جايش بلند شد و از آنان خواست تا به بيرون از نمايشگاه بروند. اما آنها بدون توجه به صحبت سپهر با هم دعوا مي كردند، تا اينكه سپهر متوجه شد درگيري مردان سياهپوست باعث ايجاد خسارت به ماشين ها شده است. مرد جوان در حالي كه با آنها درگير بود مردان سياهپوست را به بيرون از نمايشگاه انداخت. ناگهان دو تن از مردان سياهپوست كه مسلح به كلت بودند به طرف سپهر آمدند و با شليك گلوله به گردن و زانو، وي را به قتل رساندند.برپايه اين گزارش آخرين اخبار دريافتي از اين حادثه حاكي از آن است كه دو متهم كه توسط پليس كانادا دستگير شده اند داراي سابقه قتل و درگيري با پليس هستند.
خانواده سپهر كه ۱۰ سال قبل براي زندگي به كانادا رفته بودند با طرح شكايتي از دادگاه صالحه رسيدگي به پرونده شان را خواستار شدند.

باند جاعلان گواهينامه در دام پليس
گروه حوادث: با تحقيقات گسترده مأموران عمليات ويژه اطلاعات نيروي انتظامي استان تهران اعضاي يك شبكه جعل گواهينامه شناسايي و دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما، سرهنگ عليرضا آتشت، فرمانده ويژه اطلاعات نيروي انتظامي استان تهران با اعلام اين خبر در خصوص جزئيات دستگيري اعضاي اين شبكه گفت: در يكم آذرماه امسال به دنبال گزارشي از طريق مركز فوريت هاي پليس ،۱۱۰ مبني  بر فعاليت يك شبكه در جعل و صدور گواهينامه پايه يكم و دوم و موتورسيكلت، اكيپي از مأموران عمليات ويژه اطلاعات نيروي انتظامي تحقيقات خود را جهت شناسايي و دستگيري اعضاي اين شبكه آغاز كردند.
مأموران پس از چند روز تعقيب و مراقبت ويژه مخفيگاه يكي از اعضاي اين باند به نام محمود را در منطقه حسن آباد كرج شناسايي و با هماهنگي مقام قضايي در يك عمليات غافلگيرانه وي را دستگير كردند.
در بازرسي از مخفيگاه وي تعدادي كارت جعلي آماده صدور به همراه يك دستگاه رايانه كه در جعل گواهينامه استفاده مي شد، كشف و ضبط شد.متهم دستگير شده در بازجويي هاي مأموران ضمن اعتراف به اينكه سركردگي اصلي شبكه را شخصي به نام نصرت (۳۴ ساله) معروف به سعيد بر عهده دارد گفت: من ۳۵۰ هزار تومان از متقاضيان دريافت مي كردم كه ۱۵۰ هزار تومان آن را براي خودم و مابقي را به سعيد مي دادم.
با دريافت اين موضوع و دستگيري سعيد جاعل اصلي به همراه دو نفر از همدستانش دستگير و با صدور قرار قانوني همگي روانه زندان شدند. تاكنون ۷۰ تن از كساني كه گواهينامه جعلي دريافت كرده شناسايي شده اند. تحقيقات در اين زمينه ادامه دارد.

جواني اشتباهي برادرش را كشت
گروه حوادث: مردي كه در درگيري با پسرعمويش، اشتباهي برادرش را به قتل رسانده بود، پس از دستگيري به اداره آگاهي كرج انتقال يافت.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۹ شب ۱۲ آذرماه امسال، از طريق ساكنان مهرشهر وقوع يك فقره قتل به مركز فوريت هاي پليس ۱۱۰ اطلاع داده شد. بلافاصله مأموران كلانتري ۲۲ به اتفاق بازپرس ويژه قتل در صحنه جرم حضور يافتند و متوجه شدند جسد متعلق به جواني به نام علي است كه در يك نزاع با ضربه چاقو به قفسه سينه به قتل رسيده است.
در بازرسي محل، تنها شاهد حادثه كه حبيب برادر قرباني نام داشت در حالي كه از اتفاق وحشتزده بود به مأموران گفت برادرش توسط پسرعمويش به نام عليرضا به قتل رسيده است. با شناسايي مظنون، عليرضا دستگير شد و تحت بازجويي پليسي قرار گرفت. وي در نخستين بازجويي ها منكر هر گونه جنايتي شد و مدعي شد برادر قرباني خود، مرتكب قتل شده است. بنابراين پليس جنايي كرج مجدداً حبيب را تحت بازجويي قرار داد. او كه در بازجويي ها دچار تناقض گويي شده بود زماني كه تمام راه هاي فرار از قانون را بسته ديد لب به اعتراف گشود.
وي گفت: من قصد كشتن برادرم را نداشتم. از مدت ها قبل من با پسرعمويم اختلاف داشتم روز حادثه عليرضا به خانه ما تلفن كرد و گفت: به خانه شان بروم .اما من قبول نكردم. پس از ساعتي زماني كه علي به خانه آمد هر دو براي انجام كاري از خانه بيرون رفتيم كه در مسير عليرضا را ديديم. او مجدداً با ما شروع به جروبحث و فحاشي كرد. ما با هم درگير شديم. برادرم براي جدا كردن ما وارد درگيري شد كه ناگهان چاقو به قفسه سينه اش وارد شد. پس از اين اتفاق عليرضا از محل فرار كرد و من هم چاقو را در داخل باغي كه در آن نزديكي بود انداختم.
بر پايه اين گزارش متهم پرونده هم اكنون با قرار بازداشت روانه زندان شد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |