شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۸۷۶ - Dec 17, 2005
حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم:
نشانه منافق سه چيز است:
دروغگويي، پيمان شكني و خيانت در امانت.
سنن نسائي ج ۴ / ص ۱۱۷
امروز با حافظ
بيگانه گرد و قصه هيچ آشنا مپرس
جانا تو را كه گفت كه احوال ما مپرس
جرم نكرده عفو كن و ماجرا مپرس
زانجا كه لطف شامل و خلق كريم توست
گزارشي از راسته كتاب فروشان كريمخان و انقلاب
پرفروش ترين آثار ادبي هفته گذشته معلوم نشد
010293.jpg
گروه ادب و هنر : با اين هدف كه بتوانيم فهرستي از پرفروش ترين كتاب هاي هفته گذشته تهيه كنيم، به چند كتابفروشي سر مي زنيم.
اولين كتاب فروشي «ويستار» است. پژمان سلطاني، فروشنده اين كتابفروشي كتاب «دو قطعه عكس ۴*۶» (مهسا محب علي _ روزنه)، «دالان بهشت» و «برزخ اما بهشت» ( نازي صفوي - ققنوس) را به عنوان پرفروش هاي خود نام مي برد. وي مي گويد كه از كتاب هاي «عادت مي كنيم» ( زويا پيرزاد- مركز)، «زني كه منتظر بود» ( آندره مكين- ترجمه:ساسان تبسمي - مرواريد) و مجموعه شعر «زين سايه سار پربرگ» (سروده اسماعيل خوئي _ نگاه) هم استقبال خوبي شده است.
راسته خيابان كريم خان زند را كه پيش مي گيريم، به كتابفروشي «نشر آبي» مي رسيم.
فروشنده اي كه در اين كتاب فروشي جواب ما را مي دهد، اولين نويسنده اي را كه نام مي برد؛ «پائولوكوئيلو» است: «ترجمه خاص و يا عنوان خاصي از اين نويسنده براي مردم مهم نيست» آنها فقط پائولوكوئيلو مي خواهند.
طباطبايي رمان «شيدايي» (فهيمه رحيمي _ شادان) مجموعه شعر «غزل غزل سورنا» ( منوچهر آتشي _ نگاه) و«گلشن راز»(شيخ محمود شبستري _ تصحيح محمدرضا برزگر _ انتشارات رز) را هم ازجمله آثاري عنوان مي كند كه در هفته گذشته مخاطبان خوبي داشته اند.
نشر« آبي »، پاسخ دهنده بعدي به سئوال ماست. اين كتابفروشي كارهاي جديد و كتاب هاي پرفروش هاي خود را در موضوعات فلسفه ، تاريخ ،علوم اجتماعي وادبيات بر روي كاغذهايي نوشته و به ديوار آويخته است.
عناويني كه در برگه مخصوص پرفروش ترين هاي حوزه ادبيات به چشم مي خورد، به اين شرح هستند:« شب عروسي من »(شهره وكيلي- پيكان)، «خواستگاري يا انتخاب »(مودب پور - نسل نوانديش) و«ژرمينال »(نوشته اميل زولا - ترجمه سروش حبيبي _ نيلوفر)
اكبر بيابي، كتابفروش كتابفروشي« گويا » به ما پاسخ مي دهد: اين روزها كتاب «عاشقيت در پاورقي»(مهسا محب علي _ چشمه) هم بازار خوبي دارد.
به سراغ كتابفروشي هاي راسته انقلاب مي رويم. علي مرادي كتابفروش «كتابفروشي طهوري» در پاسخ به اين سئوال ما مي گويد: «هيچ كتاب پرفروشي نداريم. مردم در دو هفته گذشته كتابي نخريده اند. از وقتي هم كه اعلام شد، هوا آلوده است و تردد مردم و ماشين ها كم شد، فروش ما هم كم شد. خدا كند بادي، باراني چيزي بيايد تا اين آلودگي كمتر شود.»
وي ادامه مي دهد: «مردم حتي ديگر كتاب هاي م.مؤدب پور را هم نمي خرند. چون آخرين كتاب وي با نام خواستگاري يا انتخاب هم فروش خوبي ندارد. البته شايد اين عدم فروش به اين علت است كه مودب پور خواسته اين اثر را با نگاهي روانشناسي بنويسد، ولي نتوانسته است.
پنجمين كتابفروشي از انتشارات خوارزمي است؛ شهرام آزادي وقتي كه عناوين كتاب هاي پرفروش را از او مي خواهيم، نگاهي به قفسه ها مي اندازد و مي گويد:« راز داوينچي»(دن براون _ ترجمه سميه گنجي و حسين شهرابي _ زهره)
وي در ادامه از رضا اميرخاني و مصطفي مستور به عنوان نويسنده هايي پرمخاطب ياد مي كند و ادامه مي دهد: نمي دانم به چه علت وقتي كه كتابي چاپش تمام مي شود، مردم روزي ۱۰ بار آن را تقاضا دارند. مثل كتاب «من او» رضا اميرخاني كه هميشه مشتري دارد، اما مدت هاست كه ناشر اين آثار به ما كتاب نمي دهد. نمي دانم چرا تجديد چاپش هم نمي كنند!
كتاب هاي مصطفي مستور هم اين روزها خوب فروش مي رود. اما پرمخاطب ترين آنها هم كه «استخوان هاي خوك و دستان جذامي» نام دارد، چاپش تمام شده و نسخه اي از آن را نداريم كه به مردم ارايه دهيم.
ششمين و آخرين كتابفروشي كه براي اطلاع از پرفروش هايش وارد آن مي شويم، كتابفروشي «نشر قصه» است. «سوربز» ( ماريو بارگاس يوسا _ عبدالله كوثري _ آگه) را اولين كتاب پرفروش خود مي داند و بعد از آن كتاب 
«كيفر و آتش» (الياس كانتي _ سروش حبيبي _ نيلوفر) را نام مي برد.
در ميان كتاب هاي معرفي شده از سوي ناشران به عنوان «پرفروش ترين هاي هفته گذشته» تنها نام دو مجموعه شعر به چشم مي خورد، عدم استقبال از اشعار معاصران درحالي است كه به طور ميانگين در هر هفته ۲۰ تا ۲۵ عنوان مجموعه شعر چاپ و تجديد چاپ مي شود.
در هفته گذشته نيز ۴۷ عنوان مجموعه شعر منتشر شده است.

كش دادن برنامه هاي كارشناسي نشده تلويزيون
جيب مخاطبان، محل تأمين بودجه فيلمهاي ناتمام است
010290.jpg
گروه ادب و هنر- هوشنگ صدفي: به گفته معاون سيما، هزينه هاي عظيم سيما تحت عنوان «الف ويژه» از دقيقه اي ۵۰۰ هزار تومان شروع مي شود و به دقيقه اي چندين ميليون تومان مي رسد كه سه ميليون تومان براي هر دقيقه بالاترين هزينه اي است كه براي پروژه  اي در نظر مي گيريم.
به عبارت ديگر ديدن هر دقيقه از مجموعه هاي تلويزيوني در دست ساخت مختارنامه و حضرت يوسف (ع) براي مخاطبان تلويزيوني قريب سه ميليون تومان در دقيقه آب مي خورد؛ البته به شرطي كه اين مجموعه هاي تلويزيوني طبق وعده در زمان مقرر دو يا سه سال توليد و پخش شوند. حال اگر به دلايلي معلوم و نامعلوم اين پروژه ها متوقف شوند مطمئناً اين هزينه هاي برآوردي افزايش مي يابند و باز عليرغم قراردادهاي روشن و متقن، جريمه ديركرد آن را رسانه ملي ايران خواهد پرداخت. از فيلمبرداري مجموعه تلويزيوني مختارنامه قريب ۲۷ ماه مي گذرد، همچنين از زمان توليد مجموعه تلويزيوني حضرت يوسف (ع) حدود ۱۹ ماه مي گذرد، با اين حال مشخص نيست اين برنامه ها در زمان مقرر به نمايش در خواهند آمد يا نه؟
اما عليرغم گذشت اين مدت، تهيه كنندگان برنامه هاي الف ويژه گاهي در حاشيه از كمبود بودجه برنامه  و پرداخت ديرهنگام آن گلايه مي كنند، بديهي است اين نوع انتقادها مي تواند در روند كيفي توليد مجموعه هاي مذهبي تأثير نامطلوبي داشته باشد.
موضوعي كليشه اي كه گاهي كارگردانان و تهيه كنندگان برنامه ها بعضاً در گفتگوي مطبوعاتي و نقد برنامه هاي تلويزيوني خود اشاره اي به آنها مي كنند.
از سويي ديگر معاون سيما به صراحت گفته است كه برخي از سازندگان برنامه ها به اين نتيجه رسيده اند كه دقايق بيشتري بايد براي ساخت برنامه اختصاص يابد. بنابراين مدت زمان پروژه هاي خود را اضافه مي كنند.
طبيعي است وقتي تهيه كننده اي نتواند در هنگام برآورد بودجه، اعتبار مالي لازم را كسب كند به عبارت امروزي مجبور است آب به برنامه ببندد تا اعتبار مالي را جذب كند. در اين صورت برنامه هاي تلويزيوني براي مخاطبان خسارت هنگفت را به همراه دارد:
الف- اين برنامه با كيفيت نامطلوبي تهيه و ريتم قصه برنامه تلويزيوني كش دار مي شود.
ب- تعهد توليد و پخش برنامه در زمان مقرر برآورده نمي شود به همين خاطر رسانه ملي مجبور است به جاي آماده نشدن آن، برنامه ديگري را جايگزين كند و مشكلات بعدي را بپذيرد.
به همين دليل اميدواريم...

نگاه
من و الياس و روزنامه
مصطفي مستور
الياس، شخصيت اصلي يكي از داستان هاي كوتاهم به اسم «چند روايت معتبر درباره كشتن» كه البته نقش هاي كوچكي هم در بعضي از داستان هاي ديگرم به او داده ام، معتقد است كه مهم ترين اخبار روزنامه ها - و البته زندگي - نه در كليات صفحه يك كه با تيترهاي بزرگ ۳۶ و ۴۸ چاپ مي شوند، بلكه در جزئياتي است كه در حواشي پرت صفحه مثلاً هجده شان نوشته مي شود؛ جايي كه آدم ها انگار ماشيني پت پت مي كنند و در حاشيه جاده پرتي از كار مي افتند يا مثل كاغذي مچاله مي شوند. جايي كه مردي زنش را طلاق مي دهد، كسي كشته مي شود، كسي از فرط درماندگي به صورت معشوقه اش اسيد مي پاشد يا كودكي، زني، درمانده اي، سيلي مي خورد و به زانو درمي آيد. الياس معتقد است اينها بزرگترين و در عين حال عميق ترين و تلخ ترين وقايع زندگي اند كه جاي شان بايد در صفحه اول روزنامه ها باشد. آن هم با تيتر۷۲. خوب من با اين الياس ساعت ها بحث كرده ام اما نتوانسته ام قانعش كنم. از نظر او اين كه هيچ روزنامه اي توي اين دنياي خراب شده اين طوري منتشر نمي شود دليل كافي براي درست بودن كار روزنامه ها نيست. اتفاقاً او فكر مي كند هرچه روزنامه بيشتر به سمت انتشار جزئيات زندگي آدم ها برود روزنامه تر است چون روزنامه جاي انتشار اخبار مهم است و لابد معيار مهم بودن خبر ما هستيم و نه مثلاً موجودات كرات ديگر. الياس مي گويد روزنامه بايد براي ما آدم هايي باشد كه فعلاً مهم ترين وقايع زندگي مان بيماري و عشق و مرگ و طلاق و تنهايي و رنج و ناتواني در تحمل اين زندگي مزخرف است. در منطق او وقتي كسي به كس ديگري مي گويد: «دوستت دارم» يكي از بزرگ ترين وقايع هستي رخ داده است. با همين منطق از نظر الياس اين كه فلان كس از اين نقطه به آن نقطه رفت و درباره لزوم داشتن چيزهاي مزخرفي كه به جزئيات آدم ها مربوط نمي شود، كلياتي سر هم كرد، ذره اي ارزش ندارد كه حتي در صفحه نوزده و با فونت ۱۲ چاپ شود، چه برسد به صفحه اول و آن هم با فونت هاي غول آسا. خوب الياسِ من اين طوري است ديگر. درك و فهمش از دنيا همين است. معيارش هم براي تفاوت گذاري روزنامه ها همين است. مي گويد روزنامه بايد طوري باشد كه وقتي مي خواني تو را از اين كه هستي متنفر كند. روزنامه بايد بتواند تو را از اين كه دو پا داري و دو دست و احتمالاً دو تا چشم اما هيچ غلطي نمي تواني بكني تا جلو يكي- حتي يكي - از اين وقايع مثلاً جزئي اما تلخ زندگي ديگران را بگيري، از خودت متنفر كند. مي گويد وقتي خبر اول روزنامه ها به جاي حرف هاي اين آدم هاي خوشگل و اتوكشيده، عكس زني بود كه به دليل اين كه نمي توانست شوهر عوضي اش را آدم كند روي خودش نفت ريخته و كبريت كشيده، آن وقت مي توانيم اميدوار باشيم كه روزنامه ارزش اين را دارد كه به جاي سبزي پاك كردن رويش، وقت بگذاري براي خواندنش. اينها را كه مي گويد لحظه اي سكوت مي كند و من زل مي زنم به چشم هاش كه آرام آرام سرخ مي شوند و آب شوري مي دود توي آن ها اما الياس درست قبل از اين كه آن قطره هاي شور بلغزند روي گونه هاش با لحن غريبي كه تا حالا از او نشنيده ام مي گويد: «خب ديگه، برو گم شو!»

نامه فرزندان منوچهر آتشي به عزت الله ضرغامي
ايسنا: فرزندان منوچهر آتشي - شاعر فقيد - در نامه اي به رئيس سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، از او سپاسگزاري كردند.
دو دختر آتشي در نامه خود به عزت الله ضرغامي آورده اند: بر خود وظيفه مي دانيم اقدام درخور تحسين ستاد چهره هاي ماندگار و حمايت هاي بي دريغ جنابعالي و همكاران فرهيخته تان را در انتخاب پدرمان به عنوان چهره ماندگار عرصه شعر، و پافشاري و دفاع شجاعانه از اين تصميم خردمندانه را سپاس گفته، آرزوي توفيق و تندرستي شما را از درگاه خداوند سبحان مسئلت داريم.

اصل مطلب
در شب زنده داري فرزند و مصائب و فوايد آن گويد
ابوالفضل زرويي نصرآباد
مايه رنج و سختي است و عذاب
بچه ديرخواب زودنخواب!
خواب اصلاً نمي زند به سرش
تا نخوابند مادر و پدرش
من به اجبار كار و هنجارم
غالباً تا به صبح، بيدارم
شب كه شد، بي خيال دير و كنشت
مي شود بي عذاب، خواند و نوشت
نه روم در پي وصول كوپن
نه كسي مي زند به من تلفن
الغرض، شب كه وقت كار من است
پسر بنده هم كنار من است
هرچه گويم به التماس و عقاب
كه پسرجان، برو بگير بخواب
مي كند بر و بر به بنده نگاه
بچه، جن است و خواب، بسم الله!
بارها حقه در جواب زدم
الكي خويش را به خواب زدم
ابتدا اره بر عصب سابيد
بعدش آمد كنار من خوابيد
صبر كردم كه مست خواب شود
نكند حقه ام خراب شود
بعدش آرام و نرم و پاورچين
نم نم از تخت، آمدم پايين
تا بيايم از آن محل، بيرون
بچه فرياد مي زند: «آخ جون!»
توي اين سالها نشد يك شب
بنويسم بدون او مطلب
شيطنت گرچه در اساسش هست
زير چشمي به من حواسش هست
راست گفت آن حكيم دانشمند
كه بدين شيوه، بچه ها شده اند
باعث حفظ صلح و امنيت
مانع ازدياد جمعيت!

برگي از تاريخ
ابطال معاهدات تحميلي روسيه
در زمان صدارت وثوق الدوله، دولت جديد التأسيس بلشويكي روسيه كه مي خواست قواي خود را از نواحي شمالي ايران خارج كند، با ارسال نامه اي براي دولت ايران اعلام داشت تمامي معاهداتي كه دولت روسيه تزاري به ايران تحميل كرده بود از درجه اعتبار ساقط است. طبق مواد اين اعلاميه كه به امضاي تروتسكي، همكار لنين و از رهبران انقلاب بلشويكي روسيه، رسيده بود، عهدنامه اي كه روسيه تزاري و دولت استعماري انگليس در سال ۱۹۰۷ ميلادي براي تقسيم ايران بسته بودند، لغو شد و مبناي اعتبار ساير معاهداتي كه ميان ايران و روسيه وجود داشت، رضايت طرفين اعلام گرديد.

بهارستان
دانم يا ندانم
چنان كه گويند به روزگار خسرو، زني پيش بزرگمهر آمد و از وي مسئله اي پرسيد و در آن حال بزرگمهر سر آن سخن نداشت، گفت: «اي زن اين كه تو همي پرسي، من ندانم.» اين زن گفت: «پس تو كه اين نداني، اين نعمت خدايگان ما به چه چيزي مي خوري؟»
بزرگمهر گفت: «بدان چيز كه دانم، و بدان كه ندانم ملك مرا چيزي نمي دهد. ورباور نداري، بيا و از ملك بپرس، تا خود، بدانچه ندانم، مرا چيزي همي دهد يا نه؟»
گزيده قابوس نامه _ انتخاب: دكتر نرگس روان پور

شناسنامه
روزنامه صبح ايران: اجتماعي ـ فرهنگي ـ اقتصادي
صاحب امتياز: شهرداري تهران
مدير مسئول : محمود احمدي نژاد
چاپخانه هاي: افست و ايرانچاپ
نشاني و تلفن هاي همشهري
دفتر مركزي: تهران ـ خيابان آفريقا ـ كوچه تنديس ـ شماره ۱۰
كد پستي: ۱۹۱۵۶۵۶۳۵۳ ـ صندوق پستي: ۵۴۴۶/۱۹۳۹۵

نشاني اينترنت: http://www.Hamshahri.org
نشاني پست الكترونيكي: Editorial@Hamshahri.org


سازمان آگهي ها: خيابان مطهري ـ چهارراه سهروردي ـ شماره ۹۱
تلفن: ۸۶۰۶۶۰۴ ـ ۸۶۰۶۶۲۲ ـ ۸۶۰۶۵۹۸ ـ ۸۶۰۶۵۹۱ ـ ۸۴۲۳۳۶۲ ـ ۸۶۰۶۶۰۴
نمابر: ۸۶۰۶۶۵۴ ـ ۸۴۰۸۳۱۶ ـ ۸۴۰۶۱۳۲


دفتر مركزي راهنماي همشهري (نيازمنديهاي صبح تهران):
خيابان كريمخان زند ـ خيابان حافظ ـ كوچه امير رضايي ـ شماره ۲۱۴
تلفن: ۶۴۹۸۳۸۱


داستانك
سرنوشت
مرد جواني در سالن انتظار فرودگاه نشسته بود. او قصد داشت شهر و ديارش را ترك كند. مقصدش نامعلوم بود. پسربچه اي گريه كنان از آنجا مي گذشت، مرد جوان بچه را در آغوش گرفت و نوازش كرد. بچه در آغوش او آرام گرفت و لحظاتي بعد به خواب رفت. پس از چند دقيقه پدر و مادر بچه سررسيدند و از مرد جوان تشكر كردند.
دست سرنوشت مرد جوان را از رفتن بازداشت و در شركت مردي كه بچه اش را گم كرده بود مشغول به كار شد.
سال ها بعد مرد جوان كه خود صاحب شركتي بزرگ و معتبر شده بود، در سالن انتظار فرودگاه بچه اش را گم كرد و دقايقي بعد او را در آغوش مرد جواني ديد كه قصد داشت شهر و ديارش را ترك كند.
رضا رشيدي

گشتي در دنياي خبرها
فوايد نا آشنايي به زبان بيگانه
مكزيكوسيتي: همواره گفته مي شود كه آشنايي با زبان انگليسي يك امتياز مثبت در سراسر جهان به شمار مي آيد اما ديروز مشخص شد، آشنايي با اين زبان در همه جا مفيد نيست. ديروز يك مرد انگليسي وارد رستوراني در شهر مكزيكوسيتي شد و با زبان انگليسي به صندوقدار رستوران دستور داد تا تمام پول هاي موجود در صندوق را در اختيار وي قرار بدهد، اما چون صندوقدار با زبان انگليسي آشنايي نداشت سارق را تا جايي كه مي توانست معطل كرد و از برآورده كردن خواسته وي طفره رفت تا اينكه ساير كاركنان رستوران، پليس را خبر كردند و سارق به دام افتاد.
پيرمرد دوچرخه سوار
ورشو: يك پيرمرد ۸۴ ساله لهستاني كه هفته گذشته براي دوچرخه سواري خانه اش را ترك كرد و ديگر به منزل مراجعه نكرد، ديروز در اطراف فرودگاه هيترو شهر لندن مشاهده شد. به گفته همسر اين پيرمرد، وي هفته گذشته با دوچرخه از منزل خارج شد اما ديگر بازنگشت. در طول اين مدت پليس لهستان عمليات گسترده اي را براي جستجوي وي آغاز كرد اما اثري از وي نيافت. سرانجام روز گذشته سفارت لهستان در لندن اعلام كرد پيرمرد مورد نظر در اطراف فرودگاه هيترو ديده شده است. مشخص نيست كه اين پيرمرد چگونه از لهستان خود را به لندن رسانده است.
عاقبت جن گيري
برلين: يك خانم ساده لوح در آلمان كه فريب يك فالگير را خورده بود مبلغ ۵ هزار يورو از دست داد. چند روز قبل اين خانم به يك فالگير مراجعه كرد و فالگير نيز مدعي شد كه ارواح او را تسخير كرده اند به همين دليل بايد عمل جنگيري روي وي صورت بگيرد. به همين دليل اين خانم، فالگير را به خانه اش دعوت كرد تا اينكه عمليات جن گيري را انجام بدهد، اما اين پايان ماجرا نبود چون پس از اينكه فالگير عمليات جن گيري را با دريافت ۵ هزار يورو انجام داد مدعي شد كه چند روح ديگر نيز در كالبد اين خانم وجود دارد و به همين دليل بايد سه بار ديگر جن گيري را تكرار بكند. به هر حال اين خانم با پليس تماس گرفت و وقايع را شرح داد. هم اكنون فالگير در بازداشت بسر مي برد.
آتش نشان وظيفه شناس
پاريس: يك آتش نشان با تنفس مصنوعي جان يك سگ را از مرگ حتمي نجات داد. با توجه به اينكه سگ مورد نظر در منزلي كه طعمه حريق شده بود قرار داشت دچار مشكل تنفسي شد و بيهوش روي زمين افتاد. به همين دليل يك مامور آتش نشاني بلافاصله پس از اينكه سگ را از داخل ساختمان بيرون آورد با قرار دادن دهان خود روي دهان سگ، عمليات تنفس مصنوعي را آغاز كرد و سگ را از خطر مرگ نجات داد.
جريمه بي ادبي
نيويورك: دو دبيرستان بزرگ در آمريكا كه در مجموع ۱۶۰۰ نفر دانش آموز دارند به صورت آزمايشي طرحي را به اجرا درآورده اند كه بر اساس اين طرح، دانش آموزاني كه از الفاظ زشت استفاده نمايند بايد ۱۰۳ دلار جريمه بپردازند. جالب اينكه ماموران پليس كه در مدارس مستقر مي شوند اعمال قانون و قبض جريمه صادر خواهند كرد.

ساعات شرعي
اذان ظهر امروز:ساعت ۱۲
اذان مغرب امروز:ساعت ۱۷و۱۳ دقيقه
اذان صبح فردا:ساعت ۵ و ۳۸ دقيقه
طلوع آفتاب فردا:ساعت ۷ و ۸ دقيقه

گل و گياه
دافنه مزرون
010287.jpg
نام علمي: Daphne mezereum
خانواده: THYMELAEACEAE
درختچه اي خزان پذير با شاخه هاي افراشته با گل هاي بسيار معطر كه در آخر زمستان و اوايل بهار روي شاخه هاي بدون برگ ظاهر شده و پس از آن تبديل به ميوه هاي قرمز رنگ مي گردند. برگ ها باريك و كشيده و سبز _ خاكستري هستند. حداكثر بلندي و گستردگي گياه به يك متر مي رسد.
نيازها: مكان كاملا آفتابي، خاك حاصلخيز با زهكشي خوب كه خيلي خشك نباشد، نسبت به انتقال و جابه جايي حساس است. حداقل دماي قابل تحمل آن ۱۵- درجه سانتيگراد است.
ازدياد: از طريق كاشت بذر تازه و يا قلمه هاي نيمه رسيده در فصل تابستان امكان پذير است.
سازمان پارك ها و فضاي سبز شهر تهران
www.tehranparks.org
tehranparks@tehranparks.org

صفحه آخر
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
شناسنامه
داستانك
دنياي خبرها
ساعات شرعي
گل و گياه
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |