گروه دانش و فناوري- مريم جعفراقدمي: خيلي از ما فكر مي كنيم زنبورها همه شبيه هم هستند. احتمالا ما نمي توانيم تفاوت هاي آن ها را تشخيص دهيم. اما زنبورها اين طور فكر نمي كنند و ما برايشان يك شكل نيستيم. تحقيقات جديد نشان داده اند زنبورهاي عسل كه فقط يك صدم درصد انسان سلول عصبي دارند، مي توانند چهره آدم ها را بشناسند و به خاطر بياورند.
تشخيص چهره براي انسان يكي از فعاليت هاي مهم مغز در زندگي روزمره است. وقتي به صورت اشخاص ديگر نگاه مي كنيم، منطقه اي از مغز به نام قشر دوكي شكل فعال مي شود. سوال اين است كه آيا حيوانات هم بدون داشتن چنين قسمتي در مغز يا دستگاه عصبي شان مي توانند چهره ها را از هم تشخيص دهند؟ براي مثال در مورد زنبورهاي عسل اين يك نياز حياتي است كه تفاوت بين گل هاي مختلف را تشخيص دهند. براي همين آدرين داير از دانشگاه كمبريج به دنبال جواب اين سوال است كه آيا توانايي زنبورها در تشخيص گل  ها را مي توان به جنبه هاي ديگر هم تعميم داد؟ مثلا توانايي در تشخيص چهره انسان ها يا ديگر حيوانات.
آدرين داير و همكارانش به دنبال جواب اين سوال آزمايش هايي براي زنبورهاي عسل طراحي كردند. در اين آزمايش عكس چهار آدم مختلف را روي ديوار چسباندند و با جايزه دادن محلول ساكاروز آن ها را ترغيب كردند كه به چهره موردنظر كه هدف آزمايش بود نزديك شوند. در طول آزمايش مدام جاي چهره هدف را عوض مي كردند و زنبورها باز هم آن را تشخيص مي دادند. حتي با بيرون بردن محلول ساكاروز زنبور ها در ۹۰ درصد موارد به هدف نزديك مي شدند. آزمايش هاي اين گروه نشان مي دهد كه زنبورها مي توانند چهره موردنظر را در حافظه خود ثبت كنند و بعدها آن را به ياد بياورند. براي مثال دو روز بعد از آزمايش همان زنبورها دوباره همان چهره موردنظر را انتخاب مي كردند.
داير مي گويد نتايج آزمايش هايشان اين تصور را زير سوال مي برد كه براي يادآوري صورت افراد منطقه خاصي از مغز لازم است. ممكن است ويژگي هايي شبيه حافظه در انسان به مغز پيچيده پستانداران نسبت داده شود، اما قبل از اين كه كسي سراغ ديگر گونه هاي حيات مثل زنبورعسل نرود، نمي تواند ادعا كند كه مغزهاي ساده نمي توانند اين كارها را انجام دهند.
مايكل تار نوروساينتيست دانشگاه براون مي گويد اين تحقيق نشان مي دهد زنبورها باهوش تر از آن هستند كه ما فكر مي كنيم. اما هنوز معلوم نيست كه سازوكار اين عمل زنبورها چگونه است. براي همين مايكل تار ادعا مي كند اگر آن ها در آزمايش هايشان به جاي چهره انسان از سيب زميني هم استفاده مي كردند همين نتايج را به دست مي آوردند. در واقع زنبورها به دنبال پيدا كردن ساكاروز هستند و به نظر مي رسد تشخيص چهره اي در كار نيست. اما نظر مايكل تار بيش از حد ترديدآميز است و تيم دانشگاه كمبريج فكر مي كنند آزمايش هايشان يك چيزهايي را در مورد زنبورها ثابت مي كند. كسان ديگري هم هستند كه نتيجه آزمايش زنبورها را قبول دارند. براي مثال جيمز گولد رفتارشناس جانوران كه تحقيقات زيادي برروي زنبورها و چگونگي تشخيص گل ها انجام داده است به تحقيقات گروه آدرين داير خوشبين است. او مي گويد همان طور كه انسان ها به دنبال تغييرات تكاملي توانايي تشخيص صورت افراد را پيدا كرده اند، زنبورها هم همين طور هستند. زنبورها هم مي توانند شكل ها و الگوهاي متفاوت را از هم تشخيص دهند. تنها فرقش اين است كه براي زنبورها چهره انسان مثل يك گل بزرگ و عجيب است.
منبع: NewScientist.com

بي بي سي- اندرو واكر: پايان جنگ جهاني دوم شاهد تكاپوي فشرده براي دست يافتن به اسرار انبوه فني آلمان نازي بود. متفقين براي به چنگ آوردن حداكثر تجهيزات و تخصص ممكن از ويرانه هاي رايش تقلا مي كردند و همزمان سعي داشتند مانع دسترسي سايرين به اين اسرار شوند. وسعت و عمق دستاوردهاي فني آلمان، كارشناسان متفقين كه نيروهاي مهاجم را در سال ۱۹۴۵ همراهي مي كردند به حيرت افكند. راكت هاي مافوق صوت، گاز عصبي، هواپيماي مجهز به موتور جت، موشك هاي هدايت شونده، فناوري تجسسي و آلات پيشرفته زرهي تنها برخي از فناوري هاي بديعي بود كه در آزمايشگاه ها، كارگاه ها و كارخانه هاي نازي، حتي در زماني كه در آستانه شكست بودند، توسعه مي يافت. آمريكا و اتحاد جماهير شوروي در نخستين روزهاي جنگ سرد درگير مسابقه اي عليه زمان براي شكستن اسرار علمي هيتلر شدند. در ماه مي ،۱۹۴۵ قشون تحت فرمان استالين آزمايشگاه هاي اتمي در موسسه معتبر قيصر ويلهلم در حومه برلين را تحت كنترل درآوردند و بذر آنچه را بعدا به زرادخانه وسيع اتمي شوروي بدل شد تقديم پيشواي خود كردند. آمريكايي ها درست پيش از آن كه نيروهاي شوروي، مجتمع وسيع نوردهازن را كه در دل رشته كوه هاي هارتز در صفحات مركزي آلمان ساخته شده بود تصرف كنند، موشك هاي وي- ۲ را از آن خارج كردند. به علاوه تيمي به سرپرستي ورنر وان بران كه وي- ۲ را ساخته بود نيز به دست آمريكايي ها افتاد.
جنايات
هيو نر، معاون فرمانده نيروي هوايي آمريكا در اروپا، كوتاه زماني پس از به چنگ آوردن اين غنايم نوشت: «اشغال تشكيلات علمي و صنعتي آلمان اين موضوع را كه ما در بسياري از زمينه هاي پژوهشي به گونه تكان دهنده اي عقب مانده ايم آشكار كرد. اگر از اين فرصت براي به چنگ آوردن تشكيلات و مغزهايي كه آن را توسعه داده اند استفاده نكنيم و آن دو را فورا به كار نگيريم، بايد براي كشف عرصه اي كه قبلا كاوش شده تلاش كنيم كه ما را چندين سال عقب خواهد انداخت.»
به اين ترتيب پروژه موسوم به «گيره كاغذ» آغاز شد كه طي آن وان بران و بيش از ۷۰۰ نفر ديگر از دانشمندان آلماني به طور مخفيانه بدون آگاهي متحدان آمريكا به آن كشور منتقل شدند. اين پروژه هدف پيچيده اي نداشت: «بهره برداري از دانشمندان آلماني براي پروژه هاي پژوهشي آمريكا و جلوگيري از دسترسي اتحاد جماهير شوروي به اين معدن غني فكري.» پس از آن تحولات سريعي روي داد: پرزيدنت ترومن پروژه گيره كاغذ را در ماه اوت ۱۹۴۵ تصويب كرد و سه ماه بعد در روز ۱۹ نوامبر، نخستين گروه از دانشمندان آلماني وارد خاك آمريكا شدند. با اين حال يك مشكل عمده وجود داشت. ترومن به وضوح دستور داده بود كه هر كسي كه عضويت او در حزب نازي ثابت مي شود و در فعاليت هاي آن شركت داشته يا از حاميان فعال حكومت نظامي نازي ها بوده است، از اين پروژه حذف شود. براساس اين معيار، حتي شخص وان بران، براي خدمت در آمريكا واجد شرايط نبود. او علاوه بر عضويت در سازمان هاي مختلف نازي از اعضاي بلندپايه اس اس (از سازمان هاي موازي گشتاپو) بود. در پرونده امنيتي او درج شده بود كه وي يك خطر امنيتي به حساب مي آيد.
اين افراد از جمله همكاران وان بران بودند:
آرتور رودلف، مديركل عملياتي نوردهازن، جايي كه ۲۰ هزار برده كه به كار اجباري واداشته شده بودند در جريان توليد موشك هاي وي-۲ جان باختند. او تيم سازنده راكت «S a tu rn V» را كه صددرصد نازي، از نوع خطرناك وصف مي شد سرپرستي مي كرد.
كرت ديبوس، متخصص پرتاب موشك و از افسران اس اس. در پرونده او آمده بود: «او بايد به عنوان تهديدي براي امنيت نيروهاي متفقين تحت نظر و كنترل باشد.»
هوبرتوس استراگهولد، كه بعدا پدر پزشكي فضايي لقب گرفت، سيستم هاي «زيست ياري» تعبيه شده در فضاپيماهاي ناسا را طراحي كرد. برخي از زيردستان او در اردوگاه هاي داكائو و آشويتس، آزمايش هاي انساني انجام مي دادند، جايي كه اسرا منجمد شده و در اتاقك هاي كم فشار قرار داده مي شدند كه معمولا به مرگ آنها منجر مي شد.
تمامي اين افراد از صافي اخلاقي گذرانده شدند تا به آمريكا خدمت كنند: ارتش آمريكا كه پيروزي در جنگ سرد، نه برقراري عدالت را نخستين اولويت خود مي دانست، بر جناياتي كه ادعا مي شود اين افراد مرتكب آن شده بودند سرپوش گذاشت و لكه هاي سياه را از پيشينه آنها زدود، و گيره اي كه اطلاعات تازه آنها را در پرونده هاي شخصي محكم مي كرد وجه تسميه كل اين عمليات شد. با گذشت شصت سال، ذره اي از اهميت ميراث آن پروژه كاسته نشده است. مي توان استدلال كرد كه هواپيماي موسوم به هورتن هو ۲۲۹ با روكشي از تخته سه لاي باردار كربني با بال هاي رو به عقب كه از چشم رادار مخفي مي مانند و در سال ۱۹۴۴ ساخته شد نخستين هواپيماي تجسسي جهان بود. ارتش آمريكا يكي از اين مدل ها را در اختيار شركت هواپيماسازي نورتراپ گذاشت. اين شركت بعدا بمب افكن هاي تجسسي بي-۲ را كه از كليه جهات كاربردي نمونه مدرن هورتون بود ساخت. موشك هاي كروز هنوز بر طرح موشك وي-۱ استوار است و موتور جتي كه نيروي محركه هواپيماي هايپرسونيك پيشرفته ناسا موسوم به اكس- ۴۳ (با سرعتي پنج برابر صوت) را فراهم مي كند تا حدود زيادي مديون پيشگامان صنعت جت آلمان است. علاوه بر اينها، شمار بزرگ اسناد پروژه گيره كاغذ كه هنوز محرمانه است باعث شده بسياري از كارشناسان، از جمله نيك كوك، مشاور هوافضاي «هفته نامه دفاعي جينز» مظنون باشند كه آمريكا ممكن است به توسعه فناوري هاي حتي پيشرفته تر نازي پرداخته باشد كه از جمله آنها دستگاه هاي ضدجاذبه است كه منبع بالقوه اي براي مقادير وسيعي انرژي خواهد بود. كوك مي گويد كه اين فناوري مي تواند چنان ويرانگر باشد كه صلح جهان را به خطر خواهد انداخت و آمريكا تصميم گرفته است آن را براي مدت هاي مديد مخفي نگاه دارد. اما خيلي ها ضمن كف زدن براي موفقيت غيرقابل انكار پروژه گيره كاغذ، ترجيح مي دهند هزاران نفري را كه جان باختند تا نوع بشر به فضا برود به ياد بياورند.

گروه دانش و فناوري- ذوالفقار دانشي: جزيره اي دور افتاده در قطب جنوب، مدفون در زير لايه هاي عظيم يخ، ناگهان دهان باز كرده و نمايشي بي نظير از آب و يخ و آتش به راه انداخته است. آتشفشان بليندا در جزيره مونتاگ، فرصتي را فراهم كرد تا زمين شناسان براي نخستين بار، نظاره گر فوران يك آتشفشان قطبي و جريان يافتن گدازه هاي آتشفشاني قطب جنوب باشند.جزيره مونتاگ، بخشي از جزاير آتشفشاني ساندويچ جنوبي است كه دو هزار كيلومتر تا قطب جنوب فاصله دارد. كوه بليندا كه به تازگي فوران كرده، چهار سال است فعاليت هايي جزيي از خود نشان مي دهد و تاكنون چيزي جز خاكستر و دود بيرون نداده، اما ناگهان در اوايل مهر ماه قله پر از گدازه شد. در چهار هفته اخير جريان گدازه ها شديدتر شده و بيش از نيم ميليون متر مكعب گدازه از دل زمين خارج شد. اين حجم زياد گدازه ها سبب شده سطح اين جزيره ۱۲ كيلومتري، ۲/۰ كيلومتر مربع وسيع تر شود و حجم زيادي از يخ به آب شيرين تبديل شده، به اقيانوس باز گردد.دانشمندان براي عكسبرداري از اين واقعه بي نظير، يك ماهواره مطالعات زمين را به نام ترا (Terra) طوري برنامه ريزي كرده اند كه روزي دو بار از فراز جزيره عبور كند. اين تصاوير از اين جهت مهم است كه تاكنون هيچ اطلاعاتي در مورد چگونگي تأثيرگدازه ها روي لايه هاي يخ قطبي وجود نداشت.
يك تماس خيلي داغ
جان اسمي، متخصص آتشفشان در مركز بريتانيايي نقشه برداري قطب جنوب، مشغول بررسي چگونگي شكل گيري صخره هاي قطب جنوب است تا بفهمد در طول سي ميليون سال پيش، فوران هاي آتشفشاني چه تأثيري بر رشد يا عقب نشيني رويه هاي يخ قطبي داشته است. او از اين فوران قطب جنوب خيلي خوشحال است: «حاضرم يك دستم را از دست بدهم، ولي به آن جا بروم و از نزديك برخورد گدازه ها را با لايه هاي يخي مشاهده كنم. ولي تا اسفند ماه هيچ هواپيماي نظامي از جزاير فالكند پرواز نمي كند و من بايد منتظر بمانم. اين فرصت بي اندازه باارزش است، زيرا مي توانم شاهد يك فوران زنده و چگونگي برخورد يخ ها و گدازه ها باشم.» مسلما تصاوير ماهواره اي هر قدر هم كه پركيفيت باشند، نمي توانند جزئيات را به اندازه يك تصوير هوايي آشكار كنند!
البته اين منظره زيبا مي تواند خيلي هم خطرناك باشد. در سال ،۱۹۹۶ يك فوران آتشفشاني ساده در ايسلند موجب شد سيلاب عظيمي به وجود بيايد؛ به طوري كه حجم آب جاري شده پس از طغيان رودخانه آمازون، رتبه دوم آن سال را به خود اختصاص داد. حتي ممكن است اين سيلاب از جنس گل و لاي آتشفشاني باشد. بايد منتظر اطلاعات بيشتر بود.
منبع: Nature.com

گروه دانش و فناوري- صدف كوهكن: هر چند اين مورد در رابطه با خانم ها تا قبل از سن ۱۸ سالگي اهميت دارد و چون بعد از آن هرگز سن افزايش نمي يابد، مي توان مطالعه آن را تنها به آقايان توصيه كرد.
در واقع از دست توده بدون چربي بدن (LBM) كه از نظر متابوليكي بافت فعالي است، در سالمندي سبب كاهش انرژي در حالت استراحت (RMR) مي  شود. يعني به ازاي هر ۱۰ سال افزايش سن در بزرگسالي، انرژي در حال استراحت حدود ۳ تا ۲ درصد كاهش مي يابد. اين تغييرات در تركيب بدن را مي توان با ورزش كاهش داد، زيرا ورزش باعث حفظ توده عضلاني بدن مي گردد و از بهترين ورزش ها مي توان به شنا، پياده روي و دوچرخه سواري اشاره كرد.در حقيقت زنان با رسيدن به سنين ميانسالي به دليل كاهش استروژن، مبارزه با چاقي را مشكل تر مي بينند و در اصل هم، وضعيت هورموني مي تواند بر متابوليسم تاثير داشته باشد.به هر حال اين هم بخشي از پديده پيري است كه با كاهش فعاليت و افزايش وزن همراه است، مردان نيز در دوران سالمندي به دليل كاهش فعاليت دچار افزايش وزن مي شوند، كه همان طور كه ذكر شد رعايت اصول تغذيه اي صحيح و ورزش در مبارزه با اين نوع چاقي يا افزايش وزن به طور صددرصد كارآمد خواهد بود.

گروه دانش و فناوري - محمدتقي رسولي: شركت سوني هفته گذشته اعلام نمود كه تعدادي از ۷/۵ ميليون سي دي هاي چند رسانه اي منتشر شده اين شركت احتياج به پچ نرم افزاري كوچكي دارد كه سوراخ امنيتي اين سي دي ها را برطرف مي نمايد. اين ايراد در سي دي  هاي شركت سوني توسط گروه مؤسس الكترونيك آزاد آمريكا كشف و به شركت سوني BMG اطلاع داده شد. اين ايراد باعث مي شود كه هكرها به راحتي بتوانند سي دي هاي اين شركت را كپي كرده و به فروش برسانند. شركت سوني پس از مشاهده اين مشكل با كمك شركت  هاي مديا مكس و سان كام اقدام به تهيه يك پچ نرم افزاري نمود كه مشكل را برطرف خواهد نمود. نرم افزار حفاظت از كپي سي دي، نرم افزاري است كه اين مجوز را به كاربران مي دهد تا به تعداد محدود از سي دي خريداري شده كپي نمايند. اين نرم افزار كه مديا مكس نسخه ۵ نام دارد، داراي يكسري مشكلات بوده كه عمليات حفاظت را به درستي انجام نمي داده است.
منبع: Ap.org

ستاد ويژه توسعه فناوري نانو:كشف اين پديده كه نانولوله هاي  كربني تنها به وسيله تابش نور جرقه مي زنند، مي تواند منجر به احتراق مؤثرتر موتور خودرو و سوخت موشك ها شود. سه سال پيش دانشجويي در حين كار در آزمايشگاه پولكل آجايان در انستيتو پلي تكنيك رنسلار و در اثر فلاش عكاسي به طور اتفاقي توده اي از نانولوله هاي كربني را شعله ور كرد.پژوهشگران فكر مي كنند نانولوله ها بدين دليل شعله ور مي شوند كه مي توانند انرژي نور را بسيار مؤثرتر و بيشتر از آن چه به صورت گرما هدر مي دهند، جذب كنند. اين امر تنها زماني روي مي دهد كه نانولوله ها حاوي ناخالصي هاي آهن باشند، البته هنوز فرايند دقيق آن مشخص نيست. علي رغم معلوم نبودن مكانيسم عمل، محققان هم اكنون شروع به بهره برداري از اين اثر كرده اند. بوريس كرودي و استفان دانكزوك دريافتند كه نانولوله هاي كربني مستقر در يك ميلي متري يك قطره متانول يا سوخت مايع موشك مي توانند به وسيله يك فلاش نور، قطره مذكور را مشتعل كنند. آنها گمان مي كنند كه نانولوله هاي فروزان از طريق احتراق بخار اطراف قطره باعث آتش گرفتن آن مي شوند.
اين دو همچنين توانستند مواد محترقه جامد مانند كلرات پتاسيم را با قرار دادن نانولوله هاي كربني روي آنها شعله ور كنند و در پي اين موفقيت اختراعاتي را در مورد سيستم هاي احتراق نانولوله اي براي خودرو و سوخت موشك ها به ثبت برسانند. موتورهاي بنزيني استاندارد با تكيه بر جرقه اي كه در نتيجه اعمال ولتاژ بالا بين دو الكترود در نوك شمع توليد مي شود شروع به كار مي كنند. اين جرقه مخلوط سوخت و هوا را در محفظه احتراق شعله ور كرده، انبساط گاز حاصل موجب حركت پيستون مي شود. اما عمل جرقه زدن تمام سوخت را نمي سوزاند و سوخت زائد از طريق اگزوز اتومبيل وارد هوا شده و سبب آلودگي مي شود و اگر سوخت موشك به طور ناقص بسوزد، مخلوط اكسيژن و هيدروژن ايجاد مي شود كه مي تواند در اثر يك جرقه باعث انفجار موشك شود.نانولوله ها مي توانند از طريق توزيع عمل احتراق در سراسر سوخت، از اين پديده جلوگيري كنند. بدين ترتيب كه نانولوله ها به درون سوخت وارد شده و با هواي داخل سيلندر به طور يكنواخت مخلوط مي شوند. در اثر جرقه نور حاصل از ديود نوري، نانولوله ها مشتعل شده و صدها شعله ريز بدون حضور شمع، سراسر سوخت را شعله ور مي كنند. بنابراين اگر يك يا چند نانولوله به طور ناقص عمل كنند، باقي نانولوله ها نقش خود را ايفا مي كنند. اين سيستم خيلي كارا و مؤثر است؛ زيرا توزيع نانولوله ها در سوخت بدين معني است كه تمام گرماي توليد شده به يكباره براي حركت دادن پيستون به كار مي رود، لذا اتلاف گرما كمتر خواهد بود و نيز تمام سوخت سوزانده مي شود. اين افزايش كارايي مي تواند هزينه هاي لازم براي موتورهاي جديد را توجيه كند.
محققان هم اكنون در حال تلاش براي دستيابي به طول موج و شدت بهينه نور هستند. علاوه بر اين، امكان استفاده از اين ايده به عنوان راهي براي انفجار پيچ هاي انفجاري در مرحله جدا شدن موشك بدون استفاده از سيم در دست بررسي است. زيرا سيم ها اغلب تحت فشار و دماي بالاي عمليات از بين مي روند.

گروه دانش و فناوري - ذوالفقار دانشي: حضور مستمر در مناطق پر سر و صدا منجر به افزايش خطر حمله قلبي مي شود، تحقيقات پژوهشگران آلماني نشان داده است قوانين فعلي كنترل شدت صدا در كارگاه هاي صنعتي نمي تواند از اين افزايش حملات قلبي جلوگيري كند.
استفان ويليخ، متخصص بيماري هاي قلبي مركز درماني چاريت در برلين و همكارانش در تحقيق خود، پرسشنامه هايي را در اختيار چهار هزار بيمار قلبي قرار دادند و سپس به بررسي وضعيت آلودگي صوتي در مناطق سكونت و شغلي آنها پرداختند نتيجه تحقيق به وضوح نشان مي دهد تماس دائم با سر و صدا مي تواند خطر بروز حملات قلبي را تا ۵۰ درصد افزايش دهد. اين تماس با سر و صدا مي تواند سكونت در مناطق شلوغ مانند حاشيه بزرگراه ها باشد يا اشتغال در محيط هاي صنعتي پر سر و صدا.
در مورد علت بروز اين افزايش خطر ايده هاي مختلفي وجود دارد. برخي حدس مي زدند بيماران قلبي بيش از ديگران از سر و صدا رنج مي برند، ولي نتايج تحقيقاتي نشان داد شدت اين رنج در بيماران قلبي و مردم عادي تفاوت چنداني ندارد. برخي ديگر مي گويند ممكن است با اين ماجرا توانايي مالي بيماران باز گردد، بدين شكل كه مردم فقير معمولاً در نواحي شلوغ و پر سر و صدا زندگي مي كنند، در محيط هاي با آلودگي صوتي به كار مشغولند و به امكانات بهداشتي كمتري دسترسي دارند. اما كنترل سطح آموزش بيماران نشان داد وسع مالي بيماران، هم عامل چندان مهمي در افزايش خطر قلبي نيست.
ويليخ حدس مي زند تماس مداوم با آلودگي هاي صوتي، سبب مي شود سطح هورمون هاي تنش هاي عصبي و اضطراب در بدن افزايش يابد و در نهايت به عملكرد قلب آسيب برسد. به گفته او، آلودگي صوتي هم در كنار، عواملي چون استعمال دخانيات و چاقي بايد جدي گرفته شود؛ به خصوص اين كه استاندارد فعلي آلودگي صوتي بسيار بيشتر از حد مجاز افزايش حمله قلبي است. تحقيقات گروه آلماني نشان داده صداهاي با شدت ۷۰ دسي بل بيشتر موجب افزايش حمله قلبي مي شوند؛ ما در حالي كه استاندارد تعيين شده از سوي اداره سلامت و ايمني شغلي ايالات متحده حداكثر صداي مزاحم در محيط صنعتي را ۸۵ دسي بل تعيين كرده است. ويليخ پيشنهاد مي دهد شدت صداي مجاز به ۷۰ دسي بل، كاهش يابد تا قلب هم در امان بماند. صد البته كه او منكر انجام تحقيقات بيشتر و دقيق تر نيست.
اما اين تحقيق نتيجه جالب ديگر هم دارد كه همه را شگفت زده كرده است. زنان خانه داري كه در مناطق شلوغ سكونت دارند، سه برابر بقيه زنان دچار حمله قلبي مي شوند! هنوز دليلي براي اين نتيجه پيدا نشده، ولي بهتر است بانوان خانه دار بيشتر مراقب خود باشند.
منبع: Nature.com

گروه دانش و فناوري - عليرضا سزاوار: سراميك ها نه تنها براي كارهاي ساختماني بلكه در صنعت برق و هسته اي نيز كاربرد دارند. اين گونه كه نوعي از سراميك ها ابر رسانا بوده و جريان الكتريكي را در دماي كم و بدون ايجاد هيچ مقاومتي از خود عبور مي دهند. سراميك ها به خاطر خواص مكانيكي عالي و دارا بودن خاصيت هايي چون عايق بودن، نيمه هادي بودن، قابليت هدايت كامل الكتريكي و مغناطيسي شدن باعث كاربرد وسيع آن شده است سراميك ها نه تنها توانايي نگه داري انرژي الكتريكي را داشته، بلكه در فركانس هاي بالا عايق بوده و در پردازنده ها نيز جهت كنترل، كاربرد دارد. سراميك هاي حاوي اكسيد آهني به صورت مغناطيسي در الكترو موتورها استفاده مي شوند. در نيروگاه هاي هسته اي نيز قرص هاي سراميكي اورانيوم كاربرد مهمي دارند و در كنار گاز هگزا فلورايد اورانيوم در اولين قدم براي ايجاد  چرخه سوخت هسته اي، توليد مي شود. (ucf) و سپس درون لوله هاي سوخت بسته بندي شده و براي استفاده نيروگاه هاي هسته اي ارسال مي شود.