ويژگي هاي نشريات عامه پسند
|
|
بهاره نصيري
از موضوعات عامه پسند تعريف غيرقابل مناقشه و كاملاً مورد توافقي در دست نيست با اين حال صاحبنظران در تعريف آن، نكاتي را مطرح مي كنند كه نشان مي دهد، درباره برخي از اين نكات توافق وجود دارد. مطبوعات عامه پسند ترجمه Popular press و روزنامه نگاري عامه پسند ترجمه رايج كلمه انگليسي
popular journalism است كه از نشريات و روزنامه نگاري عامه پسند با تعابيري چون روزنامه نگاري زرد نيز ياد مي كنند كه البته داراي بار منفي است. همچنين اين نوع نشريات به خاطر قطع فشرده و كوچكي كه دارند به تابلوييد(tabloid) هم معروفند. علاوه بر اين اصطلاح، نشريات عامه پسند از آنجا كه در مقابل نشريات كيفي (Quality press) به كار مي روند و در بطن خود داراي بار منفي هستند و يك نوع تخفيف را در مقابل نشريات مذكور يادآور مي شود. نشريات عامه پسند در قطع فشرده و كوچك در حدود نصف قطع روزنامه هاي معمولي هستند. هرچند ممكن است استثنايي نيز در اين خصوص وجود داشته باشد. اما وجه غالب اين نشريات، قطع كوچك آنهاست. همچنين عكس هاي بزرگ هنرپيشه ها، بازيكنان تيم هاي ورزشي و خلافكاران، تيترهاي درشت، استفاده زياد از رنگ و پرداختن به موضوعات جنجالي هنرپيشه ها، بازيكنان تيم هاي مطرح ورزشي، حوادث، جنايت، موضوعات خانوادگي و عشقي از مشخصه هاي اصلي نشريات عامه پسند است.
برخي از نشريات در همه حوزه ها و موضوعات مذكور و برخي به طور تخصصي فقط در يك حوزه متمركز هستند. ديگر مؤلفه اين نشريات، طيف مخاطبان آنهاست كه عمدتاً شامل زنان، اقشار جوانان و نوجوان و كم سواد مي باشد.
الف) ويژگي هاي شكلي:
۱- قطع و لوگو: نشريات عامه پسند ايراني، عموماً با قطع فشرده و كوچك (cm33ط ۲۶) منتشر مي شوند و هيچكدام شكل هنري و گرافيكي ندارد. لوگو، آرم يا نشانه بيشتر آنها به راحتي خوانده نمي شود و در شماره هاي مختلف جاي آنها ثابت نيست. لوگوي اين نشريات در شماره هاي مختلف و به نسبت صفحه، كوچك و بزرگ مي شود به طوري كه با قطع نشريه همخوان نيست. به نظر مي رسد برخي از تيترهاي اصلي صفحه اول، مهمتر از نام نشريه باشد چون نام نشريه در بين تيترها گم مي شود.
۲-صفحه آرايي: نشريات عامه پسند در صفحات اول با تيترهايي با فونت بسيار بزرگ و غير معمول و يك يا دو عكس بزرگ هنرپيشه، فوتباليست يا يك جنايتكار، صفحه آرايي مي شوند. صفحات اول بيشتر اين نشريات بيش از اندازه، شلوغ و آشفته است. تيترهاي متعدد همراه با رنگ هاي تند و متنوع و غير هم خوان در صفحه اول بيشتر اين نشريات ديده مي شود. در برخي از اين نشريات در صفحه اول تيترها به قدري زياد و يك اندازه است كه چيزي به عنوان تيتر اول، قابل تشخيص نيست. اين نشريات در دو صفحه وسط، عكس رنگي بازيگران و فوتباليست ها را چاپ مي كنند و اكثر آنها، صفحات آخر را نيز به عكس هاي سينمايي، هنري يا ورزشي اختصاص مي دهند. صفحات داخلي آنها نيز صفحه آرايي نامناسبي دارد. اين نشريه ها هرجا مطلب كم داشته باشد از عكس هاي نامرتبط استفاده مي كنند. كيفيت تصاوير در اين نشريات به ويژه در صفحات داخلي نيز بسيار پايين است. به طور كلي اين نشريات در صفحه اول و آخر به دليل استفاده از تيترهاي درشت، هيجاني، حوادث و عكس هاي ويژه ؛ جلب توجه مي كنند و داراي جذابيت بصري نسبي براي برخي از اقشار جامعه هستند.
۳-حروف: بسياري از نشريات عامه پسند از حروف مختلف و متنوع براي متن و تيترها استفاده مي كنند. حروف متن اين نشريات در يك شماره در صفحات مختلف تغيير مي كند و به نظر مي رسد نشريه پايه كار مشخص و معيني در به كارگيري از حروف چه در بخش تيترها و چه در بخش متن ندارد. در برخي از صفحات اين نشريه ديده شده كه چون مطلب براي بستن يك صفحه كم بوده از حروف مختلف استفاده شده است، قلم حروف، تيتر و متن برخي از نشريات، اغلب نامناسب و ناهماهنگ است.
۴-چاپ: چاپ اين نشريات عمدتا با كاغذ نامرغوب و ليتوگرافي غير دقيق صورت مي گيرد. مي توان گفت بيشتر نشريات عامه پسند از به كارگيري ماشين چاپ خوب، اپراتور خوب؛ مركب استاندارد، كاغذ مناسب، اسكن و ليتوگرافي خوب بي بهره اند. به نظر مي رسد اين دسته از نشريات، به خاطر ارزان تر تمام شدن قيمت نشريه، از چاپخانه هايي استفاده مي كنند كه پايين ترين مبلغ را مي گيرند. چاپ آنها به گونه اي است كه به نظر مي رسد ناظر چاپ ندارد و در مراحل مختلف چاپ بازبيني نمي شود. چاپ صفحات داخلي آنها نيز طوريست كه انگار مركب روي كاغذ و چوب نمي نشيند. اسكن تصاوير اين نشريه ها دقيق نيست و به طور كلي، عكس ها ليتوگرافي درستي ندارند و عمدتاً به صورت فتوكپي و ترام نامناسب چاپ مي شوند.
۵-آشفتگي: در تعداد قابل توجهي از اين نشريات مطالب تفكيك شده نيست و ارجاع ها به درستي صورت نمي گيرد. تفكيك شدن مطالب خبري از غيرخبري و ستون ها و به كارگيري مطالب و تصاوير نامرتب كنار هم در اين نشريات زياد به چشم مي خورد همچنين كم دقتي در نمونه خواني و غلط گيري نيز به وفور مشاهده مي شود.
ب)ويژگي هاي محتوايي:
۱- زمينه انتشار: اين نشريات عمدتا از زمينه انتشار خود تخطي مي كنند. نشريات عامه پسند بيشتر در سه زمينه حوادث و اجتماعي، ورزشي و سينمايي منتشر مي شوند.
۲-صفحه اول: نشريات عامه پسند را از لحاظ ويژگي هاي صفحه اول مي توان به سه دسته تقسيم كرد. دسته اول: آنهايي هستند كه «حوادث محور» هستند و به تيترهاي حوادثي، هيجاني و جنجالي مي پردازند.
دسته دوم: آنهايي هستند كه «ورزشي محور» هستند و به حاشيه تيم ها و باشگاه هاي ورزشي و بازيكنان فوتبال مي پردازند.
دسته سوم: «سينمايي محور» هستند و به حاشيه زندگي هنرپيشه ها و سينماگران و ستاره ها مي پردازند.
البته برخي از نشريات تلفيقي از اينها را دارا هستند كه مي توان آنها را در «گروه هاي تركيبي» جاي داد. همچنين از منظر ديگر نيز مي توان نشريات عامه پسند را از لحاظ ويژگي هاي صفحه اول نيز تقسيم بندي كرد و آن اينكه يك گروه از اين نشريات «تيتر محور» هستند و در صفحه اول داراي ويتريني از تيترهاي مختلف و گوناگون هستند. گروه ديگر «عكس محور» هستند و در اين صفحه عكس هاي هنرپيشه ها، فوتباليست ها و هنرمندان را برجسته مي سازد. بسياري از اين نشريات «حاشيه محور» نيز هستند، حاشيه زندگي فوتباليست ها، ستاره هاي سينما و تلويزيون و هنرمندان براي آنها ارزش زيادي دارند.
۳- سرمقاله: بيشتر نشريات عامه پسند، خط سردبيري ندارند؛ يعني رويكردي كه تمامي صفحات، مطالب و ستون هاي اين نشريات را در يك راستا پيش ببرد، در بسياري از اين نشريات وجود ندارد. اين دسته از نشريات در سرمقاله ها و برخي از ستون هاي صفحه دوم داراي مطالب جدي هستند ولي در ديگر صفحات داراي مطالبي هستند كه با سرمقاله ها و مطالب جدي در يك راستا قرار نمي گيرند. برخي از آنها اصولا سرمقاله ندارند.
۶- سرگرمي: بخش ثابتي از اين نشريات را سرگرمي تشكيل مي دهد. اين بخش كه در همه نشريات عامه پسند وجود دارد. علاوه بر مسابقه، جدول، طنز و موضوعات، مشابه شامل فال و طالع بيني نيز مي شود. در هيچ يك از نشريات عامه پسند، در طرح مسائل و موضوعات سرگرمي، نوآوري و خلاقيت ديده نمي شود.
۵- تنوع و گستردگي مطالب: هرچند در ظاهر به نظر مي رسد كه اين نشريات بسيار متنوع هستند اما واقعيت آن است كه آنها متنوع نيستند .اين نشريات عمدتاً در يك يا دو زمينه انتشار خود برجسته مي شوند، از اين رو آنها مطالب گسترده و متنوعي را به چاپ نمي رسانند. برخي از اين نشريات داراي مطالب طولاني به ويژه مصاحبه هاي طولاني هستند.
۶- آگهي: تعدادي از نشريات عامه پسند داراي آگهي هاي خوبي هستند و آگهي هاي آنها عمدتاً در زمينه هاي وسايل ورزشي، وسايل خانه، بهداشتي ، فروشگاه ها و مراكز مربوط به آنهاست. اما بيشتر نشريات عامه پسند آگهي قابل توجهي ندارند، به نظر مي رسد برخي از مطالب اين نشريات كه مربوط به ورزشكاران و هنرمندان سينماست، رپرتاژ آگهي باشد يعني از طرف ورزشكاران يا سينماگران هزينه اي گرفته شده و مطالب مربوط به آن در نشريه كار مي شود.
۷- چهره سازي: آن دسته از نشريات عامه پسند كه توجه اصلي شان زمينه هاي ورزشي و سينمايي است، عمدتا به چهره سازي يك يا چند ورزشكار و هنرپيشه در هر شماره مي پردازند. برخي از اين نشريات در چند شماره از يك هنرپيشه يا فوتباليست در صفحه اول يا آخر مطالبي همراه با عكس بزرگ و برجسته به چاپ مي رساند. بدون آنكه مطلب خاصي يا خبر ويژه اي درباره آن فرد، مطرح سازند. برخي نيز به برجسته سازي ورزشكاران و هنرپيشه هاي آماتور و تازه كار اهتمام مي ورزند. در عين حال، روي ديگر چهره سازي نشريات عامه پسند تخريب چهره هاي برجسته ورزشي، هنرپيشه ها و هنرمندان است.
|
|
سريال مناسبي درباره امام حسين(ع) ساخته نشده است
|
|
مهر: سوگواري در ايام محرم و توجه به واقعه عاشورا از ديرباز در كشور ما رواج داشته است، اما تاكنون سريالي كه به زندگي امام حسين(ع) بپردازد در تلويزيون ساخته نشده است.
بنا بر اين گزارش، يكي از كارهاي بسيار خوب تلويزيون طي چند سال اخير، ساخت سريال هايي است كه به زندگي ائمه معصومين(س) مي پردازد. هرچند حرف و حديث هاي بسياري در مورد هزينه هاي توليد اين نوع آثار وجود دارد و برخي بر اين اعتقادند كه به جاي ساخت يك سريال بلند و پرهزينه مي توان تعداد زيادي اثر توليد كرد، اما بايد به اين نكته توجه داشت كه در تمامي كشورهاي جهان متوليان تلويزيون و سينما گاه با صرف هزينه هاي زياد دست به توليد آثاري مي زنند كه به عبارتي فاخر و ماندگار باشد و به عنوان يك اثر شاخص و قابل اعتنا در كارنامه مديران و دست اندركاران توليد اين عرصه باقي بماند.
تلويزيون كشور ما هم طي سال هاي اخير به گوشه هايي از زندگي و فعاليت امام حسن(ع)، امام رضا(ع) و حضرت علي(ع) پرداخته است كه اين آثار با برخورداري از حمايت خوب مالي به نسبت آثاري قابل توجه به حساب مي آيند. اما تاكنون هيچ مجموعه تلويزيوني يا فيلم قابل اعتنا و شاخصي در خصوص زندگي و شخصيت امام حسين(ع) در زمان حيات پربارش توليد نشده است. اين در حالي است كه امام حسين(ع) همواره يكي از نمادهاي اصلي شيعه در جهان بوده كه با شهادت خود و خلق واقعه كربلا تاثير عميقي بر پيروان دين اسلام گذاشته است. البته در زمينه ساخت سريال درباره امام حسين(ع) در سال ۸۲ تلاشي پيگير و جدي صورت گرفت كه متاسفانه به سرانجام نرسيد.
|
|
تمركز به يك مناسبت خاص اشتباه است
به گفته مدير راديو معارف انتقال حجم وسيعي از اطلاعات يكنواخت ديني به مخاطب در ايام محرم و صفر، معلول كم كاري و ساده انگاري برنامه سازان صداوسيما است.
حجت الاسلام عبدالله گودرزي افزود: در صورت اين شناخت، مي توانيم كاركرد مناسب از رسانه را انتظار داشته باشيم. با نيروسازي مناسب، فهم مناسب از رسانه نيز شكل مي گيرد. وي با ذكر اين مطلب كه در صورت استفاده به جا از رسانه، رسانه ابزار مناسب و سكوي خوبي براي تبيين ارزش هاي ديني است، افزود: نبود جنبه نرم افزاري مناسب، فهم درست از رسانه و دقت لازم در ارائه مفاهيم از موانع انتقال مفاهيم ديني است. راديو توان انتقال آموزه هاي ديني به گونه اي كه مخاطب پيام را دريافت كرده و با انبساط خاطر نيز مواجه شود، دارد. وي با اشاره به لزوم ارائه پيام هاي ديني به صورت غيرمستقيم، خاطرنشان كرد: در اين صورت تاثيرگذاري اين برنامه ها بيشتر خواهد بود.
|
|
آزمون و خطا در مورد مناسبت هاي ملي- مذهبي
|
|
ايسنا: پژوهش در برنامه سازي تلويزيون امري ضروري است و اين مساله در حوزه برنامه سازي ديني جدي تر مطرح مي شود.
به گفته علي زاهدي تهيه كننده برنامه جزر و مد، ساختن برنامه ها ي مذهبي بدون تحقيق، مثل آب در هاون كوبيدن است و انجام پژوهش براي برنامه هاي اين چنيني ضروري است. اگر ضرورتي براي ساخت برنامه هاي مذهبي وجود دارد، اين آثار تلويزيوني بايد جذابيت بيشتر هم داشته باشند و با برخورداري از فرهنگ و معارف اسلامي در اجرا متفاوت باشد.
منصور سهراب پور تهيه كننده سريال «غريبه اي در شام» نيز، پرداخت عمقي و ريشه اي به همراه تحقيق و كارشناسي را در ارائه يك كار خوب مذهبي كه با استقبال مردم مواجه شود موثر مي داند.
فرج الله سلحشور نيز بر اين باور است: نبايد از هيچ يك از وجوه اين قيام تكان دهنده غافل شد و تنها به بعضي از جوانب آن پرداخت. هنرمند تا زماني كه عاشورايي نشود، نمي تواند در برنامه سازي مناسبتي تاثيرگذار ظاهر شود.
اما آن چه مسلم است رساندن پيام بدون در نظر گرفتن نيازسنجي مخاطب امري عبث و بيهوده است و رسانه اي مانند تلويزيون موظف است قبل از هرگونه تحقيق و پژوهش در برنامه سازي و انتخاب قالب هاي مختلف به خواسته هاي بينندگان خود بينديشد.
مدير سيماي قرآن نيز با تاييد اين نكته، مي گويد: برنامه هاي مذهبي با در نظر گرفتن مخاطب محوري و شناخت و درك نيازهاي آن ها ساخته شود.
دكتر حسين ساري معتقد است با توجه به ويژگي هاي مردم ايران، ممكن است قالب هاي غيرمستقيم اثرگذاري بيشتري داشته باشند.
تهيه كننده سريال مذهبي «غريبه اي در شام» نيز درباره راههاي جذب مخاطب در مجموعه هاي مذهبي مي گويد: هروقت كه با مجموعه هاي مذهبي سطحي و شعاري برخورد شده آنها تاثيرگذاري لازم را نداشته اند. در كنار رعايت سطح كيفي برنامه هاي مناسبتي كه توجه به بخش تحقيق و نگارش يكي از مصاديق آن است، برخي بر اين عقيده اند كه بايد سطح كمي اين قبيل برنامه ها را به مانند برنامه هايي با موضوعات ديگر حفظ كرد.
به گفته دكتر فهيمي پور، مدرس دانشگاه صدا و سيما هنري كه در حكومت اسلامي عرضه مي شود، بايد تمام وجودش ديني باشد. لازم است بايدها و نبايدها در جان مطلب قرار بگيرند. در چنين شرايطي با فرارسيدن ايامي مثل عاشورا حال و هواي كل برنامه ها تغيير نمي كند.
دكتر اصغر كيهان نيا ضمن انتقاد از شيوه نامناسب شبكه هاي تلويزيوني در زمان مناسبت هاي مذهبي تصريح مي كند: نتيجه پرداختن اكثر شبكه ها به پخش مراسم سوگواري، دريافت پيام منفي از سوي مخاطب است. انجام اين امر يعني اجبار در پذيرش اين برنامه كه در واقع نوعي قلدري و رفتار زورمآبانه تلقي مي شود و گاه سبب مقاومت منفي از سوي مخاطب و روي آوردن به تفريحات ناسالم خواهد بود.
سال هاست اين موضوع مطرح است كه حقيقتاً چه ساختاري بايد براي برنامه هاي مذهبي لحاظ كرد. پخش سخنراني ها، نوحه خواني ها و مراسم سوگواري هيئت هاي مختلف كه به اعتقاد بسياري به لحاظ بصري با مديوم تلويزيون همخواني ندارد و شايد بيشتر مناسب پخش از راديو باشد، مدتي است كه در تلويزيون كم رنگ تر شده و مديران رسانه ملي به انتقال مفاهيم از طريق ساختار نمايش روي آورده اند، اما همچنان آزمون و خطا در تلويزيون و راديو ادامه دارد.
|
|
راه اندازي جشنواره وبلاگ انقلاب اسلامي
|
|
رسانه: نشست خبري جشنواره وبلاگ ها و وب سايت هاي انقلاب اسلامي در فرهنگسراي انقلاب برگزار شد.
دبير جشنواره وبلاگ ها و وب سايت هاي انقلاب اسلامي گفت: اين جشنواره با هدف هويت بخشي به وبلاگ هاي فارسي و اعتلاي عزت ايراني در فضاي سايبر برگزار مي شود. مهدس سالم افزود: اين جشنواره در دو بخش اصلي وبلاگ ها و جانبي شامل وب سايت ها در چهار موضوع انقلاب، مذهبي، صهيونيسم و بخش آزاد برگزار مي شود. وي شرايط شركت در جشنواره وبلاگ هاي انقلاب اسلامي را به روز شدن وبلاگ ها از ابتداي سال ۸۴ و همچنين به زبان فارسي بودن آنها عنوان كرد. معاون فرهنگي فرهنگسراي انقلاب اسلامي با اشاره به اين كه مراسم افتتاحيه اين جشنواره ۲۶ بهمن ماه(امروز) در فرهنگسراي انقلاب برگزار مي شود، گفت: در ابتداي اين مراسم در چهار عنوان نگارش، كارهاي هنري و گرافيكي، معرفي وبلاگ و وب سايت و مسائل سياسي روز كارگاه هاي آموزشي جشنواره برگزار مي شوند. وي ادامه داد: در بخش ديگري از اين مراسم، نمايشگاه «نگارخانه مهر» ، با هدف معرفي وبلاگ ها و وب سايت هاي برتر تشكيل مي شود. سالم در پايان از برگزاري سالانه اين جشنواره در ايام دهه فجر اظهار اميدواري كرد.
|
|
خداحافظ غول هاي ستون نويس
شايد در دنياي امروز ظهور اينترنت بيش از آن كه دولتمردان و حاكمان را به خطر انداخته باشد، لبه تيز خود را متوجه روزنامه ها كرده است؛ روزنامه، رسانه اي كه يك بار نيز پيش از اين يعني همزمان با تولد تلويزيون اين خطر را احساس كرده بود و با تمركز بر وجه تحليلي خود توانسته بود از اين رقابت پيروز بيرون بيايد. اما خلاف گذشته، اين بار اينترنت، همين وجه تحليل را هدف قرار داده است. امروز اين پرسش مطرح است كه آيا روزنامه ها با اتكا به همين قابليت تحليل مي توانند در برابر اينترنت نيز مقاومت كنند، يا بايد گفت عصر ستون نويسان تحليل گر به پايان رسيده است؟
به طور حتم ظهور دوباره نويسندگاني همچون «والتر ليپمن» كه با قلمي ساده و خودماني و در عين حال قدرتمند وقايع سياسي روز را تحليل مي كردند بعيد به نظر برسد؛افرادي كه حضور آنها در فضاي روز مطبوعات براي نيم قرن ادامه داشت. اما اكنون نويسندگان كمي وجود دارند كه تحليل هاي آنها بتواند با گذشت زمان جذابيت و تازگي خود را حفظ كند يا حتي ستون هاي تحليل آنها وجه تازه اي از افكار و عقايد دارندگان قدرت را براي خوانندگان نمايش دهد. همان طور كه نبايد از پيدا شدن اين افراد نااميد شد، در آينده نزديك هم نبايد به انتظار آنها نشست.
دوره افرادي همچون «ليپمن» به پايان رسيد و دوره قدرت نمايي و تسلط شبكه هاي تلويزيوني فرارسيد، رسانه اي كه بيش از همه چيز توانايي خود را مديون شبكه هاي كابلي بوده است. با اين همه به نظر مي رسد اين تسلط نيز ديگر ادامه دار نيست. زيرا خود اين شبكه ها نيز از مد افتاده اند و رسانه ديگري جايگزين آنها شده است. اما ديگر اين روزها و در اين حرفه كه رنگ تجارت به خود گرفته است، احتياج نيست به اندازه اين غول ها (چه از نوع روزنامه اي و چه از نوع تلويزيوني) بزرگ بود تا خوب نوشت.
تعداد روزنامه نگاراني كه مطالب جالبي مي نويسند كم نيست و اگر به اين افراد محلي نويسان را با اطلاعات مفيد و ساده درباره اجتماعات محلي و تخصصي نويسان را كه مطالبي برپايه اطلاعات فني مي نويسند را اضافه كنيم، اين تعداد به صدها نفر مي رسد. افرادي كه شما به عنوان يك مخاطب براي انجام هر كاري از مهاجرت به يك شهر ديگر گرفته تا خريد يك ماشين جديد نياز داريد، مطالبشان را بخوانيد.پس ما چقدر به وجود چنين نويسندگاني براي شناخت وقايعي كه دوروبرمان اتفاق مي افتد، احتياج داريم؟ «تام فردمن» در كتاب جديد خود به نام «دنياي هموار» مي نويسد: «امروز دوره تسلط و برتري اينترنت است. دوره اي كه اينترنت راه را براي دسترسي مردم عادي به اطلاعات وسيع و تريبون هاي متعدد فراهم كرده است. اطلاعات وسيع براي نگارش يك تحليل خوب و يك بلندگو براي ارائه آن، خب، پس افرادي كه شايد روزي توانايي مديريت عقايد مخاطبان را داشتند بي استفاده شده اند. به نظر شما چه لزومي دارد براي گرفتن عكس، از يك استوديوي عريض و طويل وقت بگيريد، درحالي كه با يك دوربين ديجيتال كوچك مي توانيد در خانه از خودتان عكاسي كنيد؟»
آنچه امروز روزنامه نگاري اينترنتي يا همان وبلاگ نويسي را جذاب كرده است كاركردهايي است كه هيچ يك از گروه هاي بالا داراي آن نبوده اند. ستون نويسي در روزنامه ها هميشه محدوديت هايي هم به دنبال داشته است كه گاهي هم تحليل هاي ستوني را ناكارآمد كرده است. به عنوان مثال، زماني كه توفان كاترينا رخ داد و پيامدهاي آن در جريان بود، ديگر احتياجي به اين گونه تحليلگرها نبود تا به مردم بگويند، اصل ماجرا چه بوده يا شما چطور مي توانيد به اين قضيه نگاه كنيد. اما صبر كنيد، آيا در مواردي همچون رسوايي پارلماني در آمريكا، آشوب هاي نژادي در فرانسه، خشونت هاي سياسي در گابن يا شيوع آنفلوآنزاي مرغي در آسيا مخاطبان همچنان از صفحات تحليلي روزنامه ها بي نياز هستند؟ اگر اين تحليلگران هيچ كاري هم نكنند و فقط اطلاعات را پشت سر هم قرار دهند، باز هم بايد آنها را فراموش كرد؟ كاري كه دست كم به افزايش درك خوانندگان كمك فراواني مي كند.
البته اينجا هم نبايد پاشنه آشيل وبلاگ هاي تحليلي را فراموش كرد؛ خلافكاري كه سازمان هاي خبري هميشه انجام مي دهند و مي توان عنوان دروازه باني بر آن نهاد. سازمان هاي خبري و به دنبال آن روزنامه ها، نه تنها تصميم مي گيرند كه چه موضوع هايي را برجسته كنند، بلكه تمام سعي خود را نيز مي كنند كه اطلاعاتي كه به زعم خودشان منفي است منتقل نشود و ميان شايعه و اخباري كه از صحت آنها مطمئن هستند تفاوت قائل مي شوند؛ موضوعي كه در فضاي مجازي كمتر كسي به آن پايبند است و اصلا مورد توجه و بازرسي قرار نمي گيرد. به عنوان مثال: اگر شما بگوييد فلان مطلب را در «واشنگتن پست» يا «نيويورك تايمز» خوانده ايد اعتبار گفته شما بالا مي رود تا اين كه بگوييد در اينترنت آن را خوانده ايد يا آن را كسي پشت تلفن براي شما تعريف كرده است. اين مثالي است كه به خوبي كاركرد خاص روزنامه ها را نشان مي دهد.
وضع بدتر شد. زيرا از يك طرف دوست داريد از شر محدوديت هاي رسمي خلاص شويد و از طرف ديگر نياز داريد، ستون هاي روزنامه ها هزاران موضوع جديد را براي فكر كردن به شما پيشنهاد كند. اما فكر مي كنم، مخاطبان امروز روزنامه ها هم مثل من از اين كه هر روز كسي پيدا شود و بگويد چه چيزي ارزش فكر كردن را دارد، خسته شده اند.
به هر حال آنچه كه مرا به تأسف براي كساني كه ستون نويسان سياسي شناخته مي شود وامي دارد، اين است كه در اين دوره چنين افرادي به پنهان كاري و استفاده از فضاي مطبوعات براي گسترش علايق حزبي متهم هستند. حكم صادر شد: ديگر به وجود اين افراد احتياجي نيست.
اما همان طور كه دوره اين افراد گذشته، دوره صدور احكام مطلق نيز به پايان رسيده است. زيرا هنوز برخي احتياج دارند كه بدانند، يك محافظه كار باهوش يا يك ليبرال خوش فكر چطور فكر مي كند. همانطور كه احتياج دارند، بدانند علايق يك خانه دار مضطرب يا يك پيرمرد بازنشسته چيست. اصلاح مي كنم: هنوز بعضي از ما به اين ستونهاي تحليلي نياز داريم.
ترجمه: طاهره رحيمي
منبع: واشنگتن پست / ويليام راسبري
|
|
تصوير دو نگاه مذهبي در روزهاي اعتراض
ايسنا: به گفته يك منتقد هنري طراح صحنه و كارگردان «روزهاي اعتراض» سعي كردند كه تقابل دو ديدگاه مذهبي مطرح شده در اين اثر را با استفاده از فضاهاي متفاوت به تصوير بكشند.
كامل نوروزي افزود: تصويربرداري برخي سكانس ها در دو فضاي متفاوت شهرك سينمايي غزالي و قزوين به منظور نشان دادن تقابل دو ديدگاه مربوط به مذهب بود كه «سيد و ميرزا» نماينده آن بودند. سيد نماينده قشري از افراد مذهبي بود كه در عين اعتقاد به سنت ها و آداب و رسوم مذهبي، ديد جامعي نسبت به مسائل روز داشتند، ولي ميرزا متعلق به گروهي بود كه خرافات و سنت هاي منسوخ شده را با دين در مي آميختند.
اين عضو انجمن منتقدان و نويسندگان خانه سينما افزود: در كنش ها و واكنش هاي اين دو فرد، اين سريال پيام خود را به بيننده منتقل مي كرد تا مردم فريب افرادي مانند ميرزا را نخورند، در حقيقت اين نوع سريال ها افكار افرادي را كه ديد خاصي به مذهب دارند را روشن تر مي كند و به نوعي به آنها تذكر داده مي شود كه چه گروه از مذهبيان در خدمت مردم هستند و مفاهيم مذهبي را بدرستي منتقل مي كنند. نوروزي، رودخانه مطرح شده در «روزهاي اعتراض» را نماد پاكي و دفينه را مظهر ريشه و اصالت واقعي يك قوم توصيف و اظهار كرد: در قالب فضا و مكان اين سريال سعي شده بود كه برخي مطالب سريال در قالب نمادها به مخاطب منتقل شود، هر چند شايد درك اين مفاهيم «سمبليك» براي مخاطب عام دشوار بود.
|
|
انقلاب به روايت فيلم هاي مستند
رسانه:انقلاب پيروز شد. اما چگونه؟ اين را حتي كساني كه در متن انقلاب اسلامي بوده اند، درست نمي دانند. ارائه تحليل در مورد علل و عوامل پيروزي انقلاب اسلامي هنوز موضوع بسياري از مقالات و درس بسياري از دانشگاه ها است. در اين شرايط، عدم آشنايي نسل هاي جديد با اين واقعه بزرگ تاريخي چندان عجيب به نظر نمي رسد و اين وظيفه رسانه ها است كه جزئيات اين واقعه را به آيندگان انتقال دهند. قطعاً استفاده از مستندات (فيلم، گزارش، عكس، صحبت هاي شفاهي و...) مي تواند بيشترين كمك را در اين زمينه بنمايد.
به نوشته وبلاگ محمد تقي خرسندي
http://taghy77.persianblog.com/ چند سالي است كه فيلم هاي مستند ارزشمندي از صدا و سيما پخش مي شود. فيلم هايي كه احتمالا به دليل حضور زنان بي حجاب يا چيزهايي از اين دست، پيشتر مجوز پخش نمي گرفت. اما در اين چند سال مشخص شده كه پخش اين فيلم ها به جز يادآوري خاطرات براي بزرگترها، واقعيت هاي انقلاب را به صورت مستند به نسل هاي جديدتر نشان مي دهد كه بسيار موثرتر از سخنراني هايي است كه ممكن است به دليل بدبيني عده اي، مورد پذيرش واقع نشود. بد نيست به چند نكته اي كه مي توان از ميان اين فيلم ها برداشت كرد اشاره كرد.
هرچند اين نكات در نگاه اول بسيار بديهي به نظر مي رسند، اما با توجه به عزم دشمن بر تحريف تاريخ (به خصوص با گسترش دادن انواع شايعات) ذكر اين موارد مي تواند مانعي در قلب واقعيت ها شود.
*- فيلم ها به وضوح بيانگر حضور اكثريت قريب به اتفاق مردم در اين انقلاب است. مثلا به اعتراف مخالفين انقلاب (رييس ساواك، سفير انگلستان و...) در راهپيمايي روزهاي تاسوعا و عاشوراي سال ،۵۷ جمعيت تظاهرات كننده در تهران به يك و نيم ميليون نفر مي رسيده است.
*- بر خلاف تصور (و يا برخي شايعات)، مخالفت امام و مردم با آمريكا به قبل از انقلاب بر مي گردد نه سال هاي بعد يا بعد از فتح لانه جاسوسي. اين را هم از شعارهاي مردم مي توان فهميد و هم از بيانيه هاي امام يا مقالات روزنامه ها. از روي مصاحبه هاي پخش شده به وضوح مي توان دريافت كه مردم ايران شاه را عامل دست نشانده و نوكر بي اختيار آمريكا مي دانستند.
*- در اين انقلاب همه اقشار حضور داشتند. اين انقلاب مختص مذهبي ها نبوده، هر چند كه مذهبي ها بيشترين نقش را در آن داشته اند. در اين فيلم ها، نه فقط زنان بي حجاب، كه مي توان شعارهاي ديگر را هم ديد و شنيد.
|
|
مردم و تماشاي تلويزيون در فصل زمستان
رسانه:براساس نظرسنجي مركز تحقيقات، مطالعات و سنجش برنامه اي صداوسيما، ۸۴ درصد از مردم ۳۰ شهر كشور حداقل يك روز بيننده برنامه هاي تلويزيون بوده اند. اين درحاليست كه زنان بيشتر از مردان و افراد با تحصيلات راهنمايي و دبيرستان بيش از ساير گروه هاي تحصيلي بيشتر به تماشاي تلويزيون در فصل زمستان پرداخته اند. ميانگين مدت تماشاي تلويزيون در فصل زمستان سال ۸۳ چهار ساعت و۳۰ دقيقه در روز بوده كه در مقايسه با فصل پاييز تفاوتي نداشته است. براساس اين نظرسنجي با جامعه آماري ۱۴ هزار نفر، زنان بيشتر از مردان شبكه هاي يك و دو و مردان بيش از زنان شبكه چهار، خبر و پيام ( تله تكست) را در فصل زمستان تماشا كردند.
|
|
۴۷درصد بيننده براي ويژه برنامه هاي اربعين حسيني
رسانه:افزايش كيفيت ويژه برنامه هاي اربعين امسال تلويزيون از سال قبل(۵۸درصد)و قابل استفاده بودن اين برنامه ها به نظر ۶۸درصد بينندگان ازمهمترين يافته هاي نظرسنجي انجام شده از مردم درباره ويژه برنامه هاي اربعين تلويزيون مي باشد.
اين نظرسنجي در سال ۸۴(فروردين ماه) به اجرا درآمده است و در آن ۴۷ درصد از پاسخگويان اين نظرسنجي در اين دو روز تاسوعا و عاشورا حداقل يكي از اين برنامه ها را مشاهده كرده اند.
درحالي كه ۸۰ درصد پاسخگويان اين نظرسنجي هيچ گونه انتقادي نسبت به برنامه هاي ويژه اربعين نداشته اند اما تكراري بودن (۴درصد) و كم بودن برنامه هاي مداحي ( ۳درصد) مهمترين انتقادهاي ارائه شده از سوي بينندگان بوده است.
|