دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۴
فقر و غناي ورزش هاي باستاني
002382.jpg
محمدرضا منصوريان
مدتي طولاني از استاد بي خبر بودم تا آنكه در يكي از آخرين روزهاي سال ۸۴ چون هميشه بر ما ديده منت نهاد و به دفتر روزنامه آمد. پرسيدم استاد: خيلي از شما بي خبريم. گفت: براي ديدار فرزندانم و معالجه انواع و اقسام بيماري هايي كه به سراغم آمده است به فرنگ رفته بودم. حالا هم برگشته ام و براي ديدار شما به اينجا آمده ام.
استاد كاظم كاظميني را آخرين بار زماني كه كتاب ارزشمند «گستره ورزش هاي ملي ايران» را به چاپ رسانده بود، ديده بودم. اما ظاهراً ايشان در سفر هم بيكار ننشسته و كتاب «زورخانه» را به زبان انگليسي ترجمه كرده و گام ديگري در جهت بين المللي كردن فرهنگ و هويت ورزش ايراني برداشته است.
استاد مي گفت: در آمريكا با شخصيت عربي كه استاد دانشگاه بود آشنا شدم. او به من گفت: با فرهنگ ايراني آشنايي كامل دارم و ورزش هاي باستاني و زورخانه اي شما را خوب مي شناسم. اين را هم مي دانم كه در آنها ايمان و اخلاقيات يعني همان چيزي كه بشريت امروز تشنه آن است فراوان يافت مي شود، اما متأسفانه مردم جهان كمتر با اين گونه ورزش ها آشنايي دارند يا حتي گوشه هايي از آن را ديده اند. اين سخن مرد عرب مرا بيشتر تحريك كرد كه كتاب زورخانه را به زبان انگليسي برگردانده و مردم جهان را بيشتر با آن آشنا سازم.
كاظم كاظميني كه حالا شرايط جسماني اش به او اين اجازه را نمي  دهد كه بيش از اين خود را درگير به چاپ رساندن كتاب يا نوشتن آن كند، مي گويد: من وظيفه ام را انجام داده ام و در گفته ها و نوشته هايم هرآنچه را كه از فرهنگ زورخانه اي مي دانستم ارائه كردم، اما اشاعه و انتقال آنها به مردم با دانش و خداجوي جهان، نيازمند حمايتي همه جانبه و جدي است كه من آن را در توان خود نمي بينم.

استاد كاظم كاظميني مي گفت: در خارج كه بودم شنيدم كه در آخرين سال دولت  آقاي خاتمي، مديريت سازمان ورزش مبلغ ۵ميليارد ريال از بودجه تربيت بدني را به امر توسعه و احداث زورخانه و ورزش هاي پهلواني در ديگر كشورهاي جهان اختصاص داده است. من وقتي اين خبر را شنيدم بي اختيار به ياد سال هايي افتادم كه ما در باشگاه بانك ملي ايران قدم هاي اوليه را براي جهاني شدن اين ورزش و انتقال فرهنگ اسلامي ايراني آن به ساير نقاط جهان برداشتيم كه نمونه هاي مستند آن در كتاب «فراتر از مرزها با گود مقدس» درج و چاپ شده است. او اضافه كرد: در صفحات پاياني اين كتاب توضيح داده شده كه ورزش هاي باستاني ايران در شمار ورزش هاي گروهي است كه از آغاز پيدايش آن از نظم و هماهنگي و توازن برخوردار نبوده است كه گيرايي جهاني داشته باشد تا بتوان آن را با مكاتب اخلاقي و انسان ساز، به مانند ساير ورزش هاي گروهي ملت هاي ديگر دنيا به جهانيان عرضه داشت.
با عنايات پروردگار و زحمات و كوشش پيگير و طاقت فرساي ۳۰ساله با برقراري هماهنگي و توازن و ديسيپلين در اين ورزش و رشته هاي گوناگون آن، جايگاهي جهاني براي ورزش هاي ملي ايران ايجاد كردم كه در كتاب «فراتر از مرزها با گود مقدس» مفصلاً به آن يادآوري و اشاره شده است. يكي از دلايل مستند و تاريخي و گواهي گويا براي حقيقت روشن اين جريان آقاي «الكسي كاسيگين» نخست وزير شوروي سابق است كه پس از تماشاي ورزش هاي باستاني در باشگاه بانك ملي ايران، آنچنان تحت تأثير نظم و هماهنگي و عمليات موزون همسو با صداي دلنشين و آهنگ هاي مطبوع ضرب مرشد قرار گرفت كه در اقدامي بي سابقه و هيجان انگيز پس از در آوردن باراني خود، داخل گود زورخانه شد و از ورزشكاران خواست تا به او حركاتي از «پا زدن» را كه آخرين قسمت و ميهج ترين عمليات ورزش باستاني است، تعليم دهند. وي پس از دست دادن با همه ورزشكاران، مرشد زورخانه و من، چنين اظهار داشت: «ملت اتحاد جماهير شوروي در سطح جهان به باله خود افتخار مي كند و سرافراز است و من يقين دارم ايرانيان بيشتر از ما با ورزش هاي باستاني در جهان به كسب افتخار و سرافرازي موفق و پيروز شوند» .
كاظميني ادامه داد: ساليان سال است كه از آن تاريخ مي گذرد و من امروز مي پرسم كه ورزش هاي باستاني و پهلواني و زورخانه اي ما در كجاست و چه محتوايي دارد؟ آمدند و رفتند و چهره هاي متعهد و مسلمان را از كنار اين ورزش دور ساختند. حالا هم با تصويب بودجه هاي ميليوني خبر از جهاني شدن آن مي دهند، غافل از آنكه چراغي كه به خانه رو است به مسجد حرام است. مگر نه اين است كه امروز زورخانه ها يكي پس از ديگري به دليل عدم حمايت هاي لازم رو به تعطيلي مي روند و در همين سال هاي اخير نزديك به ۴۰۰ زورخانه در سراسر كشور يا تعطيل شده اند يا تغيير كاربري داده اند! حال ۵ميليارد ريال هزينه آن هم براي توسعه اين ورزش در خارج از كشور چه معنايي مي تواند داشته باشد. وي ادامه داد: اجازه بدهيد واقعيتي را برايتان بگويم؛ تقريباً همه اشعاري كه در زورخانه ها خوانده مي شود اشعاري است از شعراي نامدار ايران در زمينه توحيد، امامت و ولايت و اخلاقيات كه از قرن هفتم هجري تا به امروز با صداي رساي مرشداني با دانش، خداجو و با ايمان براي ورزشكاران خوانده مي شود كه توأم با صداي ضرب و آهنگ جذاب و گيراي آنان اثرات عجيب و شگفت آوري در ورزشكاران به وجود مي آورد، اما امروز متأسفانه اغلب آنها از ميان رفته است كه متأسفانه نه تنها اينجانب كه ساليان طولاني در خدمت به سلامت و سعادت جوان ها عمري را به باد داده است، بلكه همه عاشقان راستي و صداقت و سرافرازي و عظمت اسلام و ايران عزيز را گرفتار غمي جانسوز و جانگذاز ساخته است.
نه آسان، نه قابل تحمل
استاد معتقد است: وقتي ندانم كاري باشد، وقتي بنابر عدم انجام وظيفه باشد، زماني كه نتوانيم يك امر ساده را تفكيك كرده به انجام رسانيم، معمولاً درمانده مي شويم. براي آنكه خودشكني نكنيم، كارشكني مي كنيم، لقمه را آنقدر بزرگ برمي داريم كه گلوگير شود. امروز ما نشان داده ايم كه از عهده نگاهداري و مرمت زورخانه هاي موجود برنمي آييم.
آنگاه چنگ مي زنيم تا امور ديگر و تأسيسات ديگري را هم قبضه كنيم. فهم اين كار نه آسان است و نه قابل تحمل. امروز احياي ورزش هاي پهلواني و زورخانه اي نيازمند حوصله و بردباري و خون جگر خوردن است. چه بايد كرد؟ چاره نهايي چيست؟
داوري من بهره مندي از عقول ديگر و مدد گرفتن از صاحبان تخصص هاي بايسته در اين پيرامون است.
با اوضاع مخصوصي كه ورزش هاي پهلواني و زورخانه اي ما دارد براي نجات آن از وضعيت نامناسب موجود بايد رفت و گشت و بهترين و مناسب ترين راه ها از هر جهت و هر لحاظ را پيدا كرد.
بايد اين را هم دانست كه وضع موجود اصلاً عادي نيست. هزاران مسئله و مشكل دارد. مسئله اين و آن نيست. مسئله هويت و فرهنگ ملي ورزش ماست كه ارزش هاي والاي آن به درستي شناخته و به كار گرفته نمي شود و مكانش مشخص نمي گردد. ميزان بايد با شعور و اندازه، مقياس و مقايسه همه جانبه باشد. ميزان بايد اين باشد كه ورزش ملي پهلواني و زورخانه اي چه خدمتي مي تواند به ورزش و به اجتماع بكند. اندازه اش چند است؟ در مقام مقايسه كجاست؟ وقتي كه اينها معلوم نباشد همان مي شود كه امروز شاهد آن هستيم.

استوارت پيرس جانشين اريكسون در تيم ملي جزيره
اصالت فوتبال انگليسي
002391.jpg
جهانگير كوثري
تنها يك چيز است كه پيرس بيش از لقب «رواني» نسبت به آن حساسيت دارد. آن هم «مربي آينده تيم ملي انگلستان» است. مربي كنوني منچسترسيتي تنها ۱۰ ماه است كه اين سمت را برعهده دارد و تنها ۴۳ سال سن دارد، اما عملكرد او آنقدر درخشان بوده كه صحبت هاي زيادي درمورد جانشيني اسون گوران اريكسون به گوش مي رسد. اگرچه كاپيتان اسبق تيم ملي انگلستان كه در طول دوازده سال حضور در اين تيم، ۷۸بازي نيز انجام داده، اين گفته ها را دور از واقع بيني مي داند و مواردي مانند كم تجربگي حتي در صحنه رقابت هاي داخلي را مطرح مي كند ولي مربي آينده داري به نظر مي رسد. درست پس از غلبه بر تيم رقيب يعني منچستريونايتد بود كه صحبت هاي حضورش در تيم ملي بيشتر شد و اگر زمان آن برسد، شانس پيرس بيش از ديگران خواهد بود تا سخت ترين شغل در دنياي فوتبال را برعهده بگيرد. بنابراين چه مواردي او را از ديگران متمايز كرده و او چه دستاوردهايي مي تواند براي تيم ملي به همراه داشته باشد؟
* نزديك به يك سال از حضورتان در «من سيتي» مي گذرد. آيا به خاطر داريد كه از ابتداي ورودتان، باشگاه چه تغييراتي كرده است؟
-حمايت مسئولان، كاركنان، بازيكنان و هواداران تا اينجا فوق العاده بوده است و همه اعتقاد دارند كه ما موفق خواهيم شد. من نخستين كسي بودم كه توسط كوين كيگان به اينجا آمدم و كاپيتاني تيم را برعهده گرفتم. اين درست زماني بود كه من سيتي در دسته اول حاضر بود. كيگان اولين كسي بود كه به من اين فرصت را داد تا بتوانم به عنوان يك مربي فعاليت كنم و قبل از آن كه به اين كار مشغول شوم با بسياري از بازيكنان همبازي بودم. در ابتدا موقتا هدايت تيم را برعهده داشتم و پس از آن قرارداد تمام وقت با باشگاه منعقد كردم. رفتن كيگان ناگهاني بود اما شايد از جهاتي به نفع من شد. من از آن دسته افرادي هستم كه از داشتن مسئوليت و گرفتن تصميم ها لذت مي برند. اگر صادقانه بگويم مسئولان باشگاه از من حمايت مي كنند و دوست دارند تا آخرين حد ممكن كمك كنند تا هر چقدر كه مي توانم تجربه پيدا كنم.
* آيا اين شغل نسبت به گذشته برايتان آسان تر شده است؟
-من هرگز چنين مطلبي را عنوان نخواهم كرد. افرادي هستند كه ۲۰ سال است در اين شغل فعاليت مي كنند و مي توانند به شما بگويند هنوز هم چيزهاي جديدي ياد مي گيرند. يقينا فراز و نشيب هاي زيادي وجود خواهد داشت ولي در حال حاضر همه كساني كه به نوعي دست اندركار باشگاه هستند كاملا فعال هستند.
* فلسفه و نوع مديريت خود را چگونه توضيح مي دهيد؟
- نحوه تربيتم توسط والدين و راهنمايي آنها در طول دوران فوتبالم و نيز كاركردن با مربيان متعدد به اين معناست كه مي توانم انعطاف پذيري زيادي داشته باشم؛ يعني هر چيزي كاملا صحيح و يا غلط نيست. بدون شك برايان كلاف بيشترين تأثير را روي من داشته است.
* بازي تحت نظر برايان كلاف در نوع يك تجربه باارزش محسوب مي شود...
-او يكي از بهترين مربيان است و نيز مي تواند انگيزه لازم براي همه ايجاد كند. اين را مي توانيد از همه كساني كه تحت نظر او بازي كرده اند بپرسيد. من به خاطر چنين فردي حاضرم در گل بازي كنم يا حتي يك ديوار را خراب كنم. او با بازيكنان مثل يك انسان رفتار مي كرد و هرگز در انظار عمومي از آنها انتقاد نمي كرد و در اعتراض به قضاوت داوران نيز فرياد نمي زد. من به خاطر درس هايي كه به من آموخت بسيار به او مديون هستم.
* آيا به كلاف شباهتي داريد؟
-قاعده و قوانيني هست كه اعتقاد دارم هر كسي بايد در زندگي از آن پيروي كند. من در زندگي به اين شيوه و قاعده اي كه اعتقاد دارم زندگي كردم و از افرادي كه با من كار مي كنند انتظار چنين رفتاري را دارم و شايسته است آنها كاملا خود را وقف كار خود و كساني بكنند كه استخدامشان كرده اند. من قبل از آن كه حتي فوتباليست باشم سال ها به طور شخصي به اين نحو رفتار مي كردم.
* آيا هميشه توجه خاصي به بازيكنان جوان داريد؟
- نه، قصد ندارم خود را به عنوان فردي سخت كوش يا چيزي شبيه به آن نشان بدهم. مديريت بايد به صورت انتقال مهارت ها از فردي به فرد ديگر باشد. هميشه به افرادي كه كمتر اشتباه مي كنند و در هنگام لزوم به شما كمك مي كنند تا دوباره شروع كنيد، نياز است. مربياني كه تا به حال با آنها كار كرده ام به اين نحو با من رفتار كرده اند كه تحسين برانگيز است. زماني كه در وست هام براي دومين بار دچار شكستگي پا شدم، «هري ردنپ» روز بعد با من تماس گرفت و گفت قراردادي جديد در انتظار من است. البته قصد ندارم بگويم كه اين بايد براي همه بازيكنان اجرا شود ولي اين نمونه بارز مديريت درست بازيكنان است.
* پس شما از آن دسته مربياني نيستيد كه گوشه اي مي نشينند و با سخت گيري بيش از حد، كار را ادامه مي دهند؟
- زماني كه در من سيتي مشغول به كار شدم، براي بازيكنان كاملا روشن كردم كه درهاي صحبت هميشه به روي آنها باز است. من بدون بازيكنان هيچ چيزي نيستم؛ پس بايد پشتيباني آنها را به طور كامل در اختيار داشته باشم. براي اين كار بايد بازيكنان درك كاملي از آنچه به آنها قصد دارم بياموزم داشته باشند؛ نه فقط آنها بلكه تمامي تيم بايد چنين دركي پيدا كنند.
* آينده را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ آيا براي مدت زيادي در من سيتي خواهيد ماند؟
- من كارم را با تمام وجود انجام مي دهم و از اين كه اينجا هستم كاملاً خوشحالم و اميدوارم مدت زيادي در من سيتي بمانم. ما در دنياي نتايج هستيم و اگر نتوانم به نتايج قابل قبولي دست پيدا كنم قطعاً شغلم را از دست خواهم داد.
براي تمام مربيان هميشه يك ميدان براي نمايش توانايي ها وجود دارد و به طور قطع در مورد نتايجي كه كسب كردم بحث مي شود و درست همين شرايط براي نفر بعد از من به وجود خواهد آمد.
* بنابراين اصلاً مهم نيست كه مربي جوان يا باتجربه اي باشي؟
- صحبت هايي در مورد جوان و بي تجربه بودن من شنيده مي شود به خصوص در ابتداي زمان شروع به كارم خيلي از اين حرف ها به گوش مي رسيد. من راجع به آنها هيچ بحثي نكردم و از اين كه رييس باشگاه به من اين فرصت را داد تا كارم را آغاز كنم بسيار خوشحالم و اعتقاد دارم به ديگر مربيان جوان نيز بايد فرصت مناسب داده شود. كني جكت يكي از دوستان من است و اين شانس را پيدا كرد تا سوان سي را هدايت كند و اگر به عملكرد او دقت كنيد متوجه مي شويد كه در دسته اول موفق بوده است. از اين جمله مربيان جوان و موفق ديگر به ادبوترويد در واتفوردو داو توتل در ميلوال مي شود اشاره كرد.
* شما در اين فصل از به كارگرفتن بازيكنان جوان هيچ ترسي نداشتيد...
- من اعتقاد دارم اگر آنها استعداد دارند بايد فرصت بازي  كردن به آنها داده شود و اين كاري است كه مي توانم براي بازيكناني نظير استيفن ايرلند انجام دهم. تمامي بازيكنان جوان مي دانند كه اگر به باشگاه بيايند بايد لياقت پوشيدن پيراهن تيم را از خود نشان بدهند و بتوانند آن را حفظ كنند. آنها مي دانند كه اگر خودشان را نشان بدهند هميشه شانس حضور در تركيب را دارند.
اگر بازيكنان جوان اعتقاد دارند كه نكته اي در تمرينات نياز به تغيير دارد مي توانند آن را با من درميان بگذارند تا در صورت لزوم به خاطر بهبود عملكرد تيم شيوه تمرينات را اصلاح كنيم. اگر بازيكني كه بسيار جوان است اين كار را انجام دهد خوشحال تر مي شوم.
* فكر مي كنيد فوتبال مهيجي را ارايه مي دهيد؟
- نحوه آرايش و نفرات تيم را طوري انتخاب مي كنم تا بتوانيم حريف را شكست دهيم. من چندان به يك نحوه آرايش خاص اعتقاد ندارم و به نسبت قرارگيري تيم حريف آرايش تيم را انتخاب مي كنم. هميشه به فهرست بازيكناني كه در دست دارم نگاه مي كنم و بهترين نفرات ممكن را براي انجام سيستم مورد نظرم انتخاب مي كنم تا بتوانيم حريف را شكست دهيم. اصلاً مهم نيست كه بازيكنان چه سن و سالي دارند تنها كافي است بازيكن روي فرم باشد آنگاه به تيم راه پيدا مي كند و براي بازي  كردن انتخاب مي شود. همه دوست دارند تمام بازي ها را با گلهاي فراوان به سود خود خاتمه دهند و فوتبال خوبي نيز به نمايش بگذارند كه اين چندان واقع بينانه نيست.
* پس هر بازيكني براي زماني مناسب به كار گرفته مي شود؟
- دقيقاً. من هرآنچه را كه بايد براي پيروزي در بازي انجام دهم به كار مي گيرم. نتايج نشانگر مدت حضورم در تيم است.
تيم مي تواند نمايش خوبي داشته باشد اما اگر شكست ها دائماً تكرار شود ديگر شغلي نخواهم داشت. من از باشگاهي در ناتينگهام فارست كه شهرت خوبي در ارايه فوتبال واقعي دارد به اينجا آمده ام و دوست دارم من سيتي با رد و بدل  كردن پاس هاي زياد زيبا بازي كند و در نتيجه گيري نيز خوب عمل كند.
* چه قدر از زماني كه براي مدتي كوتاه مربي فارست بوديد و سپس به من سيتي آمديد تغيير كرده ايد؟
- من تمامي مراحل لازم را طي كردم و هر كاري كه لازم بوده انجام دادم اما در عمل همه چيز متفاوت است. وقتي به گذشته نگاه مي كنم متوجه مي شوم كه در ابتدا كمي بي تجربه بودم و در حال  حاضر پيشرفت خوبي كردم و احساس خوبي نسبت به شغلم دارم؛ در عين  حال كه تمركز بيشتري نسبت به اين حرفه به دست آوردم. من شغل دشواري در من سيتي بر عهده دارم و نبايد دچار اشتباه شوم. الآن آرامش بيشتري نسبت به گذشته دارم، البته هر كاري سختي هاي خودش را دارد.
* و در پايان آيا مي توانيم در مورد مربيگري در تيم ملي انگلستان صحبت كنيم؟
- اين واقعاً خوشحال كننده و مايه غرور من است. من هرگز نمي توانم درك كنم چرا بعضي از مردم راجع به مربيگري من در تيم ملي صحبت مي كنند در حالي كه بسيار جوان و كم تجربه هستم. اين شغل براي فردي مناسب است كه به جز مربيگري در انگلستان نتايج چشمگيري در كارنامه خود داشته باشد.
البته قصد ندارم بگويم كه براي اين كار صلاحيت لازم را ندارم بلكه بايد به دانسته هايم بيشتر افزوده شود و در حال  حاضر شرايط لازم را ندارم.

زورخانه
002385.jpg
زورخانه يا جاي زورمند شدن مكاني است مخصوص ورزش هاي باستاني كه در آن سنت هاي ديرينه ايراني از قبيل جوانمردي، آيين پهلواني و دليري و وطن پرستي حكمفرما مي باشد.
وضع كنوني زورخانه كه عموماً در زيرزمين ها بنا مي گردد و وسايل ورزشي آن در زمان تسلط اعراب به وجود آمده است. در آن زمان ايرانيان وطن پرست در مخفيگاه ها دور هم جمع مي شدند و در ضمن ورزش و نيرومند ساختن جسم، نهضت هاي ملي را پايه گذاري مي كردند.
ايرانيان در اين مخفيگاه ها با ابزار و سلاح هاي بدلي، مثل ميل كه شبيه گرز است و سنگ كه مانند سپر ساخته شده و كباده كه شبيه كمان است، فنون جنگ را مي آموختند. امروز نيز در زورخانه ها از اين وسايل ورزشي استفاده مي شود و ورزشكاران به آهنگ ضرب مرشد كه يك نوع آهنگ طبل جنگ است و روح سلحشوري را در شخص تقويت مي كند، به عمليات ورزشي مي پردازند. ورود به زورخانه ورزش هاي باستاني آداب و رسومي دارد كه بر پايه تواضع و احترام و جوانمردي استوار مي باشد و ورزشكاران اين آداب و رسوم را با ايمان كامل رعايت مي كنند. در روزگاران گذشته و قرون و اعصار پيشين مرشدان ايران در شنا رفتن كه آغاز عمليات ورزش باستاني است، با نيايش به درگاه پروردگار عظيم الشأن و مهربان در قالب اشعار الهي و عرفان ورزشكاران و علاقه مندان به ورزش را جذب به درگاه احديت مي ساختند.
اين عشق و شور چنان بود كه ساعت ها در حال شنا رفتن بودند و ابداً خستگي و كوفتگي در آنان مشاهده نمي شد. اين قسمت از ورزش توأم با اخلاص به درگاه ذات مقدس كبريايي بود كه اشك روان آن مردان دلير و نيرومند و خدادوست ساحت مقدس زورخانه را به ميعادگاه عاشقان الله جلوه گر مي ساخت. اگر بخواهيم تعريف جامعي از خصيصه تاريخ ايران و فرهنگ زورخانه كرده باشيم، بايد بگوييم تاريخ ايران تاريخ پهلوانان است. پهلواني در سير ادوار تاريخ ايران به سه شكل يا كسوت به ظهور رسيده است:۱- پهلوانان كشتي گير۲- پهلوانان عيار۳- پهلوانان شاطر. اهميت پهلواني در هر سه رشته به خاطر ارزش جنگي هر كدام از آنها بوده است. پهلوانان كشتي گير در زورآزمايي تن به تن تخصص داشتند و عياران در عمليات چريكي يا پارتيزاني و فعاليت در پشت جبهه دشمن ماهر بودند و شاطرها در دويدن و راهپيمايي تند در مسافت هاي دور ورزيده بودند.

پيدايش جام جهاني
جام جهاني ۱۹۹۰ ايتاليا
سومين قهرماني ژرمنها در جام جهاني
002394.jpg
علي راد- ايتاليا دومين كشوري شد كه دوبار ميزباني جام جهاني را برعهده داشته است. آنها در كسب ميزباني جام جهاني با انگلستان، شوروي و يونان رقابت كردند. بازسازي ورزشگاه ها در ايتاليا بيش از حد معمول طول كشيد و برگزاركنندگان از اينكه ورزشگاه ها به موقع آماده نشوند، نگران بودند. به هر حال به نظر آمد بازي ها با چند ورزشگاه نيمه تمام آغاز شود ولي در هشتم ژوئن ۱۹۹۰ همه چيز به موقع آماده برگزاري جام جهاني شد. در بازي افتتاحيه، كامرون ركورد شكست ناپذيري خود از جام ۱۹۸۲ را بهبود بخشيد و موفق شد آرژانتين- قهرمان دوره گذشته- را با مارادونا، يك بر صفر شكست دهد. شيرهاي رام نشدني كامرون باز هم به درخشش ادامه دادند و روماني را با كمك بازيكن سي و هشت ساله خود روژه ميلا شكست دادند اما كار به همين جا ختم نشد و كامرون با ميلا تا يك چهارم نهايي پيش رفت و در يك بازي خاطره انگيز، سه بر دو مغلوب انگلستان شد. نمايش جالب توجه كامرون و مصر باعث شد فيفا سهميه قاره آفريقا را در جام جهاني بعدي افزايش دهد. انگلستان در اين جام، اوقات خوبي را پشت سر نگذاشت زيرا در هر سه بازي مقدماتي مساوي كرد و سه بازي بعد نيز به وقت اضافه كشيد. پل گاسكوئين و گري لينه كر هر چه جام پيش مي رفت، نمايش بهتري از خود ارائه مي كردند. جام جهاني ايتاليا عرصه قدرت هاي قديمي فوتبال بود و تمامي آنها موفق شدند از مرحله مقدماتي صعود كنند. در مرحله نيمه نهايي، چهار تيمي حضور داشتند كه جزء پنجم تيم برتر تاريخ فوتبال بودند و تنها برزيل بود كه با شكست از آرژانتين، از صعود به مرحله نيمه نهايي بازمانده بود. تركيب مارادونا و كاني گيا كافي بود كه برزيل از دور رقابت ها حذف شود. آرژانتين عليرغم صعود به فينال، تنها سايه اي از آن تيم سال ۱۹۸۶ بود اما به لحاظ روحي و تاكتيكي آنقدر بضاعت داشت تا در سطح رقابت هاي جهاني قدرتمند ظاهر شود. آنها در اين دوره بيست و دو كارت زرد و سه كارت قرمز دريافت كردند و اين نشان مي داد كه خشن بازي مي كردند. سرجيوگويكوچه آ پديده جديد آرژانتين بود كه به جاي پومپيدو كه مصدوم شده بود، درون دروازه قرار گرفت. او دوبار باعث پيروزي آرژانتين در ضربات پنالتي شد كه يك  بار برابر يوگسلاوي و بار دوم در مرحله نيمه نهايي برابر ايتالياي ميزبان بود كه پنالتي هاي دونادوني و سره نا را دفع كرد. در بازي آرژانتين با ايتاليا در نيمه نهايي، با اينكه تيم ميزبان حتي يك گل هم تا آن مرحله دريافت نكرده بود ولي كاني گيا قفل دروازه زنگا را باز كرد و در نهايت ايتاليا در ضربات پنالتي مغلوب آرژانتين شد. به هر حال زنگا (دروازه بان ايتاليا)، ركورد پانصد و هفده دقيقه بسته ماندن دروازه را ازخود به جا گذاشت. ديگر ركورد جالب اين دوره، متعلق به آلمان غربي بود كه براي سومين بار پياپي به فينال جام جهاني رسيد. لوتارماتيوس و پير ليت بارسكي دو بازيكني بودند كه در هر دو دوره قبلي، عضو تيم ملي آلمان بودند، اما در هر دو به مدال نقره قناعت كردند. ماتيوس بهترين بازيكن جام بود و نمايش فوق العاده اي داشت. او يك كاپيتان بي نظير بود و در تمام زمين حضور داشت و موفق شد چهار گل هم به ثمر برساند. تيم آلمان دو مهاجم بزرگ به نام هاي فولر و كلينزمن در اختيار داشت و يك مدافع چپ جهاني به نام آندرياس بره مه و مثل ديگر تيم هاي قبلي آلمان، مدافعين قدرتمند ديگري نيز در اختيار داشت. ژرمن ها در نخستين بازي خود، چهار بر يك يوگسلاوي را در هم كوبيدند تا قدرت خود را به رخ همگان بكشند. تيم هلند كه قبل از شروع جام جزو بخت هاي قهرماني به شمار مي رفت، شروعي نه چندان جالب داشت و بدون برد از گردونه رقابت ها حذف شد. فان باستن موفق نشد گلي به ثمر برساند و گوليت نيز كه به تازگي از مصدوميت رها شده بود نمايش خوبي نداشت. ديگر شگفتي اين جام، صعود ايرلند جنوبي به مرحله يك چهارم نهايي- بدون حتي يك پيروزي و تنها با مجموع دو گل زده- بود. بازي فينال بين آلمان و برزيل برگزار شد كه آلمان ها در يك بازي يك طرفه با پنالتي آندرياس بره مه، به شايستگي قهرمان جهان شدند. در بازي رده بندي نيز ايتالياي  زخمي با نتيجه دو بر يك انگلستان خسته را شكست داد تا در خانه به مقامي بهتر از سومي دست پيدا نكند.
رده بندي نهايي جام
۱- آلمان غربي
۲- آرژانتين
۳- ايتاليا
۴- انگلستان

كاظم كاظميني
002388.jpg
*مشاور عالي سابق سازمان تربيت بدني ايران
*رئيس پيشين باشگاه بانك ملي ايران
*اولين مفسر ورزشي راديو ايران از سال ۱۳۲۷ تا سال ۱۳۳۷ شمسي
*آغازگر و مؤسس نخستين سازمان ورزشي بانوان در باشگاه بانك ملي ايران از سال۱۳۲۷شمسي
*تأليف و نگارش۲۳ جلد كتاب ورزشي براي توسعه و تعميم ورزش هاي گوناگون در ايران كه سه مجلد آن به زبان هاي انگليسي، فرانسه و آلماني در سطح جهاني درباره ورزش هاي ملي ايران(زورخانه) انتشار يافته است.
*مروج و مشوق علاقه مند ساختن جوانان ايراني به ورزش هاي تنيس و اسكواش كه باشگاه بانك ملي ايران تنها باشگاه آغازگر ورزش هاي مزبور از سال ۱۳۱۴ شمسي در ايران بوده است.
*بنيانگذار ورزش شنا با معيار جهاني در باشگاه بانك ملي ايران از سال ۱۳۲۷ شمسي.
*طراح تمبر المپيك ۱۹۶۴ كه تمبر مزبور گزينه وزارت پست و تلگراف ايران از كتاب انگليسي تاريخ زورخانه ايران نوشته كاظم كاظميني «در نمايه يك كباده زن دلير و خوش اندام ايراني» و پخش آن در سرتاسر جهان بوده است.
*بنيانگذار نخستين سازمان ورزشي براي كودكان و نونهالان ايراني در باشگاه بانك ملي ايران، از سال ۱۳۳۴ شمسي.
*آگاه ساختن افكار عمومي در سطح جهاني به تمدن و فرهنگ قويم و قديم ايران به وسيله ورزش هاي ملي ايران از سال ۱۹۵۵ ميلادي.
*تقدير و تشويق نامه از پادشاهان و رؤساي جمهوري، نخست وزيران، وزرا و شخصيت هاي درجه يك فرهنگي، اقتصادي، سياسي، ورزشي جهاني.
*دانشنامه از انستيتو ورزشي جهاني «ويدر» از كانادا
*دريافت دو لوح تقدير از سازمان تربيت بدني ايران
*مفتخر به دريافت نشان هاي ورزشي از كشورهاي گوناگون جهاني:
۱- نشان «پي  ير دو كوبر تن» كه بزرگترين نشان ورزشي فرانسه است از كميته ملي المپيك فرانسه در جولاي ۱۹۶۲ ميلادي در جعبه جواهر كه منقش به طرح شهر پاريس بوده و حاوي مدال مذكور است.
۲- نشان تربيت بدني ژاپن
۳- نشان تربيت بدني برزيل
۴- نشان فدراسيون وزنه برداري سوئد
۵- نشان فدراسيون جودو ژاپن
۶- نشان سازمان ورزشي هلند
۷- ديپلم و نشان از كميته المپيك ايتاليا
۸- نشان از سازمان ورزشي نروژ
۹- نشان خدمت ورزشي از سازمان تربيت بدني
۱۰- نشان درجه يك سپاس ورزشي ايران

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |