سر دسته سارقان خشن بانك هاي تهران :
مي خواستم از همه انتقام بگيرم
نقشه سرقت ناكام از آخرين بانك
|
|
|
|
|
|
گروه حوادث - آزاده مختاري : اعضاي باند سرقت مسلحانه از بانك هاي تهران و شهريار كه به صورت بيرحمانه اي مسئولان بانك و نگهبانان را هدف گلوله قرار مي دادند، پس از دستگيري به سه فقره سرقت و قتل مامور محافظ بانك اعتراف كردند.
به گزارش همشهري،سردار طلايي در توضيح فعاليت اعضاي اين باند گفت: ۲۶ آذرماه گذشته در آخرين ساعات كاري بانك تجارت شعبه شيشه مينا در جاده مخصوص كرج، دو مرد نقابدار در حاليكه مسلح به اسلحه كلت كمري بوده و به صورتشان ماسك زده بودند وارد بانك شده و با اعلام سرقت مسلحانه و تهديد كاركنان بانك از آنها خواستند تمامي موجودي بانك را در اختيارشان قرار دهند.
در حاليكه تهديد سارقان ادامه داشت، سرباز محافظ بانك كه متوجه سرقت مسلحانه شده بود با شجاعت براي مقابله با آنها وارد بانك شد، اما سارقان او را هدف قرار دادند كه وي بر اثر اصابت ۴ گلوله به شدت مجروح شد.
سارقان سپس مشتريان و كاركنان بانك را در قسمتي از بانك زنداني كرده و با تهديد معاون شعبه، ۱۹ ميليون تومان وجه نقد و چك پول را از بانك سرقت كردند اما هنگام خروج از دفتر معاون شعبه او را نيز از ناحيه پا هدف گلوله قرار دادند.
در حاليكه سارقان مسلح قصد خروج از بانك را داشتند، سرباز مجروح بار ديگر سد راه آنها شد، كه مردان نقابدار با شليك دو گلوله ديگر او را به قتل رساندند، آنها سپس با حمايت همدستان خود كه در بيرون از بانك انتظار آنها را مي كشيدند سوار بر يك خودروي پژو از محل فرار كردند.
با گزارش سرقت مسلحانه و شليك هاي مرگبار به محافظ بانك، ماموران اداره يكم پليس آگاهي تهران تحقيقات پليسي خود را در اين باره آغاز كرده و در نخستين مرحله مشخصات خودروي سارقان در اختيار گشت هاي پليس قرار گرفت.
ساعاتي بعد در حاليكه رديابي خودرو در دستور كار پليس قرار داشت خودروي سارقان در حاليكه در كنار خيابان رها شده بود پيدا شد.
چكي براي به دام انداختن باند سرقت
با شروع تحقيقات تخصصي و پليسي، كارآگاهان متوجه شدند، سال ۸۳ نيز به همين شيوه از بانك كشاورزي شعبه شادآباد تهران سرقتي صورت گرفته است كه در جريان آن ۵ ميليون تومان تراول چك و پول نقد از بانك به سرقت رفته است، با بدست آمدن اين سرنخ شماره چك هاي مسافرتي سرقتي از دو سارق اين بانك در اختيار ماموران پليس آگاهي و بانك هاي كشور قرار گرفت
با گذشت چند ماه از سرقت مرگبار، هفته گذشته مسئولان بانكي در نهاوند در تماس با پليس اعلام كردند، فردي براي نقد كردن يكي از چكهاي مسافرتي سرقت شده به بانك مراجعه كرده است، به اين ترتيب بانك به محاصره پليس درآمد و فردي كه قصد نقد كردن چك مسافرتي را داشت دستگير شد. اين مرد به نام كاظم در بازجويي ها اعتراف كرد چك ها را از پسرخاله اش به نام مسعود گرفته است و به اين ترتيب دستگيري مسعود در دستور كار پليس قرار گرفت.بررسي هاي صورت گرفته نشان مي داد مسعود از سارقان سابقه داري است كه مدتي قبل پس از آزادي از زندان با تشكيل شبكه اي مخوف، سرقت مسلحانه از بانكهاي تهران را آغاز كرده است و پس از سرقت بانك كشاورزي شادآباد، نقشه سرقت از بانك تجارت جاده مخصوص را طراحي و اجرا كرده است، با اين اطلاعات و با شناسايي مخفيگاه مسعود در شهريار، ماموران پليس اداره يكم به سرپرستي سرهنگ مداحي روز دوشنبه در يك عمليات غافلگيرانه سارق مسلح را در خانه اش دستگير كردند.
گفت وگو باسردسته سرقت هاي مسلحانه بانك هاي پايتخت
* تو و اعضاي باندت يكي از بي رحمانه ترين سرقت هاي مسلحانه بانك در چند سال اخير را انجام داده اي، چطور شد به فكر اين سرقت ها افتادي؟
-باور كنيد وقتي به فكر اين سرقتها افتادم كه سه صاحبكارم كه ۱۰ سال براي آنها كار كرده بودم، تمام مزدم را بالا كشيدند و مرا نابود كردند براي همين تصميم گرفتم اقدام به سرقت كنم.
* مگر چه كاره بودي؟
- منبت كاري مي كردم، يك هنرمند حرفه اي بودم.
* اما اين خيلي غيرعاقلانه است كه چون حقت را خورده اند يك سرباز جوان را به قتل برساني و به سمت مردم شليك كني؟
- نمي دانم.
* آنطوري كه گفته مي شود اين هفته هم قصد سرقت ديگري از يك بانك در شهرك محلاتي را داشتي، آيا باز هم مثل سرقت قبلي اگر كسي مقاومت مي كرد او را به قتل مي رساندي؟
- من هيچوقت به قصد كشتن به كسي شليك نكردم.
* فكر مي كردي دستگير شوي؟
- نه هميشه فكر مي كردم كه اگر در محاصره پليس بيفتم با تير خلاص خودكشي مي كنم .
* فكر مي كني مجازات آدمي مثل تو چيست؟
- زندان، حداكثر۱۰ سال زندان.
* مثل آنكه نمي داني اتهامت سرقت مسلحانه، مجروح كردن مردم و شهادت يك مامور پليس است؟
- نمي دانم. مگر مجازاتم چقدر است؟
* وقتي كه سرباز جوان را هدف قرار مي دادي به اينكه او خيلي جوان است و مي خواهد زندگي كند فكر نكردي؟
- نه، چون فكر مي كردم او شايد همان فردي است كه پولم را خورده يا پدرم كه مخالف ازدواجم با دختر مورد علاقه ام بود.
* اعضاي باندت را چطوري شناسايي مي كردي؟
- آدم بدبخت خيلي زياد است، به هركدام از اطرافيانم مي گفتم كمكم مي كرد. آنها يا چك دارند يا پرونده....
* اين بار چرا مي خواستي سرقت كني، دفعه قبل كه پول خوبي به جيب زده بودي؟
- اين بار به خاطر عمل همسرم مي خواستم سرقت كنم، پول عملش ۱۰ ميليون تومان مي شد، همسرم فلج است و خانواده ام هم به همين خاطر مخالف ازدواجم بودند اما من خيلي به او علاقه دارم.
* مثل اينكه يك دنيا بهانه در آستين داري ؟
- شما چرا نمي گوييد جامعه تاثير گذار است، من هم مدرك داشتم هم كار بلد بودم، اما حقم را خوردند، چرا خانواده ام با ازدواجم مخالفت كردند و مرا به خاك سياه نشاندند، مگر دوست داشتن جرم است، من از چيزي نمي ترسم، آخر همه چيز مرگ است.
|