دوشنبه ۱۲ تير ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۲۴ - Jul 3, 2006
زادبوم
Front Page

مديركل اداره حقوقي ميراث فرهنگي و گردشگري:
حكم حراج براي اشياي ايراني صادر نشده است
گروه شهري- آرش نهاوندي: انتشار اخباري مربوط به مطرح شدن پرونده اشياي تاريخي ايران در دادگاهي در آمريكا، روزنامه همشهري را بر آن داشت تا ضمن انجام گفت وگو با قنوي مديركل اداره حقوقي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، جزئيات اين پرونده را از وي جويا شود.
قنوي درباره چگونگي انتقال اين اشيا به موزه شيكاگو گفت: اين اشيا قبل از انقلاب و در جريان حفاري هاي انجام شده توسط آمريكايي ها به دست آمد و طبق قوانين آن زمان اشيا پس از صورت جلسه به صورت سهمي و اماني جهت كار پژوهشي به دانشگاه شيكاگو انتقال يافتند و قرار شد پس از انجام كار پژوهشي مجدداً به ايران بازگردانده شوند.
مديركل اداره حقوقي ميراث فرهنگي و گردشگري درباره روند طي شده براي بازپس گيري  اين اشيا گفت: به دليل قطع رابطه با آمريكا و وقوع جنگ، پيگيري براي استرداد اين اشيا به صورت جدي انجام نگرفت.
اما بعد از جنگ و با پيگيري هاي انجام شده تعداد 300-200 شيء از اين اشيا باستاني به ايران بازگردانده شد. در جريان استرداد اين اشياء نماينده دانشگاه شيكاگو نيز به موزه ملي ايران آمد.پس از انجام مراحل اوليه انتقال اشيا به ايران كه دو سال پيش انجام گرفت ايران براي استرداد مابقي اشيا به دانشگاه شيكاگو نامه نوشت.قنوي در ادامه توضيحاتي را درباره مطرح شدن پرونده اشياي باستاني ايران در دادگاه ارائه داد: اين قضيه به دليل مشكلاتي كه تعدادي از اتباع آمريكايي ايجاد كردند پيش آمده است. پس از شكايت اتباع آمريكايي كه به حراج گذاشتن اين اشيا و دريافت مبلغ ناشي از فروش آن را خواستار شده بودند، قاضي دادگاه حكم به توقيف اين اشيا در دانشگاه شيكاگو داد.مديركل اداره حقوقي ميراث فرهنگي و گردشگري در توجيه غيرقانوني بودن حراج اين اشياي گفت: اشياي ايراني در دانشگاه شيكاگو ماهيت فرهنگي دارند و نه ماهيت اقتصادي، از آن رو نمي توان حكمي درباره حراج  آنها صادر كرد. دادگاه نيز حكم به حراج نداده است. قنوي درباره پيگيري هاي انجام شده توسط اداره حقوقي ميراث فرهنگي و گردشگري گفت: ما براي پيگيري وضعيت حقوقي اشياي ايراني در موزه دانشگاه شيكاگو با دكتر ظريف نماينده ايران در سازمان ملل و همچنين دفتر حقوقي رئيس جمهوري تماس برقرار كرديم و مسأله استخدام يك وكيل محلي براي پيگيري مراحل حقوقي دادگاه اشياي ايراني در شيكاگو را با آنان در ميان گذاشتيم، دانشگاه شيكاگو نيز به عنوان امانت گيرنده از حقوق ايران در دادگاه دفاع مي كند.از سوي ديگر محمدرضا كارگر مدير موزه ملي ايران در مصاحبه  اي درباره اقدامات دانشگاه شيكاگو گفت: دانشگاه شيكاگو با تأكيد بر امانت بودن گنجينه باستاني ايران در دست مؤسسه شرق شناسي اين دانشگاه بار ديگر درخواست كرد حكم دادگاه فدرال براي حراج اين اشيا (كه به گفته قنوي هنوز حكمي درباره حراج آنها صادر نشده) لغو شود.مدير موزه ملي ايران افزود: موزه ملي ايران به محض اطلاع از حكم دادگاه فدرال، درخواست كتبي مبني بر حفظ و حراست از امانات ايران در دست اين دانشگاه، تنظيم و براي دانشگاه و مؤسسه شرق شناسي شيكاگو فرستاد. گنجينه باستان شناسي ايران در دانشگاه شيكاگو شامل هزاران لوح گلي باستاني است. اين الواح حاوي اطلاعاتي درباره زبان ها و زندگي روزمره مردم ايران در زمان امپراتوري هخامنشي است. قدمت اين اشيا 2500 سال تخمين زده شده است.كارن ويلسون مدير موزه اورينتال دانشگاه شيكاگو در تشريح جزئيات اين گنجينه باستاني ايرانيان گفته است بخش عمده اين آثار متعلق به دوران امپراتوري ساساني است.او افزوده است: يكي از موضوعات نمايش داده شده در اين موزه شكل گرفتن ادارات در ايران است كه تاريخ آن به 4 هزار سال پيش از ميلاد مسيح مي رسد. به عنوان مثال برخي از آثار كشف شده اثبات مي كند كه چگونه ايرانيان باستان، آماري از محصولات با ارزش ذخيره شده خود در آن زمان را حفظ مي كرده اند.ويلسون گفته است: بخشي از اين آثار نشان مي دهد، ايرانيان از يك سيستم استادانه براي ثبت و نظارت  بر كارهاي اداري همچون نگهداري اسناد، پرداخت حقوق و سهميه به كاركنان دولتي هنگام مأموريت استفاده كرده اند.در اين اسناد سهميه هاي كاركنان دولت ثبت شده اند. به گفته مدير موزه دانشگاه شيكاگو، تقريباً نيمي از آثار گالري فارس متعلق به آثار به جا مانده از پرسپوليس (تخت جمشيد) است. اين آثار شامل مجسمه هاي بزرگ ساخته شده از سنگ هاي آهك سياه رنگ از جمله سرگاوي است كه زماني در ورودي كاخ
صد ستون بوده است؛ كاخي كه با ستون هايي به شكل گاو و موجوداتي تركيبي ساخته شده است.

چشم انداز
004329.jpg
شمار اشياي فرهنگي متعلق به ميراث تاريخي سرزمين ايران كه روزانه در حراجي هاي بزرگ اروپا و آمريكا به فروش مي رسد، كم نيست. هر روز در اينترنت مي توان نمونه هايي از آگهي هايي كه مزايده فروش يك قطعه از ميراث فرهنگي ايران را اعلام مي كنند، مشاهده كرد. بسياري از اين اشياي به صورت قاچاق از ايران خارج شده اند و در حالي كه قوانين بين المللي اجازه  پيگيري قاچاقچيان و بازگرداندن آثار را مي دهد، به نظر مي رسد كه واحدهاي حقوقي مرتبط در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و وزارت امور خارجه تاكنون نتوانسته اند در اين باره نقش قابل توجهي ايفا كنند.
ماجراي فروش اشياي موجود در موزه شيكاگو البته بسيار پيچيده تر است و طرف دعواي ايران در اين پرونده نه گروهي قاچاقچي ناشناس، بلكه دولت آمريكاست.

روز دماوند و جشن تيرگان
عباس محمدي
تيرگان يا آب ريزان، از روزهاي مهم در تقويم ايرانيان بوده است. مناسبت اين جشن، دو رخداد بزرگ بوده كه گفته اند در تير روز(روز سيزدهم از تيرماه) پيش آمده است: يكي پيروزي تشتريشت(ايزد باران) بر اپوش(اهريمن خشكسالي) و ديگري تيرانداختن آرش، پهلوان ايراني از فراز دماوند به سوي جيحون كه تثبيت مرز ايران با توران را در پي داشت.
آيين آب ريزگان يا پاشيدن آب بر يكديگر، از سنت هاي اين جشن بوده است. ملامظفر گنابادي- منجم دربار شاه عباس- در كتاب شرح بيست باب مي نويسد: آب ريزان، سيزدهم تيرماه بود و وجه تسميه  آن، اين بود كه گويند در زمان ملوك عجم چند سال باران نيامد. در اين روز حكماً به جماعت دعا كردند. در وقت، باري سبحانه تعالي، باران فرستاد و بدان سبب، مردم نشاط و شادي كرده، آب بر يكديگر ريختند. اما ... اين روز را فرسيان[فارسيان] تيرگان نيز خوانند و گويند در اين روز منوچهر با افراسياب صلح كرد، به شرط آنكه افراسياب يك تيرپرتاب از ملك خويش به وي دهد. حكماً تيري مجوف را از ادويه پر كردند و در وقت طلوع آفتاب، ارس[آرش]آن را از جبال تبرستان بر كمان نهاده، به طرف مشرق انداخت و حرارت آفتاب، آن را جذب كرده، به سر حد تخارستان رسانيد .
احسان يارشاطر، به نقل از متن اوستايي تشتريشت و آثارالباقيه  ابوريحان بيروني مي نويسد: ميان ايران و توران سال ها جنگ و ستيز بود. در نبردي كه ميان افراسياب توراني و منوچهر- شاهنشاه ايران- در گرفت، سپاه ايران در مازندران به تنگنا افتاد. عاقبت دو طرف به آشتي رضا دادند و براي آنكه مرز دو كشور روشن شود و ستيزه از ميان برخيزد، پذيرفتند تا از مازندران تيري به جانب خاور پرتاب كنند؛ هر جا تير فرود آمد، همان جا مرز دو كشور باشد .
اسفندارمذ- فرشته زمين- به آرش گفت تا كمان بردارد... آن گاه آرش بر قله كوه دماوند برآمد و به نيروي خداداد، تير را با تمام توش و توان از شست رها كرد و خود، بي جان بر زمين افتاد. هرمزد- خداي بزرگ- به فرشته باد فرمان داد تا تير را نگهبان باشد و از آسيب نگه دارد. تير از بامداد تا نيم روز در آسمان مي رفت و نيم روز در كنار رود جيحون بر ريشه درخت گردويي كه بزرگ تر از آن در عالم نبود، نشست. آنجا را مرز ايران و توران قرار دادند و هر سال به ياد آن روز جشن گرفتند و جشن تيرگان از اينجا پديد آمد.
***
از سال 1383 كوه نوردان و جمعي از ديگر دوستداران طبيعت، سيزدهم تيرماه را روز دماوند ناميده اند تا از اين رهگذر، افكار عمومي را متوجه اهميت اين كوه كنند كه نشان سرزمين ايران، سرچشمه آب و آباداني و خاستگاه اسطوره هاي دلكش است. نه فقط دماوند، بلكه تمام محيط هاي كوهستاني ايران، از نظر محيط زيستي در تنگنا هستند و فرسايش و آلودگي، آنها را تهديد مي كند. طرفداران محيط زيست، امسال از سيزدهم تا شانزدهم تيرماه، با اجراي برنامه هايي به پاك سازي مسيرهاي دماوند مي پردازند و تلاش خواهند كرد توجه مقام هاي مسئول را به حفظ اين ميراث طبيعي و تاريخي جلب كنند. در بعدازظهر روز جمعه شانزده تيرماه، به اين مناسبت مراسمي در سالن ارشاد اسلامي شهر دينه برگزار خواهد شد. در اين مراسم، درباره نقش دماوند در اسطوره ها و ادب فارسي، جايگاه اين كوه در كوه نوردي جهان و مشكلات محيط زيستي آن گفت وگو خواهد شد.

رادار
رسانه ها و شكار خرسي به نام برونو
004332.jpg
همشهري آنلاين : شكار خرس به نام برونو در آلمان كه خود را به مرزها جنوب آلمان رسانده بود، حالا در كانون توجهات رسانه اي قرار گرفته است. به گزارش گاردين؛ او كه چندين هفته در درياچه شنا مي كرده و عسل مي خورده و چندين گوسفند تنها را هم دريده و هفته ها خود را پنهان كرده است حالا معلوم شده كه توسط شكارچيان باواريايي در نزديكي شهر زل (Zell) در جنوب آلمان به دستور مسئول محيط زيست اين ايالت از پا در آمده است.
از طرف ديگر روزنامه آلمان Volksstimme كه در شهر ماگدبورگ چاپ م شود، در تفسير نوشته است:
برونو، اولين خرس  است كه از 170 سال پيش تا كنون وارد خاك آلمان شده. اما گذشتن از مرز به نفع برونو نبود و او جان خود را بر سر اين اقدام نهاد. اما مردم آلمان بعد از اين حادثه احساسات شده اند و همدرد با اين خرس و مخالفت با اقدام شكارچ به تدريج فراگير م شود.گفتن است كه شكار خرس در آلمان ممنوع است و ايالت بايرن آلمان اجازه شكار را به اين علت صادر كرد كه اين خرس خطر برا جان مردم شناخته شده بود و متخصصان نتوانسته بودند در شش هفته ا كه فرصت داشتند خرس را پيدا كرده و با شليك گلوله ها بيهوش كننده از پا درآورند و به مكان ب خطر منتقل سازند. اما برونو تنها خرس نخواهد بود كه از سوئيس و اتريش به خاك آلمان وارد م شود. مدت هاست كه دانشمندان روند حركت خرس ها را به طرف آلمان پيش بين كرده اند.بايد از اين واقعه درس گرفت و مردم منطقه و گردشگران را آماده ساخت كه در اين منطقه خرس ها هم مكان برا زندگ دارند و بايد محيط برا آنها آماده ساخت.روزنامه آلمان ديگر يعني 20 cent هم در مورد مرگ برونو به سياست يك بام و دو هوا آلمان انتقاد م كند كه از طرف خود را موافق زندگ وحوش در جهان م داند و از طرف ديگر اجازه شكار آنها را صادر م كند. در تفسير اين روزنامه از جمله آمده است:هورا، خرس شكار شد! كشتن اين خرس اما تصوير منف از كشور آلمان در ميان مردم جهان به نمايش مي گذارد. ما به هنگام كه صحبت از حمايت از حيوانات به ميان م آيد همبستگ مان را اعلام م كنيم، مثلاً به هنگام حمايت از فيل ها آفريقاي به حمايت از آنها م پردازيم كه به صورت گله ا روستاها را تخريب م كنند و چندين انسان در اثر حمله آنها به هلاكت م رسند.بله، ما از فيل هاي آفريقاي دفاع م كنيم و م گوييم بايد وحوش مورد حمايت قرار گيرند و حمايت از حيوانات وحش بايد در دستور كار همه ارگان ها متمدن دنيا قرار گيرد. اما درست به هنگام كه سر و كله برونو در ايالت بايرن پيدا م شود، همه از خود ب خود شده و خطر را بيخ گوش خود م بينند و دستور شكار م دهند و دليل م آورند كه اين خرس چند گوسفند را دريده است. به سرعت سلاح ها خارج م شوند، اجازه شكار صادر م شود و حيوان در دم از ميان م رود. آيا بهتر از اين، نمونه ا برا اصطلاح يك بام و دو هوا پيدا م شود.

|   اجتماعي    |    ادب و هنر    |    اقتصادي    |    دانش فناوري    |    بـورس    |    زادبوم    |
|   حوادث    |    بين الملل    |    سياسي    |    شهر تماشا    |    سلامت    |    شهري    |
|   دانش    |    ورزش    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |