يكشنبه ۳۰ مهر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۱۵ - Oct 22, 2006
رئيس آگاهي فرديس خبر داد:
هيجان سرقت، مرد غواص را كيف قاپ كرد
جوان غواص درحالي كه هيچ گونه مشكل مالي نداشت به دنبال يك دوستي اتفاقي سارق كيف قاپ شد
004299.jpg
گروه حوادث- مهديه مصطفايي: مرد غواص كه در پي آشنايي با كيف قاپ سابقه دار، براي تفنن اقدام به سرقت كيف زنان و دختران جوان مي كرد ، از سوي ماموران گشت آگاهي فرديس دستگير شد.
به گزارش همشهري، سرگرد اسفندياري،رئيس اداره آگاهي فرديس ، روز گذشته با اعلام اين خبر گفت: اواخر مهرماه زماني كه ماموران پليس آگاهي در حال گشتزني در حوزه تحت كنترل خود بودند به سرنشينان يك دستگاه موتورسيكلت كه در خيابان دهكده در حال تردد بودند، مظنون شده و آنها را تحت مراقبت نامحسوس قرار دادند. ماموران دقايقي بعد دريافتند ظاهرا سرنشينان موتور قصد سرقت كيف دستي يك زن را دارند، به اين ترتيب در يك عمليات پليسي اين دو مرد را كه فرهاد و شهرام نام داشتند، بازداشت كردند.
سرگرد اسفندياري ادامه داد: ماموران در بازرسي بدني از دو مرد جوان مقداري طلاي زنانه به دست آوردند، به اين ترتيب متهمان را براي بازجويي فني به اداره آگاهي فرديس انتقال دادند. در تحقيقات اوليه مشخص شد، فرهاد از افراد سابقه دار در زمينه كيف   قاپي است كه تنها دو ماه از آزادي اش از زندان مي گذرد و مدتي پس از آزادي  به همراه شهرام بار ديگر اقدام به كيف قاپي كرده اند.
رئيس اداره آگاهي فرديس درباره شگرد كيف قاپان جوان گفت: متهمان اين پرونده با گشت زني در خيابان  و كوچه هاي خلوت، طعمه هاي خود را كه زنان و دختران جوان بودند، تحت تعقيب قرار مي   دادند و در فرصتي مناسب اقدام به كيف قاپي مي كردند و در صورت مقاومت با تهديد چاقو و زخمي كردن مالباختگان دست به سرقت مي زدند. دو مرد جوان تاكنون به 16 فقره سرقت به اين روش اعتراف كرده و ارزش تقريبي اموال سرقتي از سوي آنها 5 ميليون تومان است كه تاكنون 10 مالباخته در اين پرونده شناسايي شده اند.
متهمان با دستور داديار شعبه 17 دادسراي فرديس با قرار در بازداشت به سر مي برند تا تحقيقات تكميلي در اين خصوص صورت گيرد.
گفتگو با غواص سارق
سوابق تو نشان مي دهد كه يك تازه كار هستي و قبلاً  سابقه اي نداشته اي، قبل از شروع به سرقت چه كار مي كردي؟
غواص بودم و در يك شركت دريايي در سواحل جنوب كار مي كردم
درآمد ماهيانه ات چقدر بود؟
به دليل مهارت بالايي كه در كارم داشتم حقوق خيلي خوبي مي گرفتم ، شايد بيش از 5/1 ميليون تومان.
چه شد كه به سرقت كشيده شدي؟
حدود 3 ماه قبل با همجرمم - فرهاد- در بانك آشنا شدم، او سر صحبت را باز كردم ، بعد از مدتي گفتگو متوجه شديم كه هم محله اي هستيم و اين مسئله متاسفانه باعث شد تا رفت و آمد و دوستي ما شروع شود و من به جاي بازگشت به محل كارم دستگير شوم و در اين بدبختي بيفتم .
مي دانستي هم محله اي ات سارق سابقه  دار است؟
نه .
مگر مي شود با كسي براي سرقت بروي و آن وقت نداني كه او چه كار مي كند؟!
راستش اولش نمي دانستم ، تا اينكه اولين سرقت را با يكديگر انجام داديم. آن روز صبح قرار بود با فرهاد با موتورسيكلتم به محل كار او در فرديس برويم. در طول مسير، ناگهان او كيف يك زن را قاپيد و وقتي به خودم آمدم كه با سرو صداي زن متوجه شدم فرهاد كيف او را زده است. بعد از سرقت تا چند ساعت كاملا شوكه شده بودم، اما كم كم عادت كردم و برايم خيلي طبيعي شد.
تو كه مي گويي حقوق خيلي خوبي مي گرفتي و كارت هم خوب بوده چرا در بقيه سرقت ها او را همراهي كردي؟
نمي دانم. شايد تنها هيجان سرقت مرا به اين بدبختي  كشاند.
حالا كه دستگير شدي مي خواهي چه كار كني ؟
خودم هم مانده ام چه كار كنم.

دستگيري سارقان
ضبط و پخش خودرو
گروه حوادث- سارقان حرفه اي كه اقدام به سرقت 82 دستگاه ضبط و پخش خودرو در اطراف مترو دردشت كرده بودند، دستگير شدند.
به گزارش همشهري، اوايل مهرماه گزارش هاي متعدد مشابهي مبني بر سرقت ضبط و پخش خودرو در اطراف مترو دردشت به دايره تجسس كلانتري 148 گلبرگ ارجاع شد. ماموران با بررسي پرونده اين سرقتها دريافتند كه تمام آنها بين ساعت 14 تا 16 و دقيقا به يك شيوه اتفاق افتاده است.
بنابراين اين فرضيه كه سرقت ها توسط افراد يك باند و به صورت هماهنگ صورت مي گيرد قوت گرفت. عصر روز 27 مهرماه زماني كه ماموران كلانتري در حال گشت زني بودند، دو مرد جوان را كه در حال سرقت ضبط يك دستگاه پرايد بود شناسايي و دستگير كردند.
متهمان كه علي و يونس نام دارند، با انتقال به كلانتري در بازجويي مقدماتي به سرقت ضبط و پخش خودروها اعتراف كردند.
آنها مدعي شدند كه با پرسه زني در خيابان هاي اصلي كه تردد عابران پياده در آن كم بوده در خودروهاي پارك شده را باز كرده و بعد از قطع كردن سيم هاي دزدگير، اقدام به سرقت مي كرديم. سرهنگ گودرزي- رئيس كلانتري 148 گلبرگ- با اعلام اين خبر گفت: دو متهم تاكنون به 82 فقره سرقت با اين شگرد اعتراف كرده اند .

كارگردان قلابي سر ده ها نفر را كلاه گذاشت
گروه حوادث-مردي كه با معرفي خود به عنوان يكي از كارگردان هاي معروف تلويزيوني دست به كلاهبردارهاي گسترده اي در خراسان زده بود، تحت تعقيب پليس قرار گرفت.
به گزارش همشهري اين مرد كه ادعا مي كرد همراه پسرش قصد دارد يك سريال پليسي در مشهد بسازد از مردم و يكي از هتل هاي معروف اين شهر مبالغ زيادي كلاهبرداري كرد و پس از آن پا به فرارگذاشت. ماجراي فعاليت مجرمانه اين مرد و پسرش زماني فاش شد كه تعدادي از شاكيان با مراجعه به پليس از آنها شكايت كردند.
به گفته مالباختگان، مرد كلاهبردار با مراجعه به آنان و دادن وعده بازي در فيلم ، به بهانه تست بازيگري از آنها پول هاي زيادي گرفته و حتي در يك مورد با مراجعه به يك فروشگاه دوربينهاي فيلم برداري ، دو عدد دوربين گرانقيمت براي ساخت فيلم خود دريافت كرده است. همچنين اين مرد كه همراه پسرش از اواسط مهرماه در يكي از هتل هاي معروف مشهد اقامت گزيده بود با بهانه هاي مختلف از كارمندان و مسئولان هتل نيز مبالغ زيادي دريافت كرده و به آنان گفته بود كه فيلم خود را در اين هتل خواهد ساخت. اما پس از گذشت 4 روز اقامت در هتل و فعاليت مجرمانه در مشهد ناگهان ناپديد شده است.

كتك زدن همسر به خاطر امروزي نبودن!
گروه حوادث- زن جوان با صورتي كبود پس از 8 سال زندگي مشترك به دادسراي شهرري رفت تا از همسرش به خاطر كتك زدنش شكايت كند.
زن جوان در حاليكه اشك هايش را پاك مي كرد ، با صدايي لرزان به قاضي عليزاده گفت: آقاي قاضي همسرم بعد از 8 سال زندگي به من مي گويد تو زشتي! همسرم ديگر مرا نمي خواهد. او مدت هاست كه به تنهايي مهماني مي رود و با من به خريد نمي آيد. وقتي هم كه به او در اين باره اعتراض مي كنم ، مرا به باد كتك مي گيرد . زن جوان در ادامه درباره اينكه چطور با همسرش آشنا شده است به داديار عليزاده گفت: در يك مهماني كه از طرف دوستان خانوادگي مان برگزار شده بود با همسرم آشنا شدم، و هنگاميكه همسرم خانواده اش را براي خواستگاري فرستاد به خاطر اينكه او مردي بازاري و پولدار بود، مادرم به اين ازدواج راضي شد و ما با يكديگر ازدواج كرديم. در طول۶ سال زندگي با يكديگر در حاليكه صاحب يك فرزند شده بوديم هيچ مشكلي نداشتيم، تا اينكه از دوسال قبل او كم كم عوض شد.دائماً بر سر موضوعات مختلف بهانه جويي مي كرد. در حالي كه به او مشكوك شده بودم او را تحت كنترل قرار دادم و متوجه شدم كه او با دختري جوان و زيبايي آشنا شده است. براي حفظ زندگيم پيش دختر جوان رفتم و از او خواستم تا از زندگيم بيرون برود .
اما از هنگاميكه شوهرم متوجه اين موضوع شد، به شدت رفتارش تغيير كرد او در حاليكه به شدت خشن شده بود، بيشتر شب ها به خانه نمي آمد و هر بار كه مرا مي ديد شروع به فحاشي مي كرد و يا با كوچكترين اتفاق مرا كتك مي زد. هر بار كه از او درباره اين رفتارهايش سئوال مي كردم او مي گفت كه من يك زن زشت هستم ولي او يك زن زيبا مي خواهد، او از من مي  خواست مثل دخترهاي امروزي لباس بپوشم.
در ادامه جلسه قاضي عليزاده، به بازجويي از همسر زن كه در دادگاه حضور داشت پرداخت كه وي ضمن انكار اظهارات همسرش درباره ضرب و شتم به داديار عليزاده گفت: من تنها از همسرم مي خواهم تا ظاهرش مرتب باشد ، اما او به اين خواسته من توجهي ندارد و هربار كه به مهماني و جشن مي رويم، او لباس هاي مرتب نمي پوشد كه اين مسئله دائما باعث آزارم مي شود. داديار شعبه 5 دادسراي شهرري با شنيدن اظهارات زن جوان وي را براي انجام تحقيقات به پزشكي قانوني معرفي كرد .

كلاهبرداري جوان شيك پوش
به بهانه خواستگاري
گروه حوادث- دختران جوان وقتي در روياهاي خود به ازدواج با پسر شيك پوش فكر مي كردند هرگز نمي توانستند حدس بزنند تا چند روز ديگر مرد آرزوها با سرقت طلاهايشان يكباره متواري مي شود.
اواخر سال۸۴ دختر جواني به مركز پليس مراجعه كرد ومدعي شد فريب پسر جواني را كه با وعده ازدواج از او كلاهبرداري كرده است خورده و اين پسر با برداشتن طلاهاي او فرار كرده است. اين دختر 23 ساله در توضيح نحوه فريبكاري مرد جوان به نام اميد گفت: جوان شيك پوش را اولين بار سوار بر خودرو پژو 206 نقره اي رنگش در يكي از خيابانهاي شمال شهر تهران ديدم ، او با چرب زباني از من خواست مسيري كوتاه را سوار خودرو او شوم، او در بين راه به من پيشنهاد ازدواج داد. من كه محو حرفهاي او شده بودم ، از اين كه چنين پيشنهادي به من شده بودم بسيار خوشحال شدم . در ديدارهاي بعدي اميد كه متوجه اين موضوع شده بود، بعد از آنكه از خودش و ثروت خانوادگيش حسابي تعريف كرد، گفت قادر است وام چندين ميليون توماني با بهره كم برايم بگيرد و به اين ترتيب به بهانه بازكردن حساب مقداري پول نقد از من گرفت.
اوسپس وقتي كه متوجه طلاهايي كه همراه داشتم شد، ادعا كرد مي تواند طلاجاتم را بدون پرداخت پولي با طلاهاي مدل جديد تعويض كند بدون اينكه ضرري متحمل شوم. من كه شيفته حرفهاي او شده بودم حرفهايش را باور كردم ودر ديدار بعدي طلاهايم رادر اختيارش قرار دادم و او نيز بعد از چند روز يك گردنبند زيبا را درمقابل طلاجاتم تحويلم داد. پس از آن روز او به طور ناگهاني ناپديد شد، همين مسئله باعث شد به اصل بودن گردنبندي كه از او گرفته بودم شك كنم وتازه آن موقع بود كه بعد از مراجعه به يك طلافروشي متوجه شدم حدسم درست بوده و فريب او را خورده ام و اميد، يك گردنبند بدلي بي ارزش را در قبال طلاجات قديمي ام به من داده است و به اين ترتيب طلاجاتم و مقداري پول را كه به بهانه گرفتن وام از من گرفته به سرقت برده است.
با طرح اين شكايت و انجام چهره نگاري با توجه به سرنخهايي كه دختر جوان دراختيار پليس قرار داده بود، تحقيقات پليسي براي شناسايي مخفيگاه مرد فريبكار آغازشد. در حالي كه بررسي هاي پليسي ادامه داشت، با ارسال دو شكايت مشابه ديگر در اوايل سال 85 حساسيت پليسي بر روي اين پرونده بيشتر شد. دوشاكي ديگر كه آنها نيز از دختران ساكن مناطق شمالي پايتخت بودند فريب چرب زباني اين كلاهبردار شيك پوش را خورده و با وعده ازدواج طلاهايشان را به وي داده بودند. دراين دو مورد اميد دختران جوان را به اين عنوان كه قصد دارد آنها را به عنوان همسر آينده اش به دوستان خود معرفي كند ،پس از گرفتن طلاها وپولهاي نقدشان در كنار يك رستوران شيك پياده كرده و متواري شده بود.
هفته گذشته كاراگاهان پايگاه ششم آگاهي تهران بزرگ با بررسي دقيق سرنخهاي بدست آمده موفق شدند ردي از اين كلاهبردارشيك پوش در شهرك شريعتي پيدا كرده و وي را در يك عمليات غافلگيرانه بازداشت كنند. اين خواستگار قلابي در مراحل بازجويي تا كنون به سه فقره كلاهبرداري از دختران جوان با شگرد تعويض طلاهاي آنها اعتراف كرده است كه با تلاش پليس اموال شاكيان پرونده بازگردانده شده است . معاونت اداره آگاهي تهران بزرگ روزگذشته ضمن اعلام اين خبر به همشهري از دختران جواني كه فريب جوان كلاهبردار را خورده و به اين صورت از آنها سرقت شده است خواست تا با مراجعه به پايگاه ششم آگاهي تهران بزرگ در خيابان خاوران شكايت خود را مطرح كنند.

كلاهبرداران حرفه اي در كمين مردان ساده لوح
گروه حوادث - كارآگاهان اداره يكم آگاهي تهران بزرگ تحقيقات خود را براي شناسايي مخفي گاه اعضاي يك باند حرفه اي سرقت مسلحانه كه طعمه هاي خود را از پايتخت به شهرهاي شمالي مي كشاندند و با اجراي نقشه اي چند مرحله اي دست به سرقت چند ميليوني از طعمه هاي خود زده اند آغاز كردند.
روز گذشته مرد جواني با مراجعه به اداره آگاهي تهران، به تشريح جزييات سرقت 25 ميليون توماني از سوي يك باند حرفه اي كلاهبرداري پرداخت، مالباخته در توضيح ماجرا گفت، مدتي قبل هنگامي كه به مغازه يكي از دوستانم رفته بودم يكي از كارگران وي به نام بهنام پس از آنكه متوجه وضع مالي من شد پيشنهاد خريد زميني 250 متري در يكي از محلات لاهيجان را داد.
او با چرب زباني به من گفت: مالك اين زمين به دلايل اينكه احتياج فوري به پول دارد حاضر است زمين را زير قيمت و به قيمت 25 ميليون تومان بفروشد. با حرف هاي بهنام وسوسه شدم تا اين زمين را كه شرايطش بسيار مناسب بود بخرم و به اين ترتيب با 25 ميليون تومان پول راهي لاهيجان شدم.
بعد از رسيدن به مقصد با راهنمايي بهنام به خانه ويلايي در اطراف لاهيجان رفتيم، در داخل خانه مرد ديگري كه از دوستان بهنام بود در انتظار ما بود. بهنام و دوستش بعد از كمي گفت وگو مقدار زيادي سكه هاي قديمي را روي زمين مقابل من چيدند و پيشنهاد خريد اين سكه هاي قديمي را كه به  نظر مي رسيد مدت زيادي از زمان ضرب آنها مي گذشت را دادند ولي من كه براي معامله اي ديگر به آنجا رفته بودم، بي تفاوت از كنار اين پيشنهاد جديد گذشتم. ولي وقتي در مقابل اصرار آنان قرار گرفتم تازه متوجه شدم كه مرا براي اجراي نقشه سرقت با وعده دروغين زمين به لاهيجان كشانده اند.
به همين دليل به بهانه كشيدن سيگار به سمت حياط منزل رفتم و در يك فرصت مناسب با خودروام از آنجا گريختم، اما هنوز فاصله كمي را طي نكرده بودم كه كلاهبرداران قسمت دوم نقشه خود را به اجرا گذاشتند.
حمله مأموران قلابي
مرد جوان در توضيح ادامه ماجرا گفت: درحالي كه با سرعت از محل ويلا دور مي شدم يك خودرو پيكان قديمي كه چند مرد سرنشين آن بودند سد راه خودروام شد، سرنشينان صندلي هاي جلو خودرو كه مجهز به كلت كمري و تجهيزات پليسي بودند با معرفي خود به عنوان مامور پليس از من خواستند از خودروم پياده شوم تا آنها خودرو را بازرسي كنند، اما پس از پياده شدن از خودرو تازه فهميدم كه آنها هم همدست بهنام هستند و دنباله نقشه او را به اجرا گذاشته اند. مردان مسلح با برداشتن كيف دستي ام كه حاوي پول همراهم بود، به همراه بهنام و همدستش كه در مرحله اول تلاش آنها ناكام مانده بود پس از ضرب و شتم من به سرعت از آنجا متواري شدند.
بعد از آنكه توانستم خود را به پليس برسانم ماجرا را برايشان تعريف كردم، ماموران، تحقيقات خود را آغاز كردند ولي سارقان با سرقت چند ميليوني از من خانه ويلايي را تخليه كرده و متواري شده بودند، كارآگاهان پليس شهرستان لاهيجان تلاش خود را براي دستگيري اين سارقان كه طعمه هاي خود را با طراحي يك نقشه منظم از تهران به اين شهرستان مي كشاندند ادامه دادند تا اينكه معلوم شد تراول  چك هاي مسروقه در شعبات مختلف بانك ها در پايتخت در حال نقدشدن است. به اين ترتيب كارآگاهان اداره يكم پيگيري ويژه خود را براي شناسايي باند سارقان مسلح حرفه  اي در دستور كار قرار دادند.

قربانيان سيل در تايلند و ميانمار به 127 تن رسيد
004296.jpg
ايسنا: بارش شديد و بي وقفه باران كه با جاري شدن سيل در تايلند و ميانمار همراه بوده است، تاكنون 127 كشته به همراه داشته است.
خبرگزاري فرانسه گزارش داد: كارشناسان پيش بيني اوضاع جوي اعلام كردند كه بارش سنگين باران همچنان ادامه خواهد داشت و سيل مناطق بيشتري را در بر خواهد گرفت. سيل در تايلند حداقل 108 كشته بر جاي گذاشته و در اين خصوص، وزارت كشور تايلند از وارد آمدن خسارات مالي جدي به مناطق مسكوني در نواحي سيل زده خبر داده است. در حال حاضر 16 استان تايلند همچنان در محاصره سيل قرار گرفته اند. در ميانمار هم تاكنون 19 تن كشته شده اند، اما پيش بيني مي شود كه سطح آب طي روزهاي آتي پايين بيايد.

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |