دوشنبه ۸ آبان ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۱۹ - Oct 30, 2006
دانش
Front Page

نگاهي گذرا بر تاريخ و گسترش نسل هاي گوناگون هواپيماهاي جنگنده
اجداد جنگنده ها
مسيح مولانا
005016.jpg
بيش از صد سال از ساخت اولين هواپيما به دست برادران رايت مي گذرد. هواپيماي برادران رايت با آن ساختمان بسيار ساده و سطوح كنترل ساده تر از بدنه، كمتر از 1 دقيقه مداومت پروازي داشت، ولي به هر حال سرآغاز ساخت هواپيماها محسوب مي شود. از آن پس عصر هوانوردي آغاز شد و علوم هوانوردي با سرعت بسيار عجيبي پيشرفت كرد. كشورهايي كه در اين صنعت سرمايه گذاري كردند، هنوز هم در حال سود بردن از تحقيقات سال هاي پيش خود هستند و هر روز قدرتمندتر مي شوند.
در بسياري از مقالات يا توضيحات هوانوردي از يك هواپيماي جنگنده، به واژه هايي چون نسل پنجم، نسل چهارم و... بر مي خوريم. اين واژه ها در واقع يك نوع طبقه بندي غيررسمي هواپيماهاي جنگنده و تنها روش براي شناسايي بهتر جنگنده ها براساس تاريخ و توانمندي هايشان است. براي آشنايي بيشتر با نسل هاي گوناگون جنگنده ها، در اين نوشتار سعي شده با مثال هايي از ابتدا تاكنون وجه تمايزي از نسل هاي گوناگون جنگنده ها را معرفي كنيم.
***
نسل اول جنگنده ها، بيشتر به جنگنده هايي اطلاق مي شود كه در ابتداي عصر جت و در سال هاي 1945 تا 1955 ميلادي- يعني بعد از جنگ جهاني دوم و تا زمان پايان جنگ كره- توليد شدند. اين هواپيماها، اولين هواپيماهايي بودند كه به موتورهاي توربوجت مجهز شدند، ولي با تمام اين اوصاف قادر به شكستن ديوار صوتي (Soud barrier) نبودند و از نظر توانايي و قابليت هاي جانبي، بسيار به همان هواپيماهاي پيستوني جنگ جهاني دوم شبيه بودند و تنها وجه مثبت آنها، توانايي سرعت گيري سريع تر بود.
اين هواپيماها كه از معروف ترين آنها مي توان F-86 سابر آمريكايي- كه در اختيار نيروي هوايي ايران نيز بود- و هواپيماي ميگ- 15 روسي اشاره كرد كه اغلب مجهز به رادار نبوده و از همان سلاح هاي معمولي توپ و بمب هاي سقوط آزاد و غير دقيق و راكت هاي معمولي استفاده مي كردند.
جنگنده هاي نسل دوم كه طي سال هاي 1955 تا 1960 ميلادي توليد شدند، هواپيماهايي بودند كه سرعت بيشتر، سيستم هاي راداري تشخيص هدف و اولين موشك هاي هوا به هواي هدايت شونده كه سايد ويندر (Sidewider) نام داشت و هم اكنون نيز از آن بسيار استفاده مي شود، دارا بودند. اين جنگنده ها، در حقيقت با به عمل گيري درس هايي كه در جنگ كره آموخته شد، طراحي و توليد شدند. نمونه جنگنده هاي نسل دوم هواپيماي F-104 (استارفايتر) را مي توان نام برد. هواپيماهاي نسل دوم اولين جنگنده هايي بودند كه قادر به حفظ سرعت هاي مافوق صوت در پرواز مستقيم بودند. پيشرفت هاي چشمگير در صنعت موشك هاي هوا به هوا، موجب شد كه براي اولين بار در جهان از اين موشك ها به عنوان سلاح اوليه و اصلي هواپيما به جاي همان توپ معمولي استفاده شود.
در حدود سال هاي 1960 تا 1970، نسل سوم جنگنده ها كه بيشتر جنگنده هايي را كه در جنگ ويتنام شركت كردند، پوشش مي دهد، متولد شدند. اكثر اين جنگنده ها اولين هواپيماهاي چند منظوره بودند كه قادر به انجام مأموريت هاي هوا به هوا و هوا به زمين به صورت همزمان بودند. مشهورترين هواپيماي اين نسل هواپيماي جنگنده فانتوم F-4 است كه در نمونه هاي گوناگوني ساخته شد و به خدمت نيروي هوايي كشورهاي بسياري در جهان از جمله ايران نيز درآمده است. پس از آن و درطي سال هاي 1970 تا 1990، روند رو به رشد توليد جنگنده هاي چند مأموريتي به طرز قابل توجهي ادامه يافته و سرانجام منجر به توليد هواپيماي مشهوري چون F-14 (تامكت)، F-15 (عقاب)، F-16 (فالكون)، F-18 (هورنت) و ميگ- 29 شد. در اين هواپيماها، تأكيد بيشتر بر روي قابليت مانور دهي هوايي و نبردهاي نزديك (dogfight) بود با سرعت هاي بالاتر، به همين جهت اين جنگنده ها، در نبردهاي هوا به هوا بسيار سريع عمل مي كند.
پس از نسل چهارم، مابين سال هاي 1990 تا 2000 نيز جنگنده هايي بسيار مشابه جنگنده هاي نسل چهارم، ولي با قابليت هاي بهبود يافته و سيستم هاي پيشرفته تر مانند هواپيماهاي سوپر هورنت، يوروفايتر تايخون و رافال توليد شدند كه به جنگنده هاي نسل چهارونيم مشهورند. از سال 2000 تا زماني كه هنوز مشخص نيست، نسل بسيار جديدي با نام نسل پنجم جنگنده ها پديد آمده و بايد اعتراف كرد كه اين جنگنده ها از سلاطين كنوني آسمان محسوب مي شوند. در جنگنده هاي نسل پنجم كه به صورت نمونه مي توان به Raptor) F-22 ) و( F35(JSF آمريكايي و سوخو 47 روسي اشاره كرد در اين جنگنده ها خلبان ديد كاملي را از صحنه نبرد به وسيله دستگاه هاي اويونيكي (الكترونيك پرواز) پيشرفته روي خود داشته و ميدان را كاملاً در كنترل خود دارد. مهم ترين ويژگي جنگنده هاي نسل پنجم، رادار گريزي (Stealth) است كه به بقاپذيري جنگنده و محفوظ ماندن از ديد راداري دشمن كمك شاياني مي كند.
هم اكنون كه در زمان نسل پنجم جنگنده ها هستيم، بايد منتظر ظهور سريع نسل هاي بعدي باشيم، زيرا صنعت هوا فضا به عنوان يكي از علوم پيشرفته در حال ارتقا است، به طوري كه مي بينيم ناسا هوافضاپيماي X-43A را با سرعت 10 ماخ (10 برابر سرعت صوت و حدوداً يك مايل در ثانيه) با موفقيت آزمايش مي كند. X-43sA از موتور هوادم اسكرم جت (Scramjet) استفاده مي كند و شايد تا چند سال آينده نمونه عملياتي و يا حتي مسافربري از آن ساخته شود و اگر چنين شود، هر مايل را مي توان تنها در يك ثانيه پيمود.

خبـر
موسسه فناوري اروپا
تأسيس مي شود
گروه علمي فرهنگي- بيست و پنج كشور اروپايي طرح تأسيس موسسه فناوري اروپا را تصويب كردند. اين طرح با الگوبرداري از موسسه فناوري ماساچوست (MIT) تدوين شده است و هدف از آن تلفيق پژوهش و توسعه كاربردهاي تجاري است. طرح يادشده فكر خوزه مانوئل باروسو رئيس كميسيون اروپا است. وي در نظر دارد تا سال 2008 اين نهاد آموزش عالي را با بودجه 2/4 ميليارد يورو براي شش سال اول راه اندازي كند.
موسسه فناوري اروپا يكي از ابزارهاي كميسيون اروپا براي رفع اختلاف در ميزان بودجه تحقيق اين قاره در مقايسه با آمريكا، ژاپن و هند و چين و دستيابي به هدف تخصيص سه درصد از توليد ناخالص داخلي به تحقيقات تا پايان اين دهه است. ميانگين بودجه تحقيق و توسعه به نسبت توليد ناخالص داخلي در اتحاديه اروپا 9/1 درصد است. اين نسبت در آمريكا 6/2 درصد و در ژاپن 2/3 درصد است. اين در حالي است كه بودجه تحقيق و توسعه در چين هر سال 20 درصد رشد مي كند. طرح ابتدايي آقاي باروسو با مخالفت برخي دانشگاهها و دولتها مواجه شد كه بيم داشتند دانشگاه جديد نهادي متمركز خواهد بود كه بهترين محققان را از آموزش عالي، شركتها و موسسات جذب مي كند. برخي كارشناسان معتقدند بهتر است اتحاديه اروپا دانشگاههاي معتبر موجود را تقويت كند، يعني دانشگاههايي مانند كمبريج و آكسفورد كه در رده بندي جهاني قرار دارند.
كميسيون ياد شده اكنون موافقت كرده است كه موسسه فناوري اروپا از يك هيأت مديره 19 نفره و 60 نفر كادر اداري و علمي تشكيل شود. 15 نفر از اعضاي هيأت مديره را افراد برجسته از شركتها و صنايع تشكيل خواهد داد. هنوز مكاني براي استقرار اين دانشگاه معين نشده است، اما اندرو داف از نمايندگان پارلمان اروپا كمبريج را پيشنهاد كرده است. بزرگترين شاخه فناوري پيشرفته اروپا در اين شهر واقع است. آزمايشگاه اروپايي مايكروسافت در كمبريج قرار دارد.
منتقدان طرح مي گويند چنين نهادي بسيار پر هزينه و استقرار آن سالها طول خواهد كشيد. امور سياسي مربوط به انتخاب محل و جهت گيري آن كابوس خواهد بود و سالها انرژي خلاقانه، حسن نيت سياسي و مقادير زيادي منابع مالي در اين رأي از بين خواهد رفت.
كميسيون اروپا پيشنهاد مي كند اجزاي اصلي موسسه شش حلقه دانش و نوآوري يا طرحهاي مشترك متشكل از دانشگاه، دستگاههاي تحقيقاتي و شركتهايي خواهد بود كه روي پيمانكاريهاي تعيين شده توسط هيأت مديره كار مي كنند. باروسو مايل است يكي از اين حلقه ها روي تغيير آب و هوا كار كند. موضوع گروههاي ديگر مي تواند نانو تكنولوژي،  نرم افزار كامپيوتر يا زيست فناوري باشد. دو گروه نخست در سال 2010 ايجاد خواهد شد.
يان فيگل كميسر آموزش اتحاديه اروپا گفت: بودجه اوليه طرح 308 ميليون يورو خواهد بود كه از محل بودجه اتحاديه تأمين مي شود. بروكسل انتظار دارد بخش خصوصي قسمتي از بودجه را بپردازد. اميد آن تقسيم 50-50 است. از جمله شركتهايي كه گفته مي شود به مشاركت علاقه مندند، مي توان از اينها نام برد: زيمنس، مايكروسافت، فيزر، نوكيا، يوني لور، اريكسون، فولكس واگن، بي پي و شل. تا به حال هيچ كدام با پرداخت پول موافقت نكرده است.
آقاي باروسو مي گويد مطمئن است اكثر دولتهاي اروپايي، اگر نگوييم همه آنها، از طرح وي حمايت خواهند كرد و شركتها نيز آماده مشاركت در آن هستند. وي خاطر نشان كرد اين موسسه فعاليتهاي مراكز فعلي دانشگاهي را دوباره كاري يا بهترين نيروهاي آنان را جذب نخواهد كرد. باروسو گفت:موسسه فناوري اروپا با شبكه هاي خود ديوار بين تحقيق،  آموزش و صنايع را برخواهد داشت تا توان بالقوه اروپا براي نوآوري آزاد شود.
منبع: گاردين، 19 اكتبر 2006

|   اجتماعي    |    ادب و هنر    |    اقتصادي    |    دانش فناوري    |    بـورس    |    زادبوم    |
|   حوادث    |    بين الملل    |    سياسي    |    شهر تماشا    |    سلامت    |    شهري    |
|   دانش    |    ورزش    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |