چهارشنبه ۶ دي ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۶۹ - Dec 27, 2006
سرقت از خانه پدر براي ازدواج با پسر مورد علاقه
گروه حوادث - كارآگاهان پليس تهران تحقيقات گسترده اي را براي دستگيري جوان فريبكاري كه به بهانه ازدواج ،دختر دانشجويي را وادار به سرقت طلاهاي خانواده اش كرده بود آغاز كردند.
هفته گذشته دختر جواني پس از 10روز فرار از خانه، درحالي كه صورتش كبود شده بود به خانه برگشت و از ماجراي كلاهبرداري پسر جواني كه به بهانه ازدواج او را فريب داده بود پرده برداشت. والدين اين دختر وقتي از زبان او شنيدند پسر جواني به نام داريوش دخترشان را فريب داده است، همراه دختر خود به شعبه 6 بازپرسي در دادسراي ناحيه 5 رفتند و از او شكايت كردند. دختر جوان به نام شكوه در جريان بازجويي ها به قاضي يونسي بازپرس شعبه 6گفت: چند ماه پيش زماني كه به عنوان دانشجو مشغول به تحصيل بودم با پسر جواني به نام داريوش آشنا شدم .
داريوش ادعا مي كرد دانشجوي فوق ليسانس است و علاقه زيادي به من دارد، در ابتدا به او توجهي نمي كردم، اما پس از گذشت چند روز وقتي با اصرار شديد مرد جوان مواجه شدم به تدريج به او علاقه مند شده و فريب حرف هاي وي را خوردم. داريوش هميشه مي گفت فكرهاي بزرگي براي آينده دارد، اما براي عملي كردن آنها مجبور است كليه اش را بفروشد تا بتواند براي خودش سرمايه اي دست و پا كند. من هم كه فكر مي كردم مي توانم به او در رسيدن به آرزوهايش كمك كنم، مادربزرگم را راضي كردم تا يك ميليون تومان به او قرض بدهد. شكوه در ادامه گفت: مدتي از اين ماجرا گذشت و من كم كم متوجه شدم او نه تنها دانشجو نيست بلكه يك جوان بيكار است كه مي خواهد از من سوءاستفاده كند.
براي همين قصد داشتم رابطه ام را با او قطع كنم ، اما او با چرب زباني گفت همچنان به من علاقه دارد و مي خواهد مرا خوشبخت كند و من هم بار ديگر فريب او را خوردم، اما خانواده ام به شدت با ازدواج من و داريوش مخالف بودند.
مدتي بعد مرد جوان از من خواست با فرار از خانه همراه او به يكي از شهرهاي غربي بروم و در آنجا زندگي جديدي را آغاز كنيم، من هم كه فكر مي كردم اين تنها راه رسيدن به خوشبختي است قبول كردم .
يك روز قبل از فرار، داريوش تماس گرفت و از من خواست جواهرات خانوادگي و شناسنامه هاي پدر و مادرم را به سرقت ببرم ، من كه مي دانستم مخالفت با او فايده اي ندارد طلا و شناسنامه ها را به سرقت برده و از خانه فرار كردم. پس از فرار، او مرا به خانه اي برد و سعي كرد با استفاده از شناسنامه هاي پدر و مادرم مرا به عقد خودش در بياورد ولي هيچ دفترخانه اي حاضر نشد اين كار را انجام دهد و او وقتي كه وضع را اينطور ديد مرا در خانه اش زنداني كرد. 10 روز بعد در حالي كه از اين زندگي خسته شده بودم تصميم گرفتم به خانه برگردم ولي داريوش حاضر نشد طلاها را به من پس بدهد و براي آنكه اجازه ندهد به خانه برگردم مرا به باد كتك گرفت كه بر اثر كتك هاي او پرده يكي از گوشهايم پاره شد.
پس از اظهارات دختر جوان بازپرس يونسي دستور بازداشت داريوش را صادر كرد و تحقيقات پليس براي دستگيري او آغاز شد.
بازپرس يونسي روز گذشته با اعلام اين خبر با هشدار به دختران جوان گفت: متأسفانه دادن وعده دروغين ازدواج به دختران جوان شگرد بسياري از جوانان اغفالگر است.

عصبانيت مرد جوان از او قاتل ساخت
008025.jpg
گروه حوادث- مرد جوان پس از برگشتن از ميهماني وقتي با اعتراض همسرش مواجه شد با ضربات مشت به جان او افتاد و وي را به قتل رساند.
نيمه شب سوم دي ماه ،مسئولان درمانگاهي در خيابان فروزان، شهر ري با پليس تماس گرفتند و ماموران را در جريان انتقال جسد بي جان يك زن جوان به اين درمانگاه قرار دادند.
در پي اين تماس تيمي از ماموران كلانتري 175 باقر شهر براي بررسي موضوع عازم درمانگاه شدند و در بررسي هاي اوليه دريافتند جسد متعلق به زني 24 ساله است كه توسط همسرش به درمانگاه انتقال يافته است. ماموران وقتي متوجه آثار خونريزي و كبودي بر سرو صورت زن جوان شدند ماجرا را به بازپرس جنايي شهرري اطلاع دادند و با حضور بازپرس در درمانگاه بازجويي از همسر زن جوان آغاز شد.
در حالي كه شوهر زن در بازجوييهاي اوليه ادعا مي كرد همسرش بر اثر زمين خوردن جان خود را از دست داده است، در بررسي هاي تخصصي مشخص شد زن جوان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و همين مساله باعث شد شك پليس به همسر او بيشتر شود. با صدور قرار بازداشت براي مرد 24 ساله، او به اداره دهم آگاهي تهران انتقال يافت و سرانجام در بازجويي هاي پليسي پرده از قتل همسرش برداشت.
مرد جوان به كارآگاهان پليس گفت: شب حادثه وقتي ديروقت به خانه برگشتم با اعتراض همسرم مواجه شدم و همين اعتراض باعث مشاجره شديدي بين ما شد. وي ادامه داد: من كه كنترلم را از دست داده بودم، با مشت چند ضربه به سر و صورت همسرم زدم و وقتي ديدم او بي هوش شد با كمك همسايه ها وي را به درمانگاه انتقال دادم ولي او قبل از رسيدن به درمانگاه جان خود را از دست داد.
سرهنگ خوئيني معاونت اداره آگاهي تهران با اعلام اين خبر گفت: پس از اعترافات مرد جوان، بازپرس جواهري وي را براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار اداره آگاهي تهران قرار داد.

به اتهام سرقت مسلحانه و۴ فقره قتل صورت مي گيرد
رسيدگي به پرونده نقابداران سياه در وقت فوق العاده
نقابداران سياه به اتهام 4 جنايت به زودي محاكمه مي شوند
طلاهاي مسروقه
008016.jpg
008019.jpg
008022.jpg
گروه حوادث- پرونده 4 عضو باند (نقابداران سياه )كه بعد از دستگيري در جريان سرقت مسلحانه طلافروشي فردوسيه شهريار ، به 4 قتل اعتراف كرده بودند، صبح ديروز براي صدور راي نهايي به شعبه 71 دادگاه كيفري استان فرستاده شد.
دستگيري اين چهار متهم كه۳ برادر و يك محكوم به حبس ابد هستند، به دنبال سرقت مسلحانه مرگبار در 25 شهريور امسال در دستور كار ويژه پليس استان تهران قرار گرفت .
در جريان اين سرقت خونين ، 4 جوان مسلح كه صورت خود را با نقاب پوشانده بودند، با حمله به طلافروشي فردوسيه شهريار قصد سرقت از آنجا را داشتند كه با مقاومت مرد طلافروش به سوي او شليك كرده و او را زخمي كردند. سارقان لحظاتي بعد به سوي صاحب مغازه شيريني فروشي اي كه براي نجات همسايه طلافروش خود از بالاي پشت بام كناري به سوي سارقان  آجر پرت مي كرد شليك كرده و پس از قتل وي با سرقت 2 كيلو طلا از محل گريختند. مرد جوان لحظاتي بعد با خروج از مغازه ، با شليك تيرهاي هوايي اقدام به پراكنده كردن ساكنان محل كه در مقابل مغازه تجمع كرده بودند نموده و بدون بر جاي گذاشتن هيچ ردي متواري شدند.
كارآگاهان در نخستين اقدام به ردزني موتورسيكلتهاي سارقان پرداخته و با اقدامات اطلاعاتي و امنيتي توانستند مالك يكي از موتور سيكلت ها به نام (غلامعلي) را ساعاتي بعد از سرقت شناسايي كنند.
با دستگيري اين جوان وي در بازجويي ها به شركت در سرقت مسلحانه با همدستي 3برادر به نامهاي سيامك، سياوش و هادي اعتراف كرد
با دستگيري ساير اعضاي اين باند در باغ ميوه اي در شهريار، آنها علاوه بر سرقت مرگبار از طلافروشي فردوسيه و قتل مرد شيريني فروش، به قتل۳مرد ديگر و 3 فقره زورگيري اعتراف كردند.
صبح ديروز پرونده اين جنايت براي رسيدگي در وقت فوق العاده در اختيار قاضي عزيزمحمدي قرار گرفت تا متهمان اين 4 جنايت سياه به مجازات برسند.

ما (همه) متهميم
حامد فرحبخش
اغفال 37 زن و دختر جوان از سوي پيرمرد اصفهاني ، دام شيطاني راننده مسافركش براي 8 زن ، اعتراف به 21 مورد ربودن زنان از سوي باند باغ خرمالو ، فريب 10 دختر جوان توسط خواستگار قلابي، دستگيري رمال حيله گر به اتهام اغفال۷ زن و ... .
نمي دانم چرا هر وقت در صفحات حوادث، خبر دستگيري مردي اغفالگر، خواستگاري قلابي ، رمالي فريبكار يا اعضاي شبكه شيطاني ربودن دختران و زنان جوان منتشر مي شود، حتما بايد آمار فريب خوردگان و قربانيان از تعداد انگشتان دست بيشتر باشد - گاه حتي چندين برابر- انگار اين يك روال نانوشته شوم و نفرين شده است.
بارها و بارها من و شما به اين فكر كرده ايم كه چرا هميشه اينطور است و بعد از قرباني شدن دهها زن و دختر بايد متهم دستگير شود.
مي شود خيلي راحت همه چيز را انداخت، گردن پليس و دستگاه قضايي كه كم كاري كرده اند و گذاشته اند غده آن قدر بزرگ و چركين شود يا نه از اين هم ساده تر، مي شود همه چيز را به هوچيگري و اغراق حوادث نويس ها مرتبط كرد و گفت دروغ مي نويسند تا بيشتر بفروشند، يا مي شود خيلي هاي ديگر را متهم كرد... .
اما مي شود ابرهاي توهم را كنار زد و واقع نگر بود و آنوقت فكر كرد من و شما هركدام چقدر در زنجيره اي شدن اين حوادث تلخ و شوم دخيل هستيم؟
مي شود فكر كرد زني كه نخستين قرباني باند بوده و يا قربانيان بعدي چقدر با سكوت خود و شكايت نكردن باعث تشويق متهم به ادامه جنايت كثيفش شده اند ، اين بار اما بيرحمانه تر و با اطمينان بيشتر از شكايت نكردن قربانيان ...
مي شود فكر كرد شوهر جوان يا پدر و برادري كه با ايجاد ترس و وحشت در همسرشان و يا دختر خانواده ،شرايطي را بوجود آورده اند كه زن جوان از ترس فاش شدن ماجراي ربودن و آزار و اذيتش ، به جاي شكايت خود را در اتاقهاي خانه پنهان مي كند چقدر مقصرند.
زن بيگناهي كه گاهي حتي حاضرمي  شود با تهديد رباينده و يا اغفالگرش به هر خفتي و از جمله همدستي مرد غريبه اي كه از او فيلمي در اختيار دارد تن دردهد ...
مي شود فكر كرد من خبرنگار جنايي كه ننوشتم اگر خداي ناكرده چنين اتفاقي رخ داد، تنها و تنها راه شكايت كردن از مرد شيطاني است، چقدر در اين جنايت سهيم هستم.
بله، مي شود فكر كرد كه چقدر همه ما متهم هستيم، تنها جرممان متفاوت است.

شكارچيان زنان و دختران در مشهد به دام افتادند
گروه حوادث - سرنشينان يك دستگاه پيكان كرم رنگ كه پس از سوار كردن زنان و دختران جوان به عنوان مسافر، آنها را مورد آزار و اذيت قرار داده و اموالشان را به سرقت مي بردند دستگير شدند.
تحقيقات پليس براي دستگيري متهمان در پي شكايت دختر 28 ساله اي آغاز شد كه شبانه از سوي سرنشينان پيكان ربوده شده و مورد آزار و اذيت قرار گرفته بود.
طبق اظهارات دختر جوان، هنگاميكه وي قصد داشته از محل كار خود به خانه برگردد ،در دام آدم ربايان گرفتار شد و متهمان پس از ربودن اين دختر وي را با تهديد چاقو به بيابان هاي اطراف مشهد كشانده و مورد آزار قرار داده بودند.
اظهارات دختر جوان در حالي صورت مي گرفت كه چند روز بعد نيز 4 زن و دختر ديگر با مراجعه به پليس از سرنشينان پيكان كرم رنگ شكايت كردند.
كارآگاهان پس از تحقيق از شاكيان پرونده توانستند مشخصات خودرو را به دست آورده و سرانجام آن را در يكي از خيابان هاي مشهد شناسايي كنند. جواني به نام صادق كه راننده اين خودرو بود پس از انتقال به اداره پليس به ربودن زنان و دختران جوان با همدستي دو نفر از دوستانش اعتراف كرد و پليس توانست آنها را نيز شناسايي و دستگير كند. رسيدگي به اين پرونده در حالي ادامه دارد كه متهمان به سرقت و آزار و اذيت دختران ديگري نيز اعتراف كرده اند، اما دختران جوان شكايت نكرده اند.

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |