گروه حوادث- پرونده جنايتكاري كه بعد از قتل يك مهندس راه و ساختمان به خاطر بدهي 3 ميليارد توماني، در يك جراحي پيچيده چهره خود را تغيير داده بود، براي محاكمه از اصفهان به دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد تا 5 قاضي شعبه 71 دادگاه راي نهايي را درباره آن صادر كنند.
شليك مرگبار
شامگاه 14 آذر۸۲ دقايقي پس از آ نكه صداي شليك هاي مرگبار در يكي از محله هاي اصفهان پيچيد، پسرجواني وحشت زده از همسايه ها براي نجات پدرش كمك خواست.
هنگامي كه همسايه ها هراسان از خانه بيرون دويدند ، در پاركينگ خانه با جسد نيمه جان يكي از همسايگان كه مهندس راه و ساختمان سرشناسي به نام منوچهر بود روبه رو شدند. دقايقي بعد از انتقال مرد مجروح به بيمارستان،ماموران پليس جنايي اصفهان در محل حادثه حضور يافته و به بازجويي از پسر خانواده كه تنها شاهد حادثه بود پرداختند. مرد جوان در اظهاراتش مدعي شد؛ دقايقي قبل زماني كه به همراه پدرم در خانه بوديم ناگهان صداي زنگ خانه به صدا درآمد، پدرم بعد از برداشتن آيفون گفت فردي به نام (قاسمي) پشت در است كه با وي كار دارد و براي همين به جلوي در رفت.
هنوز دقايقي نگذشته بود كه ناگهان صداي شليك گلوله  اي را شنيدم ،به سرعت خودم را به آنجا رساند، پدرم و مرد قوي هيكلي كه صورتش را با كلاه بافتني پوشانده بود با يكديگر گلاويز شده بودند، مرد مسلح در حاليكه متوجه حضور من شده بود، پدرم را به گوشه پاركينگ پرت كرد و چند گلوله به طرفش شليك كرد ، اما قبل از آنكه بتوانم كاري انجام دهم او از در خارج شده و سوار بر موتورسيكلتش متواري شد.
در حالي كه پليس هيچ نشاني از مرد ضارب نداشت، منوچهر در اثر جراحات وارده در بيمارستان جان باخت و به اين ترتيب پليس با پرونده پيچيده اي مواجه شد . وقتي در بررسي هاي اوليه مشخص شد مقتول مرد سرشناس و ثروتمندي بوده ،اين فرضيه كه وي قرباني اختلافات مالي شده باشد قوت گرفت و به اين ترتيب در نخستين مرحله تمام كساني كه با وي ارتباط مالي داشتند، شناسايي و تحت كنترل قرار گرفتند. در حاليكه تحقيقات كارآگاهان جنايي اصفهان نشان مي داد مرد ميانسالي به نام ناصر 3 ميليارد تومان به قرباني بدهكار بوده ، عمليات پليسي براي دستگيري اين مرد آغاز شد، اما وي مدتي قبل از وقوع جنايت به طور ناگهاني از اصفهان متواري شده و با خانواده اش به مكان نامعلومي نقل مكان كرده بود.
رديابي مرد جنايتكار در تهران
به اين ترتيب ماموران براي شناسايي مخفيگاه ناصر تلاش گسترده اي را آغاز كردند، تا اينكه پس از گذشت 8 ماه متوجه شدند يكي از فرزندان ناصر در شمال كشور مشغول تحصيل است. هنگامي كه ماموران با پيگيري اين سرنخ، توانستند خانه ناصر و خانواده  اش را در شهرك راه آهن تهران رديابي كنند، محل زندگي وي تحت تعقيب و مراقبت نامحسوس قرار گرفت. در حاليكه مدتي از كنترل شبانه روزي خانه مي گذشت ماموران به مردي مشكوك شدند كه با صورت باندپيچي شده به اين خانه رفت و آمد داشت اما چهره وي با تصاويري كه پليس از ناصر داشت شباهتي نداشت، از آنجايي كه احتمال مي رفت حيله اي در كار باشد مرد ميانسال دستگير و از وي درباره باندپيچي صورتش تحقيق شد.
اين مرد در بازجويي هاي مقدماتي مدعي شد چندي قبل در اثر تصادف صورتش زخمي شده و بعد از عمل جراحي به اين صورت درآمده است و به هيچوجه از ماجراي جنايت اصفهان اطلاعي ندارد ، اما ماموران پليس براي آنكه صحت ادعاهاي اين مرد روشن شود ،پزشك جراح وي را شناسايي كردند. پزشك جراح هنگامي كه در مقابل ماموران قرار گرفت گفت :
۸ ماه قبل اين مرد به مطب من آمد و از من خواست با انجام عمل جراحي صورتش را كاملا تغيير قيافه بدهم.
ماموران كه متوجه شده بودند ناصر به دليل نامعلومي از گفتن حقيقت طفره مي رود وي را تحت بازجويي هاي فني و تخصصي قرار دادند تا اينكه سرانجام وي بعد از 38 روز بازداشت، بالاخره لب به اعتراف گشوده و به قتل مهندس سرشناس اصفهاني اعتراف كرد. وي در بازجويي ها درباره انگيزه اش از اين جنايت گفت: از مدت ها قبل به خاطر معاملات ملكي به مقتول 3 ميليارد تومان بدهكار بودم، در حاليكه نمي توانستم طلبم به اين مرد را بدهم ، متوجه شدم طلبكاران ديگرم هم با طرح شكايتي حكم جلبم را گرفته اند، به همين خاطر از اصفهان فرار كرده و به تهران آمدم. يك ماه بعد تعداد زيادي اسلحه تهيه كردم و تصميم گرفتم تمامي طلبكارانم را از پاي درآورم.
در نخستين اقدام به مقابل در خانه منوچهر رفته و خودم را با نام قاسمي معرفي كردم تا مطمئن شوم او به مقابل درمي  آيد و سپس او را به قتل رساندم.
قاضي عزيزمحمدي- رئيس شعبه 71 دادگاه كيفري استان- روز گذشته با اعلام اين خبر گفت: پرونده اين جنايت به دليل حساسيت موضوع به دادگاه كيفري استان تهران ارسال شده است، اما پس از مطالعه پرونده متوجه شديم عامل اين جنايت در حال حاضر در زندان اصفهان به سر مي برد بنابراين با درخواست از زندان اصفهان دستور انتقال متهم را به تهران صادر كرده  ايم تا وي در وقت فوق العاده محاكمه شود.

گروه حوادث- سارق 400ميليون توماني براي آنكه مخفيگاهش شناسايي نشود، مخفيانه در هتل هاي گرانقيمت پايتخت اقامت مي كرد، اما پليس با ردگيري وي توانست او را در عمليات ضربتي دستگير كند.
از اواسط سال 84 پس از آنكه پرونده چندين سرقت مشابه به اداره 17 پليس آگاهي پايتخت ارسال شد، كارآگاهان با بررسي پرونده ها متوجه شدند در تمامي سرقتها ، منازلي كه مورد سرقت قرارگرفته اند ، دركنار خانه هاي نيمه كاره قرار دارند . به اين ترتيب اين فرضيه كه سارق يا سارقان براي ورود به خانه  اي كه قصد سرقت از آن را داشته اند دور از چشم كارگران در ساختمان نيمه كاره كنار آن مخفي شده و سپس درفرصت مناسب به بالكن خانه موردنظر رفته اند قوت گرفت. در حالي كه در تمامي سرقتها طلاجات ، چك پولها و لوازم گرانقيمت خانه سرقت شده بود، كارآگاهان پليس به اين نتيجه رسيدند كه تمامي سرقت ها توسط يك سارق تك روي سابقه دار به نام داريوش صورت گرفته است .
ولخرجي با پول هاي بادآورده
با بدست آمدن اين سرنخ ، پليس جستجوي خود براي دستگيري سارق حرفه اي را آغاز كرده و تمام پاتوق هاي مرد جوان تحت مراقبت نامحسوس كارآگاهان قرارگرفت ،اما ردي ازمتهم به دست نيامد تا اينكه كارآگاهان از طريق مخبرين خود از اقامت جواني كه شباهت زيادي با سارق تحت تعقيب داشت دريكي ازهتل هاي بسيار گرانقيمت پايتخت مطلع شدند .
هنگامي كه كارآگاهان با انجام تحقيقات تخصصي خود به اين نتيجه رسيدند كه داريوش براي اينكه ردي از خود باقي نگذارد با هويت جعلي در هتل اقامت كرده است با دستور قضايي عمليات دستگيري وي را آغاز كرده و سارق حرفه اي را در اتاق خود بازداشت كردند. سرهنگ داوود سلطاني معاون آگاهي تهران روز گذشته با اعلام اين خبر گفت: پس از آنكه از مخفيگاه مرد جوان اموال مسروقه بدست آمد، مشخص شد فرضيه پليسي درباره شگرد سارق براي ورود به خانه هاي سرقت شده درست بوده است.
داريوش در بازجويي ها اعتراف كرد در طي دو سال گذشته، از 65خانه ويلايي درمحدوده يوسف آباد،كارگر شمالي واميرآباد سرقت كرده است كه ارزش اموال مسروقه بيش از۴۰۰ميليون تومان برآورد شده است.

گروه حوادث - جواني كه مدعي است به خاطر نگاه چپ سرنشين پرايد وي را با ضربات چاقو به قتل رسانده دستگير شد.
۲۴ آذر كارآگاهان اداره دهم آگاهي پايتخت از وقوع نزاع خونيني درخيابان گرگان مطلع شدند ،قرباني 20ساله به نام احمد در اثراصابت 3ضربه چاقو به شكمش جان باخته بود. پليس جنايي درتحقيقات اوليه خود بر روي اين پرونده، جوان ضارب به نام دانيال را شناسايي كرده و سرانجام بعد از۳ روز جستجو، مخفيگاه متهم 18ساله را شناسايي و وي را دستگير كرد. سرهنگ حسين خوئيني معاون آگاهي پايتخت روز گذشته با اعلام اين خبر گفت :دانيال بعد از دستگيري انگيزه خود از اين جنايت را نگاه چپ سرنشينان پرايد احمد اعلام كرد و گفت: همين نگاه چپ باعث شد همراه چند نفر از دوستانم به دنبال مقتول رفته و در يك درگيري او را به قتل برسانم. رسيدگي به اين پرونده در دادسراي جنايي تهران ادامه دارد.

گروه حوادث يك هواپيماي مسافربري با 102سرنشين در جنوب اندونزي ناپديد شد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه، اين هواپيما كه متعلق به يك شركت خصوصي هواپيمايي به نام (آدم اير) بود در مسير جاوه به طرف سولاوزي درشرق اندونزي درپرواز بود كه ناگهان ارتباطش با برج مراقبت قطع شده وناپديد شد . سخنگوي نيروي امداد اندونزي اعلام كرد: دراين هواپيما 96مسافرو۶خدمه وجود داشتند.

گروه حوادث- وكيل پرونده كلاهبرداري 60ميليارد توماني زماني كه نامه بازپرس دادسراي فرودگاه به پليس بين الملل را جعل مي كرد تصور نمي كرد كپي نامه راز او را فاش كند.
اين وكيل خلافكار قصد داشت با جعل نامه بازپرس پرونده، پليس بين الملل را مجبور به دستگيري مردي كند كه در ابوظبي امارات به سر مي برد. مدتي پيش پرونده اي در اختيار شعبه اول دادسراي فرودگاه قرار گرفت كه از كلاهبرداري چند ميليارد توماني از فردي كه مالك چند كارخانه صنعتي در تهران بود حكايت داشت. بر اساس اين پرونده فردي متهم بود با معرفي خود به عنوان نماينده كارخانه هاي معتبر اروپايي اقدام به فريب شاكي پرونده كرده و دست به كلاهبرداري
چند ميلياردتوماني از وي زده است.
بازپرس مهاجري پس از مطالعه پرونده و شنيدن اظهارات شاكي دستور آغاز تحقيقات پليسي در خصوص اين پرونده را صادر كرد و ماموران در بررسي هاي اوليه دريافتند متهم پرونده به ابوظبي امارات گريخته و قصد دارد با دريافت اقامت دايم آمريكا به اين كشور برود. با به دست آمدن اين اطلاعات بازپرس پرونده با ارسال نامه اي از اينترپل ايران خواست با همكاري پليس امارات متهم را شناسايي و از او بخواهند براي انجام تحقيقات و دفاع از خود به دادسراي فرودگاه تهران مراجعه كند. اما نامه اي كه در اختيار اينترپل ايران قرار گرفت حاكي از آن بود كه بازپرس پرونده دستور بازداشت متهم و انتقال او به ايران را صادر كرده است.
ماموران اينترپل پس از دريافت اين نامه با همكاري پليس ابوظبي عمليات مشتركي را براي شناسايي محل اقامت متهم آغاز كردند و مدتي بعد با شناسايي اين محل آنجا را به صورت نامحسوس زير نظر گرفتند.
پيش از دستگيري متهم،ماموران اينترپل با بازپرس پرونده تماس گرفتند تا نتيجه اقدامات خود را در اختيار او قرار دهند و آنجا بود كه مشخص شد در نامه بازپرس پرونده به پليس بين الملل دستور بازداشت متهم وجود نداشته است. با مشخص شدن اين موضوع بازپرس مهاجري از اينترپل خواست تا اين نامه را به دادسراي فرودگاه ارسال كند و زماني كه آن را با كپي نامه موجود در بايگاني مطابقت داد مشخص شد كه فردي نامه را دستكاري كرده و دستور بازداشت متهم را جعل كرده است.
از آنجا كه وكيل شاكي پرونده تنها كسي بود كه در جريان نوشتن اين نامه قرار داشت و نامه مورد نظر توسط او به پليس بين الملل تحويل داده شده بود، بازپرس مهاجري وي را به دادسرا احضار و بازجويي از او را آغاز كرد.
اين مرد در بازجويي ها به بازپرس پرونده گفت: زماني كه قرار شد نامه را به مقر اينترپل ببرم در بين راه وسوسه شدم و براي اينكه مانع از فرار متهم به آمريكا شوم، نامه بازپرس را جعل كردم. به همين خاطر پلمپ نامه را باز كردم و با جعل خط بازپرس به جاي احضار متهم به دادسرا نوشتم كه او بايد بازداشت و به ايران منتقل شود. پس از اظهارات وكيل خلافكار بازپرس مهاجري دستورات قضايي را صادر كرد و تحقيقات تكميلي در اين باره ادامه دارد.