پنجشنبه ۵ بهمن ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۹۲ - Jan 25, 2007
گزارشي از اولين نشست رو در رو با بيماران سرطان سينه
ايراني ها سرطان را چه طور معني مي كنند
فرنوش صفوي فر
011742.jpg
سرطان سينه؛ عبارتي دوكلمه اي كه تخمين زده مي شود سالانه حداقل 70 هزار نفر را در ايران درگير مي كند. و آخرين پنج شنبه دي ماه سال 85 ، به همت بخش شيمي درماني مركز پزشكي خاص وابسته به بنياد امور بيماري هاي خاص، عده اي از اين بيماران دور هم جمع شدند، در كنار پزشكانشان، تا بگويند كه ايراني ها اين سرطان را چه طور معني مي كنند. داستان را از اول بخوانيم، جايي كه يك غيرعادي كوچك، زندگي را زير و رو مي كند و بعد...
خودم فهميدم
حس كردم چيزي غيرعادي در سينه راستم لمس مي كنم... رفتم پيش پزشك... اين را خانم شاهمرادي، 46 ساله، كه از كرمانشاه آمده، مي گويد. ظاهراً وقتي به پزشك مراجعه كرده، زياد جدي گرفته نشده. بنابراين آمده تهران و اينجا بيماري اش تشخيص داده مي شود.
آمارها مي گويد 95 درصد سرطان هاي سينه با معاينه خود افراد كشف مي شوند. نكته در اينجاست كه اگر زنان از سنين پايين تر، كه شانس سرطان كمتر است، به معاينه ماهانه سينه هاي خود عادت كنند، با خصوصيات آنها آشنا مي شوند و هر حالت غيرعادي را خيلي زود تشخيص مي دهند. تشخيص هم هرچه زودتر باشد، درمان اميدواركننده تر است. به همين علت پزشكان توصيه مي كنند زنان از 20 سالگي به بعد، هر ماه، 2 تا 3 روز بعد از پايان عادت ماهيانه، سينه هايشان را معاينه  كنند.
خانم داوودآبادي، بيمار ديگري كه در اين جمع حاضر است، مي گويد: من هم خودم متوجه يك توده غيرطبيعي در سينه ام شدم. اول مي خواستم محل نگذارم، مي گفتم چيز مهمي نيست. اما همسرم اصرار كرد كه حتماً بايد پي اش را بگيري. با پيگيري هاي او بود كه رفتم دكتر و او هم بلافاصله مرا به جراح معرفي كرد تا نمونه برداري شود. همانجا به من گفت اين سرطان است. همان شب مرا پيش جراح فرستاد.
دكتر رضا ملايري، فوق تخصص خون و سرطان كه در اين نشست حاضر شده، مي گويد: توجه و حساسيت پزشكان، به خصوص همكاران عمومي و متخصصان زنان در كشف به موقع بيماري اهميت زيادي دارد. واقعاً به اين پزشك بايد آفرين گفت كه با بيمارش اين قدر صريح، قاطع و دلسوزانه رفتار كرده است.
اكثر پزشكان، البته از ديد دكتر ملايري، از آوردن كلمه سرطان خودداري مي كنند. مي گويند توده، غده، ناراحتي جدي، اما نمي گويند سرطان. در حالي كه به نظر مي رسد اين حق بيمار است كه از شرايط جسمي اش خبر داشته باشد و بداند كه در چه وضعيتي است. در مرحله بعد بايد درمان ها را براي او توضيح داد و به او كمك كرد كه با بيماري اش كنار بيايد.
روز تولد دوباره
وقتي دكترم روز بعد از عمل مرا ديد، از من پرسيد تاريخ تولدت كي بوده، من هم گفتم. اما او گفت تاريخ تولد تو امروز بوده. اگر اين عمل را پشت گوش مي انداختي، درست مثل اين بود كه دستي دستي زندگي را از خودت گرفته باشي. اما امروز به خودت زندگي بخشيدي.
از يكي از بيماران مي پرسم بعد از عمل چه احساسي داشتي؟ و او جواب مي دهد: خيلي نگران بودم، با خودم فكر مي كردم دخترم بعد از من بايد به كي پناه ببرد، بي كس و تنها مي شود و خلاصه خيلي براي او ناراحت بودم كه بي مادر مي شود. او تأكيد مي كند كه اگر كمك و محبت همسرش نبود، نمي توانست از آن حال دربيايد.
دكتر ملايري چيزي را كه در ذهن اكثر افراد جا افتاده به شدت رد مي كند. براي بيشتر افراد، مثل اين خانم، كلمه سرطان مترادف است با مرگ فوري، در حالي كه حضور اين افراد در اين مجلس ثابت مي كند كه اين تصور كاملاً اشتباه است. باور كنيد ما اين خانم ها را انتخاب نكرده ايم. اينها فقط اولين افرادي بودند كه امروز وارد جلسه شدند.
برداشتن سينه يا غده؟
سابقاً وقتي كسي توده بدخيمي در سينه داشت، جراحان ترجيح مي دادند همه سينه را بردارند تا خيال خودشان و مريض را راحت كنند. اما حالا جراحي ها محتاطانه تر انجام مي شود. اين توضيحات را دكتر مهرداد قاسم بلند مي دهد، جراح مركز پزشكي خاص. او جراحي محتاطانه را به اين شكل تعريف مي كند: در عمل اول، يك چهارم كل سينه برداشته مي شود. اگر در بررسي هاي پاتولوژيست، حداقل 1 سانتي متر دور تومور بافت سالم وجود داشت، اين نشان مي دهد كه مقدار برداشت ما كافي بوده است. البته متاسفانه اكثر بيماران ما وقتي مراجعه مي كنند كه ديگر چاره اي نداريم جز برداشتن كل سينه. بنا به مورد، تصميم مي گيريم كه غدد زير بغل را هم برداريم يا نه.
دكتر قاسم بلند خاطره جالبي از يكي از بيمارانش نقل مي كند: يك بار بيماري بعد از عمل مستكتومي (برداشتن سينه) پيش من آمد، در حالي كه دستش را از ناحيه شانه بالا گرفته بود. مي گفت به من گفته اند چون زير بغلت را هم تخليه كرده اي، بايد دستت را بالا بگيري. مدت ها بعد از عمل، همين طور دستش را بالا نگه مي داشت. به او گفتم اصلاً اين طور نيست. چون ما فقط غده هاي لنفاوي را برداشته ايم و به عضله و عصب دست نزده ايم. يكي دو روز اول ممكن است موقع حركت دادن، احساس درد وجود داشته باشد، ولي بعد از اين مدت ما حتي از بيمار مي خواهيم دردش را تحمل كند و شانه را حركت دهد. فيزيوتراپي هم براي همين است.
ما هنوز ما هستيم
عمل جراحي برداشتن سينه يا مستكتومي، عمل حساسي است، چون به نوعي با خودانگاره زن بودن فرد در ارتباط است. اغلب بيماران بعد از اين عمل نگرانند كه آيا همسرشان باز هم آنها را به عنوان يك زن مي پذيرد يا نه. اين نظر دكتر فرزام پروا، روانپزشك مركز پزشكي بنياد بيماري هاي خاص است. خانم اظهري، كه سال گذشته تجربه تشخيص بيماري اش را داشته، احساس خود را بعد از جراحي اين طور توضيح مي دهد: احساس خلأ و بيهودگي مي كردم، آخر بيماري من در جريان يك بارداري ناموفق تشخيص داده شده بود. من فرزندم را از دست داده بودم و تازه فهميده بودم كه سرطان هم دارم. آينده را خيلي تيره و تار مي ديدم، واقعاً درب و داغان بودم اما بيشتر از همه همسرم به من كمك كرد كه دوباره به زندگي اميدوار شوم.
دكتر پروا توضيح مي دهد: در هر بيماري مزمني، حمايت خانواده خيلي مهم است. هم به بيمار كمك مي كند بيماري اش را به موقع پيگيري كند و درمان لازم را انجام دهد، هم روحيه اش را بالا مي برد و همين كمك مي كند درمان ها بهتر بر او اثر كنند. از ديد اين روانپزشك، فرق كشور ما با برخي كشورهاي حتي توسعه يافته در اين است كه آنها وقتي متوجه مي شوند يكي از اعضاي خانواده شان سرطان دارد يا هر بيماري مزمني كه ممكن است به كمك او نياز داشته باشد، او را رها مي كنند. اين نتيجه تحقيقات خود آنهاست. در حالي كه در كشور ما، در اغلب موارد، برعكس است. البته در ايران هم هستند كساني كه عزيزان خود را در اين شرايط تنها مي گذارند، اما معمولاً ما حمايت خانواده ها را از بيماران مي بينيم و اين نكته اي است كه به آنها امكان مي دهد با بيماري شان كنار بيايند.
ماراتن شيمي درماني
بعد از برداشتن سينه، مرحله بعد، شيمي درماني است؛ كلمه اي كه براي اكثر بيماران در لحظه اول، دلهره آور و ترسناك است. از خانم اظهري مي پرسم اگر كسي بگويد قرار است شيمي درماني شود ولي مي ترسد، به او چه مي گويد. او جواب داد: اول به او حق مي دهم. خود من هم خيلي مي ترسيدم. آن اوايل وقتي اطرافيانم، يا دوستاني كه خودشان شيمي درماني كرده بودند، به من زنگ مي زدند، خيلي خوشم نمي آمد. ولي بعد ديدم همين تلفن ها و صحبت ها آرامم مي كند. حالا هم اگر بفهمم كسي مي خواهد دوره شيمي درماني را شروع كند، خودم پيشقدم مي شوم و با او حرف مي زنم. به او مي گويم همه اين عوارض گذرا هستند و بعد از مدتي همه چيز به حالت اول برمي گردد.
شايد اگر كسي خودش اين دوره ها را تجربه نكرده باشد، خيلي متوجه سختي شرايط اين بيماران نباشد. ميترا اظهري درباره عوارض شيمي درماني مي گويد: يكي دو جلسه اول واقعاً وحشتناك است. حالت تهوع خيلي شديد، خون ريزي از لثه و بيني، سرگيجه و بي حالي، كبودي ناخن ها و خشك شدن پوست. اما دوره هاي بعدي راحت تر گذشت. خانم نوري كه از بيماران اين مركز بودند و در بخش هم حضور فعال داشتند، خيلي به من كمك كردند تا اين دوره ها را بگذرانم.
وقتي يكي از بيماران درباره گذاشتن پروتز سينه سؤال مي كند، دكتر قاسم بلند مي گويد: من گذاشتن پروتز را در همان جراحي اول توصيه نمي كنم. چون ممكن است به شيمي درماني نياز داشته باشيد و اين پروتز مشكل ساز مي شود. نظر شخصي من اين است كه بهتر است بعد از تمام شدن جلسات شيمي درماني، براي گذاشتن پروتز (سينه مصنوعي) اقدام كرد.
زندگي با سرطان
حالا چه طور زندگي مي كني؟ با سرطان؟ خيلي جالب بود كه بيماران سرطان سينه، اين سؤال را چندان جدي نمي گرفتند. خانم داوودآبادي مي گويد: مثل بقيه آدمها، مثل خود شما! مي خندد. مثل اين كه از آن بالا چشمم به همسرش افتاده و او اشاره اي به او كرده. دو تا نوه دارم، يكي از دخترم و يكي از پسرم، مي برمشان پارك، با هم بازي مي كنيم، توي خانه گاه مراسم مذهبي داريم. پا به پاي همسرم كارها را مي كنيم و مشكلي نداريم. البته او رعايت مرا مي كند و نمي گذارد كارهاي سنگين تر را من بكنم. مي گويد اينها باشد سهم من. ولي زندگي من خيلي عادي و مثل بقيه مردم است.
خانم اظهري مي گويد: بالاخره زندگي ادامه دارد. من هم مي خواهم زنده و سالم باشم تا فداكاري هاي همسرم را جبران كنم. او در اين مدت خيلي به من محبت كرد. دختر 15 ساله ام هم هست. دكتر ملايري مي گويد: بعضي افراد سؤال هاي عجيبي مي كنند. مثلاً مي پرسند 7 سال بعد از شيمي درماني مي توانم موهايم را رنگ كنم. فلان چيز را بخورم، برايم ضرر ندارد؟ مي توانم ورزش كنم؟ الآن درمان سرطان سينه طوري شده كه ديگر نمي گويند كسي سرطان دارد ، مي گويند سرطان داشت . به آنها مي گويم شما سرطان داشتيد، درمانش كرديد و تمام شد. حالا بايد برويد و زندگي تان را بكنيد.
دكتر قاسم بلند هم مي گويد: نمي توانيد زندگي را با اين دلهره و اضطراب خراب كنيد كه نكند دوباره برگردد. هر زمان برگشت، دوباره براي درمان آن اقدام مي كنيد. ولي حالا زندگي تان را بكنيد. چه كسي مي تواند مطمئن باشد كه الآن يك سرطان تشخيص نداده در بدنش ندارد؟

پرونده سازي براي قطره هاي كوچكي كه هنوز رازهاي بزرگي درباره آنها پنهان مانده است
اشك ها، اين اشك هاي عزيز
پريسا شباني
011751.jpg
اشك، طرفه ديده را گرديد و رفت
اوفتاد آهسته و غلتيد و رفت
شايد وقتي پروين اعتصامي غزل اشك را مي سرود، هنوز كسي از راز حقيقي اين مرواريدهاي غلتان خبر نداشت. قرن هاست كه ادبا و شعرا از شور اشك مي گويند، اما دانشمندان سال هاي چنداني نيست كه به دنبال كشف معماي اشك و راز گريستن هستند.
سال هاي زيادي نيست كه دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند كه گريستن تقريباً يك ويژگي منحصر به فرد انساني است و هيچ موجود ديگري در دنيا نيست كه عواطفش را اين گونه بروز دهد. حتي افسانه هايي كه درباره اشك تمساح مي گفتند، معلوم شد كه حقيقت ندارد واگرچه همه حيواناتي كه دستگاه بينايي شان شبيه انسان است، غدد اشكي دارند، اما واقعاً اشك نمي ريزند. اشك چيست؟ اين قطرات كوچك آب چه پيامي دارند؟ و چرا انسان، در اوج غم يا در اوج شادي بايد اشك بريزد؟
***
اگرچه بيشتر ما نسبت به گريه، حداقل در منظر ديگران، احساس خوشايندي نداريم، اما گريه يك پديده طبيعي و فيزيولوژيك و يك عكس العمل روحي انسان هاست؛ از آن اتفاقاتي كه نشانه تندرستي است و اگر نيايد، بايد نگران بود، نه اگر بيايد.محققان نشان داده اند كه بيش از 85 درصد زنان و حدود 60 درصد مردان پس از گريه احساس بهتري پيدا مي كنند. روانپزشكان براين عقيده اند كه بروز ندادن هيجانات از لحاظ فيزيكي به فرد آسيب مي رساند و در برابر اتفاقات ناگوار، ممانعت از گريستن، نه تنها هيچ سودي ندارد، كه آسيب جسمي و رواني هم به فرد وارد مي كند.
محققان متوجه شده اند افرادي كه نسبت به گريستن نگرش هاي مثبت دارند از لحاظ فيزيكي و عاطفي سالم تر از افرادي هستند كه اصلاً گريه نمي كنند يا گريستن را بيهوده تصور مي كنند. همچنين مطالعات نشان داده گريستن، فشارخون افراد راپايين مي آورد و طي آن جريان اكسيژن به مغز بيشتر مي شود. مي توان گفت گريه بخشي از سيستم خود تنظيمي بدن است، چون در هنگام گريه كنترل نفس، فشار هوا و حركات عضلات فك و صورت با پيام هاي عصبي كه از قشر مغز مي رسد، هماهنگ مي شود. همچنين مي گويند سرازير شدن قطرات اشك، با افزايش ترشحات مخاطي بيني و گلو سيستم تنفس فرد را هم در مقابل عفونت مصون مي كند.
اشك ها استرس را مي شويند
يكي از تازه ترين تئوري ها را درباره گريه، دكتر ويليام فري، محقق آمريكايي مطرح كرده است. به اعتقاد او گريه كردن كمك مي كند بدن از مواد شيميايي كه در نتيجه استرس توليد شده اند، رهايي يابد و در نتيجه، افراد در رويارويي با غم و درد پس از مدتي گريه كردن احساس بهتري پيدا مي كنند. او حتي مي گويد تركيب شيميايي اشك هايي كه در اثر محرك هاي خارجي، نظير پياز، توليد مي شوند، با اشك هايي كه در اثر مواجهه با يك صحنه تأسف بار، مثل تماشاي يك فيلم غم انگيز، سرازير مي شوند تفاوت دارد. اشك هايي كه بر اثر غم و اندوه جاري مي شوند، علاوه بر اين كه حجم بيشتري دارند، حداقل چهار هورمون مختلف را نيز با خود دارند؛ هورمون هايي كه واكنش ما را نسبت به استرس تعديل مي كنند. يكي از اين هورمون ها پرولاكتين نام دارد كه احتمالاً به تحريك اشك كمك مي كند. داروهايي هم كه سطح پرولاكتين خون را كاهش مي دهند، در تشديد يا تقليل گريه هاي ناشي از بيماري هاي عصبي مؤثر بوده اند.
نكته ديگر اين است كه گريه نه تنها باعث ارتقاي سطح سلامت فرد مي شود بلكه به قول روانشناسان، در افزايش حس تعلق در گروه نيز تأثيرگذار بوده و موجب افزايش حضور و دخالت ديگران در زندگي فرد مي شود. در واقع، اشك ها يك روش مؤثر در ايجاد ارتباط هستند و در برانگيختن حس همدردي و دلسوزي سريع تر از هر ابزار ديگري عمل مي كنند. اخيراً يك مطالعه در سوئد نشان داد متهماني كه در جلسه دادگاه گريه مي كنند، به طور ناخودآگاه روي قضات تأثير مي گذارند و احكام خفيف تري برايشان صادر مي شود!
گريه هاي مردانه و زنانه
مطالعات دانشمندان نشان داد كه فراواني گريه در بين زنان به طور متوسط 3 تا 5 بار در ماه است، درحالي كه اين نسبت در بين مردان به طور متوسط 4/1 بار درماه گزارش شده است. به اين ترتيب زنان واقعاً بيشتر از مردان گريه مي كنند. بخشي از اين تفاوت ظاهراً ناشي از عوامل فيزيولوژيكي است. مثل اين كه نسبت هورمون پرولاكتين در خون زنان بيش از مردان است و مي دانيم كه پرولاكتين تقريباً يك هورمون زنانه است كه در توليد شير و تنظيم سيكل ماهانه نقش دارد. اين مطلب كه تا قبل از بلوغ، تفاوتي بين شيوه گريه كردن پسران و دختران وجود ندارد، اما در زمان بلوغ با افزايش پرولاكتين خون در دختران عادت هاي گريه تفاوت مي كند هم اين نظريه را تأييد مي كند.
بد نيست اين را هم بدانيد كه چند سال قبل مطالعه اي انجام شد و نشان داد كساني كه در طول زندگي خود به مناسبت هاي مختلف گريه مي كنند حدود پنج سال بيشتر از كساني كه هرگز گريه نمي كنند عمر مي كنند. گروهي هم از اين مطالعه استفاده كردند و گفتند طولاني تر بودن عمر خانم ها نسبت به آقايان به اين خاطر است كه زنان توانايي بيشتري براي گريه كردن دارند!
گريه، نشانه انسانيت
گريه، به معناي افزايش ترشح غدد اشكي به دنبال تغيير عواطف، يك ويژگي كاملاً انساني است. از آنجايي كه تحقيقات نشان داده جنين در درون رحم هم قادر به گريه كردن است و نوزادان هم، علاوه بر صدايي كه هنگام نارضايتي از خود درمي آورند (و اين نوع گريه نوزادي منحصر به انسان نيست و حيوانات هم رفتار مشابهي دارند) اشك هم مي ريزند، بنابراين گريه كردن نمي تواند يك رفتار آموختني باشد. با اين حال، فرهنگ، سن، جنسيت، فرآيند اجتماعي شدن، شخصيت، روابط و بافت اجتماعي همگي مي توانند در شكل بيان گريه تعيين كننده باشند.
البته گاهي هم هست كه علت اشك ريزش، تغييرات عاطفي نيست. مثلاً هنگام خميازه كشيدن و يا خنديدن وارد شدن فشار به غدد و كيسه اشكي باعث اشك ريزش مي شود. همچنان كه غدد اشكي تحت كنترل سيستم عصبي خود مختار هستند و هنگامي كه اين اعصاب تحريك مي شوند غدد اشكي نيز اندكي تحريك مي شود.
اشك را بشناسيم
اشك مايعي است كه با فرآيند ايجاد اشك در چشم ها توليد مي شود. وظايف اشك تميز كردن و شستشوي سطح چشم، ضد عفوني كردن چشم ها، لغزنده كردن چشم ها براي حركت آسان كره چشم و پلك هاست. فقدان اشك باعث ايجاد سوزش، خارش و قرمزي در چشم ها، احساس وجود شن در چشم ها، حساسيت به نور، از دست رفتن شفافيت قرنيه، ايجاد زخم در قرنيه، عفونت هاي مكرر و شديد و در نهايت منجر به نابينايي مي گردد.
پرده نازكي از اشك هميشه روي سطح قرنيه ما قرار دارد كه از سه لايه مجزا تشكيل شده است:
۱ -لايه موكوس: داخلي ترين لايه كه چسبناك و لزج بوده و توسط سلول هاي ملتحمه و قسمت داخلي پلك ها ترشح مي شود. اين لايه قرنيه را مي پوشاند تا يك لايه آبگريز براي پخش و گسترش يكنواخت لايه آبي فراهم شود. اين لايه اشك را روي سطح چشم مي چسباند. بدون اين لايه، اشك بصورت قطره هاي ريز در خواهد آمد.
۲ -لايه آبي: آبكي بوده و 90 درصد پرده اشك را تشكيل مي دهد. حاوي آب و ديگر مواد نظير پروتئين هاي لاكتوفرين، ليزوزيم و ليپوكالين، الكتروليت ها، آنتي اكسيدان ها و برخي ويتامين هاست. اين لايه عمدتاً توسط غدد اشكي ترشح مي شود.
۳ - لايه چربي: خارجي ترين لايه كه توسط غدد ميبومين(meibomia) كه در لبه پلك هاي فوقاني و تحتاني واقع اند ترشح مي شود. اين لايه با ايجاد يك حايل آبگريز از تبخير لايه اصلي اشك (لايه آبي) جلوگيري مي كند. وظايف ديگر اين لايه شامل: افزايش كشش سطحي و جلوگيري از سر ريز شدن اشك از پلك ها و لغزنده كردن چشم و تسهيل عمل بازو بسته كردن پلك هاست.
منبع:هفته نامه همشهري خانواده-شماره 6-چهارشنبه 4 بهمن ماه 85

محققان مي گويند
داروي افسردگي به استخوان نمي سازد

گروه سلامت- درست است كه گفته اند آدم افسرده، حساس و شكننده هم مي شود، اما اين بار تقصير را به گردن دسته اي از داروهاي ضدافسردگي انداخته اند. در مطالعه جديد محققان كانادايي، نشان داده شده مصرف روزانه داروهاي ضد افسردگي ممكن است باعث افزايش خطر شكستگي استخوان در افراد سالخورده شود.
مطالعه گروهي از محققان دانشگاه مك گيل كانادا نشان داده مصرف روزانه دسته اي از داروهاي ضد افسردگي معروف به بازدارنده هاي اختصاصي بازجذب سروتونين (SSRI) كه فلوكستين معروف ترينشان است، در دراز مدت، باعث كم شدن استحكام استخوان هاي بيماران مسن مي شود. خبرگزاري يونايتدپرس گزارش كرده است اين مطالعه نشان مي دهد خطر شكستگي استخوان اين افراد دو برابر مي شود، البته اگر سن آنها از 50 سال بيشتر باشد.
بنابراين به نظر مي رسد سالمنداني كه از اين داروها استفاده مي كنند، بايد بيشتر مراقب وضع تغذيه اي خود باشند و مصرف مواد حاوي كلسيم مثل لبنيات را فراموش نكنند.
آسپرين، نجات دهنده قلب سرطاني ها
011748.jpg
گروه سلامت-سرطان خودش به اندازه كافي درد بزرگي هست، حالا تصورش را بكنيد كه بيماري قلبي هم روي آن اضافه شود. يك مطالعه جديد نشان داده آسپرين مي شود حلال اين مشكل مضاعف. محققان آمريكايي مي گويند عمر بيمار مبتلا به سرطان كه قلبش هم مشكل پيدا كرده، با مصرف آسپرين، بيشتر مي شود.
درمان حمله قلبي در افرادي كه براي سرطان شيمي درماني مي شوند، معضل بزرگي است، چون شيمي درماني باعث مي شود تعداد پلاكت هاي خون، كه عامل انعقاد آن است، پايين بيايد و به اين ترتيب خطر خونريزي در اين بيماران به طور معمول بالاتر از بقيه است. حالا اگر گرفتگي رگ هاي تغذيه كننده قلب هم پيش بيايد كه اوضاع پيچيده تر مي شود، چون بايد اين لخته را به نحوي حل كرد.
نظر محققان مركز سرطان ام.دي اندرسون در تگزاس، اين است كه در اين گونه موارد، احتمال فايده هاي مصرف آسپرين بيشتر از ضررهاي آن است.
خبرگزاري يونايتدپرس از قول اين پژوهشگران آورده است، تومورها براي رشد خود مواد شيميايي آزاد مي كنند كه اين مواد شيميايي با وجود پايين بودن شمار پلاكت ها، باعث غليظ شدن خون و ايجاد لخته هاي خوني مي شود. اين لخته ها، همان ها هستند كه رگ هاي قلب را مي بندند و به اين ترتيب حمله قلبي اتفاق مي افتد.
هيچ  دماغي، دماغ خود آدم نمي شود!
گروه سلامت- هيچ چيز جاي بيني اصلي آدم را نمي گيرد. اين را محققان هنگ كنگي فهميده اند. آنها متوجه شده اند اكثر بيماراني كه در اثر حادثه بيني شان شكسته و شكستگي بيني شان جا انداخته شده، از نتيجه نهايي اين عمل راضي نيستند.
پزشكان دانشگاه پرنس ولز در هنگ كنگ كه خودشان عقيده داشتند اين عمل هميشه هم موفقيت آميز نيست، سعي كردند بفهمند نظر بيماران را هم در اين باره بپرسند. آنها 62 بيمار را انتخاب كردند و از آنها نظرخواهي كردند.
پايگاه اينترنتي خبرگزاري رويترز گزارش داده است 29 درصد اين بيماران گفته اند كه از قيافه جديدشان ناراحتند، 21 درصد گفتند كه در تنفس از راه بيني مشكل دارند و 29 درصدشان دوست داشتند دوباره زير بار جراحي بروند، مگر به نتيجه مطلوب برسند.
جالب آن كه همه كساني كه از وضعيت جديد بيني شان ناراضي بودند، به جراحي جديد تمايل نداشتند، چرا كه عده اي از آنها حتي به نتيجه جراحي هاي بعدي هم اميدوار نبودند و از آن مي ترسيدند. جالب تر آن كه تعدادي از كساني كه از نتيجه جااندازي بيني شان ناراضي نبودند، باز اظهار علاقه كرده بودند كه يك بار ديگر روي آنها كار شود و به اتاق عمل بروند.
كلسيم در خدمت كاهش وزن
011745.jpg
گروه سلامت- با برخي تيرها مي شود دو تا نشان را زد، نمونه اش همين كلسيم و ويتامين D كه در مواد غذايي گوناگون وجود دارد. محققان گفته اند در افراد چاق، مصرف كلسيم مي تواند كلسترول خونشان را پايين بياورد و به اين ترتيب به لاغر شدنشان كمك كند.
خبرگزاري رويترز، از محققان كانادايي، نقل قول كرده زنان چاقي كه 15 هفته مكمل كلسيم و ويتامين D مصرف مي كردند، به دو نتيجه خوب رسيدند: يكي اين كه كلسترول بد يا همان LDL آنها پايين آمد و دوم اين كه HDL يا همان كلسترول خوبشان بالا رفت. همه اينها هم به خاطر آن بود كه ميزان غذاي مصرفي شان، 700 كالري كمتر شده بود.
محققان مي گويند يكي از دلايل اين اثر فوق العاده، اين است كه كلسيم نمي گذارد چربي در روده جذب شود. به اين ترتيب حتي مواد چرب خورده شده هم باعث چاقي نمي شود.

جهان سلامت
روبات ها، سرم بيماران را
عوض مي كنند
011754.jpg
گروه سلامت - صدف كوه كن: همه چيز را پيش بيني مي كرديم به جز اين كه وقتي تب داريم و از درد در حال ناله كردن هستيم چشم باز كنيم و يك روبات را بالاي سر خود ببينيم.
اين در حالي است كه گروهي از محققان اروپايي در تلاش براي ساخت نسلي از روبات هاي پرستار بيمارستاني هستند. به نوشته ديلي ميل، گروهي از دانشمندان دانشگاههاي وارويك، كارديف، دوبلين و نيوكسل براي توليد اين موجودات شگفت انگيز با يكديگر همكاري مي كنند. توماس شليگل، سرپرست اين پروژه البته توضيح داده كه هدف از اين پروژه جايگزين كردن روباتها به جاي كاركنان بهداشتي نيست، بلكه افزايش تعاملات بين بيمارستانهاي اروپايي و بهره مندي از سيستمي كامل از پايانه هاي اطلاعاتي پيوسته است.اما روي ديگر قضيه اين است كه پيشرفت هاي تكنولوژيكي، روز به روز نياز انسانها به يكديگر را كم مي كند. تصور اين كه دردت را به كسي بگويي كه به صفر و يك تبديلش كند، شايد چندان خوشايند نباشد، اما نياز به يك همدم مهربان دليل نمي شود كه فكر پرستاران الكترونيكي را از سر بيرون كنيم. چرا كه از اين طريق بيمارستانهاي دور از مركز با مراكز اصلي درماني مرتبط مي شوند، خطاهاي پزشكي كمتر مي شود و كسي چه مي داند، شايد اين روبات ها، درد انسان هاي امروزي را بهتر درك كردند!
دانشمندان ايراني هم روبات مي سازند
در ايران هم به سراغ اين پروژه رفته اند. نخستين روبات پرستار جهان با قابليت پرستاري، توانبخشي و كاردرماني معلولان قطع نخاع توسط دانشمندان ايراني در آبان ماه 1383 و در قطب علمي طراحي، روباتيك و اتوماسيون دانشگاه صنعتي شريف طراحي و ساخته شد.
اين روبات كه بر اساس شرايط محيط  هاي بيمارستاني و آسايشگاهي ساخته شده قادر است ضمن سركشي و رساندن دارو و غذا به بيماران بستري در بخش هاي مختلف، از طريق سامانه پزشك مجازي كه به زودي بر آن نصب مي شود، امكان ارتباط مستقيم صوتي و تصويري پزشك با بيماران را فراهم كرده و اعمال توانبخشي و كار درماني را روي مچ پا و زانوي بيماران معلول انجام دهد.
يكي ديگر از ويژگي هاي مفيد اين روبات كه قابليت تبديل به اشكال مختلف از جمله صندلي را دارد، امكان حركت دادن بيمار به صورت نشسته و ايستاندن انفعالي معلولان قطع نخاع است كه فراهم شدن امكان حركت اين گروه از معلولان به حالت ايستاده، تأثيرات جسمي و رواني بسياري بر آنها داشته و ضمن جلوگيري از بدتر شدن شرايط آنها به روند بهبودي اين گروه از بيماران نيز كمك مي كند.
بر اساس برخي آمارها در حال حاضر حدود هشت هزار جانباز و معلول قطع نخاع تحت پوشش بنياد جانبازان و سازمان بهزيستي هستند و آمارهاي غير رسمي حاكي از وجود تعداد بسيار بيشتري از معلولان قطع نخاعي است كه عمدتاً از خدمات بيمارستاني تخصصي محرومند و حدود نيمي از آنها فاقد همسر و فرزنده بوده و در شرايطي بسيار سخت زندگي مي كنند. مجريان اين طرح اميدوارند با توليد انبوه روبات هاي پرستار كه به رغم كارايي بسيار بالا هزينه چنداني در بر نخواهد داشت، به بهبود شرايط جسماني و رواني اين گروه از بيماران كمك كنند.
جراحي از راه دور
پژوهشگران روباتيك پا را فراتر گذاشته و جراحي از راه دور را هم به كمك روبات ها انجام داده اند. اولين اين جراحي ها، در 19 سپتامبر 2001 بر روي مثانه يك زن 68 ساله در غرب فرانسه، درحالي انجام شد كه بازوي روباتيكي، توسط جراحان آمريكايي در محلي حدوداً 7000 كيلومتر دورتر از محل عمل كنترل مي شد. در اين جراحي، دو محل با لينك سريع فيبر نوري به يكديگر متصل شده بودند و تأخير بين حركات جراح تا برگشت تصوير روبات حدود 200 ميلي ثانيه بود چرا كه تأخير بيش از يك سوم ثانيه در اين گونه جراحي ها، خطرناك است. البته براي جراحي هاي دقيق تري، همچون جراحي مغز يا چشم حتي تأخير كمتري مورد نياز است.
جالب است بدانيد كه، جراحي از راه دور تنها در زمان دور بودن جراح و بيمار كاربرد ندارد و در حل يكي از بزرگترين مشكلات جراحان كه لرزش بي اختيار دستشان است، بسيار كارآمد است. اگرچه به مرور زمان تجربه جراحان بيشتر و كيفيت عمل آنها بهتر مي شود اما در عين حال به دليل افزايش سن، لرزش دستان آنها نيز محسوس تر مي شود. تا جايي كه بعد از مدتي قادر به عمل هاي دقيق نخواهند بود.در حال حاضر دستكش هاي خاصي ساخته شده كه حركات دست جراح را در فضاي سه بعدي تشخيص مي دهند. از ميان اين حركات، لرزش تناوبي دست فيلتر شده و مابقي حركات به بازوي دقيقي كه بر روي بدن بيمار در حال انجام عمل است منتقل مي شود.
در حقيقت با استفاده از سيستم جراحي از راه دور (Telesurgery) نه تنها حضور فيزيكي جراحان بر بالين بيمار الزامي نيست بلكه جراح مي تواند به كمك يك سيستم روباتيكي كه حسگرهايش در محل حضور جراح و عمل گرهايش در محل بيمار قرار دارند عمل جراحي را از راه دور بر روي بدن بيمار انجام دهد.اين نوع از درمان، به خصوص در رابطه با كشورهايي با جمعيت زياد كه پراكندگي شهرها و روستاها، زياد است و مردم در مناطقي دور از شهرها زندگي مي كنند بسيار مفيد است. مثلاً به دليل گستردگي كشور كانادا و زندگي تعداد زيادي از مردم در مناطق دور افتاده، استفاده از تجارب و مهارت پزشك ها و جراحان متخصص در جراحي هاي مهم تنها در صورت حضور فيزيكي آن جراحان و پزشكان امكان داشته است، درحالي كه با استفاده از روبات و جراحي از راه دور بسياري از مشكلات در اين زمينه برطرف مي شود.

سلامت
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
داخلي
شهري
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   داخلي   |   شهري   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |