يكشنبه ۲ مهر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۹۲ - Sep 24, 2006
براي زنداني شدن
زن بي سرپناه به قتل همسرش اعتراف كرد
مي دانستم با روشن شدن هوا باز بايد آواره خيابان شوم براي همين نقشه كشيدم كه به نزد پليس رفته و خودم را به عنوان قاتل همسرم معرفي كنم
گروه حوادث- آزاده مختاري: زن جوان كه پس از دعواي خانوادگي بي سرپناه مانده بود به آگاهي تهران رفت و براي آنكه به زندان فرستاده شود به قتل شوهرش اعتراف كرد.
دعواي پر ماجرا
صبح روز بيست وهفتم شهريور مرد جواني در حاليكه به شدت مضطرب و پريشان بود به يكي از كلانتري ها رفت و از پليس خواست ردي از همسرش كه از شب گذشته از خانه خارج شده و ديگر بازنگشته پيدا كنند.
اين مرد در اظهارات اوليه خود مدعي شد همسرش بدون اطلاع وي و با انگيزه اي نا معلوم خانه را ترك كرده و پس از آن ناپديد شده است و او احتمال مي دهد كه بلايي سر همسرش آمده باشد.
پليس با شنيدن ادعاهاي اين مرد ، از آنجايي كه احتمال مي دادند حادثه اي ناگوار براي اين زن رخ داده باشد، پرونده ناپديد شدن وي را به دادسراي جنايي تهران فرستادند. با حضور مرد در دادسراي جنايي، وي بار ديگر ماجرا را براي بازپرس جنايي توضيح داد و بازپرس نيز با صدور دستوري از پليس آگاهي خواست جستجوي گسترده خود براي يافتن زن ناپديد شده را آغاز كنند. اين بار مرد با در دست داشتن دستور بازپرس به اداره آگاهي مركز مراجعه كرد ،غافل از اينكه همسرش در همان زمان در چند قدمي وي قرار دارد و در اقدامي عجيب به قتل وي اعتراف كرده است
من همسرم را كشته ام
در حاليكه تحقيقات براي يافتن زن ناپديد شده در يكي از شعبات پليس آگاهي آغاز شده بود، زن جواني ظهر روز بيست وهفتم شهريور به پليس آگاهي مراجعه كرده و مدعي شد همسر خود را با پيچاندن شال به دور گردنش خفه كرده است.
ادعاي اين زن در حالي صورت مي گرفت كه كارآگاهان از گفته هاي ضدونقيض وي متوجه كذب بودن ادعاهاي او شدند و به اين ترتيب از وي خواستند خارج شود ، اما در حاليكه وي در حال خروج از مركز پليس بود اتفاقي عجيب رخ داد كه ماجراي اعتراف اين زن را فاش كرد.
به دنبال سرپناه
ماجرا از اين قرار بود كه هنگامي كه اين زن در حال خروج از مركز پليس بود، ناگهان با شوهرش كه براي پيگيري پرونده به آنجا آمده بود روبرو شد،. مرد با ديدن زنش شروع به دادوبيداد كرد و به ماموران پليس گفت: اين زن همان همسر ناپديد شده وي است.
ماموران پليس كه متوجه موضوع شده و به اعتراف مشكوك اين زن مظنون شده بودند وي را تحت بازجويي قرار دادند ، اين بار زن جوان با صدايي بغض آلود به پليس گفت: از همان ابتداي زندگي مشتركمان ، با همسرم اختلاف شديدي داشتيم تا اينكه چند روز قبل بار ديگر با همسرم دعوايم شد و در حالتي عصباني خانه را ترك كردم.
بعد از آن چند ساعتي را در خيابانها آواره بودم و در حاليكه هيچ سر پناهي نداشتم با تاريكي هوا به خانه يكي از اقوام رفتم و آن شب را آنجا گذراندم ولي مي دانستم با روشن شدن هوا باز بايد آواره خيابان شوم براي همين نقشه كشيدم كه به نزد پليس رفته و خودم را به عنوان قاتل همسرم معرفي كنم تا شايد به اين ترتيب به اتهام قتل روانه زندان شده و از بي سر پناهي نجات پيدا كنم... روز گذشته رضا جعفري - معاونت دادسراي امور جنايي تهران - با بيان اين خبر گفت: تحقيقات درباره اين پرونده عجيب در دادگاه خانواده ادامه دارد.

درخواست نماينده دادستان
صحنه جنايت را بازسازي كنيد
007344.jpg
گروه حوادث - مهديه مصطفايي: نماينده دادستان و وكيل اولياي دم پرونده همسركشي در فيروزكوه از قضات شعبه 71 دادگاه كيفري استان خواستند براي روشن شدن ماجرا، دستور بازسازي صحنه را صادر كنند.
به گزارش همشهري، در اين پرونده مرد جواني به نام حميد متهم است كه بهمن ماه 83 همسر 30 ساله خود به نام سولماز را در خانه شان در فيروزكوه به قتل رسانده است.
موضوع اين حادثه در پي تماس تلفني مأموران حراست بيمارستاني در فيروز كوه به اطلاع پليس رسيد. با حضور مأموران انتظامي در بيمارستان آنها در بررسي هاي مقدماتي خود متوجه شيارهايي روي گردن زن جوان شدند از آن جايي كه احتمال مي رفت وي به قتل رسيده باشد كارآگاهان پليس در نخستين اقدام شوهر وي را بازداشت كردند. اما وي در بازجويي مقدماتي مدعي شد، همسرش خودكشي كرده و در توضيح ماجرا گفت: صبح روز حادثه به خاطر برخي اختلافات خانوادگي با همسرم درگير شدم و با عصبانيت بر سر كار رفته اما وقتي برگشتم متوجه شدم وي خودش را دار زده است. پليس در ادامه تحقيقات خود از اولياي دم متوجه شد سولماز و همسرش اختلاف داشته اند كه حميد بارها او را تهديد به مرگ كرده بود. در تمام مراحل تحقيق و بازجويي حميد به قتل همسرش اعتراف نكرد اما در توضيح ماجرا  دچار تناقض گويي شد.
وي در نخستين جلسه محاكمه اش به اتهام قتل عمدي محاكمه شد و ضمن رد اتهام وارده گفت: من او را نكشتم. صبح روز حادثه بعد از خروج از خانه همكارم تلفن كرد و گفت به خاطر بدي آب و هوا، كار ساعت 9 صبح شروع مي شود. بنابراين به خانه بازگشتم. همين كه در حياط را باز كردم متوجه قبض تلفن كه مبلغ 28 هزار تومان بود، شدم. عصباني بالا رفتم و به خاطر اين ماجرا درگير شديم. لحظاتي بعد از خانه خارج شدم. ظهر وقتي از محل كار برگشتم سولماز را سر خيابان ديدم كه براي پرداخت پول تلفن بيرون آمده بود. قبض را از او گرفتم و به بانك رفتم. اما وقتي برگشتم صداي گريه دخترم را داخل راهرو شنيدم. به طبقه دوم كه رسيدم همسرم را ديدم كه خود را حلق آويز كرده بود.
پس از پايان نخستين محاكمه، قضات شعبه 71 دادگاه كيفري استان، حميد را با توجه به اعترافاتش از اتهام قتل تبرئه كردند اما حكم صادره از سوي قضات ديوان عالي كشور نقض شد.
آنچه در دادگاه گذشت
صبح ديروز اين متهم جوان براي دومين بار در شعبه 71 دادگاه كيفري با حضور پنج قاضي محاكمه شد در اين جلسه قاضي رضوانفر به عنوان نماينده دادستان در ابتداي جلسه دادگاه بيان داشت: با توجه به اينكه پزشكي قانوني شيارهاي موجود بر روي گردن مقتول را با گره هاي طناب منطبق ندانسته و متهم به اين سئوال كه اگر همسرت خودكشي كرده، چرا طنابي كه در انتهاي گردن مقتول وجود داشت آثاري را ايجاد نكرده است، پاسخ نداد، بنابراين، اين احتمال وجود دارد كه وي قاتل همسرش باشد و از دادگاه تقاضا دارم با حضور قضات پرونده و متهم در محل كشف جسد حضور يابند و متهم مجدداً صحنه را بازسازي كند. به گفته وي پزشكي قانوني در نظريه ديگري بيان كرده است كه سولماز قبل از حلق آويز شدن توسط سم يا مواد بيهوش كننده اي بي حال شده و سپس به دار آويخته شده است.
در ادامه جلسه محاكمه وكيل اولياي دم نيز با حضور در جايگاه، ضمن درخواست تحقيق بيشتر در خصوص پرونده از دادگاه خواستند تيم سه  نفره اي از پزشكان متخصص در خصوص ويژگي حلق آويزي مقتول نظريه اي را به دادگاه ارائه دهند. از طرفي از دادگاه درخواست بازسازي صحنه قتل را كردند تا شواهد درباره مرگ مشكوك سولماز مورد بررسي قرار گيرد.

پليس جنايي به دنبال والدين قلابي
گروه حوادث- متخصصان پزشكي قانوني در هنگام بررسي جسد يك جوان راز جنايتي را گشودند.
اواسط شهريور خبر فوت مشكوك يك پسر جوان در يكي از بيمارستان هاي غرب پايتخت به اطلاع بازپرس دوم دادسراي امور جنايي تهران رسيد. در گزارش اوليه عنوان شده بود كه پسر در اثر ضربه كلنگي كه به سرش وارد شده جان باخته است. مسئولان بيمارستان در اين خصوص توضيح داده بودند كه زوج ميانسالي اين پسر را كه در وضعيت نامناسب قرار داشت و از ناحيه سر دچار خونريزي شديدي شده بود به اين بيمارستان انتقال داده و ضمن معرفي خود به عنوان والدين وي مدعي شده بودند كه در زمان غيبت آنان در منزل حادثه اي براي پسرشان رخ داده است و زماني كه آنها به خانه بازگشته بودند بدن نيمه جان او را كه بر روي تلويزيون افتاده بود يافته اندو احتمال مي دهند كه سرش با تيزي كنار تلويزيون برخورد كرده و دچار جراحت شده باشد.
پزشكان براي نجات جان پسر جوان تمام تلاش خود را انجام دادند ولي درنهايت مرگ بر زندگي اين جوان غلبه كرد.
با فوت اين جوان تحقيق براي يافتن زوج ميانسال آغاز شد، اما هيچ اثري از زوجي كه خود را والدين پسر معرفي كرده بودند يافت نشد. بازپرس حسين اصغرزاده روز گذشته در توضيح اين خبر به همشهري گفت: بعد از مرگ پسر جوان پرونده تحت عنوان مرگ مشكوك به دادسراي امور جنايي ارجاع شد ولي در بررسي اوراق پرونده معلوم شد پزشكي قانوني بعد از بررسي جسد علت مرگ جوان را اصابت گلوله به ناحيه سرش عنوان كرده است. مشخص شدن علت اصلي مرگ جوان، ابعاد تازه اي در اين پرونده را گشود ولي وقتي پليس جنايي تهران بزرگ قصد داشت تحقيقات خود از خانواده اين جوان را آغاز كند معلوم شد زوج ميانسالي كه او را به بيمارستان انتقال داده بودند و خود را والدين پسر معرفي كرده اند آدرس و مشخصات نادرست در اختيار مسئولان بيمارستان قرار داده و اكنون نيز متواري هستند.

۲۴ كشته در حادثه قطار آلمان
007338.jpg
007341.jpg
همشهري آنلاين- آمار كشته شدگان حادثه خروج قطار مغناطيسي از ريل در جنوب غربي آلمان به 24 تن رسيد.
علت اين حادثه وجود يك وسيله نقليه روي خط آزمايشي اين ترن در حال حركت اعلام شد و به اين ترتيب مشخص شد خطاي انساني اين حادثه را رقم زده است و نه علل فني.
اين قطار كه ترانسرپيد نام دارد و با استفاده از سيستم الكترومغناطيسي به نام ماگلف به حالت شناور روي يك تك ريل حركت مي كند، با سرعت 200 كيلومتر در ساعت روي يك خط آزمايشي در حركت بود كه با وسيله نقليه اي كه براي نگهداري خط آهن استفاده مي شد و دو سرنشين داشت ، به شدت برخورد كرد.
واگن هاي خسارت ديده روي خط كه در ارتفاع پنج متري از سطح زمين قرار داشتند به علت معلق شدن روي پل ، امكان امداد رساني ماموران آتش نشاني را كندتر كردند.
ظاهرا اين قطار به طور آزمايشي راه اندازي شده بود و 30 سرنشين داشت كه اكثر آنان را كاركنان يك شركت خدماتي تشكيل مي دادند.

تولد كودك دو سر در چين
007335.jpg
تولد كودك دو سر در چين حيرت پزشكان اين كشور را برانگيخته است.
اين كودك هم  اكنون 4 ماهه است و در بيمارستان كودكان شانگ هاي نگهداري مي شود.
قرار است كه سر دوم اين نوزاد كه در حقيقت يك توده برجسته است، با انجام يك عمل جراحي پيچيده از بدنش جدا شود.

جوابيه به خبر سقوط مرگبار از سورتمه پارك
عمليات آكروباتيك عامل مرگ جوان بود
به دنبال انتشار خبري تحت عنوان سقوط مرگبار از سورتمه پارك كه در تاريخ 27 شهريور به چاپ رسيد شركت نام آوران بي همتا با ارسال جوابيه اي اعلام كرد در ساعت 30/23 روز 24 شهريور چهار نفر براي استفاده از دستگاه سورتمه سوار آن مي شوند. هنگام استفاده متوفي به بازكردن كمربندي ايمني و ايستادن سرپا و انجام نمايش آكروباتيك مي پردازد كه سرش با ستون برخورد كرده و به زمين مي افتد. ارتفاع اين دستگاه كه جوان متوفي از آن پرتاب شده يك متر بوده است.

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |