و كنيم تحمل را سازنده انتقاد
نپنداريم دشمن را خود مخالف
شهروندان خواستهاي و لاهيجان
لاهيجاني
و خواست ايزد قديمي مدرسه
آن تخريب تلخي

و كنيم تحمل را سازنده انتقاد
دشمننپنداريم را خود مخالف
فلسفه اهل بزرگان درازمدت در كه گوناگوني تجربيات بدنبال
قوت فكر اين آوردند ، بدست حكومت و مردم راجعبه سياست و
حكومت مردم ، بر نه است مردم براي حكومت كه كرد پيدا
به ميكند ، كسب افراد توده از را خود اقتدار و صلاحيت
اجرايي مسئولين عنوان به حاكمان و حاكم ملت ترتيب اين
فرهنگ در ايده اين امروز كه ميشوند تعريف ملت اراده
اين كه است مسلم و است شده پذيرفته مختلف جوامع مشترك
يا و نداشته وجود يا بشري اجتماعات تشكيل آغاز در باور
قرون طي در بلكه نبوده واضحي اين به داشته وجود اگر
منتقل ديگر نسل به نسلي از و گرفته شكل تدريج به متمادي
.است شده
كردند پيدا آگاهي واقعيت اين به صحنه و عمل در انسانها
در ميبايست كه است ابزاري بلكه نيست هدف و اصل حكومت كه
مشروعيت اين و بگيرد قرار جامعه رفاه و سعادت تامين خدمت
مورد نيز موافقان و مخالفان طرف از امروزه حقانيت و
بودن برحق و مشروعيت زماني.است گرفته قرار تائيد
سياسي نظام آن كه ميكند پيدا حقيقت جنبه سياسي نظامهاي
اهداف و خواستهها جهت در را خودش كارائي و قاطعيت
سياسي نظام يك مشروعيت بودن برحق يعني كند ، تامين اكثريت
پشتيبان مردم تودههاي اكثريت كه است برحق "واقعا زماني
و نظام اين كه باشند رسيده نتيجه اين به و بوده نظام آن
مساعد جواب مردم اكثريت خواستههاي به است قادر حكومت
نظريهپردازان به "عملا سياسي ارزنده تجارب لذا و بدهد
به قادر حكومت زماني كه است آموخته را درس اين سياسي
و قوانين رغبت و ميل با مردم و جامعه كه است تداوم
احساس و بپذيرند را زمامداران طرف از شده صادر دستورهاي
است ، جامعه منافع جهت در ميدهد انجام حكومت آنچه كنند
است ممكن حكومت مقابل در مردم واكنشهاي صورت اين غير در
كه خاموش و پنهان نيز گاهي و باشد آشكار و بيحفاظ گاهي
درجه هرچه و است خطرناك نظام يك براي بودن پنهان و خاموش
سختتر شده جدا عمومي افكار از كه حكومت طرف از سختگيري
و ميشود اضافه ناخرسنديها و نارضايتيها عمق بر باشد
و مشكلات شروع مقدمه حكومت و مردم بين روابط اين تداوم
هنگامي مردم عمومي رضايت و بود خواهد حكومتها اضمحلال يا
از را تصوري چنين جامعه مردم اكثريت كه مييابد تحقق
هيات تصميمات كه برسند باور اين به و باشند داشته حكومت
درستي به و آنهاست خود اراده از ناشي حكومت قدرت و حاكمه
پائينترين حتي جامعه افراد كليه پس.بياورند ايمان آن
مادي زندگي شرايط دشوارترين در كه آنها و اجتماعي طبقات
قدرت همه با دولت كه دارند امتيازاتي و حقوق ميبرند بسر
جامعهاي هر "اصولا.كند تجاوز حقوق آن به نميتواند
از كه دارد مساعدي شرايط به نياز تعالي و ترقي براي
قدرتشان حكم به دولتها از بعضي.است آزادي شرايط مهمترين
نفوذ تحت يا و كنند محدود را آزادي كه دارند اين به ميل
با دولتها قدرت كه دارد ضرورت بنابراين آورند ، در خود
قانون وسائل اين جمله از كه شود كنترل مطمئن وسيلهاي
.دادگاههاست در دادرسي و اساسي
سوم جهان كشورهاي ماندگي عقب علل از يكي كه بپذيريم بايد
.است سازنده انتقاد پذيرش عدم
را ثبات ايجاد قانون حاكميت كه پذيرفت بايد همچنين و
توسعه باشد داشته وجود ثبات كه جائي و دارد بدنبال
صورت اين در و داشت خواهد همراه به را رفاه و اقتصادي
پيشبينيهاي و برنامهريزي آيندگان براي ميتوان كه است
.كرد لازم
تنها كه نيست شخص يك دارايي نظر و ايده يك است طبيعي
ايده يك بيان كردن خاموش بلكه باشد ارزشمند او صاحب براي
به هم و حاضر نسل به هم ميرسد ، بشريت همه به ضررش نظر و
باشد داشته حقيقت "تماما است ممكن افراد نظرات آيندگان
باشد نادرست "تماما يا باشد داشته حقيقت آن از بخشي يا
است نادرست و خطا "كلا كه موضوعي درباره حتي گفتگو اما
.كند كمك ما به حقيقت بهتر شناساندن به ميتواند
و ندارد وجود تكامل نباشد نظر اختلاف تا كه بپذيريم بايد
كه را مختلف سليقههاي بايد.ندارد پيشرفت يكدست كشور
و كنيم تحمل را سازنده انتقاد و بپذيريم نباشد مخرب
.نپنداريم خود دشمن را خود مخالف
بيان و طرح با ايران مثل ثباتي با كشور كه بپذيريم بايد
افكار شكوفائي باعث بلكه نميشود مشكل دچار ايده چند
با و پيش از بيش حقيقت بهتر شناخت با مردم و بوده همگان
مشاركت دولت آينده و حال برنامههاي در رغبت و ميل
.نمود خواهند
اين انقلابي و صبور -مومن -خداجو ملت وظيفهآحاد اينك
ميفرمايد كه قرآن شريفه آيه به توجه با كه است
ياور و يار رهبري معظم مقام از تبعيت ضمن...و اطعيوالله
كه را خاتمي آقاي جناب خدمتگزار دولت و بوده معظمله
براي گذشته از بيش و نموده ياري است مالي مشكل دچار
و مفيد گامهاي ايران اسلامي جمهوري مقدس نظام سربلندي
.برداريم سودمند
محمود
شهروندان خواستهاي و لاهيجان
لاهيجاني
شهرداري اخير سال چند تلاشهاي از فراوان سپاس با
امكانات آوردن فراهم و شهر اين زيباسازي براي لاهيجان
ايراني گردشگران جلب و جذب و شهروندان آسايش براي رفاهي
ويژه به احداث ، حال در طرحهاي از قدرداني نيز و خارجي و
به بعثت ، شهري بوستان در شهر اين فرهنگسراي پروژههاي
تا باشد ميشود ، اشاره منطقه اين كمبودهاي از برخي
ويژه به و شهرداري منطقه ، مسئولان توجه مورد انشاءالله
:شوند واقع شهر منتخب اسلامي شوراي
ويژه بعدي رتبه در و بانوان مخصوص ورزشي مجموعه احداث -1
.آقايان
و خانمها ورزش براي (سالن) سرپوشيده سرسراي چند ساخت -2
.منطقه هوايي و آب شرايط به توجه با آقايان
.مطبوعات خانه ايجاد -3
و ديدني مراكز و تاريخي مكانهاي به بيشتر توجه -4
.منطقه گردشگري
.بازي شهر راهاندازي به كمك -5
.شهري بين خودروهاي براي مناسب پايانهاي احداث -6
.صنعتي شهرك راهاندازي و احداث در تسريع -7
.اشتغالي خود مركز چند يا و يك ايجاد -8
.رفاه زنجيرهاي فروشگاههاي شعبه ايجاد به كمك -9
احداث تاسيسات و كوه شيطان استخر ، از بهينه استفاده-10
نوروزي ايام تابستان ، فصل در ويژه به آنان اطراف در شده
.تعطيلي و جمعه روزهاي و
بازسازي و مرمت يا و مناسب پيادهروهاي احداث -11
.شهر خيابانهاي پيادهروهاي
و همياري با شهر كوچههاي كاري موزاييك يا و آسفالت -12
.كوچهها آن اهالي كمك
.كمربندي جاده پروژه اتمام امر در تسريع براي همكاري -13
.پزشكان تابلوهاي ويژه به تابلوها ساماندهي -14
و زيبا مقاوم ، بهداشتي ، دردار ، زبالهدانهاي نصب -15
شهر ، خيابانهاي طرف دو در منطقه هوايي و آب شرايط مناسب
.فعلي نامناسب زبالهدانهاي جاي به
براي رفاهي امكانات داراي و سرپوشيده مكانهاي احداث -16
.نوروزي و تابستاني مسافران موقت اسكان
سعيدي حجتي حسن -لاهيجان
و خواست ايزد قديمي مدرسه
آن تخريب تلخي
و تفرج براي كه داد دست فرصتي گذشته سال ماه مهر در
.شوم فارس ايزدخواست راهي اجدادي و آباء سرزمين از ديدار
راهي باستاني قلعه مكرر ديدن از پس كه آفتابي روز يك در
قديمي مدرسه سقف ديدم بودم عباسي !ويران روبه كاروانسراي
.هستند آن كردن ويران مشغول و تخريب را آباده ايزدخواست
با نيز ايشان گفتم را موضوع بزرگان از يكي به كه وقتي
اين اينكه جهت به "صرفا آباده پرورش و آموزش:گفت تاسف
عبور و دانشآموزان براي و شده واقع جاده كنار در مدرسه
سال تا كه مدرسه اين فروش به مبادرت است ، خطرناك مرور و
را بنا اين آن فعلي مالك و است نموده بود ، فعال گذشته
اولين مدرسه اين.ميكند تخريب كشاورزي زمين ايجاد براي
شده داير ايزدخواست در "مدرسه" عنوان به كه بود بنايي
مسير از كه هموطناني.دارد قدمت سال هفتاد حدود و است
و باستاني قلعه كنار در باشند كرده گذر شيراز -اصفهان
كه ديدهاند را زيبا بناي اين عباسي كاروانسراي مقابل
و صفويه ساسانيان ، دوره از تاريخي مثلث يك "مجموعا
به رهگذر ذهن به خاطرهانگيز مزارع و زيبا دره در رضاخان
آجرهاي و سنتي نمايي با ايزدخواست مدرسه.ميگذارد ياد
بوم و مرز اين باستاني و فرهنگي آثار مجموعه در خشتي
نگرديده ثبت اثر اين بيتوجهي علت به هرچند داشت قرار
حرمت مانده بجا و تاريخي آثار براي اگر بدانيم بايد.بود
جذب و جهانگردي صنعت توسعه به نميتوانيم نشويم قايل
نمايانگر و شخصيت داراي آثار اين.باشيم خوشبين توريسم
.ميباشند زمان گذر در ملت يك هويت
اميني ابوالقاسم
|