:استيضاح حاشيه در
برگرفتند پرده چشمها از ملت ، نمايندگان
طرح به مخالف راي با ديروز اسلامي ، شوراي مجلس نمايندگان
جهت در بزرگ گامي اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير استيضاح
داد نشان راي اين.برداشتند سياسي حكمت و جمعي خرد تقويت
و است پاگرفتن حال در كشور فرهنگي و سياسي توسعه نهال كه
سخن برابر در ميشناسند ، واژگانرا قدر سياست عرصه مردان
.نميدهند راي جزمي ملاحظات پايه بر و نميكنند علم قد حق
و آدميان فناپذيري بر مهاجراني عطاءالله آغازين تاكيد
از گرفته بر كه "كلمه" مقدر ماندگاري و آنان متعلقات
بود مفاهمه اين نخست گام است ، ابراهيمي اديان مذهبي متون
فرهنگي كارگزار صلحآميز پيام به مجلسيان سنجيده پاسخ و
هموار را ملي مفاهمه راه كه بود بخردانه واكنشي خاتمي ،
خداي كلام از زيباتر كلامي ميمون تحول اين براي.كرد
در كه آنگاه يافت نميتوان سخن نيوشندگان باب در سبحان
مفاهمه قدرت و پيامبرانش وصف در اعراف سوره آيه 157
و اصرهم عنهم يضع و...:گفت آنان پيروان اجتماعي
قرآني وصف اين اجتماعي معناي.عليهم كانت التي الاغلال
دغدغه و وظيفه قضا بر دست كه كتاب و كلام سحر كه است اين
وي ياري به ديروز است ، اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير اصلي
پايه بر كه را طلسمي آن از بهرهگيري با توانست و شتافت
مطبوعات برخي فريبيهاي عوام مخدوش ، اطلاعات و جهل
روحانيان شان از فرصتطلبانه هزينههاي حتي و خودشكن
به و كند باطل بود ، پاگرفته علميه حوزههاي عاليقدر
بلكه شايعات ، براساس نه كه دهد امكان ملت نمايندگان
ميگذرد ، كشور فرهنگي صحنه در آنچه از دقيق شناخت برپايه
.بگيرند تصميم
در مجلس ، و ملت دولت ، نو تجربه و نخست وجه شد گفته آنچه
متاسفانه ديروز جلسه در اما.بود اجتماعي مفاهمه زمينه
استيضاح موافقان برخي زبان بر نيز زشت واژههايي
ستيزهجوييهاي تلخ خاطره ديگر بار كه شد جاري مهاجراني
هنوز كه داد نشان و كرد زنده را خرداد دوم انتخابات ايام
به ندارند قصد كه هستند كوچكي گروه "ملت خانه" حاشيه در
آزمودن با ايناندهند تن سياسي منازعه متعارف قواعد
با ديگر بار بود شده اثبات آن نادرستي بار يك كه آنچه
ابراز جاي به و آمدند ميدان به ارزشها و دين سلاح
برنامههاي و خاتمي سيدمحمد دولت با شجاعانه مخالفت
نسبتهاي به را ايراني شهروندان از بسياري آن ، فرهنگي
سال دو كه اجتماعي گسست و تشتت آتش بر و آلودند ناروا
جماعت اينافزودند تازه هيمهاي بودند ، برافروخته پيش
و مردم كردن دستهبندي با پيش روز چند از مدعي ، اما كوچك
و نويسندگان ارزشها ، مخالف و مدافع گروههاي به هنرمندان
در را اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير و كشور برجسته هنرمندان
دفاع علمدار را خود و دادند قرار ارزشها مخالفان جبهه
معزز مراجع اينكه تاسفآورتر و نماياندند ارزشها از
رفتار اين نتيجهخواندند خود اردوگاه عضو را تقليد
بار خرداد ، دوم از پس سال دو اينان ، كه شد اين نسنجيده
"شكستخورده ارزشهاي" جبهه در را مردم ديني مفاخر ديگر
كردند ، وارد بزرگواران اين به ديگر خسراني و دادند قرار
به كه آنچه نيست ، پوشيده كسي بر ديگر امروز آنكه حال
از سپرسازي نه ميبخشد عزت روحانيت ، و انقلاب ارزشها ،
نشاندن بلكه سياسي ، منازعه در شركت براي مقولهها اين
قواعد به سياست اهل بازگشت و واقعياشان جاي در آنها
تازهاي مفاهمه ادامه در كه باشداست سياسي بازي متعارف
ميموني تحول چنين راه كردهاند آغاز دولت و مجلس كه
با نيز ديگر عرصههاي در ملت نمايندگان و گردد هموار
سوگند آن به بسيار جل و عز خداي كه "كلمه" سحر از الهام
.برگيرند پرده چشمها از است ، خورده
|