مدرن سالمند مدرن جامعه
برابر ايران 13 در پستي مرسولات سرانه
است جهاني سرانه از كمتر
"ايران در مطبوعات حقوق توسعه موانع"
ميشود بررسي
چشمانداز
وآموزشوپرورش اسلامي فرهنگوارشاد وزراي توافق با
شد تشكيل (پانا) دانشآموزي كانون خبرگزاري
خبري گزارش
بندرعباس نزديكي در نظامي هواپيماي
كرد سقوط
كشور از غيرقانوني خروج هنگام نفر 11
شدند دستگير
خوانندگان از پوزش
مدرن سالمند مدرن جامعه
پديده بررسي و تعامل در بايد را آن كنوني خاص شرايط و ايراني سالمندان زندگي نوع
اقدام آن توضيح و تبيين به و نگريست است ، فرزندسالاري همانا كه ايراني جامعه ديگر
نابهنجار پديده از گرفته تاثير ايراني سالمندان شرايط نابهنجار وضعيت كه چرا.نمود
جامعه اوليهاي نسل كلي طور به و سالمندان غبن حقوق تضييع موجب كه است فرزندسالاري
.است گشته ايران
فرايند ، اين اصلي خاستگاه عنوان به غرب جوامع در مدرنيته بدانيم كه است ضروري قبلا
لايههاي براي را اجتماعي امن حريم حداقل اصول اين كه ميكند پيروي خاصي اصول از
اخلاقي اصول زندگي نوع بااين ارتباط در و است داشته همراه به جوامع اينگونه مختلف
در فردگرائي به توجه مدرن زندگي اصول از يكي.است داده قرار نظر مد نيز را خاصي
لايهاي به را خويش حقوق نيست حاضر اجتماعي لايه هيچ اينكه و است اجتماعي زندگي
.كند تفويض باشد ، داشته نيز را نزديكي و پيوستگي بيشترين كه چند هر ديگر
ميتواند فرزندسالاري نه و زنسالاري نه مردسالاري ، نه مدرن جامعه در لحاظ بدين
اجتماعي زندگي مبناي جامعه اعضاي شهروندي حقوق آن جاي وبه باشد داشته جايگاهي
تحت كه كنيم نگاه اجتماعي گذار پروسه در را ايراني سالمند شرايط حال.بود خواهد
فرزندان به سخاوتمندانه را خويش حقوق و توان تمام اخير دهههاي سالاري فرزند تاثير
با مطلقا كه آرمانگرايانه و فداكارانه فرايند يك در و كرده تفويض خود از پس نسل و
از را خود ندارد ، سازگاري هيچگونه بزرگ خانواده انشقاق آن تبع به و مدرن زندگي
.است داده دست از احترام و عزت با توام مستقل حيات ادامه توانمندي و پشتوانه
خواهان اجتماعي نوين شرايط با همراه كه است اجتماع سوم و دوم نسل طبيعي حق اين
به را ديگر راهي نيز جهاني سوم هزاره ضرورت اصولا و باشد مستقل و كوچك خانواده
معيار همين طبق حقبر اين مقابل در اما.نميدهد قرار جامعه فراروي آن غير
نسلهاي حقوق و توانمندي تمام از استفاده انتظار نبايد نيز جوان نسلهاي مدرنيته ،
بپندارند خويش حق و متعلق را خود از قبل نسل مادي داشتههاي و باشند داشته را اولي
.آنباشند از چرا و چون بدون استفاده خواهان و
ايراني جامعه همچون سنتي ساختار يك در گذشته نسل داشتههاي و توانمندي از استفاده
مادران و پدران به نسبت جوان نسلهاي مسئوليت احساس به توجه با گذشته دهههاي در
اما توجيهپذيربود ، جوامع آنگونه در سالمندان براي اجتماعي امن حريم و خويش
اينگونه ساختار به توجه با ايران ، كنوني جامعه و مدرن جوامع جوان نسلهاي استفاده
عادلانه هرگز (افراطي و مطلق طور به)خود از قبل نسل داشتههاي و توانائي از جوامع ،
به اتكاي با امن حاشيه و حريم انتظار اجتماعي مدرن درساخت كه چرا بود ، نخواهد
با امروز نسل متاسفانه.بود نخواهد واقعگرايانه قديمي ذهنيت يا اخلاقي پندهاي
نسل داشتههاي از دراستفاده توازني هيچگونه به اجتماعي آمده بوجود شرايط به توجه
در توازن عدم همين و بود نخواهد قائل آنان به نسبت مسئوليت احساس مقابل در گذشته
اين.است شده ايران جامعه سالمندان زندگي در نابهنجاري موجب ستاندهها و دادهها
عدم و بيثباتي بودن ، شناور بودن ، سيال موجب مختلف نسلهاي بين تعارض و توازن عدم
كه آنان چه شدهاند ، رانده خانواده از كه آنان چه)سالمندي جامعه اجتماعي نهادمندي
تحمل اجبار بهنوعي خانواده درون در هنوز كه آنها چه و رفتهاند سالمندان خانه به
يك به تبديل شرايط ، اين تشديد با آينده در كه بوده ايراني معاصر جامعه و (ميشوند
.شد خواهد اجتماعي بزرگ معضل
كنار در كه است اجتماعي تحول روند يك بلكه.نيست صرف مكانيكي فرايند يك مدرنيته
و عكس به و جامعه مقابل در فرد مسئوليت به متكي شهروندي ، حقوق وپذيرش حقوق مطالبه
نسلي شدن قرباني براي جايگاهي هيچ خاص فرهنگ اين.ميباشد فرد درمقابل فرد همچنين
را رويكردي چنين نابهنجار فرايند يك در چنانچه و پذيرد نمي را ديگر نسلي مقابل در
به بايد را مسئله اين.نميپندارد پيشرفتگرايانه و مترقي مدني ، را آن كند مشاهده
شهروندي حقوق از استفاده و استقلال به گرايش تازه نسل كه پذيرفت واقعيت يك عنوان
فرزندان و همسر همچون خويش مستقل داشتههاي و دارد را مدرن جامعه يك در شده تعريف
واقعيت يك انتخاب اين.ميدهد ترجيح مادر ، و پدر همچون غيرمستقل داشتههاي به را
پيشين نسلهاي بايد كه است واقعيت بدين توجه با حال.ميباشد اجتنابناپذير و عيني
بذل از و دهند قرار مدنظر خود بقاي و منافع حفظ براي را واقعگرايانهاي نگاه هم
محتاطانهتر حياتشان زمان در خود از بعد نسل به خويش وتوانمنديهاي داشتهها تمام
پس نسل به بودن تابع و مستقل زيست براي توانمندي خويش ، مادي سلاح ازخلع و كنند عمل
نيز خودشان از بعد كه كنند رعايت را مكانيسمي بايد همچنين.كنند پرهيز خود از
و آن از پس و ببرند همسرانشان مانده ، بجا داراييهاي و اموال از را بهره بيشترين
آنكه از بيش آنها نيز اخلاقا كه چرادهند قرار را فرزندانشان بعدي اولويت در
از پس و ميباشند همسرانشان زندگي مسئول باشند ، خويش بزرگسال فرزندان زندگي مسئول
.دارند را داشتهها اين از استفاده استحقاق ديگران و فرزندان آن
در هماكنون كه بازار مكانيسم بر مبتني مدرن جامعه يك در كه كرد فراموش نبايد
سودمندگرايانه فرايند يك از متقابل احترام و محبت است ، شده پذيرفته نيز ما جامعه
مسئوليت و متقابل احترام باشد سودمندگرايانه كه زماني تا روابط اين و ميكند پيروي
تابع شودتنها تهي سودمندگرايي از كه آنگاه و داشت خواهد همراه به را
فرهنگي متعارض جوامع چنين يك در هيچوجه به اين كه بود خواهد صرف اخلاقگرايانه
هرشرايطي در انسان كه نيست هم عاقلانه و بود نخواهد اتكا قابل گوناگون ، نسلهاي بين
پس نسل كه نامعلوم آيندهاي اميد به خويش استقلال از و كند تفويض را تواناييهايش
بپنداريم كه بود خواهد اشتباه كه چرا.گردد وابسته زد خواهد رقم برايش او از
را آنان هيچگاه و ماند خواهند باقي گذشته داشتني دوست كودكان همان هميشه فرزندان
بخصوص پذيرند ، تغيير خويش رشد طي در فرزندان كه اين بواسطه).گذاشت نخواهند تنها
وابسته خويش خصوصي زندگي به بيشتر نيز مستقل زندگي تشكيل و همسرگزيني از بعد
(.گشت خواهد برخوردار پايينتري اولويت از خود از قبل نسل به آنان نگاه و ميگردند
درون در تفاوت همين كه است عيني واقعيت يك مختلف نسلهاي بين فرهنگي علايق و تفاوت
غيراخلاقي و مذموم هيچگاه اين و داشت خواهد همراه به زندگي از را متفاوتي درك خويش
است اجتماعي پويايي و ديالكتيك خصوصيت اين كه كرد ادعا ميتوان بلكه بود ، نخواهد
فرهنگ كردن منطبق براي تحول و دگرگوني حال در هميشه و برنميتابد را ايستايي كه
جوان نسل رويكرد اجتماعي اصل اين بنابه پس.بود خواهد جامعه عيني شرايط بر اجتماعي
اين بلكه نميباشد ، نابهنجار و ناپسند امري امروزي و مدرن زندگي سوي به
را نادرست رفتار اين نقد ضرورت كه است ديگر نسل بر نسلي منافع ترجيح و يكسويهنگري
اين در كه داشت اذعان بايد و.ميكند ايجاب امروز ايران جامعه معاصر زندگي در
كنوني مغبون و اول نسل همان باشد مقصر جوان نسل كه آن از قبل رفتاري نابهنجاري
گرفتن اين كه است گرفته نباشد او حق ميتوانست كه را چيزي جوان نسل.بودهاند مقصر
بوده او به دارنده داوطلبانه تفويض بلكه است ، نبوده نيز اجبار به مواقع بيشتر در
تا ميداشت نگه بايد كه را چيزي امروز سالمند و پيشين نسل مقابل در اما.است
يك بروز فرآيند در دهد ادامه آن اتكاي به را خويش متعارف بقاي و استقلال بتواند
خود ، از بعد نسل به غيرموجه فشار مواقع بعضي در يا ايدهآليستي و غيرمنطقي احساس
ادامه همچنان او براي آن رواني و فيزيولوژيك احتياجات تمام با زندگي كه زماني در
پذيرفته اخلاقي اصول يك به اتكاي با دادهها كه زمان آن.است نموده واگذار دارد ،
امروزه اما داشت اجتماعي -فرهنگي سنتي بافت يك در ريشه ميشد ، ستانده اجتماعي شده
مدرن جامعه و شد خواهد ستانده حقوقي نهادينگي و قوانين به اتكاي با فقط دادهها
نخواهد قرار خانوادگي و خصوصي روابط حتي و اجتماعي روابط مبناي را اخلاقي قولهاي
بر مبتني كه بود خواهند پذيرفتني و منطقي درست ، آنگاه اجتماعي روابط و فرهنگ و داد
.باشند جامعه عيني شرايط
كه بوده دارا را زيادي داشتههاي ايراني سالمند جامعه نه كنوني شرايط در بيشك
قبل نسلهاي رعايت از اندازه آن ايراني جوان نسلهاي نه و باشد داده دست از امروزه
و مختلف نسلهاي بين تعارض يك نوشتهحاصل اين رويكرد كه نامسئولند و دور خود از
نوشتار اين مشخصا بلكه.شود پنداشته ديگر نسل مقابل در نسلي از يكسويه جانبداري
گريبان امروزه كه است بوده ايراني كنوني جامعه در غيرمنطقي اما عيني رفتار يك نقد
رشد به و نگردد نقد درستي به چنانچه و است گرفته را جامعه سالمندان از بسياري
ميتواند كه شد خواهد تبديل بزرگ معضل يك به آينده در دهد ادامه خود غيرمنطقي
بين بيشتر دوري و زده بههم جامعه در را متفاوت نسلهاي بين نسبي تعامل و توازن
.باشد داشته همراه به را آنها
جامعه يك در سالمندي زندگي كردن بهينهتر براي كه بود نخواهد بيمناسبت پايان در
:گردد ارائه پيشنهاداتي گذار حال در يا و مدرن
به و سالمندان مدرن ، جامعه اعضاي استقلالطلبي اصل و شهروندي حقوق به توجه با -1
خود براي هميشه را خويش داشتههاي اختيار كه است لازم پيشيني نسلهاي كلي طور
زندگي ادامه براي كه آنجا به تا دلبخواه شرايط در را آن واگذاري و دارند محفوظ
.دهند قرار مدنظر نباشد ، مخاطرهآميز خويش استرس بدون
كمترين همسران ايران ، حقوقي قوانين مجموعه در ارث بر حاكم قوانين به توجه با -2
حق از فراتر بخشش نبود در كه برد خواهند خويش همسر ماترك و داشتهها از را بهره
كه بياورد ارمغان به آنها براي را ناامني آينده ميتواند مساله اين فعلي ، قانوني
خويش ماترك براي را مكانيسمي فوت از قبل همسران بود ، خواهد منطقي شرايط اين در
همسر براي را اسكان ثبات بهخصوص و زيستي امكانات حداقل باشد قادر كه كنند ايجاد
كه چرا باشد ، داشته همراه به بود ، خواهد سالمندي سني شرايط در معمولا نيز او كه
همسران زندگي مسئول باشند ، بزرگسالشان فرزندان زندگي مسئول كه آن از قبل آنان
.خويشند
جوامع تمام در هماكنون كه آن پانسيوني نوع از "فرزندخواندگي" طرف به رويكرد -3
سالمندي دوران در تحمل قابل زندگي راهكارهاي اصليترين از يكي عنوان به مدرن
جامعه در كنوني فرزندخواندگي با كه است بهگونهاي فرايند ايناست شده پذيرفته
روابط نوعي به بيشتر و است متفاوت كلي به آن پيچيده مكانيسم و قانوني بار با ايران
امروز جامعه در مثلا.ديگري بر يكي سرپرستي تا است وابسته متقابل و جانبه دو
افراد ، اين تنهايي و آنها از فرزندان شدن جدا با سالمندان از بسياري ايران
فاقد و آمده بدانجا ديگر شهري از كه دانشجويي پسر يا دختر جوانان از ميتوانند
چنين درون در زندگي داوطلب و هستند زندگي براي ضروري لوازم ديگر و اسكان امكانات
كه است گفتني البته).بزنند دست انتخابگرايانه پذيرش يك به هستند ، خانوادههايي
قرار مدنظر را رواني و مادي سودمندگرايي بار طرف دو هر براي بايد متقابل روابط اين
شده شناخته شفاف ، مكانيسمي بايد منفي پيآمدهاي از اجتناب خاطر به رويكرد اين (دهد
پروسه در را (دادگستري و پرورش و آموزش دانشگاه ، همچون) ذيربط نهادهاي با مرتبط و
دراختيار يا بخشيدن رويكرد كه آنجا در راهكار اين.دهد قرار كار دستور در اجرا
بخش بود خواهد قادر باشد مقابل سوي از آن مادي بهاي پرداخت بدون امكانات دادن قرار
جبران را سالمندان زيستي تنها پايان همچنين و رواني و احساسي كمبودهاي از عمدهاي
.كند
خاص لايه و طبقه هر از دفاع براي دارند ، دموكراتيك رويكرد كه معاصر جوامع در -4
بايد نيز ايران سالمندان جامعه.ميگردد ايجاد خاص قانوني و مدني نهادهاي اجتماعي
مدرن جامعه يك در آنها منافع و اجتماعي حقوق از بتوانند كه نهادهايي چنين ايجاد با
گام مطالبهجو و قانونمند اجتماعي ، هويتبخشي راستاي در كنند ، دفاع شده خطكشي و
در چه و لايه درون در چه ارتباطي ، پلي ميتواند نهادينگي اين كه اين ديگر.بردارند
.گردد سالمندان جامعه اعضاي بين موفق تجربيات منتقلكننده و باشد لايه ، برون
اجتماعي روابط و فرهنگي نمادهاي از بسياري مدرنيته سوي به گذار حال در جامعه در -5
متحول شرايط تبع به و داد خواهند دست از را خويش باثبات و ماندگار سنتي ، مفاهيم
.است متفاوت آن از سنتي درك با كه ميكنند پيدا نويني ساختار نيز مفاهيم مدرن جامعه
را مهمي نقش سالمندان زندگي در كه است متقابل احساس و محبت مفاهيم اين از يكي
از متاثر نيز اين.است گشته كمرنگ بسيار مدرنيته سوي به تحول در كه دارد
گريزناپذير نهايت در و جوامع اينگونه خاص پيچيدگيهاي و فردگرايي استقلالجويي ،
تقاضا و عرضه تابع نوعي به كه جديد اجتماعي روابط و فرهنگ به توجه با حال.ميباشد
باثبات داشتههاي فرهنگ اين چارچوب در نيز سالمندان كه است عاقلانه بود ، خواهد
يا سادهتر زباني به يا.كنند حفظ آن از بهرهمندي و دستيابي و عرضه براي را خويش
كانالهاي و جايگاهها در را توجه و محبت نتواند امروزي سالمند چنانچه بيپرواتر كه
كسب سمت به بايد رواني -روحي نياز اين گدايي و ناكامي افسوس جاي به كند ، كسب سنتي
سالهاست ايراني جامعه كه بپذيرد و كند حركت اختيارمند و انتخابگرايانه توجه و محبت
.ميطلبد را جديدي الزامات تحول اين و است شده متحول كه
قنواتي زارعي اردشير
برابر ايران 13 در پستي مرسولات سرانه
است جهاني سرانه از كمتر
.است شده شروع پست شركت در ساختار اصلاح:اجتماعي گروه
كه تهران پستي منطقه 17 گشايش آئين در تلفن ، ديروز و تلگراف و پست وزير
خواهد پوشش را شهرداري و 15 ، 14 مناطق 13 جمعيت ميليون يك حدود به خدماترساني
آينده ماه طي 2 و ميباشد مطرح مادر تخصصي شركت يك بحث حاضر حال در:افزود داد ،
.شد خواهد اعلام و تهيه آن برنامههاي
كه كرد خاطرنشان ولي دانست ، اجتنابناپذير را پست در خصوصيسازي معتمدي ، احمد دكتر
:گفت وي.كرد اعمال امور همه در بخش هر ويژگيهاي درنظرگرفتن بدون را آن نميتوان
مرسولات توزيع نمونه براي و است نشده خصوصيسازي كامل طور به دنيا جاي هيچ در پست
مردم خانههاي به مرسولات توزيع براي پستچي تنها و مانده باقي دولت دست در پستي
.ميكند مراجعه
شود ، عوض نبايد منطقه يك پستچي حتي مردم امنيت رعايت براي:كرد تصريح پست وزير
روز هر نبايد مرسولات توزيع گذشته اين از.كردهاند پيدا اعتماد او به مردم زيرا
.سپرد خصوصي بخش به ميتوان را مرسولات دريافت چند شود ، هر سپرده شركت يك به
نوين سرويسهاي و اينترنت نظير مخابراتي تكنولوژيهاي آمدن با:گفت معتمدي
در آمار ولي است داده دست از را خود نقش پست كه شود تصور طور اين شايد مخابراتي
.است داشته رشد اطلاعات فناوري توسعه موازات به پست كه ميدهد نشان دنيا
انعكاس چگونگي و تلگراف و پست وزارت از مجلس نمايندگان برخي انتقاد به اشاره با وي
حوزه به مربوط را اسلامي شوراي مجلس و وزارتخانه اين بين اختلافات مطبوعات در آن
.دانست محدود و كارشناسي
قانون بازنگري
مجلس در ماهوارهاي تصاوير
در ارتباطات نقش و اهميت به اشاره با نيز مجلس صنايع كميسيون ارتباطات كميته عضو
نيز را پست گسترش و توسعه اجتماعي ، و اقتصادي فرهنگي ، از اعم بخشها ساير توسعه
.سازد فراهم را اطلاعات فناوري زيرساختهاي بايد دولت:گفت و دانست اجتنابناپذير
كرد خاطرنشان پست شركت ساختار در تغيير لزوم بر تاكيد ضمن خوئيني موسوي اكبر علي
مجلس:گفت همچنين وي.شود متحول بايد و نيست جامعه نيازهاي جوابگوي فعلي ساختار كه
مربوطه لايحه اميدواريم و دارد بررسي دست در را ماهوارهاي تصاوير قانون بازنگري
.شود مطرح مجلس علني صحن در آينده ماه يك ظرف
تكليف مجلس نمايندگان سوي از شده ارائه طرح تصويب با كرد اميدواري ابراز خوئيني
.شود مشخص هفته اين چهارشنبه زهره ماهواره پروژه
ايران مرسولات
جهاني سرانه از كمتر برابر 13
دنيا 65 در و مرسولات 5 سرانه ايران در:گفت خبرنگاران جمع در پست شركت مديرعامل
كشور در مرسولات سرانه ديگر بيان به.ميباشد
.است جهاني سرانه از كمتر برابر 13
و جابجا پست توسط مرسوله ميليون سالانه 300:افزود فائقي سعيد
شدن سر به سر نقطه به رسيدن براي كه ميشود دريافت آن بابت تومان ميليارد 34
كسري تومان ميليارد پست 24 ديگر بيان به و ميباشد نياز تومان ميليارد هزينهها 58
.دارد
خارجي و روستايي مطبوعاتي ، توزيع بخش در يارانه تومان ميليارد سالانه 16:گفت وي
.ميشود پرداخت
مستقيم مراجعات سوخت ارزانبودن و وقت بودن بيارزش دليل به اينكه بيان با فائقي
سفرهاي كاهش هوا ، آلودگي كاهش در پستي خدمات گسترش:گفت بالاست ، ادارات به
.ميباشد موثر مردم وقت در صرفهجويي و درونشهري
خدمات كليه و راهاندازي پستي خدمات دفتر تهران 400 در سال آخر تا:گفت همچنين وي
.شد خواهد عرضه خصوصي شركتهاي طريق از ارتباطي
"ايران در مطبوعات حقوق توسعه موانع"
ميشود بررسي
اين روزنامهنگاران ، صنفي انجمن در علمي سخنرانيهاي سلسله ادامه در:اجتماعي گروه
دبير و حقوقدان نوروزي كامبيز توسط "ايران در مطبوعات حقوق توسعه موانع":هفته
.ميشود بررسي روزنامهنگاران صنفي انجمن حقوقي كميته
واقع صنفي انجمن اجتماعات سالن در الي 13 ساعت 11 خرداد هشتم چهارشنبه سخنراني اين
.ميشود برگزار پلاك 87 هفتم ، كوچه كبكانيان ، شهيد خيابان كشاورز ، بلوار در
چشمانداز
حادثه دو تفاوتهاي و شباهتها
حمل را ساله دوازده دانشآموز دختر هفده كه قايقي لندن ، در پيش سال بيست حدود
غرق حادثه مشابه خيلي حادثه اين اينجا ، تا.شد غرق تايمز رودخانه در ميكرد ،
دانشآموز دختران هم تهران حادثه در.است تهران شهر پارك در دانشآموز دختران
حادثه در و شد غرق دختر دو فقط لندن حادثه در اما.نفر هفده و بودند ساله دوازده
تعداد در نه حادثه دو اين عمده تفاوت ولي.(نفر هفت قايقران با) نفر شش تهران
وزير لندن حادثه متعاقب.داد رخ آن از كهپس است ديگري پيامدهاي بلكه درگذشتگان ،
مدارس در شنا آموزش شدن اجباري قانون همچنين و كرد استعفا انگليس پرورش و آموزش
نجات جليقه داشتن تن به بدون قايق به شدن سوار انگليس در كلا نيز و شد تصويب
ميگذرد ، لغو آن وقوع از ماه يك حدود كه تاكنون تهران حادثه تعاقب اما.شد ممنوع
؟ چگونه و كي ؟ داشت خواهد پي در هم مثبتي تبعات آيا. است بوده آموزي دانش تورهاي
كرمي ناصر
وآموزشوپرورش اسلامي فرهنگوارشاد وزراي توافق با
شد تشكيل (پانا) دانشآموزي كانون خبرگزاري
كانون خبرگزاري وحدت ، هفته و (ص)اكرم رسول ولادت با همزمان:اجتماعي گروه
.شد تشكيل رسمي طور به شب يكشنبه (پانا) دانشآموزي
در منظور همين به كه مراسمي در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت عمومي روابط گزارش به
پرورش و آموزش و اسلامي ارشاد و فرهنگ وزيران شد ، برگزار تهران باهنر شهيد اردوگاه
كشور دانشآموزي سازمان رئيس و اسلامي جمهوري خبرگزاري سازمان عامل مدير همچنين و
.كردند امضا جداگانهاي توافقنامههاي
و دانشآموزي سازمان و ميشود راهاندازي امضاءشده توافقنامههاي براساس ،"پانا"
و "دانشآموز خبرنگاران" آموزش زمينه در كه شدند متعهد اسلامي جمهوري خبرگزاري
.كنند همكاري نوپا ، خبرگزاري اين كار توسعه
خبري گزارش
تهران جنوب در "سرگردان راهي سه" در سرگرداني
مناطق اين به گذرش يا و باشد كرده زندگي تهران شهر غربي جنوب مناطق در هركس:ايرنا
مشهور اما كوچك تقاطع اين و خورده گوشش به "سرگردان راه سه" نام حتما باشد ، افتاده
.ميشناسد را تهران شهر جنوب
دارد ، قرار و 19 منطقه 17 شهرداري محدوده ميانه در زمزم خيابان در كه راهي سه اين
در كم متراژهاي با خانههايي و باريك كوچههاي با جمعيت پر محلههاي از يكي در
و شهرسازي مهندسي ، اصول به چندان آن ساخت و طراحي در كه گرفته قرار آهن خط حاشيه
.است نشده توجهي شهري امكانات و نيازها
فروش و خريد مراكز و تعميرگاهها و قالبسازي تراشكاري ، چوببري ، كارگاههاي
ميشود ديده محله اين در وفور به كه است مكانهايي جمله از آهنآلات و شهري ضايعات
.است كرده آشفته را منطقه سيماي و
دهكدهاي يادآور محله بخشهاي از برخي در نيز گلي خانههاي و كاروانسرا خرابههاي
.بود كرده ايجاد محل اين در رونقي گذشته ساليان كه است "مرغي قلعه" نام به قديمي
موجب نقطه اين در بيكار جوانان زدن پرسه شايد:ميگويند محله اين ساكنان برخي
.است بوده نام اين به محله شدن معروف
:ميگويد او است ، تهران سرگردان سهراه محله قديمي ساكنان از يكي ساله فرجي 67 محمد
ختم كجا به راهها از يك هر نبود مشخص بدرستي بود ، شده ساخته تقاطع اين كه اوايل
.است بوده خاطر همان به نام اين به تقاطع شدن معروف ميكنم فكر و ميشود
سروصداي و داده منطقه به زشتي چهره تعميرگاهها و شهري ضايعات فروش و خريد مراكز
.ميآزارد را ساكنين آهن ضايعات فروش و خريد مراكز و تراشكاريها و چوببريها
ضايعات فروش و خريد مراكز و كارگاهها اختيار در كه زمينهايي اگر:ميافزايد او
بين از آنها وجود از ناشي مشكلات هم شود ، مبدل ورزشي و فرهنگي مراكز به دارد ، قرار
.ميشود مناسبتري امكانات داراي محله هم و ميرود
:ميگويد باره اين در منطقه 17 شهرداري معماري و شهرسازي معاون - صادقي اسماعيل
تهران جامع طرح كه سال 49 از پيش به "زمزم" و "سرگردان راه سه" محله در شهرسازي
.ميگردد باز شد ، تصويب
زمينه در و ميپذيرد صورت تفصيلي طرحهاي طبق منطقه گذرهاي تعريض:ميگويد صادقي
توجه با باشند ، داشته كاري چنين قصد افرادي چنانچه نيز كوچك خانههاي تجميعسازي
مناسبي تسهيلات و ميكند استقبال بخوبي آن از شهرداري محدوده اين تقاضاي قلت به
.ميدهد ارائه
محله از ديگري بخش كه منطقه 19 شهرداري تفصيلي طرحهاي رئيس - اديبزاده صباحالدين
تفصيلي ، طرح براساس:ميگويد ميشود ، محسوب شهرداري اين محدوده جزو سرگردان راه سه
معابر داراي كه مناطقي چنين براي شهرسازي نوين معيارهاي طبق جديدي بافت شهرداري
.است گرفته نظر در هستند ، قديمي بافت و باريك
خصوص در:ميگويد منطقه 17 شهرداري سبز فضاي و شهري امور معاون - عطايي اصغر
طرح در مشموليت به عنايت با محدوده اين در مستقر تراشكاري و چوببري كارگاههاي
صنايع ساماندهي شركت و مربوطه اتحاديههاي توسط شده انجام برنامهريزي طبق انتقال ،
وي.است صنعتي شهركهاي و مجاز مراكز به انتقال حال در مراكز اين شهري مشاغل و
شكايات براساس نيز ديگر مزاحمتساز مراكز و موجود تعميرگاههاي مورد در:ميافزايد
موجب انحاء از نحوي به كه اماكني همه شهرداريها قانون بند 20 طبق شهرداري مردمي
يا و تعطيل ميتواند شهرهاست ، در بهداشتي اصول مخالف يا ساكنين براي مزاحمت ايجاد
.كند منتقل شهر از خارج به
و چوببريها تراشكاريها ، :ميگويد نيز منطقه 19 شهرداري ساماندهي رئيس توري يدالله
مراحل كه چهاردانگه صنعتي و صنفي مجتمع ساخت با منطقه اين ضايعات جمعآوري مراكز
با كه هماهنگي با شهرداري اولويتبندي براساس است ، انجام حال در آن پاياني
.ميشود منتقل آنجا به گرفته صورت اصناف اين اتحاديههاي
از واحد شده 350 پيشبيني امسال پايان تا شده انجام برنامهريزي با:ميگويد وي
.شود منتقل شهري محدوده از خارج به است ، موجود منطقه در كه كارگاهها اين
فضاي شدن جايگزين و شهر از خارج به مرغي قلعه پادگان انتقال طرح نشدن اجرا خصوص در
پاسخگو منطقه 19 شهرداري مسئولين از هيچيك محدوده اين در ورزشي فرهنگي مجتمع و سبز
ارتش و شهرداري بالاي رده مسئولين توسط طرح اين تصميمات:داشتند اظهار و نبودند
.است خارج ما اختيارات حيطه از مورد اين در پاسخگويي و گرفته صورت
بندرعباس نزديكي در نظامي هواپيماي
كرد سقوط
هواپيماي فروند يك دوشنبه ديروز صبح دقيقه ساعت 30/9 مقارن:اجتماعي گروه
كيلومتري فاصله 20 در شوراول رودخانه در (اف 4) فانتوم نوع از نظامي
.كرد سقوط ميناب به بندرعباس
با آن خلبان وكمك خلبان هواپيما اين سقوط از قبل گفتند عيني شاهدان
پل درنزديكي سرعت با هواپيما اين:گفت شاهدعيني يك.پريدند بيرون چترنجات
نيروي سربازان.شد ومنفجر كرد سقوط رودخانه اين داخل به شوراول رودخانه
محل به شدن نزديك همچنين و شوراول رودخانه پل برروي خودرو توقف از هوايي
.ميكنند جلوگيري هواپيما سقوط
كشور از غيرقانوني خروج هنگام نفر 11
شدند دستگير
قصد كه نفر گفت11 گناوه انتظامي نيروي در مسئول مقام يك:اجتماعي گروه
شب شنبه داشتند ، شهرستان اين راازطريق كشور آبي مرزهاي از قانوني غير خروج
.شدند دستگير گناوه بندر در نيرو اين ماموران توسط
هستند ايراني همگي كه مسافران:گفت ايرنا به شود ، فاش نامش نخواست كه وي
.شدند دستگير بار وانت سواربريك بهساحل هنگامانتقال
مبلغ باپرداخت مسافران از هركدام است ، اوليهحاكي تحقيقات:داشت اظهار وي
عرب كشورهاي به رفتن جهت داشتند قصد قاچاقچيان ، به ريال هزار و500 دوميليون
:داشت اظهار وي.شوند خارج كشور از تندرو قايقهاي با فارس خليج حوزه
.شدند مراجعقضايي تحويل يكشنبه روز دستگيرشدگان
خوانندگان از پوزش
روز همشهري روزنامه مياني صفحات از يكي در كه ناخوشايندي غفلت و قصور دليل به
.ميطلبيم پوزش ارجمند خوانندگان از پيوست وقوع به يكشنبه
|