اجتماعي آسيبهاي به نگاهي
تاريخ پايان جاي به انسانها پايان
حسنعليخان خاطرات
شياد + ديوانه + نابغه

اجتماعي آسيبهاي به نگاهي
ابدي سكوتي در زيستن به محكوم
جمشيدي داود
سن و داشته رشد درصد از 190 بيش اجتماعي بزهكاريهاي و جرائم تا 79 سال 78 از
است يافته كاهش سال به 20 سال از 27 فحشا
يكي مرگ لحظه كه آنجا "لائورادياس" رمان در مكزيكي شهير نويسنده "فوئنتس كارلوس"
تصوير به را قهرمان مرگ خيرهكننده توصيفي با ميرسد ، فرا داستانش قهرمانان از
راه ابتداي همان در كه زميني اسطورهايبسازد اسطورهاي ميكوشد او.ميكشد
را قهرمان اندازه يك به درد و داغ.است كشيده انتها خط برايش جامعه نام به معجوني
.مينگرد احترام ديده با او مرگ به "فوئنتس" كه روست اين از شايد.بردهاند تحليل
در انگار ميشد ، ناپديد دريا در آرامي به نداشت دريا جز فرزندي كه سانتياگو"
از آرام آرام ، ميفرستادش دورتر و دور او واپيچاندن جاي به كه ميرفت فرو آينهاي
.ميكرد ساطع را او تصوير ميزد ، نقش زمين چهره بر را خود لحظههاي كه هوا آينه
غوطه دريا در.ميگرفت فاصله جوانياش آرزوهاي و دريا افق از آرامي به سانتياگو
"...ميخورد
اين از شايد.است بيمكان و بيزمان او.برنميآيد توصيف اين پس از "سانتياگو"
نفر با 199 همراه كه ميشود ايراني دانشجويي او ، .ميشود تكثير آساني به كه روست
كه ايراني جواني هيات به او گاه.ميگيرند خودكشي به تصميم پرالتهاب سالي در ديگر
ايراني جواني.ميروند كنده ، دل خويش وطن از ديگر نفر و 999 هزار با 399 همراه
خورده پيشانياش بر اعتياد بينشان مهر روزگار كشاكش از خسته كه سانتياگو ، ميشود ،
آنكه به بيتوجهروانهاند سويي به يك هر ابدي سكوتي در زيستن به محكوم آنها.است
...ميشود منتهي بينشان دره كدام به پرهراس راه اين عاقبت
را اجتماعي مسايل آگاهان از بسياري اينكه با ناگوار ، دست اين از اخباري انتشار
.كند پيدا مناسب بازتاب جامعه در بايد كه آنگونه نتوانسته هم هنوز ميسازد ، متاثر
آنقدر نه كنوني موقعيت در ايراني دانشجوي خودكشي 200 به اقدام مثال بهعنوان
شود ، مطبوعات داغ خبر روزي چند لااقل شهر ، پارك حادثه چونان كه يافت لازم بازتاب
مجبور آن تكانههاي پس از چند آگاهاني كه آورد همراه به اجتماعي انعكاس آنقدر نه
چنين حادثه بد از كه آنان.شوند جامعهشناختي تحقيقات از بيشتر هرچه استفاده به
تصور هيچگاه شايد بودند ، كرده انتخاب ناگوار اخبار اين انتشار براي را موقعيتي
آنها.گيرد قرار همگان بيمهري مورد اينگونه پراهميتشان اخبار كه نميكردند
احتمالي شليك آخرين به بغل در زانو نشسته ، كنجي به دلخور اينك آيا كجايند؟
براي را آن تا نمانده باقي تفنگشان در گلولهاي ديگر اينكه از غافل ميانديشند؟
تدبير.كنند شليك سويي به ايراني حيران جامعه بر تاثيرگذاري قصد به ديگر ، روزي
.بايد ديگري
خود هم خاتمي رئيسجمهور حتي كه رفته پيش آنجا تا اجتماعي فضاي در موجود آشفتگي
فضاي در مشاهده پس از آنچه.ميبيند آن به گذرا هرچند اشارهاي از ناگزير را
دانايي هيچ كه است چندمتري جغرافيايي تنها ميشود بينا چشمان نصيب كنوني مهآلود
چراغهاي ميشود؟ چه عاقبت.نميبيند آن پرغبار مسير در نهادن گام به قادر را خود
نيست؟ بيراهه از راه تشخيص به قادر اميد كورسوي يا تاريكاند رابطه
كليدي واژههاي
شرايط از اجتماعياي پديدههاي جامعه اجتماعي مسايل جامعهشناسان ، ديدگاه از
يعني توسعه ، راه سر بر اجتماعي تحولات مسير در كه هستند كنشي الگوهاي و ساختاري
موضوعاتي چنين افراد اين باور به.ميگيرند قرار مطلوب وضعيت و موجود وضعيت بين
عقيدهاند اين بر آنها.ميشوند مطلوب كمال و ارزشها تهديدكننده اهداف ، تحقق مانع
اذهان نامطلوب پديدههايي بهعنوان مسايل اين مشكلاتي ، چنين بروز هنگامه در كه
در كه است اين بر اعتقاد.ميدارند مشغول خود به را مردم عمومي افكار و نخبگان
مقامات آمده ، پديد اجتماعي مسايل مهار براي جمعي آمادگي يا وفاق نوعي مواقعي چنين
آنها از پيشگيري يا و رفع اصلاح ، جهت در عملي اقدام و چارهجويي به را كشور رسمي
.واميدارد

قابل و قانونمند نسبي ، متغير ، واقعي ، غيرفردي ، پديدههايي را اجتماعي مسايل آنها
مشخص ، اجتماعي واحد يك وجود مستلزم آنها علمي شناسايي و طرح كه ميدانند كنترل
اجتماعي واحد اعضاي اجتماعي ، انديشمندان بين مناسب و صحيح تعامل انديشه ، اصحاب
"عبداللهي محمد" دكتر.است مناسب اجتماعي و فكري فضاي وجود بالاخره و مشخص
عنوان همين به كه تحقيقي در طباطبايي علامه دانشگاه علمي هيات عضو و جامعهشناس
سطوح در آنها عيني و ذهني ريشههاي تحليل را اجتماعي مسايل طرح از هدف آورده فراهم
از پيشگيري و اصلاح براي ارزشمند و معتبر جامع ، راهحلهاي ارائه و كلان و خرد
به پاسخگويي لحاظ از چه جامعه ، اجتماعي مسايل طرح":ميگويد و دانسته آنها
بين نسبي وفاق و تعامل ايجاد و اجتماعي نيازهاي به پاسخ نظر از چه و علمي پرسشهاي
آنها حل جهت در ذيربط غيررسمي و رسمي نهادهاي مسئولان و مردم اجتماعي ، انديشمندان
".دارد زيادي اجتماعي و علمي اهميت و ضرورت توسعه مسير كردن هموار و
اينجاست.است واژههايكليدي در دقت نيازمند گفتهاند ، جامعهشناسان آنچه به توجه
خاص نگاه همگي آن طرح اهميت و ضرورت همراه به مسئله طرح كنار در اجتماعي ، مسئله كه
به توجه نيازمند موضوع ، طرح مختلف بخشهاي به دقيقتر نگرش.ميطلبند را خود
مناسب راهحلهاي ارائه و تحليل توصيف ، همراه به طرح الزامات و شرايط ويژگيها ،
ضروري را تئوريت مباحث و مفاهيم اين به بيشتر نگاه آنچه كنوني موقعيت در.است
.است گريبان به دست آن با جامعه كه است ويژهاي شرايط ميسازد
دقيقتر موضوع اين در تهران دانشگاه استاد و جامعهشناس "توسلي غلامعباس" دكتر
جرايم خودكشي ، طلاق ، اعتياد ، آمارهاي":ميكند بيان گونه اين را آن مجمل شده ،
مسائل نيز گذشته از.ميكند پيدا را اجتماعي حاد معضل يك حالت كه است حدي در كيفري
است آورده وجود به را شرايطي فرهنگي و اقتصادي معضلات و مشكلات با همراه اجتماعي
اين از بسياري علاوه به و ميدانند (نابسامان و آشفته شرايط) آنوميك را آن برخي كه
"توسلي" دكتر زعم به غيرطبيعي رشد اين.ميدهند نشان را مشابهي منحنيهاي معضلات
استاد اين.باشد جامعه نامريي ساختارهاي خصوص به ساختاري عوامل از حاكي ميتواند
برسيم ، مستمري و مشترك راهحل به بخواهيم اگر":ميافزايد اعتقاد اين با دانشگاه
اصلاحات مناسب ، فرهنگي _ رواني بستر ساختن فراهم و فرهنگي و سياسي ساختار لحاظ به
".است ضروري بنياني
نوين رويكردي ميكند پافشاري آنها بر توسلي دكتر كه گونه آن از اصلاحاتي به توجه
و تحقيقات در كه هنگفتي هزينههاي زعم به.ميطلبد اجتماعي عوارض با برخورد در
به تا تلاشها اين ميشود ، صرف اجتماعي دردهاي علاج و رفع براي ميداني عملياتهاي
معكوس نتيجه بعضا دامنزده هم مشكلات به حتي مواردي در بوده ، چارهساز كمتر حال
.آوردهاند بار به
گذشته سال بيست طي را رسمي آمارهاي است ، كافي":ميگويد مورد اين در توسلي دكتر
اين وخامت و وسعت به تا بزنيم سري مختلف دادسراهاي و دادگاهها به يا كنيم ، مرور
.پيببريم حدي تا است كرده پيدا اجتماعي بغرنج حالت غالبا كه جرائم و آسيبها گونه
به منجر كه كيفري جرايم مورد در تنها":ميافزايد نكته اين بر اعتقاد با وي "
تراكم موجب كه شده ذكر نفر هزار تا 300 رقم 150 اخير سالهاي در است ، شده زندان
خروار از مشتي منعكسكننده ميتواند و شده زندانها در زندانيان تعداد برابر چند
اشاره مسئولان از يكي قول به ادامه در دانشگاه استاد اين"باشد اجتماعي مسايل
از 190 بيش اجتماعي بزهكاريهاي و جرائم تا 79 سال 78 از بود كرده اعلام كه ميكند
دستاويز با گاه آن است يافته كاهش سال به 20 سال از 27 فحشا سن و داشته رشد درصد
مذكور اجتماعي مشكلات و مسائل از يك هر چند هر":ميآورد چنين ارقام اين قراردادن
و مسايل اين ميان ارتباط اگر اما است ، بررسي و توجه خور در مجزا و منفرد صورت به
و مناسب بستر و ميدهد پيوند هم به را آنها كه ساختاري و شالودهاي پيوندهاي
رواني و ساختاري فردي ، سطوح در ميدهد تشكيل را آنها تكوين و بروز مشترك زيربناي
پيدا دست درازمدت و جامع حل راه به نگيرد ، قرار تحليل و تجزيه و بحث مورد فرهنگي _
مشكلات اين صحيح درك و عدم حتي و منفرد و موضعي حلهاي راه به تنها و كرد نخواهيم
".شد نخواهد نصيبمان توفيقي و رسيد خواهيم
ايراني جوان و كنوني اجتماعيدنياي آسيبهاي
كه است همان ميكنند ياد اجتماعي آسيب بهعنوان آن از اجتماعي انديشمندان آنچه
توسعه مسير در نهادن گام از پيش تا مدرن عصر انسان.است رفته نشانه را مدرنيته قلب
عبارتي به يا عصر اين تناقضات درون از آنچه.نميداد را وقايعي چنين بروز احتمال
دوره اين منتقدان كه بود بهانهاي همان آمد بيرون آن هراسان و آشفته اجتماع دل از
نوعي علايم تحول همه اين پس در آنها.بودند نشسته انتظار به برايش را سالها
نتيجه برافروختگي اين گرفتند نتيجه پس كردند ، احساس آدمي متورم صورت بر را سرگشتگي
طبيعت ، به تعرض آنها.است متعارف عقايد با انسان جدال و خدا با انسان جدال ساده
تحريك را تغيير غيرقابل قواعد عدهاي باور به يا و زمانه مرسوم قواعد به تعرض
همه ساده نتيجه.ميكردند مشاهده خاصي آشفتگي آن پس در دانسته جامعه وجدان
سرگشتگي ميگردد ، افزونتر تغييرات چه هر":كه بوده آن تاكنون دسته اين تحليلهاي
گرفته جديد دنياي دردهاي به اشاره انگشت نتايج اين از متاثر آنها ".ميشود بيشتر
عنوان "اجتماعي آسيبهاي".جستند بهره خود گفتههاي تاييد بهعنوان آنها همه از
دنيا به زاويه همين از جديد عصر اندازه به عمري با شده انتخاب برجسته اما كلي
در و افسردگيها محيطي ، ناهماهنگيهاي رفتاري ، اختلالات همه گناه.است شده معرفي
شاخصهاي تمامي با كلي تصوير اين.افتاد تازه عصر گردن به بشر دردهاي كلام يك
از جديتر كه آنها.است يافته تعميم دنيا كنوني كشورهاي از بسياري در پيشگفته
در ميدهند قرار ذرهبين زير را خود جامعه مسايل كاربردي شكلي به حتي و ديگران
اقشار ساير از بيشتر كه ميكنند اشاره شده فراموش نسلي به مسايل تمامي كنار
نيروي همان اين ;جامعه جوان نسل.ميبينند آسيب تغيير همه اين رهگذر از اجتماعي
گرفتن براي آمادگي سمت به آنها هدايت به معطوف زندگي كوشش و سعي كه است بالقوهاي
جوانان.نيست جهاني جامعه از بيتاثير نيز ما كشور ميان اين در.است جامعه سكان
استادان از يكي كدامند؟ نيازها ايندارند نيازهايي كنوني فضاي در دنيا گوشه اين
است ، اجتماعي حقوق نيازمند ايراني جوان":ميگويد مورد اين در مدرس تربيت دانشگاه
باشد ، داشته مناسب شغل كه است اين نيازمند هست ، هم مشاركت و امنيت و رفاه نيازمند
مناسب زوج و كند ازدواج كه باشد فراهم او براي هم فرصت اين باشد ، داشته مناسب مسكن
در فراوان مشكلات با شدن مواجه فرصتهايي چنين نشدن فراهم ".كند پيدا را خودش
جامعه در معتاد ميليون چند و بيكار ميليون سه از بيش وجود كه مشكلاتي.است جامعه
تمام از كه بياموزند را نكته اين ما به تا است آن از كوچكي نمونههاي نشاندهنده
.نداريم كامل اطلاع ميگذرد ، پيرامونمان در آنچه
نسل مابين گسل ايجاد ممكن حالت بهترين در سربرميآورد اتفاقات اين پس از چه آن
ديروز و امروز مابين ميگيرد ، فاصله پدر از فرزند.است جامعه ديروز و امروز
ديگر.ميشكند تلنگري به اجتماع خشك پوسته و ميكشند بر سر گشوده دهان مغاكهايي
ياد از خاطراتي چونان ميمانيم مانميماند باقي امروز نسل براي امنيتي حاشيه هيچ
ميشويم سانتياگو.جواني آرزوهاي همه از دورتر و دور خود ، از ميراثي بيهيچ فراموش
...دريا در ناپديد
تاريخ پايان جاي به انسانها پايان
فوكوياما فرانسيس با گفتوگو
طولاني قاسم
پايان" جنجالبرانگيز كتاب نويسنده و آمريكايي برجسته نويسنده فوكوياما فرانسيس
.ميبرد سوال زير را كتاب اين در شده مطرح نظريه مهمترين خود اظهارات با "تاريخ
در عظيمي دگرگونيهاي سرمنشاء بيوتكنولوژي كه ميكند ادعا خود جديد كتاب در او
انساني جوامع براي بيوتكنولوژي فوكوياما فرانسيس اعتقاد به.شد خواهد جوامع
با گفتوگو در "تاريخ پايان" كتاب نويسنده.داشت خواهد همراه به مخربي پيامدهاي
ادامه در آنچه.است داده اينباره در بيشتري توضيحات اشپيگل آلماني مجله خبرنگاران
:است فوكوياما فرانسيس با اشپيگل گفتوگوي برگردان ميخوانيد ،
كتاب اين در.دارد نام "تاريخ پايان" رساند جهاني شهرت به را شما كه كتابي &
از خبري ديگر مييابد ، گسترش جهان سراسر در دموكراسي كه آنجايي از ميخوانيم ،
نظريه اين خود جديد كتاب در شما اما.بود نخواهد بزرگ سياسي اختلافات و درگيريها
.كردهايد رد را
گسترش جهان نقاط بيشتر در گذشته قرن اواخر در ليبرال دموكراسي كه است آن واقعيت
همه كه ميشويم روبهرو سياسي جنبشهاي از شماري با تاريخ طول در البته.بود يافته
به ميتوان جنبشها اين از.كنند ايجاد برابر و نوين جامعهاي داشتند قصد آنها
در (Pol Pot) پوت پول و چين در مائو روسيه ، در بلشويكها جنبش فرانسه ، انقلاب
جنبشها اين همه اما.كرد اشاره كامبوج
زاده كه كردند ، برخورد ديواري با آنها همه كه چرا شدند ، روبهرو شكست با نهايت در
هستند ، خود خانواده فكر به بيشتر مثال بهعنوان انسانها كه چرا.بود انساني طبيعت
.جويند مشاركت بينالمللي آرمان يك تحقق براي مبارزه در بخواهند اينكه تا
روبهرو شكست با بيولوژيك دلايل به سياسي جنبشهاي اين كه بگوييد ميخواهيد آيا &
شدهاند؟
كه ميرسد پايان به زماني تاريخ دارم ، اعتقاد من هماكنون.گفت چنين ميتوان بله ،
.شود محقق زوديها اين به كه نيست رويدادي هم علم پايان و باشد رسيده پايان به علم
.داريم قرار بيوتكنولوژي عرصه در بزرگ انقلابي آغاز در هماكنون ما واقع در
را انسانها طبيعت شد ، خواهيم قادر ما كه بود خواهد اين انقلاب اين پيامد مهمترين
اثر در است ، انسان نوع خاص كه تواناييهايي و رفتارها ديگر عبارت به دهيم ، تغيير
انسانها طبيعت در تغييراتي چنين بروز با.بود خواهد تغيير قابل بيوتكنولوژي گسترش
ناگفته البته.باشيم نيز متفاوتي سياسي تحولات و تغييرات شاهد كه كرد تصور ميتوان
با ولي.داشت خواهد همراه به نيز بزرگي تهديدهاي و خطرات تحولاتي چنين كه پيداست
.داد خواهد ادامه خود راه به تاريخ همه اين
به شما جديد كتاب عنوان.دهد ادامه خود حركت به انسانها بدون تاريخ شايد اما &
ناخوشايند حد اين تا سرنوشتي واقعا آيا.دارد نام "انسانها پايان" آلماني زبان
دارد؟ قرار انسانها ما انتظار در
منظور ميشوند ، ناپديد كلي به انسانها كه نيست اين "انسانها پايان" از من منظور
ما به را انسانها طبيعت در دستكاري امكان بيوتكنولوژي علم پيشرفت كه است اين من
ما امروز كه بود نخواهد انساني ديگر شده دستكاري انسان بنابراين و ميدهد
.ميشناسيم
آدمكشي و جنگ چون رويدادهايي از همواره و ميدهيد گوش اخبار به كه زماني &
انسانها همه حتي و باشيد تازهاي انسان كه نميكنيد ، آرزو گاهي آيا ميشنويد ،
كنند؟ تغيير
و تهاجمي خوي بتوان بيوتكنولوژي يا مخدر مواد كمك با اگر حتي.نه واقعا نه ،
ما.نميكنم توصيه را چيزي چنين من هم باز گرفت ، انسانها از را ستيزهجويي
ما اگر.دارند هم با تنگاتنگ ارتباطي دو اين و داريم منفي و مثبت احساسات انسانها
.كنيم درك را خود مثبت احساسات نميتوانيم صورت آن در باشيم ، نداشته منفي احساسات
سياسي دستگاههاي و آموزشي نظام وظايف از انسانها در ستيزهجويانه خوي مهار اما
.است
رسيده ، چاپ به سال 1932 در كه هاكسلي آلدوس اثر "نو شگفتانگيز دنياي" كتاب در &
كنار در آرامش و صلح كمال در انسانها آن در كه است شده ترسيم جهان از زيبا تصويري
از خود انساني و مثبت روحيات حفظ براي جهان اين در انسانها.ميكنند زندگي هم
تاثير تحت هم را شما نوعي به كتاب اين گويا.ميكنند استفاده "سوما" نام به مخدري
.بيندازيد انسانها ما آينده به نگاهي كردهايد ، هوس كه گونهاي به است ، داده قرار
بقيه مانند هم من خواندم ، دبيرستان دوران در را "نو شگفتانگيز دنياي" كتاب من
"1984 كتاب اين بر علاوه ;بودم علاقهمند كتاب اين به زمان آن در سالهايم و همسن
كه است شده اشاره تكنولوژي دو به كتاب دو هر در.خواندهام هم را "اورول جورج"
هم بيشتر آينده در ما زندگي بر آنها اثرات و ميدهند قرار تاثير تحت را ما هستي
از اما.ارتباطات تكنولوژي و بيوتكنولوژي از عبارتند تكنولوژي دو اين.بود خواهد
در پرسش اين كتاب اين خواندن با.است جالبتر "نو شگفتانگيز دنياي" كتاب من نظر
در باشد ، دوستداشتني و زيبا حد اين تا ميتواند ، كه جهاني چرا ميشود ، مطرح ذهن
اين درباره تفكر به كه بود كتاب اين خواندن از پس من.است بد حد اين تا واقعيت
.پرداختم امور
پنجشنبه روز در ادامه
حسنعليخان خاطرات
چاپلين اسپنسر چارلز مرحوم دوستم با آشنايي مقدمه
نصرآباد زرويي ابوالفضل
مستوفي حسنعليخان پروفسور سر:از تقرير
پيشكار خان حسين ميرزا:از تحرير
كرد مهاجرت آمريكا به دوم جهاني جنگ آغاز از قبل زماني مدت ،"سنتاگزوپري" مرحوم
اين كه افسوس و دريغ هزار.بازگشت فرانسه ، خود ، كشور به جهاني ، جنگ آغاز با ولي
مرگ ، 44 هنگام ايشان.شد كشته هوايي سانحه اثر بر جولاي 1944 روز 31 نامي ، نويسنده
- ادبي برجسته كتاب صد جزو بيشك مرحوم ، آن نوشته "كوچولو شازده" كتاب.داشت سال
.است جهان فلسفي
.كردم دريافت ايشان از تلگراف و 23 نامه مجموعا 38 ايشان ، با آشنايي سال طي 14
بود ، بنده اين با مرحوم آن محرمانه و خصوصي مكاتبات بردارنده در كه نامه جز 6 به
موزه به (اگزوپري گذشت در سال بيستمين) سال 1964 در را تلگرافها و نامهها بقيه
.است محفوظ موزه اين اسناد آرشيو در L7538QH شماره به كه كردم هديه "لوور"
بنده دست به ايشان از دوازدهنامه مجموع ، در شايد آمريكا ، در ايشان اقامت زمان در
و 9 نامه مدت ، 14 آن طي كه ميشود عرض استادي حضرت فرمايش تكميل در جسارتا]رسيد
استادي حضرت اسناد آرشيو در آن مصدق رونوشت كه است شده واصل مرحوم آن از تلگراف
[.پيشكار ميرزاحسين بياعتبار ، بيمقدار ذره از توضيح است مضبوط و محفوظ
را آن كامل متن ميدهم ترجيح كه است مهم نكتهاي متضمن مرحوم ، آن نامههاي از يكي
:سپارم چاپ به
كمدين.ميشناسيد را "چاپلين اسپنسر چارلز حتما عزيز ، حسنعليخان اي من آقاي"
استوديوي در پيش چندي.دارد بسيار شهرت آمريكا ، و اروپا در و است بزرگي
تحسين به را انسان كه محترم است مرديكردم ديدار او با هاليوود در فيلمبردارياش
بسيار كار من گمان به كه ميكند كار فيلمنامههايش از يكي طرح روي.ميدارد وا
نظر در و كند انتقاد صنعتي دنياي به فيلم اين در ميخواهد چاپلين.شد خواهد موفقي
.دهد نشان را انسان و ماشين جدال صنعتي ، ماشين چند ساخت با دارد
براي ويژه به و است مالي حمايت نيازمند شديدا چاپلين ، من دوست من ، عزيز آقاي
.كند صرف زيادي سرمايه بايد صنعتي دستگاههاي ساخت

.هستم شما جانبخش و كوتاه نامههاي راه به چشم.باشد لازم ديگري توضيح نميكنم فكر
"اكتبر 1925 هفتم _ اگزوپري سنت آنتوان" ;ارادتمند
كشتي.نداشتم چنداني دارايي اقتصادي ، نظر از و نبود خوبي سال من براي سال 1935
از تلگرافي.بود گرفته پهلو اسكاتلند سواحل در تعميرات براي كه داشتم كوچكي تفريحي
مبلغ و برساند فروش به سريعتر چه هر را آن تا خواستم (كشتي ناخداي) "نيكلاس مك"
.بفرستد آمريكا به چاپلين براي ناشناس امضاي با را حاصله
همان كه بود پوند هزار حدود 320 در ناچيز مبلغ تفريحي ، كشتي فروش از حاصل مبلغ
.شد ارسال چاپلين براي روزها
.است بزرگ مردي از كوچك رازي مديون من ، ،"جديد عصر" فيلم":بود گفته بعدها چاپلين
".نشناختم هرگز كه مردي
ارزشمند هنر برابر در كوچك ، راز آن.است مبالغه قطع ، به چاپلين مرحوم سخن اين
.كند مشغول خود به را چاپلين چون مردي فكر كه بود آن از كوچكتر بسيار او ، چون مردي
شياد + ديوانه + نابغه
نيستند عادي هيچكدام
خانم وينترسان ، جانت كرده ، كشف را ايدز درمان ميگويد كه پزشكي آبالاكا ، جرميا
كه تركمنستان رئيسجمهور نيازوف ، يا ميداند ، دوران شكسپير را خودش كه نويسندهاي
كه هستند غيرعادي شخصيتهايي همگي دارد ، حضور كشور اين تلويزيون برنامههاي همه در
به را انسان وجودي عقلانيت نوعي به يك هر و ميكنند زندگي جهان كنار و گوشه در
شما به ستون اين در پس اين از كه غيرعادياي شخصيتهاي از يك هر.ميكشند چالش
فردشان به منحصر ويژگيهاي يا ويژگي از بهرهگيري با توانستهاند ميشوند ، معرفي
.بگذارند اثر زندگيشان محيط بر
ايدز درمانگر:آبالاكا جرميا
و كوچه در.ننويسند مطلب او درباره نيجريهاي مطبوعات كه نيست هم روز يك حتي
استاد اين.زبانهاست بر پيوسته آبالاكا جرميا پروفسور نام نيز لاگوس خيابانهاي
ميان در را زيادي اميدواريهاي كه است كسي نيجريه ، فدرال پايتخت آبوجا ، دانشگاه
;شد آغاز سال 2000 در آبالاكا حماسه.است كرده ايجاد ايدز از رنجور و محروم جمعيتي
كه است كرده پيدا ايدز بيماري درمان و پيشگيري براي دارويي كرد اعلام او كه زماني
آزمايشات كه كرد اعلام او علاوه به.شود موحش بيماري اين گسترش مانع ميتواند
اينجاست جالب:است داشته دنبال به بخشي رضايت نتايج ابداعياش ، واكسن با شده انجام
حامل نظامي برروي 400 آبالاكا پروفسور معجون آزمايش با نظامي مقامات بعد اندكي كه
.دادند قرار تاييد مورد را آن كارايي ايدز ، ويروس
ابعاد به همگان سال 1997 ، در "فلاكوتي" آفريقايي ، پرطرفدار خواننده مرگ از بعد
جمعيت 120 درصد دستكم 10 نيجريه ، در.بردند پي سياه قاره در اپيدمي اين وحشتناك
اميدوار و ايدز گرفتار آنچنان نيجريهايها.هستند ايدز ويروس حامل كشور ميليوني
نايرا هزار قيمت 25 به را او ساخته واكسن دوز هر حاضرند كه هستند آبالاكا دكتر به
داروهاي به آنها اكثريت كه است حالي در اين ;كنند خريداري [ تومان هزار حدود 120]
.ندارند دسترسي تقريبا غربي
ويژه به مباحثاتي بروز باعث شد ، ابراز آبالاكا ابداعي داروي به كه مداومي توجهات
دروغ را آبالاكا پروفسور ادعاهاي (NMA) نيجريه پزشكي انجمن.شد پزشكي محافل در
ممنوع با دولت.درآمد مخالفت در از نيز فدرال دولت.ناميد شياد يك را او و خواند
يك كرد سعي نيجريهايها دست به شده ساخته ايدز ضد واكسنهاي و داروها تمام ساختن
كه است مطمئن كاملا نيجريه عمومي افكار امابخواباند را غائله هميشه براي بار
منافع كه آبالاكاندارند قبول ايدز داروي كاشف عنوان به را آفريقايي يك دولت
به تهديد و اهانت مورد بارها ميكند ، تهديد را غربي بزرگ داروسازي لابراتوارهاي
.دارند قبول غربي كارشناسان نظرات از بيشتر را او حرف مردم.است گرفته قرار نيز مرگ
ذهنيت آبالاكا.ميشود حسودان و رقيبان خشم باعث او موضعگيريهاي علت همين به
جمله از.است داده تغيير ويروس انتقال شيوههاي به نسبت ويژه به را نيجريه مردم
نكته.ميشود منتقل نيز حشرات نيش طريق از (HIV) ايدز ويروس كه است اين او ادعاهاي
اعتقاد با نيجريه ، مردم از بسياري كه است اين آبالاكا جرميا ماجراي در تاسفبار
.ميكنند امتناع لازم احتياطهاي از ايدز ، درمان در وي موفقيتآميز عملكرد به جدي
دروغين باستانشناس:فوجيمورا شينجي
.مينمود مشكل آن باور كه بود غيرعادي و بزرگ آنقدر وي كشفيات كه است اين واقعيت
كسي ميخواست دلم من..كنم عذرخواهي چگونه نميدانم خوردم ، را شيطان گول من"
سر با فوجيمورا شينجي ".است كرده كشف را ژاپن در سنگي اشياي قديميترين كه باشم
روز تا كه ميكند مطرح خبرنگاري دهها جلوي را حرفها اين خجالت ، از افتاده پايين
اگر البته.ميشناختند ژاپن باستانشناس بزرگترين عنوان به را او آن از قبل
سير عرش در هنوز فوجيمورا نبود ، شيمبون ماينيشي روزنامه خبرنگار هوشياري و كنجكاوي
اما بود ، شده پولدار و معروف كافي اندازه به سالگي پنجاه در البته او.ميكرد
يك و باستانشناسي عاشق كه فوجيمورا شينجي.ميخواست اينها از بيشتر دلش ظاهرا
سال اين در او ;كرد آغاز سال 1972 در را كارش ميشد ، محسوب عرصه اين در خودآموخته
.داد قرار تاثير تحت را بينالمللي و ژاپني علمي محافل كه داد انجام را كشفياتي
درهم افسانهها با ژاپن تاريخ از بخشي كه جهت اين از ويژه به فوجيمورا كشفيات
خواهان ژاپن مردم از بسياري باشد هرچه ;گرفت قرار زيادي استقبال مورد است ، آميخته
را كشورشان واقعي گذشته بتوانند باستانشناسان يافتههاي سايه در كه هستند آن
به و كاويد را سايت هزاران سيساله ، حدودا زماني دوره يك طي فوجيمورا.بازيابند
خلق خاستگاه غامض مسئله به آنچه ويژه به ژاپن ، تاريخ از بخشهايي او يافتههاي لطف
كشف به او كه زماني و سال 1981 در وي بزرگ كشف اولين.شد اصلاح ميشد ، مربوط ژاپني
بيش قدمت با اشيايي او.پيوست وقوع به شده نايل ژاپن در شده يافت اشياي قديميترين
مورد و رسانهها اخبار راس در سرعت به ترتيب اين به و كرد كشف سال هزار چهل از
كار سايت از 150 بيش در همزمان طور به اين از بعد او.گرفت قرار علمي محافل توجه
توسعه به كه بود آنچنان او كشفيات.داشت عهده به را آنها اداره واقع در و ميكرد
مردم و همتايان تحسين فوجيمورا شينجي.انجاميد سودآور بسيار توريسم از جديدي نوع
اكتبر نداشت220 پاياني او جاهطلبيهاي ظاهرا اما.برميانگيخت همزمان را علمي
سال هزار ششصد به كه را جهان ساكنان قديميترين ردپاهاي كه كرد اعلام او گذشته
اعلام كشور شمال در مياجي منطقه نيز كشفيات مكان.است كرده كشف ميگردد ، باز قبل
حال در را معروف باستانشناس شيمبون ، ماينيشي روزنامه عكاس يك بعد روز چند اما.شد
غافلگير دارد ، را جهان تمدن ديرپاترين ژاپن كند ثابت بود قرار كه شي چند كردن چال
كه كند اعتراف تا كرد وادار را فوجيمورا روزنامه ، اول صفحه در شده چاپ عكس سه.كرد
او.است داده قرار آنجا در خودش را مياجي سايت در شده پيدا شي از 31 شي 27
چال مياجي در را (ژاپن شمال) شينتوسوگاوا منطقه در شده پيدا شي همچنين 29 ميخواست
فوجيمورا قبلي كشفيات مجموعه باب در را جدي ترديدهايي افشاگريها اين.كند
نيازمند واقعيات كشف به چيز هر از بيش ژاپن باستانشناسي ميرسد نظر به.برانگيخت
.است
|