سياسي يادداشت
تسليم يا فروپاشي
روزنامهنگار نگاه
استراتژي دو با تقابل در ناتو
10_ ناآرام غول
لهستان مليتازه ورزش
سياستمدار نگاه
كارشناس نگاه
سياسي يادداشت
بيپايان نزاع
صدري محمود
از هيچيك درباره تقريبا اخير سال پنج در ايران نظارتي و تقنيني اجرايي ، نهادهاي
امكانات همه از بهرهگيري با يك هر نهايت در و نرسيدهاند توافق به اختلافي موارد
سيدمحمد دولت معمولا اختلاف اين طرف يك.بينگارد ناديده را ديگري است كوشيده خود ،
در خاتمي حامي اصلاحطلبان كه اخير سال دو در.نگهبان شوراي ديگر طرف و است خاتمي
.دارند قرار نگهبان شوراي رودرروي و دولت كنار در نيز آنها يافتهاند ، اكثريت مجلس
منازعهاي موضوع به بيشتر غلظت شدت با اما قبلي موارد مشابه كه موردي تازهترين
كشور وزارت مخالفت و استانها در نگهبان شوراي نظارتي دفاتر تشكيل شده تبديل تازه
.است آن با كشور انتخابات ستاد و
نگهبان شوراي از يكشنبه روز كشور انتخابات ستاد رئيس مبلغ سيدمرتضي كه پرسشي چهار
حدودي تا آن محتوايي تحليل كه است منازعه اين زنجيره از حلقه تازهترين پرسيد ،
مبحث).ميدهد نشان را ايران اصلي سياسي جناح دو منازعه حقوقي _ سياسي ريشههاي
نخست پرسش.(است جداگانهاي بررسي مستلزم و خارج تحليل اين حوزه از منافع تعارض
نگهبان شوراي تشكيلات قانون واحده ماده موجب به:است اين كشور انتخابات ستاد رئيس
به كه وظايفي بهتر هرچه انجام منظور به ميتواند نگهبان شوراي ماه 1377 ، دي مصوب
شوراي مجلس تصويب از پس و تهيه را خود تشكيلات دارد ، برعهده اساسي قانون موجب
به نظارت و بازرسي دفاتر ايجاد كه است اين سوالدرآورد اجرا مرحله به اسلامي
است؟ شده تشكيل قانوني مجوز چه استناد
"الزامآور و مكتوب سند" عنوان به قانون سر بر صريح چالشي مبلغ مرتضي سيد پرسش اين
كه داد خواهد پاسخي آن به نگهبان شوراي زد حدس ميتوان هماكنون از آنكه حال.است
مشابه موارد در نگهبان شوراي.داشت نخواهد سنخيتي هيچ پرسش ، پوزيتويستي روح با
بر است مشهود آن در "هدايتگري" و "رسالت احساس" عنصر كه سياست از تفسيري با قبلي
منظور ;باشد سياسي نظام سلامت خدمت در بايد قانون كه است كرده تاكيد نكته اين
ورود راه بستن و آن پالودگي بر ناظر معمولا سياسي ، نظام سلامت از نگهبان شوراي
.است سياسي نظام درون به "مظنون و مشكوك عوامل" آن از بدتر يا و "ناآشنا عناصر"
به حتي "قانون اجراي" خواستار كه انتخابات ستاد نگاه با طبيعي صورت به نگاه اين
اين سر بر بارها اخير سال پنج در كشور وزارت دارد ، تعارض است ، آن عوارض تحمل بهاي
برايش تصميم و داوري مبناي است گفته بار هر و كرده جدال نگهبان شوراي با موضوع
زيرا نميداند آن نتيجه درباره پيشداوري به ملزم را خود و است قانوني نصوص اجراي
عنصر هر تخلفات به كه هستند نهادهايي كشور ، در و نيست جايز جنايت ، از پيش قصاص
.كنند رسيدگي "نفوذيها" جمله از ناسازگاري
پرسش در كشور وزارت و نگهبان شوراي پوزيتيويستي و هدايتگرانه ديدگاههاي تعارض
يكي:است پرسيده نگهبان شوراي از مبلغاست مشهود نيز كشور انتخابات ستاد رئيس سوم
با هم آن سياسي آموزش ميدهند انجام نظارت و بازرسي دفاتر كه ديگري اقدامهاي از
بودجه با را وظيفهاي چنين قانوني مجوز كدام طبق.است ناظران به خاص ديدگاه
.ميدهند انجام بيتالمال
به زياد احتمال به شورا اين.است مشخص پيش از نيز پرسش اين به نگهبان شوراي پاسخ
خطراتي برابر در شرعي مسئوليت بر ناظر و ايدئولوژيك پاسخي كشور انتخابات ستاد رئيس
پاي خود اعتقاد اين بر نگهبان شورايداد خواهد ميكند تهديد را سياسي نظام كه
انتخابات نامزدهاي تفكر در "انحراف رگههاي" تشخيص توان بايد ناظران كه فشرد خواهد
در غريبهها تسخير به كشور انتخاباتي نهادهاي صورت اين غير در چون ;باشند داشته را
.آمد خواهد
است ممكن (نگهبان شوراي هدايتگري و كشور وزارت پوزيتيويسم) ديدگاه دو اين تقابل
ميدهد ، نشان نهاد دو اين تقابل سال پنج تجربه آنچه اما باشد داشته گوناگون دلايل
.است (ضرورياند و واقعي دو هر كه) ديدگاه دو اين بين متناسب تلفيق فقدان
از مجلس ، جمله از نهادها ساير اصلاحطلبان كنار در دولت اجزاي ساير و كشور وزارت
پاي عنصر اين بر صرفا ندارند ، اختيار در قانون اجراي از موثرتر ابزاري كه آنجا
مصوب قانون به نميتواند حقوقياش جايگاه اعتبار به كه نگهبان شوراي و ميفشارند
با متفاوت تفسيرهايي ارائه با جايگاه همان از بهرهگيري با ميكوشد كند ، انتقاد
كه تقابل اين طبيعي نتيجه.بيفزايد خود تاثيرگذاري قدرت بر مجلس ، و دولت تفسيرهاي
و تفسير اصلي عناصر شدن گم كردهاست تحميل منازعه طرفين به كشور سياسي ساختار
.است قانون تاويل
اين پذيرش.است كارآمدي و عدالت نظم ، اصلي عنصر سه بر ناظر جهان جاي همه در قانون
آثار قبول براي صاحبمنصبان در لازم فضيلت مستلزم خود نيز سهگانه اصول
توسعهيافتگي يعني خود ضروري مقدمه بيوجود كه فضيلت اين اما.است تصميمگيري
لابهلاي در لاجرم است ، كمياب عنصري ،(ملت _ دولت) كشور اجزاي بين سياسي روابط
متفاوت ، انگارههاي با گروه دو وقتي زيرا.ميشود كمرنگتر منازعه ارابه چرخهاي
ميايستند ، هم رودرروي گوناگون ابزارهاي عينحال در و متعارض منافع متباين ، هدفهاي
.مينمايد سادهانگارانه قدري اختلافات مسالمتآميز حل انتظار
تسليم يا فروپاشي
دور شرق
خادمي نيره
در نيروها اين حضور چون دارد واهمه جنوبي كره از نيروهايش كردن خارج از آمريكا
است الزامي چين كنترل براي متحده ايالات نظر از كره
جنوبي كره به چين از گذشته دوشنبه نوزاد ، يك جمله از كرهاي پناهجوي شش و بيست
.ميگذرد پناهجويان اين سرنوشت مورد در ديپلماتيك بنبست از ماه يك حدود.رسيدند
سنگاپور راه از و پكن طريق از كه هستند پناهجوياني اولين شمالي كره از نوجوان دو
در كانادا سفارت در گذشته ماه در پناهجويان اين.رساندهاند جنوبي كره به را خود
چگونگي درباره گفتوگو و بحث در كانادا و چين كه حالي در.ميبردند سر به چين
چهار و بيست نوجوان دو اين از بعد.نميرسيدند توافق به پناهجويان اين با رفتار
فرودگاه وارد ميرسيدند نظر به تازه باروحيهاي و لباس خوش ظاهر در كه ديگر نفر
.شدند اينكون بينالمللي
خانوادهام همه كه خوشحالم خيلي":گفت خبرنگاران با مصاحبه در پناهجو زنان از يكي
".شويم جمع گردهم دوباره و بيايند جنوبي كره به شدند موفق
به را خود پناهجو گذشته 488 سال يك در كه است كرده اعلام [كره دو] اتحاد وزارت
.بود رسيده به 583 رقم اين سال 2001 در.رساندند جنوبي كره
دو ميان جنگ] سالهاي 531950 از كه است كرده اعلام جنوبي كره ملي اطلاعاتي سرويس
اين از نيمي كه كردهاند مهاجرت جنوبي كره به شمالي كره از نفر نهصد و هزار [كره
.است گرفته صورت گذشته سال پنج در رقم
چين مرزهاي طريق از بايد رسيدن براي و بزنند دور را جنوبي كره مجبورند پناهجويان
مرز در چون برسانند آسيا شرقي جنوب كشورهاي در جنوبي كره سفارتخانههاي به را خود
زمان از كره دو.ميشود كرهايها عبور مانع شده حفاظت باروهاي و برج كره دو ميان
.ميبرند سر به جنگ در يكديگر با عمل در صلح پيمان
شده جهاني جام در خيرهكننده پيروزي كسب به موفق بار اولين براي كه جنوبي كره
.است درآمده نمايش به شمالي كره تلويزيونهاي در بار اولين براي
ميان توافقهايي اساس بر چون بود ديپلماتيك معضل يك چينيها براي پناهجويان موضوع
به را پناهجويان ميبايست ميشود محسوب چين ديرين كمونيستي يار كه شمالي كره و چين
در چين افتخار قابل چندان نه سابقه خاطر به سويي از اما ميگرداند باز شمالي كره
چين انساني ، مسايل با چين برخورد نحوه به غربيها منتقدانه نگاه و بشر حقوق زمينه
كرده دشوار را چين در سياستمداران براي تصميمگيري كه بود شده سختي دوراهي دچار
.بود
مرزهاي طريق از غيرقانوني شكل به شمالي كره مردم از گروه ده گذشته ماه سه ظرف در
كردهاند سياسي پناهندگي تقاضاي و رساندند سفارتخانهها به را خود چين شمالي
گرفتن شدتبرد پناه اسپانيا سفارتخانه به بود نفر شامل 25 كه آن گروه بزرگترين
كره در نامناسب شرايط گرفتن شدت نشانه گذشته سال درچند شمالي كره از پناهجويي
.ميكنند نرم پنجه و دست انرژي و غذا كمبود با كشور اين مردم است دهه يك.است شمالي
كمكهاي قطع و شوروي اتحادجماهير فروپاشي نابسامانيها اين عمده دلايل از يكي
كره كشاورزي كود ، و سوخت فقدان كه حالي در.است شمالي كره به كمونيستي كشورهاي
سويي از.شدهاند علت بر مزيد نيز طبيعي فجايع ميبرد پيش اضمحلال سمت به را شمالي
از دليل همين به و نيستند غربيها خواست برابر در انعطاف به حاضر سياستمداران
آمار گرچه.ماندهاند محروم هم غربي كشورهاي انساندوستانه اصطلاح به كمكهاي
دو از بيش جان گرسنگي و قحطي است آن از حاكي تخمينها اما نيست دست در دقيقي
.است گرفته ملل سازمان امدادهاي رسيدن از پيش را كرهاي ميليون
حالت به شمالي كره وضعيت كرد ، كار به آغاز بوش دولت كه زماني از گذشته ماه در 18
در.است بازگشته شمالي كره جمهور رئيس پيشنهادي "درخشان خورشيد سياست" از پيش
واسطهگري با و كلينتون دولت پشتيباني به گامهايي كره دو تا 2001 سالهاي 1998
و آغاز جنوبي كره از كره دو بين راهآهن ساخت جمله از برداشتند صلح جهت در ژاپن
از عقبنشيني با بوش دولت اما.شد گرفته نظر در شمالي كره در سرمايهگذاريهايي
اصطلاح به سياست اين شمالي كره به آوردن فشار براي ژاپن ترغيب و كلينتون طرح
پذيرفت صورت هنگامي آمريكا موضعگيريهاي اوج گذشته سال.باخت رنگ درخشان خورشيد
به را كشور اين دولت و كرد توصيف "شرارت محورهاي" از يكي را شمالي كره بوش جورج كه
.نمود متهم "گرسنگي از خود مردم كردن هلاك"
نجات و امداد عمليات مانع حتي شمالي كره عليه ژاپن و آمريكا تعصبي موضع
در بود كمككنندهها مهمترين جزو كلينتون دوران در كه آمريكا.است شده بينالمللي
.رساند نصف به ميگرفت قرار اختيار در غله صورت به كه را كشور اين كمكهاي سال 2001
كرده اهدا شمالي كره گرسنگان براي غذا تن هزار ششصد از بيش سال 2000 در كه ژاپن
درخواست.كرد خودداري شمالي كره مردم به كمك گونه هر اهداي از جاري سال بود
تنها شمالي كره به دلاري ميليون پنجاه و دويست كمك براي ملل سازمان "غذاي برنامه"
ملل سازمان ي"غذا برنامه" گذشته سال.شد دلار ميليون پنج و بيست جمعآوري به موفق
حاضر حال در كشور اين جمعيت كه حالي در شد كرهاي ميليون شش براي غذا تهيه به موفق
غذايي ذخيره ژوئيه ماه تا است كرده اعلام سازمان اين.است نفر ميليون بيستوسه
.شد خواهد تمام
به عراق رژيم سرنگوني و حسين صدام براندازي طرح از صحبت كه است ماهها بوش دولت
صحبتي تاكنون كشور اين اما است اسرائيليها تشويق دليل به احتمالا كه ميآورد ميان
تصميمي چنين آمريكا كه است روشن.است نياورده ميان به شمالي كره در رژيم تغيير از
شمالي كره در اوضاع شدن وخيمتر دنبال به متحده ايالات.است كرده اتخاذ تعمدا را
حتي.ميآيد در زانو به يا و ميپاشد هم از شمالي كره حكومت يا سياست اين با است ،
را كره آمدن در زانو به چون نيست موافق شمالي و جنوبي كره ميان اتحاد با بوش دولت
منطقه از آمريكايي نيروهاي خروج كره دو بحران حل سويي از و انداخت خواهد تعويق به
چون دارد واهمه جنوبي كره از نيروهايش كردن خارج از آمريكا و كرد خواهد ضروري را
.است الزامي چين كنترل براي متحده ايالات نظر از كره در آمريكايي نيروهاي حضور
مردم پناهجويي اين پرده پشت در حتي.ميداند "استراتژيك رقيب" يك را چين آمريكا
حال در جنوبي كره در مسيحي بنيادگراي گروههاي و آمريكايي شبكههاي شمالي ، كره
پايگاههاي حتي.ميشوند حمايت آمريكا جمهوريخواهان سوي از گروهها اين.فعاليتند
كره پناهجويان براي اعانه جمعآوري مورد در رسما مسيحي گروههاي اين اينترنتي
.ميكنند تبليغ شمالي
سوسياليستها اينترنتي پايگاه سي ، .بي.بي رويتر ، :منبع
روزنامهنگار نگاه
سريلانكا صلح روند در رخوت
مدونالد اسكات
به تاميل ببرهاي شورشيان پيدرپي اعتراضات و سريلانكا صلح گفتوگوهاي در تاخير
در كشور اين ساله داخلي 20 جنگ به دادن پايان براي شانس بهترين كه نيست معنا اين
آتشبسي كه ميگيرد نشات آنجا از تحليلگران خوشبيني اين.است رفتن دست از حال
هنوز تاميل ببرهاي شورشيان و دولت و پابرجاست ، هنوز است ، كرده متوقف را كشتار كه
.ندادهاند دست از راهحلي به رسيدن براي را خود اميد
به گذشته سال ماه بهمن در كه آتشبس مفاد درآوردن اجرا به راه در موجود موانع
انداخته تعويق به جاري سال مردادماه تا حداقل را صلح مستقيم گفتوگوهاي رسيد ، امضا
سفرهاي با دولتي مقامات و است كرده خاموش را سلاحها غرش آتشبس ، حال ، اين با.است
مستقيم ، مذاكرات سرگيري از قبل ميكنند سعي شورشيان اختيار تحت مناطق به مكرر
و طولانيترين از يكي كه سريلانكا داخلي جنگ.كنند حل را موجود مشكلات
جاي به كشته هزار از 64 بيش تاكنون ميشود ، محسوب آسيا قاره جنگهاي خونينترين
مبدل ويراني به را زيبا جزيره اين اقتصاد و كرده بيخانمان را نفر هزاران گذاشته ،
مصاحبهاي در كلمبو دانشگاه در سياسي مسايل تحليلگر اديريسين روحان.است ساخته
حتي":داد ادامه وي.است اجتناب غيرقابل اختلافات گونه اين كه داشت اظهار رويتر با
دو هر كه معناست بدان اين كنند ، مشاجره يكديگر با آتشبس مفاد سر بر طرف دو اگر
"تيلاكه گونا برنارد":گفت همچنين وي "كنند پيدا را مشترك نقاط دارند سعي
سياسي شاخه رهبر] "سلوان تاميل" با توانست [شورشيان مناطق به دولت ويژه فرستاده]
شورشيان.است مثبتي نشانه موضوع اين.كند گفتوگو و ديدار [تاميل ببرهاي شورشيان
عدم را موضوع اين علت آنان.است درآمده سكون حالت به صلح روند كه دارند عقيده
است ، عمومي بناهاي تخليه كه آتشبس مفاد از يكي اجراي به دولتي نظاميان تمايل
مورد اين در ميكند منعكس را شورشيان نظرات كه "تاميل گاردين" روزنامه.ميدانند
منظور به سلاح از منطقه كردن عاري بر مبني خود تعهد سريلانكا ارتش":نوشت
هر گذشته ، در "است نياورده در اجرا به را تاميلها مناطق در آرامش بازگرداندن
همه سوءتفاهمي يا مشكل ظهور بوده ، رسيدن نتيجه به آستانه در صلح مذاكرات بار
نيز اكنون و افتاده اتفاقي چنين بار چهار تاكنون.است كرده بيفايده را تلاشها
باورند اين بر عدهاي حال اين با.نيست منتفي صلح گفتوگوهاي خوردن برهم احتمال
ايجاد زمينههاي است توانسته طرف دو سوي از نروژ در آتشبس موافقتنامه امضاي كه
ميشود ، طي كندي به صلح روند گرچه دارند عقيده آنان.آورد وجود به را دائمي صلحي
ميتواند بلكه باشد ، نداشته سودي تنها نه آن به بخشيدن سرعت است ممكن ولي
.كند ايجاد نيز را سوءتفاهماتي
رويتر:منبع
استراتژي دو با تقابل در ناتو
قنواتي زارعي اردشير
موجوديت حفظ و الزامات واسطه به بيستم قرن نيمه در (ناتو) شمالي آتلانتيك پيمان
در استراتژيك و راهبردي رقيب كه (شرق بلوك) ديگر قطب مقابل در غرب ليبرال نظام
شكل لحاظ از هم و ماهيت لحاظ از هم موجوديت اين كه گرفت شكل بود جهان روز آن صحنه
.است بوده متعارض بلوك دو بين سرد جنگ شرايط بر منطبق دقيقا
و شرايط آن در موجود توازن بايد كه داشت را گزينهاي نقش نگرشي چنين با ناتو
فروپاشي از قبل تا نگرش اين و مينمود حفظ رقيب بلوك مقابل در را نسبي برتري بعضا
و بلوك دو بين قدرت متوازن سطح به توجه با.بود سازمان اين براي غالب وجه شرق بلوك
آنان براي نيز استراتژي تعيين داشتند ، قرار اقدام از وحشت تحتتاثير دو هر كه اين
بازدارندگي راهبرد (رقيب عنوان به) ورشو پيمان و ناتو و ميگرفت شكل اساس همين بر
دو هر در را توانايي و قدرت تعقلگرايي همين كه دادند قرار خويش استراتژيك محور را
في مشكلات و مسايل تمام شدن عملياتي از و ميداشت نگه بودن بالقوه مرحله در سازمان
.مينمود جلوگيري بين ما
اعضا وابستگي موجب نظامي - سياسي بلوك دو محور حول سرد جنگ دوران قطبي دو جهان
تعارضي چنين شرايط در آسيبپذيري از دوريگزيدن براي روز آن ابرقدرت دو به كوچكتر
به قادر (سابق) شوروي اتحاد و آمريكا متحده ايالات واسطه همين به كه بود گشته
شوروي ، و شرق بلوك فروپاشي با كه بودند شده اعضا ديگر بر اتوريته و هژموني اعمال
براي نيز آمريكا هژموني پذيرش حتي ديگر چه چنان شد دگرگون نيز راهبردها اين تمام
كه است بينالمللي نوين شرايط همين و داد دست از را خويش توجيه ديروزي متحدين
.است كرده درون از متفاوت نگرش دو با مواجه را ناتو رويكرد و ماهيت
تامينكننده را جهان تازه شرايط و كنوني شكل در ناتو كه آمريكاييان نگرش:اول
از جانبه يك استفاده براي معمول تلاش كنار در نميبينند خويش اهداف و خواست
را متحدين ديگر همراهي عدم و سرد واكنش معمولا كه خويش منافع جهت در ناتو پتانسيل
ميتواند ناتو كه است داده سوق نگرش اين به را آنان موجود شرايط داشته ، همراه به
كه كند ايفا آنان تكقطبي جهان و آمريكا نظر مورد روابط در را مزاحم نقش آينده در
كه كند دنبال ناتو بهدرون را بحران و چالش انتقال سياست آمريكا تا است كافي همين
.ميگيرد انجام آن انسجام زنندگي هم بر چارچوب همين در ناتو گسترش سياست
با قطبي تك جهان رويكرد به بخشيدن فعليت حول آمريكا كلان استراتژي هماكنون
بيش خود توتاليتر و غيردموكراتيك ماهيت بنابر سياست اين كه ميباشد آمريكا محوريت
تاثير باشد ، كشور اين خارجه امور وزارت هدايت تحت متعارف ديپلماسي تابع كه آن از
چني ديك رايس ، كوندوليزا توسط كه آمريكا حاكمه هيات امنيتي _ نظامي محور از گرفته
جانبهنگري يك و عملگرايي به بالايي اتكاي كه است گرفته شكل رامسفلد دونالد و
.دارد اقتدارجويانه
اما دو درجه حتي يا و وزن هم متحدين نميتواند هرگز قدرتمندي شرايط در نگرشي چنين
مورد گزينه همين كنوني شرايط در دقيقا ناتو كه كند تحمل را ادعا صاحب و خواه سهم
آمريكائيان چرا كه سوال اين شايد اما.داشت خواهد خويش درون در را آمريكا اجتناب
از راحتي به كه موقعيتي در و دارند ناتو به كه تازهاي نگرش و شرايطي چنين با
برخلاف را كيوتو زيستمحيطي پيمان و شده خارج ABM هستهاي تسليحات كاهش پيمان
نمينمايند؟ اعلام ناتو پيمان از را خويش خروج نميپذيرند ، جهاني جامعه خواست
صورت در كه است اين آن و بود خواهد ساده بسيار پيچيدگي حين در سوال بدين پاسخ
كه نمود خواهد حركت اروپايي ارتش به بخشيدن عينيت طرف به اروپا ناتو فروپاشي
خواهد ناتو فعلي ساختار از بيشتر و كرد خواهد فرق بسيار ناتو با آن مكانيزم مسلما
با روابط در بالاتر استقلال فراگيرتر ، گستره اروپا ، منافع تامينكننده توانست
بلوكهاي و مستقل كشورهاي با مقطعي اتحادهاي و تعامل همه از مهمتر و آمريكا
كافي مسئله همين كه دهد قرار مدنظر را اروپايي نظر مورد نظم برقراري براي منطقهاي
شر يك عنوان به فعلي شده زمينگير و غيراكتيو شرايط در ناتو بقاي به آمريكا تا است
.نهد گردن ضرور
استراتژيستهاي ذهني مشغله اصليترين فعلي شرايط در شايد كه ديگر جانب از
و اكتيو پتانسيل داراي قدرت يك عنوان به روسيه جايگاه كه زماني تا باشد آمريكايي
نگرديده مشخص آمريكا نظر مورد نوين نظم كلي طور به و جهاني نيروهاي آرايش در بالا
و خطرناك بسيار ميتواند دارد عينيت ناتو قالب در كه كهن نظم زدن هم بر است
.باشد چالشبرانگيز
عنوان به ناتو از ميكنند تلاش سرخ تهديد از فارغ ديگر كه اروپاييان نگرش:دوم
همگرا جهان يك قالب در متضاد نه و متعارف چندقطبي جهان ايجاد براي آلترناتيوي
كمي گستره و ناتو فعلي چارچوب از دارند قصد اروپايي استراتژيستهايكنند استفاده
استفاده اروپا اتحاديه براي امنيتي آينده قالب عنوان به آن اروپايي اعضاء عددي و
در نيروها آرايش در تاثيرگذار و وزن هم قطب يك عنوان به را اروپا آن توسط و كنند
.كنند مطرح آينده جهان
آمريكا با برخورد در منافع در ناهمگرايي به بيشتر ميگذرد كه هرچه اكنون هم اروپا
حركت چه آن از بيش متحده ايالات نظر مورد نوين نظم كه واقعيت اين به و ميبرد پي
اين منافع تامين و هژموني اعمال يكجانبهگرايي ، باشد ، جهان ليبرال نهادينگي سوي به
ميكند دنبال را باشد تضاد در جهاني جامعه و متحدين منافع با كه جا آن در حتي كشور
اعضاء مشخصا كه منافع و راي حق داراي اعضاء عنوان به نه ناتو در خويش متحدين از و
به قائل امروزه اروپاييان لحاظ همين بهاست داده قرار نظر مورد را تابع و پيرو
جورج و گشتهاند جهان در ناتو نقش جمله از امور بسياري در آمريكا با خويش مرزبندي
ناتو سياست ميكند اعلام صراحت به كه است رويكردي چنين تحت ناتو كل دبير رابرتسون
اقدامات بر مبني آمريكا جديد راهبرد برخلاف دقيقا اين كه است بازدارندگي
غيرهمگرا و مستقل ساختارهاي به اول ضربه نمودن وارد لزوم صورت در و پيشگيرانه
.بود خواهد
نگرش در وحدت به وابسته چه آن از بيش ناتو موجوديت و بقا كنوني شرايط در اصولا
شرايط در كنوني توازن حفظ و فعلي نظم شدن نهادينه عدم تابع باشد آمريكا و اروپا
براي آمريكا اكتيو تلاش طرف يك از آن در كه ميباشد سوم هزاره جهان بيثبات و سيال
منافع تامين براي اروپا اتحاديه غيراكتيو خواست ديگر طرف از و نظر مورد نظم ترسيم
بلاتكليف توازن با موازي اروپاييان چه چنان كه بود خواهد چندقطبي جهان ايجاد و
حركت اروپا منافع از دفاع براي اروپايي ارتش ايجاد سوي به ناتو از فراتر فعلي
سلطه و رهبري تحت جديد آرايش براي آمريكاييان موازي و فعال تلاش به توجه با نكنند
.باشند استراتژيك بازي اين پيروز بود خواهند قادر آنان
10_ ناآرام غول
شرق بلوك ازنابودي پس جهان
رادمن پيتر
غربشناسي پژوهشي بنياد
سپتامبر نطق.دارد زمينه اين در شورانگيزتر بياناتي مالزي نخستوزير محمد ماهاتير
كه بود شديداللحني انتقاد واقع در متحد ملل سازمان عمومي مجمع نشست در او 2000
بدون جهان توازن و ثبات نورديدن درهم از محمد ماهاتير دلنگرانيهاي به آن مضمون
توسعه حال در كشورهاي استقلال و است نافذ قطبي غرب اكنون":داشت حكايت شوروي اتحاد
سوي به كاپيتاليسم فرمايشي روند واسطه به آنان اقتصاد و است افتاده مخاطره به
خطر معرض در بشر حقوق دادن قرار مستمسك با آنان داخلي امور ;ميرود پيش شدن جهاني
تحميل بشر ابناء همه به غرب تمدن و فرهنگ ;دارد قرار نهان و آشكار دخالتهاي
".ميشود
امحاء و نابودي":كنيم مطرح را آن تفصيل به كه دارد اهميت آنقدر كيفرخواست اين
لحاظ از توانست نخواهد بلوك اين هرگز ديگر و است رسيده پايان به اكنون شرق بلوك
فقط جهان پس اين از.بطلبد مبارزه به را آزاد بازار و غربي ليبرال دموكراسي نظامي
بزرگ چه و كوچك چه جهان ، كشورهاي روي پيش ديگري راه هيچ و است مواجه انتخاب يك با
آزاد بازار دموكراسي ليبرال به معتقد كاپيتاليستهاي شرايطي چنين تحت.ندارد وجود
سيستم هيچنميبينند مدارا براي دليلي آن از جستن سود و سيستم اين گسترش براي
غالب و نفوذ با بلوك تنها توسط كه آنچه جز نيست پذيرفتني ديگري سياسي و اقتصادي
كه است شده آشكار اكنون غربي كاپيتاليسم حقيقي و نازيبا چهره.ميشود تجويز جهان
".ميشود پشتيباني كاپيتاليسم نظامي قدرت با
شرق بلوك اضمحلال و نابودي كوچك كشورهاي براي":افزود ادامه در محمد ماهاتير
كه گرفتهاند قرار فشارهايي معرض در آنها اكنون.است بزرگي ناگوار واقعه
شده ، متزلزل آنان سياسي آزاديهاي اكنون..كنند مقاومت آن برابر در نميتوانند
بينالمللي صندوق توسط شده ديكته سياسي جهتدهيهاي تا هستند مجبور آنان از بسياري
را سازمان اين وامهاي از استفاده امكان ديگر صورت اين غير در بپذيرند را پول
"...ندارد وجود استقلالي هيچگونه عمل در.داشت نخواهند
دخالت عدم بر مبتني شد شايع بيستم قرن سوم ربع در كه اصلي":ميگويد اشتياق با او
تا.ميشد محسوب كشورها استقلال جوهره درواقع اصل اين و بود ملتها داخلي امور در
سپس اما ميشد رعايت قاعده اين بود شده تقسيم غرب و شرق بلوك دو به جهان كه زماني
نظارت بشر حقوق رعايت بر كه است موظف و دارد حق كه ميگيرد تصميم منفرد كشور يك
از صرفنظر گيرند قرار تعرض مورد و شوند نقض حقوق اين كه جهان در آنجا هر و كند
به را حق اين هيچكس.است محفوظ كشور اين مداخله حق ملتها استقلال لحاظ و مرزها
".سازد متوقف را او نميتوانست اين مثل كوچكي چيزهاي اما نشناخت رسميت
مداخله براي قدرتمندان حق تاييد مثابه به فارس خليج جنگ در غرب ادعاي مورد پيروزي
نبود بشر حقوق فقط اين كه نپائيد ديرزماني..ميشد قلمداد كشورها ساير امور در
حكومتي ، سيستمهاي.ميگرفت قرار كشورها ساير امور در مداخله براي آنان مستمسك كه
قدرتمند كشورهاي سلطه و نفوذ تحت كشورها قضايي نظام و مالي و اقتصادي سيستمهاي
جهان تمام براي ميتواند اقتصادي نظام يك تنها كه ميورزند اصرار آنها.درآمدند
.است آزاد بازار نظام آن و باشد داشته وجود
دورنماي يكم و بيست قرن آسيا ، نام جوياي اژدهاهاي و ببرها براي ضعفا ، و فقرا براي
.شد خواهد پرداخته و ساخته غرب در قبل چون چيز همه.ندارد اميدواركنندهاي چندان
شدن ، جهاني دموكراسي ، ليبرال آمدند ، غرب از سوسياليسم و كمونيسم كه همانگونه درست
به آنها فرار و سرمايهها و نقد وجوه كنترل غيرقابل جريان بينظمي ، بيمرز ، جهان
نيز ارزها تجارت و بازار واسطه به دولتها به بخشيدن نظم ثروتمند ، سرزمينهاي سوي
.است فراگير و جهاني الزامي ميگيرد نشات غرب از آنچه و ميگيرند نشات غرب از همگي
خود بودن بر آنها اگر.ميشوند قلمداد غيرضروري و زايد فرهنگها و ارزشها ساير
بايد فقط برخورد اين از احتراز برايبود خواهد پيش در تمدنها برخورد ورزند اصرار
.شود هماهنگ غربي الگوهاي براساس بايد چيز همه و باشد داشته وجود جهان در تمدن يك
اين كه بود مطمئن كاملا نميتوان اما دانست افراطي فردي ميتوان را محمد ماهاتير
از صراحت به او هم شايد و است منفك و منفرد پديدهاي انزجار و تاسف تاثر ، ابراز
از بازتابي درواقع.است رانده سخن دارند اعتقاد آن به سوم جهان رهبران ساير آنچه
مارس خوشامدگويي در ميتوان را شدن جهاني عليه بر محمد ماهاتير شديداللحن سخنان
براي كه آمريكا سابق رئيسجمهور كلينتون بيل به هند رئيسجمهور ميلادي ، گذشته سال
.يافت بود كرده سفر دهلينو به هند از ديدار
لهستان مليتازه ورزش
مركزي بانك به حمله
لهستان مركزي بانك مقابل در مخالفان تظاهرات
بوسوين داگلاس
جماليان شهرام:ترجمه
سعي گذشته سهشنبه - دولت مخالفان رهبر - لپر آندرزيچ رهبري به لهستاني هزاران
در فقر گسترش به نسبت را خود اعتراض كشور اين در جادهها كردن مسدود با تا كردند
افراد اين.برسانند مردم ساير و دولت گوش به بيكاري افزايش و روستايي مناطق
.ميدانند كشور مركزي بانك خطاي سياستهاي حاصل را موجود اقتصادي نابسامانيهاي
قاطعيت خود از بانكها بهره ميزان آوردن پايين براي لهستان نخستوزير "ميلر لسزك"
.است بهره نرخ سريع كاهش خواهان - او رقيب - لپر كه حالي در نميدهد نشان
بحران با را جامعه بهره نرخ كاهش در ميلر ناتواني كه دارند عقيده تحليلگران
سال 2004 در اروپا اتحاديه به پيوستن راه در كشور اين تلاشهاي به و كرده مواجه
.زد خواهد لطمه
تردد از و كرده مسدود را كشور سراسر جادههاي تن هزاران كه بود كرده تهديد لپر
.كند تجديدنظر خود پولي سياستهاي در شود مجبور دولت تا كرد خواهند جلوگيري خودروها
قائله به پليس خشن مواردي در و قاطع مداخله و نپاييد ديري جادهها بستن گرچه
ديگر بار مشاجره اين آينده در كه دارند عقيده تحليلگران از بسيار ولي داد خاتمه
.كرد خواهد ايجاد مشكل لهستاني مقامات براي
:گفت اختلاف اين مورد در ورشو بانكهاي از يكي اقتصاددان "روبينسكي توف كرزيسز"
تيم از بدتر را كار اين ما و است شده تبديل ملي ورزش يك به مركزي بانك به تهاجم"
تنها ما سياستمداران":داد ادامه وي "ميدهيم انجام جهاني جام در فوتبالمان ملي
".هستند خود شخصي اهداف دنبال به
بر كشور اين مركزي بانك با مدتهاست شده تشكيل سابق كمونيستهاي از كه ميلر دولت
داشته جدال و بحث دارد ارجحيت قيمتها ثبات بر اقتصادي رشد در ثبات آيا اينكه سر
كه است تورم درصدي نرخ 9/1 از بالاتر بسيار درصد ميزان 9 به بهره نرخ ميزان.است
.است داشته قرار خود حد پايينترين در تاكنون سال 1989 در كمونيسم سقوط زمان از
باقي بيكار كشور مردم از نفر ميليون سه حدود كه است شده باعث بهره بالاي نرخ
.بمانند
بدون دارد قصد است ، شده مايوس مركزي بانك مسئولان كردن قانع از تازگي به كه ميلر
كشور اين رئيسجمهور كواسنيوسكي الكساندر ميانجيگرايانه فعاليتهاي گرفتن نظر در
نرخ كاهش به را مركزي بانك طريق اين از تا بفرستد كشور اين پارلمان به را لوايحي
.كند مجبور بهره
شوراي ميانهروي اعضاي تعداد افزايش لوايح ، اين از يكي در ميگويند اقتصاددانان
را خود شود مجبور مركزي بانك طريق اين از تا است شده پيشبيني پولي سياستگذاري
ميلر اما.كند آماده اروپا اتحاديه به پيوستن از پس يورو به پول واحد تغيير براي
به مورد اين در وي.است نكرده مخالفتي فعلي بهره نرخ حفظ با بروكسل تاكنون ميگويد
چه:پرسيدم اروپا رئيسكميسيون پرودي رومانو از":گفت ورشو روزنامههاي از يكي
نرخ و اقتصادي رشد درصد پنج با لهستاني دارد ، اهميت اروپا اتحاديه براي چيزي
"بيكار؟ ميليون سه و اقتصادي رشد درصد يك تنها داشتن يا پايين ، بيكاري
دارند عقيده آنها.ميكنند دنبال را مشاجرات اين خونسردي با سرمايهگذاران
در و شده داده ارجاع لهستان اساسي قانون دادگاه به حتما برانگيز جنجال اقدامات
دليل به ميلر تاكتيكهاي اما.شد نخواهد داده اهميتي پيشنهادات گونه اين به آنجا
به - شخصي دفاع حزب رهبر - لپر و نيست كشور اين مردم توجه مورد چندان حركت كندي
.گيرد پيشي ميلر از راه اين در است ممكن قاطع و سريع اقدامات از حمايت دليل
همبستگي حزب تشكيل و ضدكمونيستي مبارزات در بوده ، مزرعهدار يك گذشته در كه لپر
مبارزات در درخشان سابقهاي از وي.كرد بازي را مهمي نقش والسا لخ رهبري به
.است برخوردار شد ، منجر سال 1989 در كمونيستي رژيم سرنگوني به كه خياباني
ناگهاني اصلاحات اتخاذ با كه است كرده متهم را وي همفكران و مركزي بانك رئيس لپر ،
همچنين وي.بود گرفته بازي به ميلادي دهه 90 در را نفر ميليونها زندگي بازار ، در
از ناشي اقتصادي نابسامانيهاي نتيجه را كشور اين در ولد و زاد پايين ميزان
.ميداند مركزي بانك سياستهاي
برگزار جاري سال ماه آبان است قرار كه كشور اين پارلماني انتخابات شدن نزديك با
داده نشان نظرسنجيها.است كرده آماده عيار تمام مبارزهاي براي را خود لپر شود ،
در يافته ، افزايش درصد به 19 درصد از 10 گذشته سال به نسبت وي حزب محبوبيت كه است
به گذشته سال در درصد از 40 ميلر رهبري به دموكراتيك چپ اتحاد حزب محبوبيت كه حالي
برگزار عمومي انتخابات كه زماني تا است كرده تهديد لپر.است يافته كاهش درصد 33
اين در را حزبش كه داد قول وي.داد خواهد ادامه دولت گذاشتن فشار زير به نشود
.برساند پيروزي به انتخابات
پشتيباني از كه هنگامي گذشته سال ميلر دولت كه دارند عقيده اروپايي ديپلماتهاي
از اقتصادي اصلاحات اجراي براي را خوبي موقعيت بود ، برخوردار مردم از بزرگي بخش
اتحاديه به پيوستن زمان تا است مجبور دولت كه باورند اين بر آنها اكنون.داد دست
اگر.كند استفاده دولت داشتن نگاه پا سر براي مطمئني چندان نه سياستهاي از اروپا
تقويت براي اتحاديه اين يارانههاي از ميتواند بپيوندد ، اتحاديه اين به لهستان
متوسط ميزان پنجم دو تنها حاضر حال در كشور اين سرانه درآمد.گيرد بهره خود اقتصاد
.اروپاست اتحاديه
بر درگيري كه دارد عقيده ورشو در مردمي امور موسسه رئيس "بويبيسكا كولارسكا لنا"
.است داده كاهش دولت و اقتصاد به را مردم اعتماد مركزي بانك سياستهاي سر
ميكنند احساس آنان ولي است وقوع شرف در اتفاقي چه نميدانند مردم":داد ادامه وي
گرفته فرا را جا همه بدبيني.ندارد وجود آن رفع براي اميدي و گرفته بالا مشاجره كه
".است
رويتر:منبع
بيستم قرن در لهستان مهم وقايع
لهستان كشور مجدد شكلگيري _1918
دموكراتيك اساسي قانون _ 1921
استبدادي حكومت سال 9_ پيلسودسكي رهبري به نظامي كودتاي _ 1926_ 35
شوروي و آلمان بين كشور اين تقسيم و آلمان سوي از لهستان اشغال _ 1939
لهستان خاك در اجباري كار اردوگاههاي اولين برپايي _1941
ورشو قيام _1944
لهستان كنوني مرزهاي تعيين براي يالتا و پوتسدام اجلاس _ 1945
قدرت گرفتن دست به براي انتخابات در كمونيستها نفوذ اعمال و كنترل _1947
كشور شمالي شهرهاي از يكي در مردم شورش طي نفر پنجاه از بيش شدن كشته _ 1956
مواد بهاي افزايش دليل به بالتيك درياي مجاور بندرهاي در شورش و اعتصاب _ 1970
غذايي
همبستگي اتحاديه با گفتوگوها آغاز به دولت شدن مجبور _1980
_ همبستگي اتحاديه زيرزميني فعاليتهاي آغاز _ نظامي حكومت اعلان _1981_83
اتحاديه رهبران ساير و والسا لخ دستگيري
سياسي زندانيان عفو _1986
جهاني جنگ از پس غيركمونيستي دولت اولين شكلگيري _ آزاد انتخابات برگزاري _1989
دوم
اقتصادي اصلاحات اجراي آغاز _1990
روسي نيروهاي آخرين خروج _1992
سابق كمونيستهاي رهبري به ائتلافي دولت تشكيل _1993
اقتصادي خصوصيسازي آغاز _1994
رئيسجمهور بهعنوان كواسنيوسكي الكساندر شدن برگزيده _1995
گدانسك كشتيسازي تاسيسات شدن تعطيل و ورشكستگي _1996
آغاز با اروپا اتحاديه موافقت _ پارلمان سوي از جديد اساسي قانون تصويب _1997
لهستان عضويت براي گفتوگوها
ناتو به پيوستن _1999
سياستمدار نگاه
پا خرده هاي طرح: حل راه
هلتون. سي آرتور: نويسنده
زماني طاهره:مترجم
گذشته هفته كه (افغانستان ريشسفيدان مجلس) لويهجرگه جنجالي مسئله پيرامون بحران
امري صورت به ناامني.است افغانستان حكومتي نظام آشفتگي منعكسكننده يافت ، خاتمه
(عمومي آراي اجماع) آرا اتفاق حاضر ، حال در و است مانده جا به طالبان زمان از رايج
.است نشده كسب كابل اطراف در صلح حافظ بينالمللي نيروهاي بسط و نفوذ جهت
حافظ قواي از بخشي آمريكايي قواي كه است معتقد آمريكا دفاع وزير رامسفلد دونالد
نيرويي و بومي ارتش سازماندهي به كمك غربي دول قصد واقع ، در.بود نخواهند صلح
بهره طالبان از پس امنيتي خلاء از كه راهزناني و مبارزان سركوب به كه است پليسي
نيازمند متمادي ساليان گذشت به پليس كارآمد نيروي سازماندهي اما بپردازد جستهاند ،
.است فوري امري امنيت ، آنكه حال است ،
امنيت ، بر قايم شرايط بهبود استراتژي واقع در.دارد وجود نيز مناسبتري حل راه
.شود متمركز بايد جامعه خردهپاي مشاغل ايجاد و كابل از خارج مهاجرين بازگرداندن
افغانستان شرايط بهبود روند پيشبرد به داخلي تبعيديان و مهاجرين استرداد بيشك
ميليون 5_ آوارگان جمعيت وسيع حجم گفتن نظر در با.كرد خواهد توجهي شايان كمك
خيل چنين بازگشت افغانستان ميليوني جمعيت 26 مجموع از داخلي آوارگان جامعه و مهاجر
.انجاميد خواهد افغانستان ثبات حفظ يا و بحران تشديد به عظيمي
استرداد برنامه مهاجرين ، امور در ملل سازمان عالي كميسارياي سال 2002 ، آغاز در
ميليون از 1 بيش تاكنون حال ، عين درداد ترتيب را نفر ميليون به 25/1 قريب جمعيتي
به را آنها جنگزده ، جوامع به افراد بازگشت.بازگشتهاند خود كشور به پناهنده
نقش كشور اين مردم زندگي بهبودسازي و افغانستان آينده در كه ميسازد بدل قوايي
.داشت خواهند عمدهاي
عدم حاكم جو هم كه است نيازمند نوسازي استراتژي يك به افغانستان حاضر حال در
دليل ، همين به.بگيرد بر در را كشور به مهاجرين استرداد شگفتآور ميزان هم و امنيت
در كشورهاي در كه كمحجم ، توليدات و كشاورزي پروژههاي قبيل از خردهپا تجاري امور
اساسي مولفههاي جزء ميبايد است ، كرده مستمند افراد به موثري كمك توسعه حال
منازل ، بازسازي امكانات بومي جمعيت كه حالي عين در.شود محسوب بازسازي استراتژي
درون در ثبات حفظ جهت در شخصي منافع ميكنند ، كسب را ابزار از استفاده و محصول كشت
.مييابد گسترش جامعه
آن از سال ساليان تا قطعا افغانستان كه پيشرفته ، بسيار مالي بخش به رابطه اين در
مردم فقر عمومي سطح به توجه با كه آنجايي از.نيست نيازي جست ، نخواهد بهرهاي
.آمد خواهد دست به سرعت به عمل ابتكار ندارد چنداني مطالبات
زندگي از طالبان توسط زنان طرد گرچه ببرند ، سود بايد نسبت يك به زنان و مردان
از پروژههايي.كنند كسب بيشتري منافع بايد گروه اين كه است معنا اين به اجتماعي
اين مانع كه هستند آن از كماهميتتر قاليبافي يا و پايين حجم در كشاورزي قبيل
.نگيرند قرار انحراف يا و چپاول آماج آنها شوند
ديدگاههاي و متفاوت بسيار كمكهاي ميان مشتركي فصل دهنده نشان خردهپا پروژههاي
براي كه اقتصادي استراتژيهاي و ملي برنامههاي به توسعه كارشناسان.است توسعه
براي خردهپا پروژههاي.ميانديشند دارند نياز فراوان سالهاي به يافتن تحقق
به و ميشوند طراحي دريافتكننده جوامع و كرده رجعت افراد مابين اعتماد ايجاد
توجهي شايان كمك شدهاند ، جايگزين استردادي جمعيت كه مناطقي در اقتصادي توسعه
از برگرفته كه ميكنند مطرح نوظهوري و جديد تجارب بينالمللي جامعهميكنند
.است موزامبيك و السالوادور كامبوج ، همچون مناطقي
جهت سرمايهگذاريهايي طالبان ، حكومت طول در متحد ملل توسعه برنامهريزي سازمان
بومي جوامع ساختار با همكاري خلال از و داد انجام افغانستان در خردهپا پروژههاي
پروژههايي.كرد هزينه دلار ميليون به 20 قريب كوچك ، جوامع خلاقيتهاي توسعه جهت
به ناكارآمد طالبان نفوذ كنترل براي آب چاه حفر و آبرساني كانالهاي تعمير قبيل از
حاضر ، حال در.ميشد واقع مفيد عادي مردم زندگي سطح بردن بالا براي اما ميرسيد نظر
.يافتهاند گسترش امكان دست اين از اجرايي قابل پروژههاي
به غيردولتي سازمانهاي و بينالمللي سازمانهاي توسط پروژهها ، از متناوبي تعداد
و خردهپا مشاغل به وام اعطاي حال عين در.شد داده اختصاص خود ، دارندگان
پس بازسازي عمليات در.شده آزموده روشي ملي پروژههاي در كمحجم سرمايهگذاريهاي
از تازگي به كه آمريكايي _ افغاني فرد يك.ميشود محسوب مهاجرين رجعت و بحران از
دلار هزار شما 10 اگر":كرد خاطرنشان من با صحبتي در است بازگشته افغانستان به سفر
ميكنند موثرتري استفاده سرمايه اين از آنها دهيد ، قرار افغانستان ملت اختيار در
جامعه شيوه ".دهيد قرار بينالمللي گروههاي اختيار در دلار هزار كه 100 اين تا
كمك افغانستان بازسازي و خود اهداف به دستيابي براي را افغان ملت مطمئنا ، محور
.كرد خواهد
است "بيتفاوتي بهاي" نويسنده و خارجي ارتباطات شوراي ارشد عضو هلتون ، آرتوسي
(آكسفورد ، 2002 دانشگاه انتشارات)
مانيتور كريستينساينس: منبع
كارشناس نگاه
نميشود احساس كه
سقوطي
* بنت جيمز
عبادتي عليرضا:مترجم
بنت جيمز
درست است ، برخوردار مديترانهاي نسيم از كه موردخاي كيبوتزياد همجوار تپههاي
اين به لهستان از را مهاجر يهوديان از كوچكي اجتماع براندوين مونيو كه است جايي
تلآويو نام اكنون كه محلي شمال سمت به مصري نظامي نيروهاي كه حالي در.كشاند نقطه
اعلام اسرائيل كه آن از بعد مه 1948 ماه در.بودند شده رهسپار است گرفته خود به
با ساله پيرمردي 89 اكنون كه براندوينبود جنگ به مجبور بقايش براي كرد استقلال
نه داشت تانك نه اسرائيل كه ميآورد ياد به را روزهايي است بلورين آبي چشمان
اين به يهوديان كه اولي سالهاي بحران با را امروز بحران او.بمبافكن و جنگنده
خود نوع در اسرائيلي تانكهاي امروز.ميكند مقايسه كردند مهاجرت جغرافيايي نقطه
و اتوماتيك نيمه تفنگهاي مقابل در آن بمبافكنهاي جنگنده و بينظيرند جهان در
امنيت وضعيت درباره براندوين.است گرفته قرار فلسطينيها دستساز بمبهاي
بهتر امنيت وضعيت كه وجودي با امروز اما بود بدتر زمان آن":ميگويد اسرائيليها
و آمدهاند جان به همه امروز.ندارد وجود زمان آن روحيه ديگر اما است شده
،"اخلاقي محدوديتهاي با _ فيزيكي توانايي _ توانايي تناسب عدم خاطر به.مايوساند
انكاري غيرقابل نظامي قدرت از ما كه وجودي با":ميدهد توضيح بيشتر ادامه در او
.ببريم بهره خود نظامي ظرفيت حداكثر از بحران اين حل براي نميتوانيم برخورداريم
اسرائيليها ، همه مثل ".نيستيم كاري چنين به قادر سياسي لحاظ از و اخلاقي لحاظ از
دقيقا سايرين مثل هم او اما.بود ديگري راه فكر به بايد ميگويد براندوين
ترجيح نظاميگيري بر را ديپلماسي اسرائيليها اكثر اما.كرد چه بايد كه نميداند
را گذشته سال بيست در زميني نظامي تجاوز شديدترين اسرائيل امسال بهار.ميدهند
قول به تا فرستاد باختري كرانه داخل به را خود نظامي نيروهاي شارون آريل.كرد آغاز
كردند پيشبيني و دادند وعده دولتي مقامهايكند ويران را ترور زيرساختهاي خودش
كه نگذشت هفته چند اما.شود متوقف فلسطينيها انتحاري عمليات ماه چند تا دستكم كه
ارتش اكنون.دادند ترتيب را جداگانهاي عمليات فلسطيني اصلي گروههاي از يك هر
ميكند تهديد و است كرده گستردهتر را باختري كرانه به خود حملات دامنه اسرائيل
بن بنيامين كه است حالي در اين و آورد درخواهد اشغال به را فلسطينيها سرزمين
گرچه اقداماتي چنين كه ميدهد هشدار و دارد اذعان اسرائيل دفاع وزير اليعاذر
از.شد خواهد منجر اسرائيليها عليه فلسطينيها عمليات تشديد به اما است الزامي
براندوين اما بود ، امنيتي حفاظ ايجاد سال 1943 در يهودي مهاجرين اقدامهاي اولين
كوتاهمدت حل راه يك بهعنوان آن به اما است موافق فاصل حد و حفاظ ايجاد با گرچه
.ميكند نگاه
جيمزبنت
اما است ، شده بيشتر دولتشان به نسبت اسرائيليها انعطاف و تحملپذيري كه حالي در
.نيستند برخوردار فلسطينيها خواست برابر در لازم انعطاف از هنوز
كه كيبوتز نقطه همين در.ميخواند فرا را احتياط نيروهاي دولت ، ميگذرد كه روز هر
سومين اين ميگويد اندوه با زن يك نيست ، دغدغه از خالي اما است برخوردار صلح از
ازدواج از ماه شش هنوز كه حالي در ميشود فراخوانده نظام براي دامادش كه است باري
.نميگذرد دخترش
مردم درآمد ، پرواز به كيبوتز فراز بر سروصدا با اسرائيلي گشتي هواپيماهاي از يكي
سوار از پيش سال دو اندازه به شايد.ميكنند عادت خشونتآميز وضعيت اين با دارند
تصاوير به ديگر دنيا مردم.نميشوند وحشت دچار اتوبوسها به كودكانشان شدن
اما.كردهاند عادت ميكنند ، آمد و رفت فلسطينيها خيابانهاي در كه تانكهايي
.ميدهد رنج را اسرائيليها هنوز "نيفتاد اما بيفتد اتفاق ميبايست آنچه"
اما ميشود پيروز فلسطينيها عليه جنگ در اسرائيل ميگويند ما به كه است سال دو
يعودت روزنامه سياسي ستوننويسان ريشسفيد بارينا ناهوم.نميبينيم شكست جز چيزي
در و است شده ملالآور كه ميشود تكرار روند اين آنقدر":نوشت جمعه روز آهورنوت
احساس هولناك ورطه به سقوط..است عمومي افكار در اهميتش دادن دست از آستانه
با مهاجرين كه ميآوري خاطر به را گذشته سال هشت يا هفت وقايع وقتي.نميشود
مانند شوقها همه ماهها گذشت از بعد اكنون و بودند شده سرازير خوشبيني و اشتياق
".كردهايم سقوط اندازه چه تا ميآورد خاطر به كسي آيا ريخت ، فرو بهمن يا آبشار
در را فلسطينيها زمينهاي يهوديها ملي صندوق چگونه كه ميآورد خاطر به براندوين
دفاع براي تفنگ شش داشتن اجازه مهاجر يهوديان اين به بريتانيا.كرد خريداري كيبوتز
پنهان شنها زير و كردند قاچاق را بيشتري تعداد آنها اما.بود داده را خود از
.شدند مشغول ايمني حفاظ و بارو و برج ساختن و خندق كندن به هم بعد.نمودند
كه سرباز بيست و يهودي زن و مرد آن 129 در كه ميگويد مصريها با جنگ از براندوين
خودكار تفنگ يك و خمپارهانداز يك سبك سلاح با 55 داشتند را اسرائيل ارتش جنين حكم
ياد به هنوز مصري تانك يك حتي رفتند مصريها پيادهنظام و هزارنفري دو ارتش جنگ به
زخمي نفر پنج و سي و كشته يهودي سه و بيست.است شده داده قرار كيبوتز در روزها آن
يك براندوين بعد ماه شش.ماند جاي بر زخمي و كشته سيصد مصريها ميان از شدند
ديدن آرزوي امروز پير سرباز اين اما.بود بازگشته كيبوتز به كه بود اسرائيلي سرباز
اين نيست معلوم هنوز آنچه:ميگويد او.ميپروراند سر در را عربها با حسنه روابط
.شد جدي نشيبهاي و فراز مانع ميتوان چگونه كه است نكته
مانتلي واشنگتن سردبير و "برق جريان قطع" كتاب نويسنده بنت جيمز *
تايمز نيويورك:منبع
|