|
|
ايراني ديپلماسي
جامعه منازعهانتخاب استعداد صدري محمود تبديل منازعه موضوع به ميتوانند راحتي به را حادثهاي هر ايران سياسي جناحهاي از كه است گونهاي به وضع اين تكرار و بداهت.كنند كشمكش آن سر بر هفتهها و كنند نه يكديگر عليه جناحها عملي اقدامهاي حتي و لفظي جدالهاي ديگر پيش ، مدتها دامنه.ميكند ايجاد انتظار مخاطب در نه و دارد خبري جذابيت نه ميآفريند ، شگفتي سياست ، اقتصاد ، :است بيكران شوند تبديل منازعه موضوع به ميتوانند كه حوادثي برابر در جناحها از يكي هر مواضع پيشبيني..و ديپلماسي جامعه ، فرهنگ ، صورتي به هم گوناگون مقولههاي از برداشتها.است آسان نيز آمده پيش وضعيتهاي مجموعه دو امروز ايران در گفت ميتوان اعتبار اين به.آمادهاند و شده صلب كاملا را ديگري است ناگزير يك هر و كردهاند خو يكديگر كنار در خصمانه همزيستي به سياسي .ندارد را ديگري حذف يا و رفتار تغيير توان مجموعه دو اين از هيچيك زيرا ;كند تحمل مجموعه.ندارند كارايي يكديگر كردن منكوب براي نيز جناحها ويرانگر شعارهاي مشابه ، كمابيش عباراتي با شدهاند متشكل خرداد دوم جبهه قالب در كه گروههايي بياعتنا سركوبگر ، " مانند تعابيري با ميشوند ، خوانده محافظهكار كه را خود رقيبان .ميكنند وصف "...و زمان با ناهمساز اجتماعي ، پايگاه فاقد دموكراسي ، به مردم ، دين دشمن سكولارهاي غرب ، برابر در خودباخته" را خود رقيبان نيز محافظهكاران تعابيري جناحها ، اين از يك هر بياني دستگاه در.ميخوانند "..و جديد منافقان به واژگان و است ايدئولوژيك ارزشهاي حامل ميرود كار به ديگري وصف براي كه كه جامعه ميرسد نظر به اما.است رقيب واقعيت از شفاف تصاويري كاررفته ، طرفين هدفهاي با متفاوت هدفي باشد ، تحولات اين بستر و ظرف ميبايست عليالقاعده هر كه بود اجتماعي قشرهاي در تمايل و آمادگي اين پيش چندي تا.ميپيمايد را منازعه اما برخيزد ديگر جناح حامي قشرهاي با ستيز به جناحها از يكي لشكر عنوان به يك جناحها بازي تماشاگران تعداد بر و يافته كاهش شدت به "حامي فعالان" دامنه اكنون اما ;ميرسد نظر به انفعالي و كننده نااميد اول نگاه در وضع اين.است شده افزوده چه هر كه است اين اميدواري اين مبناي.ميآورد اميدواري آن نتيجه درباره مداقه عليه جناحها تخريبي قدرت بگيرد ، فزوني سياسي بازيگران بر سياسي تماشاگران تعداد .ميشود كمتر قهريه قوه به آنها دو هر يا يكي توسل احتمال و مييابد كاهش يكديگر ميان نبرد از را منازعه سطح ميكند ، تحميل سياسيون بر تدريج به جامعه كه انزوايي وضع اين در.ارتقاءميبخشد سياسي قدرت و مدني جامعه چالش سطح به سياسي جناح دو و ندارند اختيار در خشونتبار منازعه ابزارهاي مدني جامعه نهادهاي كه آنجا از تازه به جامعه لاجرم نميدهند ، تن هم سياسي فعالان هدايت به شده ياد عوامل تاثير تحت ايجابي ، روشي عنوان به دلخواه ، زندگي شيوه انتخاب با ميكوشد سلبي امور به توسل جاي .بكشد سياسي بازيگران رخ به را خود راه جدايي شهرستانها ، به بزرگ شهرهاي از اكنون كه ايرانيان فرهنگي رفتارهاي پارهاي شايد انگارههاي در تحول اين نشانههاي نخستين است يافته راه نيز روستاها حتي و شهرها برابر در شهروندان سياسي تصوف نوعي تحول ، اين اول ويژگي.باشد جامعه سياسي در مدني جامعه چالش مبادي و منابع بودن ناپيدا دوم ، ويژگي و است سياسي تفوقجويي تجربه زيرا است سياسي تلاشهاي هزينه كاهش وضع ، اين نتيجهاست سياسي قدرت برابر انديشههاي پيروان ويژه به ايران سياسيون است ، داده نشان اخير سال چند هنگام اما ميدهند نشان حساسيت شعارها برابر در محافظهكارانه ، و اقتدارگرايانه انتخاب اين اساس اين بر.نميشوند آن متوجه معمولا جامعه ، توسط شعارها آن به عمل .ميكند عمل بيشعار كه ستود بايد را هوشمندانهجامعه |
|