عقابها و كودكان
5 نامشروع رابطه
سياست ديگر جنس
عقابها و كودكان
جهاني رويدادي حاشيه در ايراني گفتوگويي
صديقي نادر
ملي مرزهاي در ساكن ايرانيان فقط نه كه نمود تعريف وسيع گونهاي به را "ايران" ميبايست
بگيرد بر مينگرددر سرزمين اين به پناهجويي و اميد ديده به را كسي آن هر بلكه
گرسنه و آواره كودك"1
و برقي پلههاي از و نخورده سر بازي سرسرههاي فراز از نميشناسد ، را ديسنيلند افغاني
چمنزارهاي روي هرگز او.است نرفته بالاتر خوراك و پوشاك و اسباببازي از مملو فروشگاههاي
تلههاي و مينها با هرازگاه افغاني كودك پاهاي اينها همه جاي به نرفته ، راه بازي پارك
به سال ده كردنشان جمع درنگيرد جنگي اگر حتي كارشناسان گفته به كه ميشود آشنا انفجاري
"نمود؟ خواهد فلاكت مرگ دهههاي اين تهديد جز كاري چه "باشكوه عقاب" عمليات.ميكشد طول
(كودك جهاني روز بلامي ، كارول به نامه حجاريان ، )
و نشد درست راهها اين هيچوقت:ميگفت پدربزرگم" 2
يكييكي ما بعد و ما ديوارهاي و ما مدرسههاي بالاي زد را خودش پرچم اول آمد ، كه هركسي
نرم خاك و علفها از حالا من !سفيد پدربزرگشديم منفجر و علفها روي رفت پايمان
سوخته پاهاي و دست كنار بزرگ ، سنگهاي روي خاك ، زير.ميكنيم گريه خيلي ما حالاميترسم
يك كه عكس يك مثل.كثيف صورتهاي و بزرگ شكمهاي با مگسها كنارمادرها پدرها ، بچهها ،
روي داشت و بود كرده باد شكمش سياه پسر يك.ديدم شهري مسافر يك كوچك تلويزيون در روز
نگاه او به داشت طرفتر آن قدم يك بزرگ خيلي بزرگ ، پرنده يك و ميافتاد خشك علفهاي
1.شد زياد گريهام خيلي من بعد.بخورد را او ميخواست شايد.ميكرد
تكههايي هنوز و درآمدهاند تخم از تازه كه جوجههايي" 3
سرپناه سوي به تير مثل ببينند سرشان بالاي را عقابي تا چسبيده دمشان به تخم پوست از
از عقابي اگر حال.نميدهند نشان واكنش ديگر پرندگان برابر در جوجهها همين اما ميدوند ،
ميكنند شروع باز جوجهها كنند نزديك جوجهها به لانه بالاي سيمي روي را آن و بسازند چوب
جوزف.(نميدهند نشان خود از واكنشي كنند دور آنها از را چوبي مدل اگر البته) دويدن به
از ندارد دنيايشان در نظيري كه چوبي مجسمه يك از جوجهها ناگهاني درك اين" ميپرسد كمبل
در واكنشي زنده كبوترهاي و حواصيلها اردكها ، و دريايي مرغان آنكه با ميشود؟ پيدا كجا
آنها در عميق بسيار پاسخي اما [چوبي عقاب كاردستي] هنري دستكار نميكنند ، ايجاد آنها
2.برميانگيزد
آقاي گشود ، بال ما مظلوم منطقه فراز بر سپتامبر جنايت 11 انتقام بهانه به جور عقاب وقتي
كودكخوار لاشخوري تصوير ذيل و كشيد بيرون بوش سخنان دل از را "عقاب" واژه حجاريان
"زخمه" كه چراست و چگونه راستي به.نگاشت كودكان حيات حق و صلح از دفاع به تاريخي نامهاي
اعماق از ماندگار پاسخي كه درميآورد لرزه به چنان را جان تار رخدادها ، برخي و سخنان برخي
انتقاد برنميانگيزد؟ مخاطب در واكنشي خوشساختي همه رغم به ديگر برخي و ميكشد بيرون آن
كشيده مقاله يك سيمهاي رشته به چنان (منفرد رويا خانم) آلمان مقيم هموطن يك دردمندانه
در را حجاريان سعيد همدلانه (Resonance) بازآوايي كوتاهي فاصله به آن ارتعاش كه بود شده
مرزبنديهاي جانسختي از منفرد خانمآورد دنبال به بيسابقه نامه يك و پاسخ يك قالب
سختيها آن از پاسخ در او و ميگفت سخن حجاريان فاهمه در "غيرخودي" و "خودي" بين ضدبشري
ديگر بار يك نهايتا و وانمود شمهاي شده متحمل مرزكشيها همين اعمال دليل به خودش جان كه
.گماشت همت آن "چمداني" مفهوم برابر در وطن "همگاني" مفهوم درباره بيشتر بسطي و شرح به
دلخواه نحو به را وطنخواهي "قبولي كارنامه" او تعبير به حجاريان اينكه از هموطن خانم اين
در حجاريان و بود كرده گلايه ميكند صادر ديگران براي "خودي" گروه ارزشداوري با منطبق و
يا اين ارزشداوري از مستقل كه هستند سرنوشتساز رخدادهاي و "بزنگاهها" اين ميگفت پاسخ
از كمتر فاصلهاي در درست آنكه از بيخبر دو هر.ميگذارد نمايش به را وطنخواهي عيار آن
"وطنخواهي" مفهوم و عيار سپتامبر نام 11 به "بزنگاهي" حجاريان ، پاسخ انتشار از پس هفته يك
خواهد متمايز وطنخواهي همگاني و واقعي مفهوم از را آن و گذارد خواهد نمايش به را چمداني
به هموطني بلكه منفرد خانم نه و حجاريان سعيد نه تاريخي بزنگاه اين سر بر بار اين.ساخت
صادر چمدانيها حق در را رفوزگي كارنامه قبولي ، كارنامه جاي به كه بود شاكري علي آقاي نام
:نوشت كاليفرنيا در و نمود
در مخصوصا و سربلند رهبراني سياسي و انساني آزمون اين و تاريخي مشخص فاجعه اين در اگر"
مذهبي و سياسي فرقهاي ، قدرتي ، آزمنديهاي فداي را ملي امنيت و منافع ايرانيان ما مورد
به اينكه اميد به آزمندي با و تنگنظري با بعضيها ولي گرفتند قبولي نمره و ندادند قرار
.شدند مردود و رفوزه آزمون اين در ايرانيان ، عليه نفرتانگيز موضع با يابند دست تخت و تاج
.بود رفوزهترينها از مبالغه بدون ايران سابق شاه فرزند پهلوي ، رضا آقاي رفوزهها بين در
پيشدستي سيا كارمندان و آي.بي.اف كارآگاهان بر فاجعه نخستين ساعات همان در پهلوي رضا
آمريكا نظاميان به را تهران آدرس تحقيق نوع هر از مستقل و پيشين حكم يك بهعنوان و نمود
گشودن و خودافشاگري نوعي باشد ، معمولي كني خودشيرين يك آنكه از پيش سخنان اينشد يادآور
در پهلوي رضا":نوشت باره اين در شاكري آقاي.بود جهاني ناظران روي به "چمدان _ وطن" درب
به پاسخ در T52 ، اسپانيايي تلويزيون در كاليفرنيا وقت به شب حدود 7 ساعت فاجعه روز همان
دليلي هر به ميتواند آمريكاييان خشم كه زماني همچو در" كه بود پرسيده او از كه خبرنگاري
كه خبرنگار انتظار برخلاف جواب در ايشان "داريد؟ پيشنهادي چه بشود ، شما و عرب جهان متوجه
براي بايد:فرمودند ميكنند دفاع ايران مردم منافع از لذا هستند ايراني چون ميكرد فكر
پناهگاه مالي ، مسئول تطميع ، با پيش سال كه 22 كرد نگاه كشورهايي به تروريسم ريشه خشكاندن
مهم ولي طرف يك بشناسند مسئول آينده در را كسي چه اينكه.بودهاند تروريسم بانيان مامن و
رم به راهها همه.است بوده ايران در گذشته سال از 22 بنيادگرايي و راديكاليسم كه است اين
است4 تهران در اختاپوس چشم و ميشود ختم
وطن سر بر غباري كمترين بيايد ، بيايد ، آن موجود واقعا ساكنين و وطن سر بر ميخواهد هرچه
از پس خود "چمدان _ وطن" از دفاع به پهلوي رضا.نشست نخواهد اقيانوسها سوي آن در چمداني
تكرار A670 ، M زبان فارسي راديو با مصاحبه در را سخنان همان اسپانيا ، تلويزيون با مصاحبه
الان و بخورند را اصلاحات گول نبايد خارجيها كه مينمود تشويق عملا ايشان":نمود
كه آنرا چشم اختاپوس ، بردن بين از براي تروريسم عليه بزرگ جنگ يك در كه است موقعيت بهترين
.گرفت نشانه است ، تهران در
قابل خاورميانهاي و جهاني حساس موقعيت اين در كه بودند نفرموده توجه شاهزاده جناب
بر نژادپرستان سوءاستفاده مورد و خطرناك ميتواند شعارگونه سخنان اين اندازه چه به اشتعال
5.گيرد قرار هموطنانش عليه
تا ميكردند تلاش "مشخص چمدان مثابه به وطن" تز پيروان از تعدادي كه ايامي همان در درست
"اختاپوس چشم" كه آنچه متوجه را جهاني نگاه سوي و سمت كارآگاهمابانه شيوهاي به
كه نگاهي آن كجاست":مينويسد آمريكايي نويسنده زونتاگ سوزان نمايند ، ميناميدند ،
مبلغ بوش كه آنسان] "آزاد جهان" و "آزادي" ،"تمدن" به تهاجمي نه را نيويورك اخير ترورهاي
"كند؟ تلقي كشور اين عمل شيوه و منافع سياست ، پيامد و آمريكا عليه تهاجمي بلكه [بود آن
و فلسطينيها روي به بيسابقه گونهاي به جهانيان چشمهاي ناگهان نگاه ، همين راستاي در
برخي حتي و سلطنتطلب ايدئولوگهاي اما.شد گشوده عراق در كودككشي و نسلكشي پروژه
چپ موضع كردن رها با نداشتند سلطنت با هم چندان ميانهاي پيشين سوابق بنابر كه چهرهها
صلح از هواداري به آمريكا و اروپا دموكراتيك چپهاي كه آنچه همه رغم به و) دموكراتيك
به را آن جهتگيري و كنند نقد را صلحدوست روشنفكران نگاه امتداد تا كوشيدند ،(ميگفتند
در جنايات اين همه كرد كشف ناگهان همايون داريوش.نمايند منحرف عوضي كاملا آدرس يك جانب
از هانتينگتون":نوشت و بود شده "پيشبيني" روشن نحو به هانتينگتون تمدني منازعه تئوري
در پيش سالي سه دو او..ماست روزگار سياسي انديشهورزان برجستهترين و هوشمندترين
به ولي بود بديهي كه را آنچه و نگريست كمونيسم فروپاشي از پس جهان به كتابي ، سپس و مقاله
6.كرد پيشبيني نميآمد ديده
بر مرزبندي مهندسي كار به مينمود ترسيم هانتينگتون كه آنسان "فرهنگي هويت" روايت فرا
و ميآمد "مرزي تلاقي داغ نقاط" و "نزاع مرز" سوي دو در استقراريافته و غيرستيز هويت اساس
مصائب بر كه جهانيان چشم امتداد برعليه را هويتي چشممحوري همان پيشگفته سلطنتطلب اكنون
با غيرستيز هويتپردازيهاي.ميگيرد كار به بود شده دوخته فلسطين و عراق و افغان مشخص
و مانعتراشي به متورم و بزرگ هويتهاي و مفهومي ابزارهاي سلسله يك خلق و ابداع
خالد زهرا ميبينيد اينكه:ميپردازند مشخص فجايع قبال در مستقيم ديد برعليه حجابافكني
خودتان ديد ميبايد شما ميسپارد ، جان غذايي و دارويي تحريمهاي زير كه نيست عراقي كودك
و "عراقيها" نام به بزرگتر "هويت" يك چارچوب در را مشخص فاجعه اين و بكنيد "وسيعتر" را
پدرش آغوش در كه نيست فلسطيني ساله كودك 12 محمد ميبينيد آنكه.ببينيد "فوندمنتاليستها"
كودكان به مربوط "كوچك" و "جزئي" امور اين از فراتر ميبايست را ديدتان شما ميشود ، پرپر
اصلي مسئله."ببينيد" را ديگري چيز واقعه اين پس در بالا ، آن از و داده ارتقا كوچكترها و
برتري عقده" و هستند "عربها" بلكه انسانها و مادران و كودكان نه آنها.است "هويت" سر بر
7.نميكند رهايشان ديني و تاريخي
دشمنان با را نزديك و دور حسابهاي كه يافتهاند فرصتي كساني":ميگويد همايون داريوش
موضع از كه تروريستها و اسلاميان پوزشگران ;كنند پاك اسلامي و عربي كشورهاي در خود
توجيه و دفاع در را فرصتي هيچ كه است سالي پنج و بيست پسامدرن ، و لنينيستي _ نوماركسيست
شد آغاز آمريكايي ديپلماتهاي گروگانگيري با كه را فرايندي همه و نميدهند ، دست از آنان
با ديگر بار ميدانند ، قربانيان خونهاي گناه ميرسد نيويورك دوگانه برجهاي به اكنون و
8".پرداختهاند پليديها و خود شستشوي به "تمام دليري"
و افراطي راست تحليلهاي كلمه به كلمه ترتيب اين به واقع در سلطنتطلبها ايدئولوگ
كار به آمريكايي و اروپايي جوامع در صلحطلبي جنبش و دموكرات چپهاي ضد بر را جنگطلب
بهطور را "غرب روشهاي و سياستها در بازنگري" با كه روشنفكراني همان يعني آنها:ميگيرد
ظاهر صلحدوستي و "سبز" لباس در اكنون كه هستند "سابق سرخهاي" همان طالبند ، بنيادي
مشخص فرودگاههاي از كه نيست مشخص تروريستهاي خطپروازي همان واقعي ، محور.شدهاند
يك همان تنها و "اصلي محور" يك بلكه كوبيدهاند ، دوگانه برجهاي به و برخاسته آمريكا
نيويورك دوگانه برجهاي به اكنون و" برخاسته گروگانگيري تهران از كه دارد وجود "محور"
ميشود رسم (برجها انفجار زمان تا گروگانگيري زمان) زماني در محور ترتيب اين به "ميرسد
آن تحتالشعاع (برجها به كوبيدن ساعت و انتحاري هواپيماهاي خيزش ساعت) همزماني محور تا
فشرد؟ پاي آن بر چندماهه تاخيري با بوش كه نيست "شرارت محور" همان اين آيا گيرد ، قرار
بيان را عمودنگر و تكسويه تفكر يك مهندسي شكل ديگر چيز هر از بيش "محور" واژه اينجا در
جنبهاي از حجاريان نامه.است جنگطلبانه و ميليتاريستي سويه متضمن حال عين در كه ميكنم
از وطن همگاني مفهوم تفكيك براي سعيد:مينمود برخورد سپتامبري پسا رخدادهاي با نيز ديگر
موريس.آورد مثال او توتاليتاريستي وطنخواهي و بارس موريس از آن پهلويستي _ چمداني مفهوم
و شد مليتگرايان فكري رهبر" او از قبل قرن يك كه بود لوپن ماري ژان انديشگي پيشتاز بارس
9.درآورند راست جناح انحصار به را ميهنپرستي بدانوسيله تا گذاشت دهانشان در الفاظي
شعار ميان مفهومي مرزبندي تدقيق به پيشگفته سخنان به استناد با نامه آن در حجاريان
وطن "همگاني" گستره و پرداخت "ايرانيان همه براي ايران" شعار و "فرانسويها براي فرانسه"
كه بود "وطن" از توتاليتارين پيشا مفهوم همين دقيقا.كرد علم "چمداني" تنگناي ضد بر را
دستاوردهاي خود فاشيستي خارجيستيزي با و شد بدل لوپن ماري ژان مسلط شعار به بعد ماه چند
دگر مفهوم نهايتا و افكند مخاطره به جمهوري رياست انتخابات آستانه در را فرانسه جمهوريت
.كرد علم آن پذيرانه ديگر مفهوم ضد بر را وطن هويتستيزي
"فرانسويان براي فرانسه" شعار نقد بر قضا از كه "وطن" راستي جناح مفهوم بر حجاريان تاكيد
كل لذا و تمدني حوزه كل بعدها كه مخاطرهاي به بود پيشگويانه پاسخي بود ، شده استوار
به را "ايران" ميبايست گفت سعيد.افكند مخاطره به را تمدني ايران بيكران و باز مفهوم
ملي مرزهاي در ساكن ايرانيان متضمن فقط نه كه نمود تعريف بيكران و باز و وسيع گونهاي
.بگيرد بر در مينگرد ، سرزمين اين به پناهجويي و اميد ديده به را كسي آن هر بلكه باشد
عربهاي گفت او.ميكند تجلي تاريخي بزنگاههاي سر بر وطنخواهي واقعي مفهوم گفت سعيد
نيز آمدند ، وجد به فرانسه در جامجهاني به ايران راهيابي از كه لبنان شيعيان هامبورگ
فوتبالمان ملي تيم مسابقه به نوبت سعيد سخنان از بعد ماه چند.باشند "ايراني" ميتوانند
برخي كه افسوس) گرديدند مواجه عراقي تماشاگران حيرتآور و زيبا تشويق با كه رسيد بغداد در
بعد ماه چند سعيد (دادند برگشت بازي در زيبا احساسات آن به زشتي پاسخ ما تماشاگرنماهاي
كه كرد دفاع چنان فرات و دجله كرانه كودكان از يونيسف رئيس بلامي كارول خانم به نامه در
و دجله كرانه كودكان.نگاشت را نامهاي چنان نميشد ايران تمدني همگاني درك اساس بر جز
محروم سالم آشاميدني آب نوشيدن از خويشاوند رود دو اين تاريخي زلال و سخاوت كناره در فرات
نيز آب تصفيهكننده بهعنوان كلر صدور تحريم شامل ساله دارويي 12 و غذايي تحريم.هستند
از يكي به و شده كودكان مرگبار بيماريهاي شيوع موجب خود نوبه به كه تحريميميشود
.است شده بدل عراقي كودك هزار صدها دستهجمعي كشتار عوامل
:پينوشت
قصيدهسرا ، تهران ، ;دنيا پدربزرگ پيرترين به دنيا بچههاي اشعار و نامهها ;مسيح هيوا _ 1
ص 24 1381 ،
.ص 49 اسفند 72 ، و بهمن كلك ، پاشايي ، ع ترجمه 1958 ،;كمبل جوزف _ 2
ص 1 امروز ، ايران شهريور 80 ، سايت كاليفرنيا ، 27 ;شاكري علي _ 3
همانجا _ و 5 4
;گويا سايت ;زوال به رو فرهنگي شست ضرب ;همايون داريوش _ 6
ص 4 همانجا ، ;همايون داريوش _ 7و 8
ص 465 فولادوند ، عزتالله ترجمه ;فرازان برج ;تاكمن باربارا _ 9
5 نامشروع رابطه
ديگران هزينه به پايگاه تاسيس
رهنمايي جمال محمد
:ميكند تاييد را موضوع اين پهلوي رژيم در اسرائيل اطلاعاتي فعاليتهاي نوع به نگاهي
اطلاعات بايد ما":ميگفت و ميكرد تلقي مهم بسيار را مرزي برون اداره اسرائيلي ، استاد"
،(سينا صحراي خصوص به) مصر بر او تاكيد موقع آن در "باشيم داشته همسايه كشورهاي از دقيقي
و كشور امنيت سازمان آيا كه پرسيدم او از.بود سعودي عربستان و عراق اردن ، سوريه ، لبنان ،
توضيح چنين را علت و !كاملا داد جواب است؟ بوده موفق اسرائيل در خارجي اطلاعات سازمان
آمريكاي و شرقي اروپاي در خصوص به بودند ، پراكنده مختلف كشورهاي در چون يهوديان:داد
زمينههاي در كشورها اين در توانستند يهوديان از بسياري جمله واز كردند زيادي ترقي شمالي
به كل رئيس جانشين يا و كل رئيس ردههاي در حتي اطلاعاتي حساس مشاغل و كنند رشد اطلاعاتي
اسرائيل كشور كه زماني.بيابند كامل تسلط خود اطلاعاتي حرفه به ترتيب اين به و بگيرند دست
جديدالتاسيس تشكيلات در داشتند ، اطلاعاتي مشاغل كشورها اين در كه افرادي كليه شد ، تاسيس
از اسرائيل امنيتي و اطلاعاتي سازمانهاي ترتيب بدين.شدند گمارده مشاغل همان در اسرائيل
".داشت مناسب آموزش و سازمان فعاليت ، اول روز همان
تا شد تاسيس طاغوت رژيم هزينه به و ايران خاك داخل در اسرائيلي پايگاههاي اساس همين بر
همكاريهاي بخش مهمترين همكاريها از بخش اين.بپردازد اسرائيليها براي اطلاعات كسب به
پايگاهها اين فعاليت نحوه درباره فردوست.ميشد محسوب اسرائيل و مخلوع شاه اطلاعاتي
اكثر و بود عربي كشورهاي و عراق ايران ، در اسرائيل مرزي برون پايگاههاي هدف":ميگويد
شروع بهرهبرداري مرحله كامل آموزش از پس و ميكردند استخدام پايگاه سه اين را مامورين
مامور تعدادي شد موفق خوزستان پايگاه ولي بودند ، عراقي پايگاهها مامورين اكثر.ميشد
به و استخدام نيز را سعودي عربستان از افرادي حتي و امارات اميرنشينهاي و بحريني و كويتي
و كويت از حدي تا و عراق از لازم اطلاعات كليه پايگاه سه اين از كه طوري به.گمارد كار
بود ، عراق كار شروع در اسرائيليها منظور البته.ميشد جمعآوري سوريه و عربستان و امارات
يك.داد قرار پوشش تحت نيز را فوقالذكر كشورهاي كه شد زياد حدي به امكانات تدريج به ولي
به نيز نسخه يك و شد داده تحويل ساواك دوم كل اداره به شده جمعآوري اطلاعات كليه از نسخه
".شد ارسال اسرائيل به سرعت
پاسخ فردوست ميكنند؟ غفلت مهمي موضوع چنين از اطلاعاتي دستگاه يك مسئولين كه است چگونه
قائم) كيا علوي سرتيپ رفتم ، ساواك به در 1340 كه زماني":ميدهد گونه اين را سوال اين
داده اجازه محمدرضا گفت و كرد معرفي من به را نيمرودي يعقوب نام به فردي (ساواك سابق مقام
و داشت دومي سرهنگ درجه نيمرودي.نمايد اطلاعات تبادل و باشد داشته رابطه ساواك با او كه
همكاري از تشكر ضمن و آمد من ديدن به بعد ماه يك او.بود اسرائيل مخفي سفارت اطلاعات رئيس
مبلغ پاكت در كه ديدم.داد من به پاكتي (هشتم و سوم دوم ، كل اداره) ساواك كل ادارات برخي
:داد پاسخ چيست؟ مبلغ اين پرسيدم او از.است نقد وجه (تومان هزار يا 60) تومان هزار 80
در ساواك كه هزينههايي بابت علويكيا سرتيپ به مبلغ اين هرماهه مرزي برون همكاري بدو از"
نزد فعلا":گفتم و دادم پس او به را پاكت "!ميگردد پرداخت ميشود ، متحمل همكاري اين
.كرد خداحافظي و گرفت پس هم او "نمايم مطرح را موضوع و ملاقات علويكيا با تا باشد خودتان
سه اسرائيليها كه است مدتي":گفت.پرسيدم را جريان و كردم ملاقات علويكيا سرتيپ با
اين از ساواك كه هزينههايي بابت و كردهاند احداث ايران جنوب و مغرب در مرزي برون پايگاه
سر هزينههاي مسئول به كه ميپردازند ساواك به را مبلغ اين ماهه هر ميشود ، متحمل بابت
خانه اجاره ديگر داده را پايگاه سه اين ايجاد اجازه ساواك اگر گفتم ".ميشود داده ساواك
هر در اينها و نيست ساواك مركزي ستاد با كه تسهيلات ساير و غذا تهيه و اسرائيلي پرسنل
را مربوطه هزينه و آورد فراهم را تسهيلات ميتواند منطقه آن ساواك رئيس هستند كه محلي
اجازه بابت كه است اين مثل ساواك قائممقام به نقد وجه پرداخت كه حالي در.بدهند خودشان
.بدانيد مصلحت طور هر":گفت علويكيا.ميدهند رشوه ساواك عالي مقام به پايگاه سه ايجاد
نيمرودي و شد منتفي پول مسئله ترتيب اين به "!است صحيحتر شما پيشنهادي حل راه ظاهرا
معتضد ، زياد احتمال به ولي نبود ، حرفها اين اهل روان پاك.نكرد باره اين در بحثي هيچ ديگر
با علويكيا اتفاق به هفتم ، و دوم اداره يعني بود ساواك خارجي اطلاعات قسمت رئيس كه
".ميكردند تقسيم خود بين را مبلغ اين و شده معامله وارد نيمرودي
و حساسترين در توانست زيرا بود ارزش با بسيار اسرائيل براي اطلاعاتي همكاري اين نتيجه
اما.آورد دست به خود بالقوه دشمنان از را ارزشمندي اطلاعات خود ، تاريخ مقاطع بحرانيترين
كه همسايگاني از شدن دور و منطقه در بدنامي جز چيزي مخلوع شاه براي همكاري اين نتايج
از همكاريها از فصل اين پايان.نداشت باشد ، داشته پايدارتر روابطي آنها با ميتوانست
سالهاي حدود تا اسرائيلي پايگاههاي":ميگويد باره اين در فردوست بود ، جالبتر همه
چون كه كردند اعلام سپس و دادند ادامه خود فعاليتهاي به ايران در 1345_ 1346
ساخته شبكههاي و ميكنيم منتقل اسرائيل به و تعطيل را پايگاهها شده ، كامل اطلاعاتمان
پايگاه سه اسرائيليها ترتيب بدين.شد خواهد هدايت اسرائيل از مستقيما نيز ايران در شده
و مامور حداقل 300 و) بود ، شده ايجاد سالها اين طي كه را شبكههايي و برچيدند را فوق
ادامه خود تماس به اسرائيل مرزي برون طريق از و كرده حفظ خود براي را (داشت زبده سرمامور
انگليس و آمريكا سرويسهاي از پس اسرائيل اطلاعاتي سازمان محمدرضا دوران در".داند
كمنظير جهان شايد و منطقه كشورهاي ساير در فعاليت اين و بود ايران در سرويس فعالترين
توسط عمدتا (عربي كشورهاي با رابطه در) ايران مرزي برون امكانات واقع در امابود
تل به را عظيم شبكه اين كليه هدايت بعدا آنها و شد جذب اسرائيل مرزي برون پايگاههاي
.نشد ساواك نصيب چيزي و كردند منتقل آويو
سياست ديگر جنس
فاميلي گردش
نمازيخواه سحر
مردان از يكي چتر با هنوز.است سنتي و فاميلي شدت به هم امروز ايران زنان سياسي فعاليت
تولد اجازه مردان اين دوشادوشي يمن به و ميشوند سياست عرصه وارد خانواده ، و فاميل سياسي
.مييابند را صحنه در بقا و
به نگاهي با.برويم سنتي كاملا جمعيتهاي و احزاب سراغ ادعا اين اثبات براي نيست لازم
كه _ را فاميلي گردش اين نيز ايران امروز سياسي حزب پرطرفدارترين و مدرنترين زنان فهرست
;ميبرد سال 1228 به را شما كه تماشايي.كرد خواهيد تماشا _ نيست آن از هم گريزي البته
(آبادي نجم هادي شيخ دختر) آغابيگم بانو رياست با كه انجمني "وطن مخدرات انجمن" تشكيل سال
زنان جمعيت" خود دل در و كرد كار به آغاز "استقلال يا مرگ يا" شعار و زن حمايت 60 با و
.داد پرورش را "تهران طلب مشروطه
كه] "وطن مخدرات انجمن" و "اسلامي ايران مشاركت جبهه" زن اعضاي فهرست در كليدي واژه سه
[ميشود آورده مثال اين در است ايران زنان سياسي تشكلهاي نخستين از يكي كه اين صرف به
."...مادر" ،"..خواهر" ،"...همسر" ;ميشود تكرار عينا
و "كنند آغاز" بتوانند تا باشد ايران سياسي زنان سر بر بايد هميشه مردانه چتر اين گويي
شكل به هم امروز ميشد كشيده زنان سياسي فعاليت براي پيش سال دويست كه چارتي."بمانند"
:كنيد مقايسه مشاركت حزب زنان با را وطن مخدرات انجمن زنان نسب.است باقي خود
ميكده ، مهديخان دكتر مادر ميكده ، سليمانخان ميرزا همسر ;وطن مخدرات انجمن عضو زنان
خوشنويس ، كاظم ميرزا همسر اعتلاالملك ، همسر رشتي ، كاظم سيد همسر المتكلمين ، ملك همسر
...و اورنگ الملك شيخ خواهر تنكابني ، سپهسالار دختر افخم ، سردار دختر السلطنه ، صديق همسر
موسوي ، ميرحسين خواهر راد ، شكوري علي خواهر ميردامادي ، محسن همسر ;مشاركت حزب عضو زنان
سيد همسر امينزاده ، محسن همسر خوئيني ، موسوي سيدمحمد دختر آقاجري ، هاشم خواهر
...و عبادي رحيم همسر شريفزادگان ، محمدحسين همسر مصطفيتاجزاده ،
همسر با ازدواج از پيش برديم نام كه زناني همين از بسياري كرد كتمان نميتوان حال عين در
چنانكه.كردند تجربه را انقلاب از پيش روزهاي سهمگينترين در سياسي فعاليتهاي خود ،
محسن نام كرد ، شركت آمريكا سفارت تسخير در (ميردامادي محسن همسر) مجردي زهرا كه روزهايي
سياسي مبارزات (رجايي شهيد همسر) صديقي عاتقه كه زماني يابود نشنيده نيز را ميردامادي
پشتوانهاي و ستون خود ازدواج ، از پس بلكه رجايي شهيد حضور واسطه به نه كرد ، آغاز را خود
.شد نامدار مرد اين براي محكم
كه زناني.كرد متوجه حزب اين زن اعضاي به را نگاهها پيش از بيش مشاركت جبهه سوم كنگره
در نيز حزب دبيركل حتي و داشتند تاكيد مركزي شوراي در زنان عضويت براي سهميهبندي بر
نامزد ميان 7 از نهايت در ولي كرد تاكيد مركزي شوراي در زن حداقل 5 حضور بر كنگره سخنراني
.يافتند راه مركزي شوراي به عليالبدل عضو عنوان به زن يك و اصلي عضو عنوان به نفر زن ، 2
بهار ابتكار ، معصومه رفيعي ، فاطمه دستغيب ، گوهرالشريعه صديقي ، عاتقه كه تابستان 1377 از
و شدند دعوت مشاركت جبهه موسسان هيات در حضور براي شجاعي زهرا و راكعي فاطمه فيروزآبادي ،
شكوريراد ، صديقه احمدينژاد ، زهرا كه آذرماه 1377 در 10 مشاركت موجوديت اعلام از پس
پروين محتشميپور ، فخرالسادات ماشيني ، فريده منصوري ، مليحه مجردي ، زهرا حقيقتجو ، فاطمه
را همفكر زنان ديگر كمكم و كردند پيگيري را حزب اجرايي تداركات آقاجري زهره و كريمزاده
از پس كه بود حزب دل در بانوان كميسيون تشكيل آن و شد پيگيري برنامه يك طلبيدند ، حضور به
.شد تصويب (حزب سياسي دفتر زيرنظر) زنان كميسيون عنوان با كميسيوني تشكيل سال پنج
تشكيل مورد در آن از پيش و مركزي شوراي در زنان سهميه سر بر سوم كنگره در كه بحثهايي
و رفت پيش مشاركت زنان توسط "ايران زنان حزب" تشكيل شايعه تا شد مطرح مشاركت زنان كميسيون
مقابل در مشاركت زنان سوي از تهديدي و واكنش به راست جناح به منتسب روزنامههاي در حتي
با "مجردي زهرا" اما.شد تفسير حزب زنان بيشتر سهمخواهي و فعاليت براي حزب مردان مقاومت
:ميگويد دارد ، حضور مشاركت حزب از زني "ايران زنان حزب" تاسيس در كه خبر اين تكذيب
حضور براي مقاومتي تنها نه كه آن ضمن شده ، تصويب سوم كنگره از پيش زنان كميسيون تشكيل"
جديتري تامل با حزب مسئولان سوم ، كنگره از پس بلكه ندارد وجود مركزي شوراي در زنان بيشتر
اختصاصي ، جلسهاي تشكيل با و شد قدم پيش كل دبير حتي و ميكنند نگاه زنان بيشتر حضور به
با او ".كرد جمعآوري حزب زنان از مستقيما را مهم اين براي مختلف راهكارهاي پيشنهاد
عرصه مشاركت زنان":ميكند تاكيد مشاركت حزب منطقهاي شوراهاي در زن عضويت 28 اعلام
احساس موازي حزبي تشكيل به نيازي و دارند خود حزب چارچوب در را نظرشان مورد فعاليت
و زنان سياسي فعاليت ايران ، در احزاب فعاليت مهجوري نسبت به":است معتقد او ".نكردهاند
در مردان همياري و زنان خود پيگيري حال عين در.شود آسيبشناسي بايد نيز احزاب در حضورشان
".بخشد تسريع را غلط فرهنگ اين زدودن ميتواند زنان مشاركت فرهنگ تعميق
همچنان جوانترها اما نيست خبري آشكار فعاليتهاي در حزب موسس هيات عضو زنان از هماكنون
سطح در خود فعاليتهاي گستردن براي و ميكنند پيگيري حزب خارج و داخل در را خود مطالبات
باكفايتي زنان" معتقدند آنها.اميدوارند شهرستانها در مشاركت عضو فعال زنان حضور به كشور
نظر بهآورد فراهم آنها براي بيشتري مشاركت زمينه ميتواند حزب كه هستند شهرستانها در
گردش كمكم كشور در موجود فرهنگ رغم به كه رسيدهاند نتيجه اين به مشاركت حزب زنان ميرسد
حزب پايتخت ، از دور غيرفاميل كفايت با زنان دعوت با و كنند كمرنگ را فاميلي و سنتي قدرت
از ديگري دسته از دعوت روز حال هر بهبگذارند نمايش به گستردهتر و دگرپذيرتر را خود
زدوده اندكي "فاميلي حزب" اتهام چهارم كنگره از پيش تا شايد.نيست دور خيلي غيرفاميل زنان
.شود
|