دارويني معرفتشناسي استقراو پوپر ،
زور و اخلاق
كلارك مطالعات
دارويني معرفتشناسي استقراو پوپر ،
استراتژيهاي ميان كه ميشود متذكر پوپر
ارگانيزمها انطباقپذيري قابليتهاي با علم پيشرفتدر
است شباهتبرقرار رفتاري و ژنتيكي ترازهاي در |
|
مينيستر وست دانشگاه فلسفه استاد عليپايا با گفتوگو
را خود كارشناسي درجه اواست انگلستان مينيستر وست دانشگاه در فلسفه استاد عليپايا ،
رشته در را خود ارشد كارشناسي درجه و شريف صنعتي دانشگاه از الكترونيك برق رشته در
از و بوده مشغول علم فلسفه تحصيل به هم انگلستان در.است گرفته تهران دانشگاه از فلسفه
هم علاقهاش مورد فيلسوف و است علم فلسفه او پژوهش حوزه.است گرفته فلسفه دكتراي آنجا
كه مراسمي در و آمده ايران به اخيرا او.("پاپر" او خود تلفظ با يا) پوپر رايموند كارل
گزارش.است كرده سخنراني هم شده برگزار فلسفه و حكمت انجمن در پوپر بزرگداشت مناسبت به
:خواندهايد صفحه همين در گذشته پنجشنبه را مراسم آن
رزاقي مهدي _ ابك حميدرضا:گفتوگو
دعوا.بود استقرا مسئله منطقي ، پوزيتيويستهاي با پوپر نزاع محلهاي مهمترين از يكي *
و نه يا هست نتيجه به منتج ميپندارند ، بسياري كه گونه آن استقرا آيا كه بود اين سر بر
بود ، كرده ابداعش ميل استوارت جان كه استقرايي ، منطق نام به چيزي اساسا آيا طرفي از
با تفاوتي چه مسائل اين در پوپر موضع.نه يا بگشايد علم روش مشكل حل از گره ميتواند
داشت؟ اثباتگرايش همتاهاي موضع
در منطقي (تجربهگراي يا) پوزيتيويست فلاسفه و پوپر تفاوتهاي اساسيترين از يكي
تجربهگرايان برايداشتند نظر در فلسفي كاوشهاي براي آنها از يك هر كه بود موضوعي
رهگذر از داشتند وظيفه فلاسفه و بود علم زبان فلسفي ، كاوشهاي اصلي موضوع منطقي ،
در مفهومي روشنگريهاي به علمي ، نظريههاي (نحوي) زباني ساختار در منطقي بررسيهاي
با گزارهها اين رابطه نظريهها ، تاييد در مشاهدهاي گزارههاي نقش نظير مسائلي خصوص
متافيزيكي) غيرعلمي گزارههاي از (تجربي معنادار) علمي گزارههاي تفكيك نظري ، گزارههاي
از مستقل واقعيت فلسفي كاوشهاي اصلي موضوع پوپر ، نظر دربپردازند امثالهم و (اخلاقي -
آن حوزه در اعتباري به نيز شناسايي فاعل اين خود زبان و ذهن البته كه بود شناسايي فاعل
در او كه داشت بر در را نتيجه اين پوپر براي واقعيت ، به زبان از توجه عطفميگرفت قرار
به زباني بحثهاي عوض به و كند اتخاذ رايج رهيافت از متفاوت رهيافتي مطروحه ، مسائل قبال
.بپردازد بنيادي و جوهري بحثهاي
دغدغههاي از متفاوت پوپر توجه مورد مسائل هم كه ميشده باعث مطمئنا تفاوت اين *
به توجهات اين از هم متفاوتي نتايج متفاوتش ، رهيافت خاطر به هم و باشد پوزيتيويستها
نيست؟ طور اين.بيايد بار
وثيق ارتباط به (متافيزيسين) بعدالطبيعه ما متاله يك مقام در او.است طور همين بله ،
او.ميپرداخت متافيزيكي مباحث به منظر اين از و داشت باور متافيزيك و تجربي علم ميان
قلمرو سه براي آن در كه كرد مطرح را جهان سه نظريه (انتولوژيست) وجودشناس يك مقام در
دو ميان تعامل از حاصل معرفتي محصولات و آدميان ، اذهان ;طبيعت عالم:بود قايل واقعيت
در همچنين او (بود برگزيده و 2 جهان 1 دو برابر در را جهان 3 نام آن براي كه) اول قلمرو
در آدمي معرفتي محصولات اين نقادانه بررسي به (اپيستمولوژيست) شناختشناس يك مقام
هنر در خواه و فلسفه مختلف شعبههاي خواه تجربي ، علم حوزه در خواه گوناگون ، حوزههاي
.داشت علاقه
شد؟ كشيده استقرا مسئله به پوپر پاي كه شد چه *
مطرح پوپر براي بيستم قرن آغازين دهههاي در كه اساسي پرسش دو معرفتشناسي ، حوزه در
تكاپوي فرآوردههاي انحاي ديگر از علمي معرفت تفكيك چگونگي به بود مربوط يكي بود شده
داده نشان هجدهم قرن در درخشان استدلالي با هيوم.بود استقرا مسئله ديگري و آدمي ، ذهني
آينده براي راهنمايي عنوان به شدهاند مشاهده گذشته در كه اموري از نميتوان كه بود
دست به خرسندكننده راهحلي مسئله دو اين براي نتوان اگر كه بود معتقد پوپر.كرد استفاده
.شد عقلانيت عدم تسليم ميبايد صورت آن در آورد
ما جانب از كه است كوششي تجربي علم كه آنجا از كه بود آن نخست مسئله براي او راهحل
اين تمييز ملاك ميگيرد ، صورت آن درباره اول مرتبه معرفت كسب و طبيعت عالم شناسايي براي
يا و نيستند طبيعت عالم درباره بالذات و اولا يا كه معارفي انحاي ساير از را معرفت نوع
.كرد جستوجو تمايز همين در ميبايد ندارند ، را آن درباره اول مرتبه معرفت توليد دعوي
ارائه زمينه اين در كه گزارشي اگر بنابراين و دارند سروكار طبيعت عالم با طبيعي علوم
پوپر اينجا از.سازد آشكار را نادرستي اين ميبايد طبيعت عالم خود باشد ، نادرست ميدهند
دعاوي":كرد پيشنهاد معارف ديگر از طبيعي علوم تفكيك براي را ابطالپذيري مشهور ملاك
".هستند تجربي ابطال قابل عليالاصول (تجربي) طبيعي علوم
با پوپر آيا.استقرا مسئله يعني بپردازيم ، دوم مسئله به بيشتر داريم قصد اينجا در ما *
بود؟ موافق استقرا بر مبتني استدلالهاي نبودن منتج مورد در هيوم استدلال كليت
كه معرفتي يعني استقرايي ، معرفت كه پذيرفت در را هيوم نظر پوپر استقرا مسئله خصوص در
موارد به آن تعميم و نمونهها از محدودي شمار در تجربي ، موارد مشاهده براساس صرفا
به را استقرا از استفاده كه هيوم برخلاف اما.نيست شدني موجه ميآيد ، دست به نامحدود ،
معرفت مشخصه مهمترين ترتيب اين به و ميداد ارجاع افراد رواني جنبههاي و روحي عادات
استقرا مشكل حل براي را انقلابي رهيافتي ميبرد ، بين از را آن بودن عيني يعني تجربي
.كرد پيشنهاد
بود؟ چه پوپر راهحل *
نام به منطقي اساسا - 2;نيست استقرايي اساسا علمي معرفت - كه1 كرد اعلام پوپر
و نظريه يك مقدمات ميان رابطه باب در منطقي بررسيهاي همه:ندارد وجود استقرايي منطق
شدني موجه اساسا علمي معرفت - 3;ميرسد انجام به قياسي منطق از استفاده با آن نتايج
از علمي معرفت - 4;نيست (بازگرداند يقيني و قطعي مباني به را آن بتوان كه معني اين به)
مختلف بخشهاي عملكرد و ساختار چگونگي درباره) نظريهها و فرضها و حدسها ارائه رهگذر
ساخته بر صرفا محصولاتي كه) نظريهها و فرضها و حدسها اين ابطال براي تلاش و (طبيعت
كه است دقيقي جنبه حاوي اخير نكته.ميكند رشد (هستند شناسايي فاعل ذهن خلاق تخيل
به نسبت معرفت رشد پوپر ، نظر از.ميشود پوپر ديدگاه فهمي كژ موجب آن به نسبت بيتوجهي
عالم شناخت براي شناسايي فاعلان.آن به نسبت معرفت مطلق نه و است اهميت حائز عالم
معرفت اين كه است اين مهم.ندارد چنداني اهميت جهان ، به ما معرفت صرف خوديعني پيرامون
خود پيرامون عالم شناخت براي فاعلانشناسايي.كند تصحيح را قبلي خطاهاي و كند رشد
ارائه آن اجزاي عمل نحوه و عالم ساختار خصوص در نظريههايي و فرضيهها و حدسها مستمرا
:ميآورند وجود به را كلي فهرست دو هم برروي نظريهها و فرضيهها و حدسها اين.ميكنند
و حدسها و فرضيهها حاوي فهرستي و نادرست نظريههاي و حدسها و فرضيهها حاوي فهرست
از است عبارت شناسايي فاعلان وظيفهاست نشده آشكار هنوز آنها نادرست كه نظريههايي
ارائه كه نظريههايي و حدسها و فرضيهها نقايص و نادرستي ساختن آشكار براي مجدانه تلاش
و نظريهها اين نتايج تجربي بررسي و تكرارپذير آزمونهاي رهگذر از امر اين.دادهاند
كه زماني تا نظريهها و حدسها قبيل اين از يك هر.ميرسد انجام به فرضيهها و حدسها
ميمانند باقي نشده ابطال نظريههاي فهرست در باشند ، نشده ابطال ما مجدانه تلاش عليرغم
در كه آنچه.است مجاز عقلا است ، حاصل برايشان صفت اين كه مادام آنها از ما بهرهگيري و
موجود فهرست اين در كه آنچه از است عبارت ميشود ، ناميده "تجربي معرفت" زماني مقطع هر
و احتمالاتي نظريههاي علمي نظريههاي از بسياري كه نكته اين به توجه با پوپر ، است
احتمالات گرايشي نظريه به موسوم نظريهاي است ، آماري
پوپر.است عينيگرايانه نظريهاي كه كرد پيشنهاد را propensity theory of probability
معيار از كه ميآمد پديد امكان اين آن مبناي بر كه كرد پيشنهاد روشي حال عين در
ملاك بنابراين و گرفت بهره احتمالاتي گزارههاي خصوص در شرايطي ، رعايت با ابطالپذيري ،
اهميت حائز نكته.داد قرار استفاده مورد نيز قلمرو اين در را پوپر نظر مورد بودن علمي
گزارههاي مورد در ابطالگرايي روش كاربرد براي پوپر پيشنهادي شيوه آنكه خصوص اين در
از مستقل صورت به و پوپر جانب از پيشنهاد اين عرضه با همزمان تقريبا نحو به احتمالاتي
سطح در اكنون هم و شد پيشنهاد آمار و احتمالات سرآمد متخصصان از وسيلهشماري به وي ،
پژوهش آماري علوم حوزه در كه رياضيداناني نيز و دانشمندان استفاده مورد گستردهاي
.دارد قرار ميكنند ،
ارائ در سعي كه هستند هم دانشمندان از ديگري عده خوب اما كرديد ، اشاره مهمي نكته به *
مثلا ;دارند احتمالاتي رويكردهاي از استفاده با استقرا ، از شده بازسازي روايت يك
چيست؟ تلاشها اين با پوپر نسبت.بيزيني رهيافت
احتمالاتي رويكرد از استفاده با استقرايي رهيافت احياي براي كه تلاشهايي خصوص در
پوپر كه است ضروري نكته اين تذكر پوپر ، ديدگاههاي با آنها ارتباط و گرفته صورت بيزيني
صادق نيز خويش آراي مورد در علوم روش نيز و معرفت ماهيت درباره را خود نظريههاي
و حدسها زمره در را خود فلسفي و متدولوژيك آموزههاي او ديگر عبارت به.ميدانست
آن بخصوص) آن مختلف جنبههاي و واقعيت فهم براي كه ميكرد قلمداد مدلهايي و فرضيهها
را آنها اعتبار اين به و شده پيشنهاد (ميشود نموده سه جهان و يك جهان در كه گونه
نظريههاي و فرضيهها و مدلها با تعويض قابل و (عقلاني نقادي رهگذر از) ابطالپذير
محسوب معرفت در پيشرفت نوعي را زمينه اين در موفقيت نوع هر و ميآورد شمار به بهتر ،
.ميكرد
آنها برابر در پوپر موضع و بيزيني رهيافتهاي مورد در پرسش به ميتوان توضيح اين با
نتيجه در و معرفت بيشتر چه هر كردن عيني بر تاكيد دليل به پوپر كه داد پاسخ گونه اين
ذهنيگرايانه صبغه كه آنچه هر با ابطالكننده ، نقدهاي يا آزمونها معرض در آن دادن قرار
شخصي عقلاني باور درجه مبناي بر احتمالات در بيزيني رهيافت كه آنجا از.بود مخالف داشت
سختي به آن با پوپر ميآيد ، شمار به سوبژكتيو اعتبار اين به گرفته ، شكل شناسايي فاعل
آن متقابلا.كند آشكار عقلاني نقاديهاي رهگذر از را آن ضعف نقاط ميكوشيد و بود مخالف
نقاط ميكوشيدند بودند علاقهمند احتمالات در بيزيني رهيافت به كه پوپر منتقدان از دسته
تاييد مهم بحث اختلاف موارد قبيل اين از يكي.سازند مشخص را او احتمالاتي رهيافت ضعف
از اعم استقراگرايان ، توجه مورد سخت كه بود مويد بينههاي پرتو در علمي نظريههاي تجربي
حال عين در و غيرپوزيتيويست استقراگرايان يا و منطقي (تجربهگرايان) پوزيتيويستها
.بود بيزيني رهيافتهاي به علاقهمند
كرده روشن او.بود كرده روشن را تجربي ، تكليفش تاييد بحث مورد در قبلا كه اماپوپر *
هيچ بينات اين و كرد استفاده نظريهها ابطال براي ميتوان تنها تجربي بينات از كه بود
.نميكنند نظريهها اثبات به كمكي
كه شدند مدعي احتمالاتي رهيافتهاي از بهرهگيري با استقراگرايان اما است ، درست
تاييد درجه اين بيزينيها نظر در.ميبرد بالا را نظريه تاييد درجه مويد تجربههاي
در پوپر.نظريه اعتماد قابليت يا صدق به فاعلشناسايي عقلاني باور درجه با بود معادل
نشان براي عيني ملاك كوشيد تجربي تاييد برابر در تجربي تقويت تازه مفهوم معرفي با پاسخ ،
(نشده ابطال لحظه اين تا معرفتهاي فهرست در) نظريه موقعيت تحكيم در مويد بينه نقش دادن
بسياري غفلت مورد كه كرد اشاره مهمي نكته به بار نخستين براي حال عين در او.دهد ارائه
درجه و نظريه يك احتمال درجه ميان اينكه آن و بود شده واقع دانشمندان و فيلسوفان از
ازاي به ميتواند تجربي تقويت درجه كه حالي در و دارد وجود تفاوت آن ، تجربي تقويت
ميآيد ، بيرون پيروزمندانه آن ابطال براي ما جدي و سخت تلاشهاي از نظريه كه مواردي
در پوپر.ميماند باقي صفر همواره عام و كلي نظريه يك احتمال درجه يابد ، افزايش
پوپر بيزيني منتقدان از برخي و گرفت بهره احتمالات منطقي تفسير نوعي از خود استدلال
قابل كرده اخذ پوپر كه نتيجهاي رهيافت ، اين دروني ضعفهاي دليل به كه دادهاند نشان
كه تازهاي پيشرفتهاي از بهرهگيري با پوپر ، شاگردان از برخي آنكه طرفه اما.نيست قبول
افزايش عدم خصوص در پوپر نظر كه ساختهاند روشن پيوسته ، ظهور به بيزيني رهيافت در
شده مدلل مبانياي از استفاده با پوپر نظر صحت ديگر ، عبارت به !است موجه نظريه احتمال
در و اخير دهه چند تحولات از كه توجهي درخور نكته !بوده او خود مخالفت مورد شدت به كه
بيزيني رهيافتهاي موافقان و احتمالات به عينيگرايانه رهيافتهاي مدافعان ميان نزاع
حاوي كه پلوراليستيك و كثرتگرايانه رهيافت نوعي كه بوده جنبه اين به توجه شده ، حاصل
مشكلات به پاسخگويي عهده از ميتواند بهتر است ذهنيگرايانه و عينيگرايانه جنبههاي
آنچه كه نظرند اين بر انديشوران عموم تقريبا امروزه نيز استقرا مسئله خصوص دربرآيد
در اما.است "درست" گذارده ، صحه آن بر پوپر و كرده مطرح استقرايي معرفت خصوص در هيوم
.است باقي صاحبنظران ميان اختلافنظر نه يا دارد وجود استقرايي منطق آيا كه خصوص اين
مورد بايد كه نكتهاي استقرايي منطق مورد در كه دعويند اين بر استقرايي منطق مدافعان
آن و ميشود رعايت قياسي منطق مورد در كه است نكتهاي همان مشابه دقيقا گيرد قرار توجه
نه و قياسي استنتاجهاي ماهيت به مربوط است خاصهاي قياسي ، استدلال بودن سازگار اينكه
اينكه اما است سازگار استدلال ساختار نيز استقرايي منطق مورد در.آنها از حاصل نتايج
بودن سازگار براي كه داده نشان هيوم.است ديگري امر نه ، يا است درست حاصله نتايج آيا
مورد زمينه اين در اضافي فرض يك و نميكند كفايت تجربي اطلاعات صرف استقرايي ، استدلال
به قبل دهه چند رهيافتهاي به نسبت البته كه بيزيني ، تازه رهيافتهاي مدافعان.است نياز
شده ، پذيرفته آن در كه مفروضاتي با احتمالاتي رهيافت نوع اين مدعيند ، شده ، پختهتر مراتب
.ميدهد ارائه را استقرايي سازگار منطق يك
مردود صددرصد علمي ، روش در را استقرا نقش همچنان عمر آخر تا او آيا چطور؟ پوپر خود *
ميدانست؟
و مورد يك در تنهاميدانست مردود علمي معرفت كسب در را استقرا نقش عمر آخر تا پوپر
فرض اين از" كه ميكند اشاره نكته اين به "حقيقت به تقرب" مفهوم توضيح در پانوشتي در
ما به تجربي علم كه است چيزي مشابه جهات برخي از ناشناخته ، چند هر واقعيت ، كه رئاليستي
سير حقيقت به بيشتر تقرب سمت به تجربي علم كه فرض اين از ديگر عبارت به يا ميگويد ،
شاگردان از يكي اما ".شود استشمام استقراگرايي خفيف بسيار رايحه نوعي است ممكن ميكند ،
زمينه اين در پوپر كه كوچكي امتياز كه شده متذكر استاد ديدگاه از دفاع در پوپر سرشناس
هر از بينياز نظامي همچنان پوپر فكري نظام و نداشته موردي داده ، استقرا طرفداران به
از واقعيت اينكه گفت ميتوان پوپر ، نكته توضيح در آنكه كما ;است استقراگرايانه فرض نوع
علم كه است اموري از نتيجهاي خود ميگويد ما به تجربي علم كه است چيزي مشابه جهات برخي
تاوان آن براي بايد مرحله هر در علم كه باشد اضافي تكليفي آنكه نه ميآموزد ما به تجربي
.بپردازد
وجود توجهي جالب نكته خطا حذف و آزمايش حدس ، همان يعني پوپر ، علمي - روش بحث مورد در *
حذف و نوع در تغييرات:دارد تكامل مورد در داروين نظر به زيادي شباهت روش ايندارد
.ميخواند "داروينيست" را خود نظر اين از پوپر حتي.قويترها ماندن باقي و ضعيفتر انواع
معناست؟ چه به پوپر بودن دارويني
و شباهتها به چارچوب اسطوره كتاب نخست مقاله در جمله از مختلف مواضع در پوپر
كه ميشود متذكر جمله از و ميكند اشاره داروين تطور نظريه با خود رهيافت تفاوتهاي
ترازهاي در ارگانيزمها انطباقپذيري قابليتهاي با علم در پيشرفت استراتژيهاي ميان
و ميكند تاكيد آن بر پوپر كه مهمي بسيار نكته.است برقرار شباهت رفتاري و ژنتيكي
هر در كه است آن بودهاند ، بيتوجه بدان اسلافش از بسياري و داروين كه ميشود ، يادآور
ميگيرند نشات درون از كه آموزههايي مبناي بر تحولات ژنتيكي ، و رفتاري علمي ، تراز سه
داده سامان محيط در كه آزمونهايي به توجه با خطا حذف كه معني اين به.ميرسند انجام به
هستومندها اين درون از آزمونها اين با برخورد نحوه اما ميگردد ، امكانپذير ميشوند
پيشرفت اصلي تفاوت اما.مييابد تحقق خطا ، حذف طريق از نيز پيشرفت و رشد.ميشود هدايت
سطح در هدفمند احيانا حركتهاي و ژنتيكي سطح در بختكي الله جهشهاي با علمي تراز در
از جهان 3 ، در پوپر اعتقاد به كه است نظريههايي نقادي براي آدميان توانايي در رفتاري ،
.كنند ابراز نظر آنها درباره ميتوانند همگان و برخوردارند عيني وجودي
است پوپر مخالفان سرسختترين از شايد كه كوهن ، توماس.دارد وجود هم عجيب نكته يك اما *
تكامل به را علمي تئوريهاي تحول علمي انقلابهاي ساختار كتابش ، مهمترين انتهاي در نيز
به هم كواين حتي است؟ كرده اتخاذ را ديدگاه اين موضعي چه از او.ميكند تشبيه دارويني
.بگوييد هم او درباره.است قائل علمي معرفت رشد و جانداران تكامل ميان به تشابه
پوپر كه است منزلتي در دارد وجود كوهن تامس با پوپر تطوري رهيافت در كه مهمي اختلاف
در بخصوص) معرفتي تكاپوهاي جهتبخش و تنظيمكننده اصل يك منزله به "حقيقت" مفهوم براي
تخيل مدد به و افراد جانب از كه نظريههايي پوپر نظر از.است قائل (علمي معرفت حوزه
با سنخ هم علم ، در را ابداعگري فعاليت نوع اين پوپر) ميشوند ابداع آنان خلاق
كه شرطي به (ميآورد شمار به داستان ، و شعر و ادبيات و هنر عرصه در مشابه فعاليتهاي
موفقيتهاي تازه ، نكات توضيح بر علاوه كه ميشوند داده جاي بشر معارف گنجينه جزو
يعني خصلت ، اينكنند تبيين خوبي به طبيعت ، عالم توضيح در را پيشين موفق نظريههاي
موفق نظريه يك بودن نزديكتر نشانههاي از يكي امور ، موفقتر و بهتر چه هر تبيين قابليت
كوهن تامس.است طبيعت عالم واقعيت درباره جامع حقيقت كسب يعني نهايي ، هدف به جديد
از.نيست پايبند علمي نظريههاي غايت و هدف عنوان به "حقيقت" مفهوم به پوپر برخلاف
صورت به كه است بيولوژيك جهان در زنده موجودات تطور شبيه كاملا علم ، تطور او ، ديدگاه
به خاص ، مقصدي سمت به سير بدون و خودبهخودي و تصادفي جهشهاي مبناي بر و كور فرايندي
.ميرسد انجام
در كواين چند هر.نيست كلمه دقيق معناي به تطوري نظريه كواين ، شناسانه معرفت نظريه
تجربي و اول درجه معرفتهاي زمره در را معرفتشناسي كه رفت پيش آنجا تا حتي دورهاي
جمله از و تجربي ، علم دستاوردهاي اهميت بر را خود تاكيد ترتيب اين به و قرارداد
جمله از و زيستي علوم مختلف حوزههاي در تطوري رهيافتهاي كاربرد از حاصل يافتههاي
آن معرفت ، تطور مدل بر كلي طور به او چند هر و ساخت ، آشكار پيش از بيش ادراك ، روانشناسي
علاقه اما ميگذارد ، صحه ميشود ، اشاره بدان تطوري معرفتشناسي اصحاب ميان در كه گونه
بدان را خود تاليفات آخرين از يكي نام كه است پروژهاي معرفتشناسي حوزه در او اصلي
است تلاش در سرسخت تجربهگراي يك مقام در او ".تجربي دانش تا حسي تحريك از" يعني داده ،
به محيط طرف از كه حسي تحريكهاي قالب در علمي معرفت عظيم بناي همه چگونه دهد نشان تا
داراي و طبيعي ارگانيزمهاي آدميان كواين نظر در.است بازسازي قابل ميرسد ، آدميان
از البته ارگانيزمها اين.هستند دادهها اين زباني انتقال و پردازش و دريافت توانايي
بيش كواين براي اما دارند ، قرار تطور فرايند معرض در معرفت كسب حيث از جمله از و حيث هر
شيوهاي به معاني انتقال مسئله باشد ، توجه مورد تطوري نحو به معرفت رشد مسئله آنكه از
به صدق يا حقيقت به پوپر خلاف بر او حال ، عين در.است اهميت حائز عيني و رفتارگرايانه
ميآورد شمار به سيستمي درون را صدق و نميكند نظر زباني سيستمهاي از بيرون امري منزله
موفقيت در كه عالم ، صادقتر تبيين در نه را مختلف سيستمهاي فروتري يا برتري ملاك و
كوهن كه است امري اين و ميگيرد نظر در عمل اصالت و پراگماتيستي جنبه از كمتر يا بيشتر
.است شريك آن در او با نيز
منكر كواين و كوهن مانند چه و باشيم داشته حقيقت دغدغه و باشيم پوپري چه حال هر به *
به تكاملي معرفتشناسي كه باشيم نكته اين منكر نميتوانيم باشيم سيستمي برون صدقهاي
آخرين.است شدن همهگير و توسعه حال در گستردهاي نحو به معرفتشناسي ، از شاخهاي عنوان
است؟ بوده چه معرفت از شاخه اين شكلگيري در پوپر نقش كه است اين سوال
معرفتشناسي حوزه به غيرمتخصص علاقهمندان نيز و انديشوران توجه جلب در شك بدون پوپر
جوانتر پژوهشگران از بسياري براي زمينه اين در او آثار و است داشته مهمي نقش تطوري
شناسان معرفت توجه مورد پيش از بيش اكنون كه روندهايي از يكي.است بوده الهام منشا
شيوههاي و قواعد و مكانيزمها يافتن زمينه در تكاپو از است عبارت گرفته ، قرار تطوري
در تطور شيوههاي و مكانيزمها با روندها ، اين اساسي فرض بنابر كه فرهنگها ، تطور خاص
احيانا جوان پژوهشگران اين از برخي.دارد ملاحظه قابل تفاوتهاي طبيعي جانداران جهان
انسان جهان در معرفت رشد و طبيعي تطور مكانيزمهاي ميان پوپر كه شباهتهايي با است ممكن
نظريهها برخورد به ناظر كه او بحث از جنبههايي به بيشتر و نباشند موافق ميكند برقرار
از خالي احيانا جهان 3 وجودشناسانه موقعيت نيز برخي براي.كنند توجه است جهان 3 در
را آموزه اين نظري مباني كه بود خواهند درصدد يا نيز گروهها اين بنابراين و نيست ابهام
.كنند تعويض بديل نظريههاي با را آن يا و كنند ، تنقيح
زور و اخلاق
موزلي آلكس
بهلولي محسن:ترجمه
زور كاربرد
صلحطلب يك كه است مسئلهاي ديگري عليه زور كاربرد خشونت ، موضوعات با ارتباط در
(خود خودي به پيچيده مطالعاتي حوزه يك با همراه) زور كاربردبگيرد نظر در ميبايد
در.باشد فيزيكي محدوديت بسان قانوني محدوديت از متنوعي اشكال گيرنده بر در ميتواند
در زور كاربرد كه است ممكن صلحطلبان و هستند فردي حركت كردن محدود دنبال به دو هر واقع
فيزيكي آسيب آوردن وارد يا خشونت نيازمند زور كاربرد.نه يا و بپذيرند را مدني جامعه
توجيه پيرامون فلسفي بحث.است فاعل يك آزادانه فعاليت در تخلف نوعي متضمن بلكه نيست ،
ميتواند شرايطي هر در قانونشكني و تخلف اين مثال ، طور به آيا كه ميكند تامل تخلف ،
نوع هر كه شوند مدعي ميتوانند آنارشيستها برخي.نه يا باشد توجيهپذير يا مشروع
كردن محدود به نياز صلحطلبان اغلب كه حالي در است ، اخلاقيات مخالف نوعي به زور كاربرد
ممكن كه مسئلهاي.ميپذيرند را ديگران به رساندن آسيب از جلوگيري براي خطرناك افراد
از مردم محافظت ميان تمايزي بايد چرا كه است اين آيد وجود به متفكراني چنين براي است
ديگر عبارت به.باشد داشته وجود خطرناك ملتهاي دست از مردم محافظت و خطرناك مجرمان دست
توجيه به باشد ، داشته ضرورت اگر و ميگيرد نظر در را سياسي حاكميت اخلاقي طبيعت صلحطلب
در مشابه موضوعاتي براي اما است مجاز داخلي نحو به زور كاربرد چرا كه ميپردازد امر اين
.نيست جايز بينالمللي امور
مداخله براي فيزيكي روشهاي كاربرد جامعه در خشونت يا زور كاربرد با مخالفت كلي طور به
شامل خشونت ، يا زور مفهوم بسط به مايل برخي اگرچه ميكند ، محكوم را ديگران رفتار در
تبليغات و رواني جنگهاي انحا يعني رواني بازيهاي فرهنگي ، تعصبات عاطفي ، سوءاستفاده
.هستند افراد شان بردن بين از براي شده طراحي
بيگناهان
كه معتقدند اكثرااست صلحطلب ميگيرد ، قرار محدوديت يا زور خشونت ، جنگ ، مورد كه كسي
سايرين و صلحطلبان اغلب اينكه يا كرد ، بازداشت موارد برخي در بايد را خطرناك شخص
حالت ، اين در.ميپذيرند خاص شرايط تحت را او كشتن يا و خطرناك مجرم يك به آسيبرساندن
صلح حق و ديگران به نسبت كه وظايفي قبال در خطرناك شخص اخلاقي ماهيت ارزيابي به صلحطلب
مسالمتآميز ارتباط كه مدعياند وظيفهشناختي ، صلحطلبان.ميپردازد دارد ، وجود آنها
به آرامش نقض برابر در آنها صلحطلبي بايد و شود بخشيده تداوم ميبايد كه است وظيفهاي
افراد از صلحطلبان از برخي تعريفشود واقع موثر خطرناك ، افراد يا مجرمان وسيله
مجرمان برابر در بايد زندگيشان و صلحاند و عزت سزاوار اشخاصي چنين كه است اين بيگناه
صلحطلبان جانب از است ممكن داخلي مستبدان توسط زور كاربرد و خشونت.شود حفاظت خطرناك
اين بر آنها اما - نميپذيرند را همسايگان مداخلات يا جنگ كه كساني - شود شمرده مجاز
هرگونه از بايد و باشد مشروع و معقول ميبايد قانونشكني نوع هر كه دارند تاكيد نكته
صلحطلبان سوي از اخلاقي لحاظ به گاه هيچ مداخلهجويانه جنگ.كرد اجتناب غيرضروري خشونت
مسئله پيچيدهترين مجموع در باشند ، صلحطلب يك كه آنجا تا لااقل.نميشود شمرده مجاز
اكثر در كه است ، بينالمللي صلحطلبي و شخصي صلحطلبي ميان ربط صلحطلب ، پيشروي
.نيست واضح چندان مكتوبات
را شده وضع قانون به داخلي تعرض كه است ممكن ديديم ، كه همانگونه صلحطلبان ، برخي
حل منظور به تجاوز كاربرد برابر در را آن اما كنند ، سفارش آن به حتي يا و بپذيرند
امور كنند ، ادعا ميتوانند آنها داخلي موضوعات برخلاف.ميدهند قرار بينالمللي مناقشات
به تعارضات حل براي بتواند كه ندارد قرار برتري فوقالعاده قدرت هيچ معرض در بينالمللي
اخلاقي مناقشات حل براي ابزاري عنوان به هرگز جنگ كه ميدهد نشان صلحطلب لذا و رود كار
زور كاربرد چرا كه است اين ميشود مطرح كه پرسشي اما.ندارد كاربرد مشترك سياسي يا
ديگر مورد در اما (مجرمان بازداشت يا) است قانوني امري مرزي همسايگان محدوده در اخلاقا
ترديد مستلزم حالت اين اگر مخصوصا ،(بينالمللي مجرمان بازداشت يا) نيست چنين كشورها
.باشد بيگناه افراد برابر در گروهي توسط تجاوز كاربرد مشروعيت در
صلحطلبي اخلاقيات
اول.كرد توصيف اصلي منظر دو از ميتوان را صلحطلب اخلاقي اصول شد ، اشاره كه چنان
از اجتناب در مطلق تكليف اخلاقي فاعلان آن مطابق كه است دستوراتي كه وظيفهشناسانه موضع
هيچ است مدعي كه است پيامدگرا موضع دوم.دارند ديگران عليه جنگ به ميل يا تجاوز گونه هر
ميشوند ، منع اعمال اين ترتيب ، اين به و نميشود حاصل جنگ يا تجاوزكارانه اعمال از خيري
و خسارت باعث معمولا كه دليل اين به بلكه شرورانهاند ، عملي فينفسه كه خاطر اين به نه
و مطلقگرا نظريه به ابتدا تحقيقات از بخش اين در.ميشوند آدميان عموم به رساندن آسيب
.ميشود پرداخته منظر دو هر از مشروط صلحطلبي به سپس
كلارك مطالعات
آمريكايي تفكر در شرقي انديشههاي
جانسون.تي كارل
بشيريه حميد:ترجمه
و مفيد بيشك [مشرك مذاهب در تطبيقي الهيات] كتاب اين در غربي مذاهب به مربوط فصلهاي
مكاشفه نوعي ميبايست ميپرداخت شرقي مذاهب درباره بحث به كه را فصولي اما بود ، آموزنده
لحاظ از كه دنيايي ميشود ، باز ناشناختهاي باورهاي دنياي سوي به كه _ دانست روشنگري و
پيشرفته فكري نظامهاي اكثر با را مقايسهاي نوع هر اعتقادي ظرايف و پيروان ، قدمت ،
معرفي در كلارك روشن و خواندني روان ، سبك.مينگرد ترديد ديده به زمين مغرب پرورده
فرانسوي انگليسي ، منابع بهترين در خود گسترده مطالعات از وي كه نشانههايي و شرقي مذاهب
آمريكاييان كه ميآورد وجود به را آثاري دقيقا داد دست به شرق درباره آلماني و
مذهب اين نقش تاييد و مسيحيت نهايي پذيرش در كلارك ديدگاه.بودند انتظارش در علاقهمند
و سرسخت مسيحيان مگر همگان نزد را او مقبوليت "بزرگ دين ده" هماهنگكننده عنوان به
.شد چاپ تجديد بار نوزده او اثر اين نتيجه در و ميكرد تضمين متعصب
امر اين از اوبود شرقي مذاهب به او موافق نگرش كلارك مطالعه بزرگ نوآوريهاي از يكي
و داده ، نشان منظر بدترين از را "غيروحياني" مذاهب همواره پيشين نويسندگان كه بود متاسف
قيد در داشتند ، مسيحي و يهودي اعتقادي مباني تقويت براي كه خاطري دغدغه از كمتر بسيار
اصرار نويسندگان اين كه ميكرد شكوه وي.بودند مذاهب آن تعاليم منصفانه و درست معرفي
تاكيد وي".ساختگياند ديگر مذاهب همه و وحي ، بر مبتني مسيحي و كليمي مذهب ميداشتند
اين مواردي در حتي بلكه دارد ، فزوني خطا بر راستي تنها نه غيرمسيحي مذاهب در كه ميكرد
در را بودايي كيش تساهل باره اين در مثال عنوان به و باشد ، غرب راهنماي بايد كه است شرق
مذهبي محدوديتهاي بيان به بيدرنگ وي آنكه با.ميكند ذكر مسيحي عقايد تفتيش برابر
مشهود آن از اثري پيشين تفاسير و آثار در كه داد منزلتي مذاهب بدين اما پرداخت ، شرقي
.نبود
از و بود ، علمي روش از آگاهانهاي الگوبرداري بزرگ دين ده كتاب در كلارك مطالعه روش
"مقدمه" در وي.ميكرد منعكس را نوزدهم سده آمريكاي در علم فزاينده اعتبار و قدرت رو اين
و نگريست ، خواهد مطالعهاش موضوع به "تطبيقي الهيات" ديدگاه از كه داشت اعلام كتاب اين
.برد خواهد پيش به "اثباتي علوم" شيوه به و سوگيري ، و غرضورزي از دور به را خود تحليل
دانش كار به اينك مييافت ، گستردهاي استفاده و مقبوليت طبيعي علوم در كه تطبيقي رويكرد
"مرز بدون" و"قومي" مذاهب دسته دو به جهان مذهب از او تقسيمبندي.ميآمد نيز مذهب
همانند ويبود [گروهي هاي] هنجار از فارغ و علمي روشي از او استفاده بيانگر همگاني يا
.پرداخت جهان گوناگون مذاهب دستهبندي به ميكند طبقهبندي را گياهان كه گياهشناسي
محدود معيني جغرافيايي ناحيه و مشخص مردمي به كه مبلغبودند بدون مذاهبي "قومي" مذاهب
تبليغ به فعالانه [همگاني رسالتي با] كه بودند آنهايي "مرز بدون" مذاهب اما;ميشدند
همه كلارك نظر از.ميگذاشتند فراتر جغرافيايي و نژادي محدودههاي از را پاي و پرداخته ،
كيش رو اين از ;بودند يكسونگر طريقي به يك هر مسيحيت از قبل شرقي بزرگ فكري نظامهاي
;است ناقص مادي حيث از و كامل معنوي لحاظ از";(ميناميد "برهمايي كيش" را آن وي كه) هندو
را خدا را ، زمان نه و ميشناسد را جاودانگي ;است متناهي از تهي و نامتناهي ، از سرشار
و متضاد حقايقي دقيقا" بودايي ، كيش ديگر ، سوي از اما ".را طبيعت نه و ميستايد
ميآورد جاي به را ميشناسد ، روح را آدمي..دارد هندو كيش با متضاد هم باز كاستيهايي
نه ميبيند ، را اخلاق و ;نامتناهي به نه ميدوزد ، چشم متناهي به.را چيز همه نه و
".را پارساپيشگي
معمول احتياط همان با كلارك.انسانگراست و خردگرا بودايي كيش و آرمانگرا هندو كيش
عليه كيش اين طغيان وي.داشت بودايي كيش به تحسينآميز نگاهي عقايدش بيان در خود
جنبش اعتراض با را اوليه هندوي كاهنان آيينهاي و مراتب ، سلسله افراطي ، ظاهري تشريفات
پروتستان نسبت يا بودايي كيش" عنوان و كرد مقايسه روم كاتوليك كليساي ضد بر پروتستان
شرقي لوتر مارتين يك هيات در او نظر در بودا.گذاشت خود كتاب از فصل اين روي بر را "شرق
بسيار جذبهاي بيشك كرد كشف بودايي كيش در او كه فردي اصالت و انسان ، اصالت.گشت ظاهر
اصطلاحاتي صورت به زودي به كلارك ساده بسيار حال عين در و توجه جالب عبارات.داشت
.درآمد شرقي مذاهب درباره عموم گفتوگوي براي متداول
به علمي اثر يك هرگز باشد ، بوده برتر پيشين مطالعات از كه هم قدر هر بزرگ دين ده كتاب
شرق مطالعه به هنجاري و گزينشي موضعي از تورو و امرسون همانند نيز كلاركنميرود شمار
باره اين در است "حق بر" مذهب يگانه مسيحيت اينكه بر مبني او نتيجهگيري.آورد روي
جانبداري از كه مسيحي نويسندگان دسته آن از دستكمي خود وي.است روشنگر بسيار
درآمد كار از مسيحيت مدافع نيز خود سرانجام كه چرا ;نداشت ميكرد ، انتقاد بيحدوحصرشان
در را آن بتواند كه داد قرار تاكيد مورد جايي تا تنها را شرقي انديشه شايستگيهاي و
.بسنجد آن با و دهد قرار مسيحيت فضايل برابر
|