پايدار توسعه اصلي چالش فقير جمعيت
جهان فزاينده تشنگي از برآمده آب جنگ
پايدار توسعه اصلي چالش فقير جمعيت
هم آن باطل چرخه اثرات كه ميباشد فقر چندبعدي پديده زمين ، كره معضلات ترين مهم از يكي
جمعيت از درصد حدود30.ميشود ديده بهوضوح جهان سراسر در محيطزيست بر هم و انسان بر
و بهداشتي مراقبتهاي كافي ، و مناسب غذاي به دسترسي بدون يعني مطلق فقر در سوم جهان
حداقل اما هستند مسكن فاقد و بيكار صنعتي كشورهاي در فقرا اگرچه.ميكنند زندگي آموزشي
.برخوردارند بهداشتي و اجتماعي مزاياي برخي از سوم جهان كشورهاي فقراي به نسبت
در منابع از بيرويه بهرهبرداري جز چارهاي خود حيات ادامه براي فقرا امروز ، دنياي در
زيستمحيطي مشكلات انواع بروز و آتي نسلهاي فقر باعث مصرف روند اين كه ندارند دسترس
.شد خواهد
و ايجاد در كه هستند عواملي زيستمحيطي و اقتصادي سياسي ، اجتماعي ، مسايل كلي طور به
و بهرهكشي تاثير تحت هميشه فقرا ، زيستي شرايط.ميكنند ايفا اساسي نقش فقر تشديد
عرصه در كه مهمي عليرغمنقش آسيبپذير ، قشر اين.است بوده اغنيا كاري سياستهاي
آلوده و پست مناطق در اقتصادي تنگدستي دليل به ناچار به دارند ، كشاورزي و صنعتي توليدات
ابعاد در گوناگون آلودگيهاي با هميشه مكانها ، اين در كه است طبيعي.ميكنند زندگي
.هستند روبهرو هوا و آب آلودگي جمله از مختلف
توجه چونعدم است منابع از حمايت و حفاظت بر عمدهاش توجه هم زيستمحيطي سياستهاي
دارد فقرا بر منفي اثرات فقط نهتنها منابعاند اين به وابسته كه آنهايي معاش به كافي
بر بيشتر توسعهاي ، سياستهاي ميزان همان به.بود نخواهد موفقيتآميز هم كار نتيجه بلكه
كه منابع اين بلندمدت بهرهدهي بالقوه قابليت به توجه بدون دارند تاكيد توليد افزايش
گسترش بيشتر هم باز فقر نتيجه در و يافته كاهش زود يا دير است وابسته آنها به توليد
محيط كيفيت تنزل و فقر بر آمدن فائق پايدار ، و موثر توسعه راهكارهاي از يكي.مييابد
سه بر متكي پايدار توسعه.باشد مردم و توليد منابع ، بر آن اصلي تكيه بايد كه است زيست
و كمي رشد -، 2(انساني و طبيعي محيطزيست از اعم) پايهاي منابع از حفاظت -است1 اصل
.اجتماعي تامين و فرهنگي شرايط بهبود -توليد ، 3 كيفي
را توسعه طرحهاي دستاندركاران ديگر طرف از منابع محدوديت و طرف يك از جمعيت رشد امروزه
روز به روز منابع از بيرويه بهرهبرداري درواقع.است ساخته مواجه سردرگمي و شگفتي با
و جمعيت افزايش با زيستمحيطي مشكلات همچنين.ميافزايد منطقهاي تعادلهاي شكنندگي بر
.است درآمده عظيمي بحرانهاي بهصورت تدريج به فقر پايداري و تداوم
در سياستها اين.است داشته تاكيد اقتصادي رشد بر اخير قرن نيم توسعهدر سياستهاي
آينده نسل تواناييهاي بلكه دربرنداشت را حاضر نسل امنيت و آسايش و رفاه نهتنها نهايت
منابع ، و جمعيت تناسب نبود علت به كشورها درون درانداخت مخاطره به نيز را
دولتها بر را زيادي اجتماعي هزينههاي و يافته تشديد سرمايه و كار نيروي جابهجاييهاي
از بهرهبرداري در فنآوري پيشرفت و اخير قرن نيم در جمعيت سريع رشد.است نموده تحميل
مداوم حفظ براي طبيعي منابع مديريت و است شده منابع كاهش و طبيعت تحليل باعث طبيعت
.است كرده پيدا صنعتاهميت و تجارت براي خام مواد ذخاير
بوم در بيشتر زيستمحيطي كيفيت كاهش بدون را انرژي مصرف افزايش ميتوان چگونه اما
انرژي سودمندانه سياستگذاريهاي كه است اين مناسب حل راه كرد؟ تحمل جهاني سازگانهاي
و توجه بدون اين و شود گرفته نظر در ملي وطرحهاي انرژي مفيد راهكارهاي عنوان به
سنگ زغال و خام نفت مثل فسيلي سوختهاي نازل نسبتا قيمت مورد در راهحل ارائه
لايه رفتن بين از گلخانهاي ، اثر نظير بومشناسي بزرگ موضوعات.بود نخواهد موفقيتآميز
امروزه بشر كه هستند مهمي كارهاي جملگي گرمسيري مناطق جنگلهاي از پايدار استفاده و ازن
.روبهروست آنها با
زيستمحيطي و اقتصادي اجتماعي ، همكاريهاي قرن جديد ، قرن كه باشد اين بايد ما هدف اكنون
قرن نميتواند ديگر روبهروست باآنها كه معضلاتي تمامي با امروز دنياي كه باشدچرا
و توسعه و رشد براي جهاني اقتصادي يكتوافقباشد جنگها و تضادها بحرانها ، برخوردها ،
بايد توافقي چنين پايدار ، توسعه با بودن پيوسته براي.بگيرد شكل بايد فقر از فرار
.دهد قرار مدنظر را بومشناختي محدوديتهاي
توسعه درحال كشورهاي براي اجتماعي اقتصادي ، سياستگذاريهاي دربرگيرنده بايد توافق اين
.باشد حساس لاتين آمريكاي و آفريقايي آسيايي ، فقيرتر كشورهاي به نسبت بهويژه و بوده
كره تمام در كه هستند وفرآيندهايي فقر آنها پيامد و محيطزيست تخريب و آلودگي اگرچه
اثرات و جنبهها سوم جهان كشورهاي در چه و صنعتي و پيشرفته كشورهاي در چه زمين
زيرا.است بيشتر سوم جهان كشورهاي بر عوامل اين تاثير اما ميخورد بهچشم گوناگونشان
به مدت كوتاه در محيطزيست تخريب دامنه و بوده كمبنيه بسيار اقتصادي شبكه سوم درجهان
تخريب مثال براي.ميانجامد سكونتي و اجتماعي اقتصادي ، معيشتي ، زمينههاي برخي نابودي
مهاجرت ، دامداري ، و كشاورزي نابودي ;قبيل از پيامدهايي معمولا ايران در فقر و محيطزيست
.دارد دنبال به را گرسنگي و جمعيت بيرويه رشد
بررسي مورد خلاصه خيلي بهطور را ايران جنگلهاي امحاي و تخريب دلايل پيامدها ، اين از
طبيعي منابع عرصه در بهويژه) كشور طبيعي محيط دگرگونيهاي پرشتاب روندميدهيم قرار
و بينش و دانش فقدان جمله از نارسائيها برخي معلول سو يك از اخير دهه در (تجديدشونده
اراده از مستقل كه است عينيتري علتهاي معلول ديگر سوي از و بوده زيستمحيطي فرهنگ
فكر طرز اين.ميكند تخريب به مجبور و داده قرار طبيعت روياروي را آنها جامعه ، افراد
اين حيات شالوده تجديدشونده ، منابع كه شود حاكم دولتي تصميمگيرندگان بين در بايد
سرنوشت و حيات بلكه نبوده چوب توليد و اقتصادي جنبه از تنها آنها اهميت و هستند مملكت
جنگلها بخصوص منابع اين زيستمحيطي و چندجانبه كاركردهاي تداوم گرو در كشور اين
از تابعي و اجتماعي رابطهاي طبيعت با انسان رابطه كه اين به توجه با.ميباشد
كه ميدهد نشان تخريب روند است اجرايي دستگاههاي عملكرد و اجتماعي اقتصادي ، سياستهاي
.بودهاند طبيعي منابع بر مردم فشار كاهش در لازم ثمربخشي فاقد عمل در سياستها اين
بازتاب درباره را مردم كه آنست از قويتر روزمره بقاي و زندگي نيازهاي منطق كه زماني تا
.داشت نخواهد وجود طبيعي منابع حفظ امكان دارد ، وا انديشه به طبيعت در خود عملكرد آتي
دو از اتخاذشده اقتصادي سياستهاي كه ميدهد نشان اخير ساله چند در تخريب روند تعميق
از گروههايي بهويژه مردم اوليه زيستي نيازهاي سو يك از.نداشتهاند چنداني كارآيي سو
تامين...و سوخت و آب و نان مانند دارند كار سرو طبيعت با مستقيم طور به كه را جامعه
گنجايش و حد از بيش و انداخته چنگ طبيعي منابع و طبيعت به بهناچار آنها و نساخته
توسط رويه بي بهرهبرداري زمينه در اجرايي سياستهاي ديگر سوي از و كردهاند برداشت
بازتوليد و جايگزيني امكان و گذاشته برجاي نامطلوبي اثرات طبيعي منابع از ثروتمند جهان
انساني فعاليتهاي عمدهترين.است شده محدود بسيار تخريب وسعت با مقايسه در نيز منابع
:از عبارتند شده طبيعت امحاي و تخريب موجب نهايت در اما گرفته صورت نياز رفع قصد به كه
اثر در تخريب هيمه ، و زغال و چوب تهيه منظور به جنگل تخريب جنگلها ، در كشاورزي توسعه
اثر بر كه است پديدهاي طبيعي منابع به تعرض و تجاوز اينكه نتيجه.موارد ساير و دام چراي
اقتصادي فشار دليل به و ميآيد بهوجود اجتماعي و اقتصادي ساختار و بنيان بودن ناسالم
اين.ميانجامد طبيعت از نادرست و بيرويه بهرهبرداري به زيستي نيازهاي تامين براي
تشديد را كويرزايي ، روند حاصلخيزي كاهش و خاك فرسايش گياهي ، پوشش نابودي با پديده
.ميكند
دولتها بايد رابطه اين در و شده زيست محيط تخريب باعث جمعيت رشد شد گفته همچنانكه
مورد در متحد ملل سازمان بيانيه پيشگفتار در چنانچه نمايند اتخاذ را خاصي سياستهاي
:است آمده انسان و محيطزيست
اين با مقابله براي و ميآورد بهوجود محيطزيست براي مشكلاتي همواره جمعيت طبيعي رشد
افراد اين.شود گرفته پيش سنجيدهايدر اقدامهاي و سياستها مناسب زمان در بايد مشكلات
ميكنند ، توليد اجتماعي ثروت درآورده ، حركت به را اجتماع پيشرفت چرخهاي كه هستند بشر
تغيير دچار را انساني محيطزيست خود سختكوشي با و ميدهند توسعه را تكنولوژي و علوم
بنابراين.است شده ختم فاجعه به همواره انسان توسط بهرهبرداري نادرست روش اما ميكنند
منابع از بهرهبرداري روند اگر و است اكنون عملكرد گرو در زمين كره در زندگي آينده
روشني چشمانداز نميتوان نيابد ، سامان پايدار ، توسعه چهارچوب در محيطزيست حفظ و طبيعي
.داد قرار پيشرو را آينده از
يدايي فريبا
:منابع
شيدايي 1377 محمد -شكري كشاورز عبدالكريم -محيطزيست و فقر
جمعيت1380 فصلنامه
تابستان 1381 -سبز صلح فصلنامه
جهان فزاينده تشنگي از برآمده آب جنگ
است كرده تشديد را سرآب بر درگيري خطر زمين كره شدن گرم پديده
است بزرگ بالقوه جنگ يك براي جرقهاي به شدن تبديل حال در آب براي جهان فزاينده تشنگي
.ميكند حادتر را خطر اين زمين شدن گرم وپديده
كمبود"دادهاند هشدار سالهاست زيست محيط كارشناسان پاريس ، از فرانسه خبرگزاري گزارش به
فزاينده جمعيتهاي تقاضاي هستيم ، خشك و گرم نواحي در كه هنگامي.است راه در "آب شديد
يا آلودگي خاطر به كه درياچههايي و رودخانهها طريق از آب عرضه بر ميتواند
.گيرد فزوني يافتهاند ، كاهش سالها طي كه حد از بيش بهرهبرداري
رقابتهاي از ترس كه شد يادآور گذشته ، اسفندماه متحد ، ملل سازمان دبيركل كوفيعنان ،
.باشد "خشونتآميز درگيريهاي بذر" دربرگيرنده ميتواند آب منابع سر بر ملي شديد
ميان درگيري از كند سعي تا فرستاده خاورميانه به عجله با را ميانجي يك اخيرا آمريكا
.آورد عمل به جلوگيري "وازاني" رودخانه آب سر بر ولبنان اسرائيل
اين از آبگيري براي لبنان طرح كه كرده اعلام قدس اشغالگر نخستوزيررژيم شارون ، آريل
آب منبع بزرگترين اين و ميكند تامين را جليله درياي به ورودي آب چهارم يك كه رودخانه ،
.باشد جنگ براي بهانهاي ميتواند است ، اسرائيل شيرين
را جنگ آتش باستان زمانهاي در آتش سر بر جنگ كه همانطور":گفت آب براي مشاوره شركت يك
سر بر كنوني تنشهاي از است ممكن نيز آب سر بر جنگ ساخت ، شعلهور مختلف قبايل ميان
".آيد پديد ديگر چندسال تا آب منابع
".وجوددارد خطر بيشترين آنها در كه هستند مناطقي وخاورنزديك خاورميانه":افزود وي
رودخانههاي روي بستن سد براي تركيه طرح:از عبارتند جنگ آتش شدن شعلهور ديگر نقاط
پايين آنان زيرا ميشود ، مخالفت آن با عراق و سوريه سوي از شدت به كه طرحي فرات ، و دجله
درگيري هم با نيل رود آب سر بر واتيوپي سودان مصر ، اينكه ديگر.دارند قرار تركيه دست
نقطه حدود 300 از فهرستي كارشناسان.نيستند خاورميانه به منحصر مسائل اين اما.دارند
و جنوبي آسياي و آفريقا شامل آن طيف كه كردهاند ، تهيه آب تقسيم سر بر را بالقوه درگيري
.ميشود مركزي
:ميگويد است آب امور در وي تخصص كه كاليفرنيا در نخبگان گروه يك رئيس "پيترگلايك"
و موثر عامل يك آب كمبود اما است ، كم تاريخ در باشد شده آغاز آب خاطر به كه جنگهايي"
".ميباشد درگيريها اينگونه در اصلي
آب كه ميدهند روي نقاطي در آنها هستند مشترك دليل يك در معمولا جدلهايي و جنگ چنين"
كاهش و كرده تغيير خشكسالي سال يا 2 يك خاطر به آن عرضه و است كمياب طبيعي طور به
يا نمايند برآورده را فزاينده جمعيت يك تقاضاي ميكنند تلاش كشورها اينكه ديگر.مييابد
".كنند تامين را روبهرشد اقتصاد يك نياز مورد آب
.باشد نشده حاصل آب سهميه سر بر توافقي كه ميشود آغاز وقتي درگيريها
آب منابع در سهيم كشورهاي ميان خوب توافق يك كه جاهايي در":گفت فرانسه خبرگزاري به وي
".نميانجامد خشونت به بحثها دارد وجود
است مناطقي ميان در كه چرا آسياست ، جنوب در درگيري خطر نگران ويژه به وي گلايك گفته به
رودخانههاي نظام درباره را خود نگراني وي.دارد جهان در را جمعيت رشد آهنگ بزرگترين كه
پيمان":افزود وي.دارد جريان بنگلادش و هند نپال ، ميان كه كرد بيان براهماپوترا -گنگ
به كشمير درگيري خاطر به ميتواند ايندوس رود آب تقسيم سر بر پاكستان و هند ميان 1960
".است منطقه رودهاي بيشتر سرچشمه ناحيه اين زيرا بيافتد خطر
پديده ايناست داده قرار تحتالشعاع را آب مساله حل براي كوششها زمين شدن گرم پديده
احتمالي 8 جمعيت سوم دو سال 2025 ، تا.ميدهد تغيير را بارندگي نقشههاي و نقشها
اين.ميبرند رنج آب متوسط يا شديد كمبود از كه زيست خواهند كشورهايي در جهان ميلياردي
.است خشونت و ستيز براي بالقوه منبع يك خود
معلوم و كرد خواهد پيچيدهتر را دسترس در مسالهآب اقليمي تغييرات":گفت پايان در گلايك
آنچه قطعيت عدم به موضوع اين.دارد آب حق كسي چه و ميشود ممكن آن به دستيابي كي نيست
آغاز را موضوعات اين به كردن فكر ماحتي.افزود خواهد ميگذرد رودخانهها دست بالا در كه
"!نكردهايم هم
اينترنت:منبع
نائيني علوي سعيد:ترجمه
|