! نداريم پول
تخلف به رسيدگي براي مهم بسيار جلسه
موسساتقرضالحسنه
! نداريم پول
ملكوتي مهدي :وگو گفت
جهادكشاورزي وزير با" اقتصادي همشهري
"وگوي گفت
حالياست در اين ميكنند كسب زياديرا انرژي ، درآمد صرف و سرمايهگذاري بدون دلالها
و كند هزينه را خود عمر و سرمايه مديريت ، فكر ، بايد درآمد حداقل برايكسب توليدكننده كه
ميايد بهحساب ما كشور در جديتوليد مشكلات از تعادل عدم اين
اقسام و دستبرنميدارند كشاورزي حمايت از هيچوقت دولتها يافته كشورهايتوسعه در
ميدهند خود كشاورزان به توليد از پس و حين قبل ، را ها يارانه
سالانه400 اقتصاد هايمختلف بخش در كشورهايتوسعهيافتهبرايبرقراريتعادل
يارانه دلار ميليارد
دهد ادامه خود حيات به بتواند توليدكننده تا ميدهند اختصاص كشاورزيخود بخش به
انتقال امكان امروز نيست ، امكانپذير تحول نشود متحول بخشكشاورزي نيرويانساني تا
ندارد هايعلميوجود يافته
وزارت هدايت براي حجتي محمود سازندگي ، جهاد و كشاورزي هاي وزارتخانه ادغام از پس
ضرورتهايادغام بر وبنا ادغام از پس كه او. شد انتخاب> كشاورزي جهاد "جديدالتاسيس
مديريت عرصه در ركورد يك صاحب جهت اين از است ، شده مدير از 1000 بيش نصب و عزل به مجبور
ساعت 10.است شده متحمل را زيادي فشارهاي ركورد اين كسب خاطر به كه هرچند ;است ايران
كشاورز بلوار شيشهاي ساختمان نوزدهم طبقه در تابستان روزهاي آخرين از پنجشنبه يك صبح
راحت خيلي خبرنگاران با او ;شد فراهم كشاورزي ، جهاد وزير حجتي محمود با مصاحبه امكان
. است دقيق و پرحوصله گفتن پاسخ در اما حوصله ، كم شنيدن در. نيست
اگر و شود هزينه كشاورزي بنايي زير امور در بايد بودجه از بيشتري سهم است معتقد حجتي
كافي پشتيباني و حمايت كشاورزي بخش از زيربناها ايجاد و) خاك و آب (پايه منابع در
.است محدود دولت مالي منابع كه هرچند ميشود ، حل بخش مشكلات از عمدهاي قسمت آيد ، بهعمل
. نيست برخوردار مناسبي سرعت و شتاب از البته و ميكند حركت تحول راه در ما كشاورزي
وضعيت زاييده روش اين اعمال او نظر از. نميداند نهايي راهكار را تضميني قيمت حجتي
: ميگذرانيد نظر از را گفتوگو اين مشروح. است كشور اقتصادي
چه داراي خدمات و صنعت بخشهاي به نسبت سرمايه جذب لحاظ از ما كشاورزي بخش حجتي آقاي
است؟ موقعيتي
استراتژي داراي بايد و داشت همهجانبهنگر و كلان نگاهي بايد اقتصادي فعاليتهاي در
اگر. ميخورد هم به اقتصاد بخشهاي تعادل و توازن صورت اين غير در بود ، برنامه و مشخص
ديگر بخشهاي در كه انگيزههايي خاطر به نباشد ، توازن و تعادل اقتصاد مختلف بخشهاي بين
روند اين اگر و دهد ادامه خود طبيعي حيات به نتواند بخش يك است ممكن ميآيد بهوجود
مثال ، بهعنوان. ميشود خارج خود طبيعي حالت از اقتصاد چرخه بلندمدت در بماند پايدار
بيشترين ريسك كمترين بدون و باشد زياد دلالي افزوده ارزش اگر باشد ، داشته سود دلالي اگر
جذب براي توليدي بخشهاي و شود روان سمت اين به سرمايهها كه است طبيعي شود ، ايجاد سود
اقتصاد. ميافتد رونق از توليد باشد سودآور دلالي اگر شوند مواجه مشكل با سرمايه
توجيه نتواند بخشي اگر و داشت اقتصادي توجيه بايد سرمايه جلب براي و است رقابت عرصه
اگر و است مهم سرمايه برگشت اقتصاد در. نميشود موفق سرمايه جلب در كند ، ارائه قوي
سرمايه جلب و سرمايهگذاري كار قطعا باشد ، نداشته وجود سرمايه برگشت براي كافي تضمين
. ميشود مواجه مشكل با
چيست؟ تعادل اين برقراري در دولت نقش
كه حمايتهايي و پشتيبانيها توجهات ، مجموعه اما ميكند توجه اقتصاد به هميشه دولت
.باشد نبايد هم يكسان و نيست يكسان قطعا ميآورد بهعمل اقتصاد مختلف بخشهاي از دولت
تعادل يك به منجر نتيجهاش اگر ميشود تزريق بخشها داخل به كه منابعي كه آن ضمن
يك به منجر قطعا نشود ، توا7م مديريت و فكر سرمايه ، برگشت سودآوري ، با و نشود اقتصادي
. ميشود اقتصاد مختلف بخشهاي در تعادل عدم
شده ، گذشته سالهاي طي كشاورزي بخش از كه شعاري يا واقعي حمايتهاي تمام عليرغم
يك دچار خدمات و صنعت بخشهاي به نسبت و است ركود دچار همچنان بخش اين كه شاهديم
چيست؟ وضع اين از خروج براي شما برنامه. سرمايه جذب در بهخصوص است ، عقبماندگي
در هم عوامل از بعضي البته نيست قبول قابل اقتصادي سياستگذاران نظر از وضع اين قطعا
و ميوه بيشتر (ميفروشد كشاورز كه را آنچه مثال بهعنوان هستند موثر حالت اين تشديد
در بيش و كم فاصله اين البته. ميرسد كننده مصرف دست به قيمت افزايش برابر با 4) صيفي
از عمدهاي بخش خاص ، سياستهاي اعمال با كشورها بعضي اما ميشود ديده دنيا نقاط اكثر
ما كشور در متاسفانه. ميدهند قرار دولت اختيار در درآمد و منابع بهعنوان را فاصله اين
.ميشود دلالها و واسطهها نصيب كه اين هم و است بيشتر هم دنيا ، بقيه به نسبت فاصله اين
كه است درحالي اين. ميكنند كسب را زيادي درآمد انرژي صرف و سرمايهگذاري بدون دلالها
و كند هزينه را خود عمر و سرمايه مديريت ، فكر ، بايد درآمد حداقل كسب براي توليدكننده
مصرف ، توليد ، واقع در. ميآيد حساب به ما كشور در توليد جدي مشكلات از تعادل عدم اين
رضايت امر اين به هم ما البته است مواجه مشكل اين با ما اقتصاد نهايت در و بازار
بخش خارج به آن از عمدهاي بخش و نميشود مربوط بخش درون به مسائل همه اما نميدهيم
. است مرتبط
بر ماليات مثل مسائلي بايد. داريم جامعنگري يك به نياز وضع اين از برونرفت براي ما
حل مشكلات اين اگر گيرد قرار دولت كار دستور در بادآورده سودهاي كنترل و افزوده ارزش
. شود ايجاد توازن و تعادل يك كه بود اميدوار ميتوان شود ،
كه توانايي و مديريت فكر ، سرمايه ، كه اندازهاي به هركس تا كرد ايجاد مكانيزمي بايد
اما. بود اميدوار ميتوان بيفتد اتفاق اين اگر و كند سود نسبت همان به بتواند ميآورد
.باشيم نگران چندان روند اين از نبايد ما كه كنم عرض بايد بخش داخل به مربوط مسائل در
حرف كشورها اين كشاورزي بخش كه ميشويم متوجه كنيم بررسي را پيشرفته كشورهاي وضعيت اگر
بخش امروز ، يافته توسعه كشورهاي در. نميزند داخلي ناخالص توليد و اشتغال در را اول
ملي ناخالص توليد و افزوده ارزش عمده. ميكند جذب خود به خدمات بخش را منابع عمده
توسعه و توسعه درحال كشورهاي در اما ميكند تامين خدمات بخش را يافته توسعه كشورهاي
كشاورزي بخش به ملي ناخالص توليد و اشتغال سهم بيشترين و است برعكس مساله اين نيافته
. دارد اختصاص
هستيد؟ كشاورزي بخش سهم كاهش موافق شما يعني
روند اين ميگويم من. هستيم كشاورزي بخش سهم كاهش دنبال ما بگويم نميخواهم من خير ،
ناچيزي سهم صنعت و خدمات و بوده كشاورزي انسان فعاليت عمده روزي يك. است توسعهيافتگي
سهم خدمات كرده ، پيدا افزايش صنعتي فعاليتهاي سهم كه صنعتي انقلاب از پس اما. داشتند
ميزان نه البته شود ، كمتر كشاورزي بخش سهم كه است طبيعي و داده اختصاص خود به را بيشتري
. يابد كاهش بايد نسبي سهم بلكه آن ، اشتغال و توليد
كاهش تدريج به يافته توسعه كشورهاي اقتصاد در كشاورزي بخش نسبي سهم كه قبول نكته اين
با است دلالي بيشتر كه را خود خدمات نبايد ما اما است ، رفته بالا خدمات بخش سهم و يافته
اين و برسيم توسعه به ميخواهيم توسعه روند پيمودن بدون ما واقع در. كنيم مقايسه آنها
نگران كشاورزي بخش سهم بودن كم به نسبت هم باز آيا شرايطي چنين در. است غيرممكن تقريبا
نيستيد؟
فعاليتهاي تمام است دليل همين به كند جامعنگري يك به اقدام بايد دولت گفتم كه اين
يا نباشد صنعت و باشد كشاورزي بگوييم نميتوانيم ما. بگيرد صورت بايد كشور در اقتصادي
بين بايد دليل اين به هم دولت و دارد نياز فعاليتها اين همه به كشور. نباشد خدمات
خدمات نميتوان هستند ، وابسته هم به بخشها همه. كند ايجاد توازن مختلف بخشهاي
توسعه بايد هم خدمات كند پيدا توسعه بخواهد صنعت اگر پيشرفته ، صنعت و داشت عقبافتاده
و باشيم داشته يافته توسعه كشاورزي بايد هستيم توسعهيافته صنعت خواهان اگر. كند پيدا
بخش در كه ديگري نكته. بگيرد عهده به را متعادلكننده نقش بايد ميان اين در دولت
حمايت از هيچوقت دولتها كه است اين ميآيد چشم به يافته توسعه كشورهاي كشاورزي
خود كشاورزان به توليد از پس و حين قبل ، را يارانهها اقسام و برنميدارند دست كشاورزي
به متكي دولتها يافته توسعه كشورهاي در. است دولت بخش تعادل نقش همان اين. ميدهند
.ميدهد كشاورزي به و ميگيرد خدمات از دولت كشورها آن در. هستند خدمات بخش ماليات
.نميدهد رخ كشورها در اتفاق اين ولي خدماتدهنده ، و است گيرنده كشورها آن در كشاورزي
ميليارد سالانه 400 اقتصاد ، مختلف بخشهاي در تعادل برقراري براي يافته توسعه كشورهاي
.دهد ادامه خود حيات به بتواند توليدكننده تا ميدهند خود كشاورزي بخش به يارانه دلار
و حركت نحوه كه آن ضمن. باشيم داشته خود كشاورزي بخش به را توجهات اين بايد قطعا هم ما
يك. كنيم حمايت كشاورزي از بتوانيم تا شود بررسي دقت به بايد نيز بخشها ساير فعاليت
مشكلات اين بر علاوه كشاورزي بخش اما. است مشترك بخشها تمام در موانع و مشكلات سري
به نياز رو همين از و است گريبان به دست نيز طبيعي عوامل و اقليمي شرايط مشكل با مشترك
. دارد بيشتري توجه
اگر دارد ، وجود كشور در كه بالفعلي و بالقوه استعدادهاي به باتوجه كشاورزي بخش درمورد
آوريم بهعمل كافي پشتيباني و حمايت كشاورزي بخش از) خاك و آب(پايه منابع در بتوانيم
در كشاورزي بخش از دولت من نظر به البته. ميشود حل بخش مشكلات از عمدهاي قسمت
بودجه آن نمونه كه ميكند نيز حمايت و كرده حمايت گذشته در پشتيباني و سرمايهگذاري
. بود برخوردار خوبي بسيار رشد از كه بود كشاورزي جهاد وزارت سالجاري
ميسازد ، جاده ميسازد ، سد. ميشود متحمل را هنگفتي هزينههاي زيربنايي امور در دولت
.ميكشد پيش را مشاركت بحث ميرسد آن زيربنايي كارهاي و مزرعه و كشاورز به كه همين اما
و تجهيز عمليات اجراي در زمين هكتار با 5 كشاورز يك كه داشت انتظار ميتوان چگونه
مشاركت زهكشي و و 4 شبكههاي 3 احداث انهار ، كردن پوششدار اراضي ، يكپارچهسازي نوسازي ،
توسعه به و كند آبياري نوين سيستمهاي به خود مزرعه تجهيز به اقدام زمان همين در و كند
مكانيزه پيشرفت از مانع كشاورزان مشاركت به داشتن چشم آيا بپردازد؟ نيز مكانيزاسيون
نيست؟ كشاورزي كردن
. نداريم پول
حتي كه سدي هم آن بسازيم ، سد كشاورز اسم به و تومان ميلياردها صرف با تا داريم پول چرا
اما شده ساخته كرخه سد كه است سال يك از بيشتر. است نرسيده كشاورز به آن آب از قطره يك
پول اينچنيني كارهاي براي چرا است؟ رسيده عباس دشت به عظيم سد اين آب از ميزان چه
كند؟ مشاركت بايد كشاورز و نداريم پول ميرسيم كه كشاورز به اما داريم
پول كشاورزي بخش به دولت چه هر ميگويم كنيد سوال من از اگر البته. است محدود منابعمان
ما و است محدود دولت درآمدي منابع كه داشت نظر در بايد اما است كم هم باز كند تزريق
مالي بنيه بهرغم هستيم ناچار ببريم را استفاده حداكثر منابع اين از كه اين براي
سطح تا كنيم تلفيق كشاورزان مشاركت و بانكي تسهيلات با را آنها كشاورزان مناسب نهچندان
موارد بعضي در دولت البته. دهيم قرار زيربنايي و مدرن خدمات پوشش زير بتوانيم را بيشتري
دستگاه هر توليد براي دولت مثال بهطور. ميپردازد خدمات گونه اين براي يارانههايي نيز
ميليون تا 9 تراكتور 5/8 شده تمام قيمت. ميدهد مستقيم يارانه تومان ميليون تراكتور 5/3
در. ميرسد كشاورزان دست به تومان ميليون حدود 5/5 قيمتي با تراكتور اما است تومان
. ميآورد مستقيما را سهمي دولت نيز اراضي نوسازي و تجهيز با ارتباط
كشاورزي زيربنايي امور در را بودجه از بيشتري سهم بايد دولت هستيم معتقد ما البته
به بيشتري توجه بايد هستيم بينالمللي سطح در رقابت خواهان ما اگر بهخصوص. كند هزينه
. است محدود دولت امكانات ميدانيم كه هرچند شود بخش اين
در ما توليدكنندههاي چرا. بپردازيم تضميني قيمتهاي بحث به هم كمي باشيد موافق اگر
كه ميكنند تعيين را محصولات قيمت افرادي و ندارند نقشي هيچ خود محصولات قيمت تعيين
اعلام دولت كه قيمتهايي چرا ندارند؟ آن مرارتهاي و كشاورزي با آشنايي هيچ بعضا
بازارهاي از را محصول همان دولت ميشود ديده گاهي كه درحالي حداقلهاست براساس ميكند
ميكند؟ خريداري بيشتري قيمت با جهاني
وضعيت زاييده تضميني قيمتهاي. نيست نهايي راهكار يك من نظر به تضميني خريدهاي بحث
از اوقات بعضي و ميكند حمايت مصرفكننده از گاهي دولت ما اقتصاد در است ما اقتصاد
. است ما اقتصادي سيستم محصول قيمتها اين درواقع و توليدكننده
را مسيرها اين هنوز ما چون و كند تعيين بايد بازار مكانيزمهاي و بازار را كالا قيمت
طي دنيا همه كه ميكنيم حركت مسيري سمت به داريم و هستيم گذار درحال و نكردهايم طي
حمايت خاطر به. نداريم ديگري راه تضميني شكل به قيمتها تعيين بجز شرايط اين در كرده ،
به دولت كه است علامت يك واقع در تضميني قيمت هستيم كار اين به مجبور توليدكننده از
محصول برداشت زمان در بازار چون ميگوييم كشاورز به كار اين با درواقع. ميدهد كشاورز
امكان و دارد كمي انباري قابليت تو محصول عمده چون نيست ، پيشبيني قابل خيلي تو براي
ميكني عرضه بازار به را محصول تو كه زماني در چون و نيست فراهم تو براي انباركردن
و بايد كه طور آن و ميآيد پايين فوقالعاده قيمت و است مواجه عرضه افزايش با بازار
جوي شرايط تاثير تحت كشاورزي محصولات آنجاكه از و نشود ادا توليدكننده حق است ممكن شايد
تضميني قيمتهاي تعيين طريق از دولت است ، توا7م زيادي ريسكهاي با كشاورزي كار و هستند
به را خود محصول نتوانست فوق دلايل از يك هر به كشاورز اگر كه ميكند فراهم را شرايطي
.كند باز حساب حداقل يك بهعنوان تضميني قيمت روي ميتواند برساند ، فروش به دلخواه قيمت
فعلي شرايط كه كنم عرض بايد ندارد ، نقشي قيمت تعيين در توليدكننده كه نكته اين درمورد
به را محصولات قيمت كشاورزي جهاد وزير. است اينگونه فعلا ما مملكت قانوني روال و
است شورا تصميم نهايتا و است را7ي يك صاحب وزير شورا در و ميكند پيشنهاد اقتصاد شوراي
بهعنوان ما البته. نداريم ديگري راه اين جز فعلا ما و ميكند تصويب را تضميني قيمت كه
حداقل كه شود تصويب گونهاي به قيمتها تا ميكنيم را خود سعي نهايت توليدكننده دستگاه
و سال يك حدود طي. شود بهرهمند سود حداقل يك از نيز كشاورز و شود تضمين توليد تداوم
در ما پيشنهادي قيمتهاي درصد از 90 بيش پذيرفتهام مسووليت وزارتخانه در من كه نيمي
و محدوديتها و مصالح به بنا هم مواردي در البته. است رسيده تصويب به اقتصاد شوراي
به هم مخالفتها اين دليل. است شده مخالفت ما پيشنهادهاي با ديگر بخشهاي گرفتاريهاي
با مخالفت به ناگزير را آنها كه است دولت بخش تعادلي نقش همان خاطر
. ميكند ما پيشنهادي قيمتهاي
متاسفانه كه بخشي. است خصوصي بخش اختيار در كشاورزي بخش مالكيت از درصد از 90 بيشتر
دولت از خود نيازهاي و خواستهها به نتوانسته گذشته سالهاي تمام طي و نيست منسجم
و سياستگذار بخش ، اين خصوصيبودن بهرغم كشاورزي بخش در دولت. كند پيدا دسترسي
به. هستند و بوده ناتوان حكومت و قدرت از خود سهم گرفتن در كشاورزان و بود تعيينكننده
اجتماعي ، و سياسي شرايط مجموعه بهدليل و كشاورزي جهاد وزارت به شما آمدن با ميرسيد نظر
.داد خواهد نشان بخش اين به بيشتري توجه دولت و رفت خواهد بالا كشاورزان چانهزني قدرت
حمايت شاهد كمتر عمل در و ميشود حمايت حرف در كشاورزي بخش از هنوز ظاهرا اما
چيست؟ مورد اين در شما نظر. بودهايم بخش اين از دولتمردان
به بخش اين منتهي. است شده حمايت كشاورزي از عمل در هم و حرف در هم هستم معتقد بنده
تقويت جز برسند خود حقوق و حق به كشاورزان كه اين براي نيازدارد بيشتري حمايتهاي
كار دستور در هم تشكلها اين از حمايت و تقويت. ندارد وجود ديگر راهي صنفي تشكلهاي
دو ادغام از بعد شود جديتر تشكلها از حمايت بحث كه اين براي حتي. هست و بوده دولت
سازماني چارت در را ترويج و بهرهبرداري نظام معاونت سازندگي ، جهاد و كشاورزي وزارتخانه
حتي. هستند گسترش درحال روز به روز تشكلها اين خوشبختانه. كرديم تعريف وزارتخانه
قشر اين باحضور و شدهاند مهندسي نظام سازمان داراي هم كشاورزي فارغالتحصيلان اخيرا
و كند پيدا دسترسي خود نهفته ظرفيتهاي به بتواند بخش اين كه هستيم اميدوار تحصيلكرده
. شود شكوفاتر گذشته از
هستيم شاهد ما ميكند حمايت كشاورزي تشكلهاي از دولت هستيد معتقد كه شما ادعاي برخلاف
كشاورز خانه شما همكاران شد ، عضوگيري مشغول و كرد آغاز را خود فعاليت كشاورز خانه وقتي
چيست؟ شما نظر باره اين در. كردند معرفي اپوزيسيون بهعنوان را
شناخته اپوزيسيون را اينها كجا و كرده موضعگيري كجا كشاورزي جهاد وزارت نميدانم من
ارتقاي هم آن كه هدف يك براي ما همه. هستند ما حمايت مورد و همكار و دوست آنها است
تشكيل كشاورزان مشكلات حل و پيگيري هدف با كشاورز خانه هستيم بهكار مشغول است كشاورزي
توليد مشكلات با و هستند توليد مسائل درگير كه هستند كشاورزاني آن اعضاي عمده و شده
. هستند آشنا
است مثبت جواب اگر دارد؟ برنامهاي كشاورزي بخش كردن مدرن براي دولت آيا حجتي آقاي
دستگاه هزار حدود 240 شديم توسعه دوم برنامه وارد وقتي چيست؟ كار اين براي شما ابزارهاي
تقليل تراكتور دستگاه هزار حدود 100 به رقم اين امروز اما داشت وجود كشور در تراكتور
. است يافته
حيث هر از كه داريم توليدي واحدهاي كشاورزي بخش در ما كنيد تصور شما كه زمينهاي هر در
ممكن سطح بالاترين در فناوري و تجهيزات امكانات ، نظر از نمونه واحدهاي اين. هستند نمونه
.كنند رقابت ميتوانند بينالمللي سطح در خودشان مشابه واحدهاي با كاملا و دارند قرار
اين اما است آنها تعداد بودن محدود معني به نمونهبودن و هستند نمونه واحدها اين البته
.دارد وجود رسيدن اوج به قابليت و ظرفيت ما كشاورزي در كه است اين علامت نمونهها
به اگر ميكند حركت تحول راه در و دارد وجود هم آن بستر و دارد تحول قابليت ما كشاورزي
. است شده برابر چند رقم اين امسال بود ، واحد پارسال 10 نمونهها تعداد فرض
رشد براي قبولي قابل سرعت سرعت ، اين كه داريم قبول ما. هست هم ما مشكل شما مشكل البته
زراعت در بهخصوص كشاورزي زيربخشهاي شدن متحول با ارتباط در ما كه شتابي اين. نيست
منابع به تحول براي ما. داريم قبول را موضوع اين هم ما. نيست قبولي قابل شتاب داريم
ساير با كشاورزي تحول و توسعه. نيازداريم متخصص نيروي و فني اطلاعات تجهيزات ، مالي ،
چند استخدام اصولي ، موافقت گرفتن با كند صنعتي كار بخواهد كسي اگر. است متفاوت بخشها
با كسي. نيست اينگونه كشاورزي در اما. كند شروع را كار ميتواند تجهيزات درصدي و متخصص
داراي كشاورزي اراضي از درصد از 90 بيشتر. نميشود آب و زمين صاحب اصولي موافقت گرفتن
را متخصص نميتوان زور به. ميكنند كار سنتي شكل به آنها بيشتر و هستند خصوصي مالكيت
از كه كرد وادار را او و آورد فشار كشاورز به نميتوان. كرد سنتي كشاورزان عرصه وارد
متخصص اختيار در كه ندارد وجود هم اضافي آب و زمين. كند استفاده ماشينآلات و تجهيزات
را آنها اصولي موافقت دادن با و هستند آب و بيزمين ما متخصصان واقع در. دهيم قرار
. كرد زمين و آب صاحب نميتوان
ما محدوديت عمده. است مواجه محدوديت با اما هست كشاورزي شدن مدرن به علاقهمند دولت
همه كه است اين به مربوط ما محدوديت. نيست مالي منابع و امكانات به مربوط مورد اين در
بعضي و آگاهي عدم بهدليل بعضي نيستند مدرنشدن خواهان هستند آب و زمين صاحب كه آنهايي
كمترين با تا كرد پيدا روشي و راه بايد. شوند مدرن نميخواهند مالي بضاعت عدم بهدليل
.است انساني نيروي به وابسته كشاورزي بخش تحول از عمدهاي بخش. شود مرتفع معضل اين عارضه
يافتههاي انتقال امكان امروز. نيست امكانپذير بخش تحول نشود متحول انساني نيروي تا
زمينه ما كشاورزان و شود منتقل بايد متخصص نيروي توسط علمي يافتههاي. ندارد وجود علمي
به را مساله اين و بالا نيز آنها سن و است پايين آنها سواد سطح كه چرا ندارند را دريافت
. كرد حل نميتوان راحتي
ماند؟ منتظر بايد چقدر
روي را متخصص نيروي بتوان آن طريق از كه راهكاري. برسيم عملي راهكار يك به كه زماني تا
بتوانند كه كرد ايجاد تخصصي واحدهاي بايد واداشت بهكار است غير به متعلق كه زميني
.داد آگاهي كشاورز به ترويجي كارهاي با ديگر سوي از و بدهند بهرهبردار به فني سرويس
. است وزارتخانه كار دستور در مساله اين پيگيري الان
تحميل او به هزينهاي تنها نه متخصص آمدن با كه برسد باور اين به بايد بهرهبردار
و اضافي درآمد هزينه ، آن برابر چند متخصص ، توصيههاي بستن بهكار صورت در بلكه نميشود
بسيار عقبماندگي كه دارم قبول ماشينآلات درزمينه. ميشود ايجاد برايش افزوده ارزش
از راه اين در نيز دولت مجموعه و كردهايم جزم را خود عزم آن جبران براي و داريم زيادي
. نميكند دريغ خود امكانات گذاشتن اختيار در
تخلف به رسيدگي براي مهم بسيار جلسه
موسساتقرضالحسنه
وزير دفتر در آينده هفته انتظامي نيروي فرمانده و مركزي بانك كل رئيس كشور ، وزير
رسيدگي گذشته ماه چند در قرضالحسنه موسسات گسترده تخلفات گزارش به دارايي و اقتصاد
. ميكنند
واكنشهاي با قرضالحسنه موسسات فعاليت به ساماندهي طرح كه درحالي ما خبرنگار گزارش به
گزارش دارد قصد مظاهري طهماسب است ، شده مواجه سياسي گروههاي برخي سوي از متفاوتي
نوربخش ، محسن. برساند كشور مقامات برخي اطلاع به را موسسات اين تخلفات از گستردهاي
مالي گسترده تخلفات به آن در كه دارد تهيه دست در ديگري گزارش نيز مركزي بانك كل رئيس
. است شده اشاره موسسات اين از برخي
طرحي شود تشكيل دارايي و اقتصاد وزارت در است قرار كه جلسهاي در ميگويند آگاه منابع
. است قرضالحسنه متخلف موسسات با شديد برخورد آن مبناي كه شد خواهد ارائه
ظرف تا بود خواهد موظف انتظامي نيروي برسد ، كشور وزارت تاييد به طرح اين كه صورتي در
. كند برخورد متخلف قرضالحسنه موسسات كليه با ماه سه مدت
آيندهاي در قرضالحسنه موسسه چندين فعاليت از جلوگيري و تعطيلي احتمال ترتيب اين به
. دارد وجود نزديك
موسسات كليه فعاليت داشت قصد پيش چندي كه دارايي و اقتصاد وزارت آگاه منابع گفته به
دارد قصد اينبار سازد ، متوقف را بانكها با موازي نهادهاي و قرضالحسنه اعتباري ، مالي
موسسات از خود جديد موضع در دارد قصد مظاهري طهماسب. كند برخورد متخلف واحدهاي با تنها
منتشر مالي اطلاعات منظمي دورههاي در و رسيدهاند دولتي ثبت به كه قانوني قرضالحسنه
برخورد جهت را انتظامي نيروي فرمانده و كشور وزير نظر مقابل در و كند حمايت ميكنند
. كند تامين متخلف واحدهاي با شديد
قصد دولت كه هستند موسساتي اولين خراسان استان در واقع قرضالحسنه موسسات ميشود گفته
. كند برخورد آنها با دارد
|