آمريكايي سرباز كابوس
آمريكايي نظم استبداد
اروپا واشنگتناتحاديه جورج
ميرود پدر راه به ششم محمد آيا
بينالمللي قوانين نقض مسابقه
آمريكايي سرباز كابوس
آن در من كه دريايي نيروي نظام پياده گردان سال 1990 آگوست ماه در _ بينالملل گروه
دفاع عراق ارتش حملات مقابل در كشور اين از تا شد مستقر سعودي عربستان در ميكردم خدمت
يك ما و بودند كرده آغاز كويت به را خود تهاجم آگوست دوم سحرگاه عراقي سربازان.كند
كاليفرنيا ، Twenty Nine Palm پام ناين تونتي دريايي پايگاه در پشت به كولهپشتي هفته
سفيد و سياه نظر به عجيبي طرز به دنيا تمام موقع آن.بوديم رياض به انتقال براي آماده
روي هم ما.بود نمانده باقي ترس و جبن و ديپلماسي براي جايي هيچ ديگر گويي ميرسيد ،
سرانجام.بگيريم انتقام صدام از و شويم پيكار وارد بوديم منتظر و نميشديم بند پايمان
گرما و ميخورد چشم به سرابي دور از بود ، داغ بينهايت چيز همه رسيديم ، رياض فرودگاه به
در را بعد ماه شش ما.بود ساخته تشنگي و حرارت از اسلحهاي داغ شنهاي و زمين از
احتمال از ناشي عصبي فشار و وحشت هم لحظهاي ديديم ، آموزش و كرديم زندگي عرب بيابانهاي
كه ميدادند هشدار مدام نيز فرماندهان برنميداشت ، سرمان از دست عصبي گازهاي از استفاده
چون نداشتيم خلاصي آن كابوس از هم خواب در.كند استفاده ابزارها اين از صدام است ممكن
گاز با است ممكن ميكرديم تصور آن هر و بود هشدارها اين يادآور صورتمان روي گاز ضد ماسك
برومايد دوستيكمين پيرو قرص داشتيم دستور سارين گاز كردن بياثر براي.شويم مواجه سارين
سربازاني از بسياري].است فارس خليج سندرم احتمالي دليل داروها اين ميگويند.كنيم مصرف
سندرم به كه شدهاند دچار اسرارآميز بيماري نوعي به كردند شركت فارس خليج جنگ در كه
به گوشهايمان در زنگ همچون كه بود صدايي قرصها اين از بدتر اما [شد مشهور فارس خليج
ده ما كه بود آن نشانه كلمه اين البته "!گاز گاز ، گاز ، " ميشنيديم مدام.درميآمد صدا
با حمله احتمال شرايط دركنيم تميز و برداريم صورت از را خود ماسكهاي داريم وقت ثانيه
وزن كيلوگرم پنج و ميگويند Mopp ماپ آن به كه بپوشيم مخصوص لباسهاي بوديم مجبور گاز
.دارد
مخفي هم دشمن چشم از باشد قرار اگر و است تحمل غيرقابل داغ شرايط در و نيست راحت اصلا
.بيابان نه ميخورد جنگل درد به لباس اين بمانيم
ظرف و آغاز را بمباران عمليات آمريكا رهبري به ضدعراق ائتلاف سال 1991 ژانويه در 16
عمليات نام كه داد اطلاع ما گردان سرهنگ.كرد منهدم را عراق جنگي ماشين هفته شش حدود
وضعيت در لحظه آن در ما كه بود اين آن معني.است كرده تغيير "صحرا توفان" به "صحرا سپر"
اسرائيل سوي به اسكاد موشك چند عراقيها [ژانويه 1991 18 بعد روز دو.داشتيم قرار جنگ
داشت قرار صحرا دل در درست ما واحد كه حقيقت اين عليرغمكردند پرتاب سعودي عربستان و
نابود حسين صدام اطلاعاتي و جاسوسي دستگاه آن همراه و شده مضمحل عراق هوايي نيروهاي و
ترك را سنگرها اسكاد موشكهاي ترس از و ميپريديم جا از بيجا هشدارهاي با ما بود شده
حين در.ميگشتيم باز سنگر به بوده بيجا هشدار ميشد معلوم كه آن از بعد و ميكرديم
فرسوده كوفته ، .ميگشتيم را بيابان دورتادور Humvees ويزها هام بانفربرهاي هوايي عمليات
.ماست انتظار در آيندهاي چه نبود معلوم و ميگشتيم باز وحشتزده و نگران تشنه ،
فرصت بيشتر يا هفته ده طول در.بمانيم زنده ميداديم ترجيح سختيها اين همه وجود با
گالن يك خواست من از جنگ اين در همراهم و دوست "تروي" صبح روز يك.نداشتيم گرفتن دوش
تنش روي را "سرخ صليب" صابون سرعت با هم او كنم ، خالي سرش روي را آب بيستليتري
لحظه آن در.شد ناپديد خاك دل در زدن هم به چشم يك به تن چرك و صابون كف و آب.ميماليد
در چرك و آب كه حلقهاي اين با كه كردم تصور لحظه يك.كردم امنيت احساس كوتاه چند هر
.ميانداخت فاصله بودند كمين در كه دشمناني و بيابان تمام و ما ميان بود داده تشكيل زمين
.سردرميآورديم امن جايي از و ميرفتيم فرو زمين به آب آن مثل كاش اي ميكرديم آرزو
به افتاد آنها به دوباره نگاهم كه هنگامي و ;بيابان و شد ديده تانك فقط ديد افق در اما
و سلامت از كه بود ماهها بود ، گرفته قرار امن جاي و ما ميان كه افتادم فاصلهاي ياد
.بوديم گرفته فاصله امنيت
زميني جنگ كه بود مسلم شد ، فرستاده عربستان - كويت مرز به ما واحد كه زماني فوريه ، 12
ساخته متر پنج حدود ارتفاع به خاكريزي كشور دو ميان جنگ مهندسان.است شده اجتنابناپذير
ما جوخه.است شده گذاشته كار نفر ضد مينهاي خاكريزها اين پشت ميشود گفته.بودند
كامل كارمان آنكه از پيش.كردند حفر فرماندهان پست نزديكي در و خاك دل در گودالهايي
ترس ، حس اما نداشت ، دقت ميريخت ما سر بر آنچه گرچه.بود شده آغاز عراق توپخانه آتش شود ،
اگر."گاز" زد فرياد اشتباه به يكي حين همين دربود شده مستولي ما بر وحشت و حيرت
لب دربود هوا روي ما فرماندهي پست بود نكرده اشتباه صدمتر خود دادن گرا در ديدهبان
از و ميشدند رد سرمان بالاي از هليكوپترهايي كه ميكشيديم را حمله دستور انتظار مرز ،
دورز ، هندريكس جيمي - دهه 60 راك موسيقي پخش حال در آنها كه ميشد شنيده ارتفاع همان
موسيقي پخش ضمن.ميكردند دشمن در وحشت ايجاد براي را كار اين و هستند - استون رولينگ
آن از نيمي كه ميكردند پخش را عراق ضد ائتلاف تبليغاتي جزوههاي نبرد صحنه در جاز
.ميآمد مرز طرف اين به باشند داده دست از را خود ارزش كه اسكناسهايي مانند
بيشتر تانكچيها.گرفتيم قرار رودررو عراق ارتش با و شديم كويت وارد ما بعد روز چند
دريايي ، نيروي سريع واكنش نيروي آن در كه آمد پيش لحظهايكردند تجربه را نبرد همه از
از كه تانكهايي ديدم خود چشمان باگرفت اشتباه دشمن سريع واكنش نيروي با را ما واحد
آن درون من اگر كردم تصور خود با.ميگرفتند قرار گلوله اصابت مورد ميگذشتند مقابلمان
كه ميزد فرياد خود بيسيم در ما فرمانده.بودم گرفته قرار خود هموطنان هدف داشتم قرار
تگزاسي يك من همرزمان از يكي.است شده حمله خوديها به كند حالي داشت سعي و كنند بس
هم من.ميفرستاد لعنت هقهق با و بود برده پناه گوشهاي به وحشت زور از كه بود تنومند
دست به نفر فارس 35 خليج جنگ در شده كشته آمريكايي از 148.بودم زده زانو وحشتزده
كه بود شده نزديك عراقي نفربر يك به قدري به ما نفره شش گشتي خودرويشدند كشته خوديها
خود وحشت از.نداشتيم مهمات كافي قدر به اما ميشنيدم وضوح به را آنها كردن صحبت صداي
لباسهاي و خيس چكمههاي همان با بعد روز صبح.شد ادرار از پر چكمههايم و كردم خيس را
به هم بار بيست.كرديم پيادهروي شمال سمت به مايل بيست نميخورد درد به ديگر كه ماپ
كنار ازپوشيديم دوباره و كرديم خارج خود صورت از را گاز ماسك اشتباه هشدارهاي خاطر
.ميكردند پرتاب شمال سمت به را خود گلولههاي كه گذشتيم دريايي نيروي توپخانه گردانهاي
نتايج زمين روي ازميزدند فرياد هيجان با توپخانهچيها مردان ميشد شليك كه بار هر
.بود واضح كاملا آمريكا وحشيانه هوايي برتري
در و ميشدند متلاشي درون از و واژگون نفربرها و عراقي تانكهاي زماني كوتاه فاصله در
انتهايي بخشميگذرد جنگ اين از سالهاست گويي كه ميكردند ايجاد صحنهاي صحرا دل
امكان لحظه هر ساعتي بمب مثل كدام هر و بودند زده بيرون خاك دل از نكرده ، عمل بمبهاي
هوا به ندارد و دارد كه چه هر با منطقه آن است ممكن آن هر اينكه تصور و داشتند انفجار
.برنميداشت سرمان از دست برود
دريايي نيروي پياده گردان يك كه ديدم خود چشمان با كمين درون از جنگ ، روز آخرين در
از.داشتند نفت چاههاي سوختن از ناشي دود ميان در را فرودگاه يك تسخير قصد آمريكا
هدف را يكديگر دريايي نيروي سرباز دو چون ميكردند كمك درخواست كه ميشنيدم خود بيسيم
خود چكمههاي كه حالي در عراقي نيروهاي از تن صدها فرودگاه سوي آن در.بودند داده قرار
تسليم داشتند دست در تبليغاتي جزوههاي و سفيد حولههاي و بودند كرده آويزان گردن به را
را خامي نفت بوي بود ، نشسته نظاميام يونيفورم روي نفت چاههاي سوختن از ناشي دودشدند
.ميكردم حس خود ريههاي در بوديم آمده جنگ به آن براي كه
اكتبر تايمز 12 نيويورك:منبع
:پينوشت
چاپ زودي به كه است كتابي صاحب و آمريكا دريايي نيروي سابق سرجوخه سوفورد آنتوني *
.نوشتهاست فارس خليج جنگ خاطرات مورد اودر كتاب.ميشود
آمريكايي نظم استبداد
دهشيار حسين دكتر
كه چرا است ، مستمر بازبيني نيازمند دوران طول در كشورها بين تعاملات بر حاكم ويژگيهاي
دائمي هيچگاه سلطه تداوم دگر سويي از است تحول دستخوش دائما قدرت توزيع شكل سو يك از
ساختار ، فكري ، مباني كه است مهم اين نشانگر وضوح به امروزه بينالملل روابط ماهيت.نيست
همگي ميدهند شكل را كشورها بين تعامل چارچوب كه حوادث تفسير ماهيت و سياستها توجيه
هر.است كشور اين داخلي سياستهاي و خارجي سياست اهداف الزامات و آمريكا منافع بازتاب
تشكيلدهنده كشورهاي غالب كه باشد بهگونهاي بينالملل روابط بر حاكم ذهنيت كه زمان
بر مبتني نظم وجود نشاندهنده باشند نظام سلطهگر كشور اهداف ساختن عملي جهت در سيستم
و افغانستان در آمريكا عمليات و گذشته دهه يك تغييرات.ميباشد سلطهگر كشور الزامات
مركزي آسياي منطقه بر سالهاش تاريخ 226 طول در بار اولين براي كشور اين نفوذ اشاعه نيز
زيرا.است گرديده آغاز بينالمللي صحنه در جديد عصري كه است اين بيانگر قفقاز و
است ، آمريكايي ارزشهاي ميگيرند بنيان آن پايه بر وقايع و حوادث تفسير كه حاكم ارزشهاي
فعاليت اخير سالهاي طول در نظام برتر كشورهاي آن چارچوب در كه نيز قالبهايي
.است بوده آمريكايي استانداردهاي داشتهاند
دارند آمريكا با متعارض كاملا ارزشهاي فرهنگي و سياسي حيطه در حداقل كه كشورهايي حتي
سطح در آمريكايي نظم سلطه نمايانگر وضوح به اين و ميكنند عمل قالبي چنين در كاملا
را جهاني شرايط كه دارد وجود بينالمللي صحنه در بازيگران براي گزينه سه.ميباشد جهان
خود قدرت ميزان به توجه با را حاكم واقعيات ميتوانند آنان - ميآورند1 در نظم به
و بپذيرند دسترس در توانمنديهاي و ضعف گرفتن نظر در با را موجود شرايط - كنند ، 2 تعديل
راستاي در و قدرت مولفههاي ميزان بالاترين داشتن اختيار در سبب به شرايط بهترين در - 3
.بگيرند چالش به را حاكم واقعيات ملي ، منافع تقويت و تامين
هوايي نيروي از گسترده استفاده بر مبتني ديپلماسي كويت ، در آمريكا زميني نيروهاي حضور
دگرگون طريق از جهاني سرمايهداري به افغانستان واتصال بوسني بحران جهت تغيير در
تجلي و آمريكا امنيتي حوزه گسترش راستاي در همگي كشور ، اين در قدرت روابط خصلت ساختن
.ميباشند حاكم آمريكايي نظم
-نژادي دلايل به كه روسيه ويژه به _ چين و روسيه جمله از بينالمللي نظام مطرح كشورهاي
نزديكي در آمريكا قدرت ملموس حضور جغرافيايي دلايل به هستند ، يوگسلاوي در اسلاو برادران
مفاهيم گستردهتر اشاعه كه ايدئولوژيك دلايل به و بود توجه قابل روسيه جنوبي مرزهاي
را حاكم واقعيات اينكه جاي به _ شدند پذيرا آن شكل ابتداييترين در را دموكراسي ليبرال
نيز تسهيل را آن حتي و گشتند آمريكا قدرت افزونكننده و واقعيات پذيراي بگيرند چالش به
اين تكنولوژيك توان آمريكايي ، ارزشهاي سلطه از برآمده آمريكايي ، حاكم نظم.نمودهاند
.ميباشد كشور اين اقتصادي رفاه موقعيت و آمريكا بر حاكم ليبرال سياسي مفاهيم كشور ،
جاي به كشور اين يكهتازيهاي برابر در جهان كشورهاي كه است شده سبب زمينهها اين
از حمايت در را خود منافع و شوند ملحق كشور اين به چالشگر و متعارض ائتلافهاي تشكيل
نظام برتر و مطرح بازيگران مخصوصا جهاني بازيگران قاطع مخالفت عدم.بيابند كشور اين
نشانگر چيز هر از بيش عراق رژيم تغيير براي آمريكايي رهبران شده اعلام سياستهاي درخصوص
از بسياري رهبران اينكه.است توجيهيافته محور ، آمريكايي حاكم نظم كه ميباشد اين
در از عراق ساختن محروم براي اقدام زمينه در را ملل سازمان در بوش سخنان جهان كشورهاي
آن تهيه در اساسي نقشي غربي كشورهاي از بسياري و آمريكا كه سلاحهايي داشتن اختيار
نظم كه دارد اين بر دلالت خود يافتهاند ، او چندجانبهگرايي رهبري نمايانگر داشتندو
.دارد آمريكايي ماهيت ميگيرند ، شكل آن بستر در توجيهات و تفسيرها جهتگيريها ، كه حاكم
از بسياري الزام بر آمريكا تاكيد و عراق رژيم تغيير به نياز درخصوص آمريكا رهبران كلام
حاضر عصر بيهمتاي مميزه كه كشورها آن در رهبري ساختار ساختن متحول به ديگر كشورهاي
.نظمياست چنين ماهيت ميباشدنشاندهنده
اروپا اتحاديه
واشنگتن جورج
ساله ژيسكاردستن 76
البرز احد:ترجمه
شش از ژيسكاردستن والري رياست به كنوانسيون عضو كه 105 است وسيعي موضوع اروپا آينده
اروپايي ، نهادهاي از يك هر وظايف.پرداختهاند آن پيرامون مذاكره و بحث به پيش ماه
و صلاحيتها جهاني ، مناسبات در اروپا اهميت و نقش اروپاييان ، انتظارات آنها ، مشروعيت
گفتوگو آنها درباره ميبايست كنوانسيون اين در كه است موضوعاتي اينها آن ، مشروعيت منبع
.گردد ارائه مسايل اين از يك هر براي راهحلي و شود
آمستردام و نيس پيمانهاي شكست زمان از كه اروپا اتحاديه عضو كشور پانزده حكومت روساي
برابر در پرسش دهها لايكن گردهمايي جريان در دادهاند ، دست از را اميدشان حدي تا
نماينده تن بپردازد150 چارهجويي به آنها درباره مجمع اين تا دادند قرار كنوانسيون
عضو دو اروپا ، پارلمان نماينده ملي ، 16 پارلمانهاي از نماينده اروپايي ، 30 دولتهاي
همچنين 39.هستند مجمع اين عضو خود معاونان از تن دو با ژيسكاردستن و اجرايي كميسيون
تركيب دركردهاند شركت كنوانسيون در اروپا اتحاديه در عضويت نامزد كشور از 13 نماينده
فعلي ، 27 وزير دارند14 حضور برجسته سياسي شخصيتهاي از زيادي شمار مجمع اين اعضاي
(آماتو جوليانو دهاينه ، لوك - ژاك بروتون ، جان سانته ، ژاك) پيشين نخستوزير سابق ، 4 وزير
قدرت كه كنوانسيون اين در اروپا وحدت پرشور هواداران.ژيسكاردستن والري البته و ،
اما.كنند تبديل موسسان مجلس به را مجمع اين مايلند ميكنند احساس خود در بيشتري
هستند متني تدوين خواستار و كرده پيشه احتياط يا اعتدال ژيسكاردستن جمله از ميانهروها
.بگذرد دولتها بازبيني از بايد كه قانوني باشد ، اروپايي اساسي قانون يك مقدمه كه
سياست جهان به ژيسكاردستن بازگشت
اروپا كنوانسيون مجلس رياست گرفتن دست به با فرانسه پيشين جمهور رئيس ژيسكاردستن والري
آينده اساسي قانون افكندن پي روياي و است كرده آغاز را خود سياسي زندگي از تازهاي فصل
انتخابات در شكست از پس سال يك و بيست و سالگي سن 76 درميپروراند سر در را اروپا
يا شورا اين.ميكند شركت اروپايي شوراي يك در ديگر بار در 1981 ، فرانسه جمهوري رياست
بار دو سال 1974 از است شده برپا اشميت هلموت و ژيسكاردستن ابتكار به كه كنوانسيون مجلس
.ميدهد جلسه تشكيل اروپا اتحاديه عضو كشور دولت 15 روساي حضور با سال در
سويل شهر كنگرههاي كاخ كنفرانس تالار در متبسم چهرهاي با فرانسه اسبق جمهور رئيس
شرودر ، بلر ، شيراك ، .است نشسته اسپانيا نخستوزير آزنار ماريا خوزه كنار در اسپانيا
كار پيشرفت چگونگي و وضعيت درباره را او سخنان تا آمدهاند ديگران و برلوسكوني
دوباره تعريف براي را خود كار دارد عضو كه 105 كنوانسيون مجلس.بشنوند كنوانسيون
خواهد ادامه سال يك مدت به آن نشستهاي و است كرده آغاز اروپا اولويتهاي و رسالتها
اساسي قانون مبناي ميتواند كه كند ارائه را متني دارد نظر در ژيسكاردستن والري.داشت
.قرارگيرد اروپا آينده
.داشت جريان ژيسكاردستن با مخالفت در پرده پشت زيادي مباحثات پيش ماه شش تا
جز به - مطبوعات و رفت فراتر بسيار ژيسكاردستن شخص و كنوانسيون رئيس گزينش سر بر بحث
سونسكا سوئدي محافظهكار روزنامه.نوشتند باره اين در فراواني مطالب - فرانسه در
به ميتواند وجاهت فاقد و مغرور آريستوكرات اين آيا":نوشت دسامبر ماه اواخر داگبلادت
".است مضحك واقعا بخشد؟ مردمي چهرهاي ما مشترك آينده
جهش هنر
كوشش و سال 1979 در اروپايي پولي نظام ايجاد اروپا ، پارلمان نمايندگان انتخابات برپايي
كارنامه ژيسكاردستن كه ميدهد نشان همه اينها سال 1992 ، در ماستريخت پيمان تصويب راه در
دستمزد يورو خواستار 20هزار وي كه كردند شايعه بدخواهان اما.است داشته مثبتي اروپايي
منشيهاي استخدام سال ، يك براي بروكسل هتل زيباترين در سوئيت يك اجاره خالص ، ماهانه
بروكسل در بيشتر ميگويند كه فرانسويان تكبر و غرور از نمونهاي.است شده...متعدد
.است نكرده مطرح را درخواستي چنين هرگز ظاهرا ژيسكاردستن كه تفاوت اين با ميشود ديده
مزاياي و حقوق از يكباره به و گرفته پيش دست فرانسه پيشين جمهور رئيس نيز ماجرا اين در
.است كرده صرفنظر خود
جامعه نمايندگان سخنان به و ميدهند جلسه تشكيل ماه در بار دو يا يك كنوانسيون اعضاي
نتايج اولين امسال پاييز از و.ميسپارند گوش...و جوانان غيردولتي ، سازمانهاي مدني ،
اواخر.كرد خواهند ارائه شدهاند ، تشكيل تازگي به كه را كار گروههاي مطالعات و بررسي
تعلل كارها انجام در نبايدشد خواهد منتشر متني سرانجام سال 2003 اوايل يا سال 2002
گرفته كار به كنوانسيون اداره در موفقيت كسب براي را خود توان تمام ژيسكاردستن.ورزيد
نطق سپس و گفت آمد خوش اعضا به زبان يازده به ابتدا كنوانسيون ، آغازين نشست در وي.است
روشن او سخنان اصلي درونمايه.كرد ايراد انگليسي و آلماني فرانسه ، زبان سه به را خود
خواهيم واحد اروپاي پروژه آشفتگي و گنگي بر شويم ، مواجه شكست با خود كار در اگر":بود
در كه برگرديد خانههايتان به احساس اين با ميتوانيد موفقيت كسب صورت در ولي.افزود
"...بودهايد سهيم اروپا تاريخ از نوين فصلي نوشتن
وقتي ميگويد ، فنلاند از اروپا پارلمان نماينده و متولد 1975 كوپي نورا - پيا خانم
سخت است ، من پدربزرگ جاي شود عهدهدار را كنوانسيون رياست است قرار كه كسي شنيدم
شخصيت تاثير تحت كه ميكند اعتراف كنوانسيون عضو جوانترين اكنون اما.شدم شگفتزده
انعطافپذير و متعادل والا ، شخصيتي صاحب مرد اين":ميگويد.است گرفته قرار ژيسكاردستن
و اعضا صحبتهاي به متوالي ساعت پنج است قادر.ميدهد گوش دقت به كس هر سخنان به.است
".دهد فرا گوش سخنران دهها
"شاه خورشيد"
هيچ تقريبا وي كار دفتر در كه است اين ژيسكاردستن شخصيت مورد در ديگر مثبت نكته يك
چنين خود ژيسكاردستن":ميگويد باره اين در او آلماني سخنگوي.ندارد حضور فرانسوي
".بسنجد را اروپاييان گوناگون حساسيتهاي بتواند تا است خواسته
شمار به كنوانسيون اعضاي اصلي دغدغه ديگر ژيسكاردستن شخصيت و ميگذرند هم پس از ماهها
به كه هستند خود فعاليت و كار زمينه فوقالعاده گستردگي نگران بسياري عوض ، در.نميرود
.نهادهاند گام آن در تازگي
تا گرفته كاتوليك كليساي از ،"مدني جامعه" سخنان به دادن گوش كنوانسيون اعضاي از برخي
بيهوده را گوناگون ، انجمنهاي و سنديكاها تا و زيست محيط طرفدار غيردولتي سازمانهاي
دولتهاي روساي با ژيسكاردستن روابط آن و.است ديگري جاي از واقعي نگراني ولي.ميدانند
آورده خشم به را كنوانسيون نمايندگان از بخشي پايتختها به وي سفرهاي دوره.است اروپايي
سري مذاكرات" از سخن كه را اروپا پارلمان آلماني نماينده "لانين يو" همه از بيش و.است
و است شده سپري كنوانسيون كار زمان مدت از نيمياست آورده ميان به "پرده پشت معاملات و
كار پاياني لحظات در بخواهد دفعالوقت با عمدا ژيسكاردستن مبادا كه است آن نگران لانين
.نداشتهباشد اظهارنظر براي فرصتي ديگر كنوانسيون و دهد ارائه خود از متني مجلس
سليقهاي برخورد
كميسيون در خدمت سال ده دليل به ولي نيست آن عضو خود البته كه كنوانسيون امور ناظر يك
.ميكند نگراني ابراز نيز ميرود ، شمار به اروپا مسائل كارشناسان بهترين از اروپا اجرايي
كنوانسيون در برجسته و مهم شخصيتهاي حضور و ميكند فراوان ستايش مجلس اين از اگرچه او
منتفي وي نظر از خطر يك ولي ميداند ، آن با دولتها تحقيرآميز رفتار و نگرش از مانع را
دارد باز خود هدفهاي مجدانه پيشبرد از را اعضا كنوانسيون رئيسه هيات" اينكه آن و نيست
".شود ارائه "بزرگ" كشورهاي انتظارات با متناسب متني نهايت در و
را احساس همين اغلب هستند نيز كنوانسيون عضو كه اروپا پارلمان نماينده ميان 30 در
را رئيسه هيات كار كه كساني ميان بحث كنوانسيون داخل در كه است هفتهاي چنددارند
مخالفان اين از يكياست درگرفته هستند نظر اين مخالف كه آنهايي و ميدانند رضايتبخش
".نميكند رفتار مجلس سخنگوي عنوان به ژيسكاردستن":ميگويد
معاون دو داشتن با او.نيست آسان ژيسكاردستن كار اينكه آن و است مسلم چيز يك حال هر به
و كشورها روساي امتيازات آن در كه كند تهيه را متني بايد نفره ، رئيسه 13 هيات يك و
و قدرت از ذرهاي نميخواهند اروپايي كشورهاي رهبران.باشد شده لحاظ عضو دولتهاي
را اجرايي كميسيون اختيارات از بخشي كه آنند پي در حتي و كنند چشمپوشي خود اختيارات
رضايت هم و باشد بلندپروازانه متني بايد هم متن اين كه اينجاست مشكل.گيرند پس باز
...كند جلب را اجرايي كميسيون و اروپا پارلمان
فقط حاضر حال در.كند اظهارنظر نميخواهد فعلا ژيسكاردستن حساس ، و مهم موضوعات خصوص در
خواهد طول به آينده اكتبر يا سپتامبر تا خودش گفته به كار اين و "ميشنود را سخنها"
امور در اروپا اتحاديه نماينده برخورداري موضوع با كه ميدانيم اندازه اين فقط.انجاميد
سولانا خاوير هماكنون را سمت اين.ندارد مخالفتي وزير با همسطح موقعيتي از بينالملل
اروپا اتحاديه دورهاي رياست زمان شدن طولانيتر مخالف همچنين ژيسكاردستن.دارد عهده بر
...نيست (است ماه شش حاضر حال در كه)
.نوشت ژورنال استريت وال روزنامه به نامهاي خواننده عنوان به ژيسكاردستن والري روز يك
سن روزنامه ، اين در كنوانسيون پيرامون مقالهاي چاپ با آمريكايي روزنامهنگار يك
موضوع اين از اينكه با فرانسه پيشين رئيسجمهور.بود گرفته تمسخر باد به را ژيسكاردستن
در را موضوع سه دو تنها.نياورد ميان به آن از حرفي هيچ خود نامه در ولي بود رنجيده
.كرد يادآوري شد نهاده بنيان پيش سال دويست كه فيلادلفيا آمريكايي كنوانسيون تاريخ خصوص
رياست به كه زماني واشنگتن جورج ژنرال كه كرد اشاره نكته اين به خود نامه در ژيسكاردستن
و تصادفي مقايسه اين.بود گذشته بازنشستگياش زمان از سال چهار شد برگزيده كنوانسيون
است كاري كردن جاودانه تاريخ در اروپا واشنگتن جورج عنوان به را خود نام.نيست بيهدف
...بزرگ بس
ميان روابط و اختيارات و وظايف و اروپا اتحاديه نهادهاي به فهرستوار نگاهي پايان در
كلي خطوط تعيين كه است دولت و حكومت رئيس از 15 مركب اروپا شوراي.ميافكنيم آنها
از يك هر ترتيب به را شورا دورهاي رياست.دارد برعهده را اروپا اتحاديه سياستهاي
.ميگيرد عهده به ماه شش مدت به عضو كشورهاي
كميسيون قانوني پيشنهادهاي تصويب كه است عضو كشورهاي از وزير از 15 مركب وزيران شوراي
.دارد برعهده را پارلمان با مذاكره از پس اروپا
تقسيم و داخلي امور و دادگستري خارجي ، سياست زمينههاي در همكاري چگونگي و بودجه تعيين
.اروپاست شوراي عهده به همگي داخلي بازار و بودجه زمينه در پارلمان با تصميمگيري قدرت
كشورهاي از يك هر در عمومي آرا با سال براي 5 انتخابي نماينده اروپا 626 پارلمان در
در مشاركت و استعفا به آن اجبار قدرت و اجرايي كميسيون تنفيذ.ميشوند انتخاب عضو
ملي قوانين به بعد مرحله در كه (وزيران شوراي با همراه) دستورالعملها و قوانين تدوين
است شورا عهده به شهروندان طومارهاي بررسي و بودجه تصويب كنار در ميشوند منتقل
.است سال مدت 5 براي عضو دولتهاي طرف از منصوب شخصيت از 20 متشكل اجرايي كميسيون
بر نظارت اروپايي ، سياستهاي اجراي و طراحي دستورالعملها ، و آييننامهها پيشنهاد
مذاكره در اروپا اتحاديه نمايندگي پيماننامهها ، اجراي بر نظارت اروپايي ، قوانين تدوين
.اروپاست اتحاديه شوراي با همگي ثالث كشورهاي با
ميرود پدر راه به ششم محمد آيا
جوني كريمي نادر
ششم مجيد
مجلس انتخابات برگزاري شاهد مراكش ششم ، محمد رسيدن قدرت به زمان از بار اولين براي
كلي دبير به مردمي نيروهاي سوسياليست اتحاديه كه انتخابات اين در.است بوده قانونگذاري
نماينده مراكشي ، 325 ميليون چهارده رسيد قدرت به سرانجام نخستوزير ، اليوسفي عبدالرحمن
تصدي امكان پيروز حزب رهبر به و كردند انتخاب كانديدا هزار دو حدود ميان از را مجلس
.دادند را نخستوزيري يعني كشور اجرايي مقام بالاترين
در كه سال 1997 در انتخابات قبلي دوره در كه ميشود تلقي مهم رو آن از انتخابات اين
در شركت از را مراكش اسلامگرايان مرحوم پادشاه شد ، برگزار دوم حسن ملك حيات زمان
در.گرفت ناديده را دموكراسي و بشر حقوق اوليه اصول كليه و ساخت محروم انتخابات نامزدي
نتايج گرفتن نظر در بدون تا گرفت تصميم شگفتانگيز حركتي در دوم حسن ملك هنگام آن
رهبر اليوسفي عبدالرحمن ترتيب بدين و بسپارد خود پيشين مخالفان به را قدرت انتخابات ،
.گرفت قرار وزيري نخست جايگاه در مردمي نيروهاي سوسياليست اتحاديه
گرفت صورت مخالفان به احترام و دموكراسي برقراري هدف با چه اگر حسن ملك حركت اين
سود به همه از بيش اوضاع ششم محمد آمدن كار روي و دوم حسن درگذشت با ميگويند ناظران
و 1971 ، سالهاي 1970 در كودتا خاطر به كه مراكشي نظاميهاي ;است يافته تغيير نظاميان
شهري درون امنيتي _ نظامي امور از يك هيچ در تنها نه بودند دوم حسن ملك غضب مورد همواره
مراسم در حتي و شدند تبعيد غربي صحراي منطقه به بلكه نميشدند گرفته كار به مراكش در
حضور ششم ، محمد رسيدن قدرت به از پس ميان اين در.نميكردند شركت نيز ساليانه رژه
در ششم محمد مشورتي مناصب از بسياري و يافت گسترش نيز دولتي مناصب در حتي نظاميان
كشور امنيت سازمان رياست كه كشور ، امنيتي پست بالاترين چنانكه گرفت قرار نظاميان اختيار
گفته.گرفت قرار مراكش ژنرالهاي اختيار در نيز ميدهد گزارش پادشاه به فقط و است
عمل آزادي عملا فرانسه ، آلپ كوهستانهاي در ششم محمد تفريحي مسافرتهاي كه ميشود
.است داده افزايش را مراكش پادشاه نظامي زيردستان
نشريه كه طور همان بلكه است نشده موجب را مراكشي شهروندان نگراني مسئله اين تنها البته
دلجويي روند است كرده اشاره آن به آوريل 2001 تاريخ 18 در انترناسيونال كوريه فرانسوي
پادشاه حضور با بود قرار كه (غربي صحراي جنگ سالهاي) سربي سالهاي قربانيان از پادشاه
اعلاميهاي صدور از پس شود آغاز خانوادهاش ، به مفقودشدگان از يكي جسد تحويل مراسم در
مقام چهارده از بردن نام با اتحاديه اينشد متوقف بشر حقوق مراكش اتحاديه سوي از
خواستار و كرد متهم مخالفان عليه جنايتكارانه اعمال و سركوب به را آنان نظامي ، _ امنيتي
سرنوشت مراكش ژنرالهاي ناگاه به اطلاعيه اين صدور با.شد پادشاه سوي از ماجرا پيگيري
مراسم در پادشاه شركت مانع و ديدند يكسان شيلي ، در همكارانش و پينوشه سرنوشت با را خود
براي مشورتي سلطنتي شوراي برگزيدن براي عمومي آرا به مراجعه حال ، همين در شدند ، مذكور
بود داده سلطنت به دستيابي اوايل در را آن انجام قول ششم محمد كه غربي صحراي امور
.است نشده انجام تاكنون
قابل تاثير سياسي سركوبيهاي و صحرا جنگ قربانيان خانوادههاي از دلجويي روند توقف
در كه مفقودالاثر مخالف پرونده 112 به رسيدگي و گذاشت مراكش سياسي فضاي بر توجهي
عبدالرحمن بعد چندي و كرد متوقف نيز را ميشود بالغ نفر به 600 آن رقم غيررسمي آمارهاي
دولت مخالفان.كرد توقيف را دومن و الصحيفه لوژورنال ، نشريات دستوري صدور با اليوسفي
كشورش وزير و اليوسفي ميرسد نظر به گفتند اقدام اين به اعتراض با زمان همان در مراكش
.كنند تعيين را قانونگذاري مجلس انتخابات نتايج هماكنون ، از دارند نظر در
و رباط ميان اختلاف مراكش قانونگذاري مجلس امسال انتخابات آستانه در وقتي ترتيب بدين
با ديدار از مراكش خارجه امور وزير عيسي محمدبن و يافت گسترش ليلي جزاير سر بر مادريد
رباط دولت حركت اين آفريقا شمال امور ناظران از بسياري كرد ، خودداري اسپانيايياش همتاي
عبدالرحمن حاكم حزب پيروزي منظور به كشور سياسي فضاي كردن ميليتاريزه راستاي در را
.كردند ارزيابي اليوسفي
امور خود ، پادشاه به اميرمومنان لقب انتساب با مراكش مردم كه حالي در و شرايطي چنين در
مشكلات با دولت در همكارانش و ششم محمد سپردهاند ، وي به را خود مذهبي رهبري و سياسي
و گاه كه مديترانه در جزايري سر بر اسپانيا با ارضي مناقشات هستند ، رو به رو متعددي
الجزاير دولت با اختلاف ميگذارد ، منفي تاثير اروپا اتحاديه با رباط مناسبات بر بيگاه
جبهه با جنگ و غربي صحراي مهم معضل است ، داشته ادامه تاكنون بومدين حواري زمان از كه
كميسر و است آورده پديد را نگرانيهايي طولاني منازعه اين آوارگان مسئله كه پوليساريو
.است كرده انتقاد رباط از شدت به آوارگان وضع خواندن اسفبار با نيز اروپا اتحاديه
همواره كه سياسي قدرت ساختار در ايشان ساختن سهيم و اسلامگرايان تحمل مسئله سرانجام و
محمد دلمشغوليهاي از بلندبالايي فهرست همگي است ساخته نگران را ششم محمد نظامي مشاوران
.ميدهد تشكيل را نخستوزير اليوسفي عبدالرحمن ويژه به و ششم
سازمان - فرهنگي - علمي سازمان دائمي مقر وجود دليل به كه است آن ديگر مهم نكته
كه خواستهاند همواره ششم محمد شخص حتي و رباط دولت مراكش ، در (آيسيسكو) اسلامي كنفرانس
با حال عين در و درآورند نمايش به مسلمان ملل ميان در روشنفكر و اسلامي چهرهاي خود از
در تضاد و سردرگمي نوعي اكنون اسلامگرايان ، سياسي قدرتگيري با ايشان مخالف به توجه
. ميخورد چشم به مراكش حكومتي نظريهپردازان ميان
بينالمللي قوانين نقض مسابقه
*ريتر اسكات
عبادتي عليرضا:ترجمه
حزب اعضاي از عنصري عنوان به و متحده ايالات دريايي نيروي سابق اطلاعات افسر عنوان به
ميكنم اقرار است داده راي اخير جمهوري رياست انتخابات در بوش جورج به كه جمهوريخواه
شركت ضدجنگ راهپيمايي در كه خواستند من از سپتامبر در 28 كارگر حزب نمايندگان كه زماني
راهپيماييهاي من ، ديدگاه از كردم حس پيوستن به تمايل و نگراني ترديد ، حس دل در كنم
راه به سياسي چپ احزاب كه است نمايشي آن ، بودن نادرست يا درست از صرفنظر مردم ، توده
جنبههاي تمام در گويي اما.باشم داشته آنها كار به كاري نبايد من قاعدتا و انداختهاند
آستين از دموكراسي اراده گويي (سپتامبر 28) روز آن در.بودم شده اشتباه دچار خود زندگي
بوش دولت براي پيام يك آنها.ميشد صادر بريتانيايي جامعه جريان از خصوص به و چپها
مردم كه بود اين وضوح به آنها پيام.بود گرفته فاصله عمومي افكار از شدت به كه داشتند
بعد روز چند پيام اين.كرد نخواهند تحمل را عراق عليه آمريكا يكجانبه جنگ بريتانيا
كه زماني.داد را آنها پاسخ بلكپول در خود سالانه كنفرانس در كارگر حزب.گرفت پاسخ
.ميگذارد جاي بر خارقالعادهاي آثار است جريان در دموكراسي
بوش جورج به بايد كنگره كه است اين در بحث متحده ايالات در اطلس ، اقيانوس سوي آن در
سوي از و باشد يكجانبه جنگ اگر حتي بدهد ، را عراق عليه جنگ انداختن راه به اجازه
از اقدامي چنين خودم جمله از آمريكاييها ، از بسياري براي.باشد نشده تصديق ملل سازمان
ويرجينياي از "برد رابرت" _ سنا نماينده يك حداقل است ، اساسي قانون آشكار نقض كنگره سوي
.است كرده مناظره براي آمادگي اعلام و داده شهادت اساسي قانون نقض اين بر _ غربي
خود جيب در را آمريكا اساسي قانون از نسخه يك هميشه كه است مشهور اين به "برد سناتور"
آمريكا كه سناتورها ساير به يادآوري براي آمريكا سناي صحن در بار هر او.ميكند حمل
او.ميكشد بيرون جيب از را خود اساسي قانون نسخه است ، شده پايهگذاري دموكراسي براساس
آمريكا در شد حاضر كسي چه.است پرداخته آمريكا جامعه پايه و اساس از دفاع به تنها و يكه
اساسي قانون ناقضان به معترضين خشمگين صداي چرا بيندازد؟ راه به تظاهرات وي از حمايت در
قانون.دارد نگراني جاي است ، ساكت دموكراسي كه جايي نميشود؟ شنيده متحده ايالات در
ملتي آمريكا مردم از اساسي قانون اين.است بوده من اقدامات تمامي راه چراغ همواره اساسي
نيروي افسر عنوان به.ميانديشند بالا بسيار استانداردهاي به كه است ساخته قانونمند
مقابل در آمريكا ملت از و آمريكا اساسي قانون از كه كردهام ياد سوگند من دريايي ،
قدري به كردهام ياد كه سوگندي.خارجي دشمنان چه و داخلي دشمنان چه كنم ، دفاع دشمنان
آن داشتم تن به يونيفورم كه زماني در.كنم فدا سوگند اين براي را جانم حاضرم كه است جدي
هجوم با اما نيستم ، جنگگريز من.داشتم شركت صحرا طوفان عمليات در من.كردهام ثابت را
ملل ، منشورسازمان امضاكننده عنوان به متحده ايالاتمخالفم عراق به بوش جورج شتابزده
براساس بايد برود جنگ به است قرار اگر و بگذارد احترام بينالمللي قوانين به است موظف
ملل سازمان امنيت شوراي تصديق به نياز بيگانه كشور عليه جنگباشد بينالمللي قوانين
براساس كه قطعنامهاي طريق از يا و باشد (خود از دفاع) اصل 51 براساس بايد يا دارد ،
مذكور معيارهاي از كدام هيچ عراق با بوش جنگ.پذيرد صورت ميشود صادر ملل سازمان منشور
مورد در خود وظايف به عراق كه است كرده اعلام بارها تاكنون رئيسجمهور.نيست دارا را
.است خطر در بينالمللي امنيت و صلح تمكين عدم دليل به و است ، نكرده تمكين سلاح خلع
و بدهد ، بازگشت اجازه بازرسان به بايد عراق كه است كرده اعلام متحده ايالات رئيسجمهور
.بگذارد اختيار در بازرسي براي باشد لازم كه را مكاني هر شرطي و قيد هيچ بدون
جمله از كه شده جهان كشورهاي نگراني موجب سال 1998 ، در بازرسان خروج از پس عراق مخالفت
با عراق در بازرسان حضور بدون.است شده اشاره آن به كرده منتشر بلر توني كه مداركي در
جاي فريبكاريهايش و زمينه اين در عراق سابقه وجود با گفت ، سخن نميتوان اطمينان
عراق به بازرسان كه است شده حاضر قيدوشرطي بيهيچ عراق كه حالا اما.دارد وجود نگراني
كه است شده ايجاد فرصتي باشد ، پاسخگو قوانين برابر در است گرفته تصميم و گردند باز
بوش دولت اما.باشد داشته صلحجويانه پاياني ماجرا اين و شود ، كامل تمام نيمه كارهاي
ملل سازمان منشور كه حالي در است ، حسين صدام سرنگوني دولت اين تصميم كه است ساخته روشن
جوازي چنين نيز متحده ايالات اساسي قانون.است نكرده صادر را رژيمي هيچ سرنگوني اجازه
.است نداده را
را خود جديد ملي امنيت استراتژي اولين بوش دولت بلكه نيست اساسي قانون نقض فقط موضوع
استراتژي ، اين در شده مطرح دكترين براساس.بود كرده منتشر پيش ماه كه ميگذارد اجرا به
كه ميدهد امكان متحده ايالات به نظامي و اقتصادي قدرت از استفاده با يكجانبهگرايي
باشد لازم اگر حتي كند تحميل كشورها ساير به را كشور اين اداره و بماند باقي ابرقدرت
رد بهتر عبارت به و چندجانبهگرايي رد براساس استراتژي اين.دهد انجام پيشگيرانه حمله
استعماري قدرتهاي عليه آمريكا مردم پيش سال كه 200 حالي دراست بينالمللي قوانين
است خالي تظاهركنندگان از واشنگتن خيابانهاي روزها اين كه است تعجب كردند ، جاي انقلاب
لندن خيابانهاي عوض در.گرفته قرار تهديد مورد آمريكا در دموكراسي كه حالي در هم آن
بينالمللي قوانين نقض به معترضين از مملو جنگيد استعمارش عليه آمريكا كه كشوري همان
را واضح پيام اين ميگذارند احترام دموكراسي به كه كشورهايي ساير به بريتانيا مردم.است
را مردم خواست نميتواند ميزند اقدامي به دست مردم نام به دولت اگر كه است فرستاده
.بگيرد ناديده
اكتبر 2002 گاردين 7:منبع
:پينوشت
امنيت شوراي جمعي كشتار سلاحهاي بازرسان از تا 1998 سالهاي 1991 از ريتر اسكات *
.بود ملل سازمان
|