بتواند شايد كه مردي
|
بود خواهد آن جديد دارايي وزير وظيفه اولين
موانع از را دولت مالياتي برنامههاي كه
بود خواهد مجبور اسناو دهد عبور پارلماني
كند ايجاد نظر وحدت كنگره و دولت ميان |
فتاحزاده عباس:ترجمه
اكنون.شد منصوب آمريكا جديد دارايي وزير بهعنوان بوش جورج سوي از اخيرا اسناو جان
برگزيده جديد وزير بهعنوان رسما ساله مرد 63 اين تا كند تاييد را بوش راي سنا بايد
.شود
بانك مديره هيات سابق عضو فريدمن ، استفان نيز جديد اقتصادي مشاور بهعنوان بوش
دارايي وزير با نزديكي روابط فريدمن استفان.برميگزيند را ساكس ، گلدمن سرمايهگذاري
و اسناو.است داشته همكاري والاستريت در روبين روبرت نظير مشهوري شخصيت با و داشت سابق
دولت و اقتصادي سياستهاي به مجددا را مردم رفته دست از اعتماد دارند ماموريت فريدمن
.كنند مطرح رسانهها در بهتر شكلي به را سفيد كاخ سياستهاي و بازگردانند آمريكا
برعهده را آمريكا ، شرقي سواحل در ريلي نقل و حمل شركت بزرگترين ،CSX شركت رياست اسناو
فعاليت نقل و حمل وزارت در فورد جرالد جمهوري رياست دوران در و هفتاد دهه طي ويدارد
با و ميانهروست محافظهكار يك او.ميشود محسوب خوب عمومي روابط با فردي و ميكرد
اقتصادي آزادسازي سياستهاي از حمايت زمينه در خصوص به.دارد خوبي روابط هم دموكراتها
اهل او.معلم مادرش و بود وكيل يك اسناو پدر.ميشود زده زيادي حرفهاي اسناو پيرامون
روند بزنس رياست به و كرد طي را رشد مراحل تدريج به.است اوهايو ايالت در واقع تولدو
دست به دنبال به اتحاديه اين.رسيد آمريكايي ، مديران از متشكل قوي اتحاديه يك تيبل ،
از مذكور اتحاديه رياست علاوهبر اسناو.است واشنگتن سياستمداران ميان در نفوذ آوردن
.ميشود محسوب هم آمريكا ، مركزي بانك رئيس گرينسپن ، آلن نزديكان
اونيل.ميشود رفت ، كنار خويش سمت از اخيرا كه دارايي وزير اونيل ، پاول جانشين اسناو
رفتار با فردي منتقدان نگاه از و بود آلومينيوم ، توليد غول آلكولا ، سابق مدير ساله 67
شاخص چهرههاي و والاستريت اقداماتش واسطه به وي.ميشد تلقي "غيرديپلماتيك" كاملا
و وي سفيد كاخ وضعيتي چنين پي در.واداشت خود با مخالفت به را كنگره در جمهوريخواهان
خود سمت از تا داد قرار فشار تحت را رئيسجمهور ، اقتصادي مشاور ليندسي ، لاورنس
.كنند كنارهگيري
تحولات پيرامون زيادي نگراني بوش دولت كه ميدهد نشان آنها جانشينهاي انتخاب نوع
از دموكراتها مداوم انتقاد.داشت زيادي رشد گذشته ماههاي ظرف بيكاري.دارد اقتصادي
كه بداند بايد بوش.كند دخالت شخصا تا كرد وادار را رئيسجمهور دولت اقتصادي خطمشي
آمريكاييهاي هم هنوز اما هستند ، وي بالاي محبوبيت از حاكي نظرسنجيها تمامي چه اگر
ميلياردها تزريق با دارد قصد بوش.مينگرند دولت اقتصادي ايدههاي به ترديد با زيادي
طريق از را عملي ابتكار چنين دارد وظيفه اسناو.ببخشد جديدي تحرك اقتصادي رشد به دلار
دلار ميليارد سقف 300 تا دارد قصد دولت ژورنال والاستريت نوشته به.ببرد پيش به كنگره
جديد اقتصادي طرح است قراركند اقتصادي رشد شرايط بهبود براي اقداماتي صرف سال ده ظرف
درآمدهاي بر ماليات طرح اين در كه است معتقد والاستريتشود معرفي آينده هفتههاي ظرف
عناصر از يكي را وي سفيد كاخ در اسناو با ديداري طي بوش.يافت خواهد كاهش پايين و متوسط
را رشد جديد وزير كه كرد تاكيد او.خواند دولتش اهداف به دستيابي براي آينده در كليدي
نمايشي اظهارنظري طي نيز اسناوميآورد فراهم جديدي شغلي موقعيتهاي و ميبخشد تحرك
.كرد نخواهد رضايت احساس خود كار از وي نشوند ، كار به مشغول كار جويندگان تمامي تا گفت ،
همانگونه اونيل پاول همانند اسناو جان:دارند زيادي اشتراكات دارايي جديد و سابق وزير
مانند به اسناو همچنين.داشت حضور فورد جرالد دولت در هفتاد دهه اواسط شد اشاره كه
هر گذشته در.پيوست صنعت به واشنگتن بوروكرواسي چارچوب در شغلي موفقيتهاي از پس اونيل
هر.CSX در ديگري و الكولا شركت در يكي:رسيدند بزرگ شركتهايي مديريت سمت به آنها دوي
جمهوريخواهان به دلبازي و دست با و داشتند درآمد دلار ميليونها مقام اين در آنان دوي
انداخت ، وحشت به را سفيد كاخ خود جسورانه اظهارات با كه اونيل برخلاف البته.كردند كمك
بعدي انتخابات در آنكه براي بوش.ميشود محسوب عملگرا فردي و است محتاط سخنراني اسناو
به اسناو در او را چيزي چنين.دارد خوب عمومي روابط با وزيري به نياز شود پيروز مجددا
اسناو اينكه آن و دارد اونيل با هم ديگر مهم تفاوت يك اسناو.كند پيدا ميتواند خوبي
دكتراي مدرك داشتن.است احترام مورد فردي استريت وال و مالي بازارهاي در اونيل برخلاف
.باشد دانشگاهي محافل در وي بيشتر مقبوليت به كمكي ميتواند هم اقتصاد
كه حالي در:كردهاند انتخاب فراغت اوقات گذراندن براي را متفاوتي رشتههاي نفر دو اين
گلف بازي به ميدهد ترجيح اسناو جان بود ، تفريحي قايقهاي در حضور عاشق اونيل پاول
براي اختصاصي كلوبي بود ، آگوستا نشنال مشهور كلوب عضو اواخر همين تا اسناو.بپردازد
.نميپذيرد عضويت به را زنان كه گلف بازي
موانع از را دولت مالياتي برنامههاي كه بود خواهد آن جديد دارايي وزير وظيفه اولين
از دلار ميليارد شد ، 300 ذكر بالا در كه همانگونه ترتيب بدين و دهد عبور پارلماني
وحدت كنگره و دولت سفيد ، كاخ ميان بود خواهد مجبور اسناو زمينه اين در.بكاهد مالياتها
نيز شخصا كه كرد خاطرنشان دارايي وزير سمت به انتصابش اعلام از پس وي.كند ايجاد نظر
مالياتها كاهش كرد تاكيد ويبپردازد مالياتها كاهش به بايد نخست درجه در دارد اعتقاد
سال داشت قصد اسناو.بود خواهد ضروري شود ، تمام بودجه ضرر به كوتاهمدت در اگر حتي
شده تعيين هم CSX شركت رياست براي او جانشين.شود بازنشسته سالگي سن 64 در يعني آينده
بازار كه زماني در هم آن بازميگردد ، سياست مركز به بازنشستگي جاي به حالا اما.بود
شايد.دادهاند دست از را اعتمادشان هم سرمايهگذاران و است فلج اقتصاد است ، ضعيف بورس
.شايد فقط البته بدهد ، سروسامان اوضاع اين به بتواند او
ديولت:منبع
خزر طلاي
*سزنك فرانسوا ژان
محمدي ابوالفضل:ترجمه
ذخاير بودن دارا دليل به ازبكستان و تاجيكستان قرقيزستان ، جمهوريهاي شامل خزر منطقه از
تاكنون منطقه گاز و نفت ذخاير دقيق ميزان.ميشود ياد آينده خليجفارس به گاز و نفت غني
هزار تا 200 ميليون بين 29300 خزر نفتي ذخاير ميزان از برآوردها چند هر.است نشده مشخص
قطعي 645 ذخاير با مقايسه در ميزان اين ولي است توجه قابل نظر به و متغير بشكه ميليون
در نيز خزر منطقه نفت توليد ميانگين و است ناچيز بسيار خليجفارس بشكهاي ميليون هزار
نفت روزانه توليد به مربوط آن از نيمي كه بوده روز در بشكه هزار ميلادي 815 سال 1995
سال 1996 دسامبر ماه در خليجفارس منطقه نفت روزانه توليد كه آن حال است بوده قزاقستان
غني منابع داراي همچنين خزر منطقه.بود روز در بشكه ميليون حدود 18180 ميانگين بهطور
فوت تريليون حدود 282 را خزر گاز ذخاير آمريكا نيروي وزارت اطلاعرساني آژانساست گاز
قابل سال تا 87 رقم اين ميلادي سال 1996 توليد ميزان براساس كه است كرده برآورد مكعب
.است مكعب فوت تريليون ايران 735 گاز ذخاير ميزان كه بدانيد نيست بد.است بهرهبرداري
.نيست خزر درياي منطقه گاز و نفت ميادين اهميت از كردن كم ارقام و اعداد اين ذكر از هدف
.است توجه قابل خزر در نفت بشكه ميليارد وجود 29 استانداردي و معيار هر پايه بر زيرا
بسيار هزينه و گاز و نفت عظيم بسيار ذخاير از فارس خليج منطقه كه است نكته اين بيان هدف
خليجفارس جايگزين را خزر درياي آبگير حوزه نميتوان هرگز.است برخوردار توليدات پايين
فارس خليج كه اين نخست.است برخوردار مهم مزيت دو از خليجفارس منطقه زيرا كرد
عربستان در خام نفت استخراج هزينه.داراست جهان در را نفت استخراج هزينه پايينترين
هر ازاي در سنت پنج و بيست و دلار يك حدود ابوظبي در و بشكه هر ازاي در دلار نيم سعودي
هر در دلار تا 10 بين 8 رقم اين سابق شوروي جمهوريهاي در كه آن حال.است خام نفت بشكه
مزيت دومين خليجفارس حاشيه كشورهاي در خام نفت حمل پايين هزينه اما.است متغير بشكه
انتقال براي لازم لوله خطوط.ميشود محسوب خزر درياي منطقه با مقايسه در منطقه اين
خام نفت زميني انتقال هزينه رو اين از.است كوتاه بسيار دريا به نفتي ميادين از نفتخام
و عمان - كويت _ عربي متحده امارات _ سعودي عربستان كشورهاي در.مييابد كاهش حداقل به
بار بدهيد اجازه.نيست مايل چند از بيشتر نفتي ميادين تا نفت صدور پايانههاي فاصله قطر
جمهوريهاي از يك هر نفتي ذخاير.برگرديم سابق شوروي جمهوريهاي و خزر منطقه به ديگر
هزار ترتيب 11 به ازبكستان و تاجيكستان - تركمنستان _ قرقيزستان - قزاقستان _ آذربايجان
بشكه ميليون و 300 ميليون 300- ميليون ميليون1400 300- ميليون هزار 16- ميليون
منطقه بزرگ ذخاير دومين قزاقستان از پس آذربايجان جمهوري نفت ذخاير.است شده برآورد
خط ، مهمترين.است شده اعلام بشكه ميليارد يك آن ميزان برآوردها طبق و ميشود محسوب
نفت روزانه توليد اينك هم.ميرسد روسيه به چچن از عبور با آذربايجان نفت صادرات لوله
كه بحرين نفت روزانه توليد كه صورتي در.است بشكه هزار به 200 نزديك چيزي آذربايجان
نفت صادرات عمده.است بشكه هزار حدود 150 ميشود محسوب خليجفارس توليدكننده كوچكترين
بنابراين.دارند قرار روسيه خاك در كه ميگيرد صورت لولهاي خطوط طريق از نيز قزاقستان
.بود نخواهد ارزآور چچن نيز و روسيه مساعد نظر جلب بدون هرگز قزاقستان و آذربايجان نفت
نفتي ميدان يك مالك مشترك بهطور قرقيزستان و ازبكستان _ تركمنستان جمهوريهاي اما
با تركمنستان.است شده برآورد بشكه ميليارد آن 4 بهرهبرداري قابل ذخيره كه هستند
از پس كه است شده اعلام مكعب فوت تريليون آن 97 ميزان كه طبيعي گاز غني ذخاير دارابودن
بر كنوني تاكيد و توجه اما.ميشود محسوب جهان بزرگ ذخاير چهارمين قطر و ايران - روسيه
مالي منابع كه بود خواهد ارزشمند صورتي در تنها قزاقستان و آذربايجان نفت صدور و توليد
از.نيستند برگشتپذير گاز و نفت منابع.شود تامين نفت صادرات درازمدت توسعه براي لازم
به گاز و نفت منابع استخراج دائمي زيان مقابل در كه شوند مطمئن بايد كشورها رو اين
خزر منطقه نفت صدور و توليد زمينه در مسائل جمله از.يافت خواهند دست درازمدتي منافع
شده تبديل پيچيده موضوعي به مديترانه به مركزي آسياي نفت صدور.است آن نقل و حمل هزينه
مسايل درباره.دارند مشكل سياسي لحاظ از كه كند عبور سرزمينهايي از بايد نفت.است
از است شده بيان بسياري نظرات تاكنون خزر نفت انتقال خطوط به مربوط ژئوپولتيكي و سياسي
هزينههاي _ ترانزيستي حقوق _ طرح سرمايه نفت انتقال خطوط مورد در كليدي عامل سه طرفي
به سپس و روسيه نووروسيسك به مركزي آسياي نفت انتقال لوله خط احداث هزينهاست جاري
اين بر نيز دلار ميليون سختتر 500 شرايط براي و.بود خواهد دلار ميلياد حدود 5/1 تركيه
شامل جاري هزينههاي و ترانزيتي حقوق كه اين تاملتر قابل نكته.شد خواهد افزوده مبلغ
تا بين 5/11 نووروسيسك و قزاقستان بين لوله خطوط نگهداري و تعميرات به مربوط هزينههاي
برآورد تن هر در دلار تا 3 بين 1 نيز مديترانه تا نووروسيسك بين و تن هر در دلار 5/13
تنها خليجفارس نفتي ميادين در نگهداري و تعمير و توليد جاري هزينه كه آن حال.است شده
غيرمولد سرمايهگذاريهاي صرف اغلب نفت ارزي درآمدهاي.ميشود برآورد دلار يك تا سنت 25
ديوانسالاري وجود بالاخره و غيرضروري جادههاي _ مجلل كاخهاي _ نظامي نيروهاينميشود
درآمدهاي به خزر منطقه كشورهاي مبرم نياز وجود با.ميبلعند را نفتي درآمدهاي گسترده
خليجفارس نفت صدور محل از كه باشد حدي از كمتر بسيار است ممكن درآمدها اين ميزان ارزي
باشد ، بشكه هر ازاي در دلار جهاني 18 بازارهاي در نفت بهاي كنيم فرض اگر.ميشود حاصل
اساس همين بر كه درحالي.بود خواهد دلار ميليون خزر 984 منطقه كشورهاي روزانه درآمد
توليد جاي به ميتوان كل در.بود خواهد دلار ميليارد فارس 2/3 خليج منطقه كشور يك درآمد
براي كه اين نخست.گرفت پيش در را ديگر گزينه خزر 3 منطقه طبيعي گاز و خام نفت صدور و
ياد صادرات جايگزيني به مقوله اين از كه انديشيد چارهاي صادراتي گرفته نظر در نفت مصرف
توسعه بانك.گذاشت اجرا به را گزينه اين ميلادي دهه 1970 در سعودي عربستان.ميشود
صنايع صاحبان به همچنين.كرد پرداخت بهره بدون وامهاي شركتها به سعودي عربستان صنعتي
را چشمگيري و سريع صنعتي رشد مسئله اين شد ، واگذار رايگان حد در و ارزان بسيار زمينهاي
مختلف نقاط در كارخانه هزار از 2 بيش و 1985 سالهاي 1975 بين كه طوري به داشت پي در
كالاهاي قيمتداشتند را خود خاص مشكلات صنايع صاحبان ولي.شد احداث سعودي عربستان
آنها ميتوانست مشابه اقدامات و تجاري تعرفههاي وضع و بود پايين بسيار وارداتي مشابه
با كارخانجات اين از بسياري علاوه به.دهد نجات بحراني شرايط در شدن غرق از را
.ميدادند ادامه خود حيات به خارجي ارزان متخصص كار نيروي از بهرهگيري
و جنوبي كره _ تايوان - كنگ هنگ _ سنگاپور به كه آسيا ببرهاي موفقيت:دوم گزينه اما
.است داده قرار توجه مورد سياسي اقتصادهاي ميان در را ديگري گزينه ميشود اطلاق تايلند
كالاهاي و وارد را اوليه مواد و قطعات ارزان كار نيروي از بهرهگيري با كشورها اين
از يك هيچ خزر منطقه دريافت ميتوان مقايسه و تامل قدري با.ميكردند صادر را شده تكميل
ميزان و است كم سابق شوروي جمهوريهاي جمعيت اولا.ندارد را آسيا ببرهاي خصوصيات
و است ناچيز جمهوريها اين متخصص نيروي طرفي از.بالاست جمهوريها اين در نيز دستمزدها
حمل واردات ، هزينه دليل همين به.هستند خشكي در محصور جمهوريها اين همه كه اين بالاخره
تنها.است سنگين بسيار بازارها نزديكترين به شده تكميل كالاهاي صدور و توليد نقل ، و
وسايل.هستند رقابتي هوا طريق از آنها اوليه قطعات و مواد واردات كه كالاهايي
دو اين جنبههاي از برخي.آنهاست مانند و رايانه نرمافزار - دارويي مواد - الكترونيكي
.بود خواهند اجرا قابل سابق شوروي جمهوريهاي طبيعي منابع زمينه در تنها شده ياد الگوي
گاز و نفت جمله از سابق شوروي جمهوريهاي اوليه مواد ارزش جانبي ، صنايع توسعه همچنين
كشورهاي به نيز را آنها وابستگي اشتغالزايي بر علاوه و برد خواهد بالاتر را آنها
گاز غني ذخاير از استفاده با ميتوانند تركمنستان و قزاقستان.داد خواهد كاهش ديگر
به آهن خط يا زميني راه از و توليد...و اتيلن - ازت آمونياك _ متانول گاز خود طبيعي
ميتواند قزاقستان.دارد زمينه اين در را تقاضا بيشترين حاضر حال در كه كنند صادر چين
- روسيه - هند _ چين كشورهاي به را خود توليدات و دهد توسعه را خود آلومينيوم صنايع
.كند صادر غيره و ايران
دارند كمي طبيعي گاز ذخاير كه آذربايجان جمهوري مانند كشورهايي:سوم گزينه اما
مواد داخلي توليددهند توسعه نفت از استفاده مبناي بر را خود پتروشيمي صنايع ميتوانند
و مالي سود _ سياسي استقلال _ صنايع تنوع امثالهم و فولاد آلومينيوم ، _ شيميايي
احداث ديگر سوي از.است سنگين طرحها اين هزينه ولي.داشت خواهد پي در را اشتغالزايي
احداث مزيت ولي يابند توسعه نفتي ميادين بايد اولا.است كار چندين مستلزم صنايع اين
و نفت شركتهاي بنابراين.است نفتخام صرف صدور با مقايسه در آنها سرشار سود صنايع اين
ذخاير استخراج ميزان آوردن پايين نتيجه در و نفتي صادرات از كاستن براي ميتوانند گاز
درآمدهاي به دور چندان نه آينده در كه باشند اميدوار و كنند سرمايهگذاري گاز و نفت
به صنايعي چنين احداث هزينه تامين براي خزر منطقه كشورهاي.يافت خواهند دست كلاني
بايد پالايشگاهها و طرحها اين هزينه تامين زيرا بود خواهند متكي اروپا مالي بازارهاي
اين نفت جانبي صنايع احداث زمينه در ديگر مزاياي از يكي.شود تامين خارجي شركاي توسط
ادارهاي نفتي بزرگ شركتهاي چه اگر شد ، مذاكره وارد بيشتري طرفهاي با ميتوان كه است
فني دانش از كه دارند وجود نيز بسياري شيميايي شركتهاي ولي دارند پتروشيمي صنايع مختص
پتروشيمي مهندسان شركتها اين علاوه به.هستند برخوردار پتروشيمي صنايع توسعه براي لازم
مزاياي جمله از.ميدهند آموزش خود توليدات جهاني بازاريابي براي را خواهان كشورهاي
تقاضا پتروشيمي صنايع احداث با كه است اين كشورها در صنايعي چنين توسعه ديگر توجه قابل
با مشاغلي نتيجه در و مييابد افزايش مختلف رشتههاي مهندسان استخدام و تربيت براي
و حمل قبيل از خدماتي فعاليتهاي كار بازار كه اين بالاخرهميشود ايجاد بالا درآمد
مطالب جمعبندي در.مييابد رونق نيز ساختمانسازي - ماشينآلات نگهداري و تعمير _ نقل
قابل چندان مركزي آسياي نفت ذخاير - كه 1 است ضروري نكات اين به توجه گفت بايد شده ذكر
آنها بلكه نيست جمهوريها اين سود به تنها نه خام نفت صدور براي رقابت لذا.نيست توجه
دارند دوست خارجي شركتهاي - ميكند20 وابستهتر خارجي نفتي شركتهاي و كشورها به را
موقعيت - آورند30 چنگ به ريسك احتمال كمترين با را سود بيشترين زمان كوتاهترين در
به نفت صادرات لوله خط احداث زمينه در را كشورها اين مركزي آسياي جمهوريهاي جغرافيايي
حفاري ، اكتشاف ، - است40 كرده آسيبپذير آنها فشارهاي مقابل در و وابسته همسايه كشورهاي
با رقابت براي رو اين از.است گران بسيار خزر منطقه در خام نفت صدور و انتقال استخراج ،
و شود داده تخفيف زيادي بسيار حد تا خزر توليدي نفت قيمت درباره بايد خليجفارس منطقه
انتظار نفت فروش محل از ميتوانند خزر منطقه كشورهاي صورتي در تنها كه داشت توجه بايد
توافق و نرود پايينتر بشكه هر در دلار از 13 نفت جهاني قيمتهاي كه باشند داشته سود
قيمت از سوم يك كه باشد اساس اين بر سرمايهگذار خارجي نفتي شركتهاي با كشورها اين
است معنا بدان كشوري هر نفت ذخاير از خام نفت بشكه هر استخراج - برسد50 آنها به نهايي
و مركزي آسياي كشورهاي لذا.يافت خواهد كاهش هميشه براي كشور آن ذخاير از مقدار همين
نيز و توليدات بيشترين گاز مكعب متر هر و نفت بشكه هر از كنند سعي بايد خزر منطقه
توسعه كه باشند داشته خاطر به كشورها اين كه جاست به پس.كنند كسب را سود بالاترين
.است صرفهتر به مقرون خام صورت به آنها صدور از گاز و نفت جانبي صنايع
فرانسه _ بينالمللي مالي امور و بانكداري كارشناس *
سرمايهدار نگاه
ميشوند محو رايانهها
*گيتس بيل
لحاظ از حداقل چنداني تفاوت ديگر سال چند تا سرگرمي براي الكترونيك رشته از استفاده
اينترنتي ارتباطهايي شاهد احتمالا اما.داشت نخواهد بوده تاكنون كه چه آن با ظاهري
برنامههاي و موسيقي زمينه در ديجيتالي دادههاي آنها از استفاده با كه بود خواهيم
آمريكا در تحقيقاتي شركت يك داتاكوئست ، گارتز ژانويه 2002 در.شد خواهند مبادله ويديويي
به PC شخصي رايانه ميلياردمين يك سال اين در كه كرد اعلام است ، بازار بررسي ويژه كه
خواهد فروش به پردازشگر هم ديگر ميليارد يك احتمالا آينده سال شش ظرف.رفت خواهد فروش
نوع از شدهاند فروخته تاكنون كه شخصياي رايانه ميليارد يك تمامي تقريبا.رسيد
ميليارد يك با اساسي تفاوتهايي دوم ميليارد يكبودهاند لبتاپ و معمولي رايانههاي
واقعا بشر كه شد خواهند گرفته كار به مقاصدي براي دوم ميليارد يك.داشت خواهند اول
هنگام در كه آمدهاند پديد صفحه يك شكل به شخصياي رايانههاي حالا از.دارد را آرزويش
در را الكترونيكي پست با ارسالي نامههاي و كرد يادداشت آنها روي بر ميتوان مذاكرات
به هم شخصي رايانههايخواند آنها از استفاده با دادهايم لم كاناپه روي كه حالي
به گسترده صورتي به منزل در فيلم تماشاي و موسيقي شنيدن نظير سرگرمكننده مقاصد منظور
شوند دسترستر در روز به روز انسانها تا ميشوند باعث هم جيبي رايانههايميروند كار
تعداد انفجارآميز رشد بايد وضعيت اين به.برسانند اطلاعات يكديگر به دائما بتوانند و
به فروشگاهها صندوقهاي و پمپبنزين دستگاههاي همراه ، تلفنهاي در كه را پردازشگرهايي
سطح به پيچيدگي و پردازش توانايي در زودي به دستگاهها اين.افزود هم ميرود ، كار
شهروند هر گرفت ، صورت پيش مدتي كه ارزيابي يك بنابر.ميرسند معمولي شخصي رايانههاي
دارد90 سروكار پردازشگر سيستمهاي از عدد با 150 روزانه ندانسته يا دانسته آمريكايي
مختلف دستگاههاي شبيهكردن منظور به ميشود توليد امروز كه ميكروپروسسوري هر 10 از عدد
و پردازشگر با شبكه يك قالب در بتوانند دستگاهها اين تا ميشود توليد PC يك به
همه و همهجا در زودي به چنيني اين سيستمهايي.كنند برقرار ارتباط معمولي رايانههاي
صنعت آمريكا در هادي نيمه توليدكنندگان اتحاديه اعلام بنابر.داشت خواهند حضور چيز
ميليون حدود 60 زمين كره سكنه نفر يك هر ازاي به سال 2001 در هادي نيمه توليد جهاني
هر ازاي به ترانزيستور ميليارد يك به سال 2010 تا رقم اين.است كرده توليد ترانزيستور
.شد خواهد بدل جهان در بچه يا و زن مرد ،
ميشود گسترده همهجا شخصي رايانههاي هوش
نقشي فزاينده صورتي به ميشوند ، محسوب خوب اما قديمي نسبتا ابزاري كه شخصي رايانههاي
وصل و قطع كليد به بدل شخصي رايانههاي.كرد خواهند ايفا بشر روزمره زندگي در را محوري
را آنها هنوز ما كه دستگاههايي شد ، خواهند هوشمند دستگاههاي از مجموعهاي بين ارتباط
قبل ما عصر رايانههاي با شديدي تضاد در سناريو اين.نميكنيم تلقي رايانه يك عنوان به
در كه بودند منفعل جعبههايي رايانهها اينترنت ماقبل دوران در.دارد قرار اينترنت
خويش شخصي رايانههاي از مردم زمان آن در.ميافتادند گوشهاي در خانه يا و اداره
حسابداري يا و رايانهاي بازيهاي انجام كتبي ، گزارش تهيه نظير مواردي در تنها غالبا
مگر بودند ، بياهميتي ابزار ارتباطات زمينه در شخصي رايانههاي.ميكردند استفاده شخصي
هنوز PCشطرنج همچون بازيها برخي و الكترونيكي پست ابتدايي شبكههاي نظير مواردي در
نظير دستگاههايي كه را اهميتي و بود نشده بدل روزمره زندگي از چشمپوشي غيرقابل جزء به
دهه يك آغازين مرحله در تازه ما امروز.بود نيافته داشتند ، اتومبيل يا تلفن تلويزيون ،
ممكن دستگاههاي تمامي به شخصي رايانههاي هوش آن در كه دههاي هستيم ، واقعي ديجيتالي
چشمپوشي غيرقابل و مهم ابزارهايي به منفعل دستگاههايي از را آنها و كرد خواهد رخنه
ثبت ، ظرفيت پردازش ، - رايانه اصلي فناوريهاي از بسياريميكند بدل روزمره زندگي در
بانيان از يكي مور ، گوردون كه سرعتي با حداقل _ شبكه با ارتباط و گرافيكي قابليتهاي
تعداد كه كرده پيشبيني مور گوردون.يافت خواهند بهبود است ، كرده ذكر اينتل ، شركت
برابر دو ماه هر 16 گذشت با آن كارايي ترتيب بدين و چيپ يك روي بر موجود ترانزيستورهاي
قيمت داراي و بيشتر برق صرفهجويي با كارآمدتر ، كوچكتر ، روز به روز رايانهها.ميشود
در شبكه با ارتباط و پردازشگر از استفاده تا ميشود موجب امر اين.ميشوند مناسبتر
كه دستگاههايي حال درعين.يابد رواج ميگيريم ، كار به روزمره زندگي در كه دستگاههايي
به.ميشود سادهتر آنها از استفاده و شده كارآمدتر ميشناسند ، را افراد دستخط و صدا
به مقرون ،"شدن شخصي قابل" دستگاههاي اين چگونه كه بگيرند ياد مصرفكنندگان كه آن محض
براي را تدريجي روندي رايانهها كنند ، روزمره زندگي وارد را متنوع و انعطافپذير صرفه ،
و هوشمند ماشينهاي از پر دنيايي با هنوز ما.ميكنند آغاز ما زندگي در شدن محو و حل
شد خواهد زياد چنان پردازشگرها با ما برخورد آينده دهه طي اما داريم ، زيادي فاصله كوچك
خواهد گسترش چنان رايانه حال عين در.ميگيريم جدي را آنان گذشته از كمتر روز به روز كه
كه طور همان درست _ باشيم داشته ميتوانيم را جايي هر در آن ديدن انتظار عملا كه يافت
هر به و دهيم انجام را كاري هر ميتوانيم تلفني تماس يك با صنعتي كشورهاي در امروز ما
.كنيم پيدا دست نقطهاي
همهجا در برق پريز مثل شخصي رايانههاي
به كه باشد حدي تا قيمتها كاهش اگر.شد خواهد متحول نيز رايانه رشته در قيمت الگوي
مصرفي ابزارهاي در آن ، شدن شبكه قابليت و رايانه هوش از استفاده اجازه توليدكنندگان
نميتواند كس هيچ كه بود خواهد ارزان چنان زماني رايانه از بهرهمندي بدهد ، را ساده
.بدهد راه خود به آن هزينههاي بابت از دغدغهاي
.شود انقلاب نوعي دچار رايانه به ما نگاه تا شد خواهد موجب هم كنار در اينها تمامي
روشن و خاموش مثل درست ميشود ، بدل معمولي كاملا امر يك به پردازشگر يك از استفاده
حضور روزمره زندگي دستگاه هر در برق جريان مثل درست رايانهها آن از پس.چراغ يك كردن
بعد.بود نخواهد تخصصي تجربهاي نيازمند وجه هيچ به آنها از استفاده و داشت خواهند
است گرفته را دورمان كه (دستگاه نه و) رايانه همه اين با كه ميافتيم فكر اين به تازه
_ ميكنند احاطه را ما اما شد ، خواهند محو كه حال عين در رايانهها.بكنيم بايد كار چه
.اقتصاد مقوله در خصوص به
مايكروسافت شركت رئيس و بنيانگذار *
اقتصاد حاشيه
چينيها حسادت *
سريع قطار آلمان ، صدراعظم شرودر گرهارد و چين ، نخستوزير زورونجي ، امسال كريسمس
تكنولوژي اقتدار و راند خواهند ساعت در كيلومتر سرعت 430 با را چين در آلمانيها
كه سريع قطار اين.كشاند خواهد چشمباداميها رخ به را قطار توليد زمينه در آلمانيها
كشور اين در چيني مقامات درخواست به ميشود ناميده (Trans Rapid) راپيد ترانس اصطلاحا
و ميدانند سنگين خود بر را آلمانيها فخرفروشي پكن دولتمردان خود حالا اما شد ، ساخته
وزارت دستاندركاران.دادهاند را بومي كارشناسان توسط آلمانها قطار مشابه قطاري سفارش
كه قطار اين.دارند ساخت دست در را سريع فوق قطار اولين پيش سال ده حدود از پكن راهآهن
ستاره" اگراست راپيد ترانس قطار تكنولوژي تكميل حاصل واقع در دارد نام "چين ستاره"
در حسود چينيهاي كه بود خواهد بعيد كند ، سپري موفقيت با را نهايي آزمايشهاي "چين
.كنند استفاده خويش راهآهن صنعت در خارجيها از ديگر آينده
ميشوند كهنهتر آلماني اتومبيلهاي *
جمعيت نفر هزار هر ازاي به حاضر حال در.ميشود بيشتر روز هر آلمان در خودروها تعداد
پيش سال ده.است سال هم 2/7 خودرو هر عمر ميانگيندارد وجود خودرو كشور 540 اين
توليدي خودروهاي تعداد امسال گرفته صورت پيشبينيهاي بنابر.بود سال مذكور 3/6 ميانگين
حاضر 8/44 حال در.ميرسد اتومبيل ميليون به 25/3 و يافته كاهش دستگاه هزار آلمان 90 در
نشان افزايش گذشته سال به نسبت درصد يك رقم اين.دارد وجود آلمان در خودرو ميليون
جمعيت به خودرو تعداد نسبت بالاترين داراي زارلند ايالت آلمان ايالات ميان در.ميدهد
.است
بدهكار گاريبالدي *
اماكن و خيابانها از بسياري كه ايتاليا ، اتحاد باني و ملي قهرمان گاريبالدي ، جوزپه
حال عين در و بزرگ بدهكار يك ظاهرا ميكشند ، يدك را وي نام ايتاليا در عمومي
دهه اواخر او است آمده دست به اخيرا كه مداركي بنابر.است بوده زبردست كلاهبرداري
.نداد پس را آن هيچگاه كه كرده دريافت لير هزار ارزش 200 به وامي نوزدهم قرن پنجاه
گاريبالدي امضاي كه زمينه اين در مدركي كشف دليل به موضوع اين اشپيگل مجله نوشته به
بزرگ مبارز زندگي از جديدي اسرار كشف ايناست شده مطرح دارد ، قرار آن پاي در
و كرد آغاز را مبارزاتش جنوا از سال 1860 در گاريبالدي.ميكند افشا را ايتالياييها
امروزي كشور تشكيل براي را راه ترتيب بدين و درآورد خويش تصرف به را ايتاليا جنوب
وام اينبود زيادي فوقالعاده مبلغ لير هزار گريبالدي 200 زمان در.نمود هموار ايتاليا
امروز كنيم ، حساب درصد ده سالانه را پول اين سود اگراست امروزي يوروي ميليون يك معادل
اين گاريبالدي شده گفته.(سال گذشت 140 از پس) است بدهكار يورو ميليارد گاريبالدي 624
.بود كرده درخواست منوتي نام به پسرانش از يكي براي بلكه خويش براي نه را وام
درنميآورد پول سيگار از شوماخر *
آن براي را محدودكنندهاي قوانين اروپا اتحاديه تا شد موجب گسترده صورت به سيگار تبليغ
ديوان به شكايت با دارند قصد مطبوعات ارباب و سيگار توليدكنندگان اگرچه.نمايد اعمال
سران سرسختي مقابل در حد چه تا نيست معلوم اما كنند ، مقابله جديد قوانين با اروپا
است نوشته اخيرا ايتاليايي نشريات از يكي.كنند مقاومت بتوانند اروپايي اتحاديه
تبليغات دخانيات ، تبليغ با مقابله براي اروپايي مقامات عزم دلايل از يكي احتمالا
راس در":مينويسد ادامه در روزنامه اين.است اتومبيلراني بزرگ قهرمانان توسط آن گسترده
نام انگار كه اواست اتومبيلراني ، دنياي جهاني ستاره شوماخر ، ميشائيل قهرمانان اين
از توانست نخواهد ديگر احتمالا نيست ، پاكشدني لباسش از (Marlboro) مارلبورو مارك
".درآورد پول سيگار
كوكاكولا جديد مخاطبان *
جديد مشتريان ظاهرااست جديدي مخاطبان دنبال به نوشابه ، توليدكننده غول كوكاكولا ،
نوشابهاي شركت اين دستاندركاران.ميدهند تشكيل ساله دوازده تا شش كودكان را شركت اين
نوشابه اين است قرار.است فوق سني طبقه مخصوص كه كردهاند توليد (Qoo) كوو نام به را
كردهاند اعلام كوكاكولا مقامات.شود اروپا بازار وارد گسترده صورت به آينده ژانويه از
محسوب نوشابهسازي شركتهاي براي دستنخوردهاي نسبتا بازار فوقالذكر سني قشر كه
خواهد نيز قشر اين ميان در اول قدرت به شدن بدل جهت را تمهيداتي كوكاكولا لذا ميشوند ،
و تلويزيون در زمينه اين در هم گستردهاي تبليغات زودي به موجود طرحهاي بنابر.انديشيد
اخيرا كربنيك اسيد بدون و ميوه عصاره حاوي نوشيدنيهاي بازار.گرفت خواهد صورت مطبوعات
در جديد طرحهاي اجراي فكر به را كوكاكولا مسئولان موضوع اين و داشته توجهي قابل رشد
رشد درصد هفت آلمان كشور در گذشته سال بازار اين مثال بهعنوان.است انداخته زمينه اين
سال 63 تا 12 كودكان 6 براي آبميوه و نكتار مصرف ساليانه ميانگين كشور اين در.داشت
بهعنوان.شد فروخته آسيا مناطق برخي در آزمايشي صورت به گذشته در كوو نوشابه.است ليتر
در.كرد خود آن از را نوشابه بازار درصد كوتاهي 24 مدت ظرف ژاپن در سال 1999 در مثال
جوامع در.آمد دست به زمينه اين در خوبي موفقيتهاي هم تايلند و چين تايوان ، سنگاپور ،
نوشابههاي جاي به ميدهند ترجيح اكنون مردم و است تغيير حال در مردم ذائقه صنعتي
.كنند مصرف را انرژي حاوي نوشابههاي و آبميوه معدني ، آب پرشكر ، و گازدار
ماه حاشيههاي 8 مرور به را ستون اين امروز اقتصاد جهان صفحه دويستمين انتشار بهانه به
.ميدهيم اختصاص صفحه انتشار
ميرزاده *
مطالب سلسله تا 76 سالهاي 72 در بودجه و برنامه سازمان رئيس ميرزاده مهندس عملكرد
چاپ از پس ميرزاده.گرفت قرار بررسي مورد انقلاب از بعد برنامه سازمان روساي بررسي
دوران عملكرد درباره توضيحاتي و كرد رد را آن مدعاهاي از برخي جوابيهاي ارسال با مقاله
استاد.بپردازيم زمان آن تصميمات بررسي به گفتوگويي در تا گرفتيم قول او از.داد خود
.است نكرده وفا خود قول به هنوز تهران دانشگاه پليمر
عادلي *
بانك روساي بررسي گزارشهاي مجموعه در مركزي بانك سابق كل رئيس عادلي محمدحسين دكتر
ستون در همشهري تاسيس زمان در كه او.گرفت لقب "دلاري فروشنده 5000" انقلاب از پس مركزي
شهامت جنگ از پس مديريت" بلند جوابيه گزارش به پاسخ در مينوشت مطلب روزنامه اقتصادي
تن گفتگو انجام به برخي برخلاف عادلي.رسيد چاپ به عينا كه كرد ارسال را "ميخواست
در ايران ارزي استقراض و دلاريها فروش 5000 فرآيند جزئيات ساعت سه جلسه دو طي و داد
فراهم را بحث اين از جديدي ابعاد گشايش زمينه صحبتهاياو.بازگفت را تا 72 سالهاي 68
مركزي بانك كل رئيس و سالها آن دارايي و اقتصادي امور وزير نوربخش محسن چنانكهساخت
برزخ در ايران" عنوان با او گفتوگوي. شد عادلي ادعاهاي قبال در موضعگيري به حاضر هم
.شد منتشر "بدهيها
ستاريفر *
آموزشي مركز" و "توسعه و برنامهريزي" در پژوهشي موسسه ادغام درباره كه گزارشهايي
.شد روبهرو بودجه و برنامه سازمان مقامات منفي واكنش با رسيد چاپ به "دولتي مديريت
در مطالب آن در مطروحه شبهات پاسخ و نشد همشهري با گفتوگو به حاضر ستاريفر محمد
از جوابيهاي و واكنش با هم قلبي بيماري علت به او استعفاي خبر.داد ديگر روزنامهاي
از حكايت شنيدهها و نشد تكذيب صراحت به رئيس استعفاي.شد مواجه جمهوري رياست نهاد سوي
عاجل سلامتي بهبودو آرزوي رئيسجمهور معاون براي.دارد نامعلوم زماني در آن تحقق
تن گفتوگو به پارلمان در بودجه بررسي با همزمان اقتصادياش معاون يا او كه اميد.داريم
.دهند
صالحيفروز *
اديب همراه به "دلاري ميليارد دهكده 15" گزارش چاپ از پس پارس گاز و نفت شركت مديرعامل
خود انتقادات و آمدند روزنامه دفتر به جنوبي پارس گازي ميدان پروژه و 5 فازهاي 4 مدير
و نفت همكاري عدم از گزارش آن در.ساختند مطرح همشهري سردبير رابا مطلب آن به نسبت
صالحيفروز اسدالله.بود شده گفته سخن و 5 فاز 4 در داخلي شركتهاي با پارس گاز
دهكده از ما بازديد به را گفتوگو انجام و بيشتر توضيحات ارائه شركت اين مديرعامل
اين محصول "دلاري ميليارد دهكده 15 به پرواز" گزارشكرد محول (پروژه محل) بوشهر عسلويه
تنها اين.دادند رضايت مصاحبه به تهران به برگشت پرواز در صالحيفروز و اديب.بود سفر
.شد انجام ساها بوئينگ 747 هواپيماي يك رديف در رياست اتاق جاي به كه بود گفتوگويي
خرم *
.داشت اختصاص ترابري و راه وزير خرم احمد با مصاحبه به نشده محقق وعدههاي حجم بالاترين
قيمت قريبالوقوع شدن واقعي از خود گفتوگوي در مصاحبه قرار كردن لغو بار سه از اوپس
احداث كار آغاز و امام فرودگاه به نواب و امام يادگار بزرگراههاي اتصال هواپيما ، بليت
برنامهها اين اجراي از خبري ماه چندين گذشت از پس كه داد خبر امام فرودگاه به مترو خط
.نداريم
مظاهري *
مديران با را ارتباط بيشترين توانستيم كه بود حوزهاي تنها دارايي و اقتصادي امور وزارت
مصاحبه انجام به هنوز پيگيري ماه از 6 پس محترم وزير دريغكه اما.باشيم داشته آن
شبكه خبري ويژه گفتوگوي برنامه در حضور ركورددار كه مظاهري طهماسب.است نداده رضايت
در را او مشروح مصاحبه تنها.ميورزد امتناع روزنامهها با اختصاصي مصاحبه از است دو
طي.است وزير منصوب و بورس شوراي عضو آن مسئول مدير كه خوانديم "ايران اقتصاد" ماهنامه
، (اقتصادي معاون) شيركوند سعيد (ايران گمرك كل رياست) كرباسيان مسعود با گذشته ماه هشت
گفتوگو (بازرگاني دفتر سابق مدير)قضاوي و (مالياتي سازمان رئيس) خجسته شهسوار عيسي
معادن و صنايع وزير براي ديگري و رئيسجمهور به خطاب يكي كه نيز وزير نامه دو.كرديم
مثبت پاسخ منتظر.كرديم منتشر او ديدگاههاي با مخاطبان آشنايي براي را بود شده نوشته
.هستيم مصاحبه انجام براي مظاهري مهندس
عدالت دربارهتعريف
افراد همه "برابري" قبول اصل رالز نظر از
مردم بين مذاكره براي اوليه اصل يك انساني
اجتماعي قرارداد است اجتماعي قرارداد نيلبه براي
براي موجود نهادهاي بهبود آن هدف كه
است عدالت به دستيابي |
|
|
طبيبيان محمد
"عدالت نظريه يك" عنوان تحت خود كتاب در معاصر اخلاق فلسفه متفكر مشهورترين رالز جان
مفهوم به را توجهي قابل ابعاد خود و كرده برطرف را قبلي متفكرين ضعف نقاط از بعضي
تلقي فكري نظامهاي اصلي تقواي "راستي" كه گونه همان وي نظر از.است افزوده "عدالت"
مقتصدانه و زيبا هرچه نظريه يك.است اجتماعي نظامهاي اصلي تقواي نيز "عدالت" ميشود ،
و اجتماعي سياسي ، نهادهاي نحو ، همين به باشد غلط اگر.ميشود اصلاح يا ميشود رد باشد
اگر شوند اصلاح يا حذف بايستي باشند آراسته و كارآمد ميزان چه اينكه عليرغم حقوقي
نظر اين از.ميداند اجتماعي نظامهاي متعالي ويژگي يك را عدالت وي.باشند غيرعادلانه
براي وي شروع نقطه.است متمركز اجتماعي سازماندهي ساختار بر او عمده توجه نيز
اينكه چه.است كانت و مونتسكيو روسو ، اجتماعي قرارداد ايده همان اجتماعي سازماندهي
قضايي و حقوقي اجتماعي ، سياسي ، سازمانهاي و ترتيبها ميتوان اجتماعي قرارداد برمبناي
اجتماعي قرارداد به ورود آغازين نقطه لكن.داد قرار اصلاح و بازنگري مورد را غيرعادلانه
كه است شرايطي آغازين فرضي نقطه روسو نظر از.است متفاوت روسو نظريه با وي نظريه در
.شود اجتماعي ترتيبهاي وارد ميگيرد تصميم لكن ميكند ، شروع طبيعي آزاديهاي از انسان
داشتهاند طبيعت در آنچه پايه بر طبيعي افراد اجتماعي قرارداد عقد براي حالتي چنين در
در خود امتيازهاي مورد در كه كرد خواهند سعي (...اموال خاص ، تجربه بدني ، قدرت مانند)
طبعا باشد نبوده عادلانه اوليه شرايط اگر.كنند مذاكره اجتماعي سازمان جديد شرايط
شرايط نوع اين رالز نظر از.بود نخواهد عادلانه نيز اجتماعي قرارداد تحت حاصل شرايط
تعيين اجتماعي قرارداد مذاكره در را آنها بعدي شرايط افراد اوليه امتيازات اينكه يعني
ارائه امكان كه ميشود سبب امر اين.ميشود عادلانه اجتماعي ترتيبهاي ايجاد مانع كند
از يكي بنابراين.شود محدود اجتماعي سازمانهاي به بخشيدن نظم براي عدالت مشخص ضوابط
كه ميكند استدلال رالز.است آغازين فرضي شرايط ديگران و روسو با وي فلسفه افتراق نقاط
موجود امتيازات از مستقل بايستي آن نظامهاي و جامعه به سازماندهي براي آغازين شرايط
آستانه در همگي انسانها كه كنيم تصور زماني را آغازين فرضي شرايط كنيد فرض.باشد افراد
قرار هستي جهان در كه نميداند هيچكسدارند قرار آن دروازه بر و هستي جهان به ورود
در است قرار كه نميداند.فقير خانواده در يا بيايد دنيا به ثروتمند خانواده يك در است
دانشمندان و فيلسوفان او مادر و پدر كه نميداندسومالي در يا بيايد دنيا به كانادا
به محروميتها يا اجتماعي امتيازات از زمينههايي چه در و بيسواد افراد يا بود خواهند
است قرار اينكه مانند) باشد باخبر خود آتي امتيازات از فرد هر اگر.آمد خواهد دنيا
موضع و باشد كمتر آن در برابري كه بود خواهد جهاني مدافع (باشد ثروتمند فرد يك فرزند
باشد دچار فلاكت و محروميت به باشد قرار اگر.نيفتد مخاطره به وي امتيازات و موجود
آنها از و باشند بيخبر خود آينده از فرضي جمعيت تمام اگر لكن.بود خواهد برابري طرفدار
آن به كه جهاني در اصل يك بهعنوان "برابري" عدم يا "برابري" مورد در كه شود خواسته
تنها برابري.داد خواهند راي برابري به همه رالز نقطهنظر از بدهند راي شد خواهند وارد
نظامهاي اصلاح يا ايجاد براي اجتماعي قرارداد به ورود براي اوليه منصفانه شرايط
برحسب را كس هر موضع كه اجتماعي واقعي و موجود شرايط و منافع اگر اينكه چه.است اجتماعي
براي پايه يك بهعنوان برابري اصل آنگاه باشد ، نداشته وجود ميكند تعيين او موجود منافع
.است منصفانه اصل يك اجتماعي قرارداد به ورود شروع و اوليه شرايط
قرارداد نظريه چارچوب در.باشند خاص ايدئولوژي داراي افراد كه است امكانپذير امر اين
سازمان بر و ميشود وارد افراد انتخاب به بخشيدن رنگ دريچه از ايدئولوژي اجتماعي ،
ميشود حاصل اجتماعياي قرارداد از كه ديگري نتايج مانند لكن.مييابد انعكاس اجتماعي
.نيست اجتماعي نظام اقتدار كنف در افراد اختيار هميشه براي بار يك واگذاري صورت به
مردم بين مذاكره براي اوليه اصل يك انساني افراد همه "برابري" قبول اصل رالز نظر از
سازمانهاي و نهادها ايجاد آن هدف كه اجتماعي قرارداد.است اجتماعي قرارداد به نيل براي
موضوع رالز.است عدالت به دستيابي براي موجود نهادهاي بهبود يا و اجتماعياي و سياسي
هر براي كه كالاها اين.ميداند جامعه آحاد بين در كالا گروه چند توزيع چگونگي را عدالت
و اقتدار آزاديها ، و حقوق از عبارتند هستند ، فايده داراي زندگي برنامه هر با فرد
اجتماعي اوليه كالاهاي را كالاها اين.نفس عزت و خود به احترام ثروت ، و درآمد فرصتها ،
جسماني ، وضعيت و سلامت مانند دارند وجود نيز ديگر اوليه كالاهاي از بعضي.ميكند معرفي
اخير گروه توزيع نحوه گرچه.ميداند طبيعي اوليه كالاهاي را آنها كه خلاقيت قدرت و هوش
.نيست آن تاثير تحت مستقيما لكن ميگيرد ، قرار اجتماعي نظام تاثير تحت غيرمستقيم بهطور
.ميكنيم فرض را كالاها اين تمام توزيع برابري آغازين شرط و شروع نقطه عنوان به حال
در فرد هر عدالت ، اول اصل:بود خواهد زير اصل دو شامل رالز نظريه چارچوب اين در عدالت
تمام كه نحوي به باشد داشته اوليه آزاديهاي به دسترسي براي مساوي حق بايستي جامعه
عنوان تحت برميشمرد وي كه اوليه آزاديهاي.باشند داشته را آزاديها همين بايستي افراد
آزادي سياسي ، مشاغل براي شدن انتخاب حق و دادن راي حق:از عبارتند شهروندي آزاديهاي
كه چنان دلبخواه پيگرد و دستگيري از آزادي مالكيت ، حق عقيده ، آزادي اجتماعات ، و بيان
كه ميكند ايجاب برابري رالز ، عدالت اول اصل طبق.ميشود تعريف قانون توسط آزادي اين
نابرابري عدالت ، دوم اصل.باشند برخوردار برابر نحو به آزاديها اين از افراد تمام
به منطقا نابرابريها اين اولا كه باشد شده تنظيم نحوي به بايستي اقتصادي و اجتماعي
آن احراز و باشد عمومي مسئوليتهاي و قدرت اختيار در آنها تقسيم دوم و باشد همه نفع
.باشد باز همه براي عمومي مسئوليتهاي و قدرت
به ميشود مربوط همچنين و ميشود مربوط ثروت و سياسي درآمد توزيع به بدوا دوم اصل
سلسله و مسئوليت اقتدار ، قدرت ، به مربوط تفاوتهاي كه اجتماعي و سياسي سازمانهاي طراحي
هر در درآمد و ثروت توزيع كه نميكند استدلال رالز.ميكند تعيين را تصميمگيري مراتب
كه كسي ثروت و درآمد برابري قبول براي منطقي پايه هيچ اينكه چه.باشد برابر بايستي حال
.ندارد وجود باشد تنبل و كاهل ميكند انتخاب كه كسي با باشد سختكوش ميكند انتخاب
يا و حرفهاي خاص زمينه يك در بيتجربه فرد و باتجربه فرد درآمد برابري نميتوان همچنين
بر لكن.پذيرفت را است لازم فراگيري كه زمينههايي در بياستعداد فرد و استعداد با فرد
كه است پذيرفتني آنجا تا نيز نابرابري كه ميكند استدلال رالز برابري ، اوليه اصل اساس
همه بيمارستان دربان يك و پرستار يك و جراح يك درآمد اگر مثال براي.باشد همه نفع به
.داشت نخواهد بيشتري انگيزه و ميدهد انجام جراحي عمل يك روز در جراح آنگاه باشد برابر
خدمات ارائه از بيمارستان نيست جامعه نفع به كه ميشوند تلف بيشتري بيماران نتيجه در
اختيار در دربان و پرستار حقوق پرداخت براي درآمد نتيجه در ميماند باز درماني
منافع براساس افراد اين بين درآمد نابرابري از درجاتي بنابراين.بود نخواهد بيمارستان
نابرابري آن كه باشد موجود نابرابري درآمد كسب يا ثروت تملك در اگر.است قبول قابل همه
.ميشود تلقي غيرعادلانه نابرابري اين نرساند بهره جامعه همه به
لكن.شود تقسيم مساوي صورت به نميتواند اجتماعي مسئوليت و سياسي اقتدار نحو همين به
برابر ، شرايط يك از شروع مبناي بر كه ، ميكند ايجاب نيز مورد اين در "برابري اصل" اصل
براي راهنمايي پليس يك مثال براي.شود تمام همه نفع به كه باشد آنجا تا تفاوت ايجاد
و رانندهها از كدام هر از بيش اقتداري از چهارراهها در اتومبيلها رفتوآمد كنترل
.نيست غيرعادلانه بنابراين است همه نفع به اقتدار در نابرابري ايناست برخوردار عابرين
سهم داراي كند متوقف بيدليل و دلخواه به را اتومبيلها بعضي بتواند پليس آن اگر لكن
قاضي يك يا.نيست همه نفع به چون ميشود تلقي غيرعادلانه كه است اقتدار از نابرابري
را اختيار آن جامعه افراد ساير كه باشد داشته اختياراتي مجازات حكم صدور در است ممكن
اين اگر نيز زمينه اين در.است مطرح اقتدار نابرابر تقسيم يك نظر اين از و باشند نداشته
لكن.است "عادلانه" باشد شود تمام هم نفع به كه قانوني رويه و قانون براساس قدرت اعمال
خاص منافع مبناي بر حكم صدور و شود صادر حكم قانوني روال رعايت و محاكمه از قبل اگر
در.ميشود تلقي "غيرعادلانه" كه است نابرابري اقتدار يك اين گاه آن باشد گرفته قرار
نابرابري قبول براي نيز ديگر شرط يك حقوقي يا اجتماعي سياسي ، چه عمومي مسئوليتهاي مورد
دوم شرطاست مطرح باشد ، همه نفع به بايستي نابرابري اين كه شرط اين بر مازاد اقتدار ،
فرصت و شرايط از بخواهد كس هر يعني.باشد باز همه براي مسئوليتها گونه اين كه است اين
.باشد برخوردار اجتماعي و سياسي مسئوليتهاي گونه هر به ورود شدن ، قاضي شدن ، پليس براي
افتراق نقطه:است ضروري توضيح چند عدالت مورد در رالز نظريه از جمعبندي اين مورد در
خالص جمع كردن حداكثر آنها اجتماعي رفاه تابع كه بود اين در مطلوبيتگراها نظريه با وي
لكن شود بدتر محروم اقشار وضع است ممكن هدف اين تحت.ميداد قرار هدف را اجتماع مطلوبيت
نظر ازكند جبران را كاهش اين سرجمع در كه يابد افزايش آنقدر ديگر اقشار بعضي مطلوبيت
شرايط در "برابري" اصل مبناي بر.نميشود تلقي بهبود مطلوبيت جمع سر افزايش اين رالز
اجتماعي گروههاي محرومترين وضع كه ميشود حاصل زماني بهبود اجتماعي ، قرارداد آغازين
اين وضع بهبود منظور است مطرح رالز بحث در بهبود از صحبت كجا هر بنابراين.يابد بهبود
عدهاي وضع اگر.ميپذيرد را پارتو اصل طبعا رالز اجتماعي رفاه تابعاست گروهها
قرار اگر لكن.است اجتماعي بهبود امر اين شود بدتر ديگران وضع كه اين بدون يابد بهبود
(شد بيان كه تفصيلي به) شود حركت نابرابري طرف به اوليه برابري شرط از شروع براساس باشد
قبول قابل عدالت ضابطه نظر از تا بخشد بهبود را اقشار محرومترين شرايط بايستي امر اين
.باشد
خود شهروندي آزاديهاي مردم كه است قبول قابل رالز شرايط نظر از آيا كه اين دوم نكته
وضع عملا دهد قول بردهدار كه شرطي به آينده در برده صورت به مثلا و بدهند دست از را
اصول رالز كه چنان طبعا بخشد؟ بهبود ثروت و درآمد توزيع و كميت ميزان لحاظ از را همه
اصل كه اين چهنميشود تلقي عادلانه بدهبستاني چنين است كرده تنظيم را خود پيشنهادي
از.ميگيرد قرار بالاتري درجه در شهروندي آزاديهاي در "برابري" اصل يعني عدالت اول
سازمان تغيير براي اجتماعي قرارداد مجدد مذاكره امكان شهروندي آزاديهاي دادن دست
اين بنابر.ميكند سلب افراد از شد داده تشخيص "ناعادلانه" كه هنگامي را اجتماعي
وي نظر از ثروت و درآمد توزيع بهبود با اول اصل در برشمرده آزاديهاي بين بدهبستان
از بخشي به كه است حساسي نكته شد ، طرح بردهداري مثال قالب در كه اخير نكته.است مردود
نظامهاي و نازيها مانند حكومتي نظامهاي از بعضي.ميكند اشاره اخير قرن يك تجربه
آزاديهاي از قسمتي يا تمام از مردم اگر كه نهادند پيش گام ايده اين با كمونيستي
ميكند عمل كارائي با چنان همه نفع به اقتدارگرا نظام گاه آن كنند چشمپوشي خود شهروندي
(ميكردند تبليغ نازيها كه چنان) يافت خواهند دست ثروت و رفاه و مجد و عظمت به همه كه
كه چنان) يافت خواهند دست آرماني جامعه و اجتماعي و اقتصادي منزلت در برابري به يا و
وجهالمصالحه شهروندي آزاديهاي زمان هر كه داد نشان تجربه.(ميكردند تبليغ كمونيستها
بار و اجتماعي فشارهاي يا و نميرسد ثمر به نيز ديگر وعدههاي زودي به ميگيرد قرار
و سياسي نظام در بازنگري نيازمند مردم كه ميشود گران چنان آن مادي و انساني هزينه
شرايط اين ملايم و مسالمتآميز تصحيح شهروندي حقوق رفتن دست از لكن بود ، خواهند اجتماعي
شهروندي آزاديهاي نقض كه آنجا كه ميدهد نشان اخير قرن يك تجربهميكند منتفي را
نيز دليل همين به.است نبوده استبداد ورود براي تروا اسب جز عدالتطلبي است بوده مطرح
حساسيت سياسي حركتهاي و گروهها عدالتطلبانه ادعاهاي طرح به نسبت اجتماعي متفكرين
سياسي حمايت و كرده جلب را مردم توجه پيوسته ادعاها گونه اين كه اين چه.دادهاند نشان
.است كرده هدايت بختي شور به را جوامع متعدد تجربي موارد در لكن.است داشته همراه به را
مورد در را خود فكري نظام و اصول رالز جمله از و اجتماعي متفكرين از بسياري بنابراين
كه است اين مشخص ضوابط.باشد منتفي منطقا نتايجي چنين كه كردهاند تنظيم چنين عدالت
حقوق براساس را اجتماعي سازمان تغيير مورد در مذاكره مجدد امكان تغيير ، و حركت هر آيا
مداوم طور به مردم خاطر رضايت كسب براي حركت آيا ميگذارد؟ باز همه ، براي برابر شهروندي
پايه بر آيا كه اين و دارد؟ وجود جمعي وضع بهبود براي حركت امكان آيا است؟ پيگيري قابل
ايجاد سياسي اقتدار و ثروت و درآمد توزيع در برابري از كه فاصلهاي گونه هر برابري ،
اقتدار مواضع به ورود يا درآمد كسب فرصتهاي آيا است؟ همه نفع به عيني دلايل با ميشود ،
است؟ باز همه برابر در برابر طور به اجتماعي و سياسي
شعار بدون آزادي
غفارزاده سام
.رساند چاپ به "شعار چند با آزادي" عنوان تحت مطلبي آذر تاريخ 19 در همشهري روزنامه
در متاسفانه كه است اقتصادي انديشههاي از ابهام رفع مباحث اين طرح ضرورت
و تصميمگيري و كشور اقتصاد حركت مسير و افكنده سايه نيز كشور تصميمگيريهاي
طبيبيان محمد دكتر سخنان به مذكور مطلب دراست كرده روبهرو اخلال با را سياستگذاريها
لطف از خالي آنها از برخي درباره توضيح كه شد وارد انتقاداتي وي پيش چندي مصاحبه در
.نيست
چاپ مقاله يگانه دادهاند تذكر و شده استيگليتز موخر آثار مطالعه خواستار نگارنده _ 1
دفاع نظر مورد موضوع.دفاع نه پرداخته وي نقد به استيگليتزنيز درباره آفتاب نشريه شده
توسط بيشتر هم عمل اين كه است وي مطلوب به مصادره مسئله بلكه استيگليتزنيست از نقد يا
اصولا.است گرفته صورت اقتصاد از خويش منحصربهفرد تلقي طرز و چپ گرايش با افرادي
ادعا آن علمي نادرستي يا درستي استيگليتزباعث جمله از مختلف افراد به ادعاها انتساب
داشته همراه به را لازم منطق خود بايد باشد علمي اگر ادعايي هر بلكه باشد ، نميتواند
.نيست آن گوينده مدعا يك منطق زيرا باشد
از قولي نقل با و بردهاند نام نورث داگلاس و سن آمارتيا ، استيگليتز از نگارنده _ 2
خط تلويحا ايشان هرچند.كنند اثبات دولت حضور ضرورت بر مبني را خود مدعاي خواسته آنها
(بودن ناگزير احتمالا) خواندن مطلوب با و كردهاند جدا سوسياليست افراد از را خود
كه است اين در نكته.كردهاند تجويز تدريجي و قطرهچكان صورت به را آن بازار اقتصاد
جوزف.هستند اشتباه دچار نامبرده اسامي توسط اقتصاد نوبل دريافت علل خصوص در ايشان
سند اين.يافت دست نوبل به اطلاعات تقارن عدم هزينههاي خصوص در تحقيق استيگليتزبراي
ترجمه كجمنشي فرهنگ منوچهر دكتر اقتصادي معارف فرهنگ در و گرفته نام Hazard moral كه
و نباشد متقارن اقتصاد عاملين براي بازار در اطلاعات اگر كه ميپردازد اين به است شده
پوشيده (سپردهگذار مانند) ديگران براي (بانكها مسئولان مانند) عاملين از برخي عملكرد
مشخص علامتدهي و اطلاعرساني نقش تحقيق اين در.داشت خواهد بر در عواقبي چه باشد
از غير كند ، اطلاعرساني آمار ارائه با تا خواست دولت از ميتوان عام مسائل در ميشود ،
كه فروشندگاني باشد ، داشته وجود رقابت عرضهكنندگان ميان در بازار يك در اگر هم آن
قائل مصرفكنندگان براي بيشتري ضمانت و دهند قرار مشتريان اختيار در بيشتري اطلاعات
اختيار در را بازار از بيشتري سهم فروشنده آن مصرفكننده عقلاني رفتار براساس شوند
عدم بر غلبه براي كه است مواردي جمله از بورس توسط حسابداري اطلاعات ارائه.داشت خواهند
.است دليل همين به بازارها اين قانونمندي بر دولت نظارت و ميگيرد صورت اطلاعات تقارن
زمينه در تحقيق دليل به او.است نورث داگلاس گرفته قرار توجه مورد كه بعدي اقتصاددان
نوبل منابع تخصيص و مبادله هزينه نقش طرح همچنين و تاريخ تحول غيرماركسيستي تحليل
است نهادهايي شكلگيري امكان همواره اقتصاد در بود شده مدعي خود بحث در ويكرد دريافت
وجود به دليل همين به نهادها.دهد كاهش را مبادلات هزينه ميدهند ارائه كه خدماتي با كه
نيز سن آمارتيا.باشند ناكارآمد بازارهاي تكميلكننده ميتوانند نتيجه در و ميآيند
اقتصاد نوبل به اوليه ، كالاهاي به هند مردم دسترسي عدم دلايل و قحطي روي به تحقيق براي
مواد جمله از كالاها برخي فراواني عليرغم بود داده نشان خود تحقيق در وي.بود يافته دست
نكته.ميشوند محروم آنها به يافتن دست از مردم سياسي مسائل مانند مختلفي علل به غذايي
در تنها و است آزاد اقتصاد به معطوف نيز اقتصاددانان اين سوي از مطروحه مباحث اينكه بعد
و ميگويند سخن آزاد اقتصاد پارادايم چارچوب در افراد اين و ميكند پيدا معنا چارچوب آن
و مينويسند نورث نقل به نهادها نقش اهميت در ايشان وقتي مثلا دارند ، آن تكميل در سعي
از خواندهاند ، نهادها خصلتهاي از را تغيير برابر در مقاومت و تاثيرگذاري بودن ، بومي
.باشد نبايد انفجاري آزادسازي و اقتصادي اصلاحات گرفتهاند نتيجه آن
نهادهاي متعاقبا و است بومي نظرشان مورد نهادهاي چون است كرده گمان نويسنده گويي
خير.ميگيرد شكل بومي دولتهاي دستور با تنها پس باشد بومي بايد هم ايران در آن مشابه
و اداري نهادهاي همان نهاد ، از گرامي منتقد برداشت اگر.است اقتصاد نياز نهادها اين
مانند ساختارهايي نهادها ، از منظور.فهميدهاند اشتباه را مطلب مسلما است دستوري
نيز اقتصاد نيازاست مردم بين صريح و ضمني توافقهاي حافظ قوانين و مذهب خانواده ،
براي ايشان است بهتر.كند پيدا بروز امكان تا باشد حاكم آزادي كه ميشود مشخص زماني
يك بخشنامه و دستور با كه ببرند نام را خود نظر مورد موفق نهادهاي از نمونه يك نمونه
سنت يك در شده استناد آن به كه نوبليستي اقتصاددانان تمام.باشد شده ايجاد بومي دولت
بهعنوان را اقتصاد علم قوانين و هستند نظريهپردازي حال در (آزاد اقتصاد) خاص علمي
چارچوب اين از خروج صورت در كه نحوي به كردهاند ، حفظ خود فعاليت چارچوب و پيشفرض
در دولت نقش هستند پايبند آن به آنها همگي كه هم علمي.ندارد اعراب از محلي آنها سخنان
كرده مشخص كاملي شفافيت و قاطعيت با را دولت فعاليت محدوده وليكن ميداند مهم را اقتصاد
عمومي كالاهاي و بازار شكست جبران ،(زيست محيط آلودگي مانند) ريز برون كنترل.است
هر.كند ايفا بايد عيني دلايل به دولت كه است نقشهايي نمونه از (امنيت تامين مانند)
مانند) ميشود كم هم روزبهروز كه است قائل دولت براي اقتصاد آنچه از پيش وظيفهاي
مطلوبيت و بهرهمندي سطح و كاهش به رو آمريكا در آن ، دولتي نمونههاي كه آموزش و بهداشت
را آن ما كه بود خواهد وظيفهاي شود ، گذاشته دولت عهده به (است شده بيشتر آن در مردم
كه داد جديدي تئوري آن توضيح براي بايد و خارج اقتصاد علم سنت از و كردهايم خلق
.شود اقتصاد علم قبلي تئوريهاي جايگزين
آزاد ، اقتصاد با متناسب نهادهاي فقدان بيحدوحصر ، آزادسازي چون عباراتي از نگارنده _ 3
كه حدي آزادسازي ، گفت بايد كردهاند ، استفاده تختهسياهي اقتصاد و سياستها كردن بومي
آنكه مگر ندارد كند ، تعيين آن براي بوروكرات يا شهروند از اعم و عنوان هر به فرد يك
با روز هر كه نيست شخصي منزل لوازم چيدن مانند آزادي.شود ديگران فردي حقوق تضييع باعث
آن براي جديدي حد فردي ، هر به بسته صورت آن در دهيم ، تغيير را آن خودمان علايق به توجه
.است واضحات توضيح آزادي ميزان بيان كه هم اقتصاد علم نظر از.ميشود مشخص
مزاحم هميشه دست شدن كوتاه و آزادي استقرار از پس هم آزاد اقتصاد با متناسب نهادهاي
.ميشود ايجاد مدني صورت به و مردم خود توسط جامعه در موجود نيازهاي به پاسخ براي دولت
حرف است اقتصاد علم خلاف تصميماتي اتخاذ منظور به اگر هم بومي راهكارهاي و سياست
زمين جاذبه كه گونه همانهستند ثابت جهان جاي همه در علمي قوانيناست بيمعنايي
هر اتخاذ.پابرجاست هم تورم و نقدينگي رابطه يا تقاضا و عرضه نظام است برقرار همواره
.است لغو كاري هم علمي قوانين خلاف بومي سياست
انتخاب آزادي مخالف را سن آمارتيا نظر مورد آزادي كه بود اين مذكور نوشته عطف نقطه - 4
آزادانه انتخاب به فريدمن انتخاب آزادي بود ، شده ادعا كه آن جالبتر و كرده ذكر فريدمن
نظام در كه است آمده استدلال همين از استمداد با هم آن از پس.نميشود منتهي زندگي سبك
چرا شود داده توضيح كه است آن بهتر.نميكنند پيدا اظهارنظر حق مصرفكنندگان آزاد بازار
را بنيادين آزادي فريدمن.نميانجامد زندگي سبك آزادانه فريدمنانتخاب انتخاب آزادي
انتخاب براي فرد آزادي بدون دانست بايد.است انتخاب آزادي نيز كهآن ميداند ضروري
چيز آزاد بازار مگر كه است اين مهم سوال اما.نمييابد تحقق ديگري آزادي هيچ كردن ،
كالايي عرضهكنندهاي ، كه هنگام آنميكند اعطا مصرفكننده به نظر اظهار حق جز ديگري
اتفاقي چه ميكند ، كسب رقابت با بازار در را خود مشابه كالاهاي سهم و ميكند بازار وارد
خريد از باخودداري و نموده رضايت اظهار كالا آن خريد با كننده مصرف آري است افتاده
.است كرده نارضايتي اظهار سابق كالاي
انديشه از طرفداري طبيبيان دكتر كه پرداختهاند تاريخي موضوعي به هم آخر در ايشان - 5
وبلن آمريكايي نهادگرايي ميان.دانستهاند ماركسيستي انديشه رسوب معلول را نهادگرايي
در اخير گروهدارد وجود تفاوت نورث و كاس مانند جديد نهادگرايي با آن مانند و وگابرات
يا اتريش اقتصادي مكتب تكميلكننده و دارند قرار آزاد اقتصاد و علمي اقتصاد سنت همان
براي.هستند نزديك ماركسيسم به بيشتر آمريكايي نهادگراهاي.هستند جديد كلاسيكهاي
به خود آنگاه بگويند سخن مطلب خصوص در ديگران تا بمانند منتظر كه نيست شايسته منتقدان
.بپردازند پاسخگويي
اقتصادي نگاه
ايران اقتصاد در آزادي
كوثري آرمين:ترجمه
در Gdp رشد.است نامحسوس البته و پيوسته رشد يك آشكاركننده ايران اقتصاد پايهاي آمار
رشدي شاهد نزديك آينده در كه ميكند پيشبيني IMF.است رسيده درصدي عدد 3/4 به سال 2001
است داده اختصاص خود به را ايران صادرات درآمد درصد حدود 80 نفتباشيم درصد تا 5 بين 3
اين در.دارد قرار دولت مدنظر كه است موضوعي اصليترين نفت ، به حد از بيش وابستگي عدم و
ساير در سرمايهگذاري كه طوري به است ، افتاده گير دام يك شبيه چيزي در دولت مورد ،
.ميشوند امكانپذير نفت توليد افزايش با تنها كه است وامهايي گرفتن نيازمند زمينهها ،
ساير به مستقيما را خارجي سرمايهگذاران نظر تا هستند اين خواهان اصلاحطلبان
نفتي صادرات به نسبت بيشتري رشد غيرنفتي صادرات نهايت در.كنند جلب اقتصادي زمينههاي
از بيش افزايش از جلوگيري حداقل يا بيكاري كاهش كليد اقتصادي زمينههاي تنوع.است داشته
.ميكند ايجاد را كمي شغلهاي مقابل در ولي دارد دولت براي زيادي درآمد نفت.است آن حد
اقتصادي آزاديهاي كمبود.است آورده وجود به را ديگري معماي ايران ، در بيكاري وضعيت
به باعث مسائل اين كه است شده شغلي موقعيتهاي كمبود و نياز مورد كالاهاي كاهش باعث
تا سالهاي 2000 شامل كه فعلي اقتصادي ساله پنج برنامه.ميشود اعتراضاتي آمدن وجود
و سال هر در شغل هزار از 750 بيش ايجاد و درصدي سالانه 6 رشد بيانكننده ميشود ، 2005
ساختار بازسازي جهت كه است متنوعي سياستهاي حاوي برنامه اين.است موادغذايي كمبود كاهش
زمينه برخلاف مختلف ، زمينههاي خصوصيكردن نيمه و آزاد شامل و شده طراحي اقتصادي
سال در شدن ملي شروط حذف برمبناي كه تلاشي.است پتروشيمي و ارتباطات صنعت هيدروكربني ،
به اعتماد شروط اين وجود كه حالي در شد ، رد نگهبان شوراي توسط بود ، آمده وجود به 1999
قشم ، و كيش چابهار ، آزاد منطقه سه.آورد نخواهد وجود به خارجي سرمايهگذار در را نفس
به موفقيتها ، اين ولي آوردهاند دست به خارجي سرمايهگذاري جذب زمينه در موفقيتهايي
در آزاد ، مناطق عالي شوراي اعلام طبق بر.است نبوده بود ، شده پيشبيني قبلا كه ميزاني
تلاشهاي.است شده سرمايهگذاري مناطق ، اين در دلار بيليون سالهاي 981993 ، 2/1 بين
ايران.است رسيده نيز موفقيت به كه گرفته صورت اقتصادي اصلاح زمينه در نيز ديگري
توسط امسال آن ، تقاضاي ولي بپيوندد ، (WTO) جهاني تجارت سازمان به تا است علاقهمند
از قبل بيشتري ، اقتصادي اصلاحات خواهان احتمالا (WTO) صورت هر به.شد رد آمريكا
كنترل با رابطه در را خود طرح بايد دولت ويژه بهاست ايران تقاضاي درباره تصميمگيري
BNP يعني اروپايي سرمايهگذاري بانك دو امسال ، "مه" ماه در.كند تكميل ارزي ، شناور نرخ
بازارهاي به دستيابي راه در ايران به تا كردهاند توافق آلمان CommerzBank و فرانسه
انجام بازارها به مجدد دستيابي جهت زيادي تلاش دولت كه حالي دركنند كمك جهاني بزرگ
ميبايستي اسلامي ، بانكداري اصول مغاير كه اين از ايران ، در محافظهكاران است ، داده
مانع همچنان نيز آمريكا طرفي از.ناراحتند شود ، پرداخت بهره شده ، گرفته قرضهاي براي
وامي 232 دريافت جهت پيشنهاد جديدترين.است ايران به جهاني بانك سوي از وامهايي پرداخت
بانك.است بوده آب ، رفتن هدر از جلوگيري و سلامتي پروژههاي از حمايت براي دلاري ميليون
سال دو طي است اميدوار دادهكه قرار ليست در را دلار ميليون ارزش 775 به وامهايي
شرارت محور عنوان به را ايران آمريكا ، كه جايي آن از ولي شود ، پرداخت كشور به آينده
به ايران معرفي بر علاوه.شود شده پذيرفته طرحهاي اجراي مانع تا است منتظر كرده ، معرفي
ديگر ، سال پنج مدت به سال 2001 از ليبي و ايران عليه تحريم تمديد شرارت ، محور عنوان
از نزديك آينده در ايران ، در سرمايهگذاري براي آمريكايي كمپانيهاي شانس تا شده باعث
تمام و است رسيده بشكه ميليون به 8/3 دهه 1970 در بشكه ميليون از 6 نفت توليدبرود بين
مالي تامين باعث بيشتر نفتي درآمدهاي.هستند گذشته سطح به بازگشت خواهان سياستمداران
دو هرميشود اجتماعي سرمايهگذاري و اقتصادي تنوع ايجاد برنامههاي اجراي جهت دولت
افزايش دولت درآمد آن نتيجه در تا يابد افزايش بايد نفت توليد كه دارند قبول سياسي جناح
سرعت با جستوجو كار كردن دنبال توانايي (NIOC) ايران نفت ملي شركت همچنين و يابد
با رابطه در موجود قانوني محدوديتهاي حول را بسياري راههاي دولت.ندارد را دلخواه
و نفت عظيم منابع وجود با.است خارجييافته كمپانيهاي توسط كشور نفت و گاز منابع توسعه
موضوع را هيدروكربني زمينه خارجي ، كمپانيهاي ميكند ، استقبال سرمايهگذاري از كه دولتي
به ايران نقش گسترش است ، آن مشتاق مخصوصا دولت ، كه زمينههايي از يكيجالبييافتهاند
نفت ، وزارت در خزر درياي به مربوط امور مدير "خاقاني محمود".است نفت انتقال مركز عنوان
خود نفت انتقال به ترغيب را خزر درياي اطراف و داخل در مشغول كمپانيهاي تا ميكند تلاش
.بيشتر اقتصاد ولي كمتر سياست:است اين من پيام":ميگويد او.كند ايران طريق از
جهاني بازارهاي به آنها توليدات كه باشند مطمئن بايد خزر درياي در شاغل كمپانيهاي
.است قزاقستان در گرفتهاند ، قرار نظر مورد كه ميدانهايي بزرگترين ".يافت خواهد انتقال
آذربايجان شدن وصل از ، شود قرارداد انعقاد مانع تا ميكند تلاش دوباره آمريكا چه اگر
دهه طي ايران در گرفته صورت سرمايهگذاريهاي.ميكند حمايت گرجستان ، طريق از تركيه به
به.ميكند بيان را آن فعلي موفقيت دليل حدودي تا كه است بوده پتروشيمي زمينه در 1990
جمهور رئيس معاونيافت خواهد افزايش و ادامه پتروشيمي در سرمايهگذاري كه ميرسد نظر
بخش.بود شده توريسم صنعت و درماني تكنولوژي ، زمينههاي در خارجي سرمايهگذاري خواهان
بنابراين ماند ، خواهد باقي دور آينده در ايران اقتصاد قلب عنوان به همچنان گاز و نفت
و نروژ Statoil مثل كمپانيهايي حضور.است كشور در چيزي هر از حياتيتر بخش اين سلامت
كمپانيهاي چه اگر و هستند زمينه اين در معتبري مدرك Total Fina Elf يعني فرانسوي غول
اصلي وظايف از يكياست افزايش حال در خارجي سرمايهگذاري ولي ماندهاند كنار آمريكايي
به بتواند وي اگر.است اقتصادي بخشهاي در سرمايهگذاري امكان ايجاد خاتمي ، جمهور رئيس
موفقيت به صورت اين در درآورد ، كنترل تحت را بيكاري مشكل همينطور ، و يابد دست مورد اين
ماند منتظر بايد كند ، حركت مسير اين در ميتواند وي چقدر كه اين.يافت خواهد دست بزرگي
.ديد و
:پانوشت
.دارد وجود كاملي آمار آن مورد در كه زماني فاصله آخرين *
Middle East:منبع
|