كوچك اما بزرگ ، صنعت
:صنايعايران نوسازي و گسترش سازمان رئيس
ميشود تاسيس امسال خودروتاپايان ازصنعت صندوقحمايت
كوچك اما بزرگ ، صنعت
عليدهقان - نيا حسن آرش
سيستم اين استدر اقتصادي فعاليتهاي به نسبت بينش و سيستم يك دولتي مديريت
ندارد عمل آزادي اساسي تحولات ايجاد براي اجرايي مدير
حساب به كوچك بسيار جهاني مقياس در اما هستند بزرگ ملي مقياس در داردكه ايرانصنايعي
اقتصادي ضعف از رهايي گرفتهاندبراي شكل غيررقابتي و بسته چوندرمحيطي ميآيند
كرد ترميم را اقتصادي سياستگذاريهاي آن دنبال به و اقتصادي انديشههاي صنعتيبايد و
بتواند اقتصادي بنگاه تا است ملت يك فداكاري و گذشت ملي شده تمام هزينه
است يافته افزايش شديدا صنعتي غلط ساختارهاي بهدليل هزينه اين.كند توليد
سرازير روز يك كافياست فقط نميسوزيم رويايصنعتيبودن در ميگويند كه هم آنچنان ما
كه ميبينيد را بسياري كارخانههاي دوختهاند ، كرج به را تهران كه جادههايي در شويد
شهرهاي حاشيه امروزدر. نيست كار همه اين تازه.ايستادهاند يكديگر ديوار به ديوار
باز اما ميكنند ، فني سرفه شب تا صبح صنعتي شهرك از 80 بيش كشور نقاط از بسياري و كويري
با حق شايد.نميرسد هم درصد به 15 حتي ما ملي اقتصاد از صنعت سهم چرا كه نيست معلوم هم
.باشد -ايران صنايع نوسازي و گسترش سازمان اقتصادي مالي معاون -حقيقي مسگريان داوود
مقياس كه ميشود برجسته زماني كوچكي اين است ، كوچك بزرگي ، درعين ما صنعت:ميگويد او
.ميكنيم مقايسه خارجي رقباي با را خودمان صنايع توليد
كه تلاشهايي تمام با چون است ، واقعيت يك اين.دوختهاند ايران صنعت تن بر كوري گره
فرياد را ايران صنعتي افول قاطعيت با كشور اين در كارشناسي تريبونهاي هم هنوز ميشود
.نرسيدهايم پايان خط به هنوز كه ميرسد بهنظر وجود ، اين با اما.ميكنند
نگاهي او نخست بخش در.است شده تنظيم مستقل بخش دو در حقيقي مسگريان با گفتوگو
مورد جداگانه صورت به خودرو ، صنعت دوم ، بخش در.دارد ايران صنعتي ساختار به ريشهاي
.است گرفته قرار بررسي
طرح و ميخوانيم شماره اين در را ايران صنعتي ساختار و تجربه به حقيقي مسگريان نقد
.ميكنيم موكول آينده به را خودرو صنعت مورد در او نظريات
مسير ميكننداز اعلام صاحبنظران از بسياري كه دارد قرار شرايطي در ايران صنعت امروز
از بيش جهان در شده شناخته صنعتي فعاليت از 140 شرايطي چنين در.است شده خارج خود اصلي
دست راهكاري به ميتوان آيا كه است مطرح سوال اين حال.دارد وجود ايران در آن نوع 130
مجموعه عدمموفقيت اصلي عامل صنعتي فعاليتهاي از يك كدام شود مشخص آن براساس كه يافت
هستند؟ ايران توليد
كه صنعتي متنوع فعاليتهاي وجود.كرديد اشاره ايران صنعت در زيربنايي مشكل يك به شما
ما انقلاب از بعد استراتژي از اصل در باشد سوالبرانگيز توليد مجموعه كارآيي شده موجب
از زيادي بسيار تعداد به انقلاب از بعد ما.است كليدي خيلي سوال اين.ميشود ناشي
بخش ميگوييم فقط كه ايستادهايم جايي در هم حاضر حال در و زديم نوك صنعتي فعاليتهاي
هيچ چيست صنعت مشكل كه اين مورد در امااست وحشتناكي معضلات درگير و دارد مشكل ما صنعت
پي در وقتي.نميشود تحليل صنعت معضل واقعي صورت به و نميگيرد صورت قابلملاحظهاي كار
عملي آنها اصلاح هم بعد و نارساييها طبقهبندي طبيعي بهطور نباشيم مشكلات ريشه يافتن
.نيست
در شده ايجاد تحول دليل به انقلاب از بعد ما.موافقم شما سوال اول بخش با كاملا من
اگر كه شديم صنعتي شاخههاي از بسياري وارد گذشته دهه دو طي جهاني شرايط همچنين و كشور
.نبود امروز مثل نيز كشور صنعت وضع حتم بهطور و بود بهتر بسيار نميرفتيم آنها سمت به
به انقلاب 57 از بعد ما بود ، صنعتي فعاليتهاي شدن متنوع و گسترده كار ، اين نتيجه تنها
از بسياري كنيم اعلام رسما كه اين بدون و كرديم حركت متمركز و بسته اقتصاد يك سمت
.بودند سوسياليستي كشورهاي ازسياست متاثر و دولتي صاحبنظران نوع از ما اقتصاددانهاي
.داشتند قرار كشورها اين صنعتي و اقتصادي ايدئولوژي تاثير تحت واقع در يعني
كنند ايجاد شده حمايت محيط كشور داخل در اگر كه ميكردند تصور ما اقتصادي برنامهريزان
اقتصاد يك راحتي به ميتواند ايران و ميشود حل نفت درآمدهاي وجود با هم سرمايه مشكل
.باشد داشته فعال زمينهها همه در و شكوفا خودكفا ،
نوع نظر از محدوديتي هيچگاه ايران صنعتي وزارتخانه كه شد اين بينشي چنين نتيجه
ورود شاخص بازار ، نيازنميكرد اعلام ميشد كشور وارد بايد كه توليدي رشتههاي
بود اين بر فرض ميشد كشور وارد كه كالايي هر يعني بود توليد مجموعه به صنعتي رشتههاي
كاهش كل در يا ارزي صرفهجويي يا ارزبري شاخص چون و شود توليد بايد و است نياز مورد كه
صرفهجويي و خودكفايي براي ما ميشد محسوب اقتصادي تحركات در كشور موفقيت شاخص ارزبري ،
سياست دو مسائل اين كنار در.شديم متقاضي داراي صنعتي رشتههاي تمام وارد ارزي منابع در
صنعتي تكثر شرايط زنده بهصورت نشداما اعلام رسما شايد كه داشته وجود هم ديگر جانبي
زياد سرمايهدار بزرگ مثل واژههايي از انقلاب از قبل ما كه اين يكيكرد تشديد را
صنعتي واحد يك اگر كه داشت وجود نگراني اين همواره نيز انقلاب از بعد ميكرديم استفاده
برنامهريزان كه شد سبب نگراني اين.شود قدرت مراكز ايجاد و ثروت تكاثر موجب شود ، بزرگ
بايد اصولي موافقت مثال بهعنوان.كنند خرد اندازه از بيش را صنعت اقتصادي ، متوليان و
داده اصولي موافقتهاي كه زماني در بياوريد خاطر به اگر اما شود داده جامعه نياز براساس
مشخص كالايي واحد هزار به 100 جامعه اگر.نداشت وجود كشور نياز از معياري هيچ ميشد
چنين.تقسيمميشد تايي هزار كالاي 20 بين 5 نياز اين رفع براي لازم اعتبار داشت نياز
بخش گرفتن قدرت و خصوصي واحدهاي شدن بزرگ از پرهيز نانوشته سياست وجود از ناشي اتفاقي
.بود خصوصي
تصور كه بود اين داشت نقش ايران كوچك اما بزرگ صنعت آمدن بهوجود در كه ديگري نكته
فكر صنعتي ارشد سياستگذاران.هستيم توليدي مزيت داراي زمينهها تمام در ما ميشد
دارد سرمايه و كار نيروي به نياز تنها خوب بسيار شكل به هم آن كردن ، توليد كه ميكردند
صورت به ميتواند نفت و جوان نيروي داشتن جهت به ايران كه ميانديشيدند خود با بعد و
به متعلق و منسوخ كهنه ، تفكر اين.باشد داشته صنعتي فعاليت زمينهها همه در بالقوه
صنعتي يعني ميشود گفته سخن آن از كه انجاميد صنعتي به آن نتيجه و است دور گذشتههاي
.ناكارآ و تلخ
يعني) منسجم صنايع نوع دو خود ساختاري برنامهريزيهاي در صنعتي ، اقتصاد تئوريسينهاي
من نظر به.ميكنند تعريف را شده تكهتكه صنايع و (دارند بالايي دروني انسجام كه صنايعي
صنعت و اقتصاد براي ايدهآل ساختاري به توجه بدون و كوچك اندازههاي در چون ايران صنعت
فقدان كه غيرمنسجم و متفرق صنعتي يعني است ، دوم صنايع نوع از گرفته شكل كشور نياز مورد
.است آن اصلي مشكل دروني انسجام
نحو به دهه 70 نخستين سالهاي تا يا انقلاب نخست دهه در ميگوييد شما كه چيزي اين
جهت در صنعتي واحد تعدادي صنايع برخي در ميرسد نظر به امروز ولي داشت وجود جدي بسيار
.دارد وجود آنها بين صنعتي همپوشاني نوعي يعني ميكنند فعاليت يكديگر توليدات تكميل
انسجام سمت به اكنون كه كرد برداشت اينگونه ميتوان آيا و است جدي حد چه تا مساله اين
هستيم؟ حركت در صنايع از برخي در دروني
در كه ميشويد متوجه كنيد نگاه گذشته سال ده در كشور تجاري مبادلات نقشه به اگر شما
.است بوده وصل خارج كشورهاي به توليد مايحتاج تدارك نخ سر صنعتي ، زمينههاي از بسياري
نوع هيچ در پيوستگي و انسجام و نميكردند تغذيه را همديگر داخل در صنايع كه آن دليل به
از خارج به توليد نيازهاي كوچكترين تامين در حتي ما نداشت وجود صنعتي فعاليتهاي از
از بخشي در.است شده مرتفع معضل اين حدودي تا امروز اما داشتيم شديدي وابستگي ايران
زنجيره ايجاد و قطعهسازي فعاليتهاي به خودروسازان ورود با و خودرو مثل كشور صنايع
كه كرد توجه بايد وليدهيم شكل را صنعتي منسجم حلقه يك حدي تا توانستيم تامينكنندهها
تشكيل اقتصادي حد از كمتر اندازه ، و ظرفيت لحاظ به ايران صنعتي شاخههاي از برخي
زنجيره ايجاد مقتضيات در نميتوانند خود عمر افزايش براي طبيعي طور به و شدهاند
.بگيرند قرار تامينكنندهها
معناست؟ چه به دقيقا گفتيد سخن آن از كه اقتصادي حد اين
كند توليد اگر كه صنعتي يعني.ميكند مشخص را اقتصادي صرفه مرز درواقع اقتصادي اندازه
كرديم ايجاد را صنايع شدهاي حمايت محيط در چون ما.ميآورد همراه به را اقتصادي صرفه
صنعتي كشورهاي در بهطورمثال.نداشتيم توجه فعاليت اندازه از ناشي صرفههاي موضوع به
.ندارد وجود داريم ما كه اندازه اين به ماكارونيسازي كارخانههاي وقت هيچ پيشرفته
اتوماتيك و خودكار صورت به و هستند عظيم بسيار كشورها اين در توليد خطوط و كارخانهها
.ميشود يكنواخت و مطلوب كيفيت تضمين و توليد هزينه كاهش موجب چيزي چنين.ميكنند فعاليت
آنچنان كه ميكنند پيگيري را توليدي كوچك واحدهاي از استفاده سياست جاهايي در تنها
محصول و كند توليد ميتواند فضا اين در كس هر يعني.نباشند رقابت و كيفيت مساله نگران
ايران صنعت كل به را موضوع اين اگر شما حالا.برساند فروش به محلي كوچك بازار در را خود
بيشماري تعداد مثلا است افتاده اتفاق اين صنعتي شاخههاي تمام در ميبينيد دهيد تعميم
از ديگر بسياري و خانگي لوازم غذايي ، صنايع زمينه در.داريم ماشيني فرش توليد واحدهاي
را محلي كوچك بازار يك بتوانند زور به كه داريم غيراقتصادي و كوچك واحدهاي آنقدر صنايع
.نيست گونه اين دنيا جاي هيچ در كه ميگويم جرا7ت به من.كنند تامين
هم كشور اقتصاد ديگر بخشهاي در ميگوييد سخن آن از شما كه سالهايي در ميرسد نظر به
دنيا از جايي يك در وقتي چون.بوديم علمي انديشه بحران دچار (مالي و پولي بخشهاي مثل)
به اقتصاد كلي فضاي حتما دارد ، اقتصادي صرفه ميليوني مقياس با خانگي لوازم توليد
فروش به را خود توليد بتواند و كند تاسيس كوچك واحد صنعتي فعال كه است بوده گونهاي
چيست؟ باره اين در شما نظر.برساند
سرمايه ما دهه 60 ، در كه اين يكي بودهاند دخيل مهم عامل چند مساله اين در.است درست
او به (مجاني گفت ميشود حتي) ارزان بسيار نرخ با را سرمايهگذار نياز مورد ارز يا
زيربنايي امور كل در و تاسيسات گاز ، برق ، آب ، مثل هم نياز مورد عوارض ساير و ميداديم
صحبت آن با رابطه در كمتر كه ديگري پديده يك.است شده داده مجاني حد در همواره كشور در
حقوق تثبيت سياستهاي اجراي با انقلاب از بعد نخست دهه دراست انساني نيروي مساله شده
داشت تخصص كه كاري نيروي يعني.كرديم فراهم را امروز بحرانهاي زمينه واقع در دستمزد و
در شكل بدترين با و ارزان بسيار را بود ، انقلاب از قبل دهه دو سرمايهگذاريهاي حاصل و
اجماع يك به آنها قيمت سر بر كار بازار تا نداديم اجازه.كرديم قيمتگذاري بازار
آنها جايگزيني به قادر ديگر كه گرفتيم كار به ارزان را مهندسان درواقع ما.برسد اقتصادي
دورهاي در كاري نيروهاي چنين.داشت وجود هم ماهر كارگرهاي مورد در موضوع ايننبوديم
بهدليل) را فرصت اين ما و داشتند را كردن تجربه و خواندن درس فرصت كه بودند گرفته شكل
دهه 60 در.داشتيم اختيار در انقلاب از بعد دوران در كمتر (امكانات كمبود و جمعيت رشد
كرديم سعي سوبسيد و كوپن سيستم از استفاده با سپس و كرديم بازار روانه را نيرو اين ما
.نشوند پايين دستمزد متوجه افراد اين تا كنيم حفظ را مردم معيشت سطح
.نبود خبري زمين جاذبه از ديگر كه آورديم بهوجود را خلا7 فضاي زميني روي ما
شرايط اين در.كرد خنثي زيادي اندازه تا را جاذبه نيروي كه گرفت صورت كارهايي بهعبارتي
دارد وجود ايران در صنعتي امروز اگر پس ميريزد هم به طبيعي فضاي بر حاكم قوانين تمام
.كرد جستوجو انقلاب از پس دوران سياستهاي در بايد را آن ريشه است ، مفرط دردي دچار كه
ميكرديم تصور و نبود شدهاي روز به نگاه اقتصاد ، و صنعتي ساختار به ايام آن در ما نگاه
مثل بازار قوانين كليه زدن هم بر حمايتي ، فضاي ايجاد ملي ، سنگين سرمايههاي صرف با كه
.كنيم حفظ را حمايتي محيط اين بينهايت تا ميتوانيم تقاضا ، و عرضه قانون و كار قانون
كشور درون سياستگذاريهاي بر كه نگاهي وجود يا و دروني عوامل نقش از شما اينجا تا
هم نقشي ميتوان آيا فرآيند اين در.گفتيد سخن شد ايران صنعت شكلگيري موجب و بود حاكم
در عناصري از ايران صنعت شكلگيري تحليل در اوقات گاهي چون شد قائل بيروني عوامل براي
نداشته چرخه اين در را اصلي ماهيت ميرسد نظر به كه ميشود برده نام محيط از بيرون
.باشند
جهاني پديده گرفتن سرعت داد رخ بيرون در كه تحولي تنها ايران صنعت شكلبندي با همزمان
كار به آن براي را مرز بدون جهان تعبير دهه 70 در متفكران كه مولفهاي يعني بود شدن
همين در درست.است حركت در مرز بدون دنياي سمت به سرعت با جهان كه بودند معتقد و بردند
در.بود ضعف دچار آن درك براي و نداشت را شدن جهاني پذيرفتن توانايي اصلا ما كشور زمان
و اطلاعات تعادل تجارت ، كنترل يا تجارت به نسبت سياسي مرزهاي شدن كماهميت تاريخ ، آن
.شد برشمرده مرز بدون دنياي پيامدهاي نظامي دفاع حتي و فرهنگي مراودات گسترش
به دنيا كه نميكرد فكر اين به اصلا جنگ نظير مشكلاتي دليل به دوران آن در ايران
رخ اتفاقات اين از خيلي كه شديم جهاني اقتصاد وارد موقعي ما.است حركت حال در سمت كدام
از جديدي نسل درواقع تجاري محدوديتهاي و تجارت مرزهاي شدن برداشته با يعني.بود داده
چند شركتهاي موقع آن تا.هستند جهاني شركتهاي كه گرفتند شكل دنيا در بزرگ شركتهاي
شعبه و ساخت پايگاه دنيا مهم كشورهاي و جهان نقاط از برخي در كه داشتند وجود مليتي
آزادسازي با ولي بودند جهاني بازارهاي در نفوذ اعمال به قادر اندازه لحاظ به و داشتند
جهاني شركتهاي به شركتها اين مرز بدون تجارت شكلگيري و كار بازار سرمايه ، بازار
.داشت را بازار حكم آنان براي زمين كره كل و شدند تبديل
ژاپن و غربي اروپاي آمريكا ، بازار جهان شركتهاي بزرگترين اتفاق اين از قبل اگر يعني
اين شدن جهاني گرفتن سرعت داشتند ، با اختيار در را دنيا ثروت (اصلي قطب سه بهعنوان)
در حتي آنها.كردند امنيت عدم احساس (غربي شركتهاي بزرگترين حتي) بزرگ شركتهاي
خطر دچار بيشتر موقعيتشان روز هر و بودند شده اقتصادي ترس دچار نيز خود ملي بازارهاي
مقهور كشور اين خاك در آمريكا خودروسازي قدرتمند صنعت دهه 80 در كه طوري به.ميشد
شركتهاي اختيار در را خودرو بازار سهم درصد به 50 نزديك و شد ژاپن صنعتگران رقابت
تفكر اصلا.گرفت بيشتري شدت شوروي فروپاشي با آزادسازيها اين.دادند قرار ژاپني
چون.شد تبديل ياس به شوروي فروپاشي با شده حمايت اقتصادهاي و دولتي بسته ، اقتصاد
نگاه مادر الگوي بهعنوان سوسياليستي اقتصاد انديشههاي به محور دولت اقتصاد طرفداران
.شدند سرخوردگي دچار آن فروپاشي از بعد و ميكردند
از بعضي در خارجي سرمايهگذاري رشد ميكرد حركت چشمگيري سرعت با آزادسازي كه زماني
در جهان عرصه در سرمايهگذاري سپتامبر از 11 بعد فقط.بود درصد به 100 نزديك سالها
از 11 قبل سال در 5 وليدارد ادامه كاهش روند اين هم هنوز و گرفت قرار نزول مسير
سرعت با است اقتصادي آزادسازي رشد آن زمينهساز كه خارجي سرمايهگذاري سپتامبر
دوبرابر جهاني تجارت رشد سرعت ميلادي دهه 90 در كه نحوي به ميكرد حركت مقهوركنندهاي
رشد درصد متوسط 3 طور به ايام اين در جهاني توليد اگر يعني است بوده دنيا اقتصادي رشد
كه است اين معناي به ارقام ايناست كرده تجربه را درصدي بالاي 6 رشد جهاني تجارت داشته
بازارهاي به دستيابي هدف با) تجارت در را خود بقاي رمز كشورها جهاني ، اقتصاد عرصه در
.يافتهاند (بزرگتر
كه هستند اصلي عنصر دو توليد ارزانتر منابع به دسترسي و جهاني بازارهاي به دستيابي
.ميدهند سوق جهاني اقتصاد و شدن جهاني سمت به را كشورها امروز
به دهه 90 در آن كشورهاي سريع حركت و شرق بلوك فروپاشي با همزمان و افتاد اتفاقات اين
امروز.كرديم آغاز اقتصادي عادي شرايط سوي به را خود آرام جهتگيري ما آزادسازي ، سمت
را محصول يعني است جهاني بازار آنها توليد مقياس كه دارند حضور جهاني عرصه در رقبايي
كشورهاي فقيرترين بازار از منظور اين براي ميكنند ، توليد نفري ميليارد بازار 6 يك براي
پايگاه باشد داشته وجود توليد براي شرايط بهترين كه هرجا.نميكنند صرفنظر هم جهان
.نميگردانند روي كرد ، تهيه ارزان عوامل و منابع بشود كه هم جايي هر از و ميزنند
مصرفكنندگان تمام امروز.كرد دگرگون را توليد مقياس و كيفيت مفهوم شدن جهاني پديده
اختيار در را كالا بهترين ميخواهند اقتصادي ، بهلحاظ عقبمانده كشورهاي در حتي جهان
محصولي هر مورد در مصرفكنندگان كه رسانده جايي به را كار اطلاعات انفجار.باشند داشته
هر جهاني توليدكنندگان ميان در نوآوري هم همين براي.دارند را اطلاعات و اخبار آخرين
صنعت توليدات مثل محصولات از برخي مورد در محصول حيات چرخه.است گرفتن سرعت حال در روز
توليد محصول آن روي از رقبا تمام ماه سه گذشت از بعد يعني رسيده ماه سه از كمتر به IT
شركتهاي از برخي كه ميبينيم هم همين براي ميگيرند اختيار در را بازار و ميكنند
.ميكنند بازار وارد نو كاملا و جديد محصولي بار دو يا يك سالي كامپيوتري
سنتي صنايع در است ، سال يا 3 حيات 2 سيكل اين خودرو صنعت مثل صنايع از برخي در البته
در اما.ميشود نوآوري محصول زمينه در سال هر 20 يعني است يا 20 حيات 15 چرخه فولاد مثل
فرآيند چون و ميپيوندد وقوع به جديدي تغييرات روز هر كه هستيم شاهد توليد فرآيند زمينه
از برخي در امروز تا شده باعث رقابت اين ميكند ، تعيين را توليد شدن اقتصادي توليد
.خروج هزينه صنايع از بعضي در و باشد بالا خيلي ورود هزينه صنايع
توجه و شديم صنايع اين گروه دو هر وارد غلط سياستهاي دليل به انقلاب از بعد ما
چون.شويم خارج آن از نميتوانيم راحتي به شويم خاص صنعت يك وارد بهفرض اگر كه نداشتيم
توجيهي سوم جهان كشور يك بهعنوان ما كه ميشود حجيم آنقدر صنعت آن در سرمايهگذاري
رخ روز هر يافته توسعه كشورهاي در اتفاق اين كه صورتي در نداريم آن واگذاري و فروش براي
نازلترين با و سريعا ندارد آينده خاصي صنعت يك كه برسند نتيجه اين به اگر يعني ميدهد
.شوند متمركز خود سودده صنايع روي بتوانند تا ميرسانند فروش به را آن قيمت
حالا.كرديد ارائه گذشته دهه دو طي ايران صنعت شكلگيري وضعيت از تاريخي تصوير يك شما
ميكند حركت جهاني اقتصاد عرصه در بالايي بسيار سرعت با نوآوري ميگويند كه شرايطي در
ايستادهايم؟ كجا در ما امروز يعني ميبينيد چگونه را ايران صنعت وضعيت
مقايسه يافته توسعه كشورهاي با توليد مقياس لحاظ به را خود وضعيت نميتوانيم هم امروز
مقياس داراي ميكند توليد مصرفي محصولات كه صنعتي زمينههاي از بسياري در ايران.كنيم
.است بالا بسيار ما ملي شده تمام هزينه دليل همين به.است كوچكي توليد
چيست؟ ملي شده تمام هزينه از شما منظور
توليد به بتواند اقتصادي بنگاه تا است ملت يك فداكاري و گذشت همان ملي شده تمام هزينه
.بپردازد
تمام هزينه در ما وضعيت كه هرچند.دارد فرق بنگاه شده تمام هزينه با كاملا هزينه اين
بالاييدر شكنندگي يافته توسعه كشورهاي با مقايسه در و است نامطلوب بسيار نيز بنگاه شده
.ميخورد چشم به آن
قاچاق پديده از كشور صنعتي و اقتصادي وضعيت تحليل در كه ميشود شنيده گاهي امروز
ضداقتصادي مولفه يك قاچاق و است درست اين.ميشود برده نام ناهنجار عنصر يك بهعنوان
.است شده ما اقتصادي ضعفهاي از بسياري شدن عيان موجب و داشته حسن يك ايران براي اما است
يا و نساجي صنعت در لاستيكسازي ، صنايع در كه نميشد مشخص وقت هيچ شايد نبود قاچاق اگر
صنايع در حتي ايران.هستيم محصولات كيفيت عدم دچار حد چه تا صنايع از ديگر بسياري در
مثل.است كرده واگذار چين جمله از جديدي رقباي به را ميدان كشاورزي محصولات به متكي
چين كه دست اين از محصولاتي و كنسانترهها گوجهفرنگي ، رب نظير محصولاتي صادرات بازار
اينها.كرد خارج ميدان از را ايران مثل كشورهايي و گرفت اختيار در را آن از بزرگي بخش
زمينهها از بسياري در ميتواند چين مثل كشوري كه است شدن جهاني پيامدهاي همان از
و چين مردم چون.نيست باوركردني اصلا آنها اندك قيمت كه كند عرضه بازار به را كالاهايي
ساختارهاي ترميم به علمي و آيندهنگر نگاه يك با گذشته دهه سه يا دو از آن رهبران
بخواهد چين صنعت اگر كه فهميدند آنها.كردند فكر شدن جهاني براي و پرداختند خود اقتصادي
مقياس با ميشوند كه صنعتي هر وارد زيرا كند رقابت جهاني مقياس در بايد بماند پابرجا
كشور البته.است گرفته كوچك را اندازهها كه ايران برعكس درست ميكنند توليد جهاني
صادرات در دولت حمايتهاي و مديريت بازاريابي ، نظير عناصري به جدي طور به عمل در چين
.كرد ايجاد را آنها بهتر هرچه اجراي راهكارهاي و فكر نيز
كه ميشود شنيده اوقات گاهي حتي هستند بزرگ بسيار ملي مقياس در كه دارد صنايعي ايران
اما است خاورميانه سطح در خود نوع هم توليدي واحد بزرگترين كشور داخل در كارخانه يك
كه چيست صنايع اين گمشده حلقه.دهند پوشش را داخلي مصرفكننده سليقه حتي نميتوانند
ملي ، اندازههاي درقالب بالا گردش در سرمايه و سنگين سرمايهگذاريهاي وجود عليرغم
.ميزنند درجا
جهاني مقياس در اما هستند بزرگ ملي مقياس در كه دارد صنايعي امروز ايران است درست
اگر شايد.گرفتهاند شكل غيررقابتي و بسته محيط يك در چون.ميآيند حساب به كوچك بسيار
گمشده حلقه رقابتي ، فهم هم باز ميكشيم كه زيادي زحمات عليرغم كنيم نگاه نسبي بهطور
.ميبرند رنج آن فقدان از نيز صنعتي مديران كه است ايران صنعت
فعاليت نتيجه.ندارد وجود ما صنعت در است جهاني اقتصاد نبض كه نوآوري دليل همين به
كشورهاي با نميتوانند عنوان هيچ به كيفيت و طراحي بعد در كه ميشود كالاهايي صنايع اين
.كنند رقابت غربي
شده زاده ما صنايع از بسياري با رقابت توان عدم اين اقتصادي كارشناسان از يكي قول به
اين فاقد بالقوه بهصورت ما توليدي ، فعاليتهاي از برخي در آيا.است كرده رشد آنها با و
هستيم؟ توان
مخالفم ، ندارد وجود ما براي صنعتي رقابت امكان بالقوه صورت به كه موضوع اين با من;نه
و اقتصادي ضعف اين از رهايي براي.هستيم ضعف دچار بالفعل بهصورت كه ميپذيرم اما
در.كرد ترميم را اقتصادي سياستگذاريهاي آن دنبال به و اقتصادي انديشههاي صنعتيبايد
متمركز اقتصاد به معتقد انديشههاي كه رسيده اثبات به تجربي و علمي لحاظ به امروز دنياي
ميتوانند اقتصادي سياستهاي كه اين براي هم مثال بهترين.هستند شكست به محكوم بسته و
متفاوت شكل دو با ملت يك.است سابق شرقي و غربي آلمان كشور كنند ايجاد متفاوتي شرايط
سياستهاي كه شد مشخص كاملا دوم جهاني جنگ اتمام از سال از 45 بعد و كردند زندگي
دقت لحاظ به شرقي آلمان اقتصاد البته.است كرده ايجاد تفاوت آنها بين حد چه تا اقتصادي
بلوك سرسبد گل و اقتصادها بهترين از يكي جديت و تكنولوژي سطح مديريت ، برنامهريزي ، در
قدري به تفاوتها اين.شد آشكار تفاوتها ريخت ، فرو ديوارها كه اين محض به اما بود شرق
مديران با وقتي ما.ميشود آن متوجه ميرود شرقي آلمان به هركس هم هنوز كه است زياد
درد به ديگر شرقي آلمان فعلي نسل ميگويند ميكنيم صحبت غربي آلمان بزرگ بنگاههاي
چون برسد راه از آنها جديد نسل تا ميشوند تحمل حاضر حال در و نميخورد اقتصادي فعاليت
با را خود نميتوانند ديگر كردهاند كار بسته اقتصاد شرايط در كه كاري نيروي و كارگرها
آلمان اقتصادي مديراندهند تطبيق دنيا امروز اقتصادي استانداردهاي سطح و رقابتي شرايط
قسمت بين فاصلهاي تفكر ، نوع و بهرهوري مثل اقتصادي مفاهيم لحاظ به كه معتقدند غربي
كلي به كه بيايد ديگري نسل مگر.ندارد وجود آن كردن كم امكان كه شده ايجاد غربي و شرقي
ميكنند سازگاري و مماشات حاضر درحال هم آنها و باشد خالي بسته و متمركز انديشههاي از
.بيفتد اتفاق جايگزيني اين تا
به تا يعني است نبوده شرقي آلمان مثل هيچگاه نيز ايران وضعيت كه ميكنم البتهفكر
.محصور و بسته حد آن
جنگ دوران كرد تبعيت بسته اقتصاد از ايران كه دوراني كلنداشتم منظوري چنين هم من
يعني.است چسبيده را ايران اقتصاد گريبان هم هنوز كه بود گسترده حدي تا آن آثار ولي بود
بسياري هنوز كنيم عادي خارج دنياي با را خود اقتصادي روابط تا ميكنيم سعي كه زماني در
ايران صنعت من نظر به.است متمركز اقتصاد فرهنگ همان تاثير تحت ما اقتصادي مفاهيم از
رقابت فشار تحت خصوصي فعالان از بخشي خوشبختانه كه است اساسي ساختار اصلاح يك نيازمند
بزرگ شركتهاي از برخي كه شنيدهام من حتي هستند ، ساختاري اصلاح اين طراحي حال در جهاني
آنها محصولات خود تجاري نام با و دادهاند قرار خود تحتحمايت را كوچكتر بخشهاي خصوصي
بسيار دارد وجود خصوصي بخش بين در هماكنون كه تعاملاتي.ميرسانند فروش به نيز را
بلوغ به توجهي قابل حد تا بخشها اين فعالان كه دارد آن از نشان و است اميدواركننده
...و نساجي خانگي ، لوازم مثل بخشها از بعضي در هنوز البته.رسيدهاند صنعتي و اقتصادي
درك را جهاني رقابت در حضور براي تلاش به نياز نيز آن فعالان و نداده رخ اتفاق اين
.نكردهاند
ارزشآفريني زنجيره درك نداشته وجود ما صنعت در كه مهمي بسيار موارد از ديگر يكي
كند عبور صنعتي فعاليتهاي زنجيره يك از بايد شود توليد كه آن براي محصول يك.است توليد
داشته وجود صنعت در كه خاصي نگرش لحاظ به ايران در اما.شود منجر نهايي محصول به تا
كه ساخت بخش در يعني گرفته ، صورت آفريني ارزش زنجيره بخش آخرين در سرمايهگذاري تمام
مراحل فروش از پس خدمات و مناسب نقل و حمل شبكه بازاريابي ، ميزند را زنجيره آخر كليد
حلقه هفت يا شش زنجيره اين اگر.نداشتهايم توجهي آن به ما كه است زنجيره اين ديگر
آخري حلقه در را سرمايهگذاريها عمدتا صنعتي سياستگذاريهاي لحاظ به ما باشد داشته
.هستيم عقب بسيار اقتصادي مراودات تداركات برنامهريزي در دليل همين به.دادهايم انجام
ساخت حلقه در ميخواهيم و ميكنيم جمع را اينها همه بعد.مزيت عدم يعني كمبودها اين
رعايت را كشور فرهنگي سياستهاي بايد بستهبندي مورد در حتي ما.كنيم جبران را آنها
بازارپسند كه كنيم بستهبندي بهگونهاي را محصولات نميداد اجازه ما به كه ميكرديم
هم دست به دست همه مسائل اين.بود مجوز گرفتن به مشروط بستهبندي كه اين يا و باشد
ايران در.يابد نمود كارخانه يك حد در فقط كه باشيم داشته صنعتي امروز ما تا دادند
اما شده كشور وارد مناسب سرمايهگذاري و جذب توليد شرايط بهترين در كه است بوده زماني
ضعف دچار همواره آن حلقههاي از بسياري در صنعت ارزشافريني زنجيره به بيتوجهي دليل به
ميكرديم فكر و است گونه اين حدي تا هم هنوز و نميداديم بها مديريت به اصلا مابوديم
حمايتي محيط.باشد خوبي صنعتي مدير ميتواند شد اصولي موافقت دريافت به موفق هركس كه
بايد امروز ولي نشود آشكار مديران ضعف هيچگاه شده باعث كه بوده مهمي عامل ايران در نيز
.شويم زياديمتحمل ملي هزينههاي مديريت بحران بابت
بخش واحدهاي از برخي توسط حاضر حال در كه كرديد صحبت صنعت زيرساختهاي اصلاح از شما
ديگري بهجاي ايران صنعت از بزرگي بخش هنوز كه ميرسد نظر به اما ميشود ، دنبال خصوصي
ساختار اصلاح او براي و شود پيدا دولت اندازههاي و حد در متولي يك تا ميكند نگاه
چنين داراي هم صنعت حركت استراتژي يا صنايع نوسازي و بازسازي لوايح تدوين.كند ايجاد
به موضوع اين به توجه با.است شده آن اصلاح و شرايط تغيير مسوول دولت كه است خصوصياتي
فاصله مدرن دنياي از هم باز كه بود نخواهد گونهاي به آينده سال ده در ما وضعيت شما نظر
باشيم؟ داشته زيادي
با امروز كه بازميگردد دولتي اقتصاد پيامدهاي از يكي به كرديد مطرح شما كه مساله اين
و ميكنم فعاليت دولتي بخش در كه است سال از 20 بيش منميشود شناخته دولتي مديريت نام
دروني تحول مثل ويژگيهايي فاقد شرايط بهترين در دولتي مديريت كه ميگويم كافي تجربه با
.است خودكار عملكرد و
چرا؟
.است مقصر دولتي مدير نگوييم كه كردم انتخاب را دولتي مديريت واژه من !ببينيد
معيار.ميكند رشد فرآيند اين در يعني است ، دولتي مديريت جريان از بخشي دولتي مدير
چيست؟ تقسيمبندي اين براي شما
در عنوان هيچ به.است اقتصادي فعاليتهاي به نسبت بينش و نظم سيستم ، يك دولتي مديريت
اساسي تحولات ايجاد براي عمل آزادي است ما مدنظر كه اجرايي مدير دولتي ، مديريت سيستم
يك كه ندارد را اين شنيدن آمادگي اقتصاد عرصه اصلي صاحب بهعنوان دولت چون.ندارد
.ميشود تلقي سياسي شكست عنوان تحت دولتي بخش در مساله اين.شود تعطيل بايد كارخانه
در اگر اما.است غيركارشناسي و غيرمنسجم متعدد ، دولتي مديريت در تصميمگيري قانونهاي
تعطيل را آن سريع ندارد ، اقتصادي صرفه صنعتي واحد يك فعاليت كه دهند تشخيص خصوصي بخش
نميتواند دولتي مدير پس.است دولت كنترل تحت نيز قيمتگذاري تلويحا حتي الان.ميكنند
كه صورتي در كند ، دنبال برنامههايش در را شركت منافع كردن حداكثر سياست رسمي طور به
و قانوني روشهاي تمام از استفاده با تا است موظف سهامداران وكيل بهعنوان مدير يك
كه بودجه ايران ، در.كند فراهم را سهام صاحبان منافع افزايش موجبات ممكن روشهاي
آن بر دولتي نگاه يك و ميشود بررسي دولتي ارگانهاي توسط چون مديريتي ، است وسيلهاي
بودجه اصلاح پروسه.است شده تبديل كنترل براي ابزاري و محدودكننده ابزاري به است ، حاكم
مديريت پس.مدير شناختن مجرم براي ميشود زمينهاي بودجه همين بعد و است محدوديت يك
.ميكند فرق دنيا تمام با مانورش حيطه و است روبهرو محدوديت با فينفسه دولتي
به كارشان آخر در اما كردند نوآوري كه داشتهاند وجود نيز مديراني فرآيند اين در
ما كه است عقب و كند آنقدر ايران در قانونگذاري فرآيند چون.شد كشيده دادگاه
هم هنوز ما.باشيم داشته مدرن دنياي و آينده به چشماندازي آن درون از نميتوانيم
مشكلات همان بعد.است گذشته به مربوط كه هستيم مشكلاتي رفع حال در قانونگذاري درعرصه
افزايش با بتواند كه باشد داشته عمل وسعت آنقدر بايد مدير يك.شدهاند كار مبناي نيز
بگويند او به اگر ولي كند حفظ خود براي را كارآمدش انساني نيروي و كارگر مزايا ، و حقوق
انگيزش كه مديريتي مهم ابزارهاي از يكي است ، درصد حقوق 14 افزايش حداكثر آينده سال كه
دهد افزايش را محصولش قيمت نشود داده اجازه مدير به اگر همچنين.گرفتهاند او از را است
گرفته او از مديريتي ابزارهاي مهمترين نباشد ، بار يك از بيش بودجهاش اصلاح به مجاز يا
.ميافتد اتفاق پرتحول جهان در محدوديتها اين باشيد داشته توجه.است شده
انجام ميخواهند كاري هر كه است شده داده اجازه مديران به تجارت قانون در ديگر طرف از
.يابد كاهش دولت براي شده پيشبيني ماليات كه كنند عمل گونهاي به نبايد فقط دهند
.دارد تعجب جاي آن تدوين كه است ديگر محدوديت يك هم اين
يك به ميشود مگر.نيستيم آشنا اقتصاد سازوكار با ما كه است اين از حاكي صحبت اين
.نيابد كاهش بدهي دولت به دادي قول كه مالياتي آخر در اما كن اصلاح را بودجهات گفت شركت
در گفتاري چنين جايگاه يعني دارد؟ وزني چه مديريتي ادبيات در خواستي و ديدگاه چنين
ميشود؟ نگاه آن به چگونه و چيست مديريتي متون
به ميگويد حاكم سيستم يك كه است شده تعريف گونه اين به مساله اين مديريتي ادبيات در
داشته جريان بايد آب.سربالايي در يا دارد جريان سرپاييني در رودخانه كه ندارد ربطي ما
به و كند پمپاژ را آب تا باشيم گذاشته پمپ آب بالاي به رو مسير در كه اين بدون باشد
مديريت قوانين از بسياري نقض يعني اين.برساند سربالايي حد بالاترين در نظر مورد نقطه
!منطقي و اصولي
:ايرانصنايع نوسازي و گسترش سازمان رئيس
ميشود تاسيس امسال تاپايان خودرو صنعت از حمايت صندوق
سال پايان تا است رسيده تصويب به آن كليات كه دولت در خودرو صنعت از حمايت صندوق
.مسشود تاسيس جاري
توليدكنندگان همايش نوزدهمين در ايران صنايع نوسازي و گسترش سازمان رئيس ويسه ، رضا
محصولات توليد به جز خودروسازي در ما:گفت مطلب اين بيان با خودرو مجموعههاي و قطعات
و بالا تيراژ در توليد و فناوري كردن روزآمد كيفيت ، افزايش قيمت ، كاهش هدف با جديد
و توسعه با بايد قطعهسازاننميكنيم فكر باشد مشتري رضايت تامينكننده كه اقتصادي
و اقتصادي توليد و تعداد افزايش منظور به كوچكتر واحدهاي ادغام و تحقيقات مراكز تجهيز
.باشند خودروسازان تكنولوژيك نياز پاسخگوي رقابتي
حذف نيز و توليد افزايش و تنوع كاهش خودروسازي صنعت در اساسي اهداف از يكي:گفت ويسه
و خودرو ايران.است مشترك طرحهاي اجراي منظور به كشور بزرگ خودروسازي دو در موازيكاري
علاوه كار اين كه كرد خواهند توليد مشترك فرم پلت با خودروهايي آينده سال يك در سايپا
جهاني بازارهاي در حضور و رقابتيتر را توليدات پروژهها ، اجراي در توليد هزينه كاهش بر
يك توليد:كرد تصريح ايران صنايع نوسازي و گسترش سازمان رئيس.ميكند آسانتر را
سطح 70 به فروش افزايش و كوتاهمدت در خودروسازي بزرگ شركت دو در خودرو دستگاه ميليون
.است خودروسازي صنعت ديگر اهداف از آينده سال پنج براي ريال ميليارد هزار
براي را قطعه ريال ميليارد هزار فروش 50 انتظار آينده سال سه براي ما:گفت وي
افزايش و سرمايهگذاري دلار ميليارد دو حداقل بايد صنعت اين لذا و داريم قطعهسازان
.شود برطرف موجود نگراني تا باشد داشته صادرات براي ميليوني توليد تيراژ
ارزي منابع از استفاده شرايط هماكنون:افزود ايران صنايع نوسازي و گسترش سازمان رئيس
از استفاده با قطعهسازان و است شده فراهم قطعهسازان براي ارزي ذخيره مازاد صندوق و
تبديل فرصت به تهديد از را نفت فروش از حاصل ارزي درآمد مازاد ميتوانند تسهيلات اين
.كنند
و خودروسازان هماهنگي براي را سازمان آمادگي ايران صنايع نوسازي و گسترش سازمان رئيس
ارزي ، ذخيره مازاد صندوق مشاركت با سرمايهگذاري به كمك و قطعهسازان با نزديك ارتباط
.كرد اعلام كمتر مالي هزينه با
اختيار در آساني به را داخلي بازار و دادهايم قرار هدف بازار را منطقه:كرد تاكيد وي
.داد نخواهيم قرار ديگران
:گفت قطعهسازي و خودروسازي صنايع از اسلامي شوراي مجلس و دولت حمايت به اشاره با ويسه
.كنيم استفاده مهم بخش دو اين توسعه به بخشيدن شتاب براي فرصت اين از بايد
منفصله قطعات باشندواردكنندگان داشته رقابت و باكيفيت توليد قطعهسازان اگر:گفت وي
بازار به قطعهسازي در بايد ما نگاه و داد خواهند نشان علاقه داخل از خود نياز تامين به
خودروسازان كند حركت اقتصادي توليد سمت به قطعهسازي اگر:كرد تاكيد وي.باشد جهاني
خود به خود قطعه و خودرو صنعت ترتيب اين به و كرد خواهند سرمايهگذاري ايران در اروپايي
.شد خواهد جهاني
با قديمي خودروهاي جايگزيني زمانبندي طرح نزديك آينده در كرد اميدواري ابراز ويسه
.شود ارائه جديد محصولات
قانون از بودن بيبهره خارجي محصولات تهديدات برابر در را كشور مشكلات از يكي وي
از جلوگيري هدف با قانوني چنين طراحي حال در دولت:گفت و دانست ضدبازارشكني و ضددامپينگ
.است دامپينگ
|