بلشويكها محاصره در ..
بخش واپسين _ جنگل نهضت شكست تئوريك منشا
در را ميرزاكوچك و ميديد لنين كسوت در را خود سلطانزاده كه بود شده مشخص ديگر اكنون
از لنين كه بود قاطع اندازه همان الگو اين چارچوب در او مواضع.ميداد قرار كرنسكي جاي
كرد اتخاذ روسيه فوريه 1917در انقلاب موقت دولت رئيس مقابل در اكتبر 1917 تا آوريل
عدالت حزب و جنگل انقلاب
رهبران همه تقريبا" و شد تشكيل باكو در روسيه بلشويك حزب از الهام با عدالت حزب
بلشويكهاي با بعد به سال 1906 از بودندكه ايران آذربايجان از روشنفكراني جديد ، فرقه
را خود سياسي عمر بيشتر افراد اين.(ص 142 آبراهاميان 1377) "داشتند نزديكي همكاري روسي
به حزب رهبران جمعي دسته ورود.بودند گذرانده روسيه در عمدتا و ايران از خارج در
به سرخ ارتش خزر ولگا ناوگانگرفت صورت انزلي به سرخ ارتش ورود دنبال به (گيلان) ايران
سرخ ارتش بهدست انزلي.شدند انزلي وارد خورشيدي در 28/2/1299 لينكوف راسكو فرماندهي
به فومن جنگلهاي از جنگلي كوچك ميرزاي نيروهاي در 14/3/99 يعني بعد هفته دو حدود.افتاد
دولت و شد پيروز انگلستان و دولتي قواي بر كامل طور به جنگل انقلاب و شدند وارد رشت
يعني برابر 1/4/1299 ژوئن در 22 عدالت حزب كنگره اولينآمد بوجود گيلان انقلابي جمهوري
كنگره اين در.شد تشكيل انزلي در گيلان انقلابي جمهوري دولت تشكيل از بعد روز حدود 15
(سلطانزاده احمد) ميكائيليان آوانيس و يافت تغيير"ايران كمونيست حزب" به عدالت حزب نام
مسئولين كه ميداد نشان خود كمونيست به عدالت از حزب نام تغيير.شد انتخاب حزب رهبري به
حال هر در.نداشتند آن از درست كي در و بوده بيگانه مردم فرهنگ از حد چه تا حزب اعضاي و
فرقه] فرقه برنامههاي عنوان به كه برانگيز اختلاف بيانيه دو درباره" حزب كنگره در
نوشته را آن سلطانزاده كه اول بيانيه استدلال اساس بر.شد بحث بود ، شده ارائه [عدالت
دهقاني - كارگري انقلاب براي اكنون و بود كرده تكميل را بورژوازي انقلاب ايران بود ،
تقسيم است ، نزديك سوسياليستي انقلاب كه اين به اعتقاد با بيانيه نويسنده.داشت آمادگي
همچنين و آن سخنگويان و بورژوازي مسلحانه سرنگوني و صنفي اتحاديه تشكيل اراضي ، فوري
بيانيه استدلال.بود شده خواستار را انگليسي امپرياليستهاي و فئودالي اشرافيت پادشاهي
اين بود ، پيوسته كمونيست فرقه به ديگر كه معروف ، دموكرات سوسيال حيدرخان ، قلم به دوم
نويسنده.سوسياليستي انقلابي تا است حركت در انقلابملي سوي به بيشتر ايران كه بود
اين بيانيه نتيجهگيري...است سرمايهداري قبل ما هنوز كشور اقتصاد كه بود آن بر بيانيه
عليه پرولتار لمپن و بورژوازي خرده دهقانان ، بويژه ناراضي طبقات همه رهبري كه بود
آبراهاميان ، )"است كمونيست فرقه ضروري و فوري وظيفه دستنشاندگانش و خارجي امپرياليسم
تفاوت يكديگر با ايران جامعه توصيف در فوق تز دو چند هر.(ماست از تاكيد پيشين 144
يك در مبارزه تز ، دو هر اما ميدهند ارائه مبارزه براي متفاوتي تاكتيكهاي حتي و دارند
.ميپذيرند لنيني بلشويسم تاثير تحت كمونيست حزب هژموني با تنها را مانده كشورعقب
ايران كمونيست حزب" كه بود آمده اول كنگره در حزب پاياني قطعنامه در حال اين با
كردن جدانمايد استفاده سرمايهداران نيروهاي از امپرياليسم عليه مبارزه در بايد
انقلاب يك براي شرايط ايران در زيرا. خطاست ضداستعماري جبهه از ملي سرمايهداري
سلطانزاده يعني حزب رهبري اما.(ص 142 رواساني 1363 از نقل به) "ندارد وجود سوسياليستي
كميته (تير 20) ژوئيه در 10 يعني بعد هفته سه از كمتر در.ميگرفت پي را خود شخصي نظرات
پژوهشگر) پرسيتس مويسي يافته نو اسناد.كرد اتخاذ مهمي تصميم محرمانه طور به حزب مركزي
از تصميم اين كه ميدهد نشان كشور اين فروپاشي از پس شوروي آرشيوهاي در (سابق شوروي
محسوبنميشدند ، "رهاييبخش جنبش رهبران ديگر كه او حكومت و خان كوچك نابودي" شامل جمله
به كه (كمونيست بينالملل) كمينترن كنگره اولين در بعد كمي.(ص 48 پرسيتس 1379) بود
كميته عضويت به سلطانزاده و شده تشكيل (مرداد 1299 6) ژوئيه در 28 مسكو در لنين ابتكار
سلطانزاده جانب از خود خاص ادبيات با البته و صراحت به ايده همين بود ، درآمده آن اجرايي
مفهوم به ايران در دموكراتيك -بورژوا جنبش از حمايت سياست گرفتن پيش در":شد اعلام
جنبش يك از حمايت و ايجاد به بايد..است انقلاب ضد آغوش در رفتن به تودهها واداشتن
.(ص 38 پرسيتس) "زد دست دموكراتيك - بورژوا تمايلات مقابل وزنه عنوان به كمونيستي راستين
(ايراني اكتبر) بلشويكي انقلاب از گرتهبرداري
ميرزاكوچك و ميديد لنين كسوت در را خود سلطانزاده كه بود شده مشخص ديگر اكنون
قاطع اندازه همان الگو اين چارچوب در او مواضع.ميداد كرنسكيقرار جاي در را
در فوريه 1917 انقلاب موقت دولت رئيس مقابل در اكتبر 1917 تا آوريل از لنين كه بود
روسيه دموكراتيك -بورژوا انقلاب تبديل در ترديدي كوچكترين مواضع آن دركرد اتخاذ روسيه
دولت سرنگوني در كرد اتخاذ كه تاكتيكهايي در لنين.نميشد سوسياليستيديده انقلاب به
سرمشق ميتوانست سياسي الگوي آن پس بود ، موفق كاملا كرنسكي كه بورژوازي خود ، گفته به
كه گيلان انقلابي جمهوري صدر ميرزاكوچك اما.باشد عدالت حزب بلشويكهاي براي مناسبي
عدالت ، حزب رفتار به اعتراض عنوان به تير قبلادر 18 بود شده آگاه توطئه از ظاهرا
از عدهاي حال اين با.(ص 269 فخرايي 1358) بود كرده ترك فومن جنگلهاي سوي به را رشت
انقلابي حكومت مناصب برخي در هنوز و مانده رشت در الرعايا جملهمعين از او ياران
اعتراضي با ظاهرا كه كمينترن در سلطانزاده نطق از بعد روز سه.بودند مسئوليتهايي داراي
احسانالله همراه گروه به (عدالت) ايران كمونيست حزب اعضاي بود ، نشده روبهرو هم جدي
در كامل طور به را قدرت مرداد 1299 روز 9 در ميرزا طرفداران دستگيري از پس رشت در خان
با كاملا كه برنامههايي با را سوسياليستيگيلان شوروي جمهوري و گرفتند دست
گذاشتند ، بنياد داشت ، انطباق اكتبر انقلاب از پس (بلشويك) روسيه كمونيست حزب برنامههاي
را اقدام اين(مرداد 1299 12) اوت 1920 در 3 باكو چاپ كمونيست روزنامه كه است جالب
لازم.(ص 53 پرسيتس) ناميد سوسياليستي راه به گيلان جنبش گذار و "ايراني اكتبر" پديده
شوروي جمهوري صدر نريمانف نريمان زيرنظر كامل طور به اقدام اين كه كنيم يادآوري است
حال اين با.ميگرفت انجام ايران در سرخ ارتش فرماندهان و (آذربايجان صدر بعدها) قفقاز
متحد جبهه (مرداد 1299 -تير) ژوئيه 1920 در":نوشت بعدها شوروي رسمي مورخ ايوانفم
نيز بورژوازي خرده عناصر آنها در كه كمونيستها و كوچكخان ميرزا بينشد متزلزل گيلان
چه با كه نميدانستند و نميدادند تشخيص مرحله آن در را خود موقعيت كه ميشد يافت
رو چپ عناصر..نمود بروز اختلاف هستند ، روبهرو ملي رهاييبخش جنبش مقابل در مسالهاي
گروه يا و ميكردند ملامت و سرزنش را [ايران] كمونيست حزب مركزي كميته كه
كه تاكيدميكردند كشور ، تاريخي معين شرايط عليرغم بودند ، شده متحد احساناللهخان
.دارد قرار سوسياليستي انقلاب وظايف آن مقابل در و سرمايهداري است كشوري ايران گويا
، مالكان ، تجار خواربار و اموال مصادره به دست گيلان نقاط ساير و انزلي و رشت در آنها
تظاهر روحانيت و قرآن و دين عليه شرايط آن در آنها.زدند دهقانان حتي و پيشهوران كسبه ،
عليه داشتندو را حجاب رفع و زنان چادر فوري تقاضايبرداشتن و ميكردند تبليغ و
اكتبر در".(ص 40 ايوانف ، ) "ميكردند مبارزه ملي بورژوازي و خان ميرزاكوچك با همكاري
و شدند اخراج ايران كمونيست حزب مركزي كميته از ماجراجو افراد (آبان 1299 -مهر) 1920
درباره جديدي تزهاي جديد مركزي كميته و انتخاب حزب مركزي كميته رهبري به اوغلي عمو حيدر
كه سلطانزاده كه ميدانيم ما.(ص 41 همانجا) "داد ارائه ايران اقتصادي و اجتماعي اوضاع
رسميت به را (حيدرخان) حزب جديد رهبري هيچگاه داشت كمينترن در مهمي منصب زمان اين در
به كه باشد كساني صادقانه ميتواندعمل شده ناميده ايراني اكتبر كه چيزي آن.نشناخت
.بودند روسي اكتبر تاثير تحت كامل طور
به فومن در جنگليها تعقيب افتاد ، بلشويكها بهدست قدرت تمام كه آن از پس حال هر در
گروه دو طرفداران بين فومنات جنگلهاي در خونيني جنگ.شد آغاز آنان كار كردن يكسره منظور
به قوا تمام با و شمرد غنيمت را موقع مركزي دولت زمان همين در.افتاد راه به انقلاب از
خود و داشت قرار دوستدار خان احسانالله آن راس در كه جديد دولت.كرد حمله جنگل انقلاب
دولتي قزاقهاي مقابل در نتوانست بود ، ساخته محروم محلي پرنفوذ شخصيت يك داشتن از را
بلشويكها اقدام از پس روز تنها 20 و (مرداد 29) اوت تاريخ 20 در رشت.بكند زيادي مقاومت
عقبنشيني انزلي به رشت از (بلشويكها) انقلاب جديد رهبران و درآمد دولتي قواي تصرف به
.بازگردند رشت به دوباره شهريور اول در روسيه سرخ ارتش كمك توانستندبا تنها و كردند
و شدند عقبنشيني به مجبور بلشويكها و درآورد خود تصرف به را شهر دوباره دولتي قواي اما
كه را شهررشت مجددا (آبان اول) اكتبر سرخ 23 ارتش گستردهتر كمكهاي با تنها سرانجام
دولت عدالتو حزب بلشويكهاي كمك به كه ارتشسرخ.گرفتند پس بود ، ديده بسيار آسيبهاي
براي جنگي طيارههاي از شد مجبور بود ، شده عمل وارد دولتي قزاقهاي با مقابله براي جديد
در.كند استفاده آن داخل و رشت اطراف در دشمن متعدد (جبهههاي) فرونتهاي كوبيدن درهم
دست به دست و (آبان 1299 اول تا مرداد از 29) ماهه دو درگيريهاي و بمبارانها اين نتيجه
و شد مشخص تحولات و تغيير اين در كه مهمي نكته.شد وارد رشت به زيادي خسارات شهر ، شدن
اجتماعي روانشناسي در تغيير است ، نشده چنداني توجه آن به جنگل جنبش بررسي در تاكنون
مصرانه آنها و بود شده آشكار انقلاب به نسبت مردم وسيع رويگرداني زمان اين دربود مردم
اين در كه ميدانيم لااقل سابق مبارزان ميان در.بودند پرداخته بلشويكها با مخالفت به
اين در جنگلي اسماعيل رهبري به (جنگليها راست جناح من اعتقاد به)جنگليها از بخشي زمان
و خود سابق متحدان يعني عدالت حزب بلشويكهاي برضد و گرفته را دولتي قزاقهاي طرف كارزار
رشت چاپ شماره 67 وا گيله شهيدي ، خاطرات:به كنيد نگاه) بودند شده عمل وارد سرخ ارتش
اموال مصادره جمله از چپروها افراطي اقدامات نتيجه بيشتر سريع موضع تغيير اين.(1381
هيچگونه زمان آن در سنتي شدت به جامعه كه بود وسيعي تبليغات همچنين و خردهپا كسبه حتي
رفتار تغيير به انقلاب جديد رهبران كه تعجبآوربود.نداشت را آنها پذيرش براي آمادگي
.ميرفتند خود راه به همچنان و نداشتند توجهي كمترين مردم روانشناسي و
جاي به كه جمهوري جديد صدر) خان احسانالله كه بود بزرگ اندازهاي به فاجعه
اطلاعيهاي طي انزلي از بازگشت از پس بلافاصله (بود شده انقلاب رهبري عهدهدار ميرزا
شهر به بازگشتن براي را آنها حتي و خواند فرا شهر به را فراريان و كرد عمومي عفو اعلام
سابق اقدامات و نشد گرفته پندي آمده دست به تجربه از اما(ص 305 فخرايي) كرد تهديد
يعني بلشويكي عمل شيوه اثر در كه انقلاب جديد دولت نتيجه در و يافت ادامه همچنان
اكتبر ، انقلاب سياق و سبك به سوسياليسم به فئودالي مرحله از انقلاب فراروياندن
پايگاه گسترش براي مجددا شد مجبور ميداد ، دست از را خود اجتماعي پايگاه روز روزبه
.كند اوآشتي با ميرزا معنوي و سياسي نفوذ از برخورداري و دولت اجتماعي
و تزها افكندن پي ضرورت نيز جنگل انقلاب در بلكه شوراها كشور در فقط نه نتيجه در
تئوري چرخش اين چارچوب در بايد را خان حيدر به موسوم تزهاي.ميشد احساس جديد تئوريهاي
خرده و بورژوازي طبقه ديديم كه همانطور جديدلنين تئوريهاي در كرد ، ارزيابي لنيني
عهده به نقشي (كمونيست حزب كنترل تحت چه اگر) سوسياليسم به مرحلهگذار در بورژوازي
انقلاب و رفت جلوتر گام يك عمواوغلي حيدر كه بود ايدهها همين از الهام با.ميگرفتند
او تزهاي.داد قرار بورژوازي خرده رهبري تحت را گيلان انقلاب دموكراتيكيعني -بورژوا
در انقلاب كه اين تصور -1:بود جديد نكات واجد (نپ) اقتصادي جديد سياست اندازه به
كمونيستي پرچم زير آغاز همان از و آيد وجود به طبقاتي مبارزات زمينه بر ميتواند ايران
ملي بخش رهايي رنگ بايد ايران انقلابي نهضت اول مرحله -است20 قطعانادرست برود
سياسي كامل استقلال تثبيت و اسارت از خلق رهاندن ملي آزاديبخش نهضت هدف -باشد30 داشته
قادر طبقه يگانه كه تجاري بورژوازي خرده وسيله به انقلابي چنين -است40 ايران اقتصادي و
ص رواساني ، از نقل به حيدرخان تزهاي) "شد خواهد رهبري است ، ايران در سياسي رهبري به
و نفوذ و اقتصادي قدرت از گيلان در تجار طبقه زمان اين در كه كرد فراموش نبايد.(200
و نوزدهم قرن طول در تجاري سرمايه فزاينده رشد با.بود پردامنهايبرخوردار اعتبار
در بومي غير و بومي تجار تدريجي شدن فشرده با بويژه و گيلان در بيستم قرن اوايل
به اعتلا حال در و جديد طبقه اين روسيه ، با (انزلي - رشت) فعاليت و تماس اصلي كانونهاي
.(صص 137140 عظيمي 1381) بود شده تبديل منطقه اجتماعي تحولات در تعيينكنندهاي نيروي
تزها اين در.داشت نظر واقعيت همين به تجار طبقه به حيدرخان تزهاي توجه ميرسد نظر به
اين همه كه است آن بر (بلشويك) ايران كمونيست حزب" كه ميشد اعلام صراحت به همچنين
(ص 209 همانجا) "اجراست قابل دموكراتيك -بورژوا نظام چارچوب در [حزب برنامههاي] مطالب
و سرمايهداري به فئودالي و سالاري پدر شرايط از عبور مرحله در ايران" كه ميشد گفته و
طور همان تزها اين انتشار ،(ص 42 ايوانف ، ) "است سوسياليستيمردود اقدامات فوري اجراي
كه (فروردين 1300) مارس 1921 در روسيه كمونيست حزب كنگره دهمين با بود همزمان گفتيم كه
كه شكستهايي همچنين و شوروي جديد سياستهاي پايه بر.شد تصويب رسما نپ سياست آن در
و گرفتند پروبال عدالت درحزب حيدرخان جناح بود ، شده متحمل رشت سلطانزاده ، در جناح
دولت بين (اسفند 1299 در 6) شوروي و ايران دوستي قرارداد از قبل كه توافقي اساس بر
سال 1300 بهار در حيدرخان بود ، آمده عمل به ميرزا ، با خان احسانالله رهبري به انقلابي
رهبري و تزها با (عدالت)كمونيست حزب بين همكاري در جديدي فصل ترتيب بدين و آمد ايران به
و سلطانزاده قبول مورد عدالت حزب جديد رهبري زمان اين درآمد پديد ميرزا و آن جديد
معتقد و نميدانست كمونيست را اوغلي عمو حيدرزاده اساسا سلطانزاده زيرا.نبود يارانش
دولت ،(بهار 1300 اواخر) ايران به حيدر عزيمت مقارن.بورژواست ناسيوناليست يك او كه بود
با كه قراردادي خاطر به هم و خود وخارجي ايدئولوژيك جديد سياستهاي خاطر به هم شوروي
.كند حمايت جنگل انقلاب در ايراني بلشويكهاي از نبود مايل ديگر بود ، بسته ايران دولت
نگاه) بخشيد خواهد تحقق كه جنگل انقلاب شعارهاي رضاخان كه بودند ايران تلويحا آنها
شايعاتي زمان همين در.(كوچك ميرزا به ايران در شوروي سفير روتشتين نامههاي به كنيد
پول مبلغي و اسلحه كشتي يك حيدر گويا كه آمد بوجود روسيه بلشويكي دولت طرف از احتمالا
شايعات ايناست آورده جنگل به كمك براي و كرده سرقت روسيه از غيرقانوني صورت به
جنگل قواي تقويت در حيدرخان خودسرانه اقدامات از را شوروي جديد سياست تمايز ميتوانست
تحت كميتهاي آنها ميرزا ، و حيدرخان بين جديد توافق اساس بر حال هر درنمايد يادآوري
تشكيل (رشت و فومن بين)ملاسرا در دوبار هفتهاي كه دادند تشكيل "انقلاب كميته" عنوان
حيدر ، نظر زير انزلي:بود شده تقسيم بخش چهار به گيلان انقلابي حكومت زمان اين در.ميشد
احسان (ص 219 رواساني)بود احسان اختيار در لاهيجان و راميرزا فومن قربان ، راخالو رشت
به توجه بدون كه شد آن بر بهار 1300 اواخر در داشت خود اختيار در را گيلان شرق كه
تهران تصرف براي خود امر قواي از نفر هزار سه جمعآوري با "كميتهانقلاب" هشدارهاي
در مرداد اوايل تا خرداد1300 اوايل از اونمايد اقدام مازندران طريق از كشور پايتخت
اصلي مقر لاهيجان به زيادي تلفات و شكست با سرانجام و بود درگير محاسبه بي لشكركشي اين
در بود ، كرده جنگل انقلاب متوجه او اقدامات كه شكستني و تكروي اين دليل بهبرگشت خود
دولت اعضاي اسامي آن در و شده صادر انقلاب كميته بوسيله مرداد 1300 در كه اعلاميهاي
نظر امر اين در فخرايي باور به.نشد برده خان احسانالله از نامي بود ، شده اعلام جديد
(329-صص 326 فخراي)است بوده موثر حيدرخان
جنگلي ميرزاكوچك دموكراتيك -ملي تئوري
پي تراژيكش مرگ لحظه تا جواني ابتداي از جنگلي كوچك ميرزا كه مبارزهاي و تلاش
بيرون جهت در را خود مساعي تمام او چون بود ، ملي.دموكراتيك و ملي بود مبارزهاي گرفت ،
و گرفت كار به (شوروي جماهير اتحاد) تزاري روسيه و انگليس امپرياليسم و استعمار راندن
و ميكرد دفاع آن اصول از زيرا بود ، دموكراتيك.نداد راه خود به تزلزلي هيچ راه اين در
اراده و خردجمعي پايه بر تصميمگيري در همواره نيز يافت دست قدرت به كه هنگامي حتي
بودند رسانده قدرت به را او كه مردمي اقشار و گروهها تمام نظرات به توجه لزوم و اكثريت
(قدرت به دستيابي از پس آنها حذف نه و)اجتماعي دموكراتيك مبارزات در آنها ومشاركت
.بود پايبند
گيلان انقلابي جمهوري دولت استقرار و جنگل انقلاب پيروزي از پس ماه دو از كمتر در
بلشويكهاي دست به قدرت تمام شد ، ناميده "ايراني اكتبر" كه مرداد 1299 در 9 اقدامي طي
اعتراض در تير در 18 قبلا او.شد پياده انقلاب قطار از ميرزا و افتاد سلطانزاده جناح
پس.بود كرده عقبنشيني فومن جنگلهاي به عدالت حزب جانب از آمده عمل به توافقات نقص به
لنين از نامه در او.نوشت روسيه بلشويكهاي رهبري لنين به نامهاي بلافاصله عقبنشيني از
انقلاب دستاوردهاي تمام كه نمايد روانهاي تند اقدامات متوجه را عدالت حزب كه ميخواست
فضاي تاثير تحت ميرزا اگرچه نامه اين در.بود انداخته خطر به را جنگل استعماري ضد
و ميكند اعلام "سرمايهداري قيود از شدن آزاد"را جنگل انقلاب اهداف از يكي بلشويكي
مثبت نقش نميتوان دموكراتيك -ملي انقلاب در كه نيست امر اين متوجه تئوري در لااقل
پذيرش يعني جهت همين در او عمل و غالب ديدگاه ليكن گرفت ، ناديده را سرمايهداري
با او اختلاف اصلي محورهاي از يكي اين و ميكرد سير انقلاب رهبري در حتي بورژوازي
و سرمايهداران مشاركت كلي به آنها زيرابود عدالت حزب در سلطانزاده جناح بلشويكهاي
در.ميگرفتند ناديده روسيه در بلشويكي الگوي از پيروي به را سرمايهداران خرده حتي
انقلاب از مرحله اين در كه ميكند تاكيد ميرزا داريم ، دست در او از كه نامههايي تمام
و انگليس مقابل در مردم وحدت شكنندگي موجب كه اين دليل به كمونيستي تبليغات از بايد
.كرد امتناع ميشود مركزي دولت
به روسيه كمونيست حزب مركزي كميته سياسي دفتر فرستاده مديواني براي ميرزا ديگر نامه
نامه 15 تاريخ.شد فرستاده ميكرد ، پشتيباني عدالت حزب بلشويكهاي اقدام از كه گيلان
يك كه شد فرستاده زماني نامه اين ديگر عبارت بهدارد را "مرداد 1299 ذيقعده 133810
سوي به بلشويك نيروهاي و ميگذشت سلطانزاده جناح دست به قدرت تمام گرفتن دست به از روز
اطراف هنوز...":مينويسد ميرزا.بودند روان ميرزا قواي شكستن درهم براي فومن جنگل
گيلان حدود از انگليس قشون هنوز و دارند احاطه مستبد عناصر و پرست شاه قشون را گيلان
انزلي و رشت در شما احوال اين با و است نگرديده شماحل و ما بين حياتي مسائل و نشده خارج
رسد چه نداشتيم دشمن از حتي را انتظارش هيچ كه نمودهايد شروع منازعه به حتي اختلاف به
را ايران آيا كردهايد؟ تصفيه مستبدين وجود از را ايران آيا.هستيد دوست كه شماها به
مينماييد؟ فرض عده همين فقط را ايران احرار آيا ميكنيد؟ تصور گيلان فقط
منفعت جاي به ايران گوشه يك در شما عمليات فعلا گفتيم كه مساله اين از غير ما..
داد رسوخ را عقيده تدريجا و كرد صبر بايد و مياندازد عقب به را مقصود و ميبخشد مضرت
جواب مرداد در 13 مديواني.(ماست از تاكيد ص 291 فخرايي) "...كرديم؟ ديگري عنوان آيا
در سلطانزاده جناح توسط مرداد در 9 قدرت گرفتن بدست به اشاره با و داد ميرزا به تندي
سهولت نهايت در توانستند مجاهدين و رفقا كه اين از..":نوشت ميرزا به طعنه به رشت ،
كف در را امور زمام چون و بوده شما مخالف اكثرشان كه شد ثابت كنند ، قبضه را ادارات
كه است وممتنع محال و كرده دور خود از را شما انقلاب فعلا.نميگفتيد چيزي داشتهايد
ما به..":نوشت پاسخ در مرداد ميرزادر 20.(ص 294 همانجا) "برگردد سابق شكل به اوضاع
رفقايم و من است سال كه 15 نگويد و بداند كه است منصف وجدان كدام آن گفتيد ، انقلاب ضد
شكاف زهره اغلبي براي ذكرش كه كردهايم طي را مراحلي امروز تا تاريخي افتخارات كسب با
.است
به من و ميدادند رياست و امتيازات سلطنت ، حكومت ، من به نيكلايي دولت و انگليسيها
و قانوني محكمه هر در منزدم پا پشت عامه مقبولست و عمومي احساسات و مردم توجه اتكاي
بيزار شما رفقاي از سوسياليستي انقلاب روح بلكه ايران تنها نه كه كرد خواهم ثابت وجداني
و دين تفاوت بدون را بشر همه و ايراني آسايش بر.خواهانم را ايران استقلال من...است
گفتهاند كه را عاقل زمامداران ساير و براوين و تروتسكي و لنين بيانات من.شايقم مذهب
كه كس هر.هستم اجرايش مقام در داشته ، قبول"بگيرد دست در خود را مقدراتش بايد ملتي هر"
ايران مرتجع ودربارين نيكلا و انگليس حكم در را او ما كند ، مداخله داخليمان امور در
دهمين در سياست تغيير و وشوروي ايران قرارداد امضاي از پس (ص 299 همانجا)ميشناسيم
عمل به حمايتي جنگل انقلابيون از ديگر كشور اين تنها نه شوروي ، كمونيست حزب كنگره
همان تحقق حال در ايران جديد دولت كه كند متقاعد را آنها ميكرد كوشش بلكه نميآورد
ايران در شوروي سفير روتشتين و ميرزا بين پيامهايي ملاسرا واقعه از قبل كمي.شعارهاست
قرارداد مواد روي از كه هستيد ملتفت شما"كه ميكرد استدلال شوروي سفير.شد بدل و رد
اجبار.كنيم راحت آنها عمليات و انقلابيون وجود از را دولت مجبوريم ما شوروي ، و ايران
طبق بر ديگر طرف از.گيلان از آذربايجان و روس قوايانقلابي كردن خارج به است منحصر ما
"...كنيم حمايت ايران انقلابي قواي از دولت مقابل در كه نشدهايم مكلف ما همينقرارداد
بخشري دو عظيمي ناصر
:منابع
محمدي ، گل احمد ترجمه انقلاب ، دو بين ايران ،(1377) يرواند آبراهاميان -1
.ني نشر فتاحي ، محمدابراهيم
نشر پرهام ، باقر ترجمه فرانسه ، 1871 ، در داخلي جنگ مقدمه.(189)فردريش انگليس -2
.مركز
بيجا تيزابي ، هوشنگ ترجمه ايران ، نوين تاريخ ،(1356)ايوانف -3
.شيرازه احمدي ، حميد ترجمه جنگل ، نهضت و بلشويكها ،(1379)مويسي پرسيتس -4
.چاپخش جنگلي ، كوچكخان ميرزا نهضت.(133)شاپور رواساني -5
.ققنوس حقيقتخواه مهدي ترجمه تاريخ ، گذرگاههاي ،(1380)ايگور دياكونف -6
نو نگاهي گيلان ، اقتصادي و اجتماعي تحولات تاريخ ناصر ، عظيمي -7
.جاويدان جنگل ، سردار ،(1357)ابراهيم فخرايي -8
.هرمزان محمدپور ترجمه ،(جلدي يك) مقالات و آثار مجموعه ولاديمير ، لنين -9
و قهرماني شهرام ترجمه ،(18001925)شوروي تاريخ ،(1358) همكاران و س.س.ولك -10
.آلفا انتشارات امين ، بهزاد
.نوين انتشارات جنگل ، جنبش و شوروي ،(1363)گويگور يقيگيان -11
.رشت چاپ شماره 64 ، 66 ، 67 مهرداد ، جعفر كوشش به شهيدي ، سفرنامه ،(مجله)وا گيله -12
.است شده درج رشت ، چاپ سال 1381 شماره 68 كيلهوار ، مجله در مقاله اين
|