قومگرايي و بيهويتي
واهي خيال
اروپا ليگهاي بررسي
ورزش حاشيه

قومگرايي و بيهويتي
فوتبال هواداران واكنشهاي در جستاري
راهبر آرش
باشگاههايي ملوان و ابومسلم برق دارند قومگرايي از نشانههايي هم ليگ ديگر تيمهاي
برخوردارند تماشاگران جذب براي خوبي پتانسيل از كه هستند
بازيكنانش و پرسپوليس مقابل نقطه در و بودند زمان آن متوسط قشر نماينده تاج هواداران
كرد علم قد شهر فقيرتر و جنوبي نواحي از برآمده پديدهاي عنوان به
فراخور به را نمادهايي خود تمايز براي يك هر مختلف تمدنهاي يا قومها گذشته ، قرون در
.ميگزيدند بر خود تاريخ و جغرافيا فرهنگ ،
تمدن هر.كرد مشخص را سياسي جغرافياي نيز مرزها و شد پرچم به تبديل بيرقها آرامآرام
.ميشدند آراسته برگ و ساز به ديار آن مشخصههاي با كه آراست سپاهي خود براي قومي و
جديد دنياي به ورود با و شدند يكپارچه مختلف ممالك در نظامي كوچكتر عناصر رفتهرفته
به فوتبال نام به پديدهاي ورود با اما.كردند پيدا هماهنگ يونيفرمهايي و دست يك ظاهري
براي شهري يا محله هر حالا.آمد وجود به قوميتگراييها براي جديد بهانهاي امروز ، جهان
منطقه ساكنان وسيع حرارت و شور ميتوانست كه داشت اختيار در اختصاصي فوتبالي تيم خود
كشش اين و ميكرد پيدا ادامه همچنان فوتبال در انسان جويي برتري حسبرانگيزد را مربوطش
از برخي در حتي.ميكرد داغتر و داغ را فوتبال تيمهاي رويارويي كوره پايانناپذير
رضايت آوردن دست به خاطر به باستان روم گلادياتورهاي چون فوتبال بازيكنان مسابقات
را فوتبال سبز ميدان عملا و گذاشتند نوين مدني اخلاق روي به پا نظارهگر تماشاگران
.نمودند درگيري و كشمكش از پر آوردگاهي به مبدل
به زيادي شباهت تماشاگر حضور بدون ديگري ، نمايشي ورزش هر اصولا و فوتبال راستي به
بدون را برتريجويي و پيروزي انگيزه نيز بازيكنان بيشك و دارد اجباري كار اردوگاههاي
.داد خواهند دست از بكشند هورا آنها براي كه جمعيتي
بيهويت ناسيوناليستهاي
پاس و پرسپوليس تيم دو ديدار شاهد نزديك از گذشته هفته پنجشنبه روز در كه آنهايي
واقع در.شدند ورزشگاه در استقلال آلماني سرمربي كخ رولاند حضور متوجه حتما بودند ،
او نشستن تا تماشاگران جايگاه به كخ ورود لحظات در پرسپوليس متعصب هواداران عجيب رفتار
كه بود تعقل از دور و عجولانه آنقدر ويژه جايگاه برف از پر و خيس صندليهاي روي بر
به نسبت پرسپوليس هواداران واكنش در.ميكرد ايجاد بيطرفي بيننده هر براي بدي احساس
صنفي يا و قومي يا ناسيوناليستي احساس از حاصل رفتاري علائم هيچگونه رقيب تيم سرمربي
و بودند ما جامعه متفاوت اقشار از جايگاه در كخ حضور به معترض افراد.نميشد ديده
.بود قائل آنها براي نميتوان نيز مرزبندي هيچگونه مشخصا
در متاسفانه.ندارد قرمز همتايان از كمي دست نيز استقلال افراطي هواداران واكنش البته
آمده چشم به بارها نابهنجار واكنشهاي و هتاكي بينظمي ، نيز آبي تماشاگران ويژه جايگاه
.است
.دارند تيم دو اين گذشته هواداران با عمدهاي تفاوت استقلال و پرسپوليس امروز تماشاگران
ديگر سوي از و داشت بدني تربيت سازمان به بنيادي وابستگيهاي (سابق تاج) استقلال زماني
از نوعي به تاج بازيكنان تا شد باعث دربار به وقت تربيتبدني گردانندگان تعلقخاطر
متوسط قشر نماينده عموما نيز تاج هواداران ديگر سوي از.كنند عبور سازمان گزينش فيلتر
عنوان به بازيكنانش و پرسپوليس مقابل نقطه در و بودند زمان آن تهران بالاي به رو
وابستگي كه صفآرايي اين.كرد علم قد شهر فقيرتر و جنوبي نواحي از برآمده پديدهاي
بين در علاقهمندي واقعي انگيزههاي ايجاد باعث داشت زمان آن اجتماعي طبقات با مستقيم
قطب دو اين طرفداران قاطبه بر نحوي به تيم دو اين شكستهاي و پيروزيها و شد هواداران
به كه داشت وجود تيم دو اين در مشخصي نمادهاي دوران آن در مجموع در.ميگذاشت تاثير
برنامههاي و مقاصد پيشبرد در را مهمي نقش هواخواه ، طيف اجتماعي يا فرهنگي سمبل عنوان
.ميكردند بازي شده تعيين پيش از
استقلال و پرسپوليس هواداران از بسياري.نيست خبري نشانهها و نمادها آن از امروز اما
فارس ، لر ، كرد ، آنها بين در تعجب كمال در كه هستند ما جامعه متفاوت طبقات از آميزهاي
با هرچند هواداران موقعيتي تناقض اين.ميشود ديده مختلف مناصب و مشاغل در ترك و بلوچ
تفكر كه نمييابد قدرت حد آن به هيچگاه اما ميكند پيدا كمرنگي مشترك فصل فوتبال وجود
در غيربومي هواداران انبوه حضور تيم دو اين براي هرچند.كند ايجاد را منسجم خيزشي و
رده مديران هيچگاه كه است اين واقعيت اما است ، مباهات مايه مختلف شهرهاي ورزشگاههاي
و بگذارند آتشينمزاج جماعت اين بر مستقيم تاثير نتوانستهاند باشگاه دو اين بالاي
.دارد ادامه فيالبداهه و خودجوش صورت به همچنان طرف دو هواداران واكنشهاي
تهران از دورتر كمي
نشانههاي ميتوان حدي تا اخير سال دو يكي در شهرستاني تيمهاي گرفتن قوت با البته
.كرد مشاهده شهرستانها از برخي در را اميدواري بارقههاي و مثبت
بتواند كمسابقه تيم اين كه شد باعث برتر ليگ اول دوره در خوزستان فولاد خوب بازيهاي
در كه حالي در.كند جمعآوري اختصاصي تماشاگران عنوان به را اندك هرچند هواداراني
طرفدار بيشترين آبادان نفت صنعت و اهواز استقلال مثل قديمي و ريشهدار تيمهاي خوزستان
قومي غرور آمده ، دست به موفقيتهاي با توانست فولاد تيم بودند ، داده اختصاص خود به را
.گرداند باز آنها به فوتبال در حداقل را خوزستانيها
بازگشت براي شديدي تكاپوي پايينتر دسته در نيز خوزستاني پرطرفدار تيم دو ديگر سوي از
شد باعث ليگ اول دسته به مطبوعات و رسانهها نپرداختن داشتند ، فوتبال سطح بالاترين به
خوزستاني اشتهاي پر هواداران دل به شايد و بايد كه آنچنان نفت و استقلال تلاش و سعي تا
خوزستانيهاي از تعدادي رهگذر ، اين از فولاد تا شد باعث اتفاقات اين برآيند.ننشيند
.كند پا و دست تيم هوادار عنوان به را سختگير
از نفر هزاران حضور شاهد مجددا بازگشت برتر ليگ به نفت صنعت وقتي بعد سال يك اما
شد باعث نفت صنعت كهن و قديمي ريشه درواقع.شديم آبادان ورزشگاه در نفت متعصب هواداران
محبوبشان تيم از آباداني هواداران تيم ، اين قدرتمندانه نهچندان بازيهاي وجود با تا
ترسيم جهنمي و سخت روزي آمد ، آبادان به ميهمان عنوان به كه تيمي هر براي و كنند حمايت
.كردند
جديد فصل در مثال طور به.كرد سرايت نيز فوتبالخيز ديگر شهرهاي به آرام آرام فضا اين
خسته هواداران و داد رخ فرخندهاي اتفاق اصفهاني ، تيم دو موفقيتهاي پي در و برتر ليگ
مسئله اين اوج نقطه.كردند برقرار مجدد پيوندي شهر اين بومي تيمهاي درخشش با اصفهاني
در توجهي قابل طرفداران حضور شاهد جدول صدر بر طولانيمدت تكيه با سپاهان كه بود زماني
بازيهاي در كه بود اميدوار ميتوان اوصاف اين با.شد جهان نقش تاسيس تازه ورزشگاه
تيمهاي نفع به ترازو سنگين كفه پايتخت ، پرطرفدار تيم دو با اصفهان نمايندگان آينده
بر اصفهانيها برتريجويي حس ماندن زنده براي زيادي دلايل بار اين كه چرا باشد ، اصفهاني
.تهرانيهاست
برق.كرد پيدا را قومگرايي از نشانههايي ميتوان هم ليگ ديگر تيمهاي بين در اما
قابل پتانسيل از كه هستند باشگاههايي جمله از بندرانزلي ملوان و مشهد ابومسلم شيراز ،
اين كه چند هر برخوردارند ، تماشاگران حضور در فوتبال واقعي هيجان ايجاد براي قبولي
راهبري براي را مشخصي روش و نظم نتوانستهاند ، تهراني تيمهاي مثل نيز تيمها
آشتي شاهد مقطعيشان اوجگيريهاي زمان در همواره تيمها اين.كنند ايجاد هوادارانشان
به.ديدهاند چشم به را آنها قهر هم بحران در رفتن فرو با و بوده ورزشگاه با تماشاگران
موفقيت كه است اين گفت ميتوان شهرستاني پرطرفدار تيمهاي غالب مورد در كه آنچه صورت هر
هنوز آن تبع به و است بوده باشگاهها انتصابي مديران تاثير تحت همواره تيمها اين
روزي كه همانهايي.باشند ديارشان اهالي براي پرثمري و قوي اجتماعي پايگاه نتوانستهاند
تشكيل را تيمها اين ديگر اقوام بر فوتبال جنگ نمادين ميدان در برتري يافتن اميد به
.است شكست و پيروزي نبرد ، بداهت از سرشار هنوز كه ميدانيدادند
واهي خيال
حرفهاي مربي يك با برخورد حاشيه در
عليزاده امير
پرتاب فقط هواداري فرهنگ از آيا كجاست ايراني خوب تماشاچيان بين ما كهن فرهنگ جاي
آموختهايم را مختلف اشياي
و رفتند يكديگر مصاف به آ سري عقبافتاده ديدار در كومو و اودينزه گذشته ، هفته كه وقتي
كه اين از بعد كومو تيفوسيهاي.هستم ايراني كه بودم خوشحال داد ، روي اسفبار حوادث آن
نردههاي كردند ، پرتاب زمين داخل به...و توالت كاسه سنگ ، قبيل از را مختلفي اشياي
علت به اودينزه و شد قطع بازي سرانجام.بردند هجوم زمين داخل به و شكسته نيز را محافظ
انريكو كه اين جالب.شد اعلام پيروز صفر دوبر نتيجه با افراطي هواداران اين برخورد
فوتبال پرده پشت مكانيزمهاي با ستيزهايش كه كومو باشگاه ليبرال و خودسر صاحب پرتسيوزي
جدول قعر در پيروزي بدون همچنان كه تيمش تيفوسيهاي از است ، عام و خاص شهره ايتاليا
باشگاهشان گرفتن قرار مظلوم از نيز كومو تيفوسيهاي كه گفت و كرد حمايت تنهاست ، تنهاي
دروازهبان و رفت زمين داخل به كالياري هوادارن از يكي نيز B سري در.آمدهاند ستوه به
جاي در.شد بيمارستان راهي مستقيما او كه قرارداد شتم و ضرب مورد چنان آن را مسينا تيم
تيم مدافعين از يكي تيم ، تمرينات پايان از بعد ناپولي وحشي هوليگانهاي سرزمين اين ديگر
.كردند حمله او به مناسب فرصتي در و تعقيب را
و كليشهاي جملات آن تمامي ناخودآگاه كالچو ، در حوادث اين تمامي مشاهده و مطالعه با
با ايرانيها ما كه اين.كرد خطور ذهنم به ايراني تماشاچيان و هواداران مورد در تكراري
ورزشگاه در كومو ، حادثه از بعد روز يك اما داريم را تماشاچيها بهترين و هستيم فرهنگ
.كرد پاك ذهنم از را جملات آن تمامي كه ديدم را صحنهاي تختي
و پاس بين مسابقه در استقلال تيم آلماني سرمربي كخ رولاند حضور متوجه كه هنگامي
به كه چرا.است حرفهاي فوقالعاده مربي مرد ، اين كه فهميدم پيش از بيش شدم ، پرسپوليس
تماشاي به نزديك از ايران فوتبال تاريخ در باشگاه دو اين مربيان از يكي ندارم ياد
شاهد بارها و است عادي كاملا اروپا حرفهاي فوتبال در كه امري.بپردازد ديگري مسابقه
ورزشگاه به غروري گونه هيچ بدون كخ اما.بودهايم گوناگون استاديومهاي در مربيان حضور
نرده يك با كه محدوده آن براي "جايگاه" كلمه اگر البته _ ويژه جايگاه در تا رفت تختي
رقيب دو مسابقه _ باشد برازنده است ، مشخص كاملا استاديوم در پلاستيكي صندلي چند و ساده
.كند تماشا را تيمش ديرينه
را تيمي دو بازي تا فرصتداري كه وقتي".نيست خارقالعاده هم چندان اقدام اين او براي
"نكني؟ استفاده آن از چرا ببيني ، نزديك از ميآيند ، شما به تو اصلي رقباي از كه
كنار در دشمن سرمربي تا نداشتند دوست معلوم قرار از كه پرسپوليس تيم هواداران اما
پرتاب او سمت به داشتند كه چه هر ببيند ، را باشگاهشان بازي و باشد داشته حضور آنها
دچار لحظه اين در.(دوستي دادن نشان قصد به نه البته) گل حتي و بطري سنگ ، .كردند
فرهنگ از آيا هستند؟ اينها ايراني خوب تماشاچيان كجاست؟ كهن فرهنگ آن پس.شدم شرمندگي
مثل كه گرفتهايم ياد فقط آيا آموختهايم؟ غربيان از را مختلف اشياي پرتاب فقط هواداري
محبوبمان تيم از ممكن وجه افراطيترين به شده كه قيمتي هر به ايتاليايي تيفوسيهاي
كنيم؟ حمايت
را آنها طالبي خوشبختانه كه ركيكي الفاظ و ميباريد او سر بر كه اشيايي باران وجود با
و نشست رقيب باشگاه مديرعامل غمخوار اكبر كنار در خونسردي كمال در نكرد ، ترجمه وي براي
.كرد نگاه دقت با را پايتخت سبزهاي و قرمزها مصاف برفي و سرد هواي در
فوتبال در.داشتيم را برخوردي چنين انتظار هم قبل از ما":گفت مسابقه اين از بعد كخ
".هستند عادي برخوردها اين نيز اروپا
هيچ حتم طور به كه مربياي.ميدهد نشان را آلماني اين بالاي ذكاوت و هوش هم حرف اين
را قضيه اين تا خواسته احتمالا حرف اين با و ندارد جنجال و حاشيه به علاقهاي گونه
.بخشد پايان همانجا
"ايراني افراطي تيفوسيهاي" پايين فرهنگ از كوچكي نمونه پرسپوليس هواداران رفتار اين
.است
طرفداران از مشابهي رفتار شاهد نيز فصل اين در بارسلونا _ رئال مسابقه در كه است درست
برخورد.است طولاني بس و متفاوت كاملا آن داستان اما بوديم ، نوكمپ در "باركا" متعصب
منطقه مردم تيره روابط و نزاع به برميگردد فيگو ، لوئيس با بارسلونا هواداران زشت
بالطبع و بودند بزرگ ديكتاتور فرانكو سلطه تحت سالها كه مردمي.مادريديها با كاتالان
.كنند تحمل را بود تيمشان ستاره كه جهان بازيكن بهترين انتقال نميتوانستند
همين خاطر به نيز كرنر ضربات حين در او سوي به شيشهاي بطريهاي و خوك كله پرتاب
.ميزنند دامن آن به قبل هفتهها از ماركا قبيل از روزنامههايي كه بود فرهنگي اختلافات
تقليد جز دليلي ميتواند ملالآور و زشت نمايش اين آيا چطور؟ ما فوتبال در اما
باشد؟ داشته اروپا جنوب در بيفرهنگ عدهاي از كوركورانه
پس دهد؟ رخ بود ممكن اتفاقي چه نميكرد آرام را هواداران و نبود آنجا در غمخوار اگر
بيش واهي خيالي كه چرا بزنيم ، آنها بر باطلي مهر و كنيم فراموش را كليشهاي جملات آن
.نبودهاند
اروپا ليگهاي بررسي
17_ايتاليا ليگ
لاتسيو
آران
فاقد ليگ سازمان سوي از خود مالي تعهدات آوردن جا به در توانايي عدم خاطر به لاتسيو
در آسرم باشگاه اوجگيري.كرد سقوط دوم دست به و شد شناخته اول دسته در حضور صلاحيت
عقابها اسطوره چيناگليا بازگشت تنها و راند فراموشي حاشيه به را لاتسيو زماني مقطع اين
دسته - سي سري به سقوط آستانه تا در 1987 حتي لاتسيو.شد بخش نجات كه بود دنيا ينگه از
ب سري در بقا براي حذفي بازي و شد تيم بازيكنان الهامبخش چيناگليا حضور اما رفت - سوم
.زد لبخند لاتسيو به دوباره بخت نود دهه آغاز با.يافت پايان لاتسيو پيروزي با
تزريق با و كرد خريداري را باشگاه سال 1992 در ايتاليا لبنيات سلطان كرانيوتي سرجيو
پايه تيمهاي و زيربنايي اقدامات به دادن اولويت و باشگاه ساختار به يورو ميليون دهها
عنوان كسب با لاتسيو كه بود 94- فصل 95 از.گذارد را كنوني قدرتمند لاتسيو سنگبناي
اروپا در را موفق و متوالي فصل پنج سپس و گذاشت يوفا جام به قدم آ سري قهرماني نايب
سه كرانيوتي مديريت تحت لاتسيو در و نود دهه در سينيوري جوزپه.گذاشت پشتسر ايتاليا
دو سريآ ، قهرماني نايب يك صاحب باشگاه كه حالي در آورد ، دست به را گل آقاي عنوان بار
.شد پنجمي مقام يك و چهارمي مقام يك سومي ، مقام
احيا معاصر دوران در مردمي باشگاه اين.برگشتند لاتسيو سوي به ديگر بار رفته رفته مردم
.ميدادند تشكيل فوتبال اولتراهاي را لاتسيو هواداران از عمدهاي بخش بار اين گرچه.شود
نفوذ اعمال قدرت مواردي در حتي كه "بيلي چه دو ايره" مثل مافيايي بعضا گروههايي
.داشتند كرانيوتي خانواده به نسبت بيشتري
و سوئدي مربي "اريكسون گوران اسون" رهبري به جديد كادري آمدن با 97- فصل 98 از
قدرت به شدن تبديل راه در گام عملا لاتسيو آلميدا و يوگوويچ مانچيني ، همچون بازيكناني
قرن ربع از پس عقابها پيروزي با بهار 1998 در سرانجام.گذاشت ايتاليا فوتبال يك شماره
از يكي فصل همان در آنها.گرفتند جشن ايتاليا حذفي جام فتح با را ديگر قهرماني مقام يك
واگذار اينتر و يوونتوس به پاياني هفتههاي در را جنگ اما بودند سريآ قهرماني مدعيان
اينتر يعني ايتاليايي رقباي همين از يكي مقابل در شكست با هم يوفا جام كه حالي در كردند
سالاس ، ويري ، مثل جديد ستارههايي ورود با.پريد چنگشان از پاريس در فينال ديدار در
زمان هر از رعبآورتر لاتسيو باشگاه فوتبالي بازوي واستانكوويچ ميهايلوويچ دلاپنيا ،
تقويت روز به روز كرانيوتي خانواده حمايتهاي با باشگاه مالي بازوي اينكه ضمن شد ديگر
باشگاه اين سهام شاخصه و شد سهام بازار وارد رسما تابستان 98 در لاتسيو كه طوري ميشد
.گشت برپا پياتزاآفازي بورس در
نخستين فتح مهمتر آن از اما شد همراه ايتاليا جام سوپر قهرماني يك با 98- فصل 99
.ميشود محسوب باشگاه تاريخ اروپايي نشانه تنها درعينحال كه بود اروپايي عنوان
.شد حاصل مايوركا رئال اسپانيايي ، پديده بر پيروزي با اروپا جام برندگان جام در قهرماني
كلكسيون كردن كامل براي بهاسكودتو تنها شاگردانش و اريكسون گوران اسون ترتيب بدين
.داشتند نياز افتخاراتشان
سال صدمين به پاي باشگاه كه چرا بود اسكودتو فتح براي موقعيت بهترين 99- فصل 2000
.شدند اضافه تيم به هم راوانلي و اينتزاگي سينسني ، سيمئونه ، ورون ، ميگذاشت حياتش
سوپر فينال در قهرمانان ليگ قهرمان يونايتد منچستر شكست سلستي بيانكو مهم گام نخستين
و بازيكنان مربيان ، مديران ، ژانويه 2000 در 9 لاتسيو صدسالگي جشن دربود اروپا جام
و شد هم طور همين.كنند آغاز قهرماني با را جديد قرن كه بستند پيمان باهم همه هواداران
اسكودتوي اريكسون شاگردان يوونتوس اصليشان رقيب اشتباه با و كالچو هفته واپسين در
رقيب رم شكست با هم آن ايتاليايي 2000 جام سوپر در قهرمانيآوردند چنگ به را صدسالگي
.ساخت لاتسيو نصيب باشكوه فصل سه ظرف اريكسون كه بود عنواني هفتمين پايتختنشين ديرين
موفقيتهايش نتوانست فصل اين در لاتسيو اينكه از پس.برگشت ورق 2000- فصل 2001 در اما
.شد ركود دچار تيم دهد ادامه را
جانشيني و انگلستان به سوئدي ساز تاريخ مرد كوچ نظير تلخي اتفاقات با 2001- فصل 2002
بعد.بود همراه آلميدا ندود ورون ، مثل كليدي مهرههاي از تن چند جدايي همچنين و دينوزوف
كه معمولي كاملا فصل يك لاتسيو.شدند شنيده باشگاه كلان بدهيهاي بر مبني زمزمههايي
با ستارهها رفتن روند.گذارد پشتسر را بود دربيرم گله پنج شكست آن نقطه سياهترين
شد جديتري مراحل وارد لاتسيو مالي بحران و يافت ادامه كرسپو و منديتا نستا ، شدن جدا
با و جوان مربي يك وجود اين با.ميكند تهديد را آنها فيورنتينا شبيه سرنوشتي كه طوري
سريآ جدول بالاي در ممكن مهرههاي حداقل با را خورده زخم تيم اين مانچيني نام به لياقت
دست كنار مانچيني همين كه زماني و اريكسون دوران از زيباتر مراتب به لاتسيو.داشته نگه
هميشه كالچو ، جاري فصل بازيهاي زيباترين در كه چنان ميكند بازي مينشست سوئدي مرد
.است بوده ميدان پاي يك لاتسيو
ورزش حاشيه
جامجهاني ميبرمتان من *
فدراسيون به ورزشي نشريات برخي هيجان و شور ميان در ماه ، بهمن سوم روز مصطفوي داريوش
:گفت برنامههايش مورد در او.كرد ثبتنام فوتبال فدراسيون انتخابات براي و رفت فوتبال
".است آلمان جامجهاني 2006 در ملي تيم حضور آن مهمترين كه دارم زيادي برنامههاي"
كسب وي فدراسيوني رئيس و دبير سمت در باشگاهي و ملي تيمهاي كه افتخاراتي به سپس او
بازيهاي در حضور از جواز ملي تيم بودم فدراسيون دبير كه سال 1358 در":كرد اشاره كردند
و پرسپوليس تيمهاي و شد قهرمان پكن در ملي تيم سال 1368 در.كرد دريافت را مسكو المپيك
زمان در جهاني جام به ورود مهمتر همه از و شدند آسيايي جامهاي قهرمان پاس و استقلال
".بود من رياست
خوششانس باشگاه *
تقديم اسپانيا جنوب در "ربيو اورتزولز" آماتور باشگاه به را جالبي بسيار هديه بابانوئل
برگزار كريسمس عيد هنگام به ساله هر كه اسپانيا سنتي لاتري در باشگاه اين بازيكنان !كرد
.بردند يورو ميليون ميشود ، 160
را بختآزمايي برگ چند است ، مشهور "گوردو ال" به قرعهكشي اين در شركت براي باشگاه اين
آنها سرانجام.كرد اهدا هواداران و بازيكنان به را آنها خيريهاي قرعهكشي يك در و خريد
اينكه جالب.شد خواهد تقسيم كوچك منطقه اين نفر و 472 هزار بين 6 پول اين و شدند برنده
و بودند خود ميليونهاي فكر در احتمالا بازيكنان ،"آلميرا اورنيته" تيم با مسابقه در
.پرداختند پايكوبي و جشن به يكديگر با نيمه دو بين در اما بودند عقب صفر بر دو اينكه با
نبودم من بود كي بود كي *
شد ، اخراج پرسپوليس از پيش سال حدود 2 كه او.است برتر ليگ گل آقاي كار جاي اين تا بزيك
به حتي و نكردم رد را بزيك اصلا من":است شده مواجه پروين علي جديد اظهارنظر با امروز
به بود شده خسته پرسپوليس توي گلنزدن از بچه اين اما است خودش خانه پرسپوليس گفتم وي
مربيگري دوران تمام شاگردان بهترين از يكي بزيك.برود تيم اين از داد ترجيح دليل همين
".بوده من
.است نبوده بزيك ادموند بود پرسپوليس اخراجي ميان 8 در نامش كه آن احتمالا
خارجي هنوز *
احتمالا كه است كرده اعلام فوتبال فدراسيون داوران كميته رئيس نظري ، منوچهر كه اين
داشت ، خواهد برعهده را استقلال _ پرسپوليس ديدار قضاوت اسلواكي ، اهل داور ميشل ، لبوس
هنوز فوتبال ، كه است ، نكته اين مويد سنتي ، رقابت براي خارجي داور آمدن.است جالبي نكته
آمادگي عدم بر علاوه.ندارد را استقلال _ پرسپوليس بازي براي داخلي داوران پذيرش آمادگي
سوي از كه آن پيرامون حاشيهاي مشكلات داخلي ، داوران سوي از شرايطي چنين پذيرش
شرايطي چنين به رسيدن مدتها تا حداقل ميتواند ميشود القا آنها طرفداران و باشگاهها
.سازد ناممكن را
آلمانها وفادار حامي *
تا داشت ، قرارداد تيم اين با سال 2006 پايان تا كه "آديداس" آلمان ملي تيم قديمي حامي
.نشد فاش قرارداد اين مالي جزئيات.بود خواهد آلمانها همراه به سال 2010 پايان
ميكند تهيه را آلمان ملي تيم ورزشي لباسهاي كه است سال از 50 بيش آديداس ورزشي شركت
فدراسيون رئيس "فورفلدر ماير گرهارد".است كشور اين فوتبال فدراسيون اصلي اسپانسر و
همكاري اين كه خوشحاليم بسيار ما".بود راضي بسيار قرارداد اين تمديد از آلمان فوتبال
نيز امسال جامجهاني از قبل حتي.مييابد ادامه نيز جامجهاني 2006 از بعد تا ما سنتي
".يابد ادامه همكاري اين كه بود اين طرف دو هر هدف
آلمان ملي تيم اينكه به اشاره با نيز آديداس سهامي شركت مديرعامل هايز هربرت
.كرد رضايت اظهار توافق اين از است ، آديداس همكار قديميترين
بنويسيد چطور بگيريد ياد *
مشترك همكاري با را نويسان ورزشي ويژه آموزشي كارگاه دومين ورزشي خبرنگاران انجمن
در (امروز) پنجشنبه در انجمن اين و بدني تربيت سازمان فرهنگي امور و تحقيقات كل اداره
.كرد خواهد برگزار تهران انقلاب مجموعه
خواهند ورزشي خبرنگاران به شفيعپور ، دكتر و شكرخواه دكتر قندي ، دكتر كارگاه اين در
ميان در تاثير ميزان چه كارگاههايي چنين تشكيل كه اينبنويسند چطور كه آموخت
ورزشي نشريات در برگزاري از پس بايد كه است مسئلهاي داشت ، خواهد ورزشي خبرنگاران
.كرد جستوجو
|