آموختيم مرغان گفتن سخن را او
علم حاشيه
ديابت از پيشگيري در موثر عوامل

آموختيم مرغان گفتن سخن را او
و جانوران ارتباطي سيستمهاي ميان موجود تفاوتهاي كه فيچمعتقدند و چامسكي هوزر ،
و حروف مانند جداگانهاي عناصر از استفاده توانايي يعني است بازگشتي انسان در زبان
ميشود جملات از بيپاياني انواع خلق به منجر كه است گونهاي به آنها تركيب و شمارهها
كرامي.جي.ويليام
رنجبر طاهره:ترجمه
فردا و امروز از دركي هيچ حيوانات اين.بينديشيد ميچرد شما پيشروي در كه رمهاي به
دوباره و ميكنند هضم ميآسايند ، ميخورند ، ميجهند ، سو آن و سو اين به كه آن جز ندارند
و خوشي.ميدهند ادامه نحو همين به دگر روز به روزي از و شام تا بام از و ميجهند
.افسرده نه و غمگينند نه دليل همين به و لحظهاند سرمست نيست ، معلوم چندان ناخوشيشان
نيست حيوان و است انسان كه اين به او زيرا نيست ، آسان منظرهاي چنين ديدن انسان يك براي
حيوان بسان زندگي جز چيزي او زيرا مينگرد حسرت با را حيوان خوشي اين وجود با.مينازد
نميخواهد او زيرا است ، عبث او خواست اين معهذا.نميخواهد است والم درد از فارغ كه
سخني خود خوشبختي از چرا بپرسد حيوان از كه دارد آن جاي انسان.باشد حيوان واقعا
زيرا:بگويد و دهد پاسخ ميخواهد خود نوبه به حيوان مينگري؟ من به بيتفاوت و نميگويي
حيوان آنگاه لكن - بگويم ميخواستم چه ميكنم فراموش بگويم سخني كه آن از پيش هميشه من
.ماند متحير فقط انسان ترتيب اين به:ماند ساكت وكرد فراموش بلافاصله هم را پاسخ همين
عباس ترجمه نيچه ، فريدريش نوشته ،"زندگي براي تاريخ ناسودمندي و سودمندي" كتاب از )
(.روز ، 1377 فرزان پژوهش و نشر سهراب ، ابوتراب و كاشف
***
بيشتر داشتند؟ گفتن براي توجهي جالب چيز آيا بزنند حرف ميتوانستند جوجهها اگر
روانشناسي استاد (M.Hauser) هوزر مارك اما.ميدهند منفي پاسخ پرسش اين به پژوهشگران
گفتن براي جالبي چيزهاي جوجهها:ميگويد او.است مخالف آنها نظر با هاروارد دانشگاه
وضع نيز دلفين و شمپانزه ميمونها ، مورد در.ندارد وجود آنها بيان براي راهي اما دارند
محيط در را حيوانات من مثل اگر هم شما:ميافزايد ادامه در هوزر.است منوال همين به
خويشاونديها ، ارتباطات ، از غني مجموعهاي شاهد دهيد ، قرار بررسي مورد طبيعيشان
.بود خواهيد آنها بين در اجتماعي ائتلافهاي و استراتژيها
بسيار صداها اين اما ميكشد سوت وال و ميكند خرخر شمپانزه ميخوانند ، آواز پرندگان
اين جانوران ساير در زبان فقدانباشند آنها تجربيات غناي بيان به قادر كه آنند از كمتر
هستيم گفتن سخن توانايي داراي انسانها ما تنها چرا كه ميدهد قرار پيشرويمان را پرسش
درباره بزرگ نظريه دو سوي به را توجهمان پرسش اين.بينصيباند آن از جانوران ساير و
كشيدن هو و دلفين سوت پرندگان ، آواز از زبان آنها ، از يكي طبق.ميكند جلب زبان منشاء
ميگردد ، باز تكامل سال ميليون صدها به دامنهشان كه صدا ابتدايي اشكال ساير و ميمونها
پيش گاه هيچ و است انساني بينظير سازش يك زبان كه ميگويد دوم نظريه اما.است شده ناشي
به پا سومي ايده با همكارانش و هوزر اما.نداشته جانوري گونههاي ساير ميان در درآمدي
بر مبني پيشين نظريه دو هر از عناصري دربردارنده آنها نظريه.گذاشتهاند كارزار اين
پرسشهاي از جديدي دريچه فرضيه اين ميگويد هوزراست تازه سازشي و طولاني تكاملي تاريخ
.است گشوده ما روي پيش را زبان و ارتباطات درباره پژوهشي
هاروارد دانشگاه روانشناس هوزر مارك
تكومسه و ماساچوست تكنولوژي انستيتوي زبانشناس ،(N.Chomsky) چامسكي نوام هوزر ،
ارتباطي سيستمهاي ميان موجود تفاوتهاي كه معتقدند هارواد دانشگاه روانشناس ،(Fitch
T.) فيچ
عناصر از استفاده توانايي معني به بازگشت.است بازگشتي انسان ، در زبان و جانوران
انواع خلق به منجر كه است گونهاي به آنها تركيب و شمارهها و حروف مانند جداگانهاي
عليرغم آنهاهستند توانايي چنين فاقد حيوانات اما.ميشود جملات از بيپاياني
گستره خلق منظور به هم كنار در اجزا ساختن رديف براي تفكر حتي و تجربه كسب به علاقهشان
در كه مطلبي در پژوهشگران.ندارند خود پاي پيش راهي گزارهها و جملات از بيپاياني
هدف اين با تنها احتمالا "بازگشت" كه نوشتهاند شد منتشر ساينس مجله نوامبر شماره 22
سازشهايي از بلكه است نيافته تكوين سازد ، گفتوگو و دادن هشدار به قادر را انسان كه
.ميكند كمك اعداد كارگيري به و جهتيابي به حيوانات در كه گرفته نشات
را از 4 بيش مقادير حتي و بشمارند عدد 4 تا دقت به قادرند تامارين ميمونهاي مثال براي
توانايي كه است معتقد هوزر.است تا از 8 بيشتر تا كه 12 ميدانند آنها.دهند تشخيص
مانند واژههايي اختراع و تكلم توانايي كسب از پس دقيقا بزرگتر اعداد شمارش در انسان
.است آمده وجود به چهل و دويست و هزار و نه و بيست
پر و دست داشتن چون ويژگيهايي استمرار از حمايت با كه است بزرگي پيكرساز طبيعي انتخاب
انتخابي چنين.ميكند اعطا را بيشتري بقاي شايستگي است ، آنها داراي كه موجودي به
نشدهاي پيشبيني نتيجه و شود واقع موثر نيز اعداد بهكارگيري توانايي بر ميتواند
اينكه 12 درك و ذهني محاسبات انجام استعداد ديگر عبارت به.آورد بار به را زبان همچون
موهبت از جانوري گونه يك تنها اكنون كه ميشود منتهي جانبي فرآورده يك به است از 14 بيش
.است برخوردار آن
جهش يك نتيجه در زبان كه بود نخواهد معني بدين باشد داده روي اتفاقي چنين راستي به اگر
پيش ، سال ميليون به 6 زبان پيدايش براي زمان محتملترين.است آمده وجود به تكامل در سريع
قرار خود خاص جداگانه تكاملي مسيرهاي در انسانها و انسانريختها نياكان كه زماني درست
اندازه به زبان تدريجي تكوين براي زماني چنين كه است معتقد هوزر.بازميگردد گرفتند ،
تكوين ديگري غيركلامي ارتباطي سيستمهاي زبان ، پيدايش از پيش تا.است طولاني كافي
وروت ميمون توسط كه كرد اشاره هشدارياي سيستم به ميتوان آنها جمله از كه يافتهاند
تهديدهاي با مواجهه هنگام در وروت كه صداهايي.ميشود برده كار به آفريقا شرق ساكن
يك هر زيرا.ميكنند فرق هم با درميآورد خود از بابون و مار جغد ، پلنگ ، چون گوناگوني
.ميكند آنها شكار به اقدام خود خاص شيوه به دشمنها اين از
هشدار شنيدن با اما ميدوند درختان سوي به ميكنند دريافت را پلنگ هشدار وروتها وقتي
دوپاي روي بر كه ميشود باعث مار هشدار شنيدن.ميشوند پنهان بوتهها زير جغد مخصوص
به سيستمي چنين.ميدوند پردرخت نواحي سوي به بابون هشدار با و بايستند راست عقبيشان
تهديدشان كه خطري به نسبت ميآيد سويشان به كه آنچه ديدن بدون كه ميدهد اجازه وروتها
:بكشد فرياد تئاتر سالن در كسي كه است آن مانند درست وضعيت اين.دهند نشان واكنش ميكند
مشاهده به نيازي سالن ، خروجيهاي سوي به دويدن براي احوالي و اوضاع چنين باآتش آتش ،
بقاي براي كلام قدرت اندازه به مختصري هشدارهاي چنين اما.نداريد آتش زبانههاي يا دود
و ميآيد راست دست از پلنگ يك اينكه مانند مفيدي اطلاعات آنها مثلا.نيست سودمند موجود
و زدن سوت كشيدن ، جيغ كردن ، خرخر درمورد.ندارند خود در را است سرتان پشت ديگري پلنگ
من اينكه از بيش پيامي ميدهند ، دست به آنها كه اطلاعاتي.است طور همين نيز خواندن آواز
در كه هستم مادهاي يا نر جانور يا دارد وجود غذا اينجا يا غالبم جانور قلمرو اين در
پرداخته ، وحش دنياي در شمپانزهها بررسي به كه هوزردربرنميگيرد را است جفت جستوجوي
آن گوياي صدا اين اما.ميدهند سر مخصوصي آواي غذا ، يافتن هنگام آنها كه است شده متوجه
.انار يا است موز غذا كه نيست
جهتيابي اصوات پژواك كمك به و ميكشند سوت سايرين و انسان با تماس طي دلفينها
ميدانيم كه آنجا تااست ناچيز بسيار زبان ، گنجينه با قياس در صداها اين اما ميكنند
.طورند همين نيز درميآورند خود از والها كه صداهايي
بازگشت از نوعي به ملوديها اين اما.است مجزا بازتركيبي نتهاي از سرشار پرندگان آواز
چقدر هر صداها اين كه ميسازد خاطرنشان هوزر.نميشوند مربوط دارد ، وجود زبان در كه
گونهام فلان از نري پرنده قلمرو اين در من كه است معني اين به باشند پيچيده و طولاني
مختص تنها را بازگشت همكارانش و هوزر نظريه آنكه با.دادهام سر آواز جفت يافتن براي كه
جانوري گونههاي ساير در مشابهي ويژگي يافتن براي فيچ و چامسكي هوزر ، اما ميداند انسان
وحشي فرنگي توت جويدن با نر آلاچيق مرغ نوعي مثال براي.شتافتهاند همكارانشان ياري به
.ميكند تزئين آن با را آشيانهاش ماده ، پرنده توجه جلب براي كه ميسازد رنگيني عصاره
تاكيد هوزر اما است بازگشتي ترفندهايي ، چنين از استفاده كه معتقدند پژوهشگران از برخي
.بازگشتي نه است هنرمندانه ويژگي اين كه دارد
توانايي به كه بازگشتي ، ويژگي داشتن بدون كه است دست در جانوراني از ديگري مثالهاي
.ميدهند نشان را زبان پيشين اشكال از برخي انجاميده ، انسان در ادبيات و گفتوگو خلق
ثابت را موضوع اين آزمايشگاهي شرايط در تامارين ميمونهاي روي بر آزمايش با فيچ و هوزر
موجود آماري قاعده يادگيري توانايي ميمونها آيا كه بدانند ميخواستند آنها.كردهاند
قاعده اين نه؟ يا دارند را Sa,me,hi,mo,gu مانند بيصدا و صدادار حروف جفت از گروهي در
انواع در شدهاند استوار بازگشت پايه بر كه آنجايي از صداها اين كه ميدهد اجازه
.شوند تركيب هم با واژهها از نامحدودي
با قياس در قاعدهاند برخلاف كه صداهايي جفت به بياموزند را قاعده اين ميمونها اگر
باهوش تامارينهاي آنكه باميدهند نشان را بيشتري توجه همخوانند ، قاعده با كه آنهايي
ناكام قاعده يادگيري در اما هستند صداها و اعداد دشوار چندان نه اشكال تشخيص به قادر
.ماندند
تخطيهايي به دانشجويان.دادند انجام هاروارد دانشجويان با را آزمايش همين فيچ و هوزر
آنها كه ميسازد خاطرنشان هوزر.ميدادند نشان بيشتري توجه ميگرفت ، صورت قاعده از كه
آزمايشها ساير.ميدادند انجام را كار اين بهراحتي چيست قاعده اينكه از آگاهي بدون
مانند مختلف زبان دو صداهاي تشخيص توانايي در تامارين و انسان نوزاد كه بود آن از حاكي
به قادر بزرگسال فرد يك سخنان از سيلي در گونه دو هرسهيماند هم با ژاپني و هلندي
چه اگر كه است معني بدين موضوع اين هوزر براي.ديگرند كلمه شروع و كلمه يك پايان تشخيص
پيش بلكه نيافته تكوين زبان يادگيري هدف با توانايي اين اما نيست بازگشتي ادراكي چنين
زبان بازگشتي ويژگي كه آن با:است معتقد هوزر رو اين ازاست داشته وجود زبان پيدايش از
زمان اين از پيش آن حسي و فعال جنبههاي اما يافته تكوين سال ميليون گذشت 6 از پس تنها
بررسيهاي به جديدشان نظريه اثبات براي كه ميدانند اكنون پژوهشگران.است آمده وجود به
نياز جوجهها حتي و دلفين شمپانزه ، مانند گونهها ساير و انسان نوزاد روي بر بيشتر
.دارند
H2002arvard Gazette, Dec.
علم حاشيه
فسقلي خواستگار *
را خود مهارت يا تند شيب يك از رفتن بالا در كودك يك توانايي با را خودتان توانايي اگر
آشكار سرعت به بيوفيزيكي حقيقت يك كنيد ، مقايسه سنجاب يك مهارت با درخت از رفتن بالا در
(جاذبه نيروي) گرانش پس از راحتتر خيلي بزرگتر بدن به نسبت كوچكتر بدن:شد خواهد
كه جالب پرسش اين به دادن پاسخ براي تازگي به كنتاكي دانشگاه از حشرهشناس سهبرميآيد
بر علاوه.كردند استفاده اصل اين از "كوچكترند؟ مادهها از اغلب نر عنكبوتهاي چرا"
يوردي ،(مادهها در باروري و بزرگ اندازه ميان ارتباط مثال براي) ديگر فرضيههاي
ميكنند پيشنهاد (D.Wise) وايز ديويد و (J.Halaj) هالاي يوراي ،(JM.Larano) مايولارانو
ماده به راحتتر تا ميكند كمك نر عنكبوت به بودن كوچك است ، مطرح رفتن بالا مسئله وقتي
مثال براي) باشد بلندتر عنكبوت زيستگاه چه هر كه كردند پيشبيني پژوهشگران اين.برسد
و رود بالا را بيشتري ارتفاع است ناچار عاشقپيشه نر (زمين به نسبت بوته به نسبت درخت
اثر اين كه كردند پيشبيني آنها اين بر علاوه.بود خواهد كوچكتر ماده به نسبت نر
و نر مقايسه تعجب ، كمال با.بود خواهد شديدتر بزرگتر درگونههاي ويژه به زيستگاه ساختار
فرضيه" پژوهشگران اين كه حالا.داد نشان را الگويي چنين درست عنكبوت ماده 112گونه
و رسيدن در راستي به آيا شود معلوم كه است آن بعدي گام كردهاند ، اثبات را خويش "گرانشي
بر علاوه.خير يا ميربايند بزرگترها از را سبقت گوي كوچك نرهاي مادهها ، با جفتگيري
اين صعود ، در مهارت جفت ، جستوجوي هنگام به كه شود آزمايش نيز ايده اين است لازم اين
.كنند فرار شكارچيان چنگ از راحتتر كه ميسازد قادر را هشتپا رومئوهاي
N2002atural History, Sep.
ديابت از پيشگيري در موثر عوامل
بهزاد محمود دكتر
.ميكند تسريع را وزن كاهش فعاليت ، آماده را عضلات فعال ، را ذهن عضلاني فعاليت:ورزش
به بافتها ساختن حساستر طريق از خون ، گلوكز كاهش ديابتيها بر آن اثر مهمترين
ميليگرم حدود 20 در را خون گلوكز تراز سريع ، پيادهروي دقيقه بيست مثلا است ، انسولين
به اقدام از پيش داشته ، هيچ يا كم تحرك كه ديابتي بيمار.ميآورد پايين دسيليتر در
وزن و سن با متناسب بايد ورزش اولا زيرا.نمايد مشورت متخصص يك با بايد منظم بدني ورزش
پيش اينكه جمله از كند ، مراعات را نكاتي بيمار ثانيا و باشد بدن فيزيولوژيكي اوضاع و
خون گلوكز احتمالي افت جلو تا بخورد غذا مقداري ورزش از بعد يا آن جريان در ورزش ، از
تا باشند داشته خود با شيرين هلههوله مختصري شود توصيه بدانها است ممكن حتي بگيرد ، را
.نمايند مصرف كند ، افت زياد خون گلوكز اگر
به دقيقهاي تا 30 هفته 20 در بار برنامه 3 يك كه ميكنند توصيه متخصصان بيشتر
بپردازد اسكي يا قايقراني يا دوچرخهسواري يا كردن شنا يا پيادهروي مثل هوازي ورزشهاي
سلامت هوازي ورزشهايكند عرق و بزند استراحت موقع نيم و برابر يك قلبش مدت اين طي تا
و كمر و سروگردن ملايم حركات با بايد ورزش شروع از پيش.ميكنند تامين را رگها و قلب
حركات.كرد ورزشي برنامه اجراي آماده را عضلات و كرد نرم را مفصلها بايد پاها و دستها
هفته ، در بار 3) ورزش تداوم.ميرساند حداقل به را عضلات به وارد آسيب ورزش از پيش نرمشي
ديگر سود.مينمايد كم وزن زودتر بيمار و ميكند بيشتر را كالري مصرف (آن از بيش حتي
نگه محفوظ ديابت به ابتلاي از را افراد كردهاند ، اعلام پژوهشگران چنانكه ورزش ، تداوم
به نيازمند ديابتيهاي ورزش.گردد تعرق باعث و باشد سريع ورزش كه شرطي به ميدارد ،
طرح كه معني بدين.دارد ديگري ابعاد انسولين از بينياز ديابتيهاي از بسياري و انسولين
ميكنند ، مصرف انسولين كه آنان.باشد داشته تناسب مصرفي انسولين مقدار با بايد ورزشي
در خون گلوكز كنترل زيرا كنند ورزش نبايد آنفلونزا ، و سرماخوردگي حتي دارند ، كسالت وقتي
.ميشود دشوار كسالت حالت
و تاول وضع ورزش زيرا بپردازد پايي ورزشهاي به نبايد دارد پا در آسيبي كه ديابتي يك
.ميآورد وجود به زخم يا عفونت و ميكند وخيمتر را بريدگي و خونمردگيها و جوشها
برنامه بايد ديابتيها.كنند ورزش نبايد اساسا است شديد بيماريشان كه ديابتيها بعضي
سود ورزش بهرههاي از نتوانند آنكه از پيش زودتر چه هر و بيماري اوايل همان از را ورزشي
.كنند شروع ببرند ،
جزيي آسيبهاي يافتن منظور به پاها روزانه مشاهده از است عبارت:پاها از شايسته مراقبت
ممكن نشود توجه ساده آسيبهاي اين به اگر.خونمردگي جوش ، و تاول ميخچه ، بريدگي ، مثل
پاي بيماريهاي.ميگردد تبديل قانقاريا به بدبختانه گاه و شديد عفونتهاي به است
از نيمي حدود.ميشود باعث بيمارستانها در را آنها درصد حدود 20 شدن بستري ديابتيها
هر:دارد وجود پيشگيري براي راههايي خوشبختانه است ، ديابت عوارض به مربوط پا قطع موارد
.كنيد خشك بعد.بشوييد (داغ نه) گرم آب با را آنها كنيد معاينه دقت با را خود پاهاي روز
هر ;(را پا انگشتان بين نه) بماليد پاها به مرطوبكننده كرم و نساييد را پا انگشتان بين
يا نخي تميز جورابهاي ;بپوشيد نرم چرمي كفشهاي.دهيد تغيير را خود كفشهاي بار دو روز
روي نشستن موقع ;دهيد قرار گرم چيزهاي از دور را خود پاهاي ;بپوشيد پا اندازه پشمي
جوراب.ميكند كم را پا ساق در خون گردش زيرا ندهيد قرار ديگر پاي روي را پا يك صندلي
دارويي هيچكنيد كوتاه سوهان با ;نكنيد كوتاه قيچي با را پا ناخنهاي.نپوشيد كشدار
ساعت يك از بيش بار هر را نو كفشهاي.نبريد كار به پا پينهزده نقاط يا ميخچه رفع براي
پاي با وقت هيچ.نپوشيد كفش جوراب بدون وقت هيچ.آيند در پا قالب به كه وقتي تا نپوشيد
.سازند مسئله انگشتنما راحتي كفشهاي.نرويد راه خانه از خارج برهنه
.ميافزايد شش سرطان و عروقي قلبي بيماريهاي خطر بر سيگار به اعتياد:كشيدن سيگار
ديابتيهاي كه دادهاند نشان بررسيها.دارند قرار خطرها اين معرض در بيشتر ديابتيها
.دارند نياز بيشتر انسولين درصد تا 20 به 15 باشند سيگاري اگر انسولين ، به نيازمند
مبتلا گرچه.مييابد افزايش سالگي و 60 از 50 آدمي افراد در خون گلوكز تراز:سالخوردگي
رود بالا خونشان قند يا شوند گلوكز تحمل اختلال دچار دارد امكان ولي نميشوند ديابت به
به بايد سالخوردگان كه است معني بدان اين.دهد قرار عروقي قلبي مشكلات خطر در را آنها و
كه است شده معلوم اخير پژوهش يك در.باشند داشته توجه بدي ورزش و خود خوراك و خورد
ماهي كه آنان از كمتر بسيار ميخورند ، ماهي مرتبا كه سالهاي تا 87 بين 64 افراد
تحمل اختلال رفع راههاي از يكي بنابراين.ميشوند گلوكز تحمل اختلال دچار نميخورند
.است خوراك و خورد به توجه گلوكز
.ميكند ايفا را نقش مهمترين ديابت بيماري كنترل در خود از مراقبت اينكه آخر نكته
|