طعمفقر فوتبالبا
اروپا ليگهاي بررسي
ورزش حاشيه
طعمفقر فوتبالبا
آبادان فوتبال هاي كوچه پس كوچه در پرسهاي
ناصري حسين امير
مشعلهاي. آبادان - اهواز جاده آذرماه ، پنجشنبه 28 روز عصر دقيقه ساعت 50/6
خاطره.است كرده احاطه را شهر كه زردي نورديد ميتوان كمكم را آبادان پالايشگاه
مرداد اواسط.اروسيه خيابان كودكان.ميكند مشتاقتر رسيدن براي را ذهنم آباداني كودكان
سانتيگراد درجه از 50 بيش دمايي با تابستاني گرم روز يك بعدازظهر ساعت 5.سال 1380 ماه
داده فراري خانهها گازي زيركولر به را همه گرمااست رسيده سكون به شهر شرجي 90درصد ، و
.كردهاند اشغال را اروسيه خيابان پلاستيكي توپ و آجر پاره با 4 پاپتي كودك چند..اما
با چگونه كودكان اين ماندهاند ، عاجز آن كاستن از هم گازي كولرهاي كه گرما اين در
.دهد پاسخاش روز آن نتوانست منطقي هيچ كه بود سوالي اين و ميدوند؟ توپ دنبال به اشتياق
.اروند و كارون بهمنشير ، رودخانههاي محاصره در شهري.ميكند خودنمايي آبادان.امروز و
چه...و فوتبال فوتبال ، جنگ ، ويراني آبشور ، پاپتي ، كودكان برزيل ، نفت ، فوتبال ،
فوتبال سرآغاز جنگ ، اجتماعي ، معضلات فقر ، آورده؟ وجود به را ايران برزيلي فوتبال ذهنيتي
.باشد منطقه اين فوتبال هيجان و شور به كنندهاي قانع دليل بايد كه بسياري نكات و ايران
لنجيها ته بازار هياهوي در
به ذرهاي ثروت اين از ولي دارند ثروتمند شهري معتقدند مردمش.است سياه طلاي شهر اينجا
پيش سالها از.است كرده سياسي را شهر بافت پيرامونش ، مسائل و نفت وجود.نميرسد خودشان
و سياسي اختلافات و درگيريها علاقه با.داشته اهميت آبادانيها براي نفتي قراردادهاي
.شده ايجاد نفت دليل به كه دور چندان نه قدمتي با شهري.ميكنند پيگيري را ممالك بين
سالهاي در انگليسيها حضور دليل به.ميدهد شكل را اينجا مردم زندگي مسائلاش و نفت
را - منفي چه و مثبت چه - حضورش تاثيرات و بيگانه ديگري ، شهر هر از بيش آبادان متمادي
خود متوجه را آبادان مردم نفت از بيش پديدهاي ميكند باور كسي كمتر اما.است كرده درك
.بود فوتبال داشت را جذبي قدرت چنين كه پديدهاي تنها و كند
درك اين با من و.باشد كرده درك خوبي به را مورد دو اين بايد ميآيد شهر اين به كه كسي
.هستم - تهلنجيها بازار - اميري خيابان در پنجشنبه شب ساعت 20
زيبا بازيهاي رغم علي نفت است هفتهاي چند.ميكند سپري را مسابقه از پيش شب شهر اين
نعمت ، .كرد تفكيك مردم چهره در ميتوان خوبي به را استرس.بگيرد نتيجه است نتوانسته
به سنشدارد تعصب آبادان و نفت فوتبال به فوقالعاده او.دارد اميري بازار در مغازهاي
تمرين سر عصري همي" ;ميكند آشنا هم با را ما - من راهنماي - هومن.ميخورد سالهها شصت
را سيلان چايهاي ".بزنن ذوبآهن ئي به دوتا گمونوم به.حالن سر خيلي بچهها.بودم
درگيري به نفت به تعصباش ميزان ابراز براي.ميكشد سر به دستي.ميكند جابهجا چرخ روي
كردن؟ خيال چي ذوب بچههاي ئي عامو ، " ;ميكند اشاره اصفهان آهن ذوب بازيكنان با لفظياش
را او نفت صنعت مسئولان.نيستند كم او مثل هواداراني "(چاخان يعني كخ)كخن همشون اينا
.ميكنند راهياش بازار سمت به و نشود درگير كه ميكنند راضي
از موجي چنين نفر هزار حدود 200 جمعيتي با شهري در.است حيرتآور اميري بازار شلوغي
.يافت ميتوان شهري كمتر در را آن مشابه روز؟ از ساعت اين و شهر خيابانهاي در جمعيت
زيباي لوازم و فانتزي اشياي از پر متري مغازه 24 يك به ميرويم كه جلوتر مغازه چند
مردي دخل پشت...و عروسك و روميزي و چاي فلاسك تا گرفته فنجان از.ميرسيم آشپزخانه
با آشنايي از پسميكند سلام هومن با گرمي به كمپشت مويي و تراشيده ريشي با سال ميانه
كن نگاه (صورتش به)فيسش سيداغونه و درب خيلي (نفت صنعت) تيمه ئي !ها":ميگويد من
مناسبي وضعيت هم تيم شده ، مصدوم دوباره كه حلالي.خداييه نخوريم دوتا فردا اگه
باشگاه فعلي مديريتي كادر با ولي ميورزد ، عشق شهرش برزيلي فوتبال به او ".نداره
باخت ، خواهد فردا بازي در علاقهاش مورد تيم ميدهد احتمال او اينكه شايد.نيست موافق
.باشد دليل همين به
پاتوق به است معروف كه بازار ميانههاي در زند نام به كوچك خيابان يك.است شب ساعت 9
سر به نياز انشعاب اين تشريحهستند نفت صنعت انشعابي بخش وحدت هواداران.وحدت هواداران
احوالپرسي و سلام يكي با.نشستهاند مغازهها كنار معمولي آدم چند.دارد جدا فصلي
خوب حالوم ببازه فردا كه (نفت) تيمه ئيميكنه درد سرم.ني خوب حالوم عامو ، " ;ميكنيم
از.ميشكند زيردندانهايش ديگري از پس يكي را گردان آفتاب شور تخمههاي ".ميشه
ديده خيابان يك كوچك فضاي همين در تناقض چقدر و.ميگويد آبادان وحدت يك بر پيروزي 5
بازي يك براي را خود همه.است نفت بازي شوق ميزند موج شهر مجموعه در آنچه اما.ميشود
كاملا زندگي ، و فوتبال شده عجين عينيت.زندگي يعني فوتبال اينجا.ميكنند آماده مهيج
.است لمس قابل
فرعي 11 سائوپائولو ، احمدآباد:آدرس
تميزي خيابان.عربهاست بازار به معروف (احمدآباد) لينيك بازار.است شب ساعت 30/9
اين در برسد ذهنتان به كه چه هر البته.است مشهور ترشيجاتش و ادويه با بازار اين.نيست
فرعيهاي از يكي دردارد بيشتري شهرت ادويهاش و ترشي اما ببينيد ميتوانيد بازار
ميبيني آن در چه هر كه ساندويچياي.دارد قرار "برزيلته آبادان" اغذيهفروشي لينيك
ورودي شيشههاي روي.زرد صندليهاي و تزئينات زردرنگ ، ورودي در زرد ، كاشيهاي.است زرد
داخلي ديوار روي.ميكنند خودنمايي نيست زيبا هم چندان البته كه ريوالدو نقاشي دو مغازه
هم كنار آبادان نفت صنعت تيم و ژاپن و كره جهاني 2002 جام در برزيل ملي تيم پوستر مغازه
مغازه صاحب جمشيدبرتر ليگ اول فصل نيم بازيهاي برنامه دو اين ميان و گرفتهاند قرار
هم او.ندارد تعجبي "يازده فرعي لينيك ، سائوپائولو ، باشه ، يادت مورو آدرس عامو" ;است
و اصل كي هر خو ، " ;ميداند آبادان فوتبال پدر و سرمنشا را برزيل شهر مردم بقيه مثل
همكار ".دارم دوس برزيلو اول مو.ماست فوتبال پدر برزيلام ئي داره ، دوس بيشتر پدررو
اينجا فوتبال با هم فلافل بوي.مياندازد داغ روغن داخل را مخصوص بوي خوش فلافلهاي او
".زرد چي همه !ها.ميفروشيم زرد نوشابههاي فقط ئيجا" ;شده عجين
جم و كارگر
تختجمشيد ليگ كه سال 1351 از پيش تا است؟ رسيده جايگاهي چنين به آبادان در فوتبال چرا
كشور قهرماني مسابقات در برتر تيمهاي استانها ، ليگ برگزاري بهجاي و شود راهاندازي
به نسبت بيشتري ساله سابقه 10 كارگر.جم و كارگر.داشت مطرح تيم دو آبادان يابند ، حضور
به مخصوص تيمهايي پالايشگاه مهندسان و انگليسي ملوانان كه حالي در پيش سالها.داشت جم
دليل به را نامش.دادند تشكيل تيمي خود براي نيز پالايشگاه ايراني كارگران داشتند ، خود
و رفت خانوادهها ميان به فوتبال تيم اينگذاشتند كارگر تيم اين در كارگري قشر حضور
شهر ديگر تيمهاي با كارگر تيم مسابقات در خانوادهها.آورد دست به خود براي طرفداراني
براي مناسبي فرصت پايگاهي چنين آمدن پديد.ميكردند حمايت خود تيم از انگليسي ملوانان و
- سياسي تفكراتي اساس بر تيم اين معتقدند بسياري عده.بود نفت وزارت مسئولان حتي و آنان
هم سرگرمي اين.داشت سرگرمي به نياز آبادان شهر كارگري قشر فقير بافتشد تشكيل اجتماعي
اين با.ميكرد غافل شهر سياسي مسائل از حدودي تا را آنان اينكه هم و داشت تفريحي جنبه
تن چند و دهداري پرويز مرحوم بعد سال حدود 10داشتند علاقه كارگر فوتبال به مردم حال
يادآور كه مدرسهاي.دادند تشكيل آبادان شهر رازي مدرسه در را جم تيم همكلاسيهايش از
با رازي مدرسه در همسنوسالانش و دهداري.بود هم ثالث اخوان مهدي چون افرادي حضور
دليل به كه تحصيلكرده نسبتا قشري.كنند خود حضور متوجه را ديگري قشر توانستند جم ، تيم
تيمهايي حضور خلا در جم و كارگرميكردند حمايت تيم اين از جم ، آموزشگاهي پايههاي
در.دادند اختصاص خود براي جايگاهي شهر مردم ميان در سالها شاهين و(سابق) تاج چون
و شاهين تيمهاي طرفداران ميان كشور در رايج درگيريهاي از دور به آبادان مردم زمان اين
.داشتند علاقه جم و كارگر تيم دو به فقط و فقط تاج
شد متولد برزيل
.گذاشت افول روبه تختجمشيد ليگ آغاز با سال 1351 در طرفدارانشان تعداد و تيم اين حضور
مردم توجه بود يافته را ليگ در حضور جواز و افتتاح تازگي به كه نفت صنعت تيم سال اين در
و شده متفرق جم و كارگر تيم دو اطراف از آرام آرام آبادانيها.كرد جلب خود به را شهر
ليگ در حضور براي نيز تيم دو برتر و نخبه بازيكنان.شدند نفت صنعت نوپاي تيم طرفدار
.شدند فراخوانده تيم اين به تختجمشيد
و نميشد شهر اين به محدود فقط آبادان فوتبال به نسبت طرفداري و علاقهمندي اظهار حالا
تنپوش رنگ.ميرفتند استاديومها به تيم اين تشويق براي آبادانيها ايران سراسر در
(1355) سال اين در..و مشكي آبي ، سفيد ، .بود متفاوت تا 1355 سال 1351 از نفت صنعت تيم
منوچهر اوشد كار به مشغول و منصوب نفت صنعت باشگاه عامل مدير عنوان به دهداري پرويز
پورجانكي مهندس.خواند فرا همكاري به مربي عنوان به را جم و كارگر پيشكسوتان از ساليا
ميديديم ما.داشت تكنيكياي بازيكنان آبادان مخصوصا جنوب ، منطقه"شد تيم سرپرست نيز
كه مردم كمكم.دارد بازيكنانش و برزيل ملي تيم به زيادي شباهت اينها فوتبال بازي نوع
نشان براي.ناميدند خود شهر برزيلي تيم را نفت صنعت كردند ، پيدا شناخت برزيل به بيشتر
جوراب و آبي شورت زرد ، پيراهن.داديم تغيير را پيراهنمان رنگ ما فوتبال نوع اين دادن
رواج سرعت به شهر تمام در برزيلي فوتبال افكار.برزيل ملي تيم لباسهاي مثل درست سفيد ،
امروزي مدير و نفت سابق مربي ساليا منوچهر ".ايران برزيل شد نفت صنعت طور اين و يافت
و نفت فوتبال.ميدهد شرح چنين را آبادان در برزيل فوتبال به علاقه منشاء جم تيم
روز هريافت بيشتري رشد سال 1357 تا بيشمار استعدادهاي حضور و وجود دليل به آبادان
كنار و گوشه در البته.آبادان در فوتبال تعطيلي با شد مصادف سال 1357 انقلاب.رفت پيش
يك ، هر قدرتشان ، دادن نشان براي و ميكردند بازي فوتبال آباداني جوانان هنوز شهر اين
.ميكردند معرفي برزيل بازيكنان نام با را خود
خانه از دور سالهاي
و امن پايگاهي نداشتن و ايران جنوب به حمله جنگ ، نفت ، صنعت فوتبال ساله سه تعطيلي
پيشكسوتان كشور ، سراسري فوتبال در حضور به علاقه سويي از و مسابقه و تمرين براي مناسب
.بگيرند نظر در نفت صنعت براي جديدي پايگاه تا داشت آن بر را نفت
در ساليا.كردند بازي و تمرين آنجا.شد منتقل شيراز به آبادان نفت صنعت سال 1360 در
.بود سختي بسيار كار.كرديم شروع دسته 3 از گرفتيم كه امتياز":ميگويد سالها اين مورد
.كند حمايتمان نميتوانست و بود تعطيل تقريبا پالايشگاه.نداشت بودجهاي تامين محل تيم
راه كشور قهرماني مسابقات به دوباره و آورديم بالا دسته 1 تا را تيم خودمان خرج با
تمام در آنها.بود مانده باقي نامي فقط جنگ سالهاي طول در مردمش و آبادان از ".يافتيم
.بمانند آنجا نميتوانستند دليل اين به و بود جنگ مقدم خط آبادان.بودند شده متفرق كشور
و تركش خيابانهاي در برهنه پاي با و ماندند همچنان آبادان در فقر كودكان حال اين با
.بميرد شهر اين در فوتبال مبادا تا كردند بازي فوتبال جنگ و دود
شيراز در نفت سال اين 7 طول در.انجاميد طول به - جنگ پايان - سال 1367 تا وضعيت اين
تمام دوري و غربت غم براي.بودند شده هم بيشتر ما طرفداران.ميكرديم تعجب" ;داشت اقامت
التيامدهنده يك تنها كنند زندگي خانهشان و شهر از خارج بودند مجبور كه آبادانيهايي
و فوتبال يادآوري براي آبادانيها ميرفتيم كه شهري هر به.بود فوتبال آن و داشت وجود
طرفدار كشور كل در ما حالا.ميآمدند مسابقاتمان برگزاري محل استاديوم به خود شهر
استقلال با بازي يك ميآيد يادم.داشتيم تماشاچي هزار حداقل 5 بازيهايمان براي.داشتيم
كنيم ميزباني را بازي تا رفتيم اهواز به وقتي.بوديم باخته بر 1 تهران 3 در.داشتيم
و ".بود حيرتآوري صحنه.بودند آمده استاديوم به آباداني تماشاچي هزار تا 40 حدود 30
.ماند زنده آبادان و نفت فوتبال چنين اين
خلاها همه جاي به فوتبال
نقل خود شهر به نيز نفت صنعت فوتبال آبادان ، شهر به مردم ورود با جنگ ، پايان از پس
نيمهمخروب را آبادان زيباي شهر جنگ ، ويرانههاي.نبود سابق شهر شهر ، اين اما كرد مكان
بسياري جاي به فوتبال.گرفت قوت پيش از بيش و يافت ادامه فوتبال حال اين با.بود كرده
در فوتبال به مردم علاقه شدت.گرفت نيز را آنها جاي و شد مردم زندگي وارد كاستيها از
كارشناسان از يكي.كرد پيشروي وحشتناك گاهي ، و توجه جالب حدي تا جنگ از بعد سالهاي
جنگ.بود شده گذشته از بيش فقر.بود طبيعي رشد اين":ميگويد آبادان اجتماعي مسائل
رسانده بدتري شرايط به بودند افتاده كار از و كلنگي انقلاب از قبل حتي كه را خانههايي
ياد زنده شهري آبادان از انقلاب از پيش تا ما باشد امني جاي نميتوانست ديگر اينجا.بود
داشت ، زيادي رونق تجارت ميشد ، برگزار هنري مختلف جشنوارههاي شهر اين در.ميكرديم
سينما تهران 19 در كه روزگاري.نداشتند خود در را جنگ ويراني حداقل شهر و خيابانها
چيز هيچ آبادان در ديگر حالا چه؟ حالا اما ميكردند فعاليت سينما اينجا 27 در داشتيم
مشكلات اين جايگزين كه داشتند چيزي چه آبادان مردم و بود شور خوردن آب آب ، حتي نبود ،
".بود مانده آنها براي فوتبال فقط كنند؟
وسعت با كه - برزيل ملي تيم به علاقه نفت ، تيم با غربت خاطرات يادآوري فقر ، بر علاوه
اينكه به اعتقاد و - بود شده شناخته گذشته از بيش تلويزيون نام به رسانهاي يافتن
اينچنيني مسائلي و است ايران خاك از -انگليسيها توسط - نقطه اين ايران فوتبال سرمنشاء
جداناپذير بخشي شد فوتبال.كرد عجين فوتبال با گذشته از بيش روز هر را آبادان در زندگي
.آبادان مردم روزمره زندگي از
... در انشعاب
ديگري نكته به و داشتند علاقه نفت برزيلي فوتبال به فقط طرفداران سال 1377 تا
باشگاه بخشهاي ديگر در بالطبع و - مديريت سطح در تغييرات با سال اين در.نميانديشيدند
- سابق عامل مدير - ميرزايي.آمد وجود به نفت صنعت براي جديدي حاشيهاي مسائل - تيم و
امروز تا سال آن از.شد آغاز نقطه همين از اختلافات و سپرد مديريتي شوراي به را خود جاي
از محدودي تعداد جذب و آبادان وحدت نام به تيمي تشكيل به منجر قبلي گروه تلاشهاي
را نفت صنعت تيم طرفداران اكثريت طيف نتوانست چند هر انشعاب اين.شد نفت تماشاگران
شهر سطح در مختلف شايعات پخش درگيريها ، موجب مديريتي كادر با اختلاف ولي كند خود متوجه
سابق استاندار حمايت با و گرفت قرار نفت صنعت مقابل در وحدت.شد قبيل اين از مسائلي و
گروه زير و استاني مختلف مسابقات در و كرد فراهم مناسبي چمن زمين - مقتدايي - خوزستان
چند هر ميدهند ، قرار ستايش مورد را وحدت حالا نفت شده جدا طرفداران.يافت حضور كشور
را نامناسبي وضعيت اوقات گاهي تيم دو طرفداران و مسئولان درگيري.نيست زياد تعدادشان
.ميزند رقم طرف دو هر براي
_ مقتدايي آقاي حمايت تحت.ميكنند كاري سياسي يعني است سياسي اهدافشان اينها"
ايشان به همينهابودند - هستم قائل ايشان به زيادي احترام من كه خوزستان استاندار
تاثيرگذار كه يافتهاند حضور جاهايي در.دارند ارتباط آبادان صداوسيماي بازدند ضربه
شخصيشان اهداف براي كه هستند غيرورزشي قدر آن اينها.دارم مدرك حرفهايم براي من.است
بشاگردي جمشيد وقتي ".همينطور هم اينجا فوتبال بهميزنند ضربه هم نفت صنعت به حتي
بوده نفت كنار در مديريتي و سرپرستي پستهاي در سال 1378 از كه نفت باشگاه عامل مدير
تيم كنار از را نامناسب افراد يكسري ما" ;است شديد درگيري كنيم باور بايد ميگويد ، چنين
برايمان نامه يك وقتي كه رسيديم بهجايي.ميشود دشمني چنين ما با مقابل در و راندهايم
خوردن آب عين.هستند مخرب اينها ميشد ، پخش اميري چهارراه در ما به رسيدن از قبل ميآمد
سرآغاز خودشان آوردهايم ، غيربومي بازيكن ميگويند امروز كه همينهايي.ميزنند تهمت
".بودند آبادان به غيربومي بازيكنان ورود
اروسيه در يزله
پرچم با تن ، بر برزيل ملي تيم زرد پيراهن با تماشاچي چند.ماه آذر جمعه 29 روز صبح
انتظامي نيروي.ميروند ورزشگاه سمت به اروسيه خيابان از ريبن عينك و دوش بر برزيل
مرتضي سرهنگ بازي از قبل روز دو.دارد كنترل تحت را ورزشگاه به منتهي خيابانهاي تمام
".ميكنيم درك را بازي اين حساسيت ما":بود گفته آبادان انتظامي فرمانده ديبايي
جو كردن متشنج تابا شود واگذار آهن ذوب به بازي نتيجه تا هستند منتظر عدهاي ميدانم
آرام آرام و است ساعت 11.بپردازند تيم فني و مديريت كادر با مخالفت به ورزشگاه
ماهي تماشاگران.ميرسد جمعه ظهر.ميشود ديده شهر خيابانهاي اغلب در زرد پرچمهاي
كوچك در از شدن رد.ميشوند ورزشگاه راهي و ميخورند را - سوبور خودشان زبان به - صبور
حراست و انتظامي نيروي از است پر ورزشگاه پشت حياط.نيست سادهاي كار خبرنگاران مخصوص
"برزيلته - اوبودان".ميرسيم ورزشگاه محوطه به و ميگذريم آنها ميان از.پالايشگاه
تا شدهاند تخريب قديمي سكوهاي.ميكند گيج را آدم آبادانيها معروف شعار و كفزدن صداي
و دهداري پرويز حضور حتي ساله سكوهاي 70 اين روزگاري.شوند ساخته جديد سكوهاي جايشان
خداحافظي ورزشگاه با چوبي نيمكتهاي.كردهاند تجربه نيز را...و بشاگردي و برزگر
سكوهاي و نيمكت براي.نشستهاند جديد سكوهاي روي تماشاچي هزار روبهرو 10 درست.ميكنند
ورزشگاه اين در يكديگر رودرروي جم و كارگر كه روزها چه.است حسرتآوري روزهاي قديمي
دست كف و تمبك صداي از ميشود پر ورزشگاه مانده بازي آغاز تا لحظه چند.ميگرفتند قرار
از يكي كنارمميدهند ترجيح چيزي هر به را لحظات اين در رفتن يزله كه تماشاگراني و
يا شود برطرف شهر آب شوري داريد دوست گفتم نفرشان چند به قبل سال " ;نشسته نفت مسئولان
آب بعد برتر ليگ بياييد اول.نفت فقط":ميگفتند همهشان "بيايد؟ برتر ليگ به نفت صنعت
محلي رقصهاي و ".يوسه هلل هل ، هل يوسه هلل"درميآيد صدا به بازي آغاز سوت ".شور
لباس با كه نفري يازده و است زمين وسط كه توپي آن جز را چيزي لحظه اين در كه جواناني
اينجا به استقلال و پرسپوليس وقتي ميفهمم تازه.نميبينند ميدوند ، دنبالش به زرد
نداره حق كي هيچ استقلال ، يا پرسپوليس با بازي روزهاي" ;دارند دلهره پيش از چرا ميآيند
".برزيل فقطباشه آبي يا قرمز
;ميكنند پيدا تلاقي هم با شده وصل برق تير به زمين گوشه كه پلاكاردي و تماشاگران شعار
كوتاهقامتترين از يكي - صفري محسن كه دقيقه 75 "طلايي زرد فقط آبي ، نه قرمز ، نه"
دنياي ميزند ، گل سر ضربه با آهن ذوب و ايران مدافعان بلندترين روي از - زمين بازيكنان
منصور".نيستند كندن دل به حاضر تماشاگراناست بازي آخر...و است زرد زرد ورزشگاه
سكوهاي از بخشي برزيل بزرگ پرچم.باشد آبادانيها مخصوص لاف ميتواند فقط ،"اسكولاري
گل ، فقط كا ، مرد كردن بازي قشنگ !ها" ;است رفتن نوبت حالا.است كرده اشغال را ورزشگاه
جدا هم از شده تمام بازي اينكه وجود با.است كرده متحد را آنها چيزي يك "برزيلي گل
.برقصند بايد فقط ساعت چند تا حالا.ميروند اروسيه و احمدآباد سمت به همگينميشوند
آباداني جوانان دستان كنار هم تمبك.دارد تماشا زده فقر شهر اين غروب در آنها رفتن يزله
.ميدهد آنها به جنوبي مخصوص ريتم
كودكانپاپتي دوباره و
سمت از بايد.ميگذرم اروند كنار از.است گذشته شرايط آن از روز يك تقريبا حالا و
بر غروب.زده زنگ تاسيساتي و پشت به برگشته لحني با اروند رود.كنم ترك را شهر ديگر ،
كار شهر اين كردن ترك.گرفته خود به نارنجي و زرد ميان رنگي رود.نشسته اروند روي
با كه ميبينم را پاپتي كودكان دوباره و ميشوم رد شهر خيابانهاي از.نيست سادهاي
.ميكشند هم رخ به را خود برزيلي قدرت پلاستيكي توپ يك و آجر تكه چهار
اروپا ليگهاي بررسي
پارما
21_ايتاليا ليگ
آران
مشخصات
Parma A.C.S.P.A:رسمي نام
(سياه صليب) اسكوداتي بيانكو (آبيها و زرد) جيالوبلو:مستعار اسامي
وردي باشگاه:قبلي نام
تاسيس1913
Italia,صViale Parti giani d:آدرس
Parma143100
www.acparma.it:اينترنتي آدرس
تلفن50511105210039
فكس505010005210039
تانزي استفانو:باشگاه رئيس
(اول فصل) پراندلي كلوديو:سرمربي
(نفر هزار 20) اينوتارديني:استاديوم
كولچيو پارما:تمرين زمين
زرد جوراب زرد ، و آبي افقي راهراه پيراهن:اصلي لباس
زرد نوارهاي با آبي جوراب و شلوارك زرد ، سرشانههاي با آبي پيراهن:دوم لباس
"Joy" تجاري آرم با "Parmalat" لبنياتي محصولات كمپاني:مالي حامي
Champion:لباس طراح
رجينا:اصلي دشمن
(گل 80) هرنانكرسپو:دوران تمام گلزن بهترين
(بازي 308) كوچوني ايوو:حضور بيشترين
(ملي بازي 61) كاناوارو فابيو:مليپوش باسابقهترين
پوند ميليون 20_ (2001_ رم) ناكاتا توشي هيده:خريد ركورد
پوند ميليون 35_ (2000_ لاتسيو) كرسپو هرنان:فروش ركورد
(مهاجم) آدريانو:طلايي مهره
رسمي28487 هوادار
:اروپايي افتخارات
(9392) اروپا جام برندگان جام يك _
(9594) و (9998) يوفا جام 2_
(9493) اروپا سوپرجام يك _
:داخلي افتخارات
(97) آ سري قهرماني نايب _
(و 99 92) حذفي جام 2_
(99) سوپرجام يك _
تاريخچه
هميشه _ لاتسيو استان جوار در و ايتاليا مركز در واقع _ پارما شهر منحصربهفرد ويژگي
تيم نخستين كه نبود بيدليل.است بوده موسيقي و اپرا به آن مردم بيحدوحصر علاقه
شهر بزرگ آهنگساز "وردي جوزپه" ياد و نام با شد گذاشته پايه در 1913 كه پارما فوتبال
.شد عجين
او توسط نوزدهم قرن در كه "بوستو از قويي" قطعه و ميورزيدند عشق وردي به پارما مردم
جولاي در 27 اينكه از پس.بودند برگزيده پارما فرهنگي نماد بهعنوان را بود شده ساخته
و سال همان سپتامبر در 26 تا گرفتند تصميم مردم گشت تاسيس "لنتو پارما" باشگاه 1913
محبوبشان باشگاه بر را او نام "وردي جوزپه" تولد سالگرد صدمين مراسم با همزمان
رجينا همسايه تيم و پارما تيم ميان نمادين مسابقهاي روز اين در ترتيب بدين.بگذارند
از وردي نام دوباره سال همان زمستان در البته.انجاميد رجينا پيروزي به كه شد برگزار
.شد نهاده آن جاي به بود ، شهر كليت معرف كه "پارما" عنوان همان و شد برداشته باشگاه سردر
يك از كه چرا گذاشت تاثير شهر فوتبال تاريخ بر جهت بسياري از رجينا مقابل مزبور بازي
داراي را آبي و زرد لباس ديگر سوي از و ساخت تبديل پارما هميشگي رقيب به را رجينا سو
پارما پيراهن طرح و رنگ سر بر باشگاه حيات روزهاي نخستين در.ساخت بيبديل هويتي
.داشت وجود اختلافاتي
آنان موردنظر طرح و باشد شهر پرچم از تلفيقي بايد تيم لباس كه داشتند عقيده عدهاي
صليب بودند هم وردي سرسخت طرفداران از كه ديگر عدهايبود زرد و آبي خانه چهار پيراهن
سياه صليب يك با سفيد پيراهن آنان طرح و ميدانستند مناسبتر را بود شهر سمبل كه سياهي
لقب آنجا از و كرد بازي آبي و زرد لباس با رجينا مقابل بازي نخستين در پارما.بود بزرگ
در دوم دسته وردي ، به باشگاه نام يافتن تغيير از پس اما.شد نهاده آنان بر جيالوبلو
بدين كه ميكرد استفاده صليبدار لباس از پارما مدتها تا و شدند پيروز خود نظر تحميل
و آبي و زرد پرچم يعني نماد دو هر امروز.شد نهاده آنها بر "اسكوداتو بيانكو" لقب جهت
.شدهاند جلوهگر باشگاه آرم در سفيد پسزمينه در سياه صليب
محسوب ايتاليا سوم يا دوم دسته تيمهاي جزو حياتش سالهاي بيشتر در كه پارما باشگاه
در شكست با بلافاصله اما يافت راه آ سري به (261925) فصل در بار نخستين براي ميشده ،
تحولات دچار دوباره باشگاه سال 1931 در.كرد سقوط ب سري به لااسپتزا مقابل حذفي ديدار
كه آمد در "پارما.اس.آ" يعني امروزي يافته تعميم شكل به آن نام و شد واداري ساختاري
مدام كوچك باشگاه اين بعد دهه چند تا دوره آن ازميشد شامل را ورزشي رشتههاي تمامي
اين.كرد سقوط آماتور ليگ به سال 1967 در سرانجام و بود سرگردان س سري و ب سري بين
از گروهي شراكت و اتحاد با.بدهند تكاني خود به پارما مردم كه شد سبب تاسفبار حادثه
.سرگرفت از را خود كار جديد هياتي و نام با سال 1968 از باشگاه منطقه ، صنايع صاحبان
فصل ، چهار طي كه آنجا تا داشت خود سلف به نسبت چشمگيري پيشرفت "پارامنزه.اس.آ" باشگاه
سقوط آنها فصل پايان در.گذاشت پاي آ سري به دوباره سال 1972 در و كرد ترقي دسته چهار
مصادف فصل 7978.كرده پيدا را آ سري در حضور شخصيت پارما كه بود مشخص ديگر اما كردند
حذفي ديدار در تريسينيا دادن شكست با آنهاآ سري در جيالوبلو تاريخي حضور سومين با بود
ايتاليا فوتبال اول سطح در دندان و چنگ با را خود سال 1984 تا و يافتند دست مهم اين به
اين.بود مجدد هشياري مايه داشت بزرگي اهداف كه باشگاهي براي سقوط تلخ طعم.داشتند نگاه
نويو" بازگشت با.بازگرداند اوج به دوباره را پارما "سرسيني ارنستو" نام به شخصيتي بار
فصل 9089 از اسكوداتو بيانكو مردان رجينا ديرين رقيب خانه از تيم سابق مربي "اسكالا
سرمايهداران پشتيبانيهاي و سرمايهگذاريها و شدند تبديل ايتاليايي قدرت يك به عملا
.نشست بار به بالاخره شهر مردم و
ورزش حاشيه
دموكراسي دنبال به *
حواشي انتخاباتي ، حاشيههاي همه راس در.است بالا ما ورزش در انتخابات تب چنان هم
اين فوتبال اهالي از بسياري دغدغه پيداست كه طور ايناست فوتبال فدراسيون انتخابات
.باشد نزديك دموكراسي به بيشتر چه هر انتخابات كه است
به نسبت نوجوانان ملي تيم فوتبال مربي ياوري محمد شده ، انجام اظهارنظرهاي آخرين در
ياوري ديدگاه از.است كرده اعتراض انتخابات در حاضر بازيكنان و مربيان نمايندگان انتخاب
شد اعلام پيش چندي.است نادرست مجمع اين براي انتخاباتي مكانيسم بدون بازيكن دو انتخاب
رياست انتخابات براي بازيكنان نمايندگان عنوان به دينمحمدي سيروس و پيرواني افشين كه
افراد قاعدتا كه كرد اذعان بايد ياوري واكنش از صرفنظر.شدهاند انتخاب فدراسيون
ترتيب اين با.آورند دست به انتخابات در شركت براي را لازم مشروعيت طريقي به نماينده
انتخاباتي ميدان در صحيحتر صورت به را بازيكنان يا مربيان نظرات و عقايد ميتوان
.گذاشت ظهور منصه به فوتبال فدراسيون
ديگر روز چهار فقط كشتي ، *
.ميشود احساس كاملا انتخابات صحنه در رقابتي فضاي هم كشتي در فوتبال از غير به اما
كشتي هيات رياست تصديگري انتخابات كشتي ، فدراسيون رياست انتخابات مسئله از غير به
كشتي استعداد پر مناطق از يكي جزو همواره خراسان استان.است روز موضوعات از نيز خراسان
در كه است جالب.است پردردسري و پرمشغله كار خراسان در كشتي هيات رياست قاعدتا و بوده
كشتي توكليان امير از.دارد وجود متفاوتي سني ردههاي انتخابات اين ثبتنامكنندگان بين
رقابت اين در خراسان كشتي هيات اسبق رئيس عظيمي محمود تا سيدني المپيك در ملي تيم گير
پرانرژي جوانان از خراسان كشتي هيات رئيس آينده دوره در كه ديد بايد.كرد خواهند شركت
قديمي؟ ديده باران گرگهاي از يا بود خواهد
وقت پايان نيز ، كشتي فدراسيون رياست براي ثبتنام نهايي مهلت تعيين براي ديگر سوي از
كه ديد بايد فوتباليها ثبتنام مثل بنابراين.كردهاند مشخص را ماه دي پانزدهم اداري
ميشود اماميشود پيدا قديميها از نفر چند كله و سر ثبتنام پاياني روزهاي در
شركت به علاقهمندان هجوم نود ، دقيقه در ايرانيها ما كارهاي همه مثل كه كرد پيشبيني
!باشيد مطمئن.بگيرد صورت كشتي فدراسيون انتخابات در
بزرگ اهداف با خداحافظي تور *
شگفتانگيز قهرماني از بعد هفتهها و ساعتها روزها ، .رفت كلنجار خود با سمپراس پيت
سرانجام اما نه؟ يا دهد ادامه تنيس به سال 2003 در آيا كه انديشيد آمريكا ، اوپن در خود
روي فقط را خود نيروي فشار ، گونه هر از دور به و كند بازي ديگر سال يك كه گرفت تصميم
انتقادهاي تا بود مجبور ناكامي سال دو از پس سال اين در او.كند متمركز گرنداسلم چهار
همه آغاسي آندره شكست از بعد آمريكا در سال گرنداسلم آخرين در اما.كند تحمل را زيادي
.ندارم چيز هيچ اثبات به نيازي و ندارم كسي با حسابي هيچ من آينده سال در".كرد مبهوت را
يك دنيا ، سراسر در سمپراس بيشمار طرفداران ترتيب بدين ".ديگران به نه و خودم به نه
.باشند اسطوره اين جذاب و زيبا بازي شاهد ميتوانند ديگر سال
با احتمالا كه باشند آغاسي آندره مجدد اوجگيري شاهد بايد سمپراس هواداران ضمن در
سخت رقابت انتظار ميتوان ترتيب اين بهآيد مي ميدان سمپراسبه از شكست جبران انگيزه
.كرد پيشبيني نيز آينده سال در را دو اين
شد راحت عنتر و مهدويكيا خيال*
تلاش در سخت باشگاه اين مسئولين هامبورگ ، باشگاه به تاكاهارا نائوهيرو انتقال از پس
.گيرند خدمت به را فنرباغچه تيم قدس اشغالگر رژيم مليپوش هافبك "رويوو هائيم" تا بودند
براي رويوو.نشد موفق تيم اين در هيچگاه كه شود آلبرتز يورگ جانشين تا بود قرار رويوو
انتقال اين باشگاه دو سران اختلاف علت به اما بود ، رفته هامبورگ به پزشكي معاينات انجام
يك فيفا قوانين طبق نگرفته ، حقوق تركها از كه است ماه رويوو 5 كه آنجايي از.شد منحل
مذاق به كه گذاشتند شرطهايي فنرباغچه مسئولين اما ميشود محسوب آزاد بازيكن
عقبمانده حقوق از بايد رويوو كه بودند گفته آنها معلوم قرار از.نيامد خوش هامبورگيها
تيم دو در هيچگاه ندارد حق اينكه ضمن نمايد صرفنظر است ، يورو هزار بر 600 بالغ كه خود
موافقت شرايط اين با نيز هامبورگ باشگاه سران.كند بازي گالاتاساراي و بشيكتاش همشهري
.شد منتفي كلا انتقال اين و نكردند
را مسئله اين رويوو ، با هامبورگ مذاكرات بدو از كه روزنامههايي آن تمام حساب اين با
تبديل تيم اين لبناني مليپوشان عنتر رضا و مهدويكيا مهدي براي بزرگي فاجعه و مشكل به
ميتوانند را دوم فصل نيم در مهدويكيا بازيهاي آسوده خيالي با و شد راحت بودند كرده
.كنند دنبال
|