كاليفرنيا كيشوتدر دن
سياست تعقيب تحت سينما
هنر حاشيه
كاليفرنيا كيشوتدر دن
اشپيگل روايت به شانپن
سودآورترين و تسليبخشترين كهانتقام هستند معلومموافق قرار رسانههااز و حكومت
است سپتامبر تراژدي 11 به نسبت عكسالعمل
هوئتلين توماس
عليزاده امير:ترجمه
نيز و "110901 فيلم از اپيزود يك با آمريكايي مشهور كارگردان و بازيگر "پن شان"
مقابل رسيد ، چاپ به پست واشنگتن روزنامه در و نوشت بوش جورج براي كه سرگشادهاي نامه
.است شده تنها شورشي يك به تبديل يكباره راه اين در اما ايستاده ، بوش آمريكاي
طول در كه شدهاند مقيم هيپيهايي همان فرانسيسكو سان در "گيت گلدن" پل شمالي منطقه در
كه ويلاييهايي.كردهاند عوض مجلل ويلاهاي با را خود خوابهاي كيسه گذشته سالهاي
آبي آسمان كه جايي.دارد نام "كانتي مارين" منطقه اين.دارند قيمت دلار ميليونها
.است ممنوع سيگار و ميگيرد شكل آن تپههاي پشت كاليفرنيا
***
عقب قسطهاي كه نيست اين در آمريكا در نقاط ساير مردم مثل مارين مردم استرس و اضطراب
كاهش علت به كه دهند توضيح خود بچههاي به اينكه يا و كنند پرداخت را جديد خانه مانده
ديگري مشكلات كانتي مارين مردم از بسياري.بروند دانشگاه به نميتوانند سهامشان قيمت
نشان و كنند حفظ را خود آرامش سواري دوچرخه حين در تا كنند سعي بايد آنها مثلا.دارند
.كردهاند پيدا را خود آرامش كه دهند
توجه جلب منفي صورتي به كه دارند وجود برين بهشت اين در هم افرادي متاسفانه اما
يك با.شد دستگير شريف مزار در سرد آب از پر تونل يك در گذشته سال آنها از يكيميكنند
از بهتر مردن اسامهبنلادن راه در غار اين تاريكي در اينكه به قلبي اعتقاد و دستار
شده ثروتمند وكيل ، يك عنوان به پدرش كه جايي.است كانتي مارين ثروت و روشنايي به بازگشت
.است
در 14.شد مشهور "آمريكايي طالبان" عنوان به بعدها كه است "واكرليند جان" پسر اين نام
تبديل سالگي در 20 و گذاشت ريش سالگي در 16 اما ميداد ، گوش "هاپ هيپ" موسيقي به سالگي
تندروهايي كه است زنده خاطر اين به فقط نيز سالگي در 21.شد خدا راه در جنگجوي يك به
دولت.بزنند رقم او براي را مرگ مجازات نتوانستند آمريكا قضايي وزير "اشكرافت جان" مثل
:ميشناخت مكان يك و عدد يك ترحم اين اما.بود دلرحم خود هموطن طالبان مورد در آمريكا
.زندان سال 20
دو به و است پنهان چوبي دروازه يك پشت او خانه.است شانپن مارين ، در ديگر خلق كج يك
"جك هاپر" و "ديلن" بچههايش و "پن رايت رابين" همسرش با او راست سمت:شده تقسيم قسمت
مقيم رنگ قرمز سالن يك در خياطي ميز دو و بيليارد ميز يك ميان نيز چپ سمت ميكند ، زندگي
چيزها اين اما.ميگيرد جشن تابستاني روز يك در خورشيد بيرون و بعدازظهر يك ساعت.است
زور به را چشمهايش ميكند ، درد سرش خوابيده ، وقت دير قبل شب پن.ندارد اهميتي پن براي
و ميدهد قرار كيسه توي دوباره را است ماهي تن ساندويچ يك كه صبحانهاش داشته نگه باز
تقريبا كه حالا اما بود كرده ترك را سيگار سالگياش چهل تولد در.ميكند روشن سيگاري
خلاف به او:دارد هم دليل كار اين براي البته.است كرده شروع دوباره دارد ، سال 42
و ميكنند سرگرم را آمريكا ارتش و ميروند افغانستان به كه ويليامز رابين مثل همكارانش
سقف فاقد آنجا در خانهها از بسياري كه ميكنند تعريف تلويزيون در بازگشت هنگام به
كردن آويزان معناي به وطن به واقعي عشق او نظر از.دارد وطنگرايي از ديگري تصور هستند ،
وطن به واقعي عشق.نيست عراق يا افغانستان كردن بمباران يا و خانه بالكن در آمريكا پرچم
از بوش حكومت".است پول كسب دنبال به حكومت اين كه چرا.بوش حكومت كردن سرنگون يعني
آنها به را فرصت اين سپتامبر تراژدي 11 و ميكند دفاع سفيدپوست تاجر هزار منافع 3
".دهند گسترش را خود امپراتوري تا ميدهد
او "تايمز نيويورك" كه گونه آن ،"خود نسل هنرپيشه بهترين" سپتامبر ، يازدهم از پيش تا
با زندگي كتككاري ، بينظير ، كارگردانيهاي شاعرانه ، بازيهاي با ميكند ، توصيف را
.ميكرد جلبنظر اسكار جايزه اهداي سالانه مراسم در غيبت و بود او همسر زماني كه "مدانا"
وجود بابشكند را آنها پن تا بودند شده وضع انگار هاليوود قوانين - مخصوصا - و قواعد
خواهد كنار را بازيگري كه ميكرد اعلام بارها ميآمد ، عمل به او از كه تعاريفي تمامي
پول به احتياج كارگرداني براي اينكه يا ميشد مفلس اينكه خاطر به دوباره اما گذاشت ،
نامزدي سه حتي كه رفت جايي تا خود صنف به نسبت او بيزاري.ميشد رويت فيلمها در داشت ،
"هستم سم من" و "بيشرف و شيرين" ،"مرده مرد رفتن راه" فيلمهاي در اسكار گرفتن براي او
صنعت طلايي شبهاي مورد در پنيابد حضور هاليوود شب بزرگترين در او تا نشد باعث نيز
جالب من براي كلا كه فيلمها اكثر.نيستند بيش شرمآور تحقيري و خفت":ميگويد فيلم
كه ميخورد جواني هنرپيشههاي درد به فقط ملالآور شبهاي اين من نظر به.نيستند
سياهي كه كرد خواهم احساس كنم شركت آنها در من اگر.آيد كارشان به آينده در اميدوارند
سياسي مراسم گونه هر سپتامبر از 11 پيش تا ".تلويزيوني افتضاح سريال يك در هستم لشكري
مانند سياسي ، فعاليت از پن كه چرا ميآورد ، وجود به او در را احساساتي چنين حتما نيز
هميشه را حرفهايش كه آدمهايي از اينكه خاطر به احتمالا.ميكرد فرار كشنده بيماري يك
فراواني مشترك نقاط سياستمداران از بسياري باشد چه هر بالاخره.است بيزار ميكنند تكرار
همان عمرشان پايان تا آن از بعد و هستند نقش يك دنبال به هم آنها.دارند بازيگران با
از 11 پس برتري احساس اين اما.ميكنند تكرار هميشگي صورت همان با را هميشگي صحبتهاي
.باشد داشته مشاركت سياست در كه گرفت تصميم پن ترتيب بدين و ندارد وجود ديگر سپتامبر
كه سينمايي پروژه يك براي كوتاه فيلم يك ساختن خاطر به را خود كارگرداني كار ، يك او
و دقيقه دنيا 11 سراسر از كارگردان يازده پروژه اين در.كرد متوقف داشت ، نام ""110901
را سپتامبر حادثه 11 درباره خود تفكر آن در تا داشتند اختيار در را فريم يك و ثانيه 9
را پيري مرد او.بود راديكالترين پن فيلم كارگردان ، يازده اين ميان در.دهند نمايش
فكر هنوز مرد اين.ميكند زندگي تاريك روياهايي با و تاريك خانهاي در كه ميدهد نشان
را او فرزندان و ميزند حرف او با و است زنده درگذشته ، پيش سالها كه همسرش ميكند
لحظهاي در گرفتهاند قرار پژمرده گل چند خانه از گوشهاي در كه حالي در.ميكند تربيت
نيز گلها و ميرود بين از او گذشته جنون ميشود ، يكسان خاك با جهاني تجارت برج كه
تغيير به اميد از استعاره پن فيلم در سپتامبر فاجعه 11 واقع در.ميشوند شكوفا مجددا
.است آمريكا در
نداشته تاريخي حادثه اين از را تعبيري چنين جرات حال به تا آمريكا در كارگرداني هيچ
انتقام ، كه هستند موافق معلوم قرار از رسانهها و حكومت":ميگويد پن.است
".است تراژدي اين به نسبت عكسالعمل سودآورترين حال عين در و تسليبخشترين
پن نظريه اينكار با كه انگار دهد ، نشان آمريكا در را "110901 كه نشد حاضر كس هيچ
و بازگشت آوردن در نان براي هنرپيشه عنوان به مجددا آن از پس هم پن.ميشد تاييد بايد
كمدي فيلم يك ،"ايستوود كلينت" از فيلم يك.كرد آغاز تهيهكننده عنوان به را فيلم چهار
داخل به هواپيما با هواپيماربا يك نقش در آن در كه جنايي فيلم يك و "آلن وودي" كنار در
يك كه بود بازگشته خود عادي زندگي به دوباره او !ميكند پرواز نيكسون ريچارد كار دفتر
فرا را او خشم و عجز احساس ناگهان برميگشت ، خانه به "ديلن" خود دختر با كه حالي در روز
هزار پرداخت 65 از پس و نوشت "بوش جورج" براي سرگشاده نامهاي و نشست آن از پس.گرفت
.رساند چاپ به را نامه اين واشنگتنپست ، روزنامه به دلار
سرزنش محترمانهاي طرز به را رئيسجمهور ،"آقا خير ، به صبح" يك از پس پن نامه اين در
براساس آمريكا كه اساسي و بنياد به و است وطندوستي هرگونه از دور به او اعمال كه كرده
لبخندهاي مدني ، آزاديهاي كاهش ترس ، گسترش به نسبت پن.ميزند لطمه گرفته ، شكل آن
عصر به نسبت و ميبندد نقش چهرهاش در ميكند نوين جنگ نوعي از صحبت هرگاه كه بوش مرموز
رسانههاي در.ميدهد هشدار دارد ، آن شرح در سعي خود توان تمام با بوش كه جنايت و وحشت
اين ستارگان زندگي در تفحص و تحقيق در متخصص معمولا كه دارند وجود بخشهايي آمريكايي
دفتر تلفن بعدي روزهاي در و كردند سكوت آنها تمامي پن عمل اين از بعد اما هستند ، كشور
.نخورد زنگ هم بار يك حتي او
پن.ميرود پايين آرامآرام نيز پاييزي خورشيد و ميخوانند آواز باغ در پرندهها
بيشتر.نكرده اميد قطع اما است خسته او.ميكند تمام كولا و سيگار يك با را صبحانهاش
برجسته شخصيتهاي از خيلي".كند غافلگير را او نميتواند چيز هيچ ديگر كه است كسي شبيه
يك كه دارند بيم اين از آنها كه كردم فكر من و نزدهاند حرفي حال به تا سينما و جامعه
پاسخگو كسي چه شود آمريكا وارد كثيف بمب يك با فردي روز يك اگر.دهند انجام اشتباه
بود؟ خواهد
هيچ به اين و داد خواهد رخ ديگر سال نيفتد ، 10 اتفاق فردا فاجعه اين اگر كه مطمئنم من
".نيست بهتر وجه
گذشت 20 از پس و گذرانده هاليوود در را عمري اما نيست ، دسيسهچي يا توطئهگر يك پن شان
سيستم يك كه بپذيرد نميتواند اوكند استفاده بايد چگونه خود دوربين از كه آموخته سال
كه ميكند رهبري چنان آن را رسانهها درآورده خود سلطه تحت را آمريكا كه محافظهكار
يك وجه هيچ به كه دارد وجود رئيسجمهوري سيستم اين در.هستند سمفونيك اركستر آنها انگار
خود سليم عقل و شوخطبعي با همچنين و خاص دلربايي و فريبندگي با اما نيست ، انديشمند
ما مرزهاي بيرون دنياي به وقت هيچ بوش":ميگويد او مورد در پن.ميكند اداره را دنيا
جهان به كردن نگاه معادل وين جان فيلمهاي تماشاي كه ميكند فكر او.است نداده اهميتي
هم نگاهي كه نداده زحمت خود به گاه هيچ و شده بزرگ نعمت و ناز در كه است مردي بوش.است
".بيندازد تگزاس در دامداريشان مزرعه نردههاي طرف آن به
ترك را مزرعه آن وقت هيچ رئيسجمهورشان اينكه.دارند دوست را همين دقيقا آمريكاييها
در ;اخلاقي جنجال گونه هر از دور به و ندارد خاورميانه براي صلحي برنامه هيچ.است نكرده
.ميكند زندگي مزرعهاش
مشكل آن كردن سركوب او ، نظر از راهحل سادهترين باشد ، داشته وجود مشكلي كه هم گاه هر
حالا ميكرد ، استفاده نيز خود مشتهاي از ميشد وخيم اوضاع هرگاه گذشته در كه پن.است
ساير سفيد كلاه با را بيقانوني مشكي كلاه كه ميرسد نظر به دوست انسان كابوي يك مثل
.است كرده تعويض شهروندان
بهتر كاسبي براي چيزي چه كه هستند اساس اين بر بوش حكومت سياستهاي كه است معتقد پن
طبقه به متعلق كه ،"آمريكا جاني".است جذابتر تلويزيون در چيزي چه اينكه يا و است
دوم شغل كه است وقتي چند و داشته ثابت درآمدي كه است سال است ، 30 آمريكا جامعه متوسط
ميرود ، خانه به وقتي او.بپردازد را خود عقبمانده قسطهاي بتواند تا برگزيده هم را خود
خانوادهاش و او جان قصد غريبه عدهاي كه ميشود مطلع تلويزيون از و جا همه از بيخبر
اتفاقي چه كه است مشخص ميبيند ، را "عراق با جنگ" آرم CNN شبكه در سپس و كردهاند را
يك و ميدهد نمايش را پرتحرك فيلم يك از قسمتي انگار CNN كانال همين.افتاد خواهد
با جنگ":ميكند تكرار را فيلم نام مرتب كلفت صدايي با فيلم ، اين تبليغ براي گوينده
!شود شروع فيلم است ممكن لحظه هر كه بخر داده بو ذرت برو "عراق
كاغذ يك ميكند ، روشن را خود سيگار هشتمين كه حالي در و است بيدار پن كه است ساعت دو
را او نامه اين در ژورنال والاستريت خبرنگاران از يكي.ميآيد بيرون او فاكس دستگاه از
عين در اما ميشود ، عصباني عنوان اين خواندن از پن.است كرده خطاب هاليوودي چپگراي يك
حمله هنوز كه شده موقعي آن شبيه احتمالاميكند ستبر غرور از نيز را سينهاش حال
.بود نكرده
واقع در اما ندادند ، گزارش من نامه مورد در آمريكا رسانههاي كه است درست":ميگويد پن
در نفر هزار پوشيد1500 چشم آن از نميتوان ديگر كه شده آغاز اعتراضآميز حركت يك
شصت دهه از تعداد اين.سانفرانسيسكو در نيز عدهاي و بوستون در نفر هزار واشنگتن ، 20
".است بوده بيسابقه ماندند ، ويتنام در سال پنجمين براي آمريكايي نيروهاي كه تاكنون
بخواهد حالا كه ببندد زنجير به را خود اعتصاب ، براي جواني در پن كه نبوده طور اين اما
اكثر در پن شان.برعكس بلكه.است خوبي انسان چه كه كند ثابت دنيا به همچنين و وجدانش به
.ميپذيرفت كه بود نقشهايي خاطر به بيشتر اين و ميشد ظاهر بد آدم يك عنوان به اوقات
.نبود او شرارت دليل تنها اين البته
شده ، مرگ به محكوم كه فردي يا و آدمكش يا قاچاقچي يك نقش در كه كسي است ، درست
در پن كردار و اعمال اما كند ، پا و دست خود براي هنكس تام مثل پاكي وجهه نميتواند
در حضور براي سايرين مانند كه نبود مجبور او.است نبوده اين از بهتر نيز واقعي زندگي
پدرش و است بازيگر "آيلين" او مادر.آمد دنيا به هاليوود در او كند ، خودكشي هاليوود
به همكارانش اسامي ذكر از پنجاه دهه اوايل در كه روزي تا داشت ، را شغل همين نيز "لئو"
صحبت افتخار با خود پدر از هم هنوز پن شان.كرد خودداري غيرآمريكايي ضدتوطئههاي كميته
".شد شليك او به خود وطن راه در آلمان آسمانهاي در و بود هوايي نيروي در او":ميكند
كار ادامه از را او بازگشت ، وطنش به كه زماني اما":ميكند اضافه خاصي اندوه با سپس
".بازداشتند
عمومياي ساحل از او.ميكرد موجسواري و ميرفت دريا به خود رفقاي با جواني در شانپن
ساير از كه غريبهاي هرگونه برابر در بودند ، درآورده خود اشغال به دوستانش با كه
بود نبرد عاشق پن.هستند دشمن ارتش سربازان آنها كه انگار.ميكرد دفاع ميآمد ، محلهها
آن هاليوود اينكه ضمن بود ، آسانتر او براي بازيگري اما.شود وكيل ميخواست دلاش و
دنياي به را انسان سينما كه بود قرار.نبود پيچيده امروز مثل مادرش و پدر خانه در زمان
ميشوند منتقل طوري اما پيچيدهاند اول نگاه در كه تصاويري و لغات با ببرد ، ناشناختهها
Fast Times at Ridgemant" فيلم با كه بود ساله پن 20افتادهاند آسمان از انگار كه
و شد او متوجه فيلم استوديوي يك در جواني خانم كه شد مشهور روزي اما شد ، شناخته "High
كسي خانم اين.ميگرفت ميخواست ، را چه هر كه بود معروف اين به كه خانمي.زد حرف وي با
.مدانا جز نبود
از چون ميكند ، حركت ايتاليايي رستوران يك سمت به و نشسته خود و.ام.ب در حالا پن
درباره راحتي به نميتواند هم هنوز او.نبرده لذت اصلا داشته كه تنماهياي ساندويچ
ضمن گرفتم ، اشتباه ازدواج با را ساده قرار يك من".كند صحبت مدانا با مشتركش زندگي
"!بود گرم زيادي سرم زمان آن در اينكه
هليكوپترهايي سمت به و برداشت تفنگ يك ازدواجشان سالگرد روز در كه زماني احتمالا پس
با روز آن مورد در پن.بود گرم سرش هم كرد شليك بودند عكاسي مشغول خانهاش بالاي كه
"!ميكرد اصابت آنها به تيرم نبود ، سرگرم اگر چون احتمالا ، ":ميگويد خنده
روز حتي 34.بود كرده عادت مشروب نوشيدن و سيگار كشيدن مثل عكاسها با كتككاري به او
بعد "پاپ ملكه" از پن تا شد باعث دردسرها اين همه.نداشت باز كار اين از را او هم زندان
نبود ، جالب او براي وقت هيچ ستارگان برق و پرزرق دنياي.بگيرد طلاق نيم و سال سه گذشت از
.بود شده لبريز سال چند از پس صبرش اما
به را بيننده ميكرد ، تامين خودش را هزينههايش كارگردان عنوان به كه فيلمهايي در سپس
" TheCrossing Guard"يا و "Indian Runner" قبيل از فيلمهايي در او.واميداشت فكر
اهل بازيگر يك با جريانات اين در.ميدهد نمايش را ساده آمريكايي يك زندگي تلخيهاي
و كرد ازدواج او با پن.داشت بلوند موهاي هم او.شد آشنا رايت رابين نام به تگزاس
.جك هاپر و فرانسيس ديلن:گرفتند را پدرشان الگوهاي نام پن فرزند دو.شدند نيز بچهدار
دنياي كه گرفت تصميم شد ، حمله اتومبيل در خانوادهاش و او به لسآنجلس در كه زماني
امن منطقهاي و آرام و زيبا كه جايي.كند ترك "كانتي مارين" مقصد به را هاليوود بيمار
آخرين بدانم نميخواهم اصلا":ميكند اضافه اندوه و تاسف با اما.اوست فرزندان براي
به مربوط ديدهاند ، را تيره پوست با شهروند يك منطقه اين سفيدپوست همسايههاي كه باري
نقاط تمامي در تقريبا هم كشيدن سيگار ضمنا "!محله باغبان جز به البته است؟ زماني چه
كه كرد توصيه "نيكلسون جك" خود دوست به پن كه بود خاطر همين بهاست ممنوع كانتي مارين
.كند اسبابكشي بيابان وسط در بنزين پمپ يك به مستقيما ميتواند كانتي مارين جاي به
روشن را ديگري سيگار كه حالي در پن و است انداخته آسفالت روي را كمي نور آفتاب ، حالا
متاسفانه و بود خواهد قرن اين آينده براي سرنوشتسازي سال آينده ، سال":ميگويد ميكند ،
".بدهند پس را ديگران تاوان مجبورند من فرزندان
در كه است معتقد و ميكند نگاه هاليوود به نسبت خاصي بدبيني با پن.است عجيب واقعا
بيشتر حقيقت از روز به روز هاليوود.بود نخواهد مجلل زندگي اين تامين به قادر آينده
به آغشته و كثيف واقعيت آمريكايي محافظهكاران چون.آمريكا سياست مانند ميگيرد ، فاصله
به نااميدي با كه هستند خيليها.كردهاند تبديل سينما نوعي به را دنيا اين در خون
كه كارهايي تمامي با قضيه بار اين اما باشد ، طور اين شايد.ميكنند نگاه پن شان ماموريت
كه روزي آن چونميكند فرق دهند ، جلوه بزرگتر را خود تا ميدادند انجام ستارگان
كه تفكراتي شوند ، متوقف كردهاند سد را حقيقت راه كه آمريكا رسانههاي دروغين تصاوير
.كرد خواهند ظهور مجددا هستند ، بوش لشكر فراسوي
سياست تعقيب تحت سينما
قاسمي سهيلا:ترجمه
افسانهها براساس گاه فيلمها.دانست منطبق سياست و تاريخ با را سينما نتوان شايد هميشه
و حقيقت به وفاداري نمايان بسيار نمونه.ميشوند ساخته مستدل مدارك طبق گاه و تخيلات و
اتريشي "بكرمن روت" و فرانسوي "كومولي لويي _ ژان" آثار در را مستدل مدارك از استفاده
كمك با "كومولي لويي _ ژان" كه فيلمهايي سري جديد قسمت اكران از پيش.يافت ميتوان
مارسي شهر انتخاباتي مبارزات به آن در و (مارسي در فرانسه روياهاي) ساخته "سامسون ميشل"
اين.پرداخت او از تجليل به پومپيدو مركز پرداخته ، سال 1989 از پس آن اطراف نواحي و
و مدارك براساس را تاريخي حقايق فيلمش در كه كارگرداني عنوان به نيز "بكرمن" از مركز
در نازيها از مانده برجاي مخفي و پوشيده خاطرات مورد در و كشيده تصوير به معتبر اسناد
.كرد قدرداني كرده ، تعمق اتريش
امروزي جريان "كومولي" اثر در) دارند متفاوتي جهتگيريهاي كه درخشان اثر دو اين در
،(است پرداخته جريان يك تاريخي بازسازي به "بكرمن" كه حالي در شده ، كشيده تصوير به زندگي
.ميروند شمار به برجسته نكات از مستند و كلامي ويژگيهاي
تا سالهاي 1966 فاصله در و شد ، متولد الجزاير در سال 1941 در "كومولي لويي _ ژان"
تا سالهاي 1976 بين.داشت راديكالي بسيار گرايشهاي و بود "سينما كايهدو" سردبير 1971
و مستند سينماي به و داد عقيده تغيير آن از پس پرداخت ، داستاني سينماي به نيز 1983
.آن عامل و طرح مجري هم و است طراح و نظريهپرداز هم همزمان ، طور به او.آورد روي حقيقي
همين به را خود كار تمام شايستگي با او و ميشود يافت ندرت به سينما صنعت در چيزي چنين
.ميدهد ادامه شكل
علاقهمند انقلابي و آرماني جامعه نيز و خوردن غذا جاز ، به سينما بر علاوه "كومولي"
(است لوموند و ليبراسيون روزنامههاي خبرنگار كه) "سامسون ميشل" كنار در "كومولي".است
شهردار) دفر گاستون مرگ با واقع در.كرد شروع شهرداريها مسائل درباره را فيلمهايي سري
.شد آغاز بود ، اجتماعي بازسازي دنبال به كه شهري در او جانشيني سر بر نبرد ،(مارسي
آن از پس.دارد نام (1989) "پسر تا پدر از مارسي" قسمتي ، هفت مجموعه اين فيلم اولين
مناطق در آن خاص فكري جريان و ملي جبهه پرسروصداي پيشرفت به كه (1992) "پرووانس ييلاق"
اتخاذ سياستهاي بياعتباري (1993) "مارس در مارسي".رفت پرده روي داشت ، اختصاص مختلف
مسائل به (1995) "مارسي عليه مارسي" و كشيد تصوير به را قانوني انتخابات برگزاري در شده
.داشت اختصاص شمالي مناطق در چپگرايان تفرقه و تاپي برنار به مربوط مسائل شهرداريها ،
مطرح را محلي راست حزب با آن روابط ويژه به و ملي جبهه مشكل (1997) "ائتلافها مسئله"
در ترتيب به ،"مارسي در فرانسه روياهاي" و (2001) "مارسي اهل خانم دو" سرانجام و ميكرد
از كه سياسي جوان فعالان ظهور به شهرداريها ، به مربوط مسائل و ناحيهاي مسائل مورد
داده ، قرار سياسي آموزشهاي تحت را آنها كه سرنوشتي همچنين و هستند مغرب مهاجرين
.ميپردازند
موضوع رفت ، پرده روي امسال نوامبر ماه تا 24 روزهاي 20 كه "مارسي در فرانسه روياهاي"
مناسبش بسيار محتواي و زمان مدت همچنين و اعتبار مرهون آن موفقيت و دارد ظريفي بسيار
تحولات سال ، مدت 13 در فيلم هفت اين:است آمده فرانسه سينمايي سالنامههاي در.است
تحقيقاتي ، آزمايشگاه يك مثل و كردهاند بررسي را خاص شهر يك فرهنگي و اجتماعي سياسي ،
بازسازي و ملي جبهه اوجگيري تا گرفته سنتي سياست خدشه از دوران ، اين ملي دگرگونيهاي
.دادهاند نشان دقت به را است آن از متاثر كشور كل كه اقتصادي اجتماعي ،
هر.سينماست و سياست رابطه كردن آشكار فيلمها ، مجموعه اين ديگر فرد به منحصر ويژگي
حيطه وارد رويم ، فراتر قدم يك اگر.هستند اعتقادي و ارتباطي نمايشي ، اموري آنها دوي
به حقيقت از دور به و ابهام و ترديد در ترتيب اين به و شد خواهيم تخيل و افسانه فريبنده
در و است داده پاورقي رمان يك جذابيت آن به مجموعه ، اين مناسب زمان طول.برد خواهيم سر
حس تا گرفته شوخي و خيانت از) شده گرفته بازي به سياست توسط كه بشري احساسات نهايت
.هستند كلاسيك تراژدي يادآور فيلم ، شخصيتهاي برخي گفتار و (فداكاري يا و جاهطلبي
را حال و گذشته سستي ، پل همانند و است وين اهل مرد اين اثر بازگشت و آغاز نقطه تراژدي ،
.دارد قرار دوم جهاني جنگ در اتريش تاريخي پرتگاه وراي در و داده پيوند هم به
آمد ، در نمايش به فرانسه در سال 2000 در و شد فيلمبرداري سال 1995 در كه "جنگ شرق در"
كارگردان اين قاطع تصميم و تلاش ثمر خارقالعاده ، سند اين.است تراژدي اين آشكار نمونه
سال 1995 در.داد قرار وين شهر قديمي لبنيات فروشگاه محوطه در را دوربيناش وياست
اين در تا 1945 سال 1941 از "ماخت وهر جنايات نابودكننده ، جنگ" عنوان تحت نمايشگاهي
با تقريبا "بكرمن" انجاميد ، طول به نمايشگاه اين كه هفتهاي پنج طي و بود برپا مكان
فيلم ساعت حدود 46 و كرده مصاحبه جنايتها اين اصلي عاملين همچنين و بازديدكننده دويست
.كرد ضبط
وين ، به بازگشت) سالهاي 1930 در اتريش سوسياليست رهبر ،"وينتروب فرانتس" خاطرات بكرمن
سفر ،(كاغذي ، 1987 پل) رسيدهاند هلاكت به نازيها توسط كه خانوادهاش جستوجوي ،(1983
يهودينشين محله قديمي خيابان از عسكبرداري يا (شرقي ، 1999 گريز) سيسي امپراتريس شرق به
خاص ظرفيت در ،"بكرمن روت" نبوغ اصل دراست كشيده تصوير به نيز را (هومماد ، 2001) وين
به را واقعي لحظات دقت به كه كارگرداني.ميشود خلاصه موقعيت يك فرصتهاي كشف براي او
معرض به را تاريخ در انسانها تبعيد و تزلزل خيانت ، خوبي به ميآورد ، در فيلم صورت
.گذاشت خواهد نمايش
هنر حاشيه
ايتاليايي سس با سياست *
چند تا فقيد ، "وين جان" دوستان از يكي ضمن در و هاليوود سه درجه بازيگر "ريگان رونالد"
خيليها البته.شد سياست وارد هنر دنياي از كه بود آدمهايي معدود از يكي قبل سال
قابلي بازيگر اصلا و نيست حرفها اين مال ميدانسته هم "ريگان" خود كه گفتند او درباره
و اروپايي بازيگرهاي و كارگردانها سالها ، اين در و او از بعد اما.نميشود محسوب
در ديگري از بعد يكي و كردهاند شركت نشده اعلام قبل از مسابقه يك در انگار آمريكايي
.افتادهاند دولتهايشان روساي واقع در و سياستمداران جان به مصاحبههايشان
بيماري اين كه بود نوشته يادداشتي در قبل ماه چند البته بريتانيا اهل سينمايي منتقد يك
مدت اين در سياست بيمار تازهترين.مياندازد پا از را سينمايي دوستان همه كمكم واگير
چه هر تلويزيوني برنامه يك در كه ايتاليايي برده اسكار كارگردان و بازيگر "روبرتوبنيني"
بنيني حرفهاي عمده.كرده ايتاليا محافظهكار دولت و نخستوزير نثار درآمده ذهناش از
سه از "برلوسكوني" گفته كه بوده اين متلكاش تندترين و ميشده مربوط "سيلوبرلوسكوني" به
.ث.آ فوتبال باشگاه رياست كه اين دوم است ، نخستوزير كه اين اول است قدرتمند جنبه
در "بنيني" البتهاست "وست فينين" كمپاني مدير كه اين سوم و دارد عهده به را ميلان
همين هم چپگرا "مورتي ناني" چون نميكند تنهايي احساس اصلا "برلوسكوني" به انتقاد
ماه دو يكي ظرف مخالفان باقي كمك به است قرار و دارد وزير نخست آقاي به را انتقادها
!بيندازد راه به "برلوسكوني" عليه را گستردهاي تظاهرات آينده
وين در سوم مرد *
وسترن عامهپسند داستانهاي كه "مارتينز هالي" دوم ، جهاني جنگ از پس روزهاي در
ورود محض به.ميرود شده اشغال وين به "لايم هاري" دوستاناش از يكي دعوت به مينويسد ،
بعد كمي اما است ، شده كشته تصادف يك براثر "هاري" كه ميشود خبردار "مارتينز" وين به
.ندارد واقعيت هم سواري با تصادف و است تقلبي داروهاي "هاري" كار و كسب كه ميشود معلوم
ميشود دودل حسابي هالي ميافتد ، اتفاق "هاري" و "هالي" بين كه ديداري از بعد بالاخره
فيلم خلاصه خط چند همين..بدهد لو را هاري يا بماند پايبند هاري با رفاقتاش به كه
چه سال آن وين در دهد نشان تا است كافي "ريد كارول" فراموشنشدني اثر (1949) "سوم مرد"
حكمفرما وين در چگونه دست اين از چيزهايي و آشفتگي و وحشت حكومت و است بوده خبر
.بودهاند
از نيمي.شود پا بر غريبي و عجيب عكس نمايشگاه وين در تا شده باعث احتمالا همين
جنگزده وين به عكسها باقي و هستند فيلم از نشدهاي ديده عكسهاي نمايشگاه اين عكسهاي
عكسها اين ديدن با كه گفته نمايشگاه اين برگزاري مسئولان از يكي.دارند تعلق سالها آن
گراهام" و شد وين نابودي باعث جنگ از پس دوران.ديد ميتوان خوبي به را سالها آن وين
كه كرده اضافه نمايشگاه مسئول.كردند تصوير را وين بسيار دقت با "ريد كارول" و "گرين
.است سرد جنگ دوران وين از مستند فيلم بهترين "سوم مرد"
"ولز اورسن" و "كاتن جوزف" بازي با "گرين گراهام" از فيلمنامهاي براساس فيلم اين
.شد ساخته
ندهيد گير لطفا *
.است دردسر مايه واقعا شهرت كه اين مثلا ميكند ، ثابت را زيادي چيزهاي معمولا تجربه
هاليوود معروف بازيگر يك زبان از بلكه نياورده ، زبان به چيني حكيم يك را حرفها اين
از حكيمانه حرفهاي اين صدور داستان.آمدهاند بيرون ساله سه و پنجاه "ريچارگير" يعني
دالايي حضرت با و ميشود هند و تبت روانه بار چند سالي بودايي "گير" كه است قرار اين
ايدز به مبتلا بيماران كه كرده بازديد جايي از آخر سفر اين در "گير".ميكند ديدار لاما
.ميشوند نگهداري
به را هندوها نشان كه داده رضايت شود ، بيمارستان وارد ميخواسته كه زماني بازيگر آقاي
هزار پنجاه نوين ، پزشكي امكانات خريد براي كه گفته هم بازديد از بعد و بمالند پيشانياش
اطلاعات سازمان قول از و نوشت "اينديا آف تايمز" براي هم گيرمقالهاي.ميدهد هديه دلار
HIV داراي هندي ميليون پنج و بيست حدود ميلادي ، سال 2008 پايان تا كه گفت آمريكا مركزي
مورد رسما حرفهايگير و نيامده خوش هندي مقامات مذاق به آمار اين.بود خواهند مثبت
.گرفتهاند قرار اعتراض
ايدز به هندي ميليون چهار فقط گفتهاند و خواندهاند نادرست را آمار اين هندي مقامات
كه كرده متهم را او "گير" به نامهاي در هم هندي محافظهكار سياستمدار يكهستند مبتلا
است شده هند در وحشت ايجاد باعث ناجوانمردانه اقدامي در و كرده حمله هند ملت و دولت به
چه رقم و عدد گفته "گاردين" خبرنگار به پاسخ در "گير".است موذيانه شدت به او كار و
برادران و خواهران رنج در شدن شريك آيا ميميرند؟ مرض اين از آدمها وقتي دارد فايدهاي
است؟ موذيانه كاري هندي
|