خاكستري مردان
زندگي حاشيه
32-آمريكايي قضاوت
خاكستري مردان
2_ شهرياران قصه
در او حضور براي آيندهاي و است شده گير زمين شورا و شهرداري عملا كه ميدانست الويري
خصوصي زندگي حوزه در را خود رسانهاي جنگ دامنه اقليت گروه آنكه ضمن ندارد وجود شهرداري
بودند كرده متمركز الويري خانواده و
از جزئي زمان مرور به كه پوشهاي بغل ، زير در پوشهاي با گذشته ، روزهاي همه مثل.آمد او
بر را همگان تعجب نداشت همراه به را آن روزي اگر شايد و طبياش عينك مثل بود شده وجودش
و بود تهران شهردار بزرگ تخلفات از مورد حاوي 350 صاحبش گفته به كه پوشهاي.ميانگيخت
تخلف مورد نشود 350 استيضاح الويري كه صورتي در بود كرده تهديد اصغرزاده بارها و بارها
اسامي و شد شورا تقديم الويري استيضاح كه روزي اما كرد خواهد افشا را تهران شهردار بزرگ
.شد شنيده نام سه تنها شد قرائت داشتند سوال تخلفاتش دليل به تهران شهردار از كه كساني
آن.نبود خبري تهران شهردار بزرگ تخلفات مورد و 350 اصغرزاده ابراهيم از ميان اين در و
از نامي و شدند خوانده جايگاه به و شد قرائت سوالكنندگان اسامي وقتي پاييزي روز
كاغذ برگ چند دارد امكان ببخشيد":گفت اصغرزاده به خبرنگاري نيامد ميان به اصغرزاده
".بدهيد بنده به پوشهتان از سفيد
حركت اوج با بود زمان هم دانشگاه به او ورود.شد تهران صنعتي دانشگاه وارد سال 1354 در
خاصي علاقه برنامه فوق و هنري كارهاي به كه آن باپهلوي رژيم برعليه دانشجويي جنبش
را خود دانشجويي چهرههاي ديگر همچون ميكوشيد جواني شور و محيط وضعيت به توجه با داشت
صدا "ابراهيم صدر" را او دانشگاه در دوستانش خصوصيت اين دليل به و.شود شناخته و معرفي
او روحيه همين بودند ، گرفته عاريه به او براي "صدرمائو" از كه بود لقبي اين و ميزدند
تبديل و برود بالا آمريكا سفارت ديوارهاي از امام خط پيرو دانشجويان همراه به واداشت را
نقشي آمريكاييان گروگانگيري و سفارت اشغال در كه شود (چپي) انقلابي چهرههاي از يكي به
افتاده جا مردي به تبديل جوان اصغرزاده ابراهيم كه آن با سال از 23 پس حال.است داشته
با چنان است مردم ميان در وقتي هم باز اما است نشسته سرش روي آرامآرام پيري برف و شده
گويي كه ميزند..و !سرمايهداري استخوان كردن خرد و بيتالمال چپاول از سخن حرارت
آن نماينده تهران شهردار كه فرادستان نماينده سو يك در.است بازگشته پيش سال به 23 زمان
ميدانست ، آنان نماينده را خود اصغرزاده كه فرودستان نماينده ديگر سوي در و ميشد قلمداد
طرح از قبل:ميگويد الويري استيضاح زمان در اصغرزاده همپيمانان از يكي.دارد قرار
پروندهها تا بگو را تخلفات اين از مورد چند و كن باز را پوشهات" گفتم او به استيضاح
".كنيم يكسره را كار و بكشيم بيرون را
را [الويري] حساب و كرده علم را همان داريم تخلف مورد يك فقط" بود شنيده پاسخ در
تومان ميليون قيمت 410 به شهرداري براي سازماني خانه خريد بزرگ تخلف آن و ".ميرسيم
/تاريخ 13/4 در الويري استيضاح از قبل سال يك بار اولين براي كه بود تهران شهردار توسط
سوال قالب 12 در اقليت گروه عضو ديگر حكيميپور توسط شماره 2390/161 به نامهاي در 79
به "شورا پاسخ و شورا سوالات بررسي كميته" پايان در اگرچه.شد مطرح تهران شهردار از
در شهردار پاسخ دريافت و بررسي از پس (شورا معتمد عنوان به) وسمقي صديقه دكتر سرپرستي
احمد ادله اكثر بودن غيرمستند اعلام ضمن كردند شورا تقديم تاريخ 6/9/79 در كه گزارشي
آن يا و نميكردند يا ميكردند چنين كه بود بهتر.كردند توصيه شهردار به تنها حكيميپور
.نبود مناسب شهردار توجيه كه
ساختمان..." مينويسد تهران شهردار شده خريداري خانه مورد در كميته گزارش اين در
مهمانسرا ساختمان گسترش منظور به آن مجاور زمين و شهرداري مهمانسراي عنوان به مذكور
مهرماه سيام تاريخ در سوال طرح 12 ماجراي از ماه سه و سال يك از پس "است شده خريداري
اما شدند تهران شهردار الويري استيضاح خواستار شورا به طرحي تقديم با اقليت گروه 80
كه مواردي از يكي تهران ، شهردار استيضاح براي شده مطرح سوال در 12 كه آن توجه قابل نكته
احمد گذشته سال سوال همچنين و بود همراهش پوشه در اصغرزاده برنده برگ يك از بيش
صديقه نام گرفتن قرار استيضاح اين در توجه قابل نكته اما نبود خبري ديگر حكيميپور
اقليت گروه از خسروي و عابديني لطفي ، - اصغرزاده نامهاي ميان در اكثريت گروه از وسمقي
امضاي به حاضر دليل اين به تنها اما نداشت فكري اشتراك اقليت گروه با گرچه وسمقي.بود
اين در تهراني شهروندان كه بود بوعلي پروژه در ساز و ساخت به مربوط هم آن و شد نامه اين
اما.كند قانع را وسمقي داده انجام كاري بود نتوانسته نيز شهردار و شده متضرر پروژه
امضاكنندگان از يكي حكيميپوربودند الويري بركناري و استيضاح درصدد چرا اقليت گروه
شورا وقت رئيس خسروي به خود نامه در سال 79 در شهردار از سوال نويسنده 12 و استيضاح
تهران شهردار عنوان به ايشان شخص عملي تئوريك تقابل بيانگر [الويري] ديدگاه":مينويسد
براي سند عنوان به حكيميپور كه چه آن.است تهران شهر اسلامي شوراي و شورايي مديريت با
تاسيس سالگرد ويژهنامه با الويري مصاحبه ميكند استناد آن به تئوريك تقابل دادن نشان
گروه) پارلماني ديدگاه دو تئوريك تقابل نشاندهنده كه است روستا و شهر اسلامي شوراهاي
من اعتقاد به":ميگويد مصاحبه اين در الويري.است (اقليت) مداخلهگرانه و (اكثريت
شوراي را شهر اجرايي كارهاي كه بكنيم تصور ما اگر و است شكست به محكوم شورايي مديريت
مديريت كه چرا.است محتوم شكست يك آغاز فقط اين ميدهند انجام مشتركا شهرداري و شهر
اين از عبارت دوم نكته ديگر ، جاي هيچ در نه و ايران در نه نداشت ، موفقي پرونده شورايي
اجرايي شهر شوراي اصلا.نميشود تلقي شهر شوراي اجرايي معاون شهردار وجه هيچ به كه است
از تخطي اجرايي كار در شهر شوراي كردن دخالت اصولا و باشد داشته اجرايي معاون تا نيست
شهر شوراي.است مرسوم دنيا در كه است مديريتي اصول از تخطي همچنين و قانوني چارچوبهاي
نميتوانم من ديگري تعبير به يا مديره هيات جايگاه نه شركت يك در است امنا هيات جايگاهش
كه بگوييد ميتوانيد شما و دولت مقابل در است مجلس جايگاه جايگاهش شهر شوراي بگويم
شهر شوراي.ميكند فرق كارشان حوزه و نوع اصلا چون است ، مجلس معاون دولت در رئيسجمهور
قانون صراحت موجب به و اجرايي كار بر نظارت و است بودجه تصويب و برنامهريزي وظيفهاش
حقوقي شخصيت يك عنوان به شهردار و باشد داشته اجرايي كار در دخالتي هيچ نميتواند هم
باشد اين از غير اگر كه چرا.دارد اختيار در دربست بهطور را اجرايي مسئوليت مستقل ،
بهطور را مسئوليت همه كه باشد پاسخگو ميتواند زماني شهردار.باشد پاسخگو نميتواند
".باشد داشته اختيار در كامل
اقليت با اكثريت همراهي
ميهمانش انتظار در الويري.بردارد را گوشي نداشت تصميم اما بار ، چند زد ، زنگ تلفن
از پس اقليت گروه بود آگاه كه چرا.ميآيد ديدنش به منظور چه به ميدانست او.بود نشسته
را او تا بودند درصدد آبستراكسيون و دوفوريتي طرحهاي ارائه با استيضاحش در ناكامي
خود با نيز را شورا اكثريت نظر بودند شده موفق كار اين در حتي و كنند استعفا به مجبور
با قضاييه قوه برخوردهاي از پس بود معتقد الويري استيضاح هنگام اكثريت گروه.كنند همراه
شهردار از بايد چرخه اين درآمدن حركت به براي شهرداري فعاليت چرخه توقف و تهران شهرداري
اين درآمدن حركت به از پس كه چرا باشد اشكالاتي دچار او مديريت اگر حتي كرد حمايت تهران
شهرداري در الويري عمر از ماه از 34 پس اما كرد تجديدنظر شهردار انتخاب در ميتوان چرخه
شورا كه رساند جمعبندي اين به را شورا الويري با مواجهه در اقليت گروه منش و سياستها
شده متوقف بلاتكليف و بيسرانجام تهران ابرشهر عمراني كارهاي تمامي و شده فلج و منفعل
صورتي در پذيرفتند آنها.شكست شورا اكثريت گروه مقاومت اقليت گروه فشار برابر در.است
وي رفتن با مخالفتي نيز آنها كنند دريافت را الويري استعفاي بتوانند اقليت گروه كه
اقليت گروه به الويري پاسخ اما ميديد پيروز را خود اقليت گروه چه اگر.كرد نخواهند
نداد ، را تلفنها جواب و نشد استعفا پذيرش به حاضر الويري وقتي."نه":بود روشن و صريح
را آنان استعفا گرفتن در تا شدند آن خواستار اكثريت به مراجعه با هم باز اقليت گروه
بود باقي زمان شورا ساله سه دوره پايان تا سال يك تنها اينكه به توجه با.كنند ياري
كه بود خواهند الويري از استعفا دريافت به حاضر صورتي در كرد اعلام اكثريت گروه
معرفي شورا به و انتخاب تهران براي را خود موردنظر شهردار ابتدا دوستانش و اصغرزاده
معرفي را جديد شهردار تابعد ميخواهند را الويري استعفاي اول كردند اعلام آنان اما كنند
جويا آينده شهردار مورد در را آنان نظر اقليت كه هنگامي حتي و.نپذيرفت اكثريت اما كنند
كه را كسي هر و.ندارند نظري هيچ شورا شدن زمينگير دليل به كردند اعلام اكثريت شدند
چرخه تا كرد خواهند حمايت او از و داده راي او به برگزيند شهردار بهعنوان اقليت گروه
فرصت اين از بهينه استفاده براي اقليت گروه در رايزنيها.آيد در حركت به شهرداري متوقف
نزد از "نه" جواب با اصغرزاده وقتي اما.شد شروع خود نظر مورد شهردار انتخاب و طلايي
مدني ملك محمدحسن صميمياش و قديمي دوست و تهران شهرداري براي نظرشان مورد فرد تنها
رضايت هم اكثريت تا شدند آن خواهان بار اين اكثريت گروه به مراجعه با هم باز بازگشت
تهران شهرداري از را الويري استعفاي هم و كنند دريافت پست اين تصدي براي را ملكمدني
كه چرا نبود عطريانفر محمد و حجاريان سعيد به توسل جز راهي داستان اين در و بگيرند
دارند ملكمدني از كه شناختي و الويري با آنها سياسي و فكري قرابت دليل به ميدانستند
چندان شورا اعضاي اكثريت آنكه ضمن.كارند اين انجام به قادر كه هستند كساني تنها آنها
با دوستي دليل به اصغرزاده ابراهيم تنها اقليت گروه در.نداشتند ملكمدني از شناختي
رضازاده ، طاهره شراكت با شركتي تاسيس نزديكي اين نشان و ميشناخت را او صميمي و سابقه
و بودند شنيده را او نام اعضا فقط نيز اكثريت گروه دربود ملكمدني با اصغرزاده همسر
او كرباسچي آقاي شام ضيافت در بار يك من":بود گفته جلسه همان در طباطبايي عليزاده حتي
به توجه با.بود عطريانفر ميشناخت خوبي به را ملكمدني كه كسي تنها اما "ديدهام را
آمدن با كرد اعلام كه بود كسي تنها او اقليت گروه مداخلهگرايانه ديدگاه و روحيه
و روحيات او.نميشود حل اقليت مداخلهگرايانه روحيه مشكل تهران شهرداري به ملكمدني
براي ملكمدني معرف سال 1361 در كه چرا ميشناخت خوبي به نيز را ملكمدني ديدگاههاي
زمان آن.بود (كرباسچي غلامحسين) اصفهان وقت استاندار به اصفهان شهرداري مسئوليت تصدي
.كند مخالفت اصفهان شهرداري به ملكمدني رفتن با موسوي ميرحسين مهندس ميشد پيشبيني نيز
ملكمدني محمدحسن اسلامي جمهوري روزنامه در موسوي ميرحسن مهندس سردبيري با همزمان چون
شوراي عضو بهعنوان عطريانفر و مالي و اداري معاون بهعنوان خاتمي محمد دوره در نيز
توجه قابل نكته.بود كيهان روزنامه سختگير مالي و اداري معاون ملكمدني بودند ، سردبيري
به و ميرسيد چاپ به كيهان روزنامه چاپخانه توسط اسلامي جمهوري روزنامه:بود اين ديگر
روزنامه سردبير موسوي ميرحسين مهندس و ملكمدني بين همواره مالي سختگيريهاي دليل
براي اصفهان وقت استاندار كرباسچي كه هم روزي و داشت وجود اختلافنظرهايي اسلامي جمهوري
:بود گفته لبخند با موسوي مهندس آورد ، زبان بر را ملكمدني محمدحسن نام اصفهان شهرداري
با اقليت گروه ".است خوبي نيروي ولي آورد ، در را ما پدر اسلامي جمهوري روزنامه در"
آمدن با عطريانفر كردند اعلام كارگزاران حزب دبيركل كرباسچي غلامحسين نزد به شكايت بردن
ساختمان اول طبقه در كه غيررسمي جلسه در و است شده متوقف كارها و كرده مخالفت ملكمدني
فرش او پاي زير بيايد شهرداري به ملكمدني كه صورتي در كردند اعلام و شد برگزار شورا
.رفت خواهند منزل به خود و داده او تحويل سفيد چك مانند را تهران و كرده پهن قرمز
هم و بگيرند را الويري استعفاي هم تا يافتند ماموريت شورا سوي از حجاريان و عطريانفر
يك پروسه اين انجام براي بايد اقليت گروه مقابل در اما.كنند آمدن به راضي را ملكمدني
.ميكردند اختيار سكوت ماه
ويژه ماموريت
رفتن و ايستاد گاه آن و گرفت آغوش در را او كرد باز برايش را در آمد ، او همراه الويري
.كرد نظاره را حجاريان
در او حضور براي آيندهاي و است شده گير زمين شورا و شهرداري عملا كه ميدانست الويري
خصوصي زندگي حوزه در را خود رسانهاي جنگ دامنه اقليت گروه آنكه ضمن ندارد وجود شهرداري
خواهند دادگاه به را او كه بود شده شايعه حتي و بودند كرده متمركز الويري خانواده و
.كشاند
كرد استعفا حالي در الويري.كند هزينه اين از بيش شهرداري براي نبود حاضر ديگر او اما
اين پذيرش به حاضر كه ملكمدني طرفي از.نبود آگاه مسئله اين از نفر دو جز كس هيچ كه
تهران شهرداري به او آمدن با چرا كه شد گلهمند عطريانفر با مذاكره در نبود مسئوليت
.است كرده مخالفت
نفر يك دست در نامه دو
در و تهران شهردار الويري استعفاي نامه خود جيب يك در بازميگشت خانه به عطريانفر وقتي
به ملكمدني ولي داشت ، همراه به تهران شهرداري پذيرش براي را ملكمدني موافقت ديگر جيب
مسئولين ديگر و جمهوري رياست عالي ، مقامات كه بود مسئوليت اين پذيرش به حاضر شرطي
.باشند نداشته مخالفتي پايتخت به او آمدن با شهر شوراي اعضاي و نظام عاليرتبه
مسئولين ديگر و رئيسجمهور با تماس براي را خود رايزنيهاي اكثريت گروه كه حالي در
بشكنند را عطريانفر يكماه سكوت بودند نتوانسته آنكه با اقليت گروه ميدادند انجام نظام
دريافتند آمدن براي ملكمدني و شهرداري ترك براي الويري انفعالات و فعل مجموعه از اما
از تماس برقراري بلافاصله است ، داده انجام خوبي به را خود ماموريت شورا ويژه فرستاده
ثغور و حدود و نقش تهران ، شهرداري آينده مورد در ملكمدني با اصغرزاده ابراهيم طريق
جايگاه مهمتر همه از و شهري مسائل ديگر و ساز و ساخت مسائل و شهرداري در شورا دخالت
طولاني مذاكرات زمان از بيشتر هرچه اما شد آغاز آينده ، شهردار نزد در اقليت گروه
بيشتر و بيشتر لحظه به لحظه آينده همكار دو و قديمي دوست دو اين افتراق نقطه ميگذشت
به ملكمدني آمدن با وي كه آوردند خبر رئيسجمهور جانب از كه لحظهاي درست و ميشد
نظر مورد شهردار ديگر ملكمدني كه رسيد نتيجه اين به اقليت گروه ندارد مخالفتي شهرداري
ملكمدني آمدن با آيا كه شد استعلام خاتمي سيدمحمد از بار اولين براي وقتي.نيست آنان
جمله از ملاحظات از پارهاي دليل به نيز خاتمي نه ، يا هستيد موافق تهران شهرداري به
او است دهه يك به نزديك ميدانست كه ملكمدني براي دلسوزي سر از همچنين و بودن همشهري
ملك بگذاريد" بود گفته ميپردازد ، خود خصوصي كار به آرامش در و شسته دست دولتي كار از
اصرار شورا اقليت گروه كه شد اعلام او به بار دومين براي وقتي اما ".بكند را زندگياش
اقليت گروه خواسته به دادن تن بنبست اين از خلاصي راه تنها و دارد ملكمدني آمدن بر
عليرغم اقليت گروه."باشند موفق" بود گفته پاسخ در خاتمي است ملكمدني آمدن يعني
رئيسجمهوري موافق نظر از پس شهرداري در ملكمدني حضور بر اصرار و اوليه تلاشهاي
تحويل را خود استعفاي رسما الويري.كردند اعلام ملكمدني آمدن با را خود مخالفت
تهران شهرداري به تا بود آماده نيز ملكمدني طرفي از و بود داده شورا اكثريت نمايندگان
به هواپيما از چتر دو با كه كرد پيدا را چتربازي وضعيت اكثريت گروه شرايط اين در.بيايد
به حاضر ديگر الويري كه چرا نميشد باز شرايطي هر در اول چتربود شده پرتاب بيرون
به ملكمدني.شد باز چتر.بود دوم چتر كردن باز راه تنها و نبود شهرداري در ماندن
شهردار كار ، آغاز در.باشد شده پهن پايش زير قرمزي فرش آنكه بدون اما آمد تهران شهرداري
و برشمرد شورا اعضاي براي را تهران مشكلات مهمترين غيررسمي _ غيرعلني جلسات در جديد
دست به شهرداري در را كارها وقتي ملكمدني.كردند استقبال شهردار نظرات از اعضا همه
اعضاي جديد شهردار آمدن از پيش اگرچه.كرد متوقف را تراكم فروش اقدام اولين در گرفت
طرح همچنين.بودند شده تراكم توقف خواستار فوريت به تهران ، منشور تصويب و تهيه با شورا
و مشخص را تهران جمعيت سقف نيز شد تمديد سال 1375 در كه سال 1370 مصوب تهران ، شهري جامع
ساخت طرح اين اساس بر.بود كرده تامين و معين را شهري ساختوساز ميزان آن براساس همچنين
بود شده اعلام خطرناك شهر نقاط همه در مرتبهسازي بلند و ممنوع درصد از 120 بيش ساز و
تاريخي سابقه يك بر مبتني و تهران شهر شوراي توصيه بر مبتني ملكمدني.خاص مناطق در مگر
و عرف پايه بر و شهرسازي عالي شوراي جامع طرح و بود شده تصويب تهران منشور قالب در كه
متوقف را تراكم فروش نميپذيرفت ، چندمتري كوچه يك در را برج ساخت كه جامعه عمومي منطق
.بود جنجالي و بزرگ ماجراي يك آغاز اين و كرد
پولها تقسيم و ماجرا اصل
كه ميدهد نشان كرباسچي ، غلامحسين توسط تهران شهرداري تصدي دوره در تراكم فروش آمار
تراكم متر ميليون وي 5/7 حضور سال مدت 9 در و متر هزار سال 900 هر براي ميانگين بهطور
تعيين آپارتمان (متر هر) قيمت سوم يك معادل تراكم متر هر قيمت عرفا و است شده فروخته
بر.بوده تومان هزار ميانگين 200 صورت به آپارتمان متر يك قيمت زماني دوره اين در و شده
و الويري حضور دوره در اما ميشد فروخته تومان هزار تراكم 67 متر هر ميانگين اساس اين
رحمتالله رياست به و اقليت گروه اختيار در كاملا شورا عمران كميسيون اينكه به توجه با
قيمتي با مازاد تراكم متر ميليون سال 5/14 سه از كمتر مدت طول در ميشد اداره خسروي
دوره اين در.ميشود فروخته تومان هزار متر 40 هر قيمت به كرباسچي دوران از كمتر
آخر سال در فقط.شد فروخته زمان آن قيمت نصف به و تراكم كرباسچي دوران برابر ساليانه 6
در.شد عرضه تومان هزار قيمت 40 به مازاد تراكم متر ميليون شهرداري 7/5 در الويري حضور
صورت به بودند كرده طراحي تهران براي همكارانش و كرباسچي كه مكانيسمي اساس بر كه صورتي
و نميرسيد متر هزار تا 900 از 800 بالاتر به سالانه تراكم براي تقاضا مقدار خودكار
هزار 70) سال 74 در تراكم متر يك قيمت وقتي اما.بود درصد تهران 40 در نيز مسكن سودآوري
تومان هزار به 40 سقوط درصد با 600 و يافت كاهش و 80 سال 79 در افزايش جاي به (تومان
.شد حراج تهران يافت ، تنزل
به تراكم فروش توقف كه گفتند نيز كشور اقتصادي مسئولين از برخي حتي ميان اين در گرچه
كل بودجه ميدانستند كه ميآوردند زبان به را سخن اين كساني ميزند ضربه ملي اقتصاد
فروش 7/5 محل از شهرداري درآمد و بوده تومان ميليارد هزار مبلغ 66 گذشته سال در كشور
تومان ميليارد توقف 200 چگونه اينكه.بوده تومان ميليارد تنها 200 تراكم متر ميليون
و اقتصادي مسئولان كه است جوابي بزند ضربه ميلياردي هزار اقتصاد 66 به ميتواند
.بدهند پاسخ آن به بايد تراكم فروش طرفداران
منافع بر نه سهمناكي ضربه و بزرگ شوك عمل اين پذيرفت ، ميتوان ديگر زاويهاي از اما
افراد اين به رسيدن براي.بودند كساني چه افراد اين.آورد وارد برخي فردي منافع بر ملي ،
.دادهاند دست از را چيزي چه عده اين پرسيد بايد ابتدا
زندگي حاشيه
اينترنتي سايتهاي بر جديد تصميمات *
شناسايي مامور را كميتهاي فرهنگي انقلاب عالي شوراي رئيس نايب شاهرودي هاشمي سيدمحمود
وزارتخانههاي نمايندگان از كميته اينكرد غيرمجاز رساني اطلاع پايگاههاي مصاديق
كميته رسيده اخبار بنابر.شدهاند تشكيل سيما و صدا و اسلامي ارشاد و فرهنگ اطلاعات ،
به و تعيين را غيرمجاز اينترنتي پايگاههاي مصاديق اطلاعات وزارت مسئوليت با مزبور
غياب در شاهرودي هاشمي محمود سيد تصميم اين.ميكند ابلاغ تلفن و تلگراف و پست وزارت
مذكور جلسه در علوم وزير و فرهنگي انقلاب عالي شوراي رئيس و رئيسجمهور خاتمي محمد
.است شده اتخاذ
لندن در تبار ايراني دختر قتل *
ايراني 29 دختر شده كشف لندن شمال در كمدن محله در جسدشان از بخشي كه زني دو از يكي
از بوده معروف ليزي يا ليز به و داشته نام ولد سلينا اليزابت كه دختر اين.است سالهاي
دوازده از و شده متولد انگلستان مركز در ناتينگهام شهر در انگليسي مادري و ايراني پدري
هنوز كه ديگري زن جسد با همراه دختر اين جسد.است ميكرده زندگي لندن در پيش سال
از يكي وسيله به نداشتند سر و پا و دست آنها از يك هيچ كه حالي در نشده شناسايي
ولد ليزي جسد از ديگري بخش بعدي تحقيقات در پليس.شد كشف زباله سطل در خياباني ولگردان
.كرد كشف داشت قرار زباله سطل مجاورت در كه مسكونياي مجتمع در آپارتماني در را
پليس بازداشت در اصلي مظنون عنوان به است هاردي آنتوني نام به ساله مردي 51 كه صاحبخانه
در ريجنت آبراه در گذشته سال فوريه او جسد كه زني ميدهد احتمال پليس و ميبرد سر به
.باشد شده كشته مرد همين دست به نيز شد كشف كمدن محله
دي آستانه 17 در پليس باش آماده *
تا ميخواهند ايراني زنان از گسترده ، تبليغات با ضدانقلاب ماهوارهاي شبكههاي اخيرا
دراينباره مجهولالهويهاي شبنامههاي آنكه ضمن.كنند اقدام حجاب كشف به شهرها سطح در
رضاخاني حجاب كشف سالگرد دي آستانه 17 در جهت همين به.است شده پخش بزرگ شهرهاي سطح در
احتمالي ، رويدادهاي با برخورد و نظم برقراري براي پليس و است شده انجام لازم هماهنگيهاي
در گستردهاي حركت ميكنند پيشبيني انتظامي و امنيتي مقامهاي چند هراست شده آماده
در اين.بيفتد اتفاق سمبليك حالت به مواردي تنها و نگيرد شكل ماه دي در 17 شهرها سطح
:است داده خبر خود اخير شماره در الله حزب انصار ارگان "يالثارات" هفتهنامه كه است حالي
اين ".شدهاند دستگير انتظامي نيروي ماموران توسط داشتند حجاب كشف قصد كه زن دو"
در كه شنيدهايم":كرده اضافه "گرفته قرار كار دستور در حجاب كشف" كه اين بيان با نشريه
دانشگاه و انقلاب ميدان محدوده در زن نفر حدود 15 دانشجويي ، اعتراضات و تجمعات خلال
.شدند متفرق و كرده برخورد آنها با ناجا عوامل كه كنند حجاب كشف كه داشتهاند قصد تهران
توسط آنها از نفر دو كه نمايند حجاب كشف داشتند قصد ديگر زن ديگري 8 مرحله در همچنين
اين مكان و زمان درباره دقيق توضيحي نشريه اين ".شدند متواري بقيه و دستگير ناجا عوامل
.است نكرده ارائه شدهاند دستگير كه زني دو سرنوشت و اتفاق
آمريكا در ايرانيان عمومي كتابخانه *
ماه هشت از بيش آنجلس ، لس شهر اوكز شرمن محله در ايرانيان ملي كتابخانه تاسيس از
كاردان ، پرويزاست جوش و پرجنب كتابخوانان استقبال از كتابخانه اين ولي نميگذرد
با مصاحبه در ايرانيان ، ملي كتابخانه امناي هيات عضو تلويزيوني ، برنامهساز و هنرپيشه
زيرا بود خالي آنجلس لس مقيم ايراني جامعه براي كتابخانه اين جاي ميگويد فردا راديو
فارسي كتابهاي به دسترسي براي جايي به ميشوند بزرگ لسآنجلس در كه ايراني بچههاي
در راحتي به مردم كه ميكند نگهداري را مجموعهاي كتابخانه اين ميگويد وي.داشتند نياز
در كتابخانه مدير و بنيانگذار زاده ، ولي مهرداد.ندارند دسترسي آن به كتابفروشيها
ايرانيان به فرهنگي خدمت ارائه منظور به را كتابخانه اين:ميگويد فردا راديو با مصاحبه
و كرده رها را اتومبيل فروش درآمد پر كار وليزاده.است كرده ايجاد كشور از خارج مقيم
.است داده اجتماعي خدمت اين به دل ميانسالي در
شب خفاش بازگشت *
تهراني شهروندان از نفر حدود 18 زمستان از روز گذشت 14 با.است بازگشته دوباره شب خفاش
خفاش را گاز آتشنشاني سازمان كارشناسان كه طوري به شدند گازگرفتگي دچار خواب هنگام در
در گذشته هفته طي تهران جنايي قاضي همتيار سلطان محمد.ميدانند تهران شبهاي جديد شب
قاتل اين به نسبت را مردم خواست گروهي رسانههاي از روز شبانه يك در نفر چهار خفگي پي
از مردم از بسياري شكايت مدت همين طي:است كرده اعلام كارشناس يك.كنند آگاه بيسروصدا
درست كارگيري به عدم دليل به كه رسيده ثبت به تهران مسكوني ساختمانهاي معماران
.بودند شده مسموميت دچار آنها از ناشي شكستگي يا و دودكشها
32-آمريكايي قضاوت
زور با اعتراف بودن ممنوع
تهديد و جرح و ضرب شكنجه ، به متوسل ميتواند پليس باشد نداشته ماندن ساكت حق متهم اگر
براي بيگناه فرد يك كه شود موجب است ممكن روشهايي چنين.[بكشد حرفي متهم از تا] شود
تاريخ در واقع در.بزند اعتراف به دست دارد قرار او روي پيش كه تنبيهاتي از اجتناب
مظنونين از را اعترافاتي اشتباهي ، و بدرفتاري با پليس كه است بوده زمانهايي آمريكا ،
مورد به منجر و افتاد اتفاق سال 1936 در كه حوادثي ظالمانهترين از يكي.ميكشيد بيرون
كرد قتل به متهم را سياهپوست مرد سه پليس ، كه بود اين شد ، "ميسيسيپي و براون قانون"
آنها براي مرگ حكم ميسيسيپي دادگاههاي از يكي.كردند اقرار تا زد تازيانه آنها به و
جسمي شكنجه وسيله به شده اخذ اقرارهاي.كرد نقض را راي آمريكا ديوانعالي اما كرد صادر
اين پشت در نهفته منطق.گيرد قرار فدرال و ايالتي دادگاههاي در محكوميت اساس نميتواند
و درستكاري و است بشريت شان به اهانتي شده گرفته زور به اعترافات كه است اين حقوقي نكته
.ميسازد اعتماد غيرقابل و تضعيف را دولت شان
خوداتهامي با مقابله حق اثبات شرايط
ارتباطاتي به مربوط فقط و ميشود درخواست اعترافات براي عمدتا خوداتهامي با مقابله حق
اگر.رضايتمندانه ارتباطات چه باشد اجباري ارتباطات چه ميشود قلمداد مجرمانه كه است
اقرار از ميتواند دولت نمايد ، اعتراف داوطلبانه و كند صرفنظر خود سكوت حق از متهمي
شهادت دادن براي شهود از اساسي ، قانون پنجم اصلاحي ماده.كند استفاده مظنون عليه
دهد ، قرار اتهام معرض در و كند گرفتار را شهود است ممكن كه پرسشهايي به جواب يا اختياري
يك طريق از يا و زنده شاهدان وسيله به رضايتمندانه و اختياري شهادت.ميكند حمايت
كار به فيزيكي مدرك براي پنجم اصلاحي ماده.ميشود انجام زنده شاهد يك شهادت از رونوشت
مظنون كه باشد داشته وجود دليلي كه زماني در خون نمونههاي گرفتن براي مثلا) نميرود
(.است بوده مست رانندگي هنگام به
گرفتن وكيل حق و اعترافات
ششم اصلاحي ماده در داشتن وكيل حق به چگونه خوداتهامي عليه پنجم اصلاحي ماده امتياز
پليس كشور ديوانعالي (1964) "وايلينوي و اسكوبدو قانون" در ميشود؟ مرتبط اساسي ، قانون
وقت هر.باشد داشته وكيل او شخص ، يك از تحقيق طي دهد اجازه متهم شخص به كرد ملزم را
دعاوي وكيل به متهمين ميدادند تغيير اتهامي پرسش به بازجويي از را پرسش پليس ، افسران
.ميكردند پيدا نياز
ميراندا هشدارهاي
مظنونين استنطاق براي را شديدي قانوني رويه اسكوبدو ، قانون دادن بسط با عالي ديوان
است ، اصلاحي ماده پنجمين در مندرج كه اتهامي خود از فرد آزادي از حمايت منظور به تبهكاري
و زور به سكوتش ، حق از وي آگاهي بدون و او وكيل حضور بدون ميراندا اعترافات.كرد بيان
غيرمعتبر و استناد غيرقابل مداركي عنوان به اعترافات آن به بنابراين.شد گرفته عنف
كه كرد وادار را پليس (1960) "آريزونا و ميراندا قانون" يعني راي اين لذاشد نگريسته
از قبل.نمايند آگاه حقوقشان از ميكنند اقدام بازداشتشان براي كه هنگامي را مظنونين
حق] ماندن ساكت حق كه كند آگاه را آنها بايد پليس شده ، بازداشت مظنونين از پرسشي هر
خودشان عليه است ممكن ميگويند مظنونين چه هر و دارند را [پليس سوالات به ندادن پاسخ
از داوطلبانه است ممكن مظنونين.دارند گرفتن وكيل حق آنها اينكه همچنين و شود استفاده
ساكت ميخواهد كه كند اعلام مظنون تحقيقات ، طي زمان هر در اگر.كنند صرفنظر حقوق اين
كه ميكند اعلام ميراندا قانون علاوه ، به.كند صرفنظر كردن سوال از بايد پليس بماند
.هستند طرح غيرقابل دادگاه در ميراندا ، قانون كامل رعايت بدون شده اخذ اعترافات
ميراندا قانون زوال
پليس دست ميشود باعث كه مينگرند تشريفات يك عنوان به را ميراندا قانون محافظهكاران ،
كاهش را ميراندا گستره آمريكا عالي ديوان و 1990 دهههاي 1980 در.ببندد خود كار در را
ساخته محدود را تاثيرش اما است نكرده نقض را ميراندا قانون هنوز ديوان كه چند هر.داد
شده صادر احكام كه داد حكم برگر ديوان (1971) "نيويورك و هريس قانون" در مثال براي.است
اعتبار كشيدن چالش به براي ميتواند نشده داده او به ميراندا هشدارهاي كه فردي براي
ديوان ، (1984) "كوارلز و نيويورك قانون" در.گيرد قرار استفاده مورد دادگاه در فرد شهادت
هشدارهاي دادن از قبل ميتوانند افسران آن طبق كه كرد وضع را "عمومي امنيت" استثناء
امنيت بر موثر ضروري موقعيت يك با مرتبط سوالات كه صورتي در بپرسند را سوالاتي ميراندا
.باشد عمومي
براي را "اجتناب غيرقابل اكتشاف" استثناء ديوان ، (1984) "ويليامز و تيكس قانون" در
ميدهد ، را شدهاند توقيف غيرقانوني بهطور كه مداركي ارائه اجازه كه كرد ابداع ميراندا
متهم از نامناسب سوالات باشد احتياج اينكه بدون پليس كه كند تعيين دادگاهي كه صورتي در
.يافت خواهد دست نشدهاي كشف قطعي مدرك به تحقيقات جريان در بكند
ميشود لازم ميراندا هشدار كه زماني
.دارد بازداشت در را مظنوني پليس ، كه ميشود اعمال زماني ميراندا
نيست لازم ميراندا هشدار كه زماني
.نيست دادن هشدار به مجبور پليس مواقع اين در
صحنه در شهود از بازجويي حال در و نشده متمركز خاصي مظنونين روي بر پليس كه وقتي - 1
.است جرم
.ميدهد ارائه را اطلاعاتي داوطلبانه پليس بازجويي از قبل شخص يك كه وقتي - 2
.ميكند پرسش و متوقف خيابان در را افراد مختصر و كوتاه خيلي پليس كه وقتي - 3
.ترافيكي ايستهاي طي - 4
ميشود؟ اجرا مانع شهروندان حقوق آيا:جزايي دادگاه درباره وسيعتر بحثهاي
قدرت و متهمين حقوق ميان توازني كه است كرده تلاش آمريكا عالي ديوان تاريخي ، لحاظ از
و استثنائات قانون كه ميكنند اثبات منتقدين.كند ايجاد متهمين دستگيري براي پليس
.ميكند تضعيف را قانون اجراي تاثير ميراندا هشدارهاي
|