خرداد دوم جبهه از گريز امواج
عميق نگرانيهاي
قيچي لبه دو
سياست حاشيه
خرداد دوم جبهه از گريز امواج
مبارز روحانيون مجمع با سياسي قرابت لحاظ به بانوان اسلامي مجمع دبير كروبي فاطمه
روحانيون مجمع بانوان شاخه را مجمع اين ناظران برخي جاييكه تا دارد گستردهاي ارتباطات
مينامند مبارز
رستگار شهرام
شوراها انتخابات در واحد فهرستي با و متحد شكل به خرداد دوم جبهه تشكيلدهنده گروههاي
در كه بود جلسهاي از اصلاحطلب روزنامه يك اختصاصي خبر عبارت اين.كرد خواهند شركت
.است شده دريافت خرداد دوم گروههاي هماهنگي شوراي توسط جاري سال زمستان شامگاه نخستين
اتخاذ را تصميمي چنين آرا اكثريت با خرداد دوم هجدهگانه گروههاي گزارش اين براساس
به جبهه اين عضو احزاب برخي.است بوده مطرح پيشنهاد دو جلسه اين در كه حالي در كردهاند
و احزاب صورت اين در كه بودند باور اين بر و داشتند تمايل انتخابات در مستقل حضور
در و داشت خواهند بيشتري مانور قدرت مختلف انتخابيه حوزههاي در اصلاحطلب گروههاي
ديگر ديدگاه اما.شد خواهد حاصل شوراها در بيشتري كرسيهاي گرفتن اختيار در امكان نهايت
تشكيلدهنده گروههاي موفق ، حضوري و خرداد دوم جبهه انسجام تقويت براي كه بود معتقد
و گفتوگو از پس نهايتا كه باشند داشته انتخابات در متحد فعاليت بايد اصلاحات جبهه
نفرهاي سه هيات اساس همين بر و رسيد تصويب به دوم پيشنهاد مخالفان و موافقان تبادلنظر
ارائه مقدمات آوردن فراهم براي هماهنگي و تصميم اين كردن اجرايي براي تا شد انتخاب
.آورد عمل به را لازم پيگيريهاي كانديداها از مشترك فهرستي
اصليترين عنوان به سياسي احزاب و يافته پايان شوراها انتخابات داوطلبان از ثبتنام
از برخي گرچه.كرد خواهند انتخابات روانه را خود كانديداهاي شوراها انتخابات بازيگران
با.شد نخواهند روبهرو چنداني اقبال با انتخابات اين در احزاب كه باورند اين بر ناظران
از پارهاي بروز خاطر به پيش چندي كه خرداد دوم گروههاي سران ميان توافقي چنين حصول
قرار اين از پيش.است تامل قابل نمايند برگزار را خرداد دوم كنگره نتوانستند اختلافات
و جمهور رئيس لوايح از حمايت در مشترك راهبرد يك به نيل براي گانه هجده گروههاي تا بود
گروههاي برخي و مبارز روحانيون مجمع شركت عدم اما شوند جمع گردهم اصلاحات روند ادامه
نظر به اكنون اما.كرد مواجه مشكل با را كنگره اين برگزاري عملا مجمع اين به نزديك
در سياسي جديد فضاي ايجاد و آقاجري هاشم اعدام حكم نظير اخير وقايع بروز با ميرسد
دوم جبهه در همگرايي روند اصلاحات برانداز جريان فعاليت تشديد همچنين و دانشگاهها
به مشترك رقيب سر بر ديگر بار جبههاي درون اختلافات و است شده برقرار دوباره خرداد
همواره جبهه اين شكلگيري زمان از خرداد دوم جبهه اعضاي واقع در.است شده رانده حاشيه
آقاي دولت تحكيم و اصلاحات روند كليت تهديد انتخابات ، نظير مقاطعي در كه دادهاند نشان
اما ميگيرند خود به همگرايي و انقباضي قابليت باره يك به و نظرند وحدت داراي خاتمي
ميكند كمك جبهه همگرايي به كه عواملي اگر و كجاست جبهه اين درون در شكافها واقعيت
خرداد دوم جبهه كرد؟ خواهد پيدا انشعاب كيفيتي چه با خرداد دوم جبهه رود بين از روزگاري
مجموعه يك عنوان به اصلاحطلب جبهه اين به اگر و است سياسي گرايشهاي از معجوني خود
حتي و سكولاريسم چپگرايي ، محافظهكاري ، به گرايشهايي آن درون در بنگريم مستقل سياسي
نماينده انقلاب مجاهدين سازمان و مشاركت حزب جبهه اين در.ميكنيم مشاهده را اپورتونيسم
وحدت ، تحكيم دفتر نظير گروههايي و است سكولاريسم با آميخته چپگرايي به متمايل گرايش
دو اين با معلمان اسلامي انجمن و پزشكان اسلامي انجمن دانشگاهها ، مدرسين اسلامي انجمن
.دارند همسويي مرجع حزب
به متمايل گرايش نماينده بايد نيز را سازندگي كارگزاران حزب و مبارز روحانيون مجموع
جمعيت و بانوان اسلامي مجمع امام ، خط نيروهاي مجمع نظير گروههايي و خواند محافظهكاري
بالاخره و خواند مرجع حزب دو اين اقماري گروههاي جمله از بايد را اسلامي جمهوري زنان
جبهه اين واقع در.كرد توصيف جبهه اين دوران در اپورتونيسم نماينده...و همبستگي حزب
است دارا را بالاتر تنوعطلبي با سياسي گرايشهاي خلق و شكاف ايجاد ظرفيت تنهايي به خود
هستند جبهه اين كامل نابودي درصدد كه خويش محافظهكار رقباي بر بتواند كه صورتي در و
موجود گرايشهاي باقيمانده بلكه كند پر را آنها وجودي خلاء ميتواند تنها نه آيد فائق
قادر كه همانطور.كرد خواهد جلب خود سوي به نيز را اپورتونيسم و محافظهكاري جريان از
خارج در حتي كه را سكولاريسم و چپگرايي اصلاحطلبي به تمايل گرايشهاي مابقي بود خواهد
جبهه چپگراي گرايش درون در.سازد جذب ميدهند ادامه خويش سياسي حيات به كشور مرزهاي از
.هستند مرجع گروههاي در نمايندهاي داراي اقماري گروههاي تمامي خرداد دوم
.است مشاركت در وحدت ، تحكيم دفتر از غيررسمي نمايندهاي فقيه رضوي سعيد مثال طور به
به انقلاب مجاهدين از دانشگاهها مدرسين اسلامي انجمن از رسمي نمايندهاي آقاجري هاشم
عباس و مشاركت در معلمان اسلامي انجمن از نمايندهاي عنوان به حاجي مرتضي.ميرود شمار
علي يا و است انقلاب مجاهدين و معلمان اسلامي انجمن با نزديكي روابط داراي دوزدوزاني
محافظهكاري گرايش در.است مشاركت حزب و پزشكان اسلامي انجمن عضو همزمان كه شكوريراد
مجمع دبير كروبي فاطمه نيز آنجا دردارد وجود مشابهي وضعيت تقريبا نيز جبهه اين
تا دارد گستردهاي ارتباطات مبارز روحانيون مجمع با سياسي قرابت لحاظ به بانوان اسلامي
سيدهادي.مينامند مبارز روحانيون مجمع بانوان شاخه را مجمع اين ناظران برخي كه جايي
روحانيون مجمع عضو حياتنو روزنامه مديرمسئول و امام خط نيروهاي مجمع دبيركل خامنهاي
.است روحانيون مجمع با گستردهاي ارتباطات داراي زنان جمعيت اعضاي از بسياري و است مبارز
گسترده صورت به رابطهاي چنين كارگر خانه و كار حزب مابين نيز پراگماتيستها گرايش در
سياسي مواضع اتخاذ در معمولا كه ميشوند خطاب پراگماتيست آنها رو اين از و است حاكم
بسنده آمده پيش فرصتهاي به باشند فرصتها خالق خود كه آن از بيش و هستند شرايط تابع
دوم جبهه دروني ساختارهاي در كه آن عليرغم دريافت ميتوان اجمالي بررسي يك در.ميكنند
ميان عرضي روابط وجود از نشانهاي هيچ دارد وجود موصوف گرايشهاي ميان طولي روابط خرداد
اين وجود صحت بر نشانهاي ميتواند موضوع همين و است نشده مشاهده موصوف گرايشهاي
قادر را آن كه است بخشيده خرداد دوم جبهه به ساختاري نظم يك موضوع همين و باشد گرايشها
در نمايد ايجاد سياسي زايش خويش درون از سياسي رقباي به كامل چيرگي صورت در ميسازد
اين با واقع در.بود خواهد ساختار اين فروپاشي مثابه به نظم اين ريختگي هم بر كه صورتي
جبهه اين فروپاشي معناي به تنها نه خرداد دوم جبهه در انشعاب ايجاد گفت ميتوان فرضيه
روابط بروز كه همچنان است سياسي رقباي بر آن چيرگي و آن كامل سلامت معناي به بلكه نيست
.بود خواهد آن ساختاري فروپاشي نشانه جبهه در موجود گرايشهاي ميان عرضي
عميق نگرانيهاي
2_ مجلس فرهنگي كميسيون رئيس با گفتوگو
و نميدهيم ميگفتند كاش اي نميدهيم شما به اطلاعات نميگفت ما به كسي سيما و صدا در
عملا و ميرساندند لب به را ما جان اما ميكردند مخالفت ما به اطلاعات دادن با اصلا
نميدادند ما به اطلاعاتي
مفيدي بدرالسادات
چيست؟ شما ارزيابي شد ، كشيده فرهنگ حوزه با كشور قضايي دستگاه مواجهه به بحث كه اكنون *
از يكي هم مجلس فرهنگي كميسيون در.مخالف هم و نگرانم هم روند اين به نسبت عميقا من
اولين نبايد وجه هيچ به كه است اين دارند ، اتفاقنظر اعضا همه تقريبا كه مسائلي
مراكز مطبوعات ، حوزه كتاب ، حوزه در جايي هر در فرهنگ عرصه در پرسشگرايانه اقدامات
در اصولا.باشد قضايي اقدامات...و دانشگاه اساتيد كشور ، عالي آموزش مراكز پژوهشي ،
برخورد اكنون متاسفانه اما نيست ، مجاز انديشهاي برخورد جز به شيوهاي هيچ انديشه حوزه
پژوهشي مراكز و كتاب حوزه به مطبوعات حوزه از تدريج به فرهنگ مقوله با قضايي و امنيتي
استاد يك كه رسيده جايي به كار واقعا كجاست؟ آن بعدي نقطه نميدانيم و شده كشيده
كشور فرهنگي دستگاه رسمي مجوز با كه كتابي نوشتن خاطر به را ادبيات حوزه شده شناخته
را كتابش نسخههاي تمام و رفته كتابفروشيها به كه كردند محكوم بود ، شده چاپ ارشاد يعني
(نيست درست من نظر به هم فرض اين كه) هم فرض به اگر كه حالي در.دهد تحويل و خريده
.است كرده تاييد مميزي رسمي مرجع يك را كتابش.ندارد تقصيري كه او گرفته صورت تخلفي
صريح خيلي زمينه اين در هم اساسي قانون و مخالفم هم مميزي اين انجام با من كه چند هر
.است داده او به را كتاب چاپ اجازه ارشاد يعني مميزي مرجع اين حال هر به ولي.است
.ندارم كاري كتاب محتواي به من.است شميسا سيروس دكتر آقاي بازي شاهد كتاب منظورم
يك قضايي دستگاه خود در اگر واقعا.است غلط برخورد شيوه اين اساسا بگويم ميخواهم
كرده را كار اين كه را قاضي آيا ميكنند ، چه او با بدهد ، مجرم يك تبرئه به حكم قاضي
داده تشخيص طور اين ميگويند كه اين يا و مياندازند زندان به را او يا ميكنند اعدام
با و بود قائل اعتبار هم كتاب مميزي مرجع تشخيص و كارشناسي نظر براي بايد بنابراين است؟
با كه كساني ميرسد نظر به.نينداخت مخاطره به را فرهنگ حوزه امنيت قضايي ، برخوردهاي
و كردهاند برف لاي را خود سر كه ميمانند كبكي مثل ميكنند ، برخورد فرهنگ با شيوه اين
هم سومش شق البته و بياعتقادند تاريخ به يا و هستند بياطلاع تاريخ از يا كه است اين
ايران فرداي تاريخ در كه ميآيد خوششان يعني.هستند خودآزاري نوعي دچار آنها كه است اين
نگاهي ايران معاصر تاريخ به اگر والا شوند معرفي مردم ، مخالف انسانهاي عنوان به
.ندارد خويشي و قوم كسي با تاريخ كه ميبينيم بيندازيم ،
اخيرا و بودهايد صداوسيما عملكرد بر نظارت شوراي عضو مدتي شما !پورنجاتي آقاي *
اين بدانند كه علاقهمندند مردم دادهايد ، استعفا خود سمت از پيش ماه چند شما كه شنيديم
ديگر سوي از نكردهاند؟ كه ميكردند بايد كاري چه صداوسيما مسئولين چه؟ يعني همكاري عدم
تقريبا شورا اين توسط صداوسيما عملكرد بر نظارت كه ميرسد نظر به فعلي روند به توجه با
برميگردد؟ كجا به ندارد ، وجود سازمان اين بر نظارت امكان كه اين دليل.نيست ممكن
تعريف قانون اين اصل 175 در اساسي قانون بازنگري از بعد كه صداوسيما بر نظارت شوراي
طرف از كه داشتم مسئوليت صداوسيما در هنوز بنده.دارد معيني اختيارات و وظايف است ، شده
براي مجريه قوه نماينده دو از يكي عنوان به بودند ، شده رئيسجمهور تازه كه خاتمي آقاي
دو به كه كردم عرض خاتمي آقاي به من ابتدا همان از البته.شدم انتخاب شورا اين در حضور
محدوديتهاي و نارسايي دليل به يكي باشد ، داشته جدياي نقش نميتواند شورا اين دليل
طي كه شورا اين پيشينه جهت به دوم و بود شده تصويب نظام مصلحت تشخيص مجمع در كه قانوني
اين به سازمان اين مديران تلقي به توجه با صداوسيما با برخورد در تشكيلاش دوره دو يكي
هم ما و كردند اصرار ايشان ولي نيست موثري جايگاه يك مجموعا كه بوديم رسيده نتيجه
طرف از فاكر و هاشمي طه آقايان از بود عبارت زمان آن در شورا اين اعضاي تركيب.پذيرفتيم
قوه از ايزدپناه و ضرغامي آقايان و مجريه قوه طرف از امينزاده آقاي و من پنجم ، مجلس
كار ابتداي همان از فاكر ، آقايبود هاشمي طه آقاي عهده بر هم شورا اين رياست.قضاييه
آن در كساني بگويم ميخواهم اساس اين بر.داد استعفا شورا اين بيفايدگي به اعتراض در
.است آنطرف و طرف اين سياسي و جناحي مسائل اين ميكنند فكر الان كه بودند معترض زمان
جبهه به متعلق كه مجلس دوره اين نمايندگان از تن دو ورود و ششم مجلس انتخابات از بعد
برخورد جديد شوراي كه بود اين ما تصور صداوسيما ، بر نظارت شوراي به بودند ، خرداد دوم
عنوان به را محوري موضوع چند و كرديم برنامهريزي اساس اين بر.كرد خواهد آغاز را فعالي
نقش كنيم بررسي شد قرار كه محورهايي از يكي مثال عنوان به.داديم قرار شورا كار دستور
صداوسيما نقش اخير سال چند در آيا كه ترتيب بدين.بود بحراني مقاطع در صداوسيما
نه؟ يا بوده جانبدارانه اطلاعرسان؟ و توضيحدهنده صرفا يا تشديدكننده يا بوده آرامبخش
در صداوسيما نقش گرفتيم ، نظر در رابطه اين در عطف نقاط عنوان به هم را مقطع چند
سيكل يك در كار اين البته و حجاريان درترور برلين ، كنفرانس قضيه در زنجيرهاي ، قتلهاي
و شود داده عمومي افكار بر نظارت شوراي كار نتايج نبود قرار چون ميگرفت انجام بسته
تصويب همچنين.ميشد گذاشته صداوسيما رئيس و قوه سه سران رهبري ، مقام اختيار در صرفا
دستاندركاران و مديران با گفتوگو نظرسنجي ، چون قالبهايي در كار اين كه كرديم
و مديران همكاري عدم دليل به كار اين البته كه بگيرد صورت صاحبنظران و صداوسيما
يعني ميداني تحقيق حوزه در توانستيم تنها ما و نرسيد جايي به صداوسيما دستاندركاران
با برخورد از تاقبل البته كشور اين در كار ارزانترين چون كه مردم نظرات به مراجعه
.كنيم كسب اطلاعاتي زمينه اين در بود ، نظرسنجيها
اگر.است شده تعريف استطلاعي شورا اين نظارت كه بود اين مسئله اولين صورت هر در
استطلاعي اما كند اجرايي دخالت مراحل تمام در نگهبان شوراي مثل ميتوانست بود ، استصوابي
هم را اطلاعات همين اما بگيري اطلاعات اختيارات و وظايف چارچوب در بتواني كه اين يعني
نميگفت ما به كسي ببينيد ، .نميدادند نظارت شوراي به صداوسيما دستاندركاران و مديران
ما به اطلاعات دادن با اصلا و نميدهيم ميگفتند كاش اي.نميدهيم شما به اطلاعات
.نميدادند ما به اطلاعاتي عملا و ميرساندند لب به را ما جان اما ميكردند مخالفت
سازمان اين بر شورا نظارت نحوه از صداوسيما مسئولين برداشت و ديدگاه نوع به هم دليلش
خيلي رئيسجمهوري حضور در جلسه اولين در صداوسيما رئيس كه بدانيد است جالب.برميگشت
را واژهها اين ديگر ما.باشد كلان بايد شورا اين نظارت گفتند بيرودربايستي و صريح
داده گزارش دو يكي سال در كه اين يعني ابوالبقا كليات يعني نظارت بودن كلان ميفهميم
كارها اين اهل ما خوب.است بد مجموعا يا و است خوب صداوسيما عملكرد مجموعا آقا كه شود
اصرار خاطر بدينبوديم گرفتار جايي يك همه و نداشتيم كه هم مقام و پست مشكل.نبوديم
و سازمان خارجي خريدهاي و معاملات صداوسيما ، انساني نيروي بر بايد شورا اين كه داشتيم
الان شما.كند نظارت است ، هوا چند و بام يك ميشود مشاهده گهگاه كه آن خبري سياستهاي
به (نداريم كاري متهم اين بد و خوب به حالا) را متهم يك كيفرخواست صداوسيما كه ميبينيد
پخش را فلكزده متهم پاسخ ولي ميكند پخش كامل بهطور است ، گفته قاضي كه اين اعتبار
آقاي به بار چندين من اساس اين بر.است غيرمنصفانه كاملا ما نظر از اين خوب.نميكند
و باشد شورايي يك شما دولت در كه هستيد راضي اگر و نميرسد جايي به شورا اين گفتم خاتمي
خب شامي ، و شيريني و ميوه يك و باشند داشته حضور آن در فرمايشي طور به شما نمايندههاي
هم ما و نميرود پيش كار ترتيب بدين شود ، انجام كاري ميخواهيد اگر اما نداريم حرفي ما
تا البته دادم استعفا من وضع اين ادامه با صورت هر دركنيم اذيت را شما نميخواهيم
ماه از 8 ميديدم بيفايده را خود حضور چون من ولي نميپذيرفتند خاتمي آقاي هم مدتها
هستم صداوسيما رسمي كارمند من كه اين به توجه با البته نكردم شركت شورا اين در ديگر قبل
و مستقل فكري لحاظ به كه صداوسيما بدنه تكليف كه معتقدم شدهام ، مامور مجلس به اكنون و
تازه تزريقي نيروهاي و صداوسيما دستاندركاران سياسي تدابير از هستند ارزندهاي نيروهاي
.جداست كاملا اخير سالهاي اين در شده وارد
قيچي لبه دو
قزويني حميد
توقيف داراييهاي و اموال شدهاند مدعي كه منتقدين از عده آن جواب در همچنين نبوي بهزاد
اعظم قسمت بنده ، غيرموثق اطلاعات بنابر":ميگويد است نشده مسترد آمريكا در ايران شده
...و فسيل نقاشي ، تابلوي چند از غير به ما شده شناخته غيرنظامي داراييهاي و اموال
قسمت و شده داده بازپس ايران به بيانيه طبق ،(ندارد اساسي مشكل نيز آنها بازپسگيري كه)
بازپس در آمريكا.آمريكاست تخلف از ناشي و نداشته بيانيه به ربطي مانده باقي كه كمي
موضع نيز را آن دليل و كرده تخلف بيانيه از ما نظامي اموال نيز و مانده باقي اموال دادن
استدلال نيز داوري اطلاع ، قرار به و است نموده عنوان يكديگر به نسبت كشور دو خصمانه
به را شده توقيف نظامي اموال يا وجوه كه كرده تكليف آمريكا به و نپذيرفته را مزبور
در ولي است ، پذيرفته را مربوطه وجوه بازپرداخت اصل هم آمريكا ظاهرا كه بپردازد ايران
ادامه مورد اين در جنبي گفتوگوهاي و داوري.دارد وجود نظر اختلاف هنوز آن ميزان مورد
داراييهاي و اموال كليه دادن بازپس بيانيه ، گرچه كه است ذكر به لازم اينجا ، در.دارد
وسيعي شايعات جواب در بنده بيانيه ، مورد در مذاكره جريان در ولي كرده ، تصريح را ايران
به اسلحه تحويل جهت هوايي پل برقراري و آمريكاييها با پاخت و ساخت به متهم را ايران كه
هيچ به ما كه كردم اعلام مزبور ، شايعه تكذيب ضمن ميكرد ، گروگانها آزادي قبال در ايران
نظر اين البته ، كه گرفت نخواهيم سلاح كشوري چنان از و نداشته آمريكايي سلاح به نياز وجه
دانسته كه است جهت آن از توضيح اين.ميشد بيان بنده زبان از كه بود رجايي شهيد دولت
آمريكايي سلاح براي كيسهاي الجزاير بيانيه امضاي و تصويب زمان در حتي ايران دولت شود
لذا.داد نخواهد سلاح ايران به آمريكا برپاست ، اسلامي انقلاب تا ميدانست و بود ندوخته
ميبود ، اين از غير اگر و بوده پيشبيني قابل كاملا افتاده اتفاق آنچه زمينه ، اين در
معنا بدان اين البته ، .ميكرديم يا كرده ترديد اسلامي انقلاب ماهيت به نسبت ميبايست
روشن براي.نبرد كار به مزبور اموال دريافت جهت در را خود تلاش تمام ايران دولت كه نيست
پيش ليبي دولت كه ميرساند استحضار به محققان ، و صاحبنظران خصوصا خوانندگان ، اذهان شدن
خريداري آمريكا از (130_ سي) باري هركولس هواپيماي قذافي ، 6 سرهنگ آمدن كار روي از
هنوز دارم ، اطلاع بنده كه آنجا تا و (زمان همان در) بود پرداخته را آن وجوه كليه و كرده
نشده هم هواپيما يك دريافت به موفق حتي دولت آن ميگذرد ، خريد اين از سال از 21 بيش كه
(ص 137 همان) ".است
تاييد ضمن بنده":ميگويد هم بستگانش و شاه دارايي و اموال تحويل عدم پيرامون بهزاد
براساس كه است اين مشكل بلكه ندارد ، نقصي بيانيه مورد اين در كه ميكنم اعلام مطلب ، اين
بتوان تا است نداشته وجود مزبور اموال مورد در اطلاعي هيچ لحظه اين تا اينجانب اطلاعات
و مطالعات جمعآوري به متعهد كه هم آمريكا دولت.كرد توقيف حكم درخواست مقابل طرف از
(ص 139 همان) ".است رفته طفره لطايفالحيل به بوده ، مذكور اموال زمينه در آنها ارائه
بيشتر اطلاعات كسب براي) يافت خاتمه الجزاير بيانيه با گروگانگيري ماجراي حال هر به
رجايي شهيد گزارش و تهران در روزه بحران 444 بقا ، تنازع و انقلاب كتابهاي به ميتوان
گروگانگيري پايان با اما.(كرد مراجعه تاريخ 6/11/59 در اسلامي شوراي مجلس به
اعتراضها اينشد تشديد هم الجزاير بيانيه اجراي و صدور نحوه و نبوي به اعتراضها
از كه ميشد او هواداران و بنيصدر شامل اول طيف.ميگرفت صورت گروه ناحيه 2 از بيشتر
اعضا شامل هم دوم طيف.ميكردند استفاده ابزار مهمترين بهعنوان اسلامي انقلاب روزنامه
تبليغاتي وسيله مهمترين بهعنوان ميزان روزنامه از كه ميشد آزادي نهضت هواداران و
لبه مانند 2 الجزاير بيانيه ماجراي در اختلافات رغم به گروه اين 2.ميكردند استفاده
.ميكردند عمل رجايي دولت عليه قيچي
قوه زيرمجموعه و دولت عضو بهعنوان نبوي و بود رئيسجمهور خود بنيصدر كه است اين جالب
چرا نبوده بهزاد اقدامات موافق بنيصدر اگر كه نيست مشخصميكرد پيگيري را موضوع مجريه
قرار بازخواست و سوال مورد را او بوده آن جريان در هم رئيسجمهور كه مذاكرات جريان در
نظر به است؟ نبوده بيانيه مفاد اجراي و مذاكرات روند جريان در بنيصدر آيااست نداده
ميداد ترجيح داشت كابينه تركيب و رجايي با كه اختلافاتي واسطه به بنيصدر ميرسد
آنجا تا بنيصدر اعتراضاتدهد قرار اعتراض و حمله براي بهانهاي را مختلف موضوعات
اين 2 تا خواست دادگستري از رسما و كرد جرم اعلام نبوي و رجايي عليه او كه يافت ادامه
مذاكرات در دولت نماينده و نخستوزير بنيصدر شكايت با.كند مجازات خيانت جرم به را نفر
.گرفتند قرار بازجويي تحت و شده احضار دادگاه به الجزاير
مخالفان صف به نيز او هواداران و پيمان حبيبالله مانند سياسي گروههاي ساير كمكم
به هم ميشوند شناخته راست جناح نام به امروز كه طيفي عناصر از برخي حتي پيوستند بيانيه
مورد هم نظام مسئولين جلسات در بارها مذاكره موضوع حتي.شدند اضافه بيانيه مخالفين جمع
به منجر و رسيده هم دوم مجلس به مخالفت موج مدتي از پس.بود گرفته قرار بررسي و بحث
اكثريت.گرديد آن اجراي و صدور چگونگي و بيانيه ابعاد بررسي هدف با ويژه كميسيون تشكيل
كه خامنهاي محمد زوارهاي ، رضا يزدي ، محمد كاشاني ، احمد مانند افرادي را كميسيون اعضاي
در پس كميسيون اين ميشود گفته.ميدادند تشكيل بودند بهزاد عملكرد مخالفان از
اين.شود قرائت مجلس علني صحن در بود قرار كه كردند تهيه مفصل گزارشي مختلف بررسيهاي
ممانعت با ظاهرا داشت آن رياست و ايراني هيات عملكرد به جدي انتقادات ظاهرا كه گزارش
كه است اين جالب.نيافت را علني صحن در قرائت امكان مجلس وقت رئيس رفسنجاني هاشمي آقاي
دادگستري در مدتها تا بهزاد و شد اضافه آن به هم كميسيون گزارش بنيصدر شكايت ادامه در
كه است آن از حاكي شنيدهها برخي.است داده پاسخ هم قضايي مقامات سوالات به و شده حاضر
جنجالهاي واقع در.است بوده مفتوح نيز او عزل از پس سالها تا بنيصدر شكايت پرونده
نبوي مانند آن شاخص اعضاي و دولت با او مخالفتهاي ادامه در پرونده اين پيرامون بنيصدر
راست جناح از برخي و مذهبي ملي جريانات مانند سياسي طيفهاي ساير كنار در كه بود
.ميگشود رجايي دولت مقابل در بزرگ جبههاي
سياست حاشيه
"قرآنسالار" حكومت *
همان ما ، حكومت":است گفته اخيرا اصفهان امامجمعه "طباطبايي سيديوسف" حجتالاسلام
جمهوري حكومت همان هدف ميشود ، داده هم مردمسالاري شعار اگر و است قرآنسالار حكومت
اوايل از كه طباطبايي ".ديگر چيز نه است ، محور قرآن و خداوند احكام آن در كه است اسلامي
افزوده شده ، وي جانشين "طاهري سيدجلالالدين" آيتالله كنارهگيري از پس امسال تابستان
در حكومت گردانندگان تعيين در مردم است ، مردم آراي بر مبتني كه اسلامي جمهوري در":است
".هرگز الهي قانون در اما دارند نقش رهبري و جمهوري رئيس شوراها ، مجلس ،
خطاها از پرده رفتن كنار *
تحليلهاي از يكي در ميكند پخش برنامه نيز فارسي زبان به كه دويچهوله آلماني راديوي
وزير خرازي ، كمال سخنان":گفت خزر درباره ايران خارجه وزير سخنان به اشاره با خود خبري
در ايران سياست از مجلس نمايندگان شديد انتقاد و اسلامي شوراي مجلس در ايران خارجه امور
در آن انفعال و ايران دولت خطاهاي از پرده ديگر بار خزر ، درياي آبهاي تقسيم با رابطه
رئيس نيازاف صفرمراد توافق.است برگرفته خزر درياي گاز و نفت غني منابع تقسيم ماجراي
سپس و افغانستان به كشور اين گاز انتقال و حمل برسر كرزاي حامد با تركمنستان جمهور
ايفاي از كماكان ايران اسلامي جمهوري كه شرايطي داد نشان ديگر بار پاكستان به آن انتقال
خزر درياي درآبهاي ذينفع كشورهاي ميورزد ، اجتناب خزر درياي ماجراي در فعال نقشي
منطقه گاز و نفت غني منابع تقسيم به اقدام چندگانه ، يا و دوگانه مستقل ، بهگونهاي
قزاقستان و آذربايجان با روسيه جنجالبرانگيز قرارداد داده ادامه راديو اين ".نمودهاند
ميانه آسياي نوبنياد جمهوريهاي ديگر مقامات با روسي مقامات پنهاني مذاكرات و يكسو از
شده تمام ايران زيان به روسيه با خود روابط بر ايران يكجانبه تاكيد كه آنند از حاكي
و ايران بين به 50 ميزان 50 به خزر درياي آبهاي تقسيم نخستين طرح برابر دراست
دولت بين و 1941 سالهاي 1920 قراردادهاي براساس كه تركمنستان و قزاقستان آذربايجان ،
كه دارد قرار سياستي برابر در ايران اينك بود ، شده منعقد شوروي اتحاد دولت و ايران وقت
.نمود خواهد تنزل درصد به 12 حتي كشور سهم آن طبق
نبود پيشنويس در *
من آنچه":گفت سبز بينش ماهنامه با گفتوگو در رئيسجمهوري معاون "ابطحي علي محمد سيد"
در يعني.نبود...شيوه اين بر مبني امام اوليه اصرار كه است اين دارم انقلاب اول از
فقيه ولايت شود گذاشته پرسي همه به كه داشت اصرار امام و شد نوشته كه اولين اساسي قانون
براي معتقدم بلكه بودند مخالف فقيه ولايت با امام كه بگويم نميتوانم من البتهنبود
نظريه.بود نامشخص مسئله اين ابعاد كه دليل اين به هم آن نبود قطعي الزامات از ايشان
خودش اين بود جامعه مصلحت به چيزي اگر ميگويد مصلحت عنصر محوريت با فقيه مطلقه ولايت
نام صاحب مراجع از يكي با خودم من.كند پيدا تطبيق فقه با كه ندارد ضرورتي و است ديني
.ندادم هم راي آن به و نخواندم را دوم اساسي قانون من ميگفتند ايشان داشتم ملاقات كشور
".است آن در كه مصلحتي تشخيص بحث دليل به هم آن
و ميگردد باز كارشناسي جمعي عقل به مصلحت كه معتقدم بنده":گفت مصلحت عنصر خصوص در وي
"...و گردد باز هم نهادها اين از كدام هر به است ممكن
بتوانند كه باشند كساني مجموعه بايد ما خبرگان مجلس":گفت هم خبرگان مجلس درباره وي
را جامعه مسائل و بداند هم سياست و اقتصاد شود انتخاب ميخواهد كه مجتهدي رهبر بفهمند
فقط كه خبرگانمان كنوني انتخاب شيوه اين با ما.باشد مجتهد هم فقه در ضمنا و دريابد
فقهي مبناي فقط گويا و ميدهيم انجام بزرگ اشتباه يك حقيقت در ميكنيم انتخاب را فقها
جايگاهي چنين طبيعي صورت به ميتواند اعلم تقليد مرجع باشد چنين اگر.است مهم رهبري در
".نيست چنين ولي كند تصدي را
آزادي نهضت اميدواري *
هيات تركيب به توجه با كه كرد اميدواري ابراز آزادي نهضت مركزي شوراي عضو "توسلي محمد"
پيدا را انتخابات اين در حضور امكان سياسي تشكل اين نامزدهاي شوراها ، انتخابات بر نظارت
.كنند
نيست قطعي هنوز آزادي نهضت انحلال درباره انقلاب دادگاه راي:گفت "رويداد" سايت به وي
جمله از مسئولان از بسياري آنكه ضمن.كرد استناد آن به نميتوان حقوقي نظر از و
چون كه گفتهاند آزادي نهضت جرايم خواندن سياسي با نمايندگان از بسياري و رئيسجمهوري
آن حكم شده ، برگزار منصفه هيات حضور بدون و غيرعلني شكل به پرونده اين متهمان دادگاه
.نيست اساسي قانون مطابق
:گفت شوراها انتخابات در سياسي گروههاي ساير با آزادي نهضت ائتلاف احتمال درباره توسلي
همسو گروههاي و احزاب همه از حتيالمقدور بود ، آمده ما بيانيه در كه طور همان
و نكردهايم مذاكره گروهي و حزب هيچ با تاكنون اما بزنند دست ائتلاف به تا ميخواهيم
.هستيم آزادي نهضت نامزدهاي صلاحيت تعيين منتظر
شد هك "رويداد" *
افراد توسط گذشته هفته پنجشنبه است ، وابسته مشاركت جبهه به كه "رويداد" اينترنتي سايت
نامفهومي جملات تا داشته تلاش هكر ، كه گفته مذكور سايت گردانندگان از يكي.شد هك ناشناس
.است شده جلوگيري امر اين از موقع ، به اقدام با كه كند سايت خبري تيترهاي جايگزين را
.بود شده هك قبل ماه دو حدود مشاركت جبهه سايت نيز ، اين از پيش است گفتني
|