بالفطره مجري
موربو در بيرحم رقابت
28_ايتاليا ليگ
ورزش حاشيه
بالفطره مجري
رابينسون مايكل ديگربا روزي
كه هويتي بهعنوان بلكه تودهها افيون بهعنوان نه ديگرفوتبال روز كمنظير برشهاي در
ميشود گرفته نظر در ميسازد اظهارنظر و وجود ابراز به قادر را اجتماع عادي افراد
فيلبال
آران:مترجم
رسانههاي عرصه در انقلابي تشنج ، از او جستن دوري و سريعش ذهن ايرلندي اين آرام حالت
بالفطره تلويزيون لقب و دهند قرار الگو را او ميكنند سعي خيليها كه آوردهطوري وجود به اسپانيا
دادهاند رابينسون به را
طعم كريسمس تعطيلات گذراندن براي انگلستان به بازگشت اسپانيا ، در زندگي سال يك از پس
:بود شده تنگ اينجا چيزهاي خيلي براي دلم حقيقتا.دارد را حسابي فرهنگي چاشني يك
سنتي ، گوشتي كلوچههاي خاطرهبرانگيزند ، بسيار كه ژانويه شب ساليانه مراسم و تشريفات
.انگليس تلويزيون البته صد و برتر ليگ جزيره ، گرفته هميشه هواي و مزخرف قهوههاي حتي
اسپانيا در كه كنم اعتراف بايد دارم چيزها اين همه به نسبت كه نوستالژيكي حس عليرغم
هم نوستالژيكي حس اصلا و ميزنم گول را خودم دارم شايد.اينجاست از بدتر آخري مورد فقط
كشانده ، انگلستان به نو سال تعطيلات در را من كه دليلي مهمترين شايدنباشد كار در
.باشد بوده اسپانيا تحمل غيرقابل تلويزيوني برنامههاي
كه داد من به را امكان اين انگلستان در خانواده كنار در كريسمس تعطيلات دوباره سرانجام
اينجا لااقل اما محدودند خيلي سليقهام مورد برنامههاي گرچه.بياورم تاب تلويزيون پاي
شبكه همه اين بين از بالاخره.كنم پيدا حسابي و درست تلويزيوني برنامه يك ميتوانم
رسانه كه بهخصوصچيست جامعه روز بحث و حالند چه در ملت كه بفهمي سريع خيلي ميتواني
فوتبال خود اينكه البته و است مردم روز و حال بازتابدهنده مهمترين انگلستان در فوتبال
اين در اتفاقا اما.است مهم برايم هم آمده سرش بر بلايي چه و دارد وضعيتي چه انگليس
و مينوشتم را مقاله اين كه زماني.است عقب اسپانيا از انگليس تلويزيون خاص مورد
."روني وين":بود همه زبان ورد سيلابي سه نام يك بود ، روشن دستم كنار تلويزيون
بازيهاي هفتگي مرور برنامه از بخش يك در سكتهاياش ، لحن آن با "آتكينسون ران" حتي
يورش سو آن و سو اين به و ميغرد مدام كه چلسي سال بچه مهاجم اين جنگندگي برتر ليگ
را روني وين بايد "اريكسون" مردك آن كه نمود ادعا و كرد تشبيه گاو نره يك به را ميبرد
.فراخواند انگلستان ملي تيم اصلي تركيب به ندارد كامل سال هفده هنوز كه
"روني وين" دانه چند اين مگر ولي باشد درست موردي بهطور "آتكينسون ران" حرف شايد
و اصرار اثر بر آن عمومي چهره كه فوتبالي.كنند متحول را انگليس فوتبال ميتوانند
هم هنوز و شده منجمد اخير سال پنج و بيست طول در حد ، از بيش محافظهكاري بر پافشاري
محسوب رنگي عكس پدربزرگ احتمالا كه ريمه ژول جام با است مور بابي رنگي عكس آن الگوي
جريان هفتاد دهه فوتبال كليشهاي مسير همان در هنوز آن اصلي شريان كه فوتباليميشود
.مييابد
سنتي بد عادت اين جز به البته _ نيست اشتباه يا بد خود خودي به برتر ليگ برنامه اگرچه
ولي _ميرسد خود اوج به بازيكنان روي فشار نو سال تعطيلات و استراحت زمان در درست كه
كه رواني عارضه همان.هستيم مبتلا بدان انگليسيها ما كه ميبرد رنج مزمني بيماري از
شنيدن طاقت تنها و ميكنيم سير گذشته در مدام ما":بود كرده اشاره بدان تافلر آلوين
روزها همين مثلا "داريم را شده خارج دور از بازيكنان و قديمي افتخارات از حرفهايي
خودم من كه _ "ايرل رابي" و "سند تاون اندي" يعني قديميها اين از تن دو جمال به چشممان
.شد روشن برتر ليگ برنامه مهمانان قالب در _ بودمشان نديده تاكنون
خوب "كوئيست مك" يا "آتكينسون ران" كه همانطور بود ، خوب واقعا آنها دوي هر آناليز
كردند مطرح قديم حرفهايهاي بهعنوان را خود بالاي بينش از گوشههايي آنها حتيبودند
افكار ولي باشد ، بالاتر بسيار هم امروزي فوتباليستهاي فني دانش متوسط سطح از شايد كه
شكلي آن به حرفها اين گويي.ميرسيد نظر به نشده ارضا و ناراضي مبهم شكلي به عمومي
.ميكنند طلب نوين مخاطبان كه نيست
ميآورد زبان بر را خردمندانه جمله يك عجله بدون و زياد حوصله با پيشكسوت يك كه هنگامي
و ميشود حبس مخاطب نفس ميزند ، پيوند هم به شمرده شمرده و مستدل لحني با را آن كلمات و
خوشي و خوبي به بالاخره پيچيده ادبي ضلع يك اثر كار كه ميكشد آسودگي سر از آهي آخر در
ميكند ، چاق نفس جملهاش ميانه در پيشكسوتمان عزيز وقتي بارها و بارهايافت پايان
اين بالاخره او كه البته صد و كند رها كاره نيمه را جملهاش او نكند كه ميكنيم وحشت
را افاضاتش "لينام دس" مثل ژورناليست يك كه هنگامي و.ميرساند سرانجام به را مهم كار
خودش جاي در او ميكنيد احساس شما دهد ، نشان را بازي از بالايش شناخت تا ميكند شروع
.بيپردهاش و جذاب حالت آن با باشد "لينام" اگر حتي نگرفته ، قرار
را برنامهها يا اشخاص تنها كه است برتر ليگ استوديوي حاشيهاي عضو يك دس واقع در
ميريزد بيرون را اطلاعات همه آن و ميآيد متن به وقتي دليل همين به و ميكند معرفي
حرفهاي فوتبال دنياي از طرحي به كه استوديو اصلي نماي حتيميشود غافلگير بيننده
اين !حال با بيربط كاملا ميدهد ، نشان را گذشته ستارههاي عمدتا شده ، داده اختصاص
به زوركي آنها اينكه.ندارد ميكنند ادعا مجريانش كه را جذبهاي آن وجه هيچ به برنامه
اينكه ميخندند ، بازي از بعد حرفهاي پخش جريان در "ونهبلز تري" رفيقشان بذلهگوييهاي
ليگ بالانشين تيمهاي با آنها اينكه نميكنند ، مجادله و بحث هم با واقعا هرگز آنها
از روشن نشانهاي هريك كنند ، بايكوت را پايينتر تيمهاي تا كردهاند يكي به دست برتر
.است تلويزيوني توليد اين بودن بيكيفيت
شهرت با شخصيتهايي انگار كه ميكنند نظر اظهار بازي به راجع طوري "سند تاون" و "ايرل"
هيچيك آنهابيبهرهاند درست و فصيح سخنوري شيوه از آقايان همين اما هستند ، فراگير
با را بريدهشان بريده و مختصر حرفهاي همان و نميدهند حرفهايشان به لعابي و رنگ
!عطفي نقطه هيچ بدون و برش هيچ بدون ميكنند ، اشباع خنثي يا مبتذل كلمههاي و اهانتها
اين با و كنند تزريق انگلستان فوتبال كليت به خوبي احساس نميتوانند برنامههايي چنين
جنبوجوش به را بازيكنان كه آن ابتداي در راك بيبديل ستاره U2 زيباي قطعه پخش حتي وضع
ژورناليست يك فقدان بالاتر اين از.ميرسد نظر به مسخره كاملا ميخواند ، فرا اميد و
در نمايد ، آناليز را بازي خود يا و كند تشريح را بازي به مربوط اطلاعات بتواند كه است
پر خوبي به را تلويزيوني تماشاگران و بازي ميان فاصله كه بودند كساني قبلا كه حالي
.ميافزود گزارش شان بر كار اين و ميكردند
بالفطره تلويزيون رابينسون
در اسپانيايي پيشكسوتان.ميدهند انجام بهتر بسيار را فوتبال پوشش كار اسپانياييها
بازيها تلويزيوني پخش غناي بر تا ميگيرند كار به را خود اعتبار اصلي ، گزارش حاشيه
و اعتبار سبب است پويا و زنده همچنان اسپانيا در ژورناليسم سنت كه حقيقت اين.بيفزايند
دلقكها ، و پيرمردها استخدام جاي به تلويزيوني شبكههاي اكثر.است شده فوتبال رسانه جديت
موهايي و كشيده اتو شلواري و كت جدي ، ظاهري با كه ميكنند استفاده ميانسالي مجريان از
اين.ميپردازند لاليگا رويدادهاي درشت و ريز تشريح و بيان به جنتلمن يك مثل شده شانه
از بهتر مراتب به را فوتبال رسانه گرداندن كار و هستند مسلط فوتبال ژورناليسم به مجريان
بازي فوتبال تجربه نمودن مخلوط بر اصراري كه چرا ميدهند انجام انگليسيشان همتايان
.ندارند ژورناليسم حرفه با كردن
بازيكن يك":گفت و كرد اشاره موضوع اين به سياستمدارانه "والدانو خورخه" بار يك
".باشد خودش تجربههاي معرف بهترين نميتواند هرگز حرفهاي
نزديكتر صحيح اصول به را ما فوتبال حرفهاي مدير يك و حرفهاي بازيكن يك اعتراف اين
ساعت 8 در شب دوشنبه هر پلوس كانال.است آن كمال ميكنم معرفي كه ديگري نمونه و ميكند
الگوي كه ميكند پخش _ EL Dia Despues _ "ديگر روز" عنوان با برنامهاي دقيقه ، پنج و
.ميدهد دست به بريتانيايي ناشيانه و محافظهكارانه برنامههاي با مقايسه براي خوبي
از تلويزيوني شوي اين.است فوتبال به مربوط برنامه يك تمامعيار مدل واقع در "ديگر روز"
كه اينجاست جالب و ميشود حمايت فوتبال ژورناليستهاي خبرهترين از جمعي توسط صحنه پشت
.ميدرخشد ايرلندي يك اسپانياييها اين همه پيشاپيش
.ايرلند جمهوري ملي تيم و ليورپول هشتاد دهه بازيكن "رابينسون مايكل" جز نيست كسي او
چه _ كند بازي انگلستان براي روزي او دارد آرزو بود گفته "آليسون مالكولم" كه كسي همان
بازيگرياش دوره اواخر در بار يك و _ !ايرلندي مليپوش مورد در احمقانهاي آرزوي
بعد رابينسون.ميدود اتوبوس دنبال كه بود كرده تشبيه پيرمردي به را او گاردين نويسنده
"پامپولنا" منطقه در اوساسونا باسكي نيمه باشگاه براي و آمد اسپانيا به ليورپول ترك از
نام "انگليسي قهرمان" را او كه را اسپانيايي هواداران عذابآور تشويق مدتي و زد توپ
بريتانيا از كه كساني همه به دارند عادت اسپانياردها كه چرا.كرد تحمل بودند نهاده
يك بهعنوان رابينسون !"انگليسي" بگويند ولزي و ايرلندي اسكاتلندي ، از اعم ميآيند
برنامه و پيوست پلوس كانال به بعد مدتي و آويخت اوساسونا در را كفشها خارجي اسطوره
تلفيقي بار هر او و رسيده كمال حد به رابينسون اسپانيايي حالانمود اجرا را "ديگر روز"
محاورهاي اصطلاحات با خود پركشش و غيرمتعارف بيقاعده ، انگليسي بيان ميان هنرمندانه
برآيد ژورناليستي بحثهاي پس از لزوم مواقع در ميتواند او.ميآورد وجود به اسپانيولي
مشترك تاكيدات بر مدام آن در كه دارد را خودش خاص و روان بيان اجرا عادي روند در ولي
خود زدن حرف اسپانيايي او شيوه اين با.ميدهد مانور بريتانياييها و اسپانياردها زباني
از كه هستند خونگرم خارجي اين عاشق اسپانياييهاكرده تبديل بيبديل گونهاي به را
.ميكند معرفي را فرهنگشان ممكن شكل بهترين به كشور اين اجتماعي زمينه محبوبترين طريق
رسانههاي عرصه در انقلابي تشنج ، از او جستن دوري و سريعش ذهن ايرلندي ، اين آرام حالت
لقب و دهند قرار الگو را او ميكنند سعي خيليها كه طوري آورده ، وجود به اسپانيا
.دادند رابينسون به را بالفطره تلويزيون
ساير صحنه موضوع همين و نرسيدهاند جايگاهي چنان به ديگر مجريان از يك هيچ كه نيست شكي
پيشكسوتان هم باز":ساخته بريتانيا در مرسوم كليشههاي از پر را اسپانيايي شبكههاي
".حرفهاي اجراي در ناتوان اما محترم
برنامه در عامهپسند و آبرومندانه اجراي يك خاطر به ميتواند كه است t1ve شبكه تنها
"ديگر روز" به سابق ستارههاي و سالخورده مربيان اين.ببالد خود به "استوديو استاديوم"
خودي و گيرند دست در را برنامه نبض كه نمييابند اجازه هيچوجه به اما ميشوند دعوت نيز
خود نقش اداي از پس بلافاصله و ميدهند انجام را كار از ظريف گوشهاي آنها.دهند نشان
.نيست "ديگر روز" موفقيت دلايل تمام اينها.ميكشند پس پا اجرا متن از
روز" كه چرا است ، آن بالاي اجتماعي برد و جامع تنظيم هفتگي شوي اين مشخصه بارزترين
.نميشود محسوب فوتبال به منحصر برنامه يك "ديگر
با متقابل تاثر و تاثير براي است وسيلهاي تنها فوتبال و اسپانياست درباره "ديگر روز"
فوتبال تيمهاي سر پشت كه بالايي استقلالطلبي پتانسيل طريق از كشور فرهنگي متنوع نواحي
.دارد وجود منطقهاي
با لعاب و خوشرنگ مصاحبههاي دادن ترتيب جاي به مثلا "ديگر روز" كارگردانان بنابراين
پيرمرد يك يا استاديوم ساده و قديمي كارگر يك و ميگردند مادريد ، رئال شاخص چهرههاي
ناب حرفهايي و ميآورند گير ميكند ، كاسبي استاديوم حوالي در دهه شش پنج كه را دستفروش
اجتماعي لايههاي فراگيرترين حال بيان گفتهها اين.ميكشند بيرون آنها دل از را
بلكه تودهها افيون بهعنوان نه فوتبال برنامه اين كمنظير برشهاي در.هستند اسپانيا
نظر در ميسازد ، اظهارنظر و وجود ابراز به قادر را اجتماع عادي افراد كه هويتي بهعنوان
كه ميداند دقيقا او.دارد بسزايي سهم زمينه اين در خود رابينسون.ميشود گرفته
بار هر هوش با ايرلندي اين.ميكنند برقرار رابطه فوتبال با طريق چه از اسپانياييها
هواداران شوق و شور با را قديمي ستارههاي دانش بتواند تا مينشيند موقعيتي زنگ به گوش
متعلق فوتبال كه بگيرد اعتراف باركا و رئال اسطورههاي از حتي مثال طور به و زند پيوند
.بارسلونا و مادريد فقط نه اسپانياست همه به
اگر حتي و ندارد كردن موعظه در سعي يا نميكند رفتار رسمي و آمرانه هرگز او حال عين در
.كند عوض را بحث هواي و حال متلك چند با ميكند سعي بزند حرف جدي خيلي مدعوين از يكي
"ديگر روز" اما آيد در آب از چندشآور و بچهگانه خيلي رفتاري چنين كه كنيد تصور شايد
يك فراگير برنامه اين ديگر ويژگي.است اطلاعات حجم و سطح نظر از غني كاملا برنامه يك
شعارهاي و سرودهها به عادت طبق رابينسون كه شده بارها مثلا.است آن نبودن طرفه
يا موافقت در مستقيم تلفنهايي بلافاصله بعد و تاخته مادريد رئال اولتراهاي فاشيستي
روز" تاثيرات بزرگترين از يكي نهايت در.شدهاند وصل استوديو به او نظرات با مخالفت
شدن قطبي دو هميشه كه است اسپانيا فوتبال در دموكراسي جاانداختن در آن موفق سابقه "ديگر
گمنام و جدولي پايين تيمهاي به قدر همان "ديگر روز".داده قرار تهديد مورد را آن
.ميكند توجه لاليگا بالانشين غولهاي به كه ميپردازد
نوستالژي از فراتر ميكنم احساس حالا و هستم اسپانيا از دور كه است هفتهاي چند
در دوباره كه ديگر هفته تا.شدهام زيبايش برنامه و رابينسون دلتنگ شديدا انگليسيام ،
براي همچنين و ميكنم لحظهشماري بنشينم او برنامه پاي سنسباستين در منزلم نشيمن
.ملالآورش مجريان آن و برتر ليگ برنامههاي سلسله انقراض
موربو در بيرحم رقابت
غريب واژه با را اسپانيا فوتبال تاريخ خود ، كتاب در انگليس مشهور نويسنده فيلبال
واژه اين تفسير و توضيح به را كتاب فصل يك نويسنده اينكه وجود با.است كرده بررسي Morbo
بيرحم رقابت "موربو"ميرسد نظر به دشوار بسيار آن ترجمه اما است ، داده اختصاص
را است سياسي و زباني تاريخي ، تقسيمبنديهاي تحتتاثير شديدا كه اسپانيا باشگاههاي
خوبي به كتاب اين در مادريد رئال و بارسلونا ميان كينهتوزيهاي البتهميكند بررسي
قديمي خصومت يك از جزئي فقط را ديرينه رقابت اين "موربو" نشده ، تحليل اسناد و كتب ديگر
اعظم قسمت جنوب در سويل و اسپانيا غربي شمال در باسك سرزمين عوض در.است كرده فرض
.كردهاند جلب بيشتر را فيلبال توجه و گرفته بر در را "موربو"
توضيح خوبي به را رقابت اين تاريخي اساس و پايه اينكه ضمن كتاب اين داستانوار فصلهاي
.ميكنند ايجاد خواننده در را رقابت احساس آن بينقصي نحو به ميدهند ،
كارگران حضور زمان به كه پرداخته ، اسپانيا فوتبال نسب و اصل به موربو در باشكوه فصل يك
بوده ، پرستاره هميشه اسپانيا فوتبال كه حالي در.برميگردد هوئلوا در انگليس مس معادن
عظيم نيروي كه ميدهد نشان بال فيگو ، و رائول تا گرفته كرايف يوهان تا دياستفانو از
.دارد وجود حياتي جريان اين در ديگري
بينالمللي بزرگ رقابتهاي در را اسپانيا ملي تيم تاريخي ناكاميهاي وي اينكه وجود با
.ميماند باقي تناقض يك باشگاهي موفقيتهاي با مقايسه در همچنان اما است ، كرده تحليل
Amazon.com:منبع
28_ايتاليا ليگ
آتالانتا
آران
مشخصات
Atalanta Bergamasca Calcio S.P.A:رسمي نام
اوربيچي ،(شماره 2 آبيهاي و سياه) II نرآتزوري:مستعار اسامي
تاسيس1907
Bergamoa/24124, V14ia Pitentino:باشگاه آدرس
تلفن2425550350039
فكس239677
www.atalanta.it:اينترنتي آدرس
(ايتاليا لاجوردي قهرمان) ايتاليا دي آتزوري آتلتي:استاديوم
نفر و 700 هزار گنجايش26
بورتولوتي ورزشي مجموعه:تمرين زمين
روگري ايوان:باشگاه رئيس
(چهارم فصل) واواسوري جيوواني:سرمربي
(ايتاليايي مشهور نگار روزنامه) فلتري ويتوريو:ويژه هواداران
ناپولي و برشا ورونا ، :هميشگي دشمنان
سياه جوراب سياه ، شلوارك آبي ، و سياه راهراه پيراهن:اصلي لباس
سفيد جوراب سياه ، شلوارك سياه ، و آبي حاشيهاي راههاي با سفيد پيراهن:دوم لباس
Ortobell:مالي حامي
Asics:لباس طراح
دوني كريستيانو:طلايي مهره
(گل 56) باستو آدريانو:دوران تمام گلزن بهترين
(فصل 9796 در گل 24) اينتزاگي پيپو:گل آقاي بهترين
(بازي 283) آنگلري استفانو:حضور بيشترين
(آتالانتا بازيكن بهعنوان ملي بازي 5) دوني كريستيانو:مليپوش باسابقهترين
پوند ميليون 8_ (ميلان 2001) كومانديني جياني:خريد ركورد
پوند ميليون 10_ (رم 2001) پليتزولي ايوان:فروش ركورد
افتخارات
(4847) پنجم:آ سري در مقام بهترين _
(1963) ليگ قهرماني جام يك _
تاريخچه
در.توسكاني مركز ميلان شرقي شمال كيلومتري در 45 و ايتاليا شمال در است شهري برگامو
تيم يك گرفتند تصميم بودند محلي ورزشي باشگاه يك عضو كه برگامويي جوان پنج سال 1907
كردند ، انتخاب را "آتالانتا" نام جديدشان باشگاه براي آنها.آورند وجود به جدي فوتبال
گرچه فوتبالدوستان اين تلاشاست چالاكي و سرعت مظهر كه يونان اساطيري الهههاي از يكي
آتالانتا" ايتاليا فوتبال وقت فدراسيون سال 1914 در وقتي اما نشست ثمر به دير كمي
آبي پيراهن طرح و رنگ.كردند افتخار جوانان اين به شهر مردم شناخت ، رسميت به را "برگامو
و زيبا آرم و بود شده الگوبرداري مقتدر اينترميلان پيراهن از كه آتالانتا سياه و
آميخته نگاه جلب سبب ادامه در كه بخشيد نوپا تيم اين به ويژه شخصيتي باشگاه هنرمندانه
آ سري به پاي (3736) فصل در بار نخستين آتالانتا.شد آنان به ايتاليا فوتبال احترام با
ايتاليا ، دوم نرآتزوري براي بود گرانبها تجربهاي اين اما آورد دوام فصل يك تنها و گذارد
بهعنوان را خود موقعيت دهه سه مدت به سال 1973 تا و بازگشت آ سري به در 1940 كه تيمي
شكل سالها همين خلال در باشگاه طلايي دوره.بخشيد استحكام اولي دسته باثبات تيم يك
محسوب امروز تا باشگاه قهرماني تنها اين.بود حذفي 1963 جام قهرماني آن اوج كه گرفت
.ميشود
آتالانتا.شد سپري برگاموييها براي تلخي دوران هشتاد دهه اواسط تا هفتاد دهه اواسط از
با همراه كه اينجاست جالب اما.چشيد را بودن سومي دسته حتي و دومي دسته طعم دهه يك مدت
آتالانتا.شدند بيدار خواب از نيز برگامو در آنها همسايگان ميلان ، قدرتهاي مجدد ظهور
جام فينال تا فصل 8887 در كه آنهاگذارد پا اروپايي مسابقات به حتي و بازگشت آ سري به
قهرماني لطف به اما شدند ، كالچو نوظهور قدرت ناپلي مغلوب بودند ، رفته بالا حذفي
يافت را فرصت اين آتالانتا آ ، سري در مارادونا هنرنماييهاي و ناپلي بندر آسمانيپوشان
.شود اروپا جام برندگان جام رقابتهاي در ناپلي جايگزين كه
رقابتها آن نهايي نيمه مرحله تا و كردند استفاده آمده دست به موقعيت از نرآتزوريها
.رفتند بالا
تيمهاي موفق و فرد به منحصر سيستم بابت زيادي احترام و شهرت اخير دهه طي آتالانتا
آلسيو اينتزاگي ، پيپو چون بزرگي استعدادهاي مهد بهعنوان باشگاه اين.زده هم به پايهاش
جوان دروازهبان پليتزولي ايوان اواخر اين و دوني كريستيانو مورفئو ، دومنيكو تاكيناردي ،
بهترين" لقب و است گرفته قرار ايتاليا فوتبال مقامات تقدير مورد رم ، پوندي ميليون ده
در باشگاه چهره درخشانترين واواسوري جيوواني.ساخته خود نصيب را "جوانپروري سيستم
فصل همان پايان در و پيوست سياهها و آبي به تابستان 99 در او.است بوده اخير سالهاي
ظهور با موفقيت براي او عطش و واواسوري بالاي مربيگري قدرت.بازگرداند آ سري به را آنها
آ سري در توانست آتالانتا موفق فصل دو طي و شد توام رفت وصفشان كه جوان استعداد چند
جهشهاي انتظار و بردند پايان به نهمي عنوان با را فصل 20022001 آنها.دهد نشان خودي
...اما ميرفت تيم اين از بزرگتري
(20032002) آتالانتا
(ايتاليايي _ ساله 53) واواسوري جيوواني
كالياري و ناپولي آتالانتا ، براي محكم و خشن سوئيپر يك بهعنوان بازيگري دوران در او
از بسياري واواسوري تيزبين چشمان.گذاشت پا مربيگري عالم به زود خيلي و كرد بازي
واواسوري.كردند معرفي آ سري به و كردند شكار پايه تيم از را آتالانتا معاصر پديدههاي
.كرد خواهد شگفتزده را همه يابد ، راه اروپايي رقابتهاي به تيمش اگر كه است مدعي هميشه
تهاجمي 334 سيستم با را تيم امسال تابستان از داشت سيستم 244 به زيادي علاقه كه او
.است بوده فاجعهبار جديد روش اين اما كرد سازماندهي ديگر شكلي به
ورزش حاشيه
فرانسه دولت هيات جديد تصميم*
حرفهاي تيمهاي در موجود محدوديتهاي تمامي گرفته تصميم اخيرا فرانسه دولت هيات
را كردهاند امضا قرارداد اروپا اتحاديه با كه كشوري خارجي 24 بازيكنان مورد در فرانسه ،
فدراسيون تصميمات كه نانسي اداري ديوان حكم كرد تاييد دولت هيات دسامبر روز 30.كند لغو
.درستاست كاملا بود كرده اعلام نادرست و غيرقانوني را فرانسه بسكتبال
جلوگيري استراسبورگ تيم در لهستاني مالاژاي ليليا حضور از 98- فصل 99 در فدراسيون اين
فدراسيون.بود آمده عمل به ممانعت كروات يك و مجار يك حضور از هم اين از پيش بود كرده
چنين دولت هيات نظر طبق.بود كرده تعيين دونفر را خارجي بازيكنان تعداد حداكثر بسكتبال
و واضح و دقيق طور به لهستان با همكاري قرارداد در چون است غيرقانوني محدوديتهايي
اروپاي كشورهاي جزو كه افرادي با لهستاني افراد همه حقوق كه شده ذكر شرطي و قيد بيهيچ
كشور هشت با مشابهي همكاري قراردادهاي اروپا اتحاديه.است برابر كاملا هستند واحد
لهستان ، كشورها اين.است رسانده امضا به بپيوندند اروپا اتحاديه به بايد كه ديگري
كشورهاي با قرارداد اين.هستند لتوني و استوني ليتواني ، چك ، جمهوري اسلواكي ، مجارستان ،
.رسيد خواهد امضا به هم تركيه و بلغارستان روماني ،
قانون اين از ميتوانند هم ديگر كشور سيزده ورزشكاران مالاژا ، ليليا وكلاي نظر طبق
به مضمون همين با همكارياي قراردادهاي كه است صورتي در اين البته ببرند ، بهره برابري
گرجستان ، مولداوي ، بلاروس ، اوكراين ، روسيه ، ) سابق شوروي عضو كشورهايبرسانند امضا
و الجزاير مراكش ، ) مغرب كشور سه و (ازبكستان قرقيزستان ، قزاقستان ، آذربايجان ، ارمنستان ،
.دارند وضعيتي چنين نيز (تونس
فراري كلون تويوتا ، *
سال 2003 در خود اتومبيل يك فرمول تيم اولين عنوان به گذشته هفته چهارشنبه روز تويوتا
مدل به عجيبي شباهت دارد ، نام T103F كه تويوتا جديد مدل اينكه جالب و نمود معرفي را
خوبي عملكرد وجه هيچ به گذشته فصل در كه تويوتا تيم رئيس آندرسون اوه.دارد فراري 2002
عنوان تيمش براي جديد فصل در را بزرگي اهداف فرانسه "كاستله له" در چهارشنبه روز نداشت ،
تا باشد زمانگيري اول تيم ده جزء ماشينهايمان از يكي مسابقه هر در ميخواهيم ما".كرد
زيادي درسهاي اما گرفتيم ، امتياز دو فقط پيش فصل ما.بگيريم امتياز جام هر در بتوانيم
اين در ژاپنيها.است داده تغيير كل به نيز را خود رانندگان تويوتا تيم ".آموختيم را
ساله تجربه 36 با راننده پانيس اليويه از نيش ، مك آلن و فنلاندي ميكاسالوي جاي به فصل
زونتاي.نمود خواهند استفاده برزيلي زونتاي ريكارد و بود هوندا _ بار تيم در پيش فصل كه
.رفت خواهد ميدان به يك فرمول در كه است بار اولين ساله 29
قسمت.است شد قهرمان آن با شوماخر كه فراري مدل 2002 شبيه جهات خيلي از T103F تويوتاي
.است شده كپيبرداري فراري روي از انگار تويوتا Airbox هوايي جعبه و كناري جعبههاي نوك ،
بر علاوه.است شده بهتر درصد ميزان 10 به اتومبيل اين آيروديناميك حالت اين بر علاوه
جديد بخش يك.است گذشته سال به نسبت افزايش درصد معناي 4 به نيز بخار اسب قدرت 880 اين
.است آن دندهاي جعبه 7 مدل اين در ديگر
آزمايش را T103F لهكاستله باراني هواي و درجه چهار دماي در روز همان در پانيس اليويه
.كرد
رسيد تونس به داكار - پاريس رالي*
گذاشتن سر پشت از پس داكار پاريس رالي در كننده شركت سواران موتور اتومبيلرانانو
كشور مقصد رابه والنسيا كشتيبندر با اسپانيا ، كشور در كوهستاني هايدشوار مسير
.كردند ترك تونس
سپس و كاستيلون استان و پيرنه كوههاي رشته بين اسپانيافاصله در كنندگان شركت اين
.كردند مرحلهطي دو طي را والنسيا ساحل
مصر در آفريقا دور مسابقات*
راه به را كيپتاون تا قاهره مسير از آفريقا دور مسابقات دارد قصد كه كرد اعلام مصر
وزير.بود خواهد مصر اهرام كنار از و ژانويه هيجدهم روز مسابقات اين آغاز.بيندازد
اروپا ، سراسر از دوچرخهسوار پنجاه كه كرده اعلام بيانيهاي در كشور اين گردشگري
سودان ، مصر ، از دوچرخهسواران.كرد خواهند شركت رقابت اين در آفريقا و شمالي آمريكاي
در ژانويه روز 16.كرد خواهند عبور زيمبابوه و بوتسوانا مالي ، تانزانيا ، كنيا ، اتيوپي ،
خواهند مشخص كاملا دقيق مسيرهاي و جزييات رالي ، اين كنندگان برگزار مطبوعاتي كنفرانس
.شد
|