نامگذاري روز هشتم اسفند به عنوان روز امور تربيتي و تربيت اسلامي، همواره يادآور دو مشعل فروزان تعليم
و تربيت اسلامي شهيدان رجايي و باهنر است. ولي آنچه كه امسال، اين روز را از ساير هشتم اسفندها متمايز ساخته، تقارن اين روز با بيست و پنجم ذيحجه، سالروز نزول سوره «هل اتي» است. سوره اي كه در شأن امير مؤمنان حضرت علي(ع) و همسر گراميش حضرت فاطمه (س) و دو فرزند برومندش امام حسن (ع) و امام حسين (ع) نازل شده است و به يمن و تبرك اين مناسبت فرخنده، اين روز را«روز خانواده» نيز نام داده اند.
آنچه فصل مشترك روز امور تربيتي و تربيت اسلامي و روز خانواده است، همان «تربيت» است. بسيار بجا و شايسته است كه در اين روز، ضمن گراميداشت اين ايام كه متبرك و مزين به نام «تربيت» شده است، تمام توجه و نظريات را معطوف كنيم به امر تربيت،از جمله اينكه:
* تربيت چيست؟
* عوامل تأثيرگذار در تربيت كدامند؟
*اصول تربيت كدام است؟
* هدف غايي از تربيت اسلامي چيست؟
* روش هاي نوين تربيت در عصر جديد كدام است؟
- در ديدگاه سنتي، عموما برداشت از تربيت عبارت بود از رام كردن، عادت دادن، مطيع بي چون و چرا بار آوردن، بردن و شكوفا كردن استعدادها؛ ولي در ديدگاه مطلوب امروزي، تربيت به منزله رها كردن آگاهانه، ترك عادت دادن، رفتن و زمينه سازي شكوفايي استعدادهاست.
- همواره نهادهايي وجود داشته اند و دارند كه هر عضو جامعه، بويژه نسل هاي نورس ارزش ها، باورها، مهارت ها، دانش ها را از آنها فرا مي گيرند و تحت تأثير فرآيند آن نهادها، تربيت مي پذيرند كه آن نهادها عبارتند از:
۱- نهاد خانواده كه از قديمي ترين نهادهاي بشري است و مهمترين هدف و كاركردش تربيت فرزندان است.
۲- دين كه مجموعه برنامه ها و رهنمودهاي الهي است براي چگونه زيستن آدمي.
۳- آموزش و پروش كه با پيچيده شدن مشاغل و حرفه ها در جوامع به وجود آمده است.
۴- سازمانهاي رسانه اي كه با پيشرفت فنون و علوم در چند دهه اخير پا به عرصه وجود گذاشته و با پديده هايي همچون ماهواره و اينترنت از شتاب بيشتري برخوردار شده است.
هر نهاد جديد با رشد و توسعه خود، سعي كرده است كاركردهاي نهادهاي قبل از خود را به نحوي تحت الشعاع قرار داده و از متن به حاشيه براند، ولي ديد امروز دنيا به خانواده؛ «ديد به مركز تربيت» است؛ و اتفاقا امروز شاهديم جوامعي كه با ايجاد مراكز نگهداري كودك بسيار پيشرفته و تخصصي و لوكس، فرزندان را از دامن خانواده جدا كردند با دادن امتيازات گوناگون به والدين آنها را تشويق به ماندن در خانه و در كنار فرزندان، بويژه در هنگام تولد مي كنند.
از منظر تربيت اسلامي، اگر خانواده نباشد، دين هم نيست. اگر خانواده را بپاشانند، بعد فرزندان را ببرند در مراكز علميه آموزش ديني هم بدهند، ديندار نخواهند شد، چون اثر دينداري دروني است و فرق است بين «دين داري» و «دين داني»!
اگر فرد در خانواده اصيل تربيت نشده باشد، به دست بهترين مربي و معلم و متخصص هم بسپارندش، تربيت مطلوب حاصل نخواهد شد.
- تربيت بايستي هدفمند و با برنامه باشد و در پيمودن مسير تربيت توجه به اصول تربيت نيز امري اجتناب ناپذير است كه آن اصول عبارتند از:
۱- تدريجي بودن: هيچ فردي نمي تواند در مدت كوتاهي، دوران كودكي را سپري كند؛ به نوجواني قدم بگذارد و به طور جهشي به مراحل بعدي برسد. پختگي در هر مرحله، ضمانت تربيت صحيح در مرحله بعدي است.
۲-مستمر بودن: انسان تا پايان عمر رشد مي كند و با اين كه رشد طبيعي در دوره جواني به پايان مي رسد، ولي رشد اكتسابي يا تربيت تا آخر زندگي ادامه مي يابد. در تربيت تعطيلي و توقف روا نيست و فراغت از تربيت، معنا ندارد.
۳- مسأله نگر بودن: هر دوره سني، مسائل مربوط به خود را دارد. مثلا گرايش به گروه همسالان و سستي پيوند ارزشي با خانواده، از مسائل دوره نوجواني است كه اگر مربي نتواند با ظرافت و زيركي با مسائل هر دوره برخورد و همدلي ايجاد كند، مشكلات تربيتي زيادي به وجود مي آيد.
۴- همه جانبه بودن: انسان كامل، انسان جامع الاطراف است، انساني كه در ابعاد گوناگون عقلاني، اجتماعي، سياسي، عاطفي، جسماني و معنوي تربيت شده باشد. در تربيت انسان، بايستي افق ديد خود را وسعت بخشيم و تك بعدي و گلخانه اي فكر نكنيم، چرا كه در خارج از گلخانه پژمرده مي شويم و از بين مي رويم.
۵- تفاوت هاي فردي: انسانها از نظر وراثت، نوع خانواده، نوع ارتباطات، وضع اقتصادي، توانايي ها و تجربيات، متفاوت از يكديگرند و كار مربي توجه به تفاوت هاي فردي است، همان توجهي كه بزرگترين مربي بشريت نبي مكرم حضرت محمد مصطفي(ص) در انجام رسالت خود در نظر داشتند. خداوند در سوره حديد مي فرمايد: «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان...»
چرا خداوند به همراه قرآن كه به تعبير خداي منان «تبيان لكل شيء» يعني تبيين كننده و روشن كننده همه چيز و «هدي للناس» يعني هدايت كننده همه مردم است، رسول عظيم الشأن خويش را مي فرستد؟
اگر قرآن، خودش كتاب هدايت و روشن كننده همه چيز است كه هست، پس نقش پيامبر چيست؟ آيا غير از اين است كه او ظرفيت انسانها را بشناسد و بداند كه از اين منبع و جام پرمايه وحي الهي به ابوذر چقدر، به سلمان چقدر، به بلال چقدر و به ديگري چقدر بايد بنوشاند تا تربيت صورت پذيرد و اين، دقيقا همان توجه به تفاوت هاي فردي است.
۶- نقادي فرهنگي: انتقال ميراث فرهنگي به متربيان نيز، از جمله وظايف مربيان است؛ اما اين انتقال، به تنهايي كافي نيست و آموزش فرهنگي، بايد نقادي فرهنگي را نيز در برداشته باشد. منظور از نقادي، بررسي فرهنگ و تعيين و تفكيك عناصر مطلوب از نامطلوب است.
۷- رعايت هنجارها: ايفاي نقش متربي نيز به هدايت و پيگيري مربي نياز دارد و مربي براي توفيق در ايفاي نقش متربي، نيازمند توجه به يافته هاي علمي و آموزشي و هنجارهاي مربيگري است. پس مربي نيز بايد دائم در توسعه خود و دانش خود كوشش كند تا هنجارها را بشناسد و رعايت نمايد.
* هدف غايي از تربيت اسلامي، ساختن انساني است متعادل، انساني به دور از افراط و تفريط و انساني با فضيلت است، همانگونه كه علماي اخلاق بيان مي دارند هر آنچه كه در حد اعتدال باشد، فضيلت است و هر چه كه از حد وسط و اعتدال خارج شود (خواه به افراط كشيده شود، خواه به تفريط)، هر دو رذيلت است.
* در تربيت، امروز، هدف تشنه كردن است، نه سيراب كردن، هدف پروراندن است، نه بار آوردن، ديد به تربيت، كاستني (پيرايش) است، نه افزودني (آرايش).
* روش هاي تربيتي در ديدگاه سنتي عموما مستقيم، كلامي، استفاده از نصايح، وعظ و خطابه و امري اكتسابي بوده است و مربي القاء كننده محسوب مي شده و تربيت را از آنجايي شروع مي كردند كه مربي دوست دارد، در صورتي كه در ديدگاه امروزين، تربيت مؤثر غيرمستقيم، عملي و در حين كار و بازي است، امروزه تربيت، امري اكتشافي است و مربي، خلاق و ابداع كننده بايد باشد و تربيت را بايستي از آنجايي شروع كند كه متربي دوست دارد و به جايي ختم كند كه مربي دوست دارد.
* الگوي خانواده در اسلام، خانواده مولي الموحدين علي(ع) است. اين انسان بزرگ همانطور كه خود در همه ابعاد و خصوصيات انسايش برجسته و ممتاز والهام بخش است، همسر و فرزندانش نيز چنين هستند، زندگي كردنش، شكست و پيروزيش، جنگ هايش، تحمل و سكوتش، سخن و ايمانش، همه خاص خود اوست، بي نظير و بي شبيه؛ و اين خانواده، خانواده كاملي است كه تنها متعلق به شيعه و مسلمانان نيست، بلكه متعلق به همه انسانهاست، به طوري كه يك نويسنده اروپايي گفته است: «علي هزار سال زودتر از زمان واقعي خود متولد شده است.» و آن نويسنده تواناي مسيحي مي گويد: «كمالات علي بن ابيطالب، در كلمات بشري نمي گنجد و از ناميدن او به عنوان «صوت العداله الانسانيه، علي آواي عدالت انساني» چندان راضي نيست.»
اين خانواده كه مردش اين چنين الگوي خاص و عام است و زنش حضرت فاطمه(س) كه الگوي زنان عالم است، زني است كه به نقل از مرحوم دكتر علي شريعتي «بهترين زن است براي همسرش، بهترين مادر است براي فرزندانش، بهترين دختر است براي پدرش و نمونه بهترين زن است براي مسئوليت هاي اجتماعي اش» و فرزندانش نيز آئينه الهام بخش آرزوها و حركت هاي حساب شده رهبران بزرگ بشري بوده اند. گاندي مي گويد: «من آزادي كشور خود را از پرچمدار كربلا، حسين بن علي(ع)، الهام گرفتم.»
اميد است تمامي انديشمندان و صاحبنظران و دست اندركاران تعليم و تربيت با يافتن راهكارهاي اجرايي در تبليغ و توسعه علمي تربيت اسلامي در خانواده، توفيق مصونيت سازي نسل هاي نورس را بيش از پيش فراهم آورند.
حسن زارعيان
كارشناس تعليم و تربيت
منابع مورد استفاده:
* قرآن مجيد.
* كتاب تفسير سوره هل اتي، نوشته: ابوالفضل بهرامپور.
* كتاب تربيت چه چيزي نيست، نوشته: دكتر عبدالعظيم كريمي.