در بخش جنوبي قاره آفريقا تخريب جنگل ها، فرسايش خاك و كاهش ذخاير آب موجب شده دهها هزار پناهنده زيست محيطي از مزارع خود رانده شوند
در طول دهه هاي هفتاد و هشتاد ميلادي همه ساله بارندگي در كشور آقريقايي نيجر از ميانگين بارندگي سالانه كمتر بود و اين كاستي باران منجر به دومين خشكسالي منطقه گرديد. تا اوايل سال ۱۹۸۴ بيش از ۱۵۰ ميليون نفر از مردمي كه در ۲۴ كشور غربي و شرقي و جنوبي آفريقا ساكن بودند در مرز گرسنگي قرار گرفتند. تا ماه مارس ۱۹۸۵ حدود ۱۰ ميليون نفر از مردم در اثر خشكسالي مجبور شده بودند تا در جست وجوي غذا خانه و زندگي خود را ترك كنند. در اين خشكسالي دوم فقط در ۵ كشور بوركينافاسو، چاد، مالي، موريتاني و نيجر بيش از ۲ ميليون نفر جابه جا شدند، در سال ۱۹۸۳ ، ۳ ميليون نفر از مردم نيجر يعني نصف جمعيت آن از خشكسالي صدمه ديدند. در آنجا چوپانان سيار (فولاني) و چوپانان مستقر (طوارق) به علت از بين رفتن دو سوم از گله هايشان به روز بينوايي افتادند. تا ژوئن ۱۹۸۵ حدود ۴۰۰ هزار چادرنشين اين كشور به شهرها مهاجرت كرده بودند. در موريتاني چندان كه صحرا مناطق روستايي را درمي نورديد جمعيت پايتخت آن نواكشوت به ۴ برابر تعداد قبل خود افزايش پيدا كرد. هم اكنون شهرهاي باستاني اين كشور نظير شينگوتي، تي چيت، اوآلاتاواوآدان در محاصره دايمي امواج شن كه شبيه توده هاي يخ هستند قرار دارند. تنها جاده مهم موريتاني كه از روي خوشبيني تحت عنوان «شاهراه اميد» تقديس مي شد اكنون به گونه اي نوميد كننده غيرقابل عبور شده است.
|
|
تغييراتي كه از زمان برقراري استعمار در نحوه بهره برداري از زمين ايجاد شد و شراكت بين مردم و زمين را كاهش داد از جمله علل تنزل وضعيت منطقه ساحل به شمار مي روند.
جمعيت اين منطقه و شمار دام هاي آن شديدا افزايش پيدا كرده است و يكي از نتايج اين افزايش تشديد رقابت بين كشاورزان و گله داران بر سر زمين بوده است. در ايالت برنو در نيجريه قرنها حالت تعادل با ثباتي در كشاورزي برقرار بود. زيرا روشهاي استفاده از زمين كه توسط كشتكاران «هائوسا» و گله داران سيار يا «فولاني» به كار مي رفت مكمل يكديگر بودند. اما اكنون درهم فروپاشي و تجزيه مالكيت زمين همراه با خشكسالي هاي اين منطقه موجب كاهش باروري آن و افزايش منازعات بين گروه هاي مختلف شده و اين درگيري ها در بسياري موارد گله داران را مجبور به مهاجرت كرده است. چوپانان كه نسبت به رقباي كشاورز خود از قدرت سياسي كمتري برخوردارند غالبا در مبارزه براي زمين بازنده هستند. بدين ترتيب آنها دو راه بيشتر ندارند يا بايد گله خود را در مناطق كوچكتري بچرانند و يا خودشان هم به كشاورزان يكجانشين تبديل شوند.
بسياري از قبايل چوپاني اين كشورها مانند قبايل فولاني و طوارق مدتها بود كه به آوارگي در زمين هاي باير و نيمه باير منطقه در يك حالت همزيستي متعادل (اگرچه تا حدي سست) بوم شناختي با طبيعت خو كرده بودند. ولي امروزه به علت سياست هاي حكومتي و تخريب زمين مجبور شده اند روش زندگي سكني گزيني را انتخاب كنند.
تمام حكومت هاي منطقه ساحل به علت يك رشته دلايل اقتصادي و سياسي طرفدار آنند كه در چراگاهها و كشتزارهاي منطقه دست به تأسيس كشاورزي اسكان يافته و ايجاد كشتزارهايي كه محصول پول ساز دارند، بزنند. اما اين انواع كشت و زرع كه نظر بوم شناختي كمتر از گله داري با زمين هاي باير همخواني دارند باعث كاهش دوره هاي آيش شده و تخريب زمين منطقه قلمرو چادرنشينان را كاهش داده اند و با تبديل هرچه بيشتر آنها به كشاورزان اسكان يافته موجب شده اند تعداد زيادي انسان و دام در اطراف واحدهايي متمركز شوند كه قبلا فقط به طور فصلي مورد استفاده قرار مي گرفتند. چادرنشين هايي مانند طوارق كه فعلا به علت تخريب زمين پناهنده شده اند بي گمان در دهه آينده و پس از آن به علت كاهش قابليت سكونت اكوسيستم هايي كه فعلا در آن تجمع يافته اند دوباره مجبور به تغيير مكان خواهند شد.
|
|
جمعيت جابجا شده در برخي كشورهاي آفريقايي سپتامبر ۱۹۸۵
|
درصد نسبت به كل جمعيت
|
جمعيت جابه جا شده به نفر
|
كشور
|
۳
|
۰۰۰/۲۲۲
|
بوركينافاسو
|
۱۱
|
۰۰۰/۵۰۰
|
چاد
|
۳
|
۰۰۰/۲۰۰
|
مالي
|
۱۲
|
۰۰۰/۱۹۰
|
موريتاني
|
۱۶
|
۰۰۰/۰۰۰/۱
|
نيجر
|
|
قابليت سكونت منطقه شمالي ساحل هم به علت تخريب زمين در حال كاهش است. در الجزاير، مصر، ليبي، مراكش و تونس ميزان جمعيت و شمار دامها از ظرفيت نگهداشت زمين هاي باير اين كشورها بيشتر شده است. مثلا در الجزاير بيابان زايي كم كم پايه هاي اقتصادي را سست مي كند.
به گزارش برنامه محيط زيست سازمان ملل (UNEP) در شمال كوهستانهاي صحرايي اطلس بعضي زيستگاهها و زمينهاي زراعي بزرگ با خطر حركت توده هاي شن و توفان شني روبه رو هستند. يا در مراكش تراكم شديد جمعيت در زمين هاي باير به مرور باعث بيابان زايي منطقه شده است. در آنجا خطر ناشي از حركت توده هاي شن و توفان هاي شني تمام كانال ها آبياري، جاده ها و واحدها را تهديد مي كند. در بخش جنوبي قاره آفريقا، تخريب جنگل ها، فرسايش خاك و كاهش ذخاير آب موجب شده دهها هزار پناهنده زيست محيطي از مزارع خود رانده شوند و به ساير مناطق روستايي شهركها و شهرها، يا اردوگاههاي امداد بروند. مثلا در بوتسوانا در بسياري نقاط كشور گودالهاي آبي براي تأمين آب مورد نياز گله هاي دامي- كه در سالهاي اخير تعدادشان چند برابر شده و اين تا حدي به علت تشويق صادرات گوشت گاو از جانب دولت است- حفر شده است. در نتيجه امروز سفره هاي آب پيوسته در حال پايين رفتن است و صاحبان دامها ناچارند يا مهاجرت كنند و يا دامهاي خود را از دست بدهند.
خشكسالي هايي كه به نظر مي رسد خود به خود تشديد مي شوند دامن هندوستان را هم گرفته اند. بين سالهاي ۱۹۷۸ و ۱۹۸۳ منطقه راجستان غربي و بخش هايي از شرق هندوستان در پنجه خشكسالي گرفتار آمدند. هزاران كشاورز كه چندين سال پي درپي در حال ورشكستگي بودند و محصولي نداشتند در سال ۱۹۸۳ اين مناطق را ترك گفتند و به استانهاي همجوار هاريانا و مدهيا پرادش رفتند. بسياري از آنها به شهر بندري عظيم مدرس مهاجرت كردند و هجوم مردم چندان زياد بود كه حتي براي دريافت كالايي حياتي مانند آب هم صف مي بستند.
در آمريكاي لاتين و جزاير كارائيب نيز در نتيجه توزيع بسيار ناعادلانه زمين و رشد سريع جمعيت تخريب زمين پديد آمده است. اگر آمريكاي لاتين به صورت جايگاه تعدادي از بزرگترين شهرهاي جهان درآمده قسمت اعظم آن به علت مهاجرت از مناطق روستايي است. حلبي آبادهاي شهرهاي بزرگي مثل سائوپولو، ريودوژانيرو، مكزيكوسيتي، ليما و لاپازپر است از دهقانان فقرزده سرتاسر كوهستانها و دشتهاي آمريكاي جنوبي كه طي چندين دهه با بي توجهي به كشاورزي و تخريب زمين روبه رو بوده اند. در بسياري از كشورها، بخصوص در آمريكاي مركزي، واكنش مردم در مقابل فقر تحمل ناپذير و سقوط شرايط زيست محيطي چيزي نبوده مگر جنگ داخلي و مهاجرت- معمولا غيرقانوني- به ايالات متحده آمريكا كه همچنان رو به افزايش است.
هائيتي كه فقيرترين كشور نيمكره غربي است سريعترين رشد جمعيت را هم دارد. در حال حاضر يك سوم زمين هاي كشور به علت چندين دهه تخريب جنگل و سوء اداره كشاورزي چنان فرسوده شده است كه واقعا غيرقابل استفاده مي باشد و حدود ۴۰ درصد مردم كشور نيز مبتلا به سوءتغذيه مي باشند. كمتر از ۴ درصد زمينداران بيش از نيمي از زمين هاي كشور را در اختيار دارند و ميانگين زمين دهقانان كمتر از يك «اكر» است. در دهه پنجاه هنگامي كه توليد غذاي سرانه رو به كاهش نهاد دهقانان براي افزودن به درآمد خود بر فروش زغال چوب روي آوردند. آنگاه كه درختها از بين رفتند خاك سطحي هم به دنبال آنها از دست رفت و در نتيجه توليد غذا باز هم كمتر شد و اتكاي دهقانان بردرآمد ناشي از فروش زغال چوب افزايش يافت. در مجموع تلفيقي از سركوب سياسي، سقوط اقتصادي و ويران شدن محيط زيست موجب شده كه در طول دهه گذشته تقريبايك ميليون نفر پناهنده- يعني يك ششم جمعيت هائيتي- از كشور به خارج رانده شوند.
|
|
كشاورزي ستون فقرات اقتصادهاي در حال توسعه است. با وجود اين در سراسر جهان سوم فشارهاي مالي و فشارهاي ناشي از رشد جمعيت كشاورزان را واداشته كه راههاي ميانبري را انتخاب كنند كه در درازمدت به تخريب زمين خواهد انجاميد. آنا با دست بردن در چرخه هاي طبيعي مهم و استفاده بيش از حد از نظامهاي زيستبومي شكننده اي كه ثبات بسيار سستي دارند سبب شده اند چرخه اي از زوال زمين پديد آيد كه هربار شديدتر از پيش است. وقتي كه نتوان در روستا به محصولي دست يافت كشاورزان همراه با بقيه مردم روستا مجبور مي شوند آن را ترك كنند. اينان چه به شهر بروند و چه به اردوگاه امدادي و يا به زمين هاي حاشيه اي ديگر، در هرحال طبقه رشد يابنده پناهندگان زيست محيطي را تشكيل مي دهند.
از آنجايي كه در كشور ما خصوصا در خشكسالي هاي چند سال گذشته اين حقيقت را روشن ساخت كه سعادت بشر به رغم تمام تكنولوژي هاي پيچيده و پيشرفت هاي علمي آن هنوز سخت به زمين وابسته است و در مناطق خشكسالي زده صدها خانوار روستايي كه چگونه آينده اقتصاديشان يا در بدترين شرايط امكان ادامه حياتشان براثر خشكسالي رنگ مي بازد از مناطق خود به شهرهاي بزرگ مهاجرت نمودند و از چرخه توليد خارج گرديدند و در حلبي آبادها در قالب مصرف كننده پناه گزيدند و مشكلاتي هم براي شهرها ايجاد كردند، حال با توجه به اينكه انجام عمليات حفاظت خاك و آبخيزداري مي تواند در جلوگيري از مهاجرت آبخيزنشينان در قالب شركت تعاوني هاي چند منظوره آبخيزنشينان كه از اهميت خاصي برخوردار است را تقويت و به آن بهاي بيشتري داده شود كه در اين خصوص براي مثال مي توان شركت تعاوني آبخيزنشينان نوايگان داراب، پري زيتون ميمند و دژكرد در استان فارس كه به همت مديريت آبخيزداري استان و با حمايت همه جانبه معاونت آبخيزداري تشكيل گرديده است را نام برد.
جمشيد ثابتان فدايي
كارشناس ارشد آبخيزداري