گفت وگو
وحدت، رمز زيبايي شناختي هنر اسلامي است
ستون اين هفته ديدار و گفت وگو با هنرمندان تجسمي اختصاص به تازه ترين سخنان شراره صالحي نقاش و شاعر معاصر كشورمان دارد. با هم مي خوانيم.
|
|
* خانم صالحي مشغول انجام چه فعاليتهايي هستيد؟
- در حال حاضر مشغول تهيه يك مجموعه نقاشي جديد هستم كه ادامه حركتي است كه از سال گذشته شروع كردم و نمونه هايي از آن در نمايشگاهي كه خرداد ماه امسال در «گالري آريا» داشتم، ارائه شده بود. احساس مي كنم در اين شيوه، هنوز حرفهايي براي گفتن دارم، اين حرفهاي نگفته من را همچنان وادار به جست وجو مي كند.
شعر هم كه پناهگاه من است و لحظاتي كه به سراغم مي آيد، مرا از دنيا فارغ مي كند. در فكر انتشار يك مجموعه از اشعارم هستم و بايد بين اشعار انتخاب كنم كه انتخاب دشواري است اين انتخاب بين پاره هاي احساس! علاوه بر اين مطلبي را هم در مورد «مارسل پروست» در دست ترجمه دارم و ...
* با توجه به تحقيقاتي كه در زمينه هنرهاي اسلامي داشته ايد و نيز آثاري كه در قالب نقاشي با اين موضوع ارائه داده ايد، مختصري در باره ضرورت و وضعيت كنوني اين رشته توضيح بفرماييد؟
- هنر اسلامي حوزه هاي وسيعي را در سراسر جهان شامل مي شود. اين نوع از هنر با توجه به ارزشهاي ناب معنوي و حقيقت و اصالت ذاتي آن ماندگار است؛ كما اينكه تا به حال بوده، اما فكر مي كنم برنامه ريزي هاي بنيادي و تلاشهاي هنري اصيل در اين زمينه به تقويت، تداوم و ماندگاري آن كمك مي كند. اين تلاشها بايد قبل از هر چيز، از صداقت سرچشمه گرفته باشد و وقوف به ارزش حياتي انسان.هنرمند خلاق به ارزشهاي معنوي فكر مي كند و سودجويي، رقابت و تجارت به نام هنر او را رنج مي دهد. هنر راه تكامل انساني است و آينده به انسان كامل نياز دارد. اين امر نشان دهنده سهم هنرمند در پيشبرد فرهنگ است. جامعه بدون بيان هنري ناقص و عقيم است، منتها اين بيان بايد با حقيقت وجود و جوهر اصلي در وحدت و هماهنگي باشد. وحدت، رمز زيبايي شناختي هنر اسلامي است و همين دليل، هنر اسلامي را از ديگر انواع هنر متمايز كرده است. نگاره ها در هنر اسلامي انتزاعي است، تأكيدي كه هنرمند در فرمهاي تجريدي يا اشكال هندسي به نوعي قطع رابطه با دنياي محسوس دارد. فكر مي كنم رواج فرهنگ پژوهش در هنر اسلامي و وجود منتقدان آگاه و دلسوز در اين زمينه مي تواند مؤثر باشد.
* هنر نقاشي امروز ايران به چه سمت و سويي پيش مي رود؟
هنر تكاپوي آگاهانه هنرمند است. در مسير اين تكاپو جريانهايي پديدار مي شوند كه براي مدتي ذهن و فكر هنرمندان را به خود مشغول مي كنند اما ماندگار نيستند. در ايران هم مثل همه جاي دنيا، شيوه هاي متداول بيان هنري رايج است، مثل چيدمان، ويدئوآرت و اخيرا هم هنر اجرايي. اين تنوع هاي هنري مي تواند يكنواختي زندگي را كه باعث دلزدگي مي شود از بين ببرد، اما هنر يك پديده ثانوي نيست كه وظيفه اش ايجاد تنوع، مشغوليت و يا اشباع حس زيبايي شناسي مخاطب باشد، هنرمند مخاطب را شوريده مي كند يا تحسين او را بر مي انگيزد، اما اين وظيفه اصلي او نيست. وظيفه اصلي هنرمند گام برداشتن در جهت تكامل روح انساني است. اگر هنرمند در اين مسير قدم بردارد موفق است وگرنه شيفتگي هاي زودگذر و ناپايدار، در شأن و درخور ارزشهاي حقيقي هنر نيست. به قول مولوي «هر چيز كه در جستن آني، آني.»
* برنامه بعدي تان چيست؟
- هر چه خدا بخواهد!
|