سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۸۲- سال يازدهم -شماره ۳۰۶۱ - May.27, 2003
بيمه شخص ثالث در پيچ و خم يك بخشنامه
015875.jpg
صنعت بيمه جزء مهم اقتصاد كشور است و افراد زيادي در آن مشغول به فعاليت مي باشند و مسئولان بيمه مركزي نيز همواره تأكيد بر رشد سريع و روزافزون اين صنعت دارند و اين رشد را مديون تلاشهاي شركت هاي بيمه فعال مي دانند. با توجه به اينكه نيمي از رشد صنعت بيمه مديون نمايندگان شركت هاي بيمه مي باشد و بارها وعده هاي مختلفي از سوي رؤسا و مديران بيمه جهت بهبودي وضع اين قشر داده شده است، وليكن متأسفانه نه تنها در اين زمينه اقدام مؤثري انجام نشده بلكه حدوداً ۵ ماه است كه كارمزد نمايندگان را كسر كرده اند و اخيراً طبق بخشنامه جديدي نمايندگان بيمه نبايد بيش از ۴۰ درصد ثالث نسبت به كل صادر نمايند حال با توجه به اينكه بيمه ثالث يك بيمه اجباري و مصوب مجلس شوراي اسلامي مي باشد و امتناع از صدور آن براي نماينده تخطي محسوب مي گردد چطور اين بخشنامه صادر شده و اداره نظارت بر شعب رسيدگي نمي كنند و رؤساي بيمه هر زماني كه بخواهند به اسم آمار منفي كارمزد نماينده را بلوكه مي كنند (منظور از آمار منفي: نماينده اي كه ثالث صادر كند اگر بيمه گذار دچار حادثه شود و خسارت دريافت كند از آمار كلي نماينده كسر مي گردد) و جالب اينكه تمامي كارمزد نماينده و حتي وام بيمه گذار به حساب ضرر و زيان شركت محسوب مي شود و از پرتفوي نماينده كسر مي گردد. مسلماً هر شخصي كار مي كند تا درآمدي داشته باشد! مسئولان توقع دارند در مقابل پوشش بيمه اي مردم هيچ كس دچار حادثه نشود و خسارتي هم پرداخت نگردد و فقط فروش بيمه مدنظرشان است و اين نشان مي دهد كه شعار بيمه (كه مي گويد بيمه حافظ سرمايه شما است) مورد بي مهري قرار گرفته است. با توجه به گراني بيمه شخص ثالث اتومبيل و ناچيز بودن حق بيمه هايي چون آتش سوزي و غيره چطور مي توان توازن و تعادل بين آنها ايجاد كرد و علاوه بر اينها جالب است بدانيد كه بيمه ايران غيرمنصفانه و غيرمنطقي كارمزد (حقوق) نماينده را از آمار و پرتفوي آنها كسر مي كند و به حساب ضرر و زيان بيمه به شمار مي آورد.
يادآور مي شويم كه نمايندگان با تمامي مسئولان كشوري و بيمه اي مكاتباتي انجام داده اند وليكن به جواب روشني نرسيده اند. خواهشمنديم اين نامه را به چاپ برسانيد تا شايد دستگاههاي مسئول جوابگوي ما نمايندگان بيمه باشند و از صدور بخشنامه هاي غيراصولي جلوگيري به  عمل آيد.
گروهي از نمايندگان بيمه ايران

خوابگاه دانشجويي و دغدغه هاي خانواده ها
جوان بودن جمعيت ايران و افزايش شمار دانشجويان، احداث و گسترش دانشگاهها و مراكز آموزش عالي را در سراسر كشور اجتناب ناپذير ساخته است. طبيعي است با عنايت به شتاب رشد جمعيت، تدارك سريع امكانات و تجهيزات دانشگاهي قدري دشوار است. شايد ايجاد مراكز آزمايشگاهي و سالن هاي گوناگون نياز به وقت و سرمايه گذاري هاي گسترده اي داشته باشد، اما در مورد خوابگاهها به ويژه خوابگاههاي دانشجويي دختران، ايجاد امكانات در اولويت نخست قرار دارد و بالا بردن ضريب امنيت در اين مراكز داراي اهميت ويژه اي است. دختر من نظير دهها دختر دانشجوي ديگر ساكن خوابگاه دانشجويي الزهرا در شهرستان جيرفت واقع در استان كرمان است. در وهله نخست، كوتاه بودن نرده هاي پيراموني اين خوابگاه ، مسئله اي است كه بايد به آن توجه شود، بخصوص كه خوابگاه در فاصله دوري از شهر قرار دارد.
حوادثي كه طي چند ماه اخير در پيرامون اين خوابگاه رخ داده است ايجاب مي كند كه به مقوله حفظ امنيت و آرامش دانشجويان در اين خوابگاه بهاي بيشتري داده شود. بخصوص تأمين كادر نگهباني توانمند و ساير ساز و كارها بايد مورد توجه قرار بگيرد تا نگراني هايي كه از اين بابت پيش آمده برطرف شود.
مادر يك دختر دانشجواز تهران

از ميان نامه ها و پيام ها
هدر رفتن اراضي كشاورزي
شبكه هاي تجاري - دلالي در ملارد به خريد اراضي كشاورزي و تفكيك و فروش آن براي ساخت و ساز مبادرت مي كنند. اين فعاليت ها آنقدر آشكار است كه همه ساكنان اين منطقه از چند و چون آن مطلع مي باشند. پرسش ما اين است كه چرا مسئولان منابع طبيعي و وزارت جهاد و كشاورزي براي حفظ اراضي كشاورزي حاصلخيز ملارد و جلوگيري از تغيير كاربري اين اراضي اقدام نمي كنند. با روند فعلي تا ۵ سال ديگر از باغ ها و زمين هاي حاصلخيز ملارد اثري باقي نخواهد ماند.
جمعي از اهالي ملارد
جمعه بازار و مشكلات
جمعه بازار خيابان استخر تهرانپارس اگرچه مكان جديدي براي كسب درآمد و معاش شده است و هر هفته عده زيادي را براي خريد به اين نقطه از شهر مي كشاند، اما اين بازار از لحاظ استقرار نظم با مشكلات زيادي روبه روست از جمله رفت و آمد و پارك نامنظم خودروها، باعث ايجاد ترافيك مي شود، به خصوص در خيابان شهيد بختيار، مردم در ساعات پيش از ظهر تا حوالي غروب با ترافيك سنگين روبه رو مي شوند. ظاهرا اين جمعه بازار به صورت خودجوش به وجود آمده و هيچ طراحي و نقشه قبلي براي برپاداشتن آن وجود نداشته است، با اين وجود، مي توان از طريق ساماندهي، نظم دادن به ترافيك و ايجاد فضاي مناسب تر، موجبات استفاده و بهره برداري بهتري را از اين بازار فراهم كرد وگرنه با افزايش تعداد فروشندگان و خريداران، در آينده، اين بازار مشكلات پيش بيني نشده اي بر اين محله شرقي تهران كه خود با معضلات گوناگون روبه روست، تحميل خواهد شد.
حميدرضا - ش
پزشكان ميانسال و...
هنگامي كه در يكي از بيمارستان هاي تهران براي درمان بستري بودم، ملاحظه كردم كه يكي از پزشكان ميانسال به شدت خسته و خواب آلود به نظر مي رسد. وقتي علت را جويا شدم توضيح دادند كه وي براي طي دوره رزيدنتي يك شب در ميان مي خوابد. آيا اين روال جزء مقررات دوره رزيدنتي است و آيا يك پزشك خسته و خواب آلود مي تواند معاينه و تشخيص را با دقت انجام بدهد؟ آيا بهتر نيست باتوجه به سن و سال اين قبيل پزشكان هنگام گذراندن دوره تخصصي تسهيلاتي براي آنها در نظر گرفته شود.
احمدي - كرمان
تقاضا از شهرداري
اتاقك نگهباني مجتمع مسكوني شركت تعاوني مسكن كاركنان سازمان تأمين اجتماعي در منطقه فرحزاد تخريب و برچيده شد. اين تعاوني حتي براي حراست از زمين متعلق به خود و حفظ حريم آن با مشكلات گوناگوني روبه رو شده است. از شهرداري اين منطقه تقاضا داريم، علت قانوني برچيده شدن اين اتاقك را كه در مجتمع هاي مسكوني اغلب شركت هاي تعاوني مسكن وجود دارد، اعلام دارد و اين تعاوني را در جهت حفظ حقوق اعضا و زمين كه متعلق به كاركنان زحمتكش سازمان تأمين اجتماعي است، ياري دهد.
جمعي از اعضاي شركت تعاوني مسكن تأمين اجتماعي

كميابي بعضي محصولات و چند يادآوري
ميادين ميوه و تره بار بايد در خدمت مردم كم درآمد باشند
015880.jpg
روز چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت ماه در بسياري از ميادين ميوه و تره بار شهرداري تهران در سطح شهر سيب زميني يافت نمي شد، اما همين محصول با قيمت گران در سطح ميوه فروشي ها عرضه مي شد. همين مسأله چند هفته پيش در مورد محصول گوجه فرنگي پيش آمد. علت عمده به وجود آمدن اين كمبودها دست هايي هستند كه به اقتضاي بازار عرضه و تقاضاي يك محصول براي حفظ منافع خود، در باره عرضه يا عدم عرضه آن محصول وارد عمل مي شوند. نبود نظارت مؤثر درحد فاصل فروش محصول توسط كشاورزان تا عرضه آن توسط ميادين ميوه و تره بار به مصرف كنندگان، باعث به وجود آمدن اين مشكلات شده است. فلسفه وجودي ميادين ميوه و تره بار در شهر تهران اين است كه براي حفظ حقوق اقشار كم درآمد شهري، ميوه و تره بار به طور مستقيم و پس از خريد از باغداران و كشاورزان در اختيار مردم قرار بگيرد. در سال هاي نخست فعاليت، اين ميدان ها نقش مؤثري در تعديل قيمت ها و حفظ حقوق مصرف كنندگان داشتند، اما در ۵ سال گذشته هر روز شاهد سير نزولي چنين نقشي هستيم و چنين به نظر مي رسد كه سايه واسطه هاي با سابقه كه بيشترين تأثير را در بازار ميوه و تره بار ايران دارند، براين ميادين سنگيني مي كند. حتي شايعات اخير مبني بر واگذاري اين ميادين به بخش خصوصي را نيز بايد از همين طريق بررسي كرد. با همه مشكلاتي كه برشمردم هنوز ميادين ميوه و تره بار شهرداري تهران عليرغم ميل بعضي واسطه هاي متنفذ، در عرضه ميوه و تره بار ارزان تر نقش مؤثري دارند. بجاست كه با حمايت بيشتر از اين ميادين و كوتاه كردن دست واسطه هايي كه هر از چندگاه كمبود يك محصول را سبب مي شوند و سعي دارند مكانيسم عرضه و توزيع ميوه و تره بار را به طور كامل در اختيار بگيرند، اين ميادين همچنان در خدمت مردم كم درآمد باشد. اقشار مرفه شهري، در هر شرايطي مي توانند ميوه و تره بار را حتي با گران ترين قيمت خريداري كنند. مسئولان بايد به نفع اقشار كم درآمد جامعه سيستم عرضه و توزيع ميوه و تره بار را در سطح كشور و از جمله تهران سازمان دهي كنند.
الهويي- تهران

بوق هاي غيراستاندارد و آلودگي صوتي در تهران سلامتي مردم را تهديد مي كنند
خطري كه دستكم گرفته ايم
015870.jpg
يكي از اتباع كشور كره جنوبي كه براي معاينه به مطب اينجانب مراجعه كرده بود از نحوه استفاده رانندگان ايراني از بوق  اتومبيل ابراز شگفتي مي كرد. وي مي گفت: هر تازه  واردي به پايتخت ايران خيلي سريع متوجه بوق زدن هاي سريع و بي وقفه بعضي از رانندگان مي شود و مهم تر از آن استفاده  رانندگان در شهر تهران از بوق هاي عجيب و خطرناك است. خطري كه اين مهندس خارجي توصيف مي كرد، نه هيولايي است كه به چشم بيايد و نه داراي مشخصاتي است كه خيلي زود متوجه آن بشويم. صداي ناشي از بوق هاي غيراستاندارد كه سلامتي شنوايي مردم را هدف قرار داده است، به مرور تعداد زيادي از افراد مستعد را در سنين ۴۰ به بالا دچار نارسايي شديد شنوايي و حتي كري مي كند. اين خطر بيش از همه مأموران راهنمايي و رانندگي را كه بيشتر از ساير شهروندان در معرض آلودگي صوتي بوق هاي غيراستاندارد قرار دارند، تهديد مي كند. بيماري آرام و بي سروصدا به سراغ فرد مي آيد و زماني كه او به پزشك مراجعه مي كند، قسمت قابل توجهي از اعصاب شنوايي اش مختل شده است.
اين آلودگي افرادي را كه به دلايل مختلف به نقص سيستم دفاعي بدن متبلا مي باشند، بيشتر تهديد مي كند. صداي بوق هاي غيراستاندارد براي اعصاب بسيار ظريف و حساس كودكان و نوزادان يك خطر حتمي است، اما متأسفانه عوارض اين آلودگي، تنها پس از آنكه شخص دوره جواني را پشت سرگذاشت در سيستم شنوايي او بروز مي كند و تقريباً افراد زيادي مبتلا به ناشنوايي شده و ناچارند به سمعك پناه ببرند. مسلماً،  اين كودكان معصوم به ويژه نوزادان قادر به دفاع از بهداشت عصبي و سلامتي خود نيستند، اما چرا قوانين كشور و ضابطان قانون در برابر اين معضل بزرگ تهران و ديگر شهرهاي كشور ساكت مانده اند؟ بنده به دلايل شغلي ام تقريباً در طول سال بارها هشدارهاي مربوط به خطر بوق هاي غيراستاندارد را در مقالات، سخنراني ها و حتي ميزگردهاي صدا و سيما ديده و يا شنيده ام، اما متأسفانه  تا به حال نه سازمان حفاظت محيط زيست، نه شهرداري تهران و نه راهنمايي و رانندگي، هنوز پاسخ مؤثري به اين هشدارها نداده اند. تقاضا مي كنم سازمان حفاظت محيط زيست، كميسيون كشاورزي و محيط زيست مجلس شوراي اسلامي، وزارت بهداشت و درمان و ساير سازمان هاي مسئول كارشناسان خود را مأمور تحقيق در اين زمينه نمايند كه آيا در هيچ يك از پايتخت هاي جهان اجازه استفاده از اين بوق هاي غيراستاندارد كه سلامتي شنوايي مردم را به طور مستقيم تهديد مي نمايد، داده مي شود و آيا اگر راننده اي مرتكب چنين تخلفي شود، مجريان قانون آن راننده، نصب كننده، فروشنده و توليدكننده بوق هاي آلاينده  را تحت پيگرد قانوني قرار نمي دهند؟ هنگام عزيمت از ميدان تجريش به طرف مركز شهر، وقتي به يك راننده جوان تاكسي خطي، درباره غيراستاندارد بودن بوق ماشين اش تذكر دادم، خيلي راحت گفت: اي آقا، اين كه چيزي نيست،...! و متعاقب آن، سه نوع بوق غيراستاندارد را كه روي ماشين اش نصب كرده بود به تناوب به صدا درآورد. وقتي برايش تشريح كردم كه اين بوق حتي براي فرزند او كه مي گفت ۵ ساله است، چه خطرات مهلكي دربردارد، مضطرب شد و گفت در اولين فرصت، بوق ها را از روي ماشين اش برمي دارد. اما، چقدر براي آگاهي مردم از اين معضل بزرگ شهر، اطلاع رساني انجام شده است. مردم چقدر مي دانند كه اين بوق ها، چگونه سلامتي كودكان و نوزادان عزيز و معصومشان را حتي براي ساعاتي كه در شهر يا در خيابان به گردش يا خريد مي روند، به خطر مي اندازد؟
مأموران محترم و زحمتكش راهنمايي و رانندگي ما تا چه اندازه مي دانند كه اين بوق هاي غيراستاندارد، آنها را مي تواند دچار نقص شنوايي و حتي نارسايي حاد شنوايي زودرس كند.
طي ۱۰ سال گذشته كه اين بوق ها به مرور رواج پيدا كرده است تعداد بيماران حس شنوايي و مراجعان به اين مراكز، چندين برابر شده است. يكي از عوارض بسيار خطرناك آلودگي صوتي در تهران به طور اعم و بوق هاي غيراستاندارد به طور اخص كاهش تدريجي توان شنوايي شهروندان است. به طور معمول در دوره هاي گوناگون سني، توان شنوايي رو به كاهش مي گذارد و همه ما پيرمردان و يا پيرزناني را ديده و يا مي بينيم كه به اصطلاح دچار ثقل سامعه بوده و از سمعك استفاده مي كنند اما، آلودگي صوتي علي الخصوص استفاده بي بند و بار از بوق هاي غيراستاندارد در تهران سقف سني ضعف شنوايي را به بالاي ۴۰-۵۰ سال كاهش داده است. بنده حتي شاهد مراجعه جواناني با ميانگين سني ۲۵-۳۰ سال به بيمارستانها و مطب ها بوده ام كه به دليل حساس بودن عصب شنوايي در مقايسه با ديگر افراد مبتلا به اختلالات شنوايي شده اند. يك وقتي هست كه مثلاً براي مقابله با آلودگي صوتي ناشي از پرواز هواپيماها كه مستقيماً بر اعصاب و حس شنوايي ساكنان واقع در محدوده هاي نزديك فرودگاهها يا خط عبور هواپيماها، تأثير مي گذارد نمي توان اقدامات فوري به عمل آورد، اما چرا نبايد براي منع استفاده از بوق هاي غيراستاندارد و خطرناك (براي حس شنوايي و حتي اعصاب و روان شهروند) چاره اي انديشيده شود. اين بوق ها يا از خارج وارد مي شود و يا در داخل توليد مي گردد. آيا نمي شود براي حفظ سلامتي مردم، واردات، توليد و فروش و نصب و استفاده از اين بوق ها را ممنوع كرد؟ آيا سازمان حفاظت محيط زيست نسبت به اين خطر روزافزون در شهرها احساس مسئوليت نمي كند؟! خارجياني كه به تهران مي آيند، در اين شهر تردد مي كنند و شب و روز با پديده عجيب و باورنكردني بوق هاي غيراستاندارد مواجه مي شوند چه نوع قضاوتي درباره ما خواهند كرد؟... كافي است دستگاههاي مسئول در مورد موتورسيكلت هاي تهران دقت به خرج بدهند تا بدانند، علاوه بر ماشين ها چگونه موتورسيكلت ها، از بوق  هاي گوش خراش استفاده مي كنند. سالها پيش، استفاده از بوق هاي بياباني توسط كاميون ها و اتوبوس ها در محدوده شهرها ممنوع بود، اما اين اصل اكنون زير پا گذاشته شده است و تعداد زيادي از ميني بوس  ها كه در داخل شهر به حمل و جابجايي مسافر مي پردازند از بوق هاي بياباني استفاده مي كنند! ماشين آمده بود تا وسيله راحتي زندگي ما انسانها بشود اما در تهران، ماشين بلاي زندگي ما شده است و متأسفانه، به اين مسئله مهم توجهي نمي شود.
پزشك متخصص گوش و حلق و بيني

سخنگاه آزاد
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
آموزشي
انديشه
خارجي
سياسي
شوراها
شهري
علمي فرهنگي
محيط زيست
معلولين
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |  
|  شوراها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   محيط زيست   |   معلولين   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |  
|  صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |