اخبار و اطلاعات در مورد محمد(ص) از سه منبع عمده به دست مي آمد نخستين آنها بيزانس بود سپس اندلس و سومين منبع اطلاعات شواليه ها بود
محمد(ص) در اروپا
مينو صميمي
ترجمه: عباس مهرپويا
ناشر: اطلاعات، ۱۳۸۲
«داستان هزار سال افسانه سازي و دروغ پردازي در غرب» اين زيرعنواني است كه مينو صميمي براي كتاب خود برگزيده است و در همين جا مي توان به رهيافت او در تحليل زندگي نامه هاي اروپايي نويس پيامبر اسلام (ص) پي برد. صميمي آن گونه كه خود مي گويد در جريان مطالعه براي يكي ديگر از نوشته هايش با زندگي نامه هايي برخورده است كه روايتي تحريف شده از حيات پيامبر اسلام داشته اند و تصاويري از ايشان به دست مي داده اند كه هيچ شباهتي به تصور و آگاهي مسلمانان از سيرت پيامبر ندارد: «اين چنين بود كه من تصميم گرفتم اين سنت تحريف آميز پايا و پيوسته را دنبال كنم و اسباب و انگيزه هاي وراي آن را جويا شوم.»
|
|
صميمي معتقد است كه آغاز چنين روايت هايي از سوي مسيحيان اهل جدل در قرون وسطاي مسيحي بوده است. آنها نخواسته اند با الهيات اسلامي رودررويي فكري داشته باشند و نيز نمي توانسته اند «در خصوص آداب و رسوم پارسامنشانه و دين داري عامه مسلمانان ترديد و شبهه اي به خود راه دهند. در عوض، با تقليد پيشگامانه از سبك و منش مطبوعات جنجالي امروز اروپا، به موضوع جنبه فردي داده و شخص پيامبر اسلام را آماج حمله و انتقاد خود قرار داده اند، و بدينوسيله جز توسل به ناچيزترين بهره از علم به حقايق و نشر اكاذيب و دروغ پراكني، از هر چيز ديگري صرفنظر كرده اند.»
به نظر صميمي ارائه چنين تصويرهايي كه در دوران قرون وسطي و آغاز رويارويي هاي سياسي و نظامي مسلمانان با غرب مسيحي شروع شده بود، كليشه وار در اذهان اروپاييان باقي مانده است و از اين ميان تنها معدودي از محققان يكي دو قرن اخير مستثني بوده اند. پس از پيش گفتارها، كتاب از يك ديباچه و يازده فصل تشكيل شده است: محمد(ص) پيام آور مكه؛ حكومت محمد(ص) در مدينه؛ محمد(ص) در جست وجوي معنويت؛ اروپاي قرون وسطي و ترس از اسلام؛ تهديد تركان؛ سرانجام محمد(ص) و اسلام در دوران جنبش دين پيرايي مسيحيت؛ اومانيست يا متحجر؟؛ محمد(ص) در عصر قهرمان پرستي؛ محمد(ص) و تصوير اروپايي سده نوزدهم؛ اسلام در پايان امپراتوري عثماني؛ و از تكريم تا تحريف آشكار: محمد(ص) در قرن بيستم.
چنان كه پيدا است مولف در سه فصل نخست به ترسيم چهره اي از پيامبر اسلام پرداخته است تا پس از آن به مقايسه اين تصوير، كه بنابر روايت هاي نخستين اسلامي تهيه شده، با تصويرهاي اروپاييان بپردازد. سواي سعي در اتكا به متون اصلي چشمداشت ديگر نويسنده اين بوده است كه در تصوير خود روايت اصلي عناصري را بياورد كه به زعم او دستاويز تصويرپردازي واژگون غربي ها قرار گرفته است.
بنا به رسم، روايت زندگي پيامبر اسلام پس از بعثت ايشان به دو بخش تقسيم شده است؛ پيش و پس از هجرت به مدينه. تاريخ نويسان غربي بر اين دو بخش به نحوي متمركز شده اند تا آنچه را كه به زعم ايشان تفاوت رويه پيامبر اسلام(ص) در اين دو دوره تاريخي است نشان دهند. كوشش صميمي در اين كتاب بر اين بوده است كه خصوصاً با آوردن همان فرازهاي مورد توجه غربيان استقامت و يكپارچگي دعوت پيامبر اسلام را در سراسر دوره نبوت ايشان نشان دهد. صميمي در فرازهاي منتخب خود تنها به نقل از منابع اكتفا نكرده است؛ بنابر هدفي كه او برگزيده مي بايست بتواند تفسيري ديگرگون از «سوءتعبير»هاي غربيان از واقعيت ها هم ارائه دهد.با توجه به مسائلي كه به دنبال چاپ و انتشار كتاب سلمان رشدي به وجود آمد نمي توان از نقل داستان مزبور كه توسط ابن سعد و طبري نيز روايت شده چشم پوشيد. سنديت اين داستان قوياً از سوي تعداد زيادي از مسلمانان انكار شده است. در حقيقت محمد [ص] از رويداد مورد بحث در نهايت با افتخار و سربلندي بيرون مي آيد و به واقع اين دشمنان اسلام هستند كه بايد از سنديت اين داستان نگران باشند و مسلمانان نبايد در اين مورد كوچك ترين نگراني به خود راه دهند...» و پس از اين او به نقل روايت ابن سعد و طبري و تحليل آن مي پردازد.
|
|
در دوران زندگاني پيامبر در مدينه نيز چيزي كه بسيار مورد توجه غربيان بوده است، منش ايشان در برابر مسيحيان و يهوديان مدينه است: «محمد(ص) انتظار داشت كه يهودي ها با آغوش باز از او پذيرا شوند... چنين به نظر مي رسيد كه پيام محمد(ص) براي اعراب با آن چه موسي(ع) و ديگر پيامبران به يهوديان ابلاغ كرده بودند، كاملاً مشابه بود. از همان ابتدا، محمد(ص) بر اين نكته اصرار مي ورزيد كه او دين جديد و بي سابقه اي را ابلاغ نمي كند؛ چرا كه اعتقاد داشت او از جانب خدا منصوب شده تا همان دين راستيني را كه به آدم ابوالبشر اعطا شده بود احيا كند.» صميمي اشاره هاي مختصري به چگونگي شكل گيري روابط مسلمانان و يهوديان در مدينه دارد: از مشابهت هاي مناسك كه در رو كردن به قبله بيت المقدس و روزه گرفتن عاشورا «كه با يوم كيپور مطابقت دارد» تا جدايي قبله و زمان روزه و در آخر جنگ ها. اشاره هاي صميمي مختصر است و به علت ها و سير جريان ها نمي پردازد؛ حتي تمام وقايع مشهور را هم نقل نمي كند.
مسئله ديگري كه مورد توجه بوده است مسئله غزوات پيامبر است. صميمي اشاره هايي به غزوات و جنگ هاي مشهور پيامبر و وقايع حول آنها دارد و وجه مميزه اي به شمار مي رود پرداخته است: «محمد(ص) در شيوه جنگاوري و در اداره جنگ محدوديت هاي مختلفي براي مردان جنگي اش قايل مي شد. آنان اجازه كشتن زنان يا بچه ها يا غيرنظاميان را نداشتند. بايد با اسراي جنگي به خوبي رفتار مي كردند و تا زماني كه اسرا مورد معاوضه قرار بگيرند يا در ازاي پرداخت پول آزاد گردند بايد غذا، آب و پوشاك در اختيارشان قرار مي دادند، تنها استثناي موجود در مورد قانون مزبور مردان بني قريظه بودند. احزاب شكست خورده كه اسلام آورده بودند، مجاز بودند تا از امتياز آزادي و مالكيت بر دارايي خود برخوردار شوند. مثله كردن اجساد مردگان و غارتگري ممنوع بود. تمامي موارد فوق از دگرگوني و تحولي چشمگير در سنت ديرينه اعراب حكايت مي كرد.» (ص ۱۰۴)
عنوان هاي ديگري كه صميمي در فصل حكومت محمد(ص) در مدينه به آن پرداخته است به بازگشت ايشان به مكه، روابطشان با مسيحيان سرزمين عربستان، كه صميمي آن را به طور كلي خوب ارزيابي مي كند، تكميل دين اسلام و ايات پاياني قرآن و شكل گيري مناسك در آخر زمان خود پيامبر و نيز زندگي خصوصي پيامبر و ازدواج هاي ايشان پرداخته است. در فصل بعدي صميمي بر آن است كه محتواي معنوي تعاليم پيامبر اسلام را با تكيه بر قرآن بازنمايد. فصل چهارم به تصوير پيامبر اسلام و اسلام در قرون وسطي مي پردازد. در اين دوران «اخبار و اطلاعات در مورد محمد(ص) از سه منبع عمده به دست مي آمد. نخستين آنها بي شك بيزانس بود، سپس اندلس به عنوان مركزي براي انتقال اطلاعات در خصوص زندگي شخصي و شرح حال محمد(ص) مطرح بود و سومين منبع اطلاعات شواليه هايي بودند كه از لشكركشي هاي خود در جريان جنگ هاي صليبي در سرزمين مقدس بازگشته بودند.» (ص ۱۸۲) نويسنده به مخدوش بودن اين اطلاعات و نيز به انگيزه هايي چون ترس از هجوم مسلمانان اشاره مي كند كه برخوردها در لبه هاي متغير و تمدن هم به آن اضافه مي شد. صميمي به نويسندگاني از اوايل سده هشتم مانند جان (يوحنا) دمشقي اشاره مي كند كه در نوشته هاي خود با پرداختن به زندگي خصوصي پيامبر مي كوشيدند انزجار مسيحيان را نسبت به برخي وجوه زندگي ايشان برانگيزند. آنها همچنين اعراب مسلمان را به بي تمدني و جنگ طلبي نسبت مي دادند. صميمي در مقابل به شيوه زندگي اي اشاره مي كند كه مسلمانان براي مسيحيان اندلس فراهم كرده بودند. يكي ديگر از مضامين تكرار شده تبليغاتي اين عصر برگزيدن واژه هايي زشت براي ناميدن رسول مكرم اسلام بوده است. صميمي همچنين به افسانه هاي بي اساسي مي پردازد كه در اين دوران براي اهانت به پيامبر اسلام و مسلمانان درباره زندگي ايشان رواج مي داده اند. اين گونه تخيل ها درباره زندگي دنيا و آخرت پيامبر اسلام و مسلمانان در سراسر اين قرون در آثار اشخاصي چون ويليام طرابلسي، پيرزپلومن، ويليام دنبار و اليگري دانته تكرار شده است.
دوران پس از رنسانس زماني است كه از يك طرف حاكميت مسلمانان بر اندلس پايان مي يابد و از طرف ديگر فوج هاي قشون عثماني بر پاره هاي شرقي اروپا سلطه يافته اند. به اين ترتيب انگيزه دشمن خويي هنوز برجا است. با وجود هراسي از گسترش اسلام از سوي ديگر علوم اسلامي خصوصاً طب سينوي هم به اروپا راه يافت. در اين دوران با ظهور اومانيست هايي چون اراسموس كه به انحصار حقيقت مسيحيت معتقد نبودند و تلاش سايرين براي دست يافتن به صلح كارهايي انجام شد كه البته تقريباً هيچ يك به نتيجه نرسيد. مانند طرح جان سگويايي براي صلح با مسلمانان كه بي انجام ماند. در اين دوران همچنين به دليل اختلافاتي كه در بين خود مسيحيان تشديد شد انگيزه هاي عجيب و جديدي براي حمله به اسلام به وجود آمد. جدا از آن مسيحيان با اعتقادات مسلمانان آشناتر شده بودند و با ارجاع به عقايدي چون قول به محرف بودن انجيل خود را در افسانه پردازي هايشان محق مي ديدند. در عصر روشنگري پاره اي از متفكران در تصويرهاي مرسوم ترديد كردند به علاوه با وجود ادامه انتشار امثال مطالب غرض ورزانه پيشين، سياحان بسياري از اصناف گوناگون به كشورهاي اسلامي سفر كرده بودند كه نقل بسيار متفاوتي با افسانه هاي رايج درباره زندگي مسلمانان داشتند. همچنين گروهي از مردان روشنگري و نيز سياستمداران بودند كه ترديدافكني شان در باورهاي موجود به تصاوير مرسوم از اسلام نيز تسري يافت. با اين حال و با تأسف باز هم حتي بسياري از انديشمندان نسبتاً آزاد فكر اروپايي از دامن زدن به اتهامات پيشين بركنار نماندند.
كتاب خانم صميمي از نظر نقل بسياري از نگرش ها نسبت به پيامبر اسلام و مسلمانان روشن گر است و مي توان از آن تصويري كمابيش منسجم يافت. اما همين تعدد نقل ها كه اغلب با اظهارنظرهاي نويسنده همراه شده اند و گفته و گوينده ارزش گذاري شده اند باعث شده كه مجال نقد براي نويسنده زياد نباشد و از طرفي تاريخي بودن موضوع كه خود موضوع نقد منابع را هم به ميان مي آورد، بر مشكلات كار افزوده است. اضافه كنيد بر اين ها بازه زماني بسيار گسترده موردنظر نويسنده. از اين گذشته به هر دليل نويسنده حتي در بخش آخر كه به قرن بيستم مربوط مي شود نيز به جريان هاي اصلي شرق شناسي كه آغاز فعاليت علمي غربيان در شناخت اسلام بوده است چنان كه بايد و شايد نپرداخته است؛ شايد به اين دليل كه صميمي بيشتر بر آن چيزهايي نظر داشته كه شكل دهنده ذهن عامه غربيان بوده اند.