جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۰۷۵
در جست وجوي درياچه اي در اعماق قاره قطب جنوب
شگفت انگيزترين موطن زمين
اين قلمرو براي ميليون ها سال يا بيشتر از بقيه جهان جدا باقي مانده است و بنابراين درياچه وستوك گونه هاي بسيار قديمي ميكروب هايي را كه براي دنياي علم ناشناخته اند در خود جاي داده است
ريچارد موناسترسكي
005150.jpg

ترجمه: حسين يوسفي
هنگامي كه بر فراز بخش شرقي قطب جنوب در پرواز هستيد در زير پايتان قلمرويي را خواهيد ديد كه به نظر مي رسد پس از مدت هاي طولاني بي خوابي كشيدن به خوابي عميق فرو رفته است. به هر سو كه بنگريد هزاران كيلومتر صفحات يخي را مي بينيد كه سطح همه چيز حتي قله كوه ها را نيز پوشانيده است. سايه هاي متنوعي از سفيدي اين پهنه هاي هموار را در سيطره خود گرفته و هيچ نشانه اي از هر رنگ ديگري نيست.
زير اين پتوي سفيد، قاره اي بي حد و مرز نهفته كه قلمروي منحصر به فرد و عظيم است. اين قلمرو كه ترانووا (terranova) ناميده مي شود چنان خود را پنهان كرد كه تا مدت ها دانشمندان موفق به كشف آن نشده بودند. تنها سه سال قبل بود كه گروهي از متخصصين سرزمين هاي يخ زده روسي و انگليسي يك درياچه بزرگ را در اين ناحيه يافتند، يكي از بزرگ ترين و عميق ترين درياچه هاي زمين كه در زير چهار هزار متر يخ دفن شده و تقريباً در زير ايستگاه تحقيقاتي وستوك (vostok) روس ها قرار گرفته است. زماني كه اين گروه تحقيقاتي موضوع يافتن اين درياچه را اعلام كردند محققان زيادي كنجكاو شدند اطلاعات بيشتري را به دست آورند. با افشاي جزييات بيشتر تعداد رو به ازديادي از دانشمندان خواستار تحقيق در اين درياچه شدند كه اكنون درياچه وستوك ناميده مي شد. ديويد كارل (D.Karl) ميكروب شناس دانشگاه هاوايي مي گويد: فرصت فوق العاده اي به دست آمده تا اطلاعات زيادي را درباره سياره مان و تاريخ آن به دست آوريم و حتي شايد محيطي قابل قياس با حيات ساير سيارات را در اين محل شاهد باشيم كه از آن براي بررسي بيشتر در سيارات ديگر استفاده كنيم. اين قلمرو براي ميليون ها سال يا بيشتر از بقيه جهان جدا باقي مانده است و بنابراين درياچه وستوك گونه هاي بسيار قديمي ميكروب هايي را كه براي دنياي علم ناشناخته اند در خود جاي داده است. اين ميكروب ها شرايط لب مرز بقايافتگي را تحمل كرده اند و از اين نظر منحصر به فرد هستند. از طرف ديگر لايه ضخيم رسوبات ته درياچه سرنخ هاي جديدي را از اقليم سياره زمين در ده ها ميليون سال قبل به ما مي دهد. پژوهشگران ناسا اميدوارند با بررسي روي مجموعه اسرارآميزي از آب ها در اين نقطه، روش هاي جديد كشف حيات روي سيارات ديگر را مورد آزمون قرار دهند.
موسسه ملي علم آمريكا نيز قصد دارد نقشه برداري هوايي را در اين درياچه انجام دهد تا از آن براي بررسي بعدي استفاده كند. همچنين شصت دانشمند در سال ۱۹۹۹ ميلادي در كمبريج انگليس گرد هم آمدند تا يك برنامه اكتشاف بين المللي را در درياچه براي يافتن نمونه هاي جانداران آن از هر نوع كه باشد طرح ريزي كنند. اين محققان به دنبال راهي براي نفوذ به يخ ها هستند بدون اينكه هيچ ريز جاندار (Micro organism) يا آلاينده اي را به آن وارد كنند. سينال اليس ايوانز يكي از اين محققان مي گويد: ما هيچ چيز راجع به اين درياچه نمي دانيم و اگر قصد كار روي آن را داريم بايد نكات زيادي را در نظر گرفته و مواظب باشيم تا از وارد شدن هر نوع آلاينده اي جلوگيري كنيم. ايستگاه تحقيقاتي وستوك سردترين دماي ثبت شده روي زمين را دارد به طوري كه در اين محل دماسنج ها در ماه جولاي سال ۱۹۸۳ دماي ۶/۸۹ ـ درجه سانتي گراد را ثبت كرده اند. دماي متوسط اين ناحيه در حدود ۵۵ - درجه است. يكي از پژوهشگران در اين باره مي گويد: لايه ضخيمي از يخ هست كه به طرز شگفت انگيزي درياچه را قادر ساخته تا در چنين محيط يخ زده و منحصر به فردي بقا پيدا كند.
در واقع انباشته شدن سه كيلومتر و يا بيشتر يخ روي هم همچون يك لايه عايق سازنده، بستر زيرين را از سرماي بالا حفاظت مي كند. گرماي حاصل از «زمين گرمايي» لايه هاي داخلي زمين مانع يخ زدن درياچه شده و لايه هاي پاييني يخ را گرم تر مي سازد. وزن زياد صفحه يخي همچنين يك نقش جداگانه را در حفاظت درياچه ايفا مي كند. زير چهار كيلومتر يخ فشار آن قدر بالا است كه قادر است يخ را در دماي ۴ درجه سانتي گراد ذوب نگه دارد. اين عوامل به سرتاسر بخش شرقي قطب جنوب كه با اين لايه يخي پوشيده شده امكان ايجاد چنين درياچه هايي را مي دهد. چندي قبل عده اي از محققان موفق به شناسايي بيش از هفتاد درياچه در ناحيه كوچكي از اين منطقه شدند. در اين ميان وستوك بزرگ ترين آنها است كه در حدود ۲۸۰ كيلومتر از شمال به جنوب و شصت كيلومتر از شرق به غرب كشيده شده، تقريباً به اندازه درياچه انتاريو در كانادا اما با عمقي دو برابر آن. در زير ايستگاه تحقيقاتي وستوك كه در جنوب اين درياچه قرار گرفته عمق آب پانصد متر است.
005165.jpg

اولين سر نخ ها از وجود چنين درياچه اي در زير يخ هاي قطبي در سال ۱۹۶۰ به دست آمد. در اين زمان گروهي از پژوهشگران انگليسي، آمريكايي و دانماركي مشاهدات رادارهايي را كه بر فراز منطقه در پرواز بودند، دريافت كردند. اين رادارها از لايه يخي نفوذ كرده و آنچه را كه در زير نهفته نمايان كردند. وقتي اين پژوهشگران يك سطح آينه اي صاف را در اين محل يافتند آنها حدس زدند كه درياچه اي در زير آب يخ بايد وجود داشته باشد. در آن سال ها يكي از دانشمندان انگليسي از منابع آب زير يخي در اين ناحيه خبر داد اما آنها نمي دانستند كه تنها يك درياچه وجود دارد يا چندين درياچه مجزا. اطلاعات دريافتي از ماهواره ها نشان داد كه لايه يخ برفراز درياچه صاف تر و هموارتر از جاهاي ديگر است.
در سال ۱۹۹۳ از انتهاي شمالي درياچه نقشه برداري دقيقي انجام گرفت اما بخش هاي جنوبي همچنان لاينحل باقي ماند. سه سال بعد اين گروه با اطلاعات جديد دريافتي از ماهواره ها و بدون اينكه قدم به قطب جنوب بگذارند موفق به نقشه برداري كامل درياچه و ابعاد آن شدند. بيست سال بعد از يافتن درياچه وستوك دانشمند ديگري هم به سمت اين درياچه جلب شدند، هنگامي كه مجله «نيچر» در سال ۱۹۹۶ با انتشار خبر كشف درياچه سر و صداي زيادي بپا كرد، از آن پس خيلي از دانشمندان به وجود حيات در اين ناحيه مشكوك شدند. مهم ترين نكته اي كه از كشف اين درياچه دستگير دانشمندان شد اين بود كه آنها پي بردند كه حيات حتي قادر است در دشوارترين محيط ها هم بقا پيدا كند.
ادوارد دلانگ (E.Delang) ميكروب شناسي كه در اين منطقه كار مي كند مي گويد: اگر ميكروب ها قادر به حيات در اين درياچه باشند پس آنها بايد گرسنه ترين جانداراني باشند كه تاكنون كشف شده اند. امكان دارد درياچه وستوك يكي از كم انرژي ترين و فقيرترين محيط هاي روي سياره زمين باشد. تنها اميد ساكنان درياچه براي يافتن غذا به ناحيه زيرين درياچه مربوط مي شود چرا كه از بالا هيچ اميدي به دريافت غذا نيست و اين غذا انواع مواد شيميايي و فلزات تحليل رفته اي است كه از لايه هاي دروني و مذاب به اين ناحيه مي رسد. اين درياچه از اين نظر تا حدود زيادي مشابه درياچه بايكال در سيبري است. درياچه بايكال روي يك ناحيه ريفتي فعال زمين شناختي قرار گرفته به نحوي كه شكاف لايه هاي خارجي زمين در اين ناحيه امكان خروج سنگ هاي مذاب را به سطح مي دهد. زمين شناسان نظر ديگري دارند. آنها مي گويند كه شواهد و مداركشان حاكي از آن است كه پوسته زمين در اين ناحيه قديمي و مرده است و بدين ترتيب امكان خروج مواد مذاب و تغذيه جانداران اين ناحيه از آنان وجود ندارد.
در اين صورت و در فقدان مواد غذايي به دست آمده از اعماق زمين تنها منبع انرژي درياچه بايد در سطح يخ بالاي درياچه نهفته باشد. زمين شناسان معتقدند صفحه يخي روي آب درياچه با سرعت چهار متر در سال از غرب به شرق مي خزد. پايين ترين لايه هاي يخ در زمان اين حركت و برخورد با آنها ذوب شده و باعث آزاد شدن گازها و خرد شدن صخره ها مي شود. اگر اين حركت وجود داشته باشد مي تواند ايجادكننده ذرات ارگانيك مفيد و مغزي براي ريز جانداران باشد. اين منبع تغذيه اي جديد باعث جست وجوهاي بيشتر دانشمندان شد و پس از مدتي ساكنان جديدي را در اين ناحيه منحصر به فرد يافتند. باكتري ها، قارچ ها، جلبك ها، كپك ها و حتي دانه هاي گرده ساكنان نام آشناي جديدي بودند كه حداقل برخي آنها زنده بوده و توانايي رشد داشتند.
هنوز تحقيقات زيادي در اين درياچه انجام مي شود و دانشمندان اميدوارند چيزهاي جديد و جالبي را در مورد حيات در اين ناحيه منحصر به فرد در سياره بيابند. ناحيه اي كه به هيچ جاي ديگر زمين شبيه نيست و مي توان آن را با برخي محيط هاي روي سيارات ديگر قياس كرد. تحقيقات در اين زيستگاه عجيب سرنخ هاي جديدي را از پديده حيات به همگان مي دهد.

يار ديرينه زمين
005180.jpg
ترجمه:زينب همتي
«بارهنگ پهن برگ» داراي پراكنشي است كه مي تواند به عنوان گياهي جهان وطن شرح داده شود، چرا كه در تمامي قاره ها به غير از قطب جنوب يافت مي شود. بارهنگ گونه اي بارز در زيستگاه هاي علفزار است و داراي مجموعه برگ هاي پهن به هم فشرده در نزديكي سطح خاك است كه از ميان آنها ساقه گل زا سربرمي آورد. پراكنش بارهنگ به اندازه پراكنش سنجاقك ها كه پس از اين شرح داده خواهد شد مورد مطالعه قرار نگرفته وليكن اين گياه به غير از عرض هاي جغرافيايي شمالي و صحراي شمال آفريقا و خاورميانه در همه جا ديده مي شود. بارهنگ حتي در تمامي مناطق شرقي هندوستان تا استراليا، زلاندنو و بسياري از جزاير اقيانوس آرام پراكنده شده است. پراكنش بارهنگ درون مجمع الجزاير بريتانيا در يك مقياس منطقه اي به خوبي مورد مطالعه قرار گرفته است. اين گونه تقريباً در هر جايي مي رويد و مشخص گرديده كه به طور كامل تحت تاثير تغييرات اقليمي با شرايط خاك واقع نمي شود (بارهنگ در علفزارها با خاك هاي بسيار اسيدي يا بسيار قليايي رشد مي كند. ) يك اكولوژيست مي بايستي اين گونه را به عنوان يك نمونه بردبار اكولوژيك يا «اوروتوپيك» معرفي كند چرا كه رجحان هاي زيستگاهي آن بسيار وسيع است. اما اين تعريف به تنهايي براي قضاوت در مورد پراكنش وسيع اين گونه كفايت نمي كند. اين گياه مي بايست مكانيسمي موثر و قوي جهت انتشار داشته باشد. اين مكانيسم موثر به وسيله بذرهاي آن (كه ممكن است برخي از آنها به وسيله پرندگان خورده شده و نتيجتاً در يك زيستگاه جديد قرار گيرند) ايجاد مي گردد. دانه ها نسبت به شرايط محيطي، نظير سيستم هاي گوارشي جانوراني كه آنها را خورده اند مقاومند و حداقل برخي از دانه هايي كه به وسيله جانوران خورده شده اند، نمي توانند پس از عبور از دستگاه گوارش آنها جوانه بزنند. همچنين دانه ها داراي پوشش لزج مانند هستند كه به آنها خاصيت چسبندگي مي بخشد. دانه ها به سادگي بسيار زياد به پرها و خز جانوران مي چسبند و ممكن است به اين وسيله از مكاني به مكان ديگر منتقل شوند. همچنين ممكن است كه انسان تا حدودي در پراكنده شدن اين گياه موثر بوده باشد، چرا كه احتمال آن وجود دارد كه دانه هاي اين گياه با علف هاي درو شده مخلوط شده و همراه آنها در مناطق خشكي و دريا به مسافت هاي طولاني منتقل شده باشد. به نظر مي رسد كه اين حالت محتمل ترين روش انتقال در طول اقيانوس آرام به سمت آمريكاي جنوبي باشد، همچنين ممكن است كه دانه ها به چرخ و لاستيك وسايل نقليه چسبيده و به اين وسيله مسافت قابل توجهي را طي كنند.
از آنجا كه در حقيقت بارهنگ در هر مكاني نمي رويد، چه عواملي پراكنش آن را محدود مي سازند؟ به مانند بسياري از موجودات ديگر پاسخ كامل هنوز به دست نيامده است. اين گياه به درون مناطق شمالي زياد گسترده نشده وليكن در مناطق ديگر در ارتفاعات نسبتاً بلند ديده شده است و بنابراين احتمالاً سرما عامل محدودكننده اي براي گسترش اين گياه نيست. اين گياه در هيچ يك از مناطق خشك واقعي مشاهده نشده است. برگ هاي بزرگ آن سطح گسترده اي را براي تبخير آب به وجود مي آورند و ممكن است كه در مناطق كم عمق خشكيده شوند. پراكنش موضعي بارهنگ در علفزارها پيچيدگي هاي ديگري را ايجاد مي كند بارهنگ در اطراف گذرگاه ها و جاده ها و برخي مناطق ديگر كه ممكن است جانوران چراكننده در آنجا تجمع كنند، به فراواني يافت مي شود. دليل اين مسئله آن است كه بارهنگ در مناطقي كه به وسيله حيوانات اهلي به شدت چرا گرديده و به وسيله آنها و موجودات ديگر از جمله انسان لگدكوب شده فراوان تر است. اين گياه به دليل شكل پهن خود مي تواند بهتر از اغلب گياهان علفزارها اين نوع فشارها را تحمل كند. احتمالاً بارهنگ در اين قبيل مكان ها به بهترين وجهي رشد مي كند چرا كه فتوسنتز كارا نيازمند نور فراوان است. در شرايط ديگر معمولاً در سايه گياهان بلندتر قرار مي گيرد و نمي تواند به خوبي رشد كند. به علاوه اين گياه از جمله اولين گونه هايي است كه يك منطقه فاقد رويش گياهي را اشغال مي كند ولي چنانچه ساير گونه ها به اندازه كافي بلند شوند از بين خواهند رفت. همچنين دانه هاي اين گياه براي آنكه به خوبي جوانه بزنند بايد در مناطق بدون سايه قرار داشته باشند. اين دو مرحله جوانه زني و تثبيت است كه در برابر تنش هاي آب و هوايي و رقابتي بيشترين حساسيت را از خود بروز مي دهند. احتمالاً عدم استقرار اين گونه در نواحي شمالي تر به دليل ناتواني جوانه زني و تثبيت گياهان سالم و بالغ در شرايط توندرايي است.

داستان بقا
اتحاد پنهان قلب ها ـ ۲
كارل زيمر
ترجمه: كاوه فيض اللهي
بيشتر اين كار روي موش ها انجام گرفته است. موش ها از اين امتياز برخوردارند كه خويشاوندي نزديكي با انسان دارند اما معايبي نيز دارند؛ به يك دليل و آن اينكه جنين هايشان درون رحم رشد مي كنند و مشاهده آنها دشوار است. آزمايش هاي ديگر با جانداراني انجام شده اند كه خويشاوندي دورتري با ما دارند اما بررسي آنها آسان تر است، مثل كرم سركه و مگس سركه. يك سدشكني بسيار مهم در سال ۱۹۹۳ هنگامي حاصل شد كه رالف بادمر (R.Bodmer) در دانشگاه ميشيگان، ژني را كشف كرد كه تكوين قلب در مگس سركه را كنترل مي كند؛ در مگسي كه فاقد اين ژن باشد اصلاً هرگز قلبي تشكيل نمي شود. اين ژن به تقليد از «تين وودمن» (Tin Woodman)، جنگلبان قلعي ـ م) در داستان «جادوگر اُز» كه با «دوروتي» به مقصد شهر زمرد همراه شد تا قلب خود را از جادوگر باز پس گيرد، ژن سنگدلي ناميده شد.
«آدم قلعي» به رده ويژه اي از ژن ها تعلق دارد. بسياري از ژن ها حاوي دستورالعمل هايي براي ساخت يك پروتئين واحد دارند كه وظيفه اي اختصاصي به عهده دارد ـ براي مثال ساخت ناخن يا هموگلوبين. اما بعضي ژن ها پروتئين هايي مي سازند كه ژن هاي ديگر را كنترل مي كنند. بعضي از آنها مانند كليد اصلي عمل مي كنند و با راه اندازي بسياري از ژن هاي مختلف سبب مي شوند كه اين ژن ها در همكاري با يكديگر ساختاري را بسازند. آدم قلعي براي مگس سركه يكي از اين «ژن هاي اصلي» است. ظرف چند سال بعد از اين اكتشاف، دانشمندان ژن هاي اصلي ساخت قلب را در موش ها نيز يافتند كه با بياني نه چندان شاعرانه ژن هاي Nkx ناميده شدند.
آنچه دانشمندان را به شگفتي واداشت شباهت چشمگير ژن هاي Nkx موش و ژن سنگدلي در مگس سركه بود. هنگامي كه توالي جفت بازها (پيوندهاي ميان رشته هاي مارپيچ دوگانه DNA كه حامل اطلاعات ژنتيكي هستند) اين ژن ها را با هم مقايسه كردند دريافتند كه بسياري از بخش ها عملاً يكسان هستند. علاوه بر اين ژن هايي كه ژن هاي Nkx را كنترل مي كنند و ژن هايي كه ژن هاي Nkx به نوبه خود آنها را كنترل مي كنند، نيز مشابه ژن هايي هستند كه همان نقش ها را در مگس بازي مي كنند. تنها نتيجه منطقي آن بود كه ژن هاي سنگدلي و Nkx منشاء مشتركي در نياي مشترك حشرات و پستانداران دارند، كه دانشمندان گمان مي كنند احتمالاً جانوري كرم پهن مانند بوده كه در حدود ۶۰۰ ميليون سال پيش مي زيسته است. به احتمال بسيار قوي قلب اين موجود از قلبي كه هر يك از فرزندان آن امروزه دارند ساده تر بوده است ـ شايد چيزي بيش از يك لوله ماهيچه اي ابتدايي و قادر به انقباض هاي منظم نبوده است.
علاوه بر اين ژن ها آثاري در خود دارند كه نشان مي دهد آن پيش قلب نخستين از كجا ممكن است آمده باشد: گلو. آدم قلعي و ژن هاي Nkx شباهت چشمگيري به يك ژن دارند كه در كرم هاي گرد (نماتودها) به ساخت ماهيچه هاي گلو كمك مي كند. بنابراين در اينجا براي چگونگي تكامل نخستين قلب سناريوي امكان پذيري وجود دارد. هرازگاهي طي تقسيم سلولي و توليدمثل، يك ژن (يا به ندرت گروهي از ژن ها) به طور تصادفي دو تا مي شوند. شايد در مورد ژن هايي كه در دودماني از جانوران ابتدايي، تشكيل گلو را القا مي كردند اين اتفاق افتاده باشد. در ابتدا ممكن است سري دوم ژن هاي گلو نيز همچنان به انجام وظيفه اصلي شان در كمك به ساخته شدن گلو ادامه داده باشند. سپس، به لطف يك جهش، اين ژن ها شروع به فعاليت در سلول هاي بخش متفاوتي از بدن جانور كرده اند. اين ژن ها به جاي ساختن لوله اي ماهيچه اي كه غذا پمپ مي كرد، شروع به ساختن لوله اي ماهيچه اي كردند كه خون پمپ مي كرد.
از يك لوله ساده تا محفظه ها و دريچه هاي قلب مهره داران راه درازي در پيش بود. نگاهي به تاريخ مهره داران مرحله اي كه طي آن قلب ها پيچيده شدند را نشان مي دهد. مهره داران احتمالاً از نيايي شبيه به اسيدي ها (طنابداراني كه آب پاش هاي دريايي ناميده مي شوند). اسيدي ها در شكل لاروي خود ويژگي هاي آناتوميك چندي نظير خود ما دارند، براي مثال آنها در ناحيه پشتي شان ميله اي غضروفي، پيش ساختي براي ستون فقرات دارند كه به طناب پشتي اوليه معروف است، اما در بزرگسالي خود را به كف دريا محكم مي كنند تا غذا را از آب فيلتر كنند. در اين روند گلويي با شكاف هاي آبششي در آنها تكوين يافته و طناب پشتي اولين خويش را از دست مي دهند. قلب يك اسيدي چيزي جز قطعه متورمي از يك رگ خوني نيست.
قديمي ترين سنگواره هاي مهره داران حقيقي به ۵۳۰ ميليون سال پيش باز مي گردند. كمتر از ۱۰۰ ميليون سال بعد، نخستين ماهي تكامل يافت و از آنجا كه قلب تمام ماهي هايي كه امروزه زنده اند محفظه دار و داراي انقباض هاي هماهنگ است، زيست شناسان مي پندارند كه نياي مشترك آنها يعني ماهي نخستين نيز به همين شكل بوده است. در ماهي نخستين نيز همچون ماهي هاي كنوني، احتمالاً خون براي اكسيژن دار شدن از آبشش ها عبور مي كرد و سپس به بقيه قسمت هاي بدن جريان مي يافت. يك لايه سلولي جديد به نام آندوكارد (پرده دروني قلب ـ م)، احتمالاً درون قلب را فرش كرد و با افزودن به ضخامت آن قلب را قوي تر ساخت. سرانجام خود قلب بزرگ تر شد.
Natural History,Apr.2000

اخبار زمين
ماموريت جديد پولاراسترن
005155.jpg

دانشمندان اروپايي به منظور جمع آوري اطلاعات از اعماق اقيانوس ها، پيشرفته ترين روبات زير آبي را كه قادر است در عمق ۶ كيلومتري فعاليت كند به كار گرفته اند. اين روبات كه ويكتور ۶۰۰۰ نام دارد به دانشمندان امكان مي دهد تا اطلاعات در مورد جزاير مرجاني اعماق اقيانوس ها و تپه هاي عظيم از جنس كربنات ها كه ارتفاعشان بر صدها متر بالغ مي شود، جمع آوري كنند. نخستين توقفگاه كشتي مادر كه پولاراسترن نام دارد در اطراف ايرلند خواهد بود و مقصد بعدي آن شمال غربي نروژ است. محققان در نظر دارند با استفاده از اين روبات مشخص سازند چه تعداد از ارگانيسم هاي آبزي بر لايه هاي شيب دار اعماق اقيانوس ها جاي دارند و چه ميزان گاز متان از طريق اين سيستم هاي زير آبي در آب دريا حل مي شود.

بزرگ ترين آلوده كننده هواي جهان
005160.jpg

بخش حمل و نقل آمريكا بالاترين ميزان توليد دي اكسيد كربن را در جهان دارا است و از ميزان انتشار اين گاز توسط كل صنعت هر كشور ديگري (به استثناي كشور چين) بيشتر است. در تحقيقات صورت گرفته مشخص شده است كه يك سوم كل انتشار گاز دي اكسيد كربن آمريكا توسط بخش حمل و نقل اين كشور توليد مي شود. اين مطالعه كه توسط ديويد گرين از آزمايشگاه ملي اوك ريج و اندرياس شافر از موسسه فناوري ماساچوست تهيه شده است نشان مي دهد كه تنها با كاربرد فناوري كنوني مي توان ظرف ۱۰ تا ۱۵ سال آينده صرفه جويي در مصرف سوخت خودروهاي جديد و كاميون هاي سبك را ۲۵ تا ۳۳ درصد كاهش داد. در حالي كه سلول سوختي و فناوري هيدروژن اسيد حذف گازهاي گلخانه اي از اين بخش را فراهم مي كند دولت بايد مسير سياست روشني را براي هدايت سرمايه گذاري خصوصي در اين سمت ارائه كند.

زمين سر سبزتر شده است
005170.jpg

محققان سازمان هوانوردي و فضايي آمريكا «ناسا» با همكاري سازمان انرژي آمريكا دريافته اند كه سياره زمين به دليل بروز تغييرات آب و هوايي در طول ۲۰ سال گذشته سرسبزتر شده است. براساس اين تحقيق گياهان در بسياري از مناطق به ويژه در مناطق گرمسيري و جنگل هاي شمالي به دليل دريافت بيشتر آفتاب، آب، گرما و دي اكسيد كربن سرسبزتر و شكوفاتر شده است. راما كريشنانماني از دانشگاه مونتانا كه سرپرستي اين تحقيقات را به عهده داشته است مي گويد تحقيقات به عمل آمده، تغييرات آب و هوايي را علت عمده افزايش رشد گياهان در طول ۲ دهه گذشته دانسته است. يك عامل كم اهميت ديگر در بروز اين تغيير، افزايش ۹ درصدي گاز گلخانه اي دي اكسيد كربن است كه يك كود گياهي موثر به شمار مي آيد.

پس از خورشيد
005175.jpg

تحقيقات جديد نشان مي دهد كه كره زمين مدت ها قبل از تصورات گذشته و تنها ۱۰ ميليون سال پس از تولد ستاره خورشيد پديد آمده است. پژوهشگران معتقدند روند شكل گيري سياره هاي نزديك به خورشيد يعني عطارد، زهره، زمين و مريخ حدود ۱۰ هزار سال پس از آغاز فعاليت هاي هسته اي خورشيد آغاز شده است. اطراف ستاره خورشيد در آغاز تشكيل از ابرهايي از گاز و گرد و غبار پوشيده شده بود. اين ابرها كم كم متراكم شده و اجرام آسماني را به وجود آوردند و به تدريج تراكم اين گرد و غبار و گازها در ۴ جرم آسماني به حدي رسيد كه ۴ سياره نزديك به خورشيد از آنها پديد آمدند. ۱۰ ميليون سال پس از تولد خورشيد كره زمين به ۶۴ درصد از اندازه كنوني خود رسيده بود و در آن زمان به بزرگ ترين سياره خورشيدي تا فاصله ۹۳ ميليون مايلي اين ستاره بدل گشت.

زمين
ادبيات
اقتصاد
ايران
تكنيك
جامعه
رسانه
شهر
علم
كتاب
ورزش
هنر
صفحه آخر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  تكنيك  |  جامعه  |  رسانه  |  زمين  |  شهر  |
|  علم  |  كتاب  |  ورزش  |  هنر  |  صفحه آخر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |