طبق آخرين نظرسنجي انجام شده مردم آمريكا پس از يازدهم سپتامبر و به ويژه پس از افشاي اعمال فريبكاري از سوي نيويورك تايمز اعتماد چنداني به رسانه ها ندارند
مايكل موران
ترجمه: زهره جنابي
در سال ۱۹۸۶ در گردهمايي كنگره آمريكا، سرهنگ اليورنورث، مدارك و شواهد محرمانه اي را عليه ايران ارائه داد، تا اجازه عمليات عليه ايران را كسب نمايد. اين مدارك كه بعدها به «ايران كنترا» معروف شدند، سبب بر هم زدن اوضاع در دوران رياست جمهوري رونالد ريگان شدند.
به رغم آنكه رسانه ها از زخم هايي كه خود باعث ايجاد آنها شده اند، رنج مي برند، اما قدرت عمل جاسوسان CIA روزبه روز بيشتر مي شود.
مايكل موران: خبرنگار ارشد MSNBC
طبق آخرين نظرسنجي انجام شده مردم آمريكا، پس از يازدهم سپتامبر و به ويژه پس از افشاي اعمال فريبكاري و رسوايي هاي دولتي از سوي نيويورك تايمز، اعتماد چنداني به رسانه ها ندارند.
و اكنون سازمان CIA با حمايت گسترده رسانه ها، گزارش علني را منتشر ساخته كه در آن توصيه كرده، در صورتي كه رسانه ها، خبر يا اطلاعاتي را از سوي مقامات دولت اين كشور منتشر سازند و نيز در صورتي كه محرمانه بودن خبر تاييد شود، در آن صورت مي توان به قوانين جاسوسي براي پيگرد قانوني اين رسانه ها استناد كرد.
در اين گزارش كه با عنوان «پيامدهاي غفلت هاي ساده» منتشر شده، آمده است: رسانه هاي آمريكا به صورت سردابه اي روباز مملو از اطلاعات محرمانه اي در آمده كه توسط منابع امنيتي جمع آوري مي شوند و همين موضوع به صورت معضلي ظاهراً بغرنج و جدي براي امنيت ملي آمريكا در آمده است. به همين منظور، اين سازمان سعي دارد مانع از افشاي اين اطلاعات گردد.
اين گزارش توسط جيمز بروس، مامور ارشد سازمان سيا نوشته شده و جالب توجه آنكه، با آنكه مستقيماً به مركز روابط ميان دولت و رسانه ها پرداخته اما تاكنون هيچ گونه بازتابي از سوي رسانه هاي سراسري نداشته است.
اين گزارشات سازمان سيا كه معمولاً توسط افسران ارشد و يا كهنه كار اين سازمان نوشته مي شوند، نشان دهنده سياست رسمي سازمان نيستند. اما در گذشته اغلب به عنوان راهكاري از سوي سازمان جاسوسي استفاده مي شدند. اصولاً تصور نمي شود كه اين گزارش با همدستي سياستمداران داخلي تعريف شده يا به عنوان ابزاري براي ارسال اطلاعات به كنگره و علني ساختن آن به خاطر اهميت حياتي موضوع مورد استفاده قرار گيرد.
اين پيشنهاد كه افشاي اطلاعات محرمانه، جرم سنگين تلقي شود، غيرمعمول يا بحث برانگيز نيست. طبيعي است، رئيس جمهور در اين زمان يا هر زمان ديگري، از كابينه اش بخواهد كه در خصوص منبع افشاي اخبار و اطلاعات تحقيق و بررسي به عمل آورد مخصوصاً اخباري كه از لحاظ سياسي نگران كننده بوده و يا نقض قانون جاسوسي سال ۱۹۱۶ محسوب گردند.
اما بروس در گزارش خود پا را فراتر گذاشته و پيشنهاد مي كند كل رسانه تحت تعقيب و پيگرد قانوني قرار گيرد و از آن به عنوان «اتحادي غيرمقدس» ميان مقامات دولتي، با در نظر گرفتن مصونيت امنيتي آنها و نيز دوستان خبرنگارشان ياد مي كند. تام رزنس تيل، خبرنگار پيشين لس آنجلس تايمز و نيوزويك و معاون رئيس كميته امور خبرنگاران مي گويد:
«بياييد شفاف تر صحبت كنيم. اين افراد واقعاً به متهم اول اين قانون ايمان ندارند. آنها پنهان كاري را مي خواهند نه شفاف بودن مانند نور خورشيد را. آنها طرفدار كنترل و سلطه هستند و نه كثرت گرايي. مي خواهند رعب و وحشت در ميان مطبوعات ايجاد كرده و جريان آزاد اطلاعات را يك جرم جنايي محسوب نمايند و براي همين منظور از ابزار يازدهم سپتامبر استفاده مي كنند.»
اين بحث به آتشي دامن مي زند كه معمولاً درون دو عنصر تشكيل دهنده آن باقي مي ماند يعني: دولت و رسانه. به اعتقاد رزنس تيل، در گذشته، دولت، فهرست آماده اي از حوادث و رويدادهاي اخير در دولت را در اختيار داشته و با استفاده از قوانين امنيتي، سعي مي كرد جنگ هاي مخفيانه، مسائل جاسوسي داخلي و ديگر اعمال غيرقانوني و يا مورد اختلاف را بدون آنكه اين بحث به عموم ملت كشيده شود، هدايت كند و براي نمونه به مواردي چون السالوادور و امور مربوط به ايران طي جنگ سرد و نيز استفاده سيا از جاسوسان خود، براي بررسي عملكرد دشمنان دولت نيكسون و نيز آزمايشات نظامي دهه ۱۹۵۰ كه عملاً سربازان و شهروندان را در معرض راديواكتيو و ديگر خطرات قرار مي داد، اشاره مي كند.
وي مي افزايد: «افشاي اطلاعات محرمانه، گاهي نقش مهمي را در متوقف ساختن بسياري از نگراني ها ايفا كرده است. در گذشته چنين عقيده اي ممكن بود قانوني به نظر برسد، اما اكنون اوضاع فرق كرده است. »
«در حقيقت، اين گزارش سازمان سيا، مبين اين نكته است كه طرفداران سركوب در مقابل افشاي اطلاعات با رويدادي عجيب روبه رو هستند تقريباً طبق تمامي شواهد موجود، افشاي اطلاعات هنگامي آسيب هاي جدي را به ملت و دولت وارد خواهد ساخت كه در حوزه اطلاعات محرمانه رخ داده باشد. »
بروس در اين مقاله سعي كرده است با ارائه شواهد موجود، با اين استدلال سازمان سيا مخالفت كند. وي از مواردي ياد مي كند كه افشاي اطلاعات محرمانه با امنيت ملي كشور تطابق داشته است.
مواردي از قبيل افشاي فعاليت جاسوسان سيا در روسيه به هنگام نظارت بر آزمايش هاي موشكي اين كشور در سال ،۱۹۵۸ كه موجب خشم دولت روسيه شد. رويدادهاي ۱۹۶۱ در خصوص نظارت جاسوسان آمريكايي در دفتر حزب كمونيست روسيه و نيز افشاي اطلاعاتي كه اخيراً نگراني هاي دولت چين را برانگيخته و دولت هندوستان آموخته كه چگونه برنامه سلاح هاي هسته اي خود را از ديد ماهواره هاي جاسوسي پنهان نمايد. اما موضوع اصلي بحث در عصر حاضر اين است كه معمولاً «تروريست ها براي ادامه فعاليت شان به اين اطلاعات متكي هستند. »
بروس به عنوان مثال به دسته گل جديد رسانه ها اشاره مي كند.
در سال ،۱۹۹۸ اطلاعات محرمانه اي در خصوص ارتباط تلفني بيل گرتز خبرنگار واشنگتن تايمز و شخصي به اسم اسامه بن لادن منتشر شد. گفته شد كه سازمان امنيت ملي آمريكا يا سيا بر اين تلفن شنود داشته و افشاي اين اطلاعات، فرصت پيگيري و كسب هرگونه اطلاعات ارزشمند در اين باره را از سازمان سلب كرد.
به اعتقاد بسياري از خبرنگاران و طبق بررسي هاي به عمل آمده، به اعتقاد عموم مردم، اين باور كه دولت بتواند از افشاي برخي اطلاعات محرمانه جلوگيري كند، بسيار نامتعارف و عجيب به نظر مي رسد.
استفان انگلبرگ برنده جايزه پوليتزر از نيويورك تايمز، و خبرنگاري كه اطلاعات جاسوسي آمريكا در چين را پوشش داده بود، مي گويد: «ظاهراً كه اين موضوع كاملاً منطقي است، پس اگر همه ملت ها به جاسوس و سازمان جاسوسي نياز دارند، چرا بايد قانوني تصويب شود كه مانع انتشار اين اطلاعات در روزنامه ها شود؟ طبق متمم اول اين قانون مطبوعات مسئوليت و حق ويژه اي دارند كه ملت را مطلع سازند. اگر شما همين مسير را طي كنيد، طبيعتاً چيزي با عنوان مثلاً تروريسم به وجود نخواهد آمد و در نتيجه موضوعي براي بحث در خصوص ارتباط ميان خبرنگار و منبع اطلاعات خبر ايجاد نخواهد شد. در نتيجه هيچ كدام از رفتن به زندان ناراحت و نگران نخواهند شد. »
طبق اين گزارش «سيا» در حال حاضر قوانين موجود براي پيگيري افشاي چنين اطلاعاتي كافي هستند، اما به درستي اجرا نمي شوند.
بروس خاطرنشان مي سازد، در حقيقت تنها موردي كه تاكنون قانوناً مورد پيگيرد قانوني قرار گرفته، در ،۱۹۸۵ موريسون در آمريكا بوده است. اما در سازمان سيا به تنهايي از سال ۱۹۹۵ تاكنون، صدها مورد از احتمال افشاي اطلاعات سازمان امنيت گزارش شده و بسياري از آنها براي پيگيري به قوه قضاييه ارسال شده اند.
اما اكنون اين شور و هيجان در مورد كساني به كار گرفته مي شود كه اخبار و اطلاعات را منتشر كنند. در گذشته مخصوصاً در ماجراي اسناد پنتاگون بارها مشاهده كرده ايم كه معمولاً دادگاه ها چنين اتهاماتي را رد مي كنند. اما برخي از خبرنگاران از دولت بوش مي ترسند و به تبع آن كنگره نيز ممكن است با استناد به امنيت ملي به مواد قانوني استناد كند. بيل آركين تحليلگر ان بي سي و لس آنجلس تايمز كه اخيراً هم مواردي از اين قبيل را افشا كرده مي نويسد: «سازمان سيا در گزارش اخير خود، با نگاهي جديد به اين مسائل مي نگرد و حتي ممكن است به متهم اول قانون هم توجهي نكند. آنها قصد دارند با توسل به موضوع امنيت ملي، به اين موارد پايان دهند، نه آنكه دليل يا شاهدي براي اين آسيب هاي امنيت ملي بياورند.
تاكنون هيچ دولتي در آمريكا تا اين اندازه به موضوع افشاي اطلاعات از رسانه ها توجه نكرده است. اما جان آدامز همانطور كه بسياري از مورخين معتقدند، به اتهام تخطي مصيبت بار از تعهدات شغلي و با استناد به قانون فتنه انگيزي و ايجاد آشوب سال ،۱۶۹۸ به زندان متهم شد. اين قانون شامل تمامي كساني خواهد شد كه مطالب مغرضانه يا فريبكارانه را عليه دولت آمريكا بنويسند. دولت بعدي آمريكا به رهبري توماس جفرسون و همكارانش آدام و جيمز مديسون كه اين قانون را نوشته اند، با اتكا به اصول منطقي اين جرايم را مورد عفو قرار داده و قانون را كنسل كردند. تأثير بلندمدت اين اقدام، به بي اعتبار كردن حيثيت و آبروي «آدام» و در نتيجه حزب فدراليست در انتخابات ۱۹۸۰ گرديد.
آنهايي كه امروز طرفدار سركوب افشاي اطلاعات هستند، شايد فكر مي كردند، اوضاع بهتر شده يا اينكه اين آخرين راهكار براي كنترل اين گونه درز كردن اطلاعات به رسانه ها است.
انگلبرگ مي گويد: «واقعاً جاي تأسف است، آنهايي كه طرفدار آزادي مطبوعات در جامعه اي آزاد هستند، به زودي خواهند فهميد كه اين گزارش زمينه اي براي بروز يك فاجعه است.»
MSNBC